پیام محبت در غدیر

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیام محبت در غدیر

  • پیام جاوید محبت در غدیر
  • من کنت مولاه فهذا ولیه
  • دو برداشت متفاوت
  • از «حدیث غدیر» دو برداشت متفاوت شده است:
  • استنباط اول :حدیث را سندی برخلافت بلافصل حضرت علی رضی الله عنه
  • استنباط دوم:فضیلتی از فضایل و مناقب حضرت علی مرتضی رضی الله عنه [*=center]«سبب ورود»
  • اولین رمز شناخت مقصود احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم , کشف مبنا و انگیزه ورود انها ست که در اصطلاح علم حدیث به ان « سبب ورود » می گویند. همچنان که بسیاری از ایه های قران مجید دارای سبب نزول هستند که بدون در نظر داشتن ان مقصود ایه درک نمیشود . برای بسیاری از احادیث نیز سبب ورود وجود دارد که کشف مقصود آنها گاه فقط منوط به ملاحظه ای آن سبب خاص می باشدو چه بسا عدم توجه به آن موجب انحراف کلی از مقصود رسول الله صلی الله تعالی علیه وسلم می گردد.
  • حدیث غدیر نیز از دسته احادیثی است که دارای سبب ورود می باشد. در پرتو کتب حدیثی و تاریخی معتبر سبب ورود حدیث شکایت برخی از سپاهیان حضرت علی مرتضی رضی الله عنه از وی در جریان سفر جهادی وتبلیغی ایشان به یمن با همراهی حضرت خالد بن ولید رضی الله عنه روایت شده است که این ماجرا مقارن با آخرین حج رسول الله صلی الله تعالی علیه وسلم در سال دهم هجرت بود. آن چه در این سفر به عنوان شکوه از حضرت علی رضی الله عنه مطرح شد و به سمع رسول الله صلی الله علیه وسلم رسید در این چهار مورد خلاصه می شود:
  • مورد اول(روایت حضرت بریده K):
  • حضرت علی K از اموال کنیزی را به خود اختصاص داد این موضوع بر بعضی ناگوار امد و به رسول الله 7 نامه نوشتند. بریده مامور رساندن نامه شد ان حضرت7 پس از اطلاع از محتوای نامه به دفاع از حضرت علی Kبرامد و به بریده فرمودند:
  • «نسبت به بغض نداشته باش چون سهم او در خمس بیشتر از ان است»[1]
  • حضرت بریدهK بعدها میگفت:«بعد ازآن سخن نبی خدا 7هیچ کس به نزدم محبوب تر از حضرت علیK نیست»[2]
  • مورد دوم:(روایت عمرو بن شاس اسلمیK):
  • میگوید در ان سفر حضرت علی Kدر حق من مقداری جفا نمود ومن چون نزد رسول الله 7باز گشتم این موضوع رابه ایشان 7گفتم ان حضرت 7فرمودند:«هرکس علی را بیازارد مرا ازار رسانده است»[3] مورد سوم:(روایت حضرت ابو سعید خدری K):
  • میگوید دریمن از حضرت علی Kخواستیم اجازه دهد از شتران زکات به عنوان سواری و بارکشی استفاده کنیم وشتران خویش را که کاملا ضعیف ...اما او نپذیرفت...نزد زسول الله 7از او شکایت کردم....[4]»
مورد چهارم)روایت حضرت یزید بن طلحهK):
میگوید :حضرت علیK هنگام مراجعت از یمن بر سپاهش مردی گماشت وخود با عجله به سوی رسول الله 7حرکت کرد ... افراد سپاه دل ازرده شده اندو وقتی میان مردم رسیدند از رفتار ح.علی شکوه کردند و...»[5]
البته رسول الله 6 این گله ها و ناراحتی ها را نپسندیدندو در غدیر خم از حضرت علی z دفاع نمودند.مشخص است که این دفاعیه حامل و مبیّن جایگاه ح.مرتضیz نزد رسول الله 6 بود تا مسلمانان هم ایشان را به همان دید بنگرند ونگذارند جریانات ناچیز و طبیعی که در معاشرات از انها گریزی نیست،این ارزش قربانی کدورت ها نماید وظاهر است که جریان پیش امده در سفر یمن،ربطی به موضوع خلافت نداشت تا در دفاعیه این مسأله مطرح شود.



    [*=center]استد لالهای اهل سنت
  • هرچند سبب ورود مفهوم «حدیث موالات»را روشن کرده ولیکن دلایل دیگری نیز هست که استدلال از این حدیث به امامت وخلافت را از لحاظ علمی واصولی و تاریخی نفی می کند و این دلیلها بسیار زیاد وبدیهی وروشن هستنداز این سلسله دلایل اولین ودومین مستدل اهل سنت به ترتیب «قران» و«حدیث» می باشند پس نخست اجمالا به این دو دلیل می پردازیم:
  • الف)قران کریم »خلافت خلفا ثلاثه Zرا پیش گوئی وتائید کرده است . در قران کریم – دلیلی که کوچکترین شبهه ای در ان راه ندارد ایه هایی هست که بیانی بسیار روشن خلافت سه خلیفه قبل از حضرت علیK را پیشگوئیو تائید کرده است در اینجافقط دو نمونه از صریح ترین این ایه ها را نقل می کنیم: 8
  • } Y 1‏وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا »نور55{t
  • ترجمه: خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده‌اند و كارهاي شايسته انجام داده‌اند ، وعده مي‌دهد كه آنان را قطعاً جايگزين در زمين خواهد كرد همان گونه كه پيشينيان را جايگزين قبل از خود كرده است. همچنين آئين ( اسلام نام ) ايشان را كه براي آنان مي‌پسندد ، حتماً پابرجا و برقرار خواهد ساخت ، و نيز خوف و هراس آنان را به امنيّت و آرامش مبدّل مي‌سازد. X
  • مخاطبان این ایه،صحابه Z بودند.پس از رسول الله 6،این وعده الهی بلافاصله با استخلاف ح.ابوبکرصدیقz وبعد از او به ترتیب حضرات عمر فاروق،عثمان غنی وعلی مرتضیZ تحقق یافت.حالات نیکی که در طول خلافت این چهار خلیفه بالاخص دو خلیفه اول وقسمت اعظم دوران خلافت ح.عثمانz اتحاد همه جانبه برای مسلمانان،برقراری حکومت اسلام به عنوان بزرگترین قدرت نو ظهور ،پیشرفت ومقبولیت روز افزون اسلام ،امنیت خیره کننده و...)،همه مصداق جزِء به جزءوعده الهی در ایه مذکوربود. 2)- :
-يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (المائده:54)‏
ترجمه:اي مؤمنان ! هركس از شما از آئين خود بازگردد ( و از ايمان به كفر گرايد ، كوچكترين زياني به خدا نمي‌رساند و در آينده ) خداوند جمعيّتي را ( به جاي ايشان بر روي زمين ) خواهد آورد كه خداوند دوستشان مي‌دارد و آنان هم خدا را دوست مي‌دارند . نسبت به مؤمنان نرم و فروتن بوده و در برابر كافران سخت و نيرومندند . در راه خدا جهاد مي‌كنند و به تلاش مي‌ايستند و از سرزنش هيچ سرزنش‌كننده‌اي ( در اطاعت از فرمان يزدان ) هراسي به خود راه نمي‌دهند . اين هم فضل خدا است ( كه كسي داراي چنين اوصافي باشد ) ؛ خداوند آن را به هركس كه بخواهد ( به خير و خوبي نائل شود ) عطاء مي‌كند . و خداوند داراي فضل فراوان و ( انعام بيشمار است ، و از مستحقّان آن ) آگاه است.
این پیشگوئی «قران» در زمان خلافت ابوبکر صدیق متحقق گردید؛زیرا ارتداد برخی از نو مسلمانان در زمان او رخ داد واین حادثه مقارن بود بااولین ایام خلافت ایشان واو بود که با عزمی راسخ وحرارت ایمانی فوق العاده و شرح صدری اعجاب انگیز در رأس مومنان با مرتدان مقاتله نمود.(نعوذ بالله ، استغفرالله) اگربگوئیم که ح.صدیق مرتد بود پس ( فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ)که بود وکجا بود (فسوف:یعنی بلافاصله). اماچون که خود ح.ابوبکر صدیق باتمام همراهان(صحابه ) اورده الله تعالی( فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّـهُ بِقَوْمٍ)بودند و جملگی محبوب ومحب او تعالی بودند.( يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ).
این ایات باعث می گردد که حدیث موالات فقط به مفهوم دوستی با حضرت علی مورد استدلال قرار گیردوبس؛چون در غیر اینصورت با این دسته از ایه ها هرگز مطابقت پیدا نمیکند.




[/HR][1] :بخاری ج5ص163ش4350 مسند احمدج38ص133/23028
دلائل النبوه بیهقی 5/396

[2] :مسند احمد 38/65/22967

[3] :مسند احمد 25/320/15960ومستدرک حاکم3/131/4619

[4] -دلائل النبوه بیهقی 5/398

[5] -" " بیهقی5/395

ب):در احادیث نیز خلافت پیش از مولی تائید و پیشگوئی شده است.
در احادیث نبوی هر چند که به تنصیص و تعیین نیامده که بعد از ایشان خلیفه یا امیر مسلمانان ابوبکر یا عمرZ یا کسی دیگر خواهد بود اما به اشاره و اقتضا این مطلب بسیار واضح ثابت میشود به چند فقره از این قسم احادیث توجه کنید:
1)-حضرت سفینه مولی K (غلام ازاد کرده )رسول الله گوید 9:
«هنگامی که می خواستند مسجد بنوی را بنا نهند اولین سنگ را رسول خدا 9نهاد دومین را ابو بکرK درست کنار ان گذاشتند به هم ترتیب سومین وچهارمین عمروعثمانZ پس از ان رسول خدا7 فرمودند : «اینان والیان امر پس از من هستند»[1]
2)-حضرت انس Kگوید:
«افراد قبیله بنی مصطلق مرا نزد رسول الله 9 فرستادند تا از ایشان بپرسم که پس از وی زکات را به چه کسی بدهند ان حضرت7 فرمودند«پس ار من به ابوبکرK بدهید » باز مرا فرستادند ... به عمرK بدهید باز مرا...به عثمان بدهید باز مرا ...بعد از عثمانK برای انان نابودی است »[2]
3)-حضرت عبدالله بن عمرگوید: رسول الله فرمودند7:
خواب دیدم از چاهی اب میکشیدم. در این اثنا ابوبکر وعمرZامدند....[3]
اشاره خواب ظاهر است.رد وبدل شدن دلو اشاره به انتقال خلافت از یکی به دیگری وکشیدن اب ونوشانیدن مردم تعبیری از خدمت به اسلام ومسلمین است وضعف ابوبکر Kدر کشیدن دلو اشاره ای است به کوتاهی مدت خلافت ایشان که در دست خودش نبود .معنای قوت عمر فاروق Kدر کشیدن دلو هم که ظاهر است. فراموش نشود که رویای رسول الله 7وحی و حجت است.
4)-حضرت حذیفه بن یمان گویدK: رسول الله 7فرمودند:
«... به دونفر که بعد از من می ایند ابوبکر و عمرZ اقتدا کنید.»[4]
5)-حضرت جبیر بن مطعم گوید K:
زنی نزد رسول الله 7امد وسوال کرد.سپس از ایشان پرسید: اگرباردیگر این جا امدم شما را نیافتم از چه کسی سوال کنم؟ فرمودند:
«از ابوبکرK»
[5]
6)- حضرت عرباض بن ساریه گویدK:رسول الله7 فرمودند:
«پس از من هر کس از شما زنده بماند شاهد اختلافات زیادی خواهد شد در ان هنگامه برشما باد اتبا از سنت من وسنت خلفای راشد هدایت یافته؛محکم به ان چنگ زنید.»[6].
ودر حدیثی دیگر مدت این خلافت نیز تعیین شده؛فرمودند:
«خلافت پس از من تا سی سال است.»[7]
اگر «حدیث موالات»بیانگر خلافت وامامت بلافصل حضرت علی مرتضیKباشد،باهیچ یک از این احادیث صحیح همخوانی ومطابقت پیدا نمیکند.

ادامه دارد.



[/HR][1] - دلائل النبوه بیهقی:2/553 تاریخ ابن عساکر 39/116/7909 (الشامله)

[2]- مستدرک حاکم:3/82/4460 ناریخ ابن عساکر:39/176/7962

3-صحیح بخاری:9/39/7022 ص.م:4/1861/2392(18)
ص.ابن حبان:15/322/6898 سنن ک بیهقی:8/264/16593
سنن کبرای نسائی :7/109/7588

[4] - سنن ترمذی: مناقب/باب 16/ش3662 س.ابن ماجه: مقدمه/باب11 ش97
مستدرک حاکم:3/ش4451تا4456 سنن بیهقی:5/347/10056

[5] - ص.ب :5/5/3659 و9/81/7220 و7360 ص.م:4/1856/10(2386)

[6] - سنن ابوداود:ش/4670 سنن ابن ماجه:مقدمه/باب 6/ش42 ص.ابن حبان ش/5

[7] - سنن ابی داود:4647 .س ترمذی:4/503/2226 مسند احمد:36/256/21928
س .ک.نسائی:7/313/8099 ص .ابن حبان:15/34/6657 :البانی: صحیح
فایل: 
موضوع قفل شده است