پرچمـــداران غدیـــر

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پرچمـــداران غدیـــر

در هزار و چهارصد و بیست و سومین سالگرد واقعه "غدیرِ خم"، گرامی می داریم یاد و خاطره پرچمداران راستین "غدیر" را.
همانان که بر ولایتِ مولا امیرالمومنین، دست بیعت به "امام خمینی" دادند و با خون خویش، وفای بر بیعتشان را جاودانه نمودند.

عکسی که می بینید، چهار تن از سرداران جانبرکف لشگر 27 محمد رسول الله را در کنار هم نشان می دهد.
مردانی که جمجمه هایشان را به خدا سپردند و طوفان حوادث، آنان را ذره ای از طی طریقی که در پیش گرفته بودند، باز نداشت.

مــردانِ مــردِ بوســتانِ "غدیــر"

به ترتیب از راست:

سردار شهید "حاج مجید رمضان" رییس ستاد لشگر27 محمد رسول الله(ص)
سردار شهید "اسدالله پازوکی" فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا(ع) از لشکر 27 محمد رسول الله(ص)
سردار شهید "حاج محمد عبادیان" فرمانده لجستیک و پشتیبانی لشگر 27 محمد رسول الله(ص)
سردار شهید "حاج سید محمدرضا دستواره" جانشین فرماندهی لشگر27 محمد رسول الله(ص)

شادی ارواح مطهرشان، صلوات

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
:Gol::Gol: :Gol::Gol: :Gol::Gol:

ای خدای مهربان ما را با این شهیدان سر افراز مشحور کن.آمین یا رب العالمین

سلام
من يادمه تو كلبه گفتم اينكه شما در اين شرايط خفقان پر از گناه ايمان خود را حفظ مي كنيد
نشان از قوه و استعداد شماست كه خدا در شما ديده
و بايد سجده شكر كرد
در حال حاضر از بين 7ميليارد انسان يك ميليارد اسلام و آخرين دين را قبول دارند بقيه في الجمله گمراهند
از بين اين يك ميليارد 400ميليون مومن هستند و شيعه
از بين انها كه بعضا فقط شيعه جغرافيايي هستند
مثل من و شمايي اينچنين حب علي و اولاد علي را داريم و انشاءالله بغض و كينه همه كساني كه نه تنها بغض اين ذوات رو دارند كه آنها را خليفه بلافصل نمي دانند.
متاسفانه اين نيمه دوم ايمان واقعي تو ما كمرنگ شده
به بهانه هاي مختلف دارند بغض آنها را از ما ميگيرند.
بخدا اين بغض عين ايمانه
به احاديث مراجعه كنيد حتي گاهي حضرات بغض اونها رو بر حب ترجيح مي دادند
اين داستان رو حتما شنيديد كه امد خدمت حضرت و فرمود پارچه اي با صلوات بر شما دوختم و پارچه با لعن دشمنانتان
حضرت پارچه اي كه با لعن تهيه شده بود را انتخاب كرده بودند.
خلاصه برادران و خواهران
بخدا اين سجده شكر دارد كه تنها بين اين همه انسان من و شما لياقت ايمان را داشتيم و اهل نجات شديم
در اين شب و روز حتما بايد دست مادر رو بوسيد.
قصه دارد كه متاسفانه نه جاشه نه وقت هست