چرا قمار بازی در دین اسلام ممنوع شده؟ چرا من اجازه ندارم قمار بازی رو به فرزندم یاد بدم؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا قمار بازی در دین اسلام ممنوع شده؟ چرا من اجازه ندارم قمار بازی رو به فرزندم یاد بدم؟

با سلام خدمت کارشناس محترم سایت و سایر دوستان ...
ابتدائا خدمتون عرض کنم که من این مطلب رو در قسمت مهارت های زندگی عنوان کردم ... چون به نظرم قمار بازی و یاد گرفتن اون تو زندگی مهم هست ... بنابراین دوست دارم نظره کارشناس محترم سایت رو در موردش بدونم ... ابتدائا به این مساله اشاره میکنم که هر چیزی اگر از حد بگذره ... خوب مشگل پیدا میکنه ... مثله غذا خوردن ... مثله آب خوردن ... مثله تفریح کردن ... مثله خندیدن ... مثله خوابیدن و ...

اما سوالی که برای من پیش اومده این هست که مگر نه این هستش که خدا ما رو پایه میز قمار نشونده پس چرا ما نباید قمار بازی رو یادبگیریم ...

مثال اول :
مثلا همین چند وقت پیش مهلت اجاره من تموم شده بود ...
اون هایی که مستاجر هستن تقریبا میدونن منظورم چی هست ...
در اینصورت مالک میخواد اجاره خونه رو ببره بالا ...
مالک من امسال در حدود 250 هزار تومن خواست بزاره رو اجاره ....

من میدونستم که

محدودیت های مالک :
1- اگر من رو از جام بلند کنه حداقل 1 ماه خونش خالی میمونه ... ( 700 هزار تومن پول)
2- اگر من رو از خونش بلند کنه باید هزینه نقاشی مجدد ساختمون رو بده ... ( 1 میلیون تومن پول )
3- اگر من رو از جام بلند کنه باید هزینه املاکی رو پرداخت کنه ... ( 300 هزار تومن پول )
4- اگر نزدیک های ماه زمستون باشه ... شاید نتونه تا 3 ماه برای خونش مستاجر پیدا کنه ... (... )
5- ممکن هست پوله پیش من رو نداشته باشه که به من بده ... ( به ازای هر روز دیرکرد پرداخت باید 80 هزار تومن بده )

و محدودیت های مستاجر :
1- هزینه نقل مکان ... ( 300 هزار تومن )
2- هزینه مجدد املاکی ... ( 300 هزار تومن )
3- هزینه های اضافی که خونه جدید به من تحمیل میکنه ... ( 300 هزار تومن )
4- سختی های نقل و انتقال که تا یک ماه آدم خستگی هاش رو تو تنش احساس میکنه ...

خوب ... اگر من بلد نباشم بلوف بزنم ... اگر بلد نباشم از جنبه قدرت حرف بزنم ... باید هر چی اون میگه رو قبول کنم ... در حقیقت این مساله یه نوع قمار هست ... مثلا شما باید بشینی تجزیه و تحلیل کنی ... که تا چه میزان بلوف بزنی ... که قابله قبول باشه ... مثلا من احتساب همین چیزها رو کردم و گفتم 100 هزار تومن میتونم بیشتر بدم ... میخوای بمونم ... میخوای برم ... و مالک من دست از پا دراز تر اومد و یه باره دیگه زیر قولنامه رو امضا کرد ...

یا در مورده ... روابطه عاشقانه ...
شاعر میفرماید ... در قمار زندگی ما باختیم ... بس که تک خاله محبت بر زمین انداختیم ...
اولا شاعر فهمیده که زندگی یه نوع قمار بازی هست ... و باید بدونه تا چه اندازه بالاتر از خودش رو انتخاب کنه ... چجوری بلوف موفق بودن بزنه ... چجوری متوجه بلوف طرف بشه ... کجاها بی خیال طرف بشه و ...

یا در مورده روابط دیپلماتیک هسته ای ایران ...
که در حقیقت یه قمار هست ... یه طرفش حمله نظامی به ایران و تحریم و جنگ و..
و طرف دیگرش هسته ای شدن ایران هست ....
و به حق و الانصاف خوب هم داریم قمار بازی میکنیم ...

خوب سوال من این هست ... اگر این مهارت ها رو من به فرزندم یاد بدم ...
که چجوری حرف بزنه که موفق باشه ...
چجوری خودش رو بالا نشون بده ... تا روز به روز موفقیت های جدید تری بدست بیاره ...
کی و چه زمانی تک خاله محبتش رو رو زمین بندازه ... که تک خاله محبتش خاکی نشه ...
آیا کارم مشگل داره ؟؟؟

چجوری هست که برای اسب سواری ... میگن قمار بازی مشگل نداره ... ولی وقتی بحث سر قدرت پیدا کردن تو مذاکرات پیش میاد ... این بحث ایراد پیدا میکنه ...

با تشکر .

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

FT_Mohammadi;417152 نوشت:
با سلام خدمت کارشناس محترم سایت و سایر دوستان ...
ابتدائا خدمتون عرض کنم که من این مطلب رو در قسمت مهارت های زندگی عنوان کردم ... چون به نظرم قمار بازی و یاد گرفتن اون تو زندگی مهم هست ... بنابراین دوست دارم نظره کارشناس محترم سایت رو در موردش بدونم ... ابتدائا به این مساله اشاره میکنم که هر چیزی اگر از حد بگذره ... خوب مشگل پیدا میکنه ... مثله غذا خوردن ... مثله آب خوردن ... مثله تفریح کردن ... مثله خندیدن ... مثله خوابیدن و ...
اما سوالی که برای من پیش اومده این هست که مگر نه این هستش که خدا ما رو پایه میز قمار نشونده پس چرا ما نباید قمار بازی رو یادبگیریم ...

باسلام
مطالب شما، مشتمل بر دو بخش است.
بخش اول مربوط به اینکه چرا قمار بازی در دین اسلام حرام است و ...
بخش دوم هم مقایسه ای که بین قمار بودن کارهایی که در زندگی انجام میشود و قمار مرسوم هست.

در مورد بخش اول باید عرض کنم، حرمت قمار نیز همانند تمامی احکامی که در شریعت اسلام بیان شده است، بی جهت و بدون حکمت نیست. هر حکمی که در دین از جانب خداوند ارائه میشود، بر اساس مصالح و مفاسدی است که حکمت آن حکم است.(1)
معمولا این مصالح مربوط به خود آن عمل است و در برخی موارد نیز مربوط به نفس عمل کردن به آن حکم و گاه نیز در هر دو است.
مواردی که مصلحت و مفسده مربوط به خود آن عمل است، گاه مصالح مربوط به بدن انسان است، گاه روح و روان انسان و گاه نیز این مصلحت مربوط به اشخاص دیگر یا مردم جامعه.(2)

قمار نیز مانند سایر گناهان، مفاسد و مضرات زیادی دارد. مضرات جسمی و روحی برای خود شخص، مضرات اجتماعی و اقتصادی برای خانواده شخص و مضرات اجتماعی و اقتصادی برای جامعه و در نهایت مضرات اخروی.
شخص که قمار میکند، در هنگام بازی چون پای برد و باخت و پرداخت و دریافت مال در میان است در حالیکه خودش تکلیف خودش را نمیداند، دقیقا شبیه حالت کسی است که بدون اینکه کتابی را خوانده باشد و مطالب آنرا بلد باشد، بخواهد پای به امتحان بگذارد. سراسر وجود او استرس میشود و جسم و روحش را آزار میدهد. ضربان قلب او به شدت بالا میرود، اعصاب او تحت فشار است و همانطور که روانشناسان بیان کرده اند، مشکلات روانی، عامل اصلی بسیاری از بیماری های جسمی است و شخص را به پیری زودرس مبتلا میکند.

از سوی دیگر، شخصی که قمار میکند، چه ببردو چه ببازد، دوباره این کار را خواهدکرد، یا برای جبران پولی که از دست داده و یا برای بردن دوباره. بنابراین، این عمل کم کم برایش یک عادت میشودو چون هر بار قمار، فشار روانی و جسمی زیادی بر او وارد میکند، این فشار روانی رابه داخل خانه نیز وارد میکند. علاوه بر اینکه به واسطه باختهایی که دارد، فشار اقتصادی نیز بر خانواده خودوارد میکند.

مضرات اجتماعی و اقتصادی این عمل نیز واضح است و کارشناسان بیان کرده اند. قمار باعث میشود که کم کم این شخص به دنبال کار و تلاش اقتصادی نرود و مدام سعی کند از راه قمار کردن به مال وثروت دست یابد. اگر این کار شیوع پیدا کند، جامعه دارای افرادی تنبل و کم اثر خواهد شد و اقتصادش، هیچ تولیدو باروری نخواهدداشت و وابسته و در نهایت ورشکسته میشود.
آثار معنوی قمار نیز مشخص است.(3)

[=microsoft sans serif]بنابراین میبینید که قمار کردن شاید به نظر بیاید که نوعی بدست آوردن مال از راه راحت باشد ولی مضرات زیادی که بشر امروز به آن رسیده و مضرات دیگری که شاید داشته باشد و بشر به آن نرسیده است، باعث شده که خداوند حکم به تحریم آن کند.
همانطور که ربا در ظاهر شبیه قرض دادن و نوعی معامله است ولی در واقع مضرات زیادی بر شخص و اجتماع وارد میکند و به همین دلیل حرام شده است.

ـــــــــــــ
1. مجموعه آثار شهیدمطهری، ج3 ص 193
2.. مجموعه‏ آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏27، ص: 762
3. [=microsoft sans serif]در لینک ذیل مطالب خوبی از زبان آیت الله مکارم در مورد ضررهای قمار بیان شده است که دیدنش خالی از لطف نیست.
http://www.khabaronline.ir/detail/255308/

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]اما در مورد بخش دوم سوال شما،
زندگی نوعی قمار است یعنی چه؟
گاهی به صورت استعاری و در قالب شعر میگوییم، زندگی و کارهایی که انسان انجام میدهد، نوعی قمار است. آیا منظور این است که عینا مثل قمار کردن در بازیهاست یا وجه دیگری منظور است؟
همانطور که میدانیم، خصوصیت اصلی قمار، ریسک کردن و تکیه کردن بر شانس و اقبال است. از سوی دیگر، گاه در زندگی کارهایی راانجام میدهیم که درصد ریسک پذیری آن خیلی زیاد است ولی چون راه وچاره دیگری نداریم، تن به آن میدهیم و به شانس و اقبال خود اعتماد میکنیم.
در مثالهایی که زدید نیز دقیقا همین هست. صاحب خانه ای از شما میخواهد اجاره را بالا ببرید وگرنه تخلیه کنید، دو طرف سود و زیان خودو احتمال هر دو را میبیند. او نیز عاقل است وفکر میکند. پیش خودمیگوید، یک حرفی میزنم، اگر گرفت و مستأجرم قبول کرد که خیلی خوب و اگر قبول نکرد، باز هم چیزی را به صورت قطعی از دست نداده ام. زیرا اگر مستأجر جدید بیابم، مبلغ را آنقدر بالا میبرم که حتی از سود ماندن نفر فعلی هم بیشتر باشد و تازه تمام هزینه هایی که شما گفتید را نیز ممکن است از دست ندهد.
همانطور که می بینید، در اینجا شخص در حالت تساوی احتمال سود و زیان دست به این کار نمی زند. قطعا هنگامی که این پیشنهاد را میدهد، احتمال ضرر را یا نمیدهد یا احتمال آنرا خیلی کمتر از احتمال سود خود میداند. پیش خود فکر میکند این مستأجر دراین موقع سال، قاعدتا نباید از جای خودبرخیرد پس یک مبلغی را میگویم که احتمالا با درصد کمتری آنرا قبول میکند. نهایتا درصد احتمال ضررش 10 الی 20 درصد باشد. احتمال اینکه مستأجر نیابد یا مستأجری که پول زیاد بدهد به این زودی ها گیرش نیاید.
اما در مورد قمار مصطلح که حرام شده، این مطلب به صورت دیگری است. در آنجا احتمال برد وباخت دقیقا در حالت تساوی است. اضطراب و استرسی که به طرفین وارد میشود نیز به همین دلیل است. پس خیلی مشخص است که این دو نوع ریسک کردن خیلی با هم تفاوت دارد.
ملاک حرمت قمار، به نظر اندیشمندان صرف به خطر انداختن و ریسک کردن نيست. یکی از شرایط صحت معامله این است که در معامله،
هیچ کس نباید مالی که به دست میآورد، بدون جهت باشد و به قول معروف اکل مال به باطل باشد. قمار يكى از مصداقهاى اکل مال به باطل است: وَ لاتَأْكُلوا امْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ .[1]
مقصود اين است كه وقتى پول شما در ميان شما گردش مى‏كند، بيهوده گردش نكند؛ يعنى توأم باشد با يك هدف عقلايى به اصطلاح فقها. انسان يك وقت مى‏بخشد. بخشيدن در مواردى يك كار انسانى است، يعنى يك نياز انسانى است. انسان در موردى مى‏خواهد كه جود كرده باشد. اين يك كار بيهوده نيست. يا وقتى انسان جنس خودش را به طرف مى‏فروشد، در مقابل پول مى‏گيرد. يا انسان پول مى‏دهد، در مقابل از معلم درس مى‏گيرد. باز پول بيهوده گردش نكرده. ولى در مورد قمار و امور شبه قمار، پول از دست طرف بيرون مى‏رود بدون اينكه چيزى كسب كرده باشد. از نظر شارع اين پول بيهوده بيرون رفته است.[2]

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . بقره/ 188.

[=microsoft sans serif][2] . مجموعه‏ آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏20، ص: 358

[=microsoft sans serif]

صدیق;418092 نوشت:
[=microsoft sans serif]
باسلام
مطالب شما، مشتمل بر دو بخش است.
بخش اول مربوط به اینکه چرا قمار بازی در دین اسلام حرام است و ...
بخش دوم هم مقایسه ای که بین قمار بودن کارهایی که در زندگی انجام میشود و قمار مرسوم هست.

در مورد بخش اول باید عرض کنم، حرمت قمار نیز همانند تمامی احکامی که در شریعت اسلام بیان شده است، بی جهت و بدون حکمت نیست. هر حکمی که در دین از جانب خداوند ارائه میشود، بر اساس مصالح و مفاسدی است که حکمت آن حکم است.(1)
معمولا این مصالح مربوط به خود آن عمل است و در برخی موارد نیز مربوط به نفس عمل کردن به آن حکم و گاه نیز در هر دو است.
مواردی که مصلحت و مفسده مربوط به خود آن عمل است، گاه مصالح مربوط به بدن انسان است، گاه روح و روان انسان و گاه نیز این مصلحت مربوط به اشخاص دیگر یا مردم جامعه.(2)

قمار نیز مانند سایر گناهان، مفاسد و مضرات زیادی دارد. مضرات جسمی و روحی برای خود شخص، مضرات اجتماعی و اقتصادی برای خانواده شخص و مضرات اجتماعی و اقتصادی برای جامعه و در نهایت مضرات اخروی.
شخص که قمار میکند، در هنگام بازی چون پای برد و باخت و پرداخت و دریافت مال در میان است در حالیکه خودش تکلیف خودش را نمیداند، دقیقا شبیه حالت کسی است که بدون اینکه کتابی را خوانده باشد و مطالب آنرا بلد باشد، بخواهد پای به امتحان بگذارد. سراسر وجود او استرس میشود و جسم و روحش را آزار میدهد. ضربان قلب او به شدت بالا میرود، اعصاب او تحت فشار است و همانطور که روانشناسان بیان کرده اند، مشکلات روانی، عامل اصلی بسیاری از بیماری های جسمی است و شخص را به پیری زودرس مبتلا میکند.

از سوی دیگر، شخصی که قمار میکند، چه ببردو چه ببازد، دوباره این کار را خواهدکرد، یا برای جبران پولی که از دست داده و یا برای بردن دوباره. بنابراین، این عمل کم کم برایش یک عادت میشودو چون هر بار قمار، فشار روانی و جسمی زیادی بر او وارد میکند، این فشار روانی رابه داخل خانه نیز وارد میکند. علاوه بر اینکه به واسطه باختهایی که دارد، فشار اقتصادی نیز بر خانواده خودوارد میکند.

مضرات اجتماعی و اقتصادی این عمل نیز واضح است و کارشناسان بیان کرده اند. قمار باعث میشود که کم کم این شخص به دنبال کار و تلاش اقتصادی نرود و مدام سعی کند از راه قمار کردن به مال وثروت دست یابد. اگر این کار شیوع پیدا کند، جامعه دارای افرادی تنبل و کم اثر خواهد شد و اقتصادش، هیچ تولیدو باروری نخواهدداشت و وابسته و در نهایت ورشکسته میشود.
آثار معنوی قمار نیز مشخص است.(3)

[=microsoft sans serif]بنابراین میبینید که قمار کردن شاید به نظر بیاید که نوعی بدست آوردن مال از راه راحت باشد ولی مضرات زیادی که بشر امروز به آن رسیده و مضرات دیگری که شاید داشته باشد و بشر به آن نرسیده است، باعث شده که خداوند حکم به تحریم آن کند.
همانطور که ربا در ظاهر شبیه قرض دادن و نوعی معامله است ولی در واقع مضرات زیادی بر شخص و اجتماع وارد میکند و به همین دلیل حرام شده است.

ـــــــــــــ
1. مجموعه آثار شهیدمطهری، ج3 ص 193
2.. مجموعه‏ آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏27، ص: 762
3. [=microsoft sans serif]در لینک ذیل مطالب خوبی از زبان آیت الله مکارم در مورد ضررهای قمار بیان شده است که دیدنش خالی از لطف نیست.
http://www.khabaronline.ir/detail/255308/

با عرض سلام خدمته شما استاد ارجمند ....
ابتدائا بابته پاسخگویتون تشکر میکنم ... انشالله هر جا هستین ... موفق وپیروز باشین ...

در صحبت هاتون به طوره خلاصه به مطالبه زیر اشاره کردین ...

1-

[=microsoft sans serif]قمار نیز مانند سایر گناهان، مفاسد و مضرات زیادی دارد. مضرات جسمی و روحی برای خود شخص، مضرات اجتماعی و اقتصادی برای خانواده شخص و مضرات اجتماعی و اقتصادی برای جامعه و در نهایت مضرات اخروی.
[=microsoft sans serif]شخص که قمار میکند، در هنگام بازی چون پای برد و باخت و پرداخت و دریافت مال در میان است در حالیکه خودش تکلیف خودش را نمیداند، دقیقا شبیه حالت کسی است که بدون اینکه کتابی را خوانده باشد و مطالب آنرا بلد باشد، بخواهد پای به امتحان بگذارد. سراسر وجود او استرس میشود و جسم و روحش را آزار میدهد. ضربان قلب او به شدت بالا میرود، اعصاب او تحت فشار است و همانطور که روانشناسان بیان کرده اند، مشکلات روانی، عامل اصلی بسیاری از بیماری های جسمی است و شخص را به پیری زودرس مبتلا میکند.


شما بازی قمار رو به شانس و اقبال تشبیه کردین ... که من با صحبتتون کاملا مخالف هستم ... شاید 20 تا 30 درصده قمار شانس و اقبال باشه ... یه مرده حکیمی میگفت { تو قمار زندگی مهم نیست که تاس برات چی میاد .... مهم این هست که تاسه بد رو خوب بازی کنی } من چند مثال عنوان میکنم که منظوره من رو بهتر متوجه بشین ...

1- بازی شطرنج ... شما باید بتونین حریفتون رو توی تنگنای تصمیم گیری قرار بدین { آچ مز } ... شما باید بتونین جلوی حریفتون ظاهر سازی کنین { در معرض تهدید قرار دادنه یه مهره ارزشمند } ... شما باید بتونین تمرکز طرف روبه هم بریزین ... { کیش دادن } .... شما باید بتونین حرکت های بعدی حریفتون رو تشخیص بدین ... شما باید نقشه بکشین ... شما باید اونقدر حریفتون رو محدود کنین ... که بگه تسلیم ... هر چی شما میگین ....

2- بازی تخته .... شما باید بدونین که چجوری از مهره هاتون حمایت کنین ... چجوری ریسک الکی نکنین ... چجوری جلو جلو بازی کنین .... اگر شکست خوردین ... منتظره اشتباه حریفتون باشین .... اگر عقب افتادین ... دنباله یه مهره سرگردانه حریفتون باشین .... چجوری خونه هاتون رو ببندید ...

خوب این دو تا بازی دقیقا درس های زندگی هست ... اگر من بدونم چجوری در یک مذاکره ... مراقبه منافعم باشم .... اگر عقب افتادم چجوری برنده باشم .... چجوری خونه های خالیم رو ببندم ... آینده رو پیش بینی کنم و بر اساس اون حرکت کنم ... چجوری طرفم رو تو تنگنای تصمیم گیری قرار بدم ... آیا این ها مشگل دارن به نظره شما ...

بزارین یه مثاله دیگه براتون بزنم ...

تمامی کارمندها از جمله خوده من مشگل حقوق داریم ... کارفرما نیازی به اضافه کردنه حقوق نمیبینه ... و این کار رو انجام نمیده ... میگه یا بمون و این حقوق رو بگیر ... یا بزار و برو ....

خوب راهی که خوده من بهش رسیدم این بوده که ...
1- سعی کنم چنان کارهایی رو تقبل کنم ... که کسه دیگه ای نتونه اون ها رو انجام بده .
2- سعی کنم طوری رفتار کنم که مدیر شرکت فکر کنه شرکت بدونه من لنگ میمونه .
3- وای سم ... تا یه پروژه ... یا کاری به من محول بشه و من اون پروژه رو 6 ماه جلو ببرم . به طوری که اگر کسه دیگه ای بخواد اون کار رو از اول شروع کنه ... شرکت تو ضرر بیوفته ....
4 - زمانیکه مدیر ... در محدودیت تصمیم گیری بود ....و تمرکز کافی نداشت ... برم پیش مدیر و بگم ... دیگه خسته شدم ... 500 هزار تومن بزار رو حقوقم ... وگرنه من میرم ...

خوب این یه نوع بازی قمار هست ... مدیر میتونه بگه پاشو برو ... ولی چون من رموز کار رو میدونم ... 80 درصد احتمال میدم که این حرف رو نزنه ... و رو اون 80 درصد قمار میکنم ...

شاید بعضی ها حاضر نباشن این کار رو بکنن ... به شخصه برای خودم ثابت شده ... اگر بلد نباشم این کارها رو بکنم ... حقوقم در سقفه حقوق پایه یه فوق لیسانس ( حدودا 500 تومن ) میمونه ... و با این پول هم اصلا نمیشه زندگی کرد ...

اصلا الان داریم تو جامعه ای زندگی میکنم که ...
ماشین خریدن ... ماشین فروختن ... خونه خریدن ... خونه فروختن ... تحصیل کردن ... سکه خریدن ... سکه فروختن ... همشون یه جور قمار هستند ....
پس چرا قمار بازی حروم شده ... چرا من اجازه ندارم قوانین قمار بازی رو به فرزندم یاد بدم ....

در مورده قسمت دوم صحبت هاتون به این اشاره کردین ... که قمار باعثه بوجود اومدن مشگلاتی مانند استرس و ... میشود ... الان دقیقا هممون دچار چنین مشگلاتی هستیم ... چون ذاتا زندگی یه نوع قمار هست ... من ممکن هست مسیر تحصیلات رو برای زندگیم انتخاب کنم ... ترمی 2 میلیون به دانشگاه آزاد بدم ... ( شاید تو دانشگاه 500 هزار تومن هم بابته یه ترم تحصیلیم خرجم نکنن ... کلاس های 40 نفری و اساتیدی که برجی 2 میلیون حقوق میگیرن و ... ) در نهایت پس از این همه سعی و تلاش و خرج ... ممکن هست باز هم تو جامعه برام کار پیدا نشه ...

تنها چیزی که استرس نداره ... اینه که 1 میلیارد تومن پول داشته باشی و بزاری بانک و برجی 20 میلیون تومن سود بگیری ... این تنها کاری هست که توش استرس نیست ... و گرنه شما دست رو هر شغل ... حرفه ... داد و ستد و ... بزنی ... در حقیقت داری یه جور ... قمار بازی میکنی ...

Im_Masoud.Freeman;418169 نوشت:
[=Times New Roman][=times new roman]سلام و عرض ادب..

من گاهی با فامیلامون پاسور بازی میکنم . شرط بندی و هیچ کاری هم نمیکنیم . فقط جنبه ی سرگرمی داره . قوانین ساختاری و منطقی پاسور بازی به آمار و احتمالات برمیگرده . که اگر آدم یه کم تمرکز حواس داشته باشه . 60 تا هفتاد درصد بازی رو از همون اول برده . فکر نمیکنم چیز بدی باشه . ولی خوب هرچی مراجع بگن همونه..

اگر یحثه برد و باخت باشه ... حرام هست ...
آیا به بردن فکر میکنی ؟؟؟

[="Tahoma"]

FT_Mohammadi;417152 نوشت:
خوب سوال من این هست ... اگر این مهارت ها رو من به فرزندم یاد بدم ...
که چجوری حرف بزنه که موفق باشه ...
چجوری خودش رو بالا نشون بده ... تا روز به روز موفقیت های جدید تری بدست بیاره ...
کی و چه زمانی تک خاله محبتش رو رو زمین بندازه ... که تک خاله محبتش خاکی نشه ...

سلام
مطمئنا ما میخواهیم با این به اصطلاح بلوف زدنها جایگاه خودمونو حفظ کنیم یا موقعیت بهتری داشته باشیم حالا ممکنه با حساب خودمون برنده یا بازنده باشیم
ولی اگه مهره ها رو تو بازی خدا بچینیم مطمئنا باختی در آن نخواهد بود چون برد در بازی خدا فقط اینه که درست مهره هاتو بچینی و نه بیش از این
والله الموفق

FT_Mohammadi;418172 نوشت:
اگر یحثه برد و باخت باشه ... حرام هست ...
آیا به بردن فکر میکنی ؟؟؟

به نام خدا.

خوب اینجوری باشه که کلیه ورزش های رقابتی هم حرام میشن چون هر تیمی که وارد زمین میشه به بردن فکر میکنه و برای رضای خدا که نمیره بازی کنه. فکر کنم قاعده ی دیگری غیر از "هدف بودن بردن" باید باشه.

ستایشگر :Gol:

[=microsoft sans serif]

FT_Mohammadi;418163 نوشت:
شما بازی قمار رو به شانس و اقبال تشبیه کردین ... که من با صحبتتون کاملا مخالف هستم ... شاید 20 تا 30 درصده قمار شانس و اقبال باشه ... یه مرده حکیمی میگفت { تو قمار زندگی مهم نیست که تاس برات چی میاد .... مهم این هست که تاسه بد رو خوب بازی کنی } من چند مثال عنوان میکنم که منظوره من رو بهتر متوجه بشین .

باسلام خدمت تمامی دوستان
دوست عزیز، در این پست شما همانند پست قبلی شما چند مسئله از هم تفکیک نشده است.
حکم شرعی قمار، علت این حکم، ملاک قمار بودن یک عمل، حکمت حکم قمار، مشابهت خیلی از کارهای ما در زندگی دنیایی با قمار
همانطور که قبلا نیز عرض شد، خداوند متعال خالق است و پروردگار عالمیان.
او چون حکیم است، کار لغو وبیهود نمیکند. پس از خلقت عالم،هدفی را داشته که خودش آنرا کمال بشر بیان کرده.
برای اینکه بشر به این کمال برسد باید برنامه ای به اوارائه شود.
این برنامه شامل سه بخش، عقائد، اخلاقیات و احکام شرعی است.
در بخش عقائد، یک سری امور کلی و بنیادی هست به نام اصول که عقل میتواند به انها برسد و یک سری امور جزیی به نام فروع که عقل از درک جزیئات ان ناتوان است.
بخش اخلاقیات نیز همین وضعیت را دارد و اصول کلی اخلاقی میان تمام عقول عالم وجود دارد و توان درک آنرا دارند اما جزیئات اخلاقی را تنها کسی میتواند به انسان بدهد که خصوصیات روح انسان رابهتر بشناسد.
احکام هم که به صورت کلی از حیطه درک عقل خارج است. حتی به مصالح ومفاسد ان وملاک های احکام نیز نمیتواند برسد.
بنابراین عقل بشر از رسیدن به بیشتر مفاد این برنامه عاجز است.پس
باید برنامه را خودش بواسطه افراد و فرستادگانی بفرستد.
اما قسمت احکام این برنامه، در حال حاضر مورد بحث ماست.
احکام همانطور که بیان شد، تابع مصالح و مفاسد واقعی که در متعلق آن احکام یا در خود آن احکام قرار دارد؛ مصالح ومفاسدی که به خود مکلف مربوط میشود و واقعی است.
و گفتیم که این مصالح ومفاسد در حیطه ادراکی عقل نیست و عقل راهی به آن ندارد و تنها خداوند متعال از آن اگاه است.
اما گاه در روایات، به اموری به عنوان فلسفه و حکمت یا علل الاحکام اشاره شده است.
باید توجه شود که این امور فلسفه و حکمت احکام است نه علت آنها.
فرق حکمت با علت در این است که علت هرکجا باشد معلولش نیز هست و فقط معلولش را شامل میشود نه امر دیگری را . به عبارت دیگر، علت مساوی با معلول و جامع و مانع آن است.
اما حکمت، اینطور نیست و فقط به بخش از علت ان حکم اشاره دارد نه به تمام آن. بنابراین نه تنها در تمام مصادیق آن حکم صدق نمیکند، بلکه گاه شامل موارد و مصادیقی نیز میشود که ربطی به آن حکم ندارد. بنابراین حکمت نه جامع افراد متعلق آن حکم است نه مانع افراد دیگر.
نکته دیگر در مورد ملاک قمار است که باز هم بیان شد. ملاک قمار بودن یک عمل این است که در یک بازی، برد و باخت مطرح باشد و درمقابل برد و باخت، چیزهای از یک طرف به طرف دیگر برسد.
البته گاه این چیز به صورت جایزه از طرف شخص دیگری به فردبرنده داده میشود بدون اینکه دو طرف مسابقه و بازی خودشان مالی را برای این جایزه قرار داده باشند. به عبارت دیگر، این جایزه به نوعی هدیه از طرف شخص دیگر باشد.

حال در مورد قمار و حکمتهایی که به عنوان ضرر و زیان های فردی و اجتماعی ناشی از قمار بیان شد، نیز باید به نکات بالا دقت شود. نتیجه اینکه:

اولا: حکم آن حرمت است

ثانیا: این حکم از ناحیه خداوند و پروردگار عالمیان صادر شده و حتما بر اساس مصالح و مفاسدی بوده که به ما میرسد.

ثالثا: مصلحت و مفسده واقعی آن از ما پوشیده است و اموری نیز که بیان شده، صرفا حکمتهایی برای این حکم است که اگر هم درست باشد، تنها به بخشی از ملاک ومصلحت اصلی این حکم اشاره دارد.

رابعا: ملاک قمار بودن، برد و باختی است که در مقابل دو طرف متعهد شود و شرط ببندند که چیزی یا مالی از فرد بازنده به فرد برنده داده شود.[1]

بنابراین، اگر دیدیم که این امور در چیزهای دیگری نیز بود، نه میتوان حکم کرد که انها قمار هستند و نه میتوان از حلال بودن آنها نتیجه گرفت که قمار نیز حرام نیست. این کار در فقه به عنوان قیاس معروف است که همان تشبیه منطقی است. در تشبیه منطقی و قیاس فقهی، به دو امر به واسطه شباهت ظاهری که با هم دارند، حکم واحدی داده میشود، در حالیکه صرف مشابهت میان دو امر مهم نیست بلکه مهم، وجود ملاک آن است نه صرف مشابهت. و نیز اگر در قمار، شانس وجود دارد، هر چند گاه شخصی در اثر مداومت بر یک عمل، آنقدر ماهر میشود که درصد بردش بیشتر از باختش میشود، این ملاک تشخیص قمار بودن نیست.
با این بیان، تکلیف بخش آخر این مبحث که همان مثالهای شماست که در انها نیز شانس وجود دارد و ریسک هست و ... . اینها هیچ ربطی به قمار ندارد؛ چون ملاک قمار را ندارد.؛ چون صرف به خطر انداختن خود و ریسک کردن قمار نیست وگرنه بیمه نیز باید نوعی قمار باشد.[2]

قمار یعنی مسابقه و بازی ای که عرفا بازی باشد و دوطرف متعهدشوند که هر کدام باخت، به برنده چیزی را بدهد.

ولی در این مثالها که شمازدید تنها شانس و ریسک وجوددارد و اگر هم درواقع احتمال باخت و برد وجوددارد، نه عرف آنها را مسابقه میداندو نه دو طرف چنین قراری با هم گذراده اند. این موارد، به صورت ذوقی و شاعرانه، قمار شمرده میشود نه اینکه واقعا قمار باشند.

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . استفتائات امام خمینی، ج 2، ص 9 ـ 11

[=microsoft sans serif][2] . مجموعه اثار استاد مطهری، (فقه و حقوق) ج20، ص 358

[=microsoft sans serif]

Im_Masoud.Freeman;418169 نوشت:
من گاهی با فامیلامون پاسور بازی میکنم . شرط بندی و هیچ کاری هم نمیکنیم . فقط جنبه ی سرگرمی داره . قوانین ساختاری و منطقی پاسور بازی به آمار و احتمالات برمیگرده . که اگر آدم یه کم تمرکز حواس داشته باشه . 60 تا هفتاد درصد بازی رو از همون اول برده . فکر نمیکنم چیز بدی باشه . ولی خوب هرچی مراجع بگن همونه..

این بخش مربوط به گروه فقه میشود اما برای اینکه مطرح شد باید عرض کنم، در مورد قمار دو حکم وجود دارد.
یک حکم مربوط به بازی ای که ملاک قمار را دارد(شرط بندی بر سر برد و باخت) و یکی هم مربوط به بازی با وسایلی که ابزار و الات قمار شمرده میشود و عرفا برای قمار استفاده میشود(گرچه در بازی که شخصی خاص انجام میدهد، شرط بندی و ملاک قمار نباشد، ولی ابزار قمار شمرده میشود)

همانطور که فقها فرموده اند: هر بازی و مسابقه ای که بر سربرد و باخت باشد و جایزه نیز از خود آنها باشد و آنرا بازنده به برنده بدهد، ملاک قمار محقق شده و ان بازی قماری است. اگرچه ابزاری که هست و بازی که آنها انجام میدهند عرفا و نوعا در جاهای دیگر قماری نباشد. مثلا فرض کنید دو نفر قاشقی را در دست بگیرندو بگویند هر کس قاشقش را نزدیکتر به دیوار پرتاب کرد، برنده است و فلان جایزه را به او میدهیم. در این صورت، این بازی در هیچ کجا قماری نیست ولی در این بازی خاص، ملاک قمار وجود دارد و از این جهت حرام است. یا بازی فوتبال که در حال حاضر نوعا به این صورت است که جایزه تیمها را خود تیمها نمیدهند بلکه از محل دیگری تأمین میشود و اگر هم خودتیمها پولی را بدهند، بابت هزینه های اجرایی است. بنابراین به خودی خود قمار نیست. ولی در همین بازی، اگر دو تیم پولی یا شیئی را قرار بدهند که به برنده برسد وخودشان آنرا بدهند و بر سرآن مال بازی کنند، فوتبال آنها هم قمار میشود و حرام است.

فرض دیگر این بود که یک بازی در یک منطقه یا در کل مناطق جهان، به عنوان قمار شناخته میشود( یعنی همه میدانند که این بازی بر سر بردو باخت است و شرط بندی دارد) در این صورت، خود آن بازی حرام میشود، حتی اگر در موردی خاص، یک شخص آنرا بر سربردو باخت انجام ندهد. پاسور یکی از این موارد است که درجهان به صورت شرط بندی و قمار شناخته میشود. پس حرام است گرچه، شما آن بازی را به صورت برد و باخت انجام ندهید.

ستايشگر;418177 نوشت:
خوب اینجوری باشه که کلیه ورزش های رقابتی هم حرام میشن چون هر تیمی که وارد زمین میشه به برد فکر میکنه و برای رضای خدا که نمیره بازی کنه. فکر کنم قاعده ی دیگری غیر از "هدف بودن بردن" باید باشه.

بله همانطور که عرض شد، ملاک قمار بودن، شرط بندی بر سر آن بازی و جابجا شدن مالی از بازنده به برنده است.(1)

ـــــــــــ
1. استفتائات، ایت الله مکارم، ج2 س728؛جامع الا حکام ج1 س 1049

ستايشگر;418177 نوشت:
خوب اینجوری باشه که کلیه ورزش های رقابتی هم حرام میشن چون هر تیمی که وارد زمین میشه به برد فکر میکنه و برای رضای خدا که نمیره بازی کنه. فکر کنم قاعده ی دیگری غیر از "هدف بودن بردن" باید باشه.

بله همانطور که عرض شد، ملاک قمار بودن، شرط بندی بر سر آن بازی و جابجا شدن مالی از بازنده به برنده است.(1)

Im_Masoud.Freeman;418174 نوشت:
خوب قطعا به بردن فکر میکنم . ولی خوب ببازم هم واسم اهمیتی نداره..

مهم ملاک قمار است و حتی رضایت بازنده به چیزی که میدهد و ناراحت نشدن اواز باخت و از دست دادن مالش نیز ربطی به این حکم و دخالتی آن ندارد.(2)

ـــــــــــ
1. استفتائات، ایت الله مکارم، ج2 س728؛جامع الا حکام ج1 س 1049
2. مجله فقه اهل بیت، ج2 ص 253

جناب صدیق بابته پاسخگویتون تشکر میکنم ...
انشالله هر جا هستین موفق باشین ...

[=microsoft sans serif]چرا قمار بازی در دین اسلام ممنوع است؟
پرسش: زندگی کردن ما نوعی قمار است. هر روز کارهای خود را بر اساس برنامه ریزی قمار گونه به پیش میبریم و به قولی اگر زرنگ باشیم طوری علم میکنیم که شانس برد بیشتری داشته باشیم. الان داریم تو جامعه ای زندگی میکنم که ماشین خریدن، ماشین فروختن، خونه خریدن، خونه فروختن، تحصیل کردن، سکه خریدن، سکه فروختن همشون یه جور قمار هستند. پس خداوند ما را در این دنیا بر سر میز قمار نشانده است. از سوی دیگر، همانند اسب سواری گفته شده شرط بندی و قمار کردن اشکالی ندارد. اگر این درست است، پس چرا قمار بازی در اسلام حرام شده است و چرا من نباید به بچه خود راه و چاه قمار بازی را یاد بدهم؟

پاسخ:
سوال شما به دو قسمت مربوط میشود.
بخش اول مربوط به اینکه چرا قمار بازی در دین اسلام حرام است و ...
در مورد بخش اول باید عرض کنم، حرمت قمار نیز همانند تمامی احکامی که در شریعت اسلام بیان شده است، بی جهت و بدون حکمت نیست. هر حکمی که در دین از جانب خداوند ارائه میشود، بر اساس مصالح و مفاسدی است که حکمت آن حکم است.[1]معمولا این مصالح مربوط به خود آن عمل است و در برخی موارد نیز مربوط به نفس عمل کردن به آن حکم و گاه نیز در هر دو است. مواردی که مصلحت و مفسده مربوط به خود آن عمل است، گاه مصالح مربوط به بدن انسان است، گاه روح و روان انسان و گاه نیز این مصلحت مربوط به اشخاص دیگر یا مردم جامعه.[2]
قمار نیز مانند سایر گناهان، مفاسد و مضرات زیادی دارد. مضرات جسمی و روحی برای خود شخص، مضرات اجتماعی و اقتصادی برای خانواده شخص و مضرات اجتماعی و اقتصادی برای جامعه و در نهایت مضرات اخروی. شخص که قمار میکند، در هنگام بازی چون پای برد و باخت و پرداخت و دریافت مال در میان است در حالیکه خودش تکلیف خودش را نمیداند، دقیقا شبیه حالت کسی است که بدون اینکه کتابی را خوانده باشد و مطالب آنرا بلد باشد، بخواهد پای به امتحان بگذارد. سراسر وجود او استرس میشود و جسم و روحش را آزار میدهد. ضربان قلب او به شدت بالا میرود، اعصاب او تحت فشار است و همانطور که روانشناسان بیان کرده اند، مشکلات روانی، عامل اصلی بسیاری از بیماری های جسمی است و شخص را به پیری زودرس مبتلا میکند.
از سوی دیگر، شخصی که قمار میکند، چه ببردو چه ببازد، دوباره این کار را خواهدکرد، یا برای جبران پولی که از دست داده و یا برای بردن دوباره. بنابراین، این عمل کم کم برایش یک عادت میشودو چون هر بار قمار، فشار روانی و جسمی زیادی بر او وارد میکند، این فشار روانی رابه داخل خانه نیز وارد میکند. علاوه بر اینکه به واسطه باختهایی که دارد، فشار اقتصادی نیز بر خانواده خودوارد میکند.
مضرات اجتماعی و اقتصادی این عمل نیز واضح است و کارشناسان بیان کرده اند. قمار باعث میشود که کم کم این شخص به دنبال کار و تلاش اقتصادی نرود و مدام سعی کند از راه قمار کردن به مال وثروت دست یابد. اگر این کار شیوع پیدا کند، جامعه دارای افرادی تنبل و کم اثر خواهد شد و اقتصادش، هیچ تولیدو باروری نخواهدداشت و وابسته و در نهایت ورشکسته میشود.آثار معنوی قمار نیز مشخص است.[3]
بنابراین میبینید که قمار کردن شاید به نظر بیاید که نوعی بدست آوردن مال از راه راحت باشد، ولی مضرات زیادی که بشر امروز به آن پی برده است و مضرات دیگری که شاید داشته باشد و بشر به آن نرسیده است، باعث شده که خداوند حکم به تحریم آن کند. همانطور که ربا در ظاهر شبیه قرض دادن و نوعی معامله است ولی در واقع مضرات زیادی بر شخص و اجتماع وارد میکند و به همین دلیل حرام شده است.

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . مجموعه آثار شهیدمطهری، ج3 ص 193

[=microsoft sans serif][2] . مجموعه‏ آثارشهيدمطهرى، ج‏27، ص: 762

[=microsoft sans serif][3] . در لینک ذیل مطالب خوبی از زبان آیت الله مکارم در مورد ضررهای قمار بیان شده است که دیدنش خالی از لطف نیست.
http://www.khabaronline.ir/detail/255308/

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]اما بخش دوم سوال شما:
در این بخش، شما بین قمارگونه بودن کارهایی که در زندگی انجام میشود و قمار مرسوم مقایسه ای قائل شدید و کارهای مرسوم زندگی رانوعی قمار دانستید. مثلا مثلا همین چند وقت پیش مهلت اجاره من تموم شده بود. صاحب خانه من امسال در حدود 250 هزار تومن خواست اجاره خانه را زیاد کند. من میدونستم که او محدودیتهایی دارد: اگر من رو از جام بلند کنه حداقل 1 ماه خونش خالی میمونه ؛ اگر من رو از خونش بلند کنه باید هزینه نقاشی مجدد ساختمون رو بده؛اگر من رو از جام بلند کنه باید هزینه املاکی رو پرداخت کنه؛اگر نزدیک های ماه زمستون باشه ... شاید نتونه تا 3 ماه برای خونش مستاجر پیدا کنه؛ممکن هست پوله پیش من رو نداشته باشه که به من بده که باید جریمه بدهد.
از طرفی هم خودم و هم صاحب خانه ام، محدودیتهای مستأجر در چنین مواقعی را میدانستیم: هزینه نقل مکان؛ هزینه مجدد املاکی؛ هزینه های اضافی که خونه جدید به من تحمیل میکنه ؛سختی های نقل و انتقال که تا یک ماه آدم خستگی هاش رو تو تنش احساس میکنه.

پاسخ:
زندگی نوعی قمار است یعنی چه؟
گاهی به صورت استعاری و در قالب شعر میگوییم، زندگی و کارهایی که انسان انجام میدهد، نوعی قمار است. آیا منظور این است که عینا مثل قمار کردن در بازیهاست یا وجه دیگری منظور است؟
همانطور که میدانیم، خصوصیت اصلی قمار، ریسک کردن و تکیه کردن بر شانس و اقبال است. از سوی دیگر، گاه در زندگی کارهایی راانجام میدهیم که درصد ریسک پذیری آن خیلی زیاد است ولی چون راه وچاره دیگری نداریم، تن به آن میدهیم و به شانس و اقبال خود اعتماد میکنیم.
در مثالهایی که زدید نیز دقیقا همین هست. صاحب خانه ای از شما میخواهد اجاره را بالا ببرید وگرنه تخلیه کنید، دو طرف سود و زیان خودو احتمال هر دو را میبیند. او نیز عاقل است وفکر میکند. پیش خودمیگوید، یک حرفی میزنم، اگر گرفت و مستأجرم قبول کرد که خیلی خوب و اگر قبول نکرد، باز هم چیزی را به صورت قطعی از دست نداده ام. زیرا اگر مستأجر جدید بیابم، مبلغ را آنقدر بالا میبرم که حتی از سود ماندن نفر فعلی هم بیشتر باشد و تازه تمام هزینه هایی که شما گفتید را نیز ممکن است از دست ندهد.
همانطور که می بینید، در اینجا شخص در حالت تساوی احتمال سود و زیان دست به این کار نمی زند. قطعا هنگامی که این پیشنهاد را میدهد، احتمال ضرر را یا نمیدهد یا احتمال آنرا خیلی کمتر از احتمال سود خود میداند. پیش خود فکر میکند این مستأجر دراین موقع سال، قاعدتا نباید از جای خودبرخیرد پس یک مبلغی را میگویم که احتمالا با درصد کمتری آنرا قبول میکند. نهایتا درصد احتمال ضررش 10 الی 20 درصد باشد. احتمال اینکه مستأجر نیابد یا مستأجری که پول زیاد بدهد به این زودی ها گیرش نیاید.
اما در مورد قمار مصطلح که حرام شده، این مطلب به صورت دیگری است. در آنجا احتمال برد وباخت دقیقا در حالت تساوی است. اضطراب و استرسی که به طرفین وارد میشود نیز به همین دلیل است. پس خیلی مشخص است که این دو نوع ریسک کردن خیلی با هم تفاوت دارد.
ملاک حرمت قمار، به نظر اندیشمندان صرف به خطر انداختن و ریسک کردن نيست. یکی از شرایط صحت معامله این است که در معامله، هیچ کس نباید مالی که به دست میآورد، بدون جهت باشد و به قول معروف اکل مال به باطل باشد. قمار يكى از مصداقهاى اکل مال به باطل است: وَ لاتَأْكُلوا امْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ [1]
مقصود از این آیه است كه وقتى پول شما در ميان شما گردش مى‏كند، بيهوده گردش نكند؛ يعنى به اصطلاح فقها توأم با يك هدف عقلايى باشد. انسان يك وقت مى‏بخشد. بخشيدن در مواردى يك كار انسانى است، يعنى يك نياز انسانى است. انسان در موردى مى‏خواهد كه جود كرده باشد. اين يك كار بيهوده نيست. يا وقتى انسان جنس خودش را به طرف مى‏فروشد، در مقابل پول مى‏گيرد. يا انسان پول مى‏دهد، در مقابل از معلم درس مى‏گيرد. باز پول بيهوده گردش نكرده. ولى در مورد قمار و امور شبه قمار، پول از دست طرف بيرون مى‏رود بدون اينكه چيزى كسب كرده باشد. از نظر شارع اين پول بيهوده بيرون رفته است.[2]

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . سوره بقره، ایه 188

[=microsoft sans serif][2] . مجموعه‏ آثارشهيدمطهرى، ج‏20، ص: 358

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]
پرسش: ممکن است به نظر برخی برسد که این مساوی دانست شانس برد و باخت در بازهای قماری اشتباه است و کسی که وارد است و به فوت و فن بازی اشنا باشد، میتواند درصد برد خود را بالا ببرد. پس دیگر تفاوتی با بازی های زندگی نمیکند.

پاسخ:
در این ابهام و ایراد، چند مسئله با هم مخلوط شده است.
مسئله ملاک قمار بودن یک عمل، علت حرمت قمار و مشابهت کارهای زندگی ما با قمار
در مورد علت حرمت قمار، باید بدانیم که
م1. احکام تابع مصالح و مفاسد واقعی که در متعلق آن احکام یا در خود آن احکام قرار دارد؛ مصالح ومفاسدی که به خود مکلف مربوط میشود و واقعی است؛
م2. این مصالح ومفاسد در حیطه ادراکی عقل نیست و عقل راهی به آن ندارد و تنها خداوند متعال از آن اگاه است؛
م3. گاه در روایات، به اموری به عنوان فلسفه و حکمت یا علل الاحکام اشاره شده است؛
م4. باید توجه شود که این امور فلسفه و حکمت احکام است نه علت آنها؛
م5. علت حکم با حکمت حکم شرعی تفاوت دارد:
فرق حکمت با علت در این است که علت هرکجا باشد معلولش نیز هست و فقط معلولش را شامل میشود نه امر دیگری را . به عبارت دیگر، علت مساوی با معلول و جامع و مانع آن است.اما حکمت، اینطور نیست و فقط به بخش از علت ان حکم اشاره دارد نه به تمام آن. بنابراین نه تنها در تمام مصادیق آن حکم صدق نمیکند، بلکه گاه شامل موارد و مصادیقی نیز میشود که ربطی به آن حکم ندارد. بنابراین حکمت نه جامع افراد متعلق آن حکم است نه مانع افراد دیگر.
م6. به صرف اینکه حکمتی از حکمتهای حرمت قمار را در امور دیگر دیدیم نباید حکم مورد اول را در مورد دوم جریان دهیم. مثلا اگر گفته میشود که در قمار، شانس طرفین مساوی است و استرس اور است و .. نباید گمان شود که این امور، علت حکم حرمت است تا اگر این امور نبود، نه قماری هست نه حرمتی . یا اگر این امور در چیزهای دیگر بود، ان چیز و ان کار نیز قمار و حرام میشود؛
م7. ملاک قمار بودن یک عمل این است که در یک بازی، برد و باخت مطرح باشد و درمقابل برد و باخت، چیزهای از یک طرف به طرف دیگر برسد.البته گاه این چیز به صورت جایزه از طرف شخص دیگری به فردبرنده داده میشود بدون اینکه دو طرف مسابقه و بازی خودشان مالی را برای این جایزه قرار داده باشند. به عبارت دیگر، این جایزه به نوعی هدیه از طرف شخص دیگر باشد؛

حال در مورد قمار و حکمتهایی که به عنوان ضرر و زیان های فردی و اجتماعی ناشی از قمار بیان شد، نیز باید به نکات بالا دقت شود. بنابراین چند مطلب مشخص میشود:
اولا: قمار از نظر شرعی حرام است؛
ثانیا: این حکم از ناحیه خداوند و پروردگار عالمیان صادر شده و حتما بر اساس مصالح و مفاسدی بوده که به ما میرسد؛
ثالثا: مصلحت و مفسده واقعی آن از ما پوشیده است و اموری نیز که در روایات بیان شده یا بزرگان بیان میکنند، صرفا حکمتهایی برای این حکم است که، تنها به بخشی از ملاک ومصلحت اصلی این حکم اشاره دارد.
رابعا: ملاک قمار بودن، برد و باختی است که در مقابل دو طرف متعهد شود و شرط ببندند که چیزی یا مالی از فرد بازنده به فرد برنده داده شود.[1]
بنابراین، اگر دیدیم که این امور در چیزهای دیگری نیز بود، نه میتوان حکم کرد که انها قمار هستند و نه میتوان از حلال بودن آنها نتیجه گرفت که قمار نیز حرام نیست. این کار در فقه به عنوان قیاس معروف است که همان تشبیه منطقی است. در تشبیه منطقی و قیاس فقهی، به دو امر به واسطه شباهت ظاهری که با هم دارند، حکم واحدی داده میشود، در حالیکه صرف مشابهت میان دو امر مهم نیست؛ بلکه مهم، وجود ملاک در هر دو است.
با این بیان، تکلیف کارهایی که در زندگی روی میدهد و در انها نیز شانس وجود دارد و ریسک هست و .. مشخص میشود؛ این کارها هیچ ربطی به قمار ندارد؛ چون ملاک قمار را ندارد.؛ چون صرف به خطر انداختن خود و ریسک کردن قمار نیست وگرنه بیمه نیز باید نوعی قمار باشد.[2]
قمار یعنی مسابقه و بازی ای که عرفا بازی باشد و دوطرف متعهدشوند که هر کدام باخت، به برنده چیزی را بدهد. ولی در کارهایی که در زندگی روی میدهد و احتمال برد و باخت وجود دارد تنها شانس و ریسک وجوددارد و نه عرف آنها را مسابقه میداندو نه دو طرف چنین قراری با هم گذراده اند. این موارد، به صورت ذوقی و شاعرانه، قمار شمرده میشود نه اینکه واقعا قمار باشند.
[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . استفتائات امام خمینی، ج 2، ص 9 ـ 11

[=microsoft sans serif][2] . مجموعه اثار استاد مطهری، (فقه و حقوق) ج20، ص 358

[=microsoft sans serif]

موضوع قفل شده است