قرآن کریم از دو پیامبر بعنوان اسوه نام می برد

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قرآن کریم از دو پیامبر بعنوان اسوه نام می برد

با سلام
در قران کریم از دو پیامبر بعنوان اسوه نام می برد
پیامبر بزرگ اسلام (ص) و حضرت ابراهیم

این دو بزرگوار در چه زمینه های اسوه و درس برای ما می باشند

لطفا شرح وتوضیح دهید تا انجایی که که من خفته را بیدار نمایید
التماس دعا

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد مقداد

شهید علی اصغر پازوکی;413710 نوشت:
با سلام
در قران کریم از دو پیامبر بعنوان اسوه نام می برد
پیامبر بزرگ اسلام (ص) و حضرت ابراهیم

این دو بزرگوار در چه زمینه های اسوه و درس برای ما می باشند

لطفا شرح وتوضیح دهید تا انجایی که که من خفته را بیدار نمایید
التماس دعا

با عرض سلام و ادب خدمت شما دوست بزرگوار
قبل از هر چیز بابت تأخیری که بخاطر حجم بالای سوالات دوستان،در پاسخ به سوال شما بوجودآمده است از محضر شما پوزش می طلبم.
در رابطه با موضوعی که مطرح فرمودید،مطالبی خدمت شما عرض می مکنم امیدوارم که مفید واقع گردد:
تمامی مکتب های زمینی و الهی برای تربیت انسان مطلوب و آرمانی مورد نظرخود و نیز برآوردن نیاز پیش گفته فطری و سرشتی بشری، الگوهای متناسب با هنجارها و ارزشهای خود ارائه داده و پیروان خویش را به همسانی و برابر سازی با آنان فرا خوانده اند.
افزون بر این همه، اسلام، به منظور ارائه الگوهای مطلوب و آرمانی خود، نسخه های عینی، محسوس و انسانی که تمامی غرایز وکششهای بشری و زمینی را دارند و در عین زمان بر بلندای قله انسانیت دل خواه اسلام و قرآن ایستاده اند، معرفی کرده و مطالعه و نگریستن الگو پذیرانه به خلق، خوی و منش آن ها را تاکید و سفارش کرده است:

«واذکر فی الکتاب ابراهیم انه کان صدیقا نبیا»[2]

(در این کتاب ابراهیم را یاد کن،که او بسیار راست گو و پیامبر [خدا] بود.)

«واذکر فی الکتاب موسی انه کان مخلصا وکان رسولا نبیا» [3]

( و در این کتاب (آسمانی) ازموسی یاد کن،که او مخلص بود و رسول و پیامبر والا مقام.)

«واذکرفی الکتاب اسماعیل انه کان صادق الوعد وکان رسولا نبیا» [4]

( و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل(نیز) یاد کن، که او در وعده هایش صادق و رسول و پیامبری (بزرگ) بود.)

«واذکر عبادنا ابراهیم واسحق ویعقوب اولی الایدی والابصار»[5]

(و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم، اسحاق و یعقوب را صاحبان دست های( نیرومند) و

چشم های (بینا).)

«واذکر اسماعیل والیسع وذا الکفل کل من الاخیار»[6]

( و به خاطر بیاور اسماعیل و الیسع و ذو الکفل را که همه از نیکان بودند.)

«واذکر فی الکتاب ادریس انه کان صدیقا نبیا»[7]

( و در این کتاب از ادریس نیز یاد کن، او بسیار راست گو و پیامبر (بزرگی) بود.)

«واصبر علی ما یقولون واذ کر عبدنا داود ذا الاید» [8]

( در برابر آن چه می گویند،شکیبا باش و به خاطر بیاور بنده ما داوود صاحب قدرت را)

«واذکر عبدنا ایوب اذ نادی ربه انی مسنی الشیطان بنصب وعذاب» [9]

( و به خاطر بیاور بنده ما ایوب را، هنگامی که پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا، شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است.)

در این آیات مبارکه ضمن دستور به احیای نام رسولان الهی و اسوه های انسانی، وصفی از اوصاف پسندیده و فضیلتی از فضایل هریک را نیز برشمرده است، تا حکمت زنده نگاه داشتن یاد آن ها را گوش زد کرده باشد.

ازمیان ده ها نسخه انسانی و برگزیدگان شایسته الگوگیری، که نام برخی از ایشان را آوردیم، قرآن کریم، دو تن از آنان را به گونه شفاف و صریح، اسوه و الگوهای برتر معرفی کرده است یکی ابراهیم (ع) و دیگری محمد (ص):

1- « قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم والذین معه اذ قالوا لقومهم انا برءاو منکم ومما تعبدون من دون الله کفرنا بکم وبدا بیننا و بینکم العداوه والبغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده... » ‌[10]

(برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم وکسانی که با او بودند، وجود داشت، در آن هنگامی که به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما و آن چه غیر از خدا می پرستید، بیزاریم، ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است، تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان بیاورید.)

2-« لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذکر الله کثیرا»[11]

( مسلما، رسول خدا برای شما سرمشق نیکویی است، برای آن ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می کنند.)

تأمل در معنا و شیوه ی بیانی این دو آیه مبارکه می رساند که از جمله تفاوت های آن دو این است که اولا؛ در اسوه معرفی کردن حضرت ابراهیم (ع) بر صبغه توحید گرای و اعلام بیزاری وی از نزدیک ترین بستگان مشرک خود، تاکید بیشتر صورت گرفته است. و دیگر آن که از آن حضرت با نام یاد شده، اما هنگام اسوه معرفی کردن پیامبر اسلام (ص) به عنوان رسالت و برانگیختگی آن حضرت (ص) از جانب خداوند تصریح شده است. و نیز اسوه بودن آن گرامی را مقید و محدود به جنبه ی معین از رفتارها و خصلت های وی نکرده و این بدان معنا است که یکی از جنبه های رسالت پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) اسوه و الگو بودن آن حضرت (ص) برای مردمان بوده است. و چون رسالت او رسالت خاتم و جهان شمول است، خداوند او را برای همگان و در تمامی ساحت ها و عرصه ها، الگوی برتر و سزامند اقتدا و پیروی می شناسد. بی آنکه ساحتی از ساحت های زندگی وی در این زمینه درخشندگی و سزامندی کمتر و یا بیشتری از سایر ساحت ها داشته باشد. [12]

پی نوشتها:

[1] . سوره جمعه ، آیه 2

[2] . سوره مریم ، آیه 41

[3] . سوره مریم ، آیه 51

[4] . سوره مریم ، آیه 54

[5] . سوره ص ، آیه 45

[6] . سوره ص ، آیه 48

[7] . سوره مریم ، آیه 56

[8] . سوره ص ، آیه 71

[9] . سوره ص ، آیه 41

[10] . سوره ممتحنه ، آیه 4

[11] . سوره احزاب ، آیه 21

[12] . مغنیه، محمدالجواد، التفسیر الکاشف،چاپ سوم، بیروت، دارالعلم للملاین، 1981م ج 7ص 387.


( مسلما، رسول خدا برای شما سرمشق نیکویی است، برای آن ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می کنند.)

تأمل در معنا و شیوه ی بیانی این دو آیه مبارکه می رساند که از جمله تفاوت های آن دو این است که اولا؛ در اسوه معرفی کردن حضرت ابراهیم (ع) بر صبغه توحید گرای و اعلام بیزاری وی از نزدیک ترین بستگان مشرک خود، تاکید بیشتر صورت گرفته است. و دیگر آن که از آن حضرت با نام یاد شده، اما هنگام اسوه معرفی کردن پیامبر اسلام (ص) به عنوان رسالت و برانگیختگی آن حضرت (ص) از جانب خداوند تصریح شده است. و نیز اسوه بودن آن گرامی را مقید و محدود به جنبه ی معین از رفتارها و خصلت های وی نکرده و این بدان معنا است که یکی از جنبه های رسالت پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) اسوه و الگو بودن آن حضرت (ص) برای مردمان بوده است. و چون رسالت او رسالت خاتم و جهان شمول است، خداوند او را برای همگان و در تمامی ساحت ها و عرصه ها، الگوی برتر و سزامند اقتدا و پیروی می شناسد. بی آنکه ساحتی از ساحت های زندگی وی در این زمینه درخشندگی و سزامندی کمتر و یا بیشتری از سایر ساحت ها داشته باشد.

موضوع قفل شده است