جمع بندی مادر شوهر ؛ فرشته یا دیو؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مادر شوهر ؛ فرشته یا دیو؟



با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
2 سال پیش یکی از دوستای مامانم منو برای پسرش خواستگاری کرد.
پسرش از همه جهت خوب بود ولی از لحاظ تحصیلات و مالی از من پایینتر بود.
قرار شد تا کارش درست بشه و استخدامش قطعی بشه صیغه بمونیم.
اوایل روزای خوبی داشتیم ولی اون از خانوادش مخصوصا مادرش خیلی ناراضی بود.همش سعی میکردم اشتیشون بدم و تنش ها رو کم کنم.
مادرش فکر میکردم ادم خوبیه عاشق امام حسین!ولی اینطور نبود هر جا گیر کنه به دروغ قسم امام حسین رو میخوره انگار نه انگار این ارباب از همه قلبا خبر داره.
نمیدونم جی شد همه چی برعکس شد.الان 6 ماه که کار شوهرم درست شده و هیچ خبری از عقد ما نیست.حتی یه انگشترم که شوهرم واسه من گرفته بود مادرش برداشت واسه خودش
همش نیش و کنایه و شوهرمم انگار نه انگار با آبرو من داره بازی میشه.نه محبتی نه هیچی انگار یه ادم دیگه شده.کربلا برنده شد بدون اینکه به من بگه داد به مادرش منم واکنش بدی نشون ندادم.
بخاطر اینکه حرصم بده میگه امروز کار دارم میرم دنبال گذرنامه مامانم.
مادرش چنتا کتاب جادو داره میگه قرانن!!!!!یبار یواشکی نگاشون کردم همش شکلای هندسی و یسری حروف بی معنی بود.
من به خدا و ائمه اعتقاد دارم نه به دعا جادو.ولی چرا هرچی قران میخونم زیارت عاشورا و دعا توسل میخونم خدا جوابمو نمیده.من که از عمق وجودم عاشق امام حسینم جونم فداش.سعی کردم رفتارم خوب باشه.
چرا تنهام؟
خستم
چکار کنم؟
کمکم کنید




با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد صابر

[TD][/TD]

با سلام و سپاس از ارتباط شما با اسک دین و عرض سلام و احترام به همه ی دوستان و همران هان گرامی!@};-

خواهر محترم!

نکته اولیه و مهمی که در رابطه شما با مادر شوهر و کلا خانواده شوهرتان بسیار مهم و حیاتی است رعایت میزان و حد این رابطه است. بهترين نوع تعامل عروس با خانواده شوهر حفظ احترام و فاصله ‌هاست، احترام گذاشتن به اصول ارتباطي و پرهيز از صميمي شدن بيش از اندازه است تا از دخالت خانواده‌ شوهر و كينه كدورت‌هاي احتمالي جلوگيري شود. اگر آنها رفتار نادرستي با شما دارند، طبيعتاً شما نمي توانيد مقابله به مثل كنيد و يا شما تا ابد نمي‌توانيد با مادر شوهرتان به دشمني برخيزيد و يا به مقابله با آنان بپردازيد و يا اين بخش از وجود شوهرتان را از وجودش جدا كنيد و مانع ارتباط و يا تعامل شوهرتان با مادرش شويد، پس هوشمندانه و هوشيارانه با مادر شوهرتان رفتار كنيد و بكوشيد به جاي حساسيت‌هاي افراطي با آنها و يا دشمني با آنها تعامل نيكوي و مطلوبي داشته باشيد و در همه حال حرمت و احترام آنها را نگه داريد، اين طوري آنها نيز متقابلاً به شما احترام مي‌كنند و حتي اگر در صدد دشمني بربيايند، در ظاهر ناچارند اظهار دوستي كنند؛ همين مسئله از بسياري از ناراحتي ‌ها و كينه كدورت ‌ها مي‌كاهد.
مسئله دیگری که شما با آن روبرو هستید وابستگی همسرتان به مادرش است كه بسياري از زوج هاي جوان با آن روبه رو هستند و اينكه شما در ابتداي زندگي مشتركتان به آن توجه كرده ايد نكته ي مثبتي است و مي تواند در بهبود زندگي شما خيلي موثر باشد.


اين طبيعي است كه زن مي خواهد همسرش تكيه گاه وي در زندگي باشد او خواهان استقلال شوهرش از خانواده اصلي مي باشد و ميخواهد مردش استقلال داشته باشد همانطور كه مرد انتظار استقلال زن از خانواده اصلي اش را دارد. مردي كه به خانواده اصلي اش تكيه كرده و آنها را اصل و زندگي مشترك خودش را فرع قرار داده، نمي‌تواند تكيه گاه مطمئني براي همسرش باشد. و همسرش از اين بابت رنج فراوان مي برد.

حال چه بايد كرد[=&quot]:
قدم اوّل اين است كه، به اين قضيه حساسيت نشان ندهيد. متاسفانه خانم ها در اين گونه مواقع خيلي سريع و ناپخته از خود حساسيت نشان مي دهند، اين واكنش هاي نسنجيده و احيانا تند، پيام هايي منفي به مرد مي دهد، پيام هايي مبني بر اينكه زن دارد حسادت مي كند و مي خواهد رابطه او با خانواده اش را قطع كند و چون مرد خانواده اصلي اش را دوست دارد و خودش را مديون آنها مي داند به جبهه گيري مي پردازد و همين نقطه آغاز تلخ كامي ها و درگير شدن خانواده تازه شكل گرفته در تلاطمات آسيب زا مي گردد و خود عاملي براي وابستگي بيشتر مرد به خانواده اصلي مي شود.


ديگر اينكه جنابعالي حتما بعد از ورود به زندگي مشترك، هيچ گاه در صدد قطع رابطه همسرتان با خانواده اش نباشيد. چه آنكه قطع اين ارتباط، موجبات خلاء روحي و سلب آرامش رواني وي مي گردد. كه تبعات آن، اول از همه گريبانگير خود شما خواهد شد و تأثير مستقيمي بر كيفيت زندگي مشتركتان خواهد داشت.
از سوي ديگر، كينه و نفرت ايجاد شده به خاطر اين رفتار، تا آخر عمر در ذهن همسرتان و خانواده اش باقي خواهد ماند و با كوچكترين تلنگر و لرزه اي زنده خواهد شد[=&quot].
سعي كنيد با برخورد خوب و پيدا كردن علايق و خواسته هاي او، با محبت، و مهرباني و فضاسازي آرام وجذاب ، همسرتان را به سمت خودتان بكشيد و تلاش كنيد كه همسرتان پذيراي حرفهاي شما باشد و در او نسبت به خودتان اعتماد ايجاد كنيد[=&quot].

لازم به ذكر است كه براي داشتن يك ازدواج موفق و پايدار نياز است كه مراحل تكاملي قبل از ازدواج توسط دختر و پسر با موفقيت طي شده باشد و حتما از مشاوره پیش از ازدواج استفاده کنند.


اما اکنون ادامه این وضعیت به صلاحتان نیست و باید با قاطعیت هرچه سریعتر خودتان را از این حالت نجات دهید. یا اینکه واقعا با هم تناسب دارید و به یکدیگر علاقه دارید و می توانید زندگی ای شاد و با معنویت را بسازید که این موضوع در مشاوره پیش از ازدواج مشخص خواهد شد و یا اینکه شما یا خانواده ایشان از این ازدواج انصراف می دهند که در این صورت باز هم بهتر است تکلیف شما روشن شود.


از خانواده تان بخواهید پیگیر این موضوع باشند و تا قبل از شروع سال بعدی تکلیف شما را مشخص نمایند. قطعا به گفته خودتان در این وضعیت تحقیر می شوید و این در شأن یک دختر نیست...


موفق و خوشبخت باشید.@};-

دلم خیلی به حال خانمها تو این مملکت میسوزه ...

کسی که میان زن و شوهری جدایی اندازد ، غضب و لعنت خدا در دنیا و آخرت شامل حال او میشود و سزاوار است خداوند او را در آتش بزرگ [ در جهنم ] اندازد و هر که قدمی در ایجاد اختلاف میان زن و شوهری بردارد ، هر چند موجب جدایی آنها نشود ، خشم خدا و لعنت او در دنیا و آخرت نصیب او میشود و خداوند با نظر رحمت به او نمی نگرد و هر که قدمی در جهت اصلاح رابطه میان زن و شوهری بردارد برای هر قدمی که برمی دارد یا سخنی که میگوید ، ثواب یک سال عبادت که شبها به نماز و روزها به روزه بگذرد ، به او عطا می کند .

بحار الانوار ، ج 73 ، ص 368-369

صابر;1017125 نوشت:
احترام گذاشتن به اصول ارتباطي و پرهيز از صميمي شدن بيش از اندازه است تا از دخالت خانواده‌ شوهر و كينه كدورت‌هاي احتمالي جلوگيري شود

دقیقا این یک نکته ی مهم و طلایی در ارتباط با خانواده ی همسر هست که متاسفانه اکثر خانوم ها رعایت نمیکنند
یا به حدی سرد و خشک رفتار میکنند که موجب دلخوری میشه
یا اینقدر صمیمی میشن که هم حرمت ها حفظ نمیشه هم ایجاد توقع زیاد میشه

سلام
با توجه به توضیحات شما,
به نظرم مقصر همسرتان است و نه مادرش!
ولی برای تشخیص ریشه مشکل و مقصر اصلی لطف کنید یک پیام هم از همسرتان اینجا بگذارید, وگرنه یکطرفه به قاضی رفته اید!

سؤال:
2 سال پیش یکی از دوستای مامانم منو برای پسرش خواستگاری کرد. پسرش از همه جهت خوب بود ولی از لحاظ تحصیلات و مالی از من پایین تر بود. قرار شد تا کارش درست شود و استخدامش قطعی شود صیغه بمانیم. اوایل روزای خوبی داشتیم
مدتی که کار شوهرم درست شده ولی خبری از عقد ما نیست.حتی یه انگشتر هم که شوهرم واسه من گرفته بود مادرش برداشت برای خودش! مادرش چندتا کتاب جادو دارد. من به خدا و ائمه اعتقاد دارم نه به دعا جادو ولی چرا هرچی قرآن میخوانم زیارت عاشورا و دعا توسل میخوانم خدا جوابم را نمی دهد؟

پاسخ:
نکته اولیه و مهمی که در رابطه شما با مادر شوهر و کلا خانواده شوهرتان بسیار مهم و حیاتی است رعایت میزان و حد این رابطه است. بهترين نوع تعامل عروس با خانواده شوهر حفظ احترام و فاصله ‌هاست، احترام گذاشتن به اصول ارتباطي و پرهيز از صميمي شدن بيش از اندازه است تا از دخالت خانواده‌ شوهر و كينه كدورت‌هاي احتمالي جلوگيري شود. اگر آنها رفتار نادرستي با شما دارند، طبيعتاً شما نمي توانيد مقابله به مثل كنيد و يا شما تا ابد نمي‌توانيد با مادر شوهرتان به دشمني برخيزيد و يا به مقابله با آنان بپردازيد و يا اين بخش از وجود شوهرتان را از وجودش جدا كنيد و مانع ارتباط و يا تعامل شوهرتان با مادرش شويد، پس هوشمندانه و هوشيارانه با مادر شوهرتان رفتار كنيد و بكوشيد به جاي حساسيت‌هاي افراطي با آنها و يا دشمني با آنها تعامل نيكوي و مطلوبي داشته باشيد و در همه حال حرمت و احترام آنها را نگه داريد، اين طوري آنها نيز متقابلاً به شما احترام مي‌كنند و حتي اگر در صدد دشمني بربيايند، در ظاهر ناچارند اظهار دوستي كنند؛ همين مسئله از بسياري از ناراحتي ‌ها و كينه كدورت ‌ها مي‌كاهد.

مسئله دیگری که شما با آن روبرو هستید وابستگی همسرتان به مادرش است كه بسياري از زوج هاي جوان با آن روبه رو هستند و اينكه شما در ابتداي زندگي مشتركتان به آن توجه كرده ايد نكته ي مثبتي است و مي تواند در بهبود زندگي شما خيلي موثر باشد.

اين طبيعي است كه زن مي خواهد همسرش تكيه گاه وي در زندگي باشد او خواهان استقلال شوهرش از خانواده اصلي مي باشد و ميخواهد مردش استقلال داشته باشد همانطور كه مرد انتظار استقلال زن از خانواده اصلي اش را دارد. مردي كه به خانواده اصلي اش تكيه كرده و آنها را اصل و زندگي مشترك خودش را فرع قرار داده، نمي‌تواند تكيه گاه مطمئني براي همسرش باشد. و همسرش از اين بابت رنج فراوان مي برد.

حال چه بايد كرد:
قدم اوّل اين است كه، به اين قضيه حساسيت نشان ندهيد. متاسفانه خانم ها در اين گونه مواقع خيلي سريع و ناپخته از خود حساسيت نشان مي دهند، اين واكنش هاي نسنجيده و احيانا تند، پيام هايي منفي به مرد مي دهد، پيام هايي مبني بر اينكه زن دارد حسادت مي كند و مي خواهد رابطه او با خانواده اش را قطع كند و چون مرد خانواده اصلي اش را دوست دارد و خودش را مديون آنها مي داند به جبهه گيري مي پردازد و همين نقطه آغاز تلخ كامي ها و درگير شدن خانواده تازه شكل گرفته در تلاطمات آسيب زا مي گردد و خود عاملي براي وابستگي بيشتر مرد به خانواده اصلي مي شود.

ديگر اينكه جنابعالي حتما بعد از ورود به زندگي مشترك، هيچ گاه در صدد قطع رابطه همسرتان با خانواده اش نباشيد. چه آنكه قطع اين ارتباط، موجبات خلاء روحي و سلب آرامش رواني وي مي گردد. كه تبعات آن، اول از همه گريبانگير خود شما خواهد شد و تأثير مستقيمي بر كيفيت زندگي مشتركتان خواهد داشت.
از سوي ديگر، كينه و نفرت ايجاد شده به خاطر اين رفتار، تا آخر عمر در ذهن همسرتان و خانواده اش باقي خواهد ماند و با كوچكترين تلنگر و لرزه اي زنده خواهد شد.
سعي كنيد با برخورد خوب و پيدا كردن علايق و خواسته هاي او، با محبت، و مهرباني و فضاسازي آرام وجذاب ، همسرتان را به سمت خودتان بكشيد و تلاش كنيد كه همسرتان پذيراي حرفهاي شما باشد و در او نسبت به خودتان اعتماد ايجاد كنيد.

لازم به ذكر است كه براي داشتن يك ازدواج موفق و پايدار نياز است كه مراحل تكاملي قبل از ازدواج توسط دختر و پسر با موفقيت طي شده باشد و حتما از مشاوره پیش از ازدواج استفاده کنند.

اما اکنون ادامه این وضعیت به صلاحتان نیست و باید با قاطعیت هرچه سریعتر خودتان را از این حالت نجات دهید. یا اینکه واقعا با هم تناسب دارید و به یکدیگر علاقه دارید و می توانید زندگی ای شاد و با معنویت را بسازید که این موضوع در مشاوره پیش از ازدواج مشخص خواهد شد و یا اینکه شما یا خانواده ایشان از این ازدواج انصراف می دهند که در این صورت باز هم بهتر است تکلیف شما روشن شود. ضمن اینکه سعی کنید به مادر شوهرتان بدبین نباشید و تصور نکنید که با کتاب هایی که دارد ممکن است دعایی بنویسد و یا جادو کند بلکه ممکن است صرفا جهت مطالعه این کتاب ها را تهیه کرده است. پس نگاه خود را مثبت کنید ولی از خانواده تان بخواهید پیگیر این موضوع باشند و تا قبل از شروع سال بعدی تکلیف شما را مشخص نمایند. قطعا به گفته خودتان در این وضعیت تحقیر می شوید و این در شأن یک دختر نیست...

موضوع قفل شده است