جمع بندی وظایف دین چیست؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وظایف دین چیست؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد شعیب

با سلام و عرض ادب
مهم ترین وظیفه دین رساندن افراد و جامعه به نهایت کمال و سعادت است دین با آموزه های خود در پی تربیت انسانها و نشان دادن راه کمال به آنها ست.
دین با تبیین صحیح راه و نشان دادن واقعیت ها و جهان بینی واقعی به انسانها و همچنین ارایه باید ها و نباید هایی که دارد هدایت انسان را برعهده دارد .
حال شارع مقدس با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد انسانی نقش های مختلف فردی و اجتماعی او را بیان کرده و راهکارهایی برای اجرایی شدن این آموزه ها در نظر می گیرد از جمله ثواب و عقاب.
پس در یک جمله هدایت انسانها مهمترین وظیقه دین است که دیگر وظایف در کنار آن معنا می یابد مثلا نقش آرامش بخشی دین.
برای این که وظایف دین بهتر مشخص شود بررسی نقش دین در زندگی می تواند بهتر جواب را بیان کند:
فواید دین بر دو نوع است:
۱ ـ فایده هایى که براى انسان از لحاظ فردى دارد.
۲ ـ فایده هایى که براى انسان از لحاظ اجتماعى دارد.
فواید دین براى انسان از لحاظ فردى بسیار است و عمده آنها که روشن و
بدیهى است در سه
جمله خلاصه مى شود:
۱ ـ آرامش دل ۲ـ قوّت روح ۳ـ حفظ و نگهدارى شخص.
۱ ـ آرامش دل
خدا در قرآن کریم فرموده است: (الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللهِ أَلاَ
بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (سوره رعد /۲۸(.
یعنى: کسانى که ایمان آورده اند و دل هاى آنها با یاد خدا آرام مى گیرد،
آرى با یاد خدا دلها آرام مى شود.
جهان را صاحبى باشد خدا نام کز او آشفته دریا گیرد آرام بلى یکى از
فواید مهم دین براى هر فرد آن است که او را خداشناس و معتقد به خدا ـ
که حقیقت ثابت و تغییرناپذیر و مبدأ همه
موجودات و عطا کننده کلیّه نعمت ها است ـ مى گرداند، خدایى که تمام
خیرات و عزت و عمر و زندگى دست او است، و به این وسیله درون او آرام
و خوش و خرسند و راضى و قانع و صابر مى شود، آرى آن که خدا را دارد
همه چیز دارد، آن که خدا را بیابد نه ترس از نابودى و نه بیم از حوادث دارد
و نه از پیش آمدها نگران مى شود.
۲ـ قوّت روح
دین انسان را قوىّ الاراده، با گذشت و مسلّط بر تمایلات نفسانى
مى گرداند. خداوند درباره خاندان امیر مؤمنان حضرت على(علیهم السلام)
فرموده است: {یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوماًکَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً * وَیُطْعِمُونَ
الطَّعامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَاَسِیراً * اِنِّمَا نُطْعِمُکُم لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُریدُ
مِنْکُمْ جَزَاءً وَلاَ شُکُوراً} (سوره دهر / ۷ تا ۹(.
یعنى: به نذر خود وفا مى کنند و از روزى که سختى هاى آن پراکنده
است مى ترسند و غذاى خود را با آن که دوست دارند به فقیر و یتیم و
اسیر مى دهند، ما شما را براى خدا غذا مى دهیم نه از شما پاداش
مى خواهیم و نه انتظار سپاسگزارى داریم.
آرى این گونه صفات در روحى پیدا مى شود که قوى و نیرومند و معتقد به
قدرت لا یزال الهى باشد، روح ضعیف هرگز داراى این گونه صفات عالى
نمى شود، روح قوى و وابسته به خدا است که مى گوید اگر فرضاً
خورشید را در کف راست و ماه را در کف چپم بگذارید دست از مقصد و
هدف عالى ام برنمى دارم.
۳ ـ حفظ و نگهدارى شخص
سومین فایده دین نگهدارى و حفظ و کنترل انسان از حالات و صفات و
غرایز مخرب و نابود کننده است، دین، انسان مؤمن و معتقد به مبدأ و معاد
را از هر گونه فساد، تباهى تجاوز به حقوق دیگران و ظلم و ستم باز
داشته و حفظ مى کند.
امیر مؤمنان حضرت على(علیه السلام) مى فرماید: «وَ اللّهِ لاَنْ أَبِیتَ عَلَى
حَسَکِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِی الْاَغْلاَلِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى
اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى وَ رَسُولَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً
لِشَیء مِنَ الْحُطَامِ … وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْاَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلاَکِهَا
عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَة أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَة مَا فَعَلْتُهُ» (نهج البلاغه
صبحى صالح، خطبه ۲۲۴.)
یعنى: سوگند به خدا اگر شب را بر روى خارهاى سعدان بیدار به سر برم
و یا در غل ها و زنجیرها بسته و کشیده شوم، برایم محبوب تر است از
این که خدا و رسولش را روز قیامت در حالى ملاقات کنم که به بعضى از
بندگان ستم کرده و چیزى از اموال دنیا را غصب نموده باشم… به خدا
سوگند اگر اقلیم هاى هفت گانه را با آنچه در زیر آسمان ها است به من
بدهند که خداوند را با گرفتن پوست جویى از دهان مورچه اى نافرمانى
کنم هرگز نخواهم کرد.
بنابراین دین انسان را متوجه به خدا مى کند و در نتیجه دلش را آرام و
روحش را قوى مى گرداند و او را از ناشایست ها حفظ و نگهدارى
مى کند.
آرى انسان اگر به دین صحیح پى ببرد و آن گونه که شایسته است از دین
استفاده کند سعادتى را که آرزو مى کند به برکت دین به دست مى آورد
زیرا دین برایش هم فواید معنوى دارد و هم فواید مادى، دین به انسان
اعتماد به نفس و قوت روح و آرامش و خرمى دل مى دهد و او را از
زشتى ها باز مى دارد و در نتیجه تنش سالم، مالش محفوظ، زندگى اش
خوش، نامش نیک و عاقبتش به خیر مى شود، خدا فرموده است: {مَنْ
عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةًطَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ
أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَاکَانُوا یَعْمَلُونَ} (سوره نحل/۹۷(.
یعنى: هر کس مرد یا زن ـ کار نیک کند و با ایمان باشد به او زندگانى
پاکیزه مى دهیم و چنین کسان را نیکوتر از آن چه که انجام داده اند پاداش
مى بخشیم.
فواید اجتماعى دین
مردمى که با هم زندگى مى کنند و در سود و زیان و عزت و ذلت و زندگى
و مرگ با هم شریکند و در طرز فکر و احساسات به هم شبیه اند جامعه
را تشکیل مى دهند.
جامعه درست همانند یک انسان است و حکم یک شخص را دارد و باید
سه اصل اساسى در جامعه باشد تا جامعه سالم، قوى، با نشاط و قابل
بقاء گشته و از زندگى حداکثر بهره را ببرد:
۱-الفت و یگانگى و اتحاد و همدلى میان افراد و طبقات.
۲ـ خوددارى افراد از شرارت و آزار نسبت به یکدیگر.
۳ـ تعاون و کمک کردن و همصدا شدن بر خیر و حق.

دین و اعتقاد به مبدأ و معاد به نحو احسن سه اصل نامبرده را در جامعه

عملى مى سازد.
اولین فایده مهم دین براى جامعه ایجاد وحدت معنوى و اخوت و یگانگى
میان افراد جامعه است و نیز مؤثرترین وسیله براى الفت دادن دل ها به
یکدیگر است.
خداوند در قرآن کریم مى فرماید: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل اللهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا
وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ
إِخْوَاناً}(سوره آل عمران /۱۰۳(.
یعنى: همه به ریسمان الهى چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر
خود به یاد آرید که شما با هم دشمن بودید خدا دل هاى شما را با هم
الفت داد و به نعمت خدا با هم برادر شدید
مؤمنان معدود لیک ایمان یکى جسمشان معدود و لیکن جان یکى
جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جان هاى شیران خداست

فایده دوم دین براى جامعه این است که دین اذیت و آزار و شرارت مردم را

از یکدیگر مى گیرد یا لااقل کم مى کند، نیت شر و فساد را که موجب
بدبختى فرد و جامعه است محو و نابود مى کند، دین بر دست و پاى
اهریمنى که در باطن انسان در کمین است و همواره در
تلاش است که برآشوبد و فتنه اى بر پا کند، زنجیر مى زند و او را مهار
مى کند، دین از سرکشى و زورگویى و ارتکاب فحشاء نسبت به یکدیگر
ممانعت و جلوگیرى مى کند، دین پیوستگى میان خویشاوندان را محکم و
به آن امر مى کند.
خداوند متعال در قرآن کریم مى فرماید: {إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ
وَإِیتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْىِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ
تَذَکَّرُونَ} (سوره نحل /۹۰(.
یعنى: خدا به عدالت و نیکوکارى و محبت به خویشاوندان امر مى کند و از
کار زشت و ناپسند و ستم نهى مى کند، خدا شما را پند مى دهد، باشد
که شما بپذیرید.
فایده سوم دین براى جامعه آن است که عموم مردم را به معاونت و
همکارى بر انجام کارهاى خیر وا مى دارد و آنها را از معاونت و هم دست
شدن بر انجام و به وجود آمدن بدى و گناه باز مى دارد، آنها را از عداوت و
دشمنى با همدیگر نهى مى کند، آنها را از دوزخ نمودن محیط براى
همنوعان خود منع مى کند و آنان را از عذاب سخت بر حذر مى دارد.
خدا در قرآن فرموده است: {وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُوا عَلَى
الْاِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ} (سوره مائده /۲(
یعنى: یکدیگر را بر نیکى و پرهیز کارى کمک کنید و بر گناه و دشمنى
کمک نکنید و ازخدا بترسید که عذاب خدا سخت است.
خلاصه این که دین با قوانین و برنامه هاى انسان ساز خویش جامعه اى را
تشکیل مى دهد که روح آن جامعه خیر مطلق است و با چنین برنامه اى
قوى و با نشاط و سربلند، افراد آن جامعه واجد سعادت دنیا و آخرت

خواهند بود.


با عرض سلام
به نظر میرسد سوال مطرح شده بسیار کلی است و شاید نتوان جواب کاملی به آن داد اما شاید بتوان سوال پرسشگر محترم را اینگونه جهت داد که وظایف دین در قبال انسان چیست؟ اگر این باشد برخی از مصادیق و موارد تاثیر دین در زندگی دنیوی انسان در کلام کارشناس محترم بیان شده است، با این حال به نظر میرسد شعاع پرسش همچنان گسترده است. پس اجازه دهید سمت و سوی پرسش مذکور را بسوی سوال زیربنایی: انتظار بشر از دین چیست؟ سوق دهیم و پاسخش را جویا شویم.
در رابطه با این سوال دانشمندان اخیر به قلمفرسایی پرداخته اند و نظراتی گوناگون ارائه داده اند و بنده میخواهم شما را به کتاب انتظار بشر از دین آقای عبدالحسین خسرو پناه ارجاع دهم. (فایل الکترونیکی این کتاب در سایت شخصی ایشان موجود است).  
در این کتاب با دیدگاه های متفاوت علمای مختلف درباره کارآیی دین در عرصه های گوناگون زندگی انسان آشنا خواهید شد. البته اگر حوصله مطالعه تمام کتاب را ندارید میتوانید فقط بخش چهارم کتاب که دربردارنده نظر نویسنده است را مطالعه فرمایید.
برخی از سرفصلهای این بخش عبارتند از: انتظار بشر از دين در عرصه امور دنيايى، انتظار بشر از دين در عرصه علوم تجربى طبيعى، انتظار بشر از دين در عرصه علوم انسانى (اقتصاد، تعلیم و تربیت، جامعه شناسی، علوم سیاسی و مدیریت)، انتظار بشر از دين در عرصه علوم ديگر (اخلاق، فقه و حقوق، هنر، فلسفه و عرفان).
نویسنده کتاب با بهره گیری از قرآن و روایات و نیز عقل و تجربه و تاريخ، محدوده انتظار بشر از دين را ترسیم نموده است. به اعتقاد وی نظر پذیرفته و قابل دفاع در مساله انتظار بشر از دین این است که رسالت پيامبران منحصر به تأمين آخرت يا تبيين رابطه انسان با خداوند نيست؛ بلكه دین به مسائل و ابعاد ديگر انسانى هم به طور مستقيم يا غير مستقيم پرداخته است. بنابراین نمیتوان به سکولاریزم و جدایی دین از امور دنیوی مردم حکم کرد اما همچنین نمیتوان بر نظريّه انتظار حدّاكثرى افراطى از دین صحه گذاشت و گفت رفع تمام نيازهاى بشر در كتاب و سنّت آمده است؛ حتّى اين ادّعا نيز درست نيست كه تمام نيازهاى كلّى بشر در كتاب و سنّت يافت مى شود و جزئيّات و مصاديق آن کلیات از طريق استنتاج به دست مى آيد.
در این رابطه همچنین میتوانید از کتاب انتظار بشر از دین استاد معظم آیت الله جوادی آملی نیز بهره جویید.
از حسن توجه شما متشکرم

شعیب;419838 نوشت:
با سلام و عرض ادب
مهم ترین وظیفه دین رساندن افراد و جامعه به نهایت کمال و سعادت است دین با آموزه های خود در پی تربیت انسانها و نشان دادن راه کمال به آنها ست.
دین با تبیین صحیح راه و نشان دادن واقعیت ها و جهان بینی واقعی به انسانها و همچنین ارایه باید ها و نباید هایی که دارد هدایت انسان را برعهده دارد .
حال شارع مقدس با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد انسانی نقش های مختلف فردی و اجتماعی او را بیان کرده و راهکارهایی برای اجرایی شدن این آموزه ها در نظر می گیرد از جمله ثواب و عقاب.
پس در یک جمله هدایت انسانها مهمترین وظیقه دین است که دیگر وظایف در کنار آن معنا می یابد مثلا نقش آرامش بخشی دین.
برای این که وظایف دین بهتر مشخص شود بررسی نقش دین در زندگی می تواند بهتر جواب را بیان کند:
فواید دین بر دو نوع است:
۱ ـ فایده هایى که براى انسان از لحاظ فردى دارد.
۲ ـ فایده هایى که براى انسان از لحاظ اجتماعى دارد.
فواید دین براى انسان از لحاظ فردى بسیار است و عمده آنها که روشن و
بدیهى است در سه
جمله خلاصه مى شود:
۱ ـ آرامش دل ۲ـ قوّت روح ۳ـ حفظ و نگهدارى شخص.
۱ ـ آرامش دل
خدا در قرآن کریم فرموده است: (الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللهِ أَلاَ
بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (سوره رعد /۲۸(.
یعنى: کسانى که ایمان آورده اند و دل هاى آنها با یاد خدا آرام مى گیرد،
آرى با یاد خدا دلها آرام مى شود.
جهان را صاحبى باشد خدا نام کز او آشفته دریا گیرد آرام بلى یکى از
فواید مهم دین براى هر فرد آن است که او را خداشناس و معتقد به خدا ـ
که حقیقت ثابت و تغییرناپذیر و مبدأ همه
موجودات و عطا کننده کلیّه نعمت ها است ـ مى گرداند، خدایى که تمام
خیرات و عزت و عمر و زندگى دست او است، و به این وسیله درون او آرام
و خوش و خرسند و راضى و قانع و صابر مى شود، آرى آن که خدا را دارد
همه چیز دارد، آن که خدا را بیابد نه ترس از نابودى و نه بیم از حوادث دارد
و نه از پیش آمدها نگران مى شود.
۲ـ قوّت روح
دین انسان را قوىّ الاراده، با گذشت و مسلّط بر تمایلات نفسانى
مى گرداند. خداوند درباره خاندان امیر مؤمنان حضرت على(علیهم السلام)
فرموده است: {یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوماًکَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً * وَیُطْعِمُونَ
الطَّعامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَاَسِیراً * اِنِّمَا نُطْعِمُکُم لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُریدُ
مِنْکُمْ جَزَاءً وَلاَ شُکُوراً} (سوره دهر / ۷ تا ۹(.
یعنى: به نذر خود وفا مى کنند و از روزى که سختى هاى آن پراکنده
است مى ترسند و غذاى خود را با آن که دوست دارند به فقیر و یتیم و
اسیر مى دهند، ما شما را براى خدا غذا مى دهیم نه از شما پاداش
مى خواهیم و نه انتظار سپاسگزارى داریم.
آرى این گونه صفات در روحى پیدا مى شود که قوى و نیرومند و معتقد به
قدرت لا یزال الهى باشد، روح ضعیف هرگز داراى این گونه صفات عالى
نمى شود، روح قوى و وابسته به خدا است که مى گوید اگر فرضاً
خورشید را در کف راست و ماه را در کف چپم بگذارید دست از مقصد و
هدف عالى ام برنمى دارم.
۳ ـ حفظ و نگهدارى شخص
سومین فایده دین نگهدارى و حفظ و کنترل انسان از حالات و صفات و
غرایز مخرب و نابود کننده است، دین، انسان مؤمن و معتقد به مبدأ و معاد
را از هر گونه فساد، تباهى تجاوز به حقوق دیگران و ظلم و ستم باز
داشته و حفظ مى کند.
امیر مؤمنان حضرت على(علیه السلام) مى فرماید: «وَ اللّهِ لاَنْ أَبِیتَ عَلَى
حَسَکِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِی الْاَغْلاَلِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى
اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى وَ رَسُولَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً
لِشَیء مِنَ الْحُطَامِ … وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْاَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلاَکِهَا
عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَة أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَة مَا فَعَلْتُهُ» (نهج البلاغه
صبحى صالح، خطبه ۲۲۴.)
یعنى: سوگند به خدا اگر شب را بر روى خارهاى سعدان بیدار به سر برم
و یا در غل ها و زنجیرها بسته و کشیده شوم، برایم محبوب تر است از
این که خدا و رسولش را روز قیامت در حالى ملاقات کنم که به بعضى از
بندگان ستم کرده و چیزى از اموال دنیا را غصب نموده باشم… به خدا
سوگند اگر اقلیم هاى هفت گانه را با آنچه در زیر آسمان ها است به من
بدهند که خداوند را با گرفتن پوست جویى از دهان مورچه اى نافرمانى
کنم هرگز نخواهم کرد.
بنابراین دین انسان را متوجه به خدا مى کند و در نتیجه دلش را آرام و
روحش را قوى مى گرداند و او را از ناشایست ها حفظ و نگهدارى
مى کند.
آرى انسان اگر به دین صحیح پى ببرد و آن گونه که شایسته است از دین
استفاده کند سعادتى را که آرزو مى کند به برکت دین به دست مى آورد
زیرا دین برایش هم فواید معنوى دارد و هم فواید مادى، دین به انسان
اعتماد به نفس و قوت روح و آرامش و خرمى دل مى دهد و او را از
زشتى ها باز مى دارد و در نتیجه تنش سالم، مالش محفوظ، زندگى اش
خوش، نامش نیک و عاقبتش به خیر مى شود، خدا فرموده است: {مَنْ
عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةًطَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ
أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَاکَانُوا یَعْمَلُونَ} (سوره نحل/۹۷(.
یعنى: هر کس مرد یا زن ـ کار نیک کند و با ایمان باشد به او زندگانى
پاکیزه مى دهیم و چنین کسان را نیکوتر از آن چه که انجام داده اند پاداش
مى بخشیم.
فواید اجتماعى دین
مردمى که با هم زندگى مى کنند و در سود و زیان و عزت و ذلت و زندگى
و مرگ با هم شریکند و در طرز فکر و احساسات به هم شبیه اند جامعه
را تشکیل مى دهند.
جامعه درست همانند یک انسان است و حکم یک شخص را دارد و باید
سه اصل اساسى در جامعه باشد تا جامعه سالم، قوى، با نشاط و قابل
بقاء گشته و از زندگى حداکثر بهره را ببرد:
۱-الفت و یگانگى و اتحاد و همدلى میان افراد و طبقات.
۲ـ خوددارى افراد از شرارت و آزار نسبت به یکدیگر.
۳ـ تعاون و کمک کردن و همصدا شدن بر خیر و حق.

دین و اعتقاد به مبدأ و معاد به نحو احسن سه اصل نامبرده را در جامعه

عملى مى سازد.
اولین فایده مهم دین براى جامعه ایجاد وحدت معنوى و اخوت و یگانگى
میان افراد جامعه است و نیز مؤثرترین وسیله براى الفت دادن دل ها به
یکدیگر است.
خداوند در قرآن کریم مى فرماید: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل اللهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا
وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ
إِخْوَاناً}(سوره آل عمران /۱۰۳(.
یعنى: همه به ریسمان الهى چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر
خود به یاد آرید که شما با هم دشمن بودید خدا دل هاى شما را با هم
الفت داد و به نعمت خدا با هم برادر شدید
مؤمنان معدود لیک ایمان یکى جسمشان معدود و لیکن جان یکى
جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جان هاى شیران خداست

فایده دوم دین براى جامعه این است که دین اذیت و آزار و شرارت مردم را

از یکدیگر مى گیرد یا لااقل کم مى کند، نیت شر و فساد را که موجب
بدبختى فرد و جامعه است محو و نابود مى کند، دین بر دست و پاى
اهریمنى که در باطن انسان در کمین است و همواره در
تلاش است که برآشوبد و فتنه اى بر پا کند، زنجیر مى زند و او را مهار
مى کند، دین از سرکشى و زورگویى و ارتکاب فحشاء نسبت به یکدیگر
ممانعت و جلوگیرى مى کند، دین پیوستگى میان خویشاوندان را محکم و
به آن امر مى کند.
خداوند متعال در قرآن کریم مى فرماید: {إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ
وَإِیتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْىِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ
تَذَکَّرُونَ} (سوره نحل /۹۰(.
یعنى: خدا به عدالت و نیکوکارى و محبت به خویشاوندان امر مى کند و از
کار زشت و ناپسند و ستم نهى مى کند، خدا شما را پند مى دهد، باشد
که شما بپذیرید.
فایده سوم دین براى جامعه آن است که عموم مردم را به معاونت و
همکارى بر انجام کارهاى خیر وا مى دارد و آنها را از معاونت و هم دست
شدن بر انجام و به وجود آمدن بدى و گناه باز مى دارد، آنها را از عداوت و
دشمنى با همدیگر نهى مى کند، آنها را از دوزخ نمودن محیط براى
همنوعان خود منع مى کند و آنان را از عذاب سخت بر حذر مى دارد.
خدا در قرآن فرموده است: {وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُوا عَلَى
الْاِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ} (سوره مائده /۲(
یعنى: یکدیگر را بر نیکى و پرهیز کارى کمک کنید و بر گناه و دشمنى
کمک نکنید و ازخدا بترسید که عذاب خدا سخت است.
خلاصه این که دین با قوانین و برنامه هاى انسان ساز خویش جامعه اى را
تشکیل مى دهد که روح آن جامعه خیر مطلق است و با چنین برنامه اى
قوى و با نشاط و سربلند، افراد آن جامعه واجد سعادت دنیا و آخرت

خواهند بود.


با سلام
دین یزیدی فاقد کدام یک از خطوط فوق بود که امام حسین علیهالسلام قیام نمودند
التماس دعا

شهید علی اصغر پازوکی;421465 نوشت:
با سلام
دین یزیدی فاقد کدام یک از خطوط فوق بود که امام حسین علیهالسلام قیام نمودند
التماس دعا

با سلام
دین یزیدی فاقد همه ی فاکتورهای دین توحیدی بود!
یزید از بدو حکومت نه تنها دین اسلام را به عنوان یک دین قبول نداشت بلکه تمام وقایع پیامبری پیامبر و نزول کتاب قرآن و احکام دین خدا را یک بازی برای به دست گرفتن حکومت بر مردم توسط پیامبر گرامی اسلام می دانست و در مراسم هایی که ترتیب میداد گاهاً به این مضمون اقرار می کرد.
از جمله سخنانى است كه نشان دهنده كفر باطنى و كينه يزيد نسبت به پيامبر صلی الله علیه و آله است، اشعارى است كه پس از شهادت امام حسین علیه السلام، هنگامى كه عترت او را به اسارت به ‏شام آورده بودند، يزيد با غرور و سرمستى خواند و آرزو كرد كاش نياكانش كه در جنگ بدر كشته شدند، زنده بودند و خونخواهى و انتقام يزيد را مى‏بيند (ليت اشياخى ببدرشهدوا...) تا آنجا كه به انكار وحی و رسالت پرداخته و مى‏گويد: لعبت هاشم بالملك فلا خبر جاء و لا وحى نزل (حياة الامام الحسين علیه السلام، ج 2، ص 187، ج 3، ص 377) هاشميان با حكومت بازى مى‏كردند، نه خبرى (از آسمان غيب) آمده و نه وحى نازل‏ شده است. اصل شعر از «ابن زبعرى‏» است ولى خواندن آن توسط يزيد در چنان‏ موقعيتى، هم عقيده بودنش را با مضمون آن نشان مى‏دهد.
پس یزید دینی نداشت که دین یزید قابل مقایسه با دین حق باشد و فاکتورهای آن مقایسه شود.
یزید دنبال حکومت و سلطنت بر مردم بود و امام حسین را مانع اهداف حکومتی خود می دانست.
والسلام

شعیب;422074 نوشت:



پس یزید دینی نداشت که دین یزید قابل مقایسه با دین حق باشد و فاکتورهای آن مقایسه شود.
یزید دنبال حکومت و سلطنت بر مردم بود و امام حسین را مانع اهداف حکومتی خود می دانست.
والسلام

با سلام حقیر تمام مطالب شما رو تایید میکنم
ولی می خواهم ببینم اشکال کار کجاست
که این بی دینان هنوز هم در بعضی از نقاط دینشان پا برجاست

شهید علی اصغر پازوکی;422079 نوشت:
با سلام حقیر تمام مطالب شما رو تایید میکنم
ولی می خواهم ببینم اشکال کار کجاست
که این بی دینان هنوز هم در بعضی از نقاط دینشان پا برجاست

با سلام و عرض تسليت ايام شهادت سيد الشهدا و ياران با وفايشان.

روش و مسلك رفتاري و حكومتي وگاه يك فرقه ديني در يك جامعه گاه آنچنان جزء آداب و رسوم و فرهنگ يك ملتي مي شود كه هيچ منطق و فلسفه اي نمي تواند باطل بودن آن را به افراد آن قوم و مملكت بباوراند بلكه آنها اين عقايد را جزء لاينفك زندگي خ.يش مي دانند تا جايي كه عده زيادي در هندوستان و تبت موش پزست اند و فضله موش ذا به عنوان شي مقدس مي پرستند و آن را تقديس مي كنند . ديگر چه انتظاري مي توان داشت از گروهي كه معاويه و يزيد را خليفه پيامبر دانسته و در اعتقاد خود جازم هستند

شعیب;423065 نوشت:

با سلام و عرض تسليت ايام شهادت سيد الشهدا و ياران با وفايشان.

روش و مسلك رفتاري و حكومتي وگاه يك فرقه ديني در يك جامعه گاه آنچنان جزء آداب و رسوم و فرهنگ يك ملتي مي شود كه هيچ منطق و فلسفه اي نمي تواند باطل بودن آن را به افراد آن قوم و مملكت بباوراند

بسم رب الحسین
حقیر هم این ایام رو خدمتتون تسلیت عرض میکنم

در شیوه توحیدی کار نشد نداردو بقول امام راحل در اسلام بن بست معنا ندارد

سوال بعدی که مطرح می گردد، این است که چه باید کرد؟ وظیفه اسک دین چیست؟ وظیفه کاربران چیست؟ و...

شهید علی اصغر پازوکی;423203 نوشت:
سوال بعدی که مطرح می گردد، این است که چه باید کرد؟ وظیفه اسک دین چیست؟ وظیفه کاربران چیست؟ و...

با سلام و عرض ادب:
کسانی که به عنوان علمداران عرصه معرفت دینی چه در فضاهای حقیقی و چه در فضای مجازی کار می کنند چند وظیفه دارند
1.فهم دقیق معارف دینی تا جایی که خود از این معارف غنی شده و شبهه ای برایشان نباشد و این مقدم بر هر کاری است
2. تبیین دقیق این معارف در حیطه فعالیت خود در حد وسع ، با شیوه های موثر و به روز و استفاده از زبان تاثیر گذار هنر برای نفوذ این معارف در قلب مخاطب
3. پاسخ به سوالات ذهنی و بیانی مخاطبین در حیطه فعالیت با حفظ اصول پاسخگویی
این که گفته می شود ذهنی و بیانی به این معناست که گاها در برخورد با مخاطبی گر چه او شبهه ای مطرح نمی کند اما از رفتار او شبهه ذنی او را کشف کرده و آن را مطرح می کنیم و گاه این شبهه بیان می شود .

و با سلامی دیگر
ضمن تشکر
قانع نشدم

استراتزی ما چیست برای شکست ،دین های وارانه

با سلام
مهمترین راهبرد ما در مقابله با ادیان به اصطلاح وارونه تبیین و روشن ساخت نمبانی دین بر حق است.
و از آن مهمتر فراهم ساختن بستری برای اجرای دین حقیقی در جامعه به عنوان یک الگوی کامل برای ارائه در جامعه بشری است:Gol:

با سلام و تشکر از پاسخگویی شما
برادر من بی دینان یزیدی هر روز کروه کروه از مومنان را به شهادت می رسانند
اول انکه قصد محاکمه سرکرده انان را داریم در این محاکمه ،لطفا بعنوان کارشناس ،سهیم شوید
دوما
هستند عوامی کهف متاسفانه به انان می پیونند
از جمله انان ،کسانیکه تا حالا جهاد الزنا را محکوم نکرده اند و....
لطفا روشنگری فرمایید
التماس دعا
و....

من به خدا گفتم . . . . . . دینی می خوام که پای من وایسه . . . . . پای من و دلم . . . . . پای من و آرزوهام . . . . . منو دلشکستگی هام ! :Narahat az:

درمون بلد باشه . . . خودش برام "زخم" نشه !

تو گرفتاری و بی کسی تنهام نذاره !

سقوط نکنه . . . . . . . کم نیاره . . . . . پشتمو خالی نکنه ! :ok:

من یه دینی می خوام که برام ایمان و یقین بیاره . . . دینی که این ویژگی ها رو نداشته باشه . . . نمی خوام !

دینی که "توکل" و "صبوری" یادم نده . . . ن - می - خوام!

سلام علیکم

شهید علی اصغر پازوکی;417594 نوشت:
وظایف دین چیست؟

دین برای این آمده است که انسانها نخواهند همه چیز را خودشان تجربه کنند.
امام صادق (ع) : بدبخت کسی است که بخواهد همه چیز را خودش تجربه کند.
به عقیده حقیر اگر انسانها صدها سال عمر می کردند و هیچ پیامبر و کتابی هم نازل نشده بود در انتها همه انسانها بر اساس دین مبین اسلام زندگی می کردند (بدون نزول دین از طرف خداوند) یعنی بعد از تجربه همه راهها به راهی می رسیدند که دقیقا منطبق بر احکام اسلام بود (حتی اگر معادی هم وجود نداشته باشد).
پس وظیفه دین ابلاغ صراط المستقیم برای انسانهاست.

شهید علی اصغر پازوکی;422079 نوشت:
با سلام حقیر تمام مطالب شما رو تایید میکنم
ولی می خواهم ببینم اشکال کار کجاست
که این بی دینان هنوز هم در بعضی از نقاط دینشان پا برجاست

این اشکال نیست بلکه سنت الهی است که از ابتدای حضور هابیل و قابیل در واقع "خیر" در برابر"شر" قرار گرفت و این ستیز همواره وجود داشته و بر اساس آمخته های شیعی , ضمن اینکه باید از شر برائت نمود و در صدد احیای "خیر" باشیم , باید این حقیقت را بپذیریم که ظلم و ستم همچنان در جهان رشد خواهد کرد تا جائی که ظلم همه جا را فرا گیرد و آنگاه "منجی از نسل محمد(ص)" برای اصلاح دین جدش ظهور نماید.

شهید علی اصغر پازوکی;423203 نوشت:
سوال بعدی که مطرح می گردد، این است که چه باید کرد؟ وظیفه اسک دین چیست؟ وظیفه کاربران چیست؟ و...
شهید علی اصغر پازوکی;423632 نوشت:
استراتزی ما چیست برای شکست ،دین های وارانه

جواب فقط یک جمله است چه در علم مجازی و چه حقیقی : فقط باید در خط ولایت و گوش به فرمان ولی امر مسلمین باشیم.
موفق باشید

سوال:
وظایف دین چیست

جواب:
مهم ترین وظیفه دین رساندن افراد و جامعه به نهایت کمال و سعادت است دین با آموزه های خود در پی تربیت انسانها و نشان دادن راه کمال به آنها ست.
دین با تبیین صحیح راه و نشان دادن واقعیت ها و جهان بینی واقعی به انسانها و همچنین ارایه باید ها و نباید هایی که دارد هدایت انسان را برعهده دارد .
حال شارع مقدس با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد انسانی نقش های مختلف فردی و اجتماعی او را بیان کرده و راهکارهایی برای اجرایی شدن این آموزه ها در نظر می گیرد از جمله ثواب و عقاب.
پس در یک جمله هدایت انسانها مهمترین وظیقه دین است که دیگر وظایف در کنار آن معنا می یابد مثلا نقش آرامش بخشی دین.
برای این که وظایف دین بهتر مشخص شود بررسی نقش دین در زندگی می تواند بهتر جواب را بیان کند:
فواید دین بر دو نوع است:
۱ ـ فایده هایى که براى انسان از لحاظ فردى دارد.
۲ ـ فایده هایى که براى انسان از لحاظ اجتماعى دارد.
فواید دین براى انسان از لحاظ فردى بسیار است و عمده آنها که روشن و بدیهى است در سه جمله خلاصه مى شود:
۱ ـ آرامش دل ۲ـ قوّت روح ۳ـ حفظ و نگهدارى شخص.


۱ـ آرامش دل
خدا در قرآن کریم فرموده است: (الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (1)
یعنى: کسانى که ایمان آورده اند و دل هاى آنها با یاد خدا آرام مى گیرد، آرى با یاد خدا دلها آرام مى شود.
جهان را صاحبى باشد خدا نام کز او آشفته دریا گیرد آرام بلى یکى از فواید مهم دین براى هر فرد آن است که او را خداشناس و معتقد به خدا ـ که حقیقت ثابت و تغییرناپذیر و مبدأ همه موجودات و عطا کننده کلیّه نعمت ها است ـ مى گرداند، خدایى که تمام خیرات و عزت و عمر و زندگى دست او است، و به این وسیله درون او آرام و خوش و خرسند و راضى و قانع و صابر مى شود، آرى آن که خدا را دارد همه چیز دارد، آن که خدا را بیابد نه ترس از نابودى و نه بیم از حوادث دارد و نه از پیش آمدها نگران مى شود.

۲ـ قوّت روح
دین انسان را قوىّ الاراده، با گذشت و مسلّط بر تمایلات نفسانى مى گرداند. خداوند درباره خاندان امیر مؤمنان حضرت على(علیهم السلام) فرموده است: {یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوماًکَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً * وَیُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَیَتِیماً وَاَسِیراً * اِنِّمَا نُطْعِمُکُم لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُریدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلاَ شُکُوراً} (2)
یعنى: به نذر خود وفا مى کنند و از روزى که سختى هاى آن پراکنده است مى ترسند و غذاى خود را با آن که دوست دارند به فقیر و یتیم و اسیر مى دهند، ما شما را براى خدا غذا مى دهیم نه از شما پاداش مى خواهیم و نه انتظار سپاسگزارى داریم.
آرى این گونه صفات در روحى پیدا مى شود که قوى و نیرومند و معتقد به قدرت لا یزال الهى باشد، روح ضعیف هرگز داراى این گونه صفات عالى نمى شود، روح قوى و وابسته به خدا است که مى گوید اگر فرضاً خورشید را در کف راست و ماه را در کف چپم بگذارید دست از مقصد و هدف عالى ام برنمى دارم.

۳ ـ حفظ و نگهدارى شخص
سومین فایده دین نگهدارى و حفظ و کنترل انسان از حالات و صفات و غرایز مخرب و نابود کننده است، دین، انسان مؤمن و معتقد به مبدأ و معاد
را از هر گونه فساد، تباهى تجاوز به حقوق دیگران و ظلم و ستم باز داشته و حفظ مى کند.
امیر مؤمنان حضرت على(علیه السلام) مى فرماید: «وَ اللّهِ لاَنْ أَبِیتَ عَلَى حَسَکِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِی الْاَغْلاَلِ مُصَفَّداً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى وَ رَسُولَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَیء مِنَ الْحُطَامِ … وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِیتُ الْاَقَالِیمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلاَکِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِیَ اللَّهَ فِی نَمْلَة أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِیرَة مَا فَعَلْتُهُ» (3)
یعنى: سوگند به خدا اگر شب را بر روى خارهاى سعدان بیدار به سر برم و یا در غل ها و زنجیرها بسته و کشیده شوم، برایم محبوب تر است از این که خدا و رسولش را روز قیامت در حالى ملاقات کنم که به بعضى از بندگان ستم کرده و چیزى از اموال دنیا را غصب نموده باشم… به خدا
سوگند اگر اقلیم هاى هفت گانه را با آنچه در زیر آسمان ها است به من بدهند که خداوند را با گرفتن پوست جویى از دهان مورچه اى نافرمانى کنم هرگز نخواهم کرد.
بنابراین دین انسان را متوجه به خدا مى کند و در نتیجه دلش را آرام و روحش را قوى مى گرداند و او را از ناشایست ها حفظ و نگهدارى
مى کند.
آرى انسان اگر به دین صحیح پى ببرد و آن گونه که شایسته است از دین استفاده کند سعادتى را که آرزو مى کند به برکت دین به دست مى آورد زیرا دین برایش هم فواید معنوى دارد و هم فواید مادى، دین به انسان اعتماد به نفس و قوت روح و آرامش و خرمى دل مى دهد و او را از زشتى ها باز مى دارد و در نتیجه تنش سالم، مالش محفوظ، زندگى اش خوش، نامش نیک و عاقبتش به خیر مى شود، خدا فرموده است: {مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةًطَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ
أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَاکَانُوا یَعْمَلُونَ} (4).
یعنى: هر کس مرد یا زن ـ کار نیک کند و با ایمان باشد به او زندگانى پاکیزه مى دهیم و چنین کسان را نیکوتر از آن چه که انجام داده اند پاداشمى بخشیم.

فواید اجتماعى دین

مردمى که با هم زندگى مى کنند و در سود و زیان و عزت و ذلت و زندگى و مرگ با هم شریکند و در طرز فکر و احساسات به هم شبیه اند جامعه را تشکیل مى دهند.
جامعه درست همانند یک انسان است و حکم یک شخص را دارد و باید سه اصل اساسى در جامعه باشد تا جامعه سالم، قوى، با نشاط و قابل
بقاء گشته و از زندگى حداکثر بهره را ببرد:

۱-الفت و یگانگى و اتحاد و همدلى میان افراد و طبقات.
۲ـ خوددارى افراد از شرارت و آزار نسبت به یکدیگر.
۳ـ تعاون و کمک کردن و همصدا شدن بر خیر و حق.

دین و اعتقاد به مبدأ و معاد به نحو احسن سه اصل نامبرده را در جامعه
عملى مى سازد.
اولین فایده مهم دین براى جامعه ایجاد وحدت معنوى و اخوت و یگانگى میان افراد جامعه است و نیز مؤثرترین وسیله براى الفت دادن دل ها به
یکدیگر است.
خداوند در قرآن کریم مى فرماید: {وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل اللهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ
إِخْوَاناً}(5).
یعنى: همه به ریسمان الهى چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر دخود به یاد آرید که شما با هم دشمن بودید خدا دل هاى شما را با هم الفت داد و به نعمت خدا با هم برادر شدید
مؤمنان معدود لیک ایمان یکى جسمشان معدود و لیکن جان یکىد جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جان هاى شیران خداست

فایده دوم دین براى جامعه این است که دین اذیت و آزار و شرارت مردم را
از یکدیگر مى گیرد یا لااقل کم مى کند، نیت شر و فساد را که موجب بدبختى فرد و جامعه است محو و نابود مى کند، دین بر دست و پاى اهریمنى که در باطن انسان در کمین است و همواره در تلاش است که برآشوبد و فتنه اى بر پا کند، زنجیر مى زند و او را مها مى کند، دین از سرکشى و زورگویى و ارتکاب فحشاء نسبت به یکدیگر ممانعت و جلوگیرى مى کند، دین پیوستگى میان خویشاوندان را محکم وبه آن امر مى کند.
خداوند متعال در قرآن کریم مى فرماید: {إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاءِ ذِى الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنْ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْىِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ} (6).
یعنى: خدا به عدالت و نیکوکارى و محبت به خویشاوندان امر مى کند و از کار زشت و ناپسند و ستم نهى مى کند، خدا شما را پند مى دهد، باشد که شما بپذیرید.
فایده سوم دین براى جامعه آن است که عموم مردم را به معاونت و همکارى بر انجام کارهاى خیر وا مى دارد و آنها را از معاونت و هم دست
شدن بر انجام و به وجود آمدن بدى و گناه باز مى دارد، آنها را از عداوت و دشمنى با همدیگر نهى مى کند، آنها را از دوزخ نمودن محیط براى همنوعان خود منع مى کند و آنان را از عذاب سخت بر حذر مى دارد.
خدا در قرآن فرموده است: {وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْاِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ} (7)
یعنى: یکدیگر را بر نیکى و پرهیز کارى کمک کنید و بر گناه و دشمنى کمک نکنید و ازخدا بترسید که عذاب خدا سخت است.

خلاصه این که دین با قوانین و برنامه هاى انسان ساز خویش جامعه اى را
تشکیل مى دهد که روح آن جامعه خیر مطلق است و با چنین برنامه اى
قوى و با نشاط و سربلند، افراد آن جامعه واجد سعادت دنیا و آخرت خواهند بود.

پاورقی:
1- سوره رعد /۲۸
2- انسان، 7-9.
3- نهج البلاغه
4- سوره نحل/۹۷
5-آل عمران 103.
6- نحل 90.
7- مائده 2.

موضوع قفل شده است