دوستان متاهل لطفا راهنمایی کنند: رابطه دوستانه یک دختر مجرد با خانمی متاهل!

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دوستان متاهل لطفا راهنمایی کنند: رابطه دوستانه یک دختر مجرد با خانمی متاهل!

سلام. یه راهنمایی از کارشناس محترم و دوستان متاهل یا مجرد میخواستم.
من یه دوستی دارم که متاهله و رابطمون با هم خیلی صمیمانه اس. طوری که بیشتر موقعا روزی چند بار به هم پیام میدیم، به هم ابراز محبت می کنیم، اگه برای یکی مون ناراحتی پیش بیاد اون یکی بیشتر غصه شو می خوره، اگه یه مشکلی برا یکی مون پیش بیاد هر کاری از دستمون بربیاد برای حلش انجام میدیم. شاید از دوتا خواهر به هم نزدیک تریم.خلاصه خیلی همدیگرو دوست داریم.
اینا رو گفتم که بگم اینجور رابطه ی دوستانه برای یه آدم مجرد برام منطقی تره تا یه آدم متاهل. چون یکی از همکلاسی های متاهلم هم می گفت یه دوستی داشت که تا قبل از ازدواجش تو سر و کله هم دیگه هم میزدن اما الان کمتر با هم رابطه دارن و علتش هم اینه که یه عشق بزرگتر وارد زندگیش شده. من نگرانم که این رابطه ی صمیمی و نزدیک من با دوستم براش خدای نکرده مشکل ساز بشه و توقعشو از شوهرش بالا ببره یا علاقه شو نسبت به شوهرش کم کنه و خدای نکرده یه روزی ناخواسته بشم دو به هم زن بین اونا.
اینم بگم که دوستم شوهرشو دوست داره اما نمی دونم تا چه حد؟ می ترسم اینو بگم اما واقعا نمی دونم من و بیشتر دوست داره یا شوهرشو. بعضی موقع ها واقعا شک می کنم. چون یه رفتارایی هم از شوهرش دیده که ناراحتش کرده. مثلا دوستم می گفت شوهرش خیلی نسبت به حجابش حساسه با اینکه دوستم حجابش خیلی کامله و چادرشو از رو ابروهاش می ذاره اما یه بار که چادرش از دستش درمیره شوهرش با اوقات تلخی بهش تذکر می ده. خب هر کی باشه ناراحت میشه. البته دوستم از شوهرش گلگی نمی کردا بیشتر از دست خودش ناراحت بود که حواسشو جمع نکرده بود. یا توی دوران نامزدی هم خیلی اوقات تلخی براش پیش اومده بود که دیگه اواخرش دوستم نسبت به آینده زندگیش نگران شده بود. حالا شکر خدا ازدواج کردند و زندگی خوبی دارن اما هر چی باشه خاطره ها از ذهن به این زودی پاک نمیشه.
حالا سوال من اینه که این رابه ی خیلی دوستاه ی من با دوستم درسته یا نه؟ اگه کار من اشتباهه رفتارمو چجوری اصلاح کنم که اونم ناراحت نشه؟ اگه کار اون اشتباهه چجوری اونو متوجه اشباهش بکنم که ناراحت هم نشه؟ نمی دونم درست تونستم مشکلمو بگم یا نه. نمیدونم چیکار کنم. کمکم کنید.

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد حامی

سلام
ممنون از اعتمادتون
خب باید رابطه شما متعادل باشد تماس های طولانی و پیامک های طولانی و مستمر به معنای عشق در دوستی نیست. در واقع هرچیزی نرمالش خوب است. طوری نباشد که شوهرش شما را بی کار و بلای زندگی شان در نظر بگیرند.
از سویی شما باید برهیجانات خودتان مدیریت داشته باشید و مراقب باشید هیجان عشق دوست تان به شما از حد متعادل نگذرد. در واقع دستی در مرز دلبستی باید باشند نه وابستگی.
در ارتباط تان به طور غیر مستقیم به زندگی موفق و کسب مهارت های زندگی تشویشان کنید.
اگر از شوهرش گله ای کرد تشویقش کنید با مدارا زندگی کند وقتی شما متعادل باشید و سازنده ایشان خوشحال خواهد بود دوستی همدل و شریک در شادی و غم دارد.
مو فق باشید

ممنون.
دوستم قبلا گفته بود شوهرش نسبت به دوست بازی های دوستم حساس شده. منم یکبار بهش گفتم تصمیم گرفتم از این به بعد کمتر شارژ مصرف کنم و واقعا هم این قصد رو داشتم و می خواستم صرفه جویی کنم هم اینکه میخواستم اگر اون روش نمیشه بگه که رابطه مون رو کمتر کنیم من پیش دستی کنم. اما اون فکر کرد شاید خانوادم برام شارژ نمیخرن گفت اگه شارژ کم آوردی نه به خاطر من بگو کلا برات شارژ بفرستم. یا این اواخر خودش بهم گفت نمیخوام مثل قبل باهات دوست باشم. اما داشت سرکارم میذاشت منم اینو نمیدونستم و بهش گفتم منم این تصمیم و داشتم اما نیومدم مستقیم بهت بگم. گفت من اذیتت کردم گفتم ولی من جدی گفتم بازم هر جور خودت میخوای. گفت من دوست دارم مثل قبل باشیم منم چون دیدم ناراحت میشه گفتم هرچی تو بگی ولی میخوای وقتایی که شوهرت خونه اس به کسی پیام نده. گفت بهش فکر میکنم اما جوابمو نداد. نمیدونم موافق بود یا نه. منم طوری نیستم که مدام بهش ابراز احساسات کنم ولی احساس میکنم اون دوست داره اونجوری باشم ولی منم زیاد بهش کلمات محبت آمیز نمیگم. اون هم از شوهرش بد نمیگه اگه ازش سوال هم بکنم جوابمو نمیده اگر هم مشکلش رو بگه من سعی میکنم اونو به مدارا دعوت کنم. من نگرانم که این رابطه من با دوستم به زندگیش خدای نکرده صدمه بزنه. می خواستم بدونم ممکنه همچین چیزی؟ تا حالا همچین چیزی شده؟

در جستجوی عمار;420000 نوشت:
من نگرانم که این رابطه من با دوستم به زندگیش خدای نکرده صدمه بزنه. می خواستم بدونم ممکنه همچین چیزی؟ تا حالا همچین چیزی شده؟

سلام و عرض ادب.

بله. من دقیقا با عین همین مورد برخورد داشته‌ام. آن شوهر به دوستان همسرش بسیار حساس بود و گله داشت که خانم برای دوستانش وقت بسیار بیشتری نسبت به وی میگذاشت.

خدا همه رفتگان از جمله همسرمو بیامرزه. اون قدم پیش گذاشت و با اون خانم صحبت کرد. و بعد از اون صحبتها، اون خانم رفتارش رو تعدیل کرد و زمان و عاطفه بیشتری نثار شوهرش کرد.

الان ایشون هم با دوستاش رفت و آمد داره و هم با شوهرش رابطه صمیمی و خوبی داره.

در جستجوی عمار;420000 نوشت:
من نگرانم که این رابطه من با دوستم به زندگیش خدای نکرده صدمه بزنه. می خواستم بدونم ممکنه همچین چیزی؟ تا حالا همچین چیزی شده؟

به نظرم زیاد نگران نباش
وقتهایی که شوهرشون در منزل تشریف دارند یاهاش تماس نگیر

سلام
به نظر منم مشکل خاصی نیست.
منم یه دوست خیلی صمیمی دارم که مجرده و من به شدت هم بهش علاقه دارم.اونم همینطور
ولی خودم حدود این رابطه رو می دونم و شوهرم هم تا حالا جبهه گیری خاصی در موردش نداشته، چون احساس نمی کنه با این دوستی منافعش به خطر میافته.

یه نکته فقط بنظرم رسید
سعی کن شما جبران کمبود های عاطفی این دوستت نباشی، همیشه این رو بهش یادآوری کن که عشق و علاقه بین ما هرچقدر هم زیاد باشه به پای عشق و علاقه همسرت به تو نمیرسه
متعادل باش، فقط در حد یه دوست یا خواهر

راستی عذرخواهی میکنم، من مورد خطاب عنوان تاپیک شما نبودم اما برحسب تجربه شخصی گفتم

یا رب

این دوستتون چند وقت ازدواج کرده؟

یا رب

این دوستتون چند وقت ازدواج کرده؟

مشتی خاک;420272 نوشت:
این دوستتون چند وقت ازدواج کرده؟

سلام. حدودا 2 ماه.

در جستجوی عمار;415215 نوشت:
سلام. یه راهنمایی از کارشناس محترم و دوستان متاهل یا مجرد میخواستم.
من یه دوستی دارم که متاهله و رابطمون با هم خیلی صمیمانه اس. طوری که بیشتر موقعا روزی چند بار به هم پیام میدیم، به هم ابراز محبت می کنیم، اگه برای یکی مون ناراحتی پیش بیاد اون یکی بیشتر غصه شو می خوره، اگه یه مشکلی برا یکی مون پیش بیاد هر کاری از دستمون بربیاد برای حلش انجام میدیم. شاید از دوتا خواهر به هم نزدیک تریم.خلاصه خیلی همدیگرو دوست داریم.
اینا رو گفتم که بگم اینجور رابطه ی دوستانه برای یه آدم مجرد برام منطقی تره تا یه آدم متاهل. چون یکی از همکلاسی های متاهلم هم می گفت یه دوستی داشت که تا قبل از ازدواجش تو سر و کله هم دیگه هم میزدن اما الان کمتر با هم رابطه دارن و علتش هم اینه که یه عشق بزرگتر وارد زندگیش شده. من نگرانم که این رابطه ی صمیمی و نزدیک من با دوستم براش خدای نکرده مشکل ساز بشه و توقعشو از شوهرش بالا ببره یا علاقه شو نسبت به شوهرش کم کنه و خدای نکرده یه روزی ناخواسته بشم دو به هم زن بین اونا.
اینم بگم که دوستم شوهرشو دوست داره اما نمی دونم تا چه حد؟ می ترسم اینو بگم اما واقعا نمی دونم من و بیشتر دوست داره یا شوهرشو. بعضی موقع ها واقعا شک می کنم. چون یه رفتارایی هم از شوهرش دیده که ناراحتش کرده. مثلا دوستم می گفت شوهرش خیلی نسبت به حجابش حساسه با اینکه دوستم حجابش خیلی کامله و چادرشو از رو ابروهاش می ذاره اما یه بار که چادرش از دستش درمیره شوهرش با اوقات تلخی بهش تذکر می ده. خب هر کی باشه ناراحت میشه. البته دوستم از شوهرش گلگی نمی کردا بیشتر از دست خودش ناراحت بود که حواسشو جمع نکرده بود. یا توی دوران نامزدی هم خیلی اوقات تلخی براش پیش اومده بود که دیگه اواخرش دوستم نسبت به آینده زندگیش نگران شده بود. حالا شکر خدا ازدواج کردند و زندگی خوبی دارن اما هر چی باشه خاطره ها از ذهن به این زودی پاک نمیشه.
حالا سوال من اینه که این رابه ی خیلی دوستاه ی من با دوستم درسته یا نه؟ اگه کار من اشتباهه رفتارمو چجوری اصلاح کنم که اونم ناراحت نشه؟ اگه کار اون اشتباهه چجوری اونو متوجه اشباهش بکنم که ناراحت هم نشه؟ نمی دونم درست تونستم مشکلمو بگم یا نه. نمیدونم چیکار کنم. کمکم کنید.

رابطه ی دوستی متاهل و مجرد اشتباه اندر اشتباه است.

کنیز نرجس خاتون;420324 نوشت:
رابطه ی دوستی متاهل و مجرد اشتباه اندر اشتباه است.

ممنون. میشه بگید چرا؟

بچه هیئتی;420207 نوشت:
ولی خودم حدود این رابطه رو می دونم و شوهرم هم تا حالا جبهه گیری خاصی در موردش نداشته، چون احساس نمی کنه با این دوستی منافعش به خطر میافته.

ولی همسر دوستم قبلا در این مورد تذکراتی بهش داده بود. ولی نمیبینم دوستم تغییری تو رفتاراش ایجاد کرده باشه. نمیدونم شایدم شوهرش عوض شده دیگه بهش گیر نمیده. نظرتون چیه که از دوستم بپرسم همسرش مشکلی با دوستی اون با من داره یا نه؟ راضی هست از این ارتباط؟

عرشیان;420217 نوشت:
همیشه این رو بهش یادآوری کن که عشق و علاقه بین ما هرچقدر هم زیاد باشه به پای عشق و علاقه همسرت به تو نمیرسه

سلام. من نمیتونم اینو بهش بگم. فکر کنم خودش بدونه. البته شاید یه کمبودهای عاطفی داشته باشه ولی اون منو به خاطر جبران کمبودهاش نمیخواد. میگفت من دنبال یه رفیقی بودم که باهاش صمیمی بشم. اینو همون اول دوستیمون گفت. دوباره چند روز پیش هم گفت. الان حدودا 8 ماهی میشه که باهاش دوستم.

توی زندگی، همسر جایگاه خودش رو داره و دوست جایگاه خودش. نمی شه یکی رو حذف کرد. فقط باید مراقب بود که حقوق هیچ کدوم ضایع نشه.

معمولا شوهرا دوست دارن زمانی که خونه هستن، توجه خانومشون به اونا معطوف باشه. شما اصلا نگران نباشین. فقط مراعات کنین زمانی که همسرشون هستن خیلی با دوستتون تماس نداشته باشین. ولی هیچ وقت دوستی تون رو به خاطر این چیزا خراب نکنین. یه خانوم متاهل به دوستای خانوم دوران مجردی اش هم نیاز داره :).

در جستجوی عمار;420343 نوشت:
ممنون. میشه بگید چرا؟

1/آنها دودنیای متفاوتند.در هماهنگی بایکدیگر و تبادل فکر همسان نیستند.
2/دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی.آیا به نحو احسن قابل اجراست؟؟؟؟؟؟
3/اطلاعات دنیای متاهلی برای مجردی که مشخص نیست کی ازدواج میکند سم است.اگر متاهل موفق در ازدواج باشد تاثیراتش مخرب و باز اگر ناموفق در رابطه با همسر باشد باز هم مخرب است.
دلیل: موفقیت در ازدواج باعث میشود که فردبیش از آنچه میباید به دلیل صمیمیت در دوستی های خواهرانه از رازهای مگوی متاهلی پرده بردارد/و این ممکن است موجب ایجاد حس ناکامی در مجرد یا حسادت شود .اگر ایجاد حس ناکامی کرد احتمال عجله کردن او در ازدواج بالا رفته ضریب خطای او در انتخاب بالا میرود.و ممکن است در انتخاب و زندگی اصول غیر صحیح برگرفته از الگوی دوستی که اکثرا وابسته به خصوصیات فردی و تفاوتهای فردی آن متاهل لوده و ضمن درد دل بیان شده میشود .و شاید در زناشویی آینده هر دو نیز موثر باشد.شما قطعا همیشه بازخورد علمی به شکایتهای دوست همجنستان نداده اید.از اینکه همسرش زیاد سر کار است،زیاد تنهاست،بی توجهی میبیند،یا او بی قید و بند است و یا در زناشویی ناتوان در مسایل... و... .آیا صد در صد کسی میتواند به خود و وجدانش قول دهد که این تبادل حسها و حرفها و بازخوردها در هم اثری ندارد؟و بد تر از همه زن خسته از کار روزانه و خانه داری که روزی همچون ملکه ها بی بار مسولیتی این چنین در خانه پدری و مجردی زندگی میکرد گاهی حسرت تمام خوشی های شما و آزادیهایتان بر دلش میماند.و ممکن است هر لحظه خود را با شما مقایسه کند .و همین شکایتهایش مبدل به کینه ورزی علیه همسرش شود .یا مجردی که هر روز یا بیشتر اوقات خود را با متاهلان میگذراند ... .خیلی از زندگی ها را دوستان به هم زده اند .من خدای نکرده منظورم شما نیستید .منظورم همان تاثیرات اندک است اما این را برای اطلاعات در سطح گسترده تر قرار دادم.
4/همه ی اقشار مردان هم با معاشرت مجردها با همسرشان موافق نیستند.بعضی مرد ها از زندگی گتاهلی توقهاتی دارند و از همسرشان یک بلوغی را میخواهند .معاشرت زن با دوستان مجردشان همیشه باعث سو استفاده مردان در مشاجره ها ی زناشویی است.«از بس با این دوستای بی مسولیت گشتی مخت دیگه واسه زندگس خودت کار نمیکنه»/«نکنه اون دوستای مجردت که شوهر گیرشون نیومده این حرفا رو یادت دادن؟!!!»/«زنی که با دوستای مجردش رابطه داره به درد زندگی نمیخوره»/«از بس با این دوستات گشتی یادت از شوهر و بچه ت رفته خاووم تموم شد اون دوران بی خیالی یه کم فکر زندگیت باش چقد دوستاتو تو سر من میزنی؟به تو هم میگن زن»/«اصلا تموم زندگیت دوستاتن تو اصلا به فکر من نیستی تو اونارو بیشتر از من دوست داری»/«اگه انقدر میخواستی دوست بازی کنی پس چرا ازدواج کردی؟چرا به من توجه نمیکنی؟چرا من اسیر کردی؟برو برو از همون دوستات یادبگیر برو از دوستات راه و چاهو بپرس من میخوای چکار؟».حالا شاید این دعوا ها بر سر دوختن یک دکمه ی افتاده یا اتو زدن لباس شوهر یا دیر شدن چای و غذا باشد.و قطعا هر چند هم این سخنان بچگانه و ناروا باشد و زن سکوت اختیار کند یا مرد،بعد از مدتی منفجر خواهد شد و جوابها را دیگر نمینویسم.
باعث نشویم روی دوستانمان به همسرانشان باز شود.

در جستجوی عمار;420346 نوشت:
ولی همسر دوستم قبلا در این مورد تذکراتی بهش داده بود. ولی نمیبینم دوستم تغییری تو رفتاراش ایجاد کرده باشه. نمیدونم شایدم شوهرش عوض شده دیگه بهش گیر نمیده. نظرتون چیه که از دوستم بپرسم همسرش مشکلی با دوستی اون با من داره یا نه؟ راضی هست از این ارتباط؟

مسلما اگر مشکلی داشته باشد به خاطر تنهایی اش به شما حقیقت را نخواهد گفت .

واقعا از جواب های بعضی دوستان اینجوری شدم:Moteajeb!: درسته زن و شوهر هم راز، همراه و عشق هم باید باشن، اما من بعنوان مرد و یا همسرم بعنوان زن ممکنه مسایلی و یا مواردی براش پیش بیاد که ترجیح بده با یه دوست صمیمی مورد اعتماد مطرح یا دردل کنه! مگه می شه دوست انسان جای همسر آدمو تنگ کنه:Moteajeb!::Gig: بابا درسته همه اینجا مذهبی هستن اما خانم ها هم حقوقی دارن (البته افراط منظورم نیست) حالا من بعنوان مرد یعنی باید ناراحت بشم مثلا وقتی اومدم خونه همسرم ناهارمو آماده کرده، میوه و چایی رو میزمه، یک ربع هم باهم حرف زدیم حالا 5 دقیقه هم با تلفن با دوستش حرف بزنه یا 4 تا اس ام اس بده!!!!
هر آنچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند!!

کنیز نرجس خاتون;420615 نوشت:
/آنها دودنیای متفاوتند.در هماهنگی بایکدیگر و تبادل فکر همسان نیستند.
2/دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی.آیا به نحو احسن قابل اجراست؟؟؟؟؟؟
3/اطلاعات دنیای متاهلی برای مجردی که مشخص نیست کی ازدواج میکند سم است.اگر متاهل موفق در ازدواج باشد تاثیراتش مخرب و باز اگر ناموفق در رابطه با همسر باشد باز هم مخرب است.
دلیل: موفقیت در ازدواج باعث میشود که فردبیش از آنچه میباید به دلیل صمیمیت در دوستی های خواهرانه از رازهای مگوی متاهلی پرده بردارد/و این ممکن است موجب ایجاد حس ناکامی در مجرد یا حسادت شود .اگر ایجاد حس ناکامی کرد احتمال عجله کردن او در ازدواج بالا رفته ضریب خطای او در انتخاب بالا میرود.و ممکن است در انتخاب و زندگی اصول غیر صحیح برگرفته از الگوی دوستی که اکثرا وابسته به خصوصیات فردی و تفاوتهای فردی آن متاهل لوده و ضمن درد دل بیان شده میشود .و شاید در زناشویی آینده هر دو نیز موثر باشد.شما قطعا همیشه بازخورد علمی به شکایتهای دوست همجنستان نداده اید.از اینکه همسرش زیاد سر کار است،زیاد تنهاست،بی توجهی میبیند،یا او بی قید و بند است و یا در زناشویی ناتوان در مسایل... و... .آیا صد در صد کسی میتواند به خود و وجدانش قول دهد که این تبادل حسها و حرفها و بازخوردها در هم اثری ندارد؟و بد تر از همه زن خسته از کار روزانه و خانه داری که روزی همچون ملکه ها بی بار مسولیتی این چنین در خانه پدری و مجردی زندگی میکرد گاهی حسرت تمام خوشی های شما و آزادیهایتان بر دلش میماند.و ممکن است هر لحظه خود را با شما مقایسه کند .و همین شکایتهایش مبدل به کینه ورزی علیه همسرش شود .یا مجردی که هر روز یا بیشتر اوقات خود را با متاهلان میگذراند ... .خیلی از زندگی ها را دوستان به هم زده اند .من خدای نکرده منظورم شما نیستید .منظورم همان تاثیرات اندک است اما این را برای اطلاعات در سطح گسترده تر قرار دادم.
4/همه ی اقشار مردان هم با معاشرت مجردها با همسرشان موافق نیستند.بعضی مرد ها از زندگی گتاهلی توقهاتی دارند و از همسرشان یک بلوغی را میخواهند .معاشرت زن با دوستان مجردشان همیشه باعث سو استفاده مردان در مشاجره ها ی زناشویی است.«از بس با این دوستای بی مسولیت گشتی مخت دیگه واسه زندگس خودت کار نمیکنه»/«نکنه اون دوستای مجردت که شوهر گیرشون نیومده این حرفا رو یادت دادن؟!!!»/«زنی که با دوستای مجردش رابطه داره به درد زندگی نمیخوره»/«از بس با این دوستات گشتی یادت از شوهر و بچه ت رفته خاووم تموم شد اون دوران بی خیالی یه کم فکر زندگیت باش چقد دوستاتو تو سر من میزنی؟به تو هم میگن زن»/«اصلا تموم زندگیت دوستاتن تو اصلا به فکر من نیستی تو اونارو بیشتر از من دوست داری»/«اگه انقدر میخواستی دوست بازی کنی پس چرا ازدواج کردی؟چرا به من توجه نمیکنی؟چرا من اسیر کردی؟برو برو از همون دوستات یادبگیر برو از دوستات راه و چاهو بپرس من میخوای چکار؟».حالا شاید این دعوا ها بر سر دوختن یک دکمه ی افتاده یا اتو زدن لباس شوهر یا دیر شدن چای و غذا باشد.و قطعا هر چند هم این سخنان بچگانه و ناروا باشد و زن سکوت اختیار کند یا مرد،بعد از مدتی منفجر خواهد شد و جوابها را دیگر نمینویسم.
باعث نشویم روی دوستانمان به همسرانشان باز شود.

سلام بابت توضیحاتتون ممنونم. ولی خدا رو شکر خیلی از این مسائلی که عنوان کردید بین من و دوستم نیست. مثلا فقط شاید دوستم به مجرد بودن من غبطه بخوره یا من گاهی اوقات دلم بخواد ازدواج کنم که حواسم هست عجولانه تصمیم نگیرم و در کل با توضیحاتی هم که شما و بعضی از دوستان دادن تصمیم گرفتم این نگرانیم رو یه طوری باهاش در میون بذارم و خیال خودم و راحت کنم. بازم اگه نظری بود خوشحال میشم عنوان کنید.

در جستجوی عمار;420312 نوشت:
سلام. حدودا 2 ماه.

خب دو ماه فرصت کمی هست

ببینید دخترها چند دسته هستد موقع ازدواج:

یا دیگه هیچکس رو نمی شناسن

یا هنوز اون دوست براشون عزیزتر که این به گذر زمان همراه با مدیریت درست میشه

یا اینکه با پدیده ی ازدواج معقول برخورد میکنن و هر کسی رو برای خودش جایگاهشو حفظ میکنه

سلام.
بنده با توجه به این که قبلا یه بار از دوستم نظرشو راجع به اس ام اس بازیامون پرسیده بودم و اون جوابم و نداده بود، دوباره تازگیا نظرشو راجع به این مساله پرسیدم، دوستم گفت: نظر خاصی ندارم. وقتایی که دلم پر بود و خواستم باهات دردودل کنم یا کاری داشتیم به هم پیام میدیم.
با این جوابش کمی خیالم راحت شد و از نگرانیم کم شد. با این حال اگه نیازی دیدم مساله رو دقیق تر باهاش در میون میذارم. انشالله که مشکلی پیش نمیاد. از کارشناس محترم و همه ی کسانی که وقت گذاشتن و نظر دادن و بنده رو راهنمایی کردن تشکر میکنم.


[="Blue"]سلام مجدد
امروز موقعیتی برام پیش اومد که تونستم از دوستم اون سوالم رو بپرسم. دوستم سفره دلشو وا کرده بود و منم ازش یه سوالایی میکردم که تونستم همین رو هم ازش بپرسم که آیا شوهرش با رابطه ی اون با دوستاش مشکلی داره یا نه که دوستم گفت نه:khoshali: الان خیلی خوشحالم. خدا رو شکر. بازم از همه ی دوستان و کارشناس محترم بحث تشکر می کنم.[/]

موضوع قفل شده است