جمع بندی آیا رفتارهای سیاسی می توانند آثار دوستی ها را محو سازند؟
تبهای اولیه
سلام
سئوالی دارم . راهنمایم باشید .
انسانها دارای خلق و خو و عادات و رفتارهای مخصوص خودشان را دارند . از برخی انسانها رفتارهایی سر می زند اما همه ی رفتارهایشان بطور متمرکز بد نیستند . دوستانی داریم که چه خاطره هایی هم با آنان داریم . دوست ما بوده اند . از هر حیث (اخلاق ، رفتار ، منش اجتماعی و ... ) خوبند و آثار سوئی از وی ندیده ایم . اما شرایط اجتماعی یا سیاسی تغییر می یابد . کدورتهایی در همین راستا شکل می گیرد . مثلا خط سیاسی او چیزی غیر آنست که ما داریم . چه باید کرد ؟
در سطح کلان بگم . دوستم به آقای شجریان علاقه ی وافری دارد . به صدایش و به هنرش علاقه دارد . حالا که او را در نظرش بد جلوه داده اند نمیداند چه کند . او را اگر دوست بدارد خطا کرده است ؟
سلام
سئوالی دارم . راهنمایم باشید .
انسانها دارای خلق و خو و عادات و رفتارهای مخصوص خودشان را دارند . از برخی انسانها رفتارهایی سر می زند اما همه ی رفتارهایشان بطور متمرکز بد نیستند . دوستانی داریم که چه خاطره هایی هم با آنان داریم . دوست ما بوده اند . از هر حیث (اخلاق ، رفتار ، منش اجتماعی و ... ) خوبند و آثار سوئی از وی ندیده ایم . اما شرایط اجتماعی یا سیاسی تغییر می یابد . کدورتهایی در همین راستا شکل می گیرد . مثلا خط سیاسی او چیزی غیر آنست که ما داریم . چه باید کرد ؟
در سطح کلان بگم . دوستم به آقای شجریان علاقه ی وافری دارد . به صدایش و به هنرش علاقه دارد . حالا که او را در نظرش بد جلوه داده اند نمیداند چه کند . او را اگر دوست بدارد خطا کرده است ؟
باسمه تعالی
باسلام و تشکر از سوالی که مطرح فرمودید:
داشتن خط سیاسی متفاوت و اختلاف سلیقه تا مادامی که آن عقیده ،یک طرز فکر انحرافی و خلاف شریعت و آموزه های دینی نباشد هیچ اشکالی ندارد .
اتفاقا حضرت امام (ره) در این زمینه فرموده اند:
[سليقه هاى مختلف بايد باشد، لكن سليقه هاى مختلف اسباب اين نمىشود كه انسان با هم خوب نباشد. من عرض كردم مثل طلبه ها كه با هم مباحثه مى كنند، آن وقتى كه مباحثه مى كردند جار و جنجال جورى بود كه انسان خيال مى كرد دشمن هم هستند، وقتى مباحثه تمام مى شد مى نشستند به دوستى كردن و انس. اگر در يك ملتى اختلاف سليقه نباشد، اين ناقص است. اگر در يك مجلسى اختلاف نباشد، اين مجلس ناقصى است. اختلاف بايد باشد، اختلاف سليقه، اختلاف رأى، مباحثه، جار و جنجال اينها بايد باشد، لكن نتيجه اين نباشد كه ما دو دسته، بشويم دشمن هم. بايد دو دسته باشيم در عين حالى كه اختلاف داريم، دوست هم باشيم](1)
منتها همان طور که عرض کردم این اختلاف سلیقه به واسطه شرایط اجتماعی یا سیاسی نباید خارج از آموزه های دین و شریعت باشد که در این صورت بر اساس بحث تبرّی(دشمن داشتن دشمنان خدا) که یکی از فروع دین است باید از دوستی و محبت نسبت به این نوع افراد خود داری نمود.
موفق باشید
پی نوشت:
1-صحیفه امام(ره)ج21،ص47
پی نوشت:باسمه تعالی
باسلام و تشکر از سوالی که مطرح فرمودید:
داشتن خط سیاسی متفاوت و اختلاف سلیقه تا مادامی که آن عقیده ،یک طرز فکر انحرافی و خلاف شریعت و آموزه های دینی نباشد هیچ اشکالی ندارد .
اتفاقا حضرت امام (ره) در این زمینه فرموده اند:
[سليقه هاى مختلف بايد باشد، لكن سليقه هاى مختلف اسباب اين نمىشود كه انسان با هم خوب نباشد. من عرض كردم مثل طلبه ها كه با هم مباحثه مى كنند، آن وقتى كه مباحثه مى كردند جار و جنجال جورى بود كه انسان خيال مى كرد دشمن هم هستند، وقتى مباحثه تمام مى شد مى نشستند به دوستى كردن و انس. اگر در يك ملتى اختلاف سليقه نباشد، اين ناقص است. اگر در يك مجلسى اختلاف نباشد، اين مجلس ناقصى است. اختلاف بايد باشد، اختلاف سليقه، اختلاف رأى، مباحثه، جار و جنجال اينها بايد باشد، لكن نتيجه اين نباشد كه ما دو دسته، بشويم دشمن هم. بايد دو دسته باشيم در عين حالى كه اختلاف داريم، دوست هم باشيم](1)
منتها همان طور که عرض کردم این اختلاف سلیقه به واسطه شرایط اجتماعی یا سیاسی نباید خارج از آموزه های دین و شریعت باشد که در این صورت بر اساس بحث تبرّی(دشمن داشتن دشمنان خدا) که یکی از فروع دین است باید از دوستی و محبت نسبت به این نوع افراد خود داری نمود.
موفق باشید
1-صحیفه امام(ره)ج21،ص47
سلام
سپاسگذارم از توضیح خوبتان .
اما مطلب اینجاست که بعضی اوقات انسان در روابط اجتماعی مجبور است بپذیرد که : «عیسی به دینش و موسی به دینش» . زیرا اگر غیر این باشد کدورتهایی در بین خانواده های نزدیک پیش می آید . آیا باید این را پذیرفت ؟
مثلا دوستی دارم که از لحاظ سیاسی و یا به جهت انجام واجبات از من دور است آیا میتوانم همچنان صمیمی باشم ؟
و مثالی که مطرح کردم پاسخ نفرمودید ... آیا میتوان کسی که هنر دارد و آن هنر دلپذیر است و فاقد اشکال شرعی ، اما خط و خطوط فکری و اعتقادی او چیزی نیست که پسندیده باشد ، را برای ادامه معاشرت پذیرفت ؟ یا هنرش را پذیرفت در عینی که خودش را طرد میکنیم ؟ (استاد شجریان را مثال زدم)
سلام
سپاسگذارم از توضیح خوبتان .
اما مطلب اینجاست که بعضی اوقات انسان در روابط اجتماعی مجبور است بپذیرد که : «عیسی به دینش و موسی به دینش» . زیرا اگر غیر این باشد کدورتهایی در بین خانواده های نزدیک پیش می آید . آیا باید این را پذیرفت ؟
مثلا دوستی دارم که از لحاظ سیاسی و یا به جهت انجام واجبات از من دور است آیا میتوانم همچنان صمیمی باشم ؟
و مثالی که مطرح کردم پاسخ نفرمودید ... آیا میتوان کسی که هنر دارد و آن هنر دلپذیر است و فاقد اشکال شرعی ، اما خط و خطوط فکری و اعتقادی او چیزی نیست که پسندیده باشد ، را برای ادامه معاشرت پذیرفت ؟ یا هنرش را پذیرفت در عینی که خودش را طرد میکنیم ؟ (استاد شجریان را مثال زدم)
باسمه تعالی
دوستی که از جهت عقیدتی با شما فاصله دارد و مراعات واجبات و محرمات دین را ندارد شایسته رفاقت نیست و باید در دوستی نسبت به او تجدید نظر بفرمایید که
«پسر نوح با بدان بنشست/خاندان نبوتش گم شد»
در رابطه با کسی که هنری دارد که مورد علاقه شماست و فاقد اشکال شرعی... اگر آن خط و خطوط فکری یک اختلاف سلیقه سیاسی مانند راستی و چپی و ... باشد اشکالی ندارد ولی گاهی اختلاف فکری و عقیدتی با اصل نظام اسلامی و یا با دین اسلام است، که این ارتباط مشکل دارد و توصیه می کنم به سمت آن شخص و هنرش نروید که آن شخص همان عقاید را در قالب هنرش مانند موسیقی، شعر ، رمان و ... می ریزد و شما را تحت تاثیر افکارش قرار می دهد.
پرسش:
دوستم به آقای شجریان علاقه ی وافری دارد. به صدایش و به هنرش علاقه دارد. حالا که او را در نظرش بد جلوه داده اند نمیداند چه کند. او را اگر دوست بدارد خطا کرده است.؟
پاسخ:
داشتن خط سیاسی متفاوت و اختلاف سلیقه تا مادامی که آن عقیده ،یک طرز فکر انحرافی و خلاف شریعت و آموزه های دینی نباشد هیچ اشکالی ندارد.
اتفاقا حضرت امام (ره) در این زمینه فرموده اند:
«سليقه هاى مختلف بايد باشد، لكن سليقه هاى مختلف اسباب اين نمىشود كه انسان با هم خوب نباشد. من عرض كردم مثل طلبه ها كه با هم مباحثه مى كنند، آن وقتى كه مباحثه مى كردند جار و جنجال جورى بود كه انسان خيال مى كرد دشمن هم هستند، وقتى مباحثه تمام مى شد مى نشستند به دوستى كردن و انس.
اگر در يك ملتى اختلاف سليقه نباشد، اين ناقص است. اگر در يك مجلسى اختلاف نباشد، اين مجلس ناقصى است. اختلاف بايد باشد، اختلاف سليقه، اختلاف رأى، مباحثه، جار و جنجال اينها بايد باشد، لكن نتيجه اين نباشد كه ما دو دسته، بشويم دشمن هم. بايد دو دسته باشيم در عين حالى كه اختلاف داريم، دوست هم باشيم.»(1)
منتها همان طور که عرض کردم این اختلاف سلیقه به واسطه شرایط اجتماعی یا سیاسی نباید خارج از آموزه های دین و شریعت باشد که در این صورت بر اساس بحث تبرّی(دشمن داشتن دشمنان خدا) که یکی از فروع دین است باید از دوستی و محبت نسبت به این نوع افراد خود داری نمود.
موفق باشید
دوستی که از جهت عقیدتی با شما فاصله دارد و مراعات واجبات و محرمات دین را ندارد شایسته رفاقت نیست و باید در دوستی نسبت به او تجدید نظر بفرمایید که
«پسر نوح با بدان بنشست/خاندان نبوتش گم شد»
در رابطه با کسی که هنری دارد که مورد علاقه شماست و فاقد اشکال شرعی... اگر آن خط و خطوط فکری یک اختلاف سلیقه سیاسی مانند راستی و چپی و ... باشد اشکالی ندارد ولی گاهی اختلاف فکری و عقیدتی با اصل نظام اسلامی و یا با دین اسلام است، که این ارتباط مشکل دارد و توصیه می کنم به سمت آن شخص و هنرش نروید که آن شخص همان عقاید را در قالب هنرش مانند موسیقی، شعر، رمان و ... می ریزد و شما را تحت تاثیر افکارش قرار می دهد.
پی نوشت:
1. امام خمینی،صحیفه امام(ره)ج21،ص47ش، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.