جمع بندی جمعیت حاضر در غدیر خم

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جمعیت حاضر در غدیر خم

با سلام خدمت کارشناسان و کاربران محترم

درباره جمعیت مسلمان در حجه البلاغ و غدیر خم نقل های مختلف و متعددی وجود دارد
از یک طرف زیادی جمعیت در غدیر موجب این شبهه می شود که چگونه از آن جمعیت صد هزار نفری و بیشتر کسی جز انگشت شمار از امام علی حمایت نکردند، در صورتی که اگر جمعیت کمتر باشد این شبهه رنگ و لعابش کمتر می شود
از طرف دیگر اگر جمعیت کم باشد امکان و احتمال تحریف فزونی می یابد.

از آنجا که فاصله عدد جمعیت گفته شده بسیار زیاد است، تقاضا دارم ادله و شواهد خود را بر روشن شدن آمار جمعیت در غدیر بیان فرمائید.

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد عماد

سید بهاء الدین;412683 نوشت:
با سلام خدمت کارشناسان و کاربران محترم درباره جمعیت مسلمان در حجه البلاغ و غدیر خم نقل های مختلف و متعددی وجود دارد
از یک طرف زیادی جمعیت در غدیر موجب این شبهه می شود که چگونه از آن جمعیت صد هزار نفری و بیشتر کسی جز انگشت شمار از امام علی حمایت نکردند، در صورتی که اگر جمعیت کمتر باشد این شبهه رنگ و لعابش کمتر می شود
از طرف دیگر اگر جمعیت کم باشد امکان و احتمال تحریف فزونی می یابد. از آنجا که فاصله عدد جمعیت گفته شده بسیار زیاد است، تقاضا دارم ادله و شواهد خود را بر روشن شدن آمار جمعیت در غدیر بیان فرمائید.

سلام علیکم
برای بررسی موضوع ابتدا در این پست گزارشهای مختلف درباره جمعیت می پردازیم
روایات مختلفی در مورد جمعیت غدیر مطرح کرده اند
الف : متن روايت چنين است: «و فى روايه عن الباقر عليه ‏السلام قال: لما قال النبى (صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله) يوم غدير خم بين الف و ثلاثماه رجل من كنت مولاه فهذا على مولاه...».(1)
ب : ده هزار نفر (2)
ج: دوازده هزار نفر (3)
د: هفده هزار نفر (4)
ح: شصت هزار نفر (5)
ط:هفتاد هزار نفر (6)
ی: هشتاد وشش هزار نفر (7)
ه: نود هزار نفر (8)
و: صد وچهارده هزار نفر (9)
ز: صدوبیست هزار نفر (10)

منابع :
1. 1300نفر ابن شهرآشوب، مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 26..بحار مجلسى، ، ج 37، ص 158. فرات كوفى، تفسير، ص 51:
2. عياشى، تفسير، ج 1، ص 332-ابن شهرآشوب، همان، ج3، ص 26. حر عاملى، وسائل الشيعه، ج 27، ص 239.
3. تفسير عياشى، ج 1، ص 329: «عن صفوان الجمال قال قال أبو عبد اللّه‏ عليه‏ السلام لقد حضر الغدير اثناعشر ألف رجل يشهدون لعلى بن أبى طالب عليه ‏السلام، فما قدر على أخذ حقه، و إن أحدكم يكون له المال و له شاهدان فيأخذ حقه». نيز ر.ك: مجلسى، همان، ج 37، ص 139.
4. شعيرى، جامع الاخبار، ص 10.
5. ابن جبر، همان، ص 122.
6. طبرسى، همان، ج 1، ص 83:
7. ابن جبر، همان، ص 122.
8. عبدالملك بن حسين عاصمى مكى، سمط النجوم العوالى، ج 2، ص 305.
9.همان
10. سبط ابن‏ جوزى، تذكرة الخواص، ج 1، ص 266. وى مى‏نويسد: «و جمع الصحابه و هم كانوا مئه و عشرين الفا».

در بعضی از نقلهای فوق جمعیت بیسار کم عنوان شده که علاوه بر مخدوش بودن سند از نظر عقلی هم مشخص است t وقتی در حنین 12000نفر (1)بوده اند امکان نداردجمعیت به این کمی باشد ، و در بعضی دیگر بسیار زیاد بیان شده که حضور این قدر جمعیت در آن زمان باز بعید به نظر می رسد چون در همان جریان حنین و حضور 12000نفر در دنیای آن روز ،آنقدر زیاد به نظر می رسیده که به تصریح قران مسلمانان نسبت به آن جمعیت مغرور شده بودند(2)
به نظر می رسد جمعیت بسیار زیاد بوده و بیان 120000یا امثال آن حاکی از کثرت است نه شمارش بر طبق منطق صحیح شمارش ، به هر حال با توجه به حضور انبوه مسلمانان آن عصر ، جمعیت طبق عرف آن زمان بسیار زیاد بوده و جزء یکی از همایشهای بزرگ صدر اسلام بوده است . پس شبهه کم جمعیت و در پی آن شبهه تحریف واقعیت به دلیل کمی جمعیت ، شبهه ای غیر وارد است

اما شبهه اولی که بیان نموده اید :

سید بهاء الدین;412683 نوشت:
از یک طرف زیادی جمعیت در غدیر موجب این شبهه می شود که چگونه از آن جمعیت صد هزار نفری و بیشتر کسی جز انگشت شمار از امام علی حمایت نکردند،

هر نقلی را که قبول کنیم می توانیم این شبهه را مطرح کنیم ، مثلا کمترین جمعیت نقل شده یعنی 1300نفر نیز می تواند محمل این شبهه قرار گیرد ، و می توان گفت چرا با حضور 1300نفر تنها عدد انگشت شماری از ایشان حمایت کردند؟ پس این شبهه تنها درباره کثرت جمعیت 120000نفری مطرح نمی شود اگر چه در گزارش شبهه قوی تر و پر رنگ و لعاب تر می تواند مطرح شود
اما جواب :
اولا: همانطور که گفته شد این شبهه در هر صورت مطرح است ، پس نمی توان با این شبهه که یک موید عقلی بر انکار قضیه است ، اصل قضیه که به تواتر از سوی فریقین مطرح شده را زیر سوال برد.
ثانیا: باید شرایط آن زمان را بررسی کرد ، عواملی باعث شد که جمعیت 1300نفری یا 120000نفری فقط در حدود 10نفر از حضرت علی علیه السلام حمایت کردند که در پستهای بعدی آن عومل خدمتتان عرض می شود.

منابع
1. عياشى، تفسير، ج 1، ص 332: إن رسول اللّه‏ صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله خرج من المدينة حاجا و معه خمسة آلاف، و رجع
من مكة و قد شيعه خمسة آلاف من أهل مكة، فلما انتهى إلى الجحفه نزل جبرئيل بولاية علی ....
2.توبه9 آيه 25.لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فى مَواطِنَ كَثيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرينَ؛


ادامه دارد

اما چرا مردم از حضرت علی علیه السلام دفاع نکردند و در جریان سقیفه نه تنها اعتراض نکردند بلکه با خلفا بیعت هم کردند ؟

اولا : که بعضی از حاضران نسبت به خلافت ابابکر اعتراض کردند

الف : بعضی گفتند ما با ابا فصیل (منظور ابابکر) بیعت نمی کنیم (1)
ب : در آن جمع به همدیگر اعتراض کرده و پرخاش نمودند و فضل بن عباس به نفع حضرت علی علیه السلام صحبت کرد ؟ (2)
ج : زبیر شمشیر کشید و گفت غلاف نمی کنم مگر اینکه با علی علیه السلام بیعت شود (3)

ثانیا :
عوامل زیر در عدم اقبال به حضرت علی علیه اسلام نقش داشت
کینه از حضرت علی علیه السلام
بعضی از کسانی که در سقیفه حضور داشتند ، از مشرکینی بودند که در بدر و احد وحتی خندق در مقابل مسلمانان بودند ، در این سه جنگ در مقابل حضرت علی علیه السلام قرار داشتند ، و علی علیه السلام نزدیکان و رفقای آنان را کشته بود ، آنان رای شان نه علی بود و به هر کس قانع بودند جز علی علیه السلام
امام رضا علیه السلام این مطلب را بسیار زیبا بیان می نمایند

علی بن حسن فضال از پدرش نقل می کند از امام رضا علیه السلام درباره این مطلب پرسیدم ، فرمودند : چه شد که مردم از او اعراض کرده بوه دیگری میل پیدا کردند در حالی که فضیلت و سابقه ایشان را در اسلام و منزلت ایشان را نزد رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم می دانستند ،

حضرت فرمودند :جهتش این است که امام علی علیه السلام تعداد زیادی از پدران و اجداد و برادران و عموها و دایی ها و نزدیکان آنان را که دشمن خدا بودند به قتل رسانده بود لذا به این جهت کینه حضرت را در دل گرفتند ونمی خواستند که ایشان متولی امور شود ولی از غیر علی علیه السلام کینه نداشتند آنگونه که از علی علیه السلام داشتند زیرا کسی به مانند علی علی علیه السلام در جهاد بر مشرکان شرکت نکرده بود به همین جهت بود که از ایشان اعراض کرده و به سراغ دیگری رفتند (4)
عبدالله بن عمر خطاب به حضرت علی علیه السلام عرض می کند : چگونه قریش تو را دوست داشته باشد در حالی که تو در روز بدر واحد هفتاد نفر از بزرگان آنان را به قتل رساندی (5)
امام سجاد علیه السلام نیز می فرمایند : علت عدم رغبت مردم به حضرت علی علیه السلام این بود که عده ای از بزرگان آنان را کشته بود و عده ای را هم خوار و ذلیل کرده بود (6)
شخصی به نام حریز بن عثمان می گفت من او (علی علیه السلام ) را به این جهت که پدرانم را به قتل رسانده دوست ندارم (7)


منابع

1. طبری ، ج 3ص 209
2. یعقوبی ج 2ص 128
3. العقد الفرید ، ج 4ص 85
4. عیون اخبار رضا ، ج2ص 81ح15
5.المناقب ، ج 3ص 220
6.بحار ج 29ص 482
7. مختصر تاریخ دمشق ) ج 6ص 276

ادامه دارد

کودتای بازیگران سقیفه
عامل دیگری که مانع دوری مردم از غدیر شد ، کودتای بود که صورت گرفت ، در روال عادی همه مردم می دانستند که حضرت علی علیه السلام جانشین پیامبر صلی الله علیه واله وسلم است ، ولی یک دفعه کودتای صورت گرفت و مردم در شُک فرو رفتند ، اگر چه کودتاگران از قبل خود را آماده کرده بودند ولی مردم یکدفعه با چنین پدیده ای مواجه شدند و تصمیم گیری برایشان سخت شد
«وكان عامّة المهاجرین وجلّ الأنصار لا یشكّون أنّ علیّاً هو صاحب الأمر بعد رسول اللّه صلى الله علیه و آله و سلم»
عامه مهاجرین و قاطبه انصار شک نداشتند که علی علیه السلام صاحب امر بعد از رسول خدا خواهد شد(1)

اما کودتا گران که منتظر انجام کارشان بودند افرادی را از بیرون مدینه اجیر کرده تا نقشه خود را عملی نمایند شاهد بر این گزارشی است که بعضی از مورخان نقل کرده اند
عمر با دیدن قبیله بنی اسلم گفت :ما هو إلّا أن رأیت أسلم ، فأیقنت بالنصر (2)
جز این نبود که تا بنی اسلم را دیدم یقین پیدا کردم که پیروز شدیم
ابن ابى الحدید معتزلى از براء بن عازب یكى از اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم ، نقل كرده كه پس از سقیفه ، عمر و ابو عبیده ، گروه ( چماق به دست ) را دیدم كه ژست حمله و تهاجم بخود گرفته و به هر كس مى‏رسیدند وى را كتك مى‏زدند و به زور دست او را گرفته ، بعنوان بیعت ، چه بخواهد و چه نخواهد ، بر روى دست ابوبكر مى‏كشیدند : «واذاً قائل آخر یقول : قد بویع أبوبكر فلم ألبث وإذاً أنا بأبی بكر قد أقبل ومعه عمر وأبو عبیدة وجماعة من أصحاب السقیفة وهم محتجزون بالأزر الصنعانیّة لایمرّون بأحد إلّا خبطوه وقدّموه فمدّوا یده فمسحوها على ید أبی بكر یبایعه شاء ذلك أو أبى»(3)
طبری می گوید :
«أنّ أسلم أقبلت بجماعتها حتّى تضایق بهم السكك فبایعوا أبابكر»(4)

قبیله اسلم تمام كوچه و خیابانهاى مدینه از آنان مملوّ گردیده و از هر سو براى بیعت با ابوبكر ازدحام کردند
تا اینجا معلوم است که بنی اسلم خودشان بیعت کردند ولی مردم مدینه به زور وشکنجه بیعت می نمودند
با این احوال بسیاری از بزرگان صحابه از بیعت امتناع کردند و بنی اسلم و کودتاچیان فقط توانستند از مردم عادی بیعت بگیرند افرادی چون
على علیه السلام و دو فرزند بزرگوارش ، عباس عموى پیامبر و تمامى فرزندان او از بنى هاشم ، سعد بن عباده و فرزندان و قبیله او ، حباب بن منذر و همه پیروان او . و همچنین زبیر ، طلحه ، سلمان ، عمار ، ابوذر ، مقداد ، خالد بن سعید ، سعد بن ابو وقاص ، عتبه بن ابو لهب ، براء بن عازب ، اُبىّ بن كعب ، ابو سفیان و دیگران ، از مخالفان بیعت ابو بكر بودند(5)
کودتاچیان برای رسیدن به منظورشان حتی با منافقان هم هم پیمان شدند و آنان را به کار گرفتند در این رابطه خلیفه دوم می گوید:
«نستعین بقوّة المنافق ، وإثمه علیه»(6)
از نیروى منافقان بهره مى‏بریم و گناه آنان بعهده خودشان مى ‏باشد!!.

فرایند تدریجی کودتا توانستند مردم را یا به بیعت وادارند یا به سکوت
پس شبهه ای که مطرح است که چرا با حضور جمعیت انبوه غدیر مردم ، کسی از حضرت علی علیه السلام دفاع نکرد ، جواب اصلیش همین کودتا بود

1.الأخبار الموفّقیات : ص 580 وشرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید : ج 6 ، ص 21 .تاریخ یعقوبى : ج 2 ، ص 124 ، باب خبر سقیفة بنى ساعدة
2. تاريخ‏الطبري،ج‏3،ص:222
3.شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید : ج 1 ، ص 219 . طبع دار الكتب العلمیّة به تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم
4.طبری همان.
5.الغدیر(به نقل از کتب اهل سنت) : ج 7 ، ص 93.
6.المصنف لابن أبی شیبة: 7 / 269 ح 120، كنز العمال ج 4 ص 614.


موضوع قفل شده است