چرا من به آرامش نمی رسم؟؟؟؟؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا من به آرامش نمی رسم؟؟؟؟؟

سلام.من هم نماز میخونم هم روزه میگیرم.متاسفانه دوساله به خاطر بیماری روحی نتونستم روزه بگیرم

از خودم تعجب می کنم که یهو چرا همه چی بر عکس شد و بهم ریخت

دیگه مثل سابق گریه برا امام حسین یا اهل بیت آرومم نمی کنه بلکه باعث تشدید بیماریم میشه

صدای اذان دیگه منو به ملکوت نمیبره بیشتر باعث دلشوره من میشه

شب ها موقع خواب با ترس و وحشت میخوابم

احساس می کنم یه سری موجودات قصد آزار منو دارن

فک کردن به مسائل مذهبی باعث ترس و حملات عصبی در من میشه

روانپزشک هم میرم.منتها بهم میگه خودت رو دور نگه دار

اما احساسم میگه که شیطان در من نفوذ کرده و نمیزاره به خدا و مسایل دینی فک کنم

تو رو خدا اگه کسی می تونه کمکم کنه.من میخوام مثل قبل بشم.نمی گم گناه نکردم . منتظر پاسخ شما هستم.

سلام علیکم.بیماری روحی خیلی خطرناکه.به نظر من پیش چند مشاور برید تا نتیجه بگیرید.

سلام
روانپزشک میگه خودت را از چی باید دور نگه داری ؟

شاید در خصوص مسائل مذهبی دچار افراط یا تفریط شدی.
با چند مشاور صحبت کنی بهتر از یک مشاور است

سلام به شما دوست جدید و عزیز

اما یک تجربه از خودم:فقط و فقط امیدت به خدا باشه نه به بنده خدا،برای حل مشکلت به سمت مردم برو اما روی آنها حسابی باز نکن و تنها امیدت برای حل مشکل به خداوند بزرگ باشه

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امیدوار

طوبی31;416010 نوشت:
سلام.من هم نماز میخونم هم روزه میگیرم.متاسفانه دوساله به خاطر بیماری روحی نتونستم روزه بگیرم

از خودم تعجب می کنم که یهو چرا همه چی بر عکس شد و بهم ریخت

دیگه مثل سابق گریه برا امام حسین یا اهل بیت آرومم نمی کنه بلکه باعث تشدید بیماریم میشه

صدای اذان دیگه منو به ملکوت نمیبره بیشتر باعث دلشوره من میشه

شب ها موقع خواب با ترس و وحشت میخوابم

احساس می کنم یه سری موجودات قصد آزار منو دارن

فک کردن به مسائل مذهبی باعث ترس و حملات عصبی در من میشه

روانپزشک هم میرم.منتها بهم میگه خودت رو دور نگه دار

اما احساسم میگه که شیطان در من نفوذ کرده و نمیزاره به خدا و مسایل دینی فک کنم

تو رو خدا اگه کسی می تونه کمکم کنه.من میخوام مثل قبل بشم.نمی گم گناه نکردم . منتظر پاسخ شما هستم.

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر جنابعالی
ضمن تشکر، به نوبه خود شرایط شما را درک می کنم و به خاطر فشاری که متحمل می شوید متاسفم. از خدای سبحان مسئلت دارم که هرچه سریعتر آرامش کامل نصیب جنابعالی بگرداند.
اینکه چنین وضعیتی معلول چه عامل و یا عواملی است مستلزم بررسی پیشینه زندگی جنابعالی است لذا پیشنهاد می شود در کنار مراجعه به متخصص اعصاب و روان (روانپزشک) و مصرف دارو، به یک روانشناس بالینی نیز مراجعه نمایید.
ترس و وحشت شما از موضوعات مختلف بیانگر انباشت اضطراب و استرس در دوره های گذشته است که حالا به این شکل نمود پیدا کرده است. بنابراین با کاهش سطح اضطراب، وحشت و ترس شما نیز انشاءالله کاهش می یابد. با لحاظ این نکته لازم است از خودسرزنشگری فاصله بگیرید و از القائاتی نظیر دور شدن از رحمت الهی، اینکه شیطان در شما نفوذ کرده!!! و...فاصله بگیرید. این القائات مسموم نه تنها مورد تایید شرع نیست و منجر به بهبود وضعیت شما نمی شود بلکه باعث افزایش فشار عصبی و به دنبال آن دور افتادن از معنویت را به دنبال خواهد داشت. درست همان چیزی که شیطان در تدارک آن است. از اینرو شایسته است همچنان به رحمت الهی و اینکه مورد عنایت حضرت رب هستید اعتقاد راسخ داشته باشید.
در روایات اهل بیت علیهم السلام وارد شده است که حال معنوی افراد در همه شرایط یکسان نیست گاهی در حالت قبض و ادبار هستند و گاهی در حالت اقبال و حال معنوی. لذا قرار نیست در همه احوال وضعیت معنوی افراد یکسان باشد و تغییر در سطح حالات معنوی طبیعی است خصوصا اینکه شما در شرایط فشار عصبی و اضطراب شدید هستید. پس از این بابت نگران نباشید.

از آنجا که اندیشه پیرامون مسائل مذهبی باعث بهم خوردن آرامش و تشدید ترس و وحشت شما می شود، توصیه پزشک کاملا منطقی است و ضرورت دارد از اندیشه پیرامون موضوعات مذهبی خودداری کنید.

ضمن اینکه شایسته است؛
_ هم از خلوت و تنهایی اجتناب کنید و هم از جمعهای شلوغ که آرامش شما را به هم می زند. بهترین گزینه در این مورد حضور در جمعهای چند نفره ای است که با شما قرابت فکری دارند.
_ سعی کنید از روزمرگی خارج شوید و از کارهای تکراری خودداری کنید. به این منظور سعی کنید مهارتی هنری که منطبق با ذوق و استعدادتان است را فرا بگیرید.
_ ورزش منظم را دنبال کنید.
_ از لبخند روزانه و مزاح غفلت نکنید.
_ به منظور خواب راحتتر در شب، خواب روز رو حذف و یا کاهش دهید، پیش از خواب دوش بگیرید، با مقداری گلاب فضای اتاق خواب را معطر کنید و درباره ترس خود با دیگران صحبت و گفتگو کنید.
_ با مراجعه به اطباء سنتی به تغذیه سالم و استفاده از عرقیجات و داروهای گیاهی مبادرت کنید.

مجددا برای شما توفیق روزافزون را مسئلت دارم.

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

طوبی31;416010 نوشت:
سلام.من هم نماز میخونم هم روزه میگیرم.متاسفانه دوساله به خاطر بیماری روحی نتونستم روزه بگیرم

از خودم تعجب می کنم که یهو چرا همه چی بر عکس شد و بهم ریخت

دیگه مثل سابق گریه برا امام حسین یا اهل بیت آرومم نمی کنه بلکه باعث تشدید بیماریم میشه

صدای اذان دیگه منو به ملکوت نمیبره بیشتر باعث دلشوره من میشه

شب ها موقع خواب با ترس و وحشت میخوابم

احساس می کنم یه سری موجودات قصد آزار منو دارن

فک کردن به مسائل مذهبی باعث ترس و حملات عصبی در من میشه

روانپزشک هم میرم.منتها بهم میگه خودت رو دور نگه دار

اما احساسم میگه که شیطان در من نفوذ کرده و نمیزاره به خدا و مسایل دینی فک کنم

تو رو خدا اگه کسی می تونه کمکم کنه.من میخوام مثل قبل بشم.نمی گم گناه نکردم . منتظر پاسخ شما هستم.

سلام ...
دوست عزیز من فکر میکنم شما دچار وسواس در عبادت شدی ...
اینی که حتما باید برای امام حسین گریه کنی و حالا که گریه ات نمیاد ناراحت هستی ...
اینی که منتظر هستی با صدای اذان بری به ملکوت ... و اگر یه دفعه یا چند دفعه نرفتی ناراحت باشی ...
شب ها وحشت داشته باشی و فکر مرگ و از این جور چیز ها رو بکنی ...
اینی که به شیطان و یا چیزهایی از این قبیل فکر کنی و بگی میخوان اذیتم کنن ...
ترس از فکر کردن به مسایل مذهبی و از این جور چیزها ...
و ...

تنها راهی که من خودم برای وسواس پیدا کردم 2 تا چیز بوده ...

1- هر کاری رو که میخوام شروع کنم ... می ببینم نیاز به چه سطحی از دقت و پردازش داره ... به همون اندازه براش ارزش قایل میشم ... همیشه مثالی که تو ذهنم میارم ... ساختمانی هست که بعضی جاهاش رو بساز بفورش ها سمبل میکنن و بعضی جاهاش رو دقت خیلی خیلی زیاد میکنن ... پس ماهیچه های مغزت رو انعطاف پذیر کن ... که بعضی جاها وسواس مطلق داشته باشه و به کوچکترین چیزها گیر بده .... و بعضی زمانها بی خیال بشه و بگه همینه که هست و بی خیال !!! اون زمانها با خودت بگو دنیا 2 روزه ... یه روزش جمعست و یه روزش هم تعطیل رسمی ...

2- بعد از اینکه سطح دقتی که تو یه کار یا یه پروسس رو سنجیدی و مقدار مناسبی از اون رو برای کارت انتخاب کردی ... سنگ اول ... یا به قول معروف خشت اول رو با همون سطح دقت انجام بده ... نه کمتر نه بیشتر ... مثلا اگر داری جزوه ای رو مینویسی ... صفحه اول و دوم رو با خط خطی کردن شروع کن ... اینجوری ... کارگردانی تو مغزت بوجود میاد که میخوای تا آخر جزوه رو با همون ساختار جلو ببری ... دیگه خودت رو بابته چرک نویس کردن و پاکنویس کردن اذیت نمیکنی ...

این روش هایی بوده که برای دوری از وسواس من برای خودم انتخاب کردم ... امیدوارم موفق باشی .

من هم فکر میکنم ایشون دچار وسواس شدن حالا ممکنه نسبت به مسائل عبادی باشه یا مسئله دیگه که ایشون رو از بقیه چیزها هم منزجر کرده و به دنبالش افکار و خیالات آزار دهنده هم میاد.. در هر صورت راه حلش بی تفاوتی محض هست نسبت به اون مسئله نه کلنجار رفتن باهاش! البته نه اینکه بهش فکر نکنید در حالیکه وجود داره و در ذهن شماست فقط از کنارش رد بشید و اهمیتی ندین به هیچ وجه. امیدوارم حالتون بهبود پیدا کنه.

حرفهای دوست عزیز طوبی 31 رو کاملا درک میکنم و ازت میخوام که به راهنمایی های جناب امیدوار کاملا گوش کنی.
من شرایط به مراتب سختتر از تو رو تازه پشت سر گذاشتم
به خودت اصلا سخت نگیر، شیطان در تو نفوذ نکرده و نمیخواد بکنه، تو فقط دچار یه بحران روحی شدی که اگه خودت به خودت کمک کنی زود تموم میشه.
حتما پیش روانپزشک و روانشناس برو.
فقط بازم به خودت میگم، اصلا از لحاظ معنویات و عبادات به خودت سخت نگیر
تو همون بنده دوست داشتنی خدایی

سلام... امیدوارم حالتون بهتر باشه.. دوست عزیزم ببینید احساس میکنم در حال حاضر موضوعی داره به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه شدیدا ذهن شما رو آزار میده و درگیر کرده که این مشکل به طور غیر مستقیم باعث عدم لذت بردن از عبادت و نماز و امور عبادی میشه. در حال حاضر شما از عبادت و نماز و روزه یا شنیدن صدای اذان یا زیارت عاشورا لذت نمیبرید از طرفی هم خود رو موظف به انجام اونها میدونید و این اعمال رو با کراهت و فقط به اجبار انجام میدین چون در غیر اینصورت یا دچار عذاب الهی میشید یا پیش وجدانتون و خدا انسان خوبی نیستید! طبیعیه که فکر کردن به این موضوعات باعث ناراحتی و رنجش شما بشه. ببینید مشکل اصلی کجاست گاهی وقتها مشکل جایی هست که به نظر ما شاید هیچ ربطی به موضوع اصلی نداشته باشه... اگر افکار وسواس گونه دارید ذکر لا اله الا الله خیلی موثر و آرامش بخش هست و افکار و خیالات آزار دهنده رو دور میکنه اگه خواستید امتحان کنید مثلا با ورود افکار مزاحم چند بار این ذکر رو شمرده و بدون عجله تکرار کنید و با اعتقاد زیاد و البته حال خوب... به امید و یاری خدا حالتون بهتر میشه و از این مشکل خلاص میشین!:-)

اولاخیلیا اینطوری هستن یکیش خودمندوماسعی کنین به حرف کارشناساگوش کنینوهرروزدعای معراج وزیارت عاشورابخونیناین افکارافکارشیطانیه نبایدبهشون اهمیت داداگه شبامیترسین بادعای های درمفاتیح ومثلاچیزی که ترسوتونوکم میکنه مثلاگذاشتن قران ودعابالاسرتون موقع خوابدرهرشرایطی نمازوروزه تونوترک نکنین.ایناتجربه بودگفتم مخصوصااخری.

موضوع قفل شده است