آیا اهل سنت حج تمتع را جایز می دانند؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا اهل سنت حج تمتع را جایز می دانند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

جمله ی معروفی است که عمر دو متعه را حرام نمود. حال سوال این است که:

1- مراد از متعه ی حج چیست؟ آیا مراد حج تمتع است؟

2- اگر مراد حج تمتع است آیا تنها شیعیان حج تمتع بجا می آورند یا خیر؟اهل سنت نیز آنرا بجا می آورند.

3- اگر بجا می آورند آیا در انجام آن با شیعه مخالفت دارند یا خیر؟

متشکرم.

با نام الله





کارشناس بحث: استاد نور --- استاد صدرا

کوهساران;409121 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

جمله ی معروفی است که عمر دو متعه را حرام نمود. حال سوال این است که:

1- مراد از متعه ی حج چیست؟ آیا مراد حج تمتع است؟

2- اگر مراد حج تمتع است آیا تنها شیعیان حج تمتع بجا می آورند یا خیر؟اهل سنت نیز آنرا بجا می آورند.

3- اگر بجا می آورند آیا در انجام آن با شیعه مخالفت دارند یا خیر؟

متشکرم.

با سلام و احترام

منظور از متعه حج اين است كه انسان در ماه هاى حج به قصد انجام حج تمتّع از ميقات، لباس احرام بپوشد، سپس به خانه خدا بيايد و طواف كند و پس از سعى بين صفا و مروه، تقصير نمايد1 و از احرام درآيد. آن گاه در همان سفر، دوباره از مكه لباس احرام بپوشد و مُحرِم شود; هر چند بهتر است كه از مسجد الحرام مُحرِم شود. سپس به سوى عرفات و مشعر الحرام برود و اعمال حج را تا پايان به جاى آورد.
با اين اقدام، حج تمتّع و عمره آن را انجام داده است. واژه «متعه» به معناى بهره و لذّت بردن است. از آن جا كه در اين نوع حج، انجام امور ممنوع در حال احرام و لذّت بردن ها، در فاصله زمانى ميان دو احرام مباح مى شود، از آن به متعه حج ياد مى شود.
برای دریافت پاسخ درمورد سوال دوم و سوم به تاپیک http://www.pasokhgoo.ir/node/70738 مراجعه نمایید.

موفق و موید باشید.

کوهساران;409121 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

جمله ی معروفی است که عمر دو متعه را حرام نمود. حال سوال این است که:

1- مراد از متعه ی حج چیست؟ آیا مراد حج تمتع است؟

2- اگر مراد حج تمتع است آیا تنها شیعیان حج تمتع بجا می آورند یا خیر؟اهل سنت نیز آنرا بجا می آورند.

3- اگر بجا می آورند آیا در انجام آن با شیعه مخالفت دارند یا خیر؟

متشکرم.


با سلام و عرض ادب

الف) در فقه اسلامی حج به سه صورت تشریع شده است:
1. حج تمتع؛
2. حج افراد؛
3. حج قران.

در اینکه چرا حج تمتع را تمتع نامیده اند بخاطر این است که حاجی بعد از انجام عمره ی تمتع از حالت احرام خارج می شود،[1] و در این حال جمیع محرماتی که بر او حرام بوده،[2] از جمله استمتاع از همسر بر او حلال می گردد. «وسمی هذا متمتعا؛ لانه تمتع بمحذورات الاحرام بین النسکین».[3]

ب) با اینکه خلیفه دوم از حج تمتع ممانعت به عمل آورد و با سنت قطعی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مخالفت ورزید و مسلمانان را از انجام آن نهی نمود؛ اما اهل سنت در این بدعت همراستا با عمل خلیفه دوم نشده اند و حج تمتع را نه تنها جایز؛ بلکه در فقه حنبلی افضل صور حج دانسته شده است.

ج) در اینکه کدام یک از این صور افضل می باشند در مذاهب فقهی اختلافاتی دیده می شود؛ هر چند که در فقه شیعه و برخی از مذاهب حج تمتع اختصاص به آفاقی دارد،[4] نه کسانی که در حرم و اطراف آن زندگی می نمایند.[5]

د) در باب افضلیت صور سه گانه نظر مذاهب اهل سنت بدین شکل می باشد:

1. فقه حنفی: قران افضل از تمتع و تمتع افضل از افراد می باشد.
2. فقه مالکی: افراد برتر از قران و قران برتر از تمتع است.
3. فقه شافعی: افراد افضل از تمتع و تمتع نیز افضل از قران است.
4. فقه حنبلی: تمتع افضل از افراد و افراد نیز افضل از قران می باشد.

بنابراین در میان مذاهب چهار گانه نظر حنبله در برتری حج تمتع از دیگر صور موافق نظر امامیه می باشد.

ج) در کیفیت انجام حج تمتع بدین که در حج تمتع عمره ی آن مقدم بر حج است اختلافی دیده نمی شود:«واتفقوا علی ان معنی التمتع ان یاتی اولا باعمال العمرة فی اشهر الحج، و بعد الفراغ منها یاتی بالحج».[6]همچنین معتبر است که عمره در ماههای حج باشد(شوال، ذیقعده، ذیحجه)، و اینکه حج و عمره در یک سال باشند، واینکه نباید بین عمره و حج سفر نمود، واینکه باید قبل از احرام حج از احرام عمره خارج شود (در نزد غیر حنفیه؛ در صورت آوردن قربانی)[7]،و اینکه حاجی نباید از اهل مکه باشد(در فقه احناف).

تنها سخنی که باقی می ماند این است که آیا حقیقت تمتع در نزد اهل سنت صورت می پذیرد یاخیر؟ و به عبارت دیگر آیا بعد از تقصیر که عمل پایانی عمره ی تمتع است حاجی از احرام خارج می گردد و همه ی محرماتی که به واسطه ی احرام بستن بر او حرام شده بود از جمله همسر بر او حلال می شوند یا خیر؟


جواب این سوال این است که حقیقت تمتع چیزی جز این نیست؛[8] لذا مذاهب دیگر نیز در این امر با شیعه وحدت نظر دارند؛ زیرا که چنین امری متن شریعت می باشد. تنها در این میان در فقه حنفی و حنبلی می خوانیم اگر متمتع به همراه خویش قربانی داشته باشد[9] از احرام خارج نخواهد شد تا اینکه از اعمال حج فارغ گردد.[10]

مسلم از جا بر نقل مى‏ كند: «... بعد از آن‏كه وارد مكّه شديم دور كعبه طواف نموديم و سپس بين صفا و مروه سعى كرديم. آن‏گاه پيامبر صلى الله عليه و آله امر كرد: هركس با او قربانى نيست مُحلّ شود. عرض كرديم: از چه چيزى؟ فرمود: از همه چيز. ما نيز با زن‏هايمان مواقعه كرده، بوى خوش استعمال نموديم و لباسهايمان را پوشيديم، در حالى كه تا عرفه بيش از چهار ميل نبود؛ آن‏گاه در روز ترويه دوباره براى حجّ محرم شديم ....[11]

موفق باشید.


[/HR] [1]. مرحوم حضرت امام (ره) در تحریر الوسیله در بیان اجمالی عمره تمتع می فرمایند:« صورت آن اين است كه در ماههاى حج از يكى از ميقاتها براى عمره تمتع احرام مى ‏بندد سپس داخل مكّه معظّمه شده، و هفت دور بيت را طواف مى ‏نمايد، و نزد مقام ابراهيم (عليهم السّلام) دو ركعت نماز مى ‏گزارد سپس هفت مرتبه بين صفا و مروه سعى مى ‏نمايد، سپس احتياطا هفت دور طواف نساء بجا مى‏ آورد، پس از آن دو ركعت نماز طواف نساء مى ‏خواند؛ اگر چه اقوى آن است كه طواف نساء و نماز آن واجب نيست. سپس تقصير مى ‏كند و در نتيجه همه آن چيزهايى كه بواسطه احرام بر او حرام شده بود حلال مى ‏شود و اين صورت عمره تمتع است كه يكى از دو جزء حجش مى‏ باشد».تحریر الوسیله، ج2، ص178، دفتر انتشارات اسلامی.

[2]. بجز محرماتی که مربوط به حرم می باشد؛ همچون صید.

[3]. الفقه علی المذاهب الاربعة، الجزیری، ج1،ص688.

[4]. «حج تمتّع» وظيفه مستطيعى كه فاصله محل سكونت او تا مكّه معظّمه بيشتر از 16 فرسخ شرعى (حدود 80 كيلومتر) باشد، انجام حج تمتّع است.

[5]. حنفی ها قائلند که اهل مکه و کسانی که داخل میقات می باشند نمی توانند حج تمتع و قران انجام دهند؛ اما در فقه مالکی و شافعی و حنبلی تفاوتی میان اهل حرم و غیر آن گذاشته نشده است؛ لذا اهل حرم نیز می توانند حج تمتع و قران را انجام دهند جز آنکه در این صورت قربانی بر آنها واجب نمی باشد.بدایع الصنایع، الکاشانی، ج2،ص169:« وَلَيْسَ لِأَهْلِ مَكَّةَ وَلَا لِأَهْلِ دَاخِلِ الْمَوَاقِيتِ التي بَيْنَهَا وَبَيْنَ مَكَّةَ قِرَانٌ وَلَا تَمَتُّعٌوقال الشَّافِعِيُّ يَصِحُّ قِرَانُهُمْ وَتَمَتُّعُهُمْ».

[6]. الفقه علی المذاهب الخمسة، محمد جواد المغنیة، ص205.

[7]. الموسوعة الکویتیة،ج14،ص10:«يُشْتَرَط للمُتَمَتِّعِ أَنْ يَحِل مِنَ الْعُمْرَةِ قَبْل إِحْرَامِهِ بِالْحَجِّ ، فَإِنْ أَدْخَل الْحَجَّ عَلَى الْعُمْرَةِ قَبْل حِلِّهِ مِنْهَا فَيَكُونُ قَارِنًا وَلَيْسَ مُتَمَتِّعًا ، وَهَذَا الشَّرْطُ مُتَّفَقٌ عَلَيْهِ بَيْنَ الْفُقَهَاءِ ، إِلاَّ أَنَّ الْحَنَفِيَّةَ قَالُوا : إِنَّ هَذَا الشَّرْطَ لِمَنْ لَمْ يَسُقِ الْهَدْيَ ، أَمَّا مَنْ سَاقَ الْهَدْيَ فَلاَ يَحِل مِنْ إِحْرَامِ الْعُمْرَةِ إِلَى أَنْ يُحْرِمَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ أَوْ قَبْلَهُ لِلْحَجِّ كَمَا يُحْرِمُ أَهْل مَكَّةَ ، فَإِذَا حَلَقَ يَوْمَ النَّحْرِ حَل مِنَ الإِْحْرَامَيْنِ».

[8]. الموسوعة الکویتیة، ج17،ص46:« وَهُنَا يَحْلِقُ الْمُتَمَتِّعُ رَأْسَهُ بَعْدَ السَّعْيِ أَوْ يُقَصِّرُهُ ( انْظُرْ حَلْقٌ ) ، وَقَدْ حَل مِنْ إِحْرَامِهِ . ( انْظُرْ : إِحْرَامٌ : ف 126 ) . أَمَّا الْمُفْرِدُ وَالْقَارِنُ فَهُمَا عَلَى إِحْرَامِهِمَا إِلَى أَنْ يَتَحَلَّلاَ بِأَعْمَال يَوْمِ النَّحْرِ»؛ الدر المختار، الحصفکی، ج2،ص591:«باب التمتع ( هو ) لغة من المتاع والمتعة . وشرعا ( أن يفعل العمرة أو أكثر أشواطها في أشهر الحج ) ...( ويطوف ويسعى ) كما مر ( ويحلق أو يقصر ) إن شاء ( ويقطع التلبية في أول طوافه ) للعمرة وأقام بمكة حلالا ( ثم يحرم للحج»؛ المغنی، ابن قدامة، ج3،ص503:«قال ابن المنذر وابن عبد البر أجمع العلماء على أن من أحرم في أشهر الحج بعمرة وحل منها ولم يكن من حاضري المسجد الحرام ثم أقام بمكة حلالا ثم حج من عامه أنه متمتع عليه دم»؛ الفِقْهُ الإسلاميُّ وأدلَّتُهُ ، وَهْبَة الزُّحَيْلِيّ:«وصفة التمتع: أن يبتدئ من الميقات، فيحرم بعمرة، ويدخل مكة، فيطوف للعمرة، ويسعى، ويحلق أو يقصر، ويتحلل من عمرته بما فعل، ويقطع التلبية إذا ابتدأ بالطواف، ويقيم بمكة حلالاً».

[9]. متمتع اگر قربانی به همراه خود نداشته باشد بعد از انجام عمره و تقصیر از احرام خارج می شود.

[10]. الموسوعة الکویتیة، ج33،ص87:« إِذَا سَاقَ الْمُتَمَتِّعُ الْهَدْيَ كَمَا هُوَ السُّنَّةُ . فَقَال الْحَنَفِيَّةُ وَالْحَنَابِلَةُ : لاَ يَحِل الْمُتَمَتِّعُ الَّذِي سَاقَ الْهَدْيَ بِأَفْعَال الْعُمْرَةِ ، وَلاَ يَحْلِقُ ، وَلَوْ حَلَقَ لَمْ يَتَحَلَّل مِنْ إِحْرَامِهِ بِالْعُمْرَةِ ، وَيَكُونُ حَلْقُهُ جِنَايَةً عَلَى إِحْرَامِ الْعُمْرَةِ»؛ الفقه المیسر علی مذهب الامام الاعظم ابی حنیفة النعمان،شفیق الرحمن الندوی،ص273:«..ویحلق راسه او یقصر و یکون حلالا من الاحرام، هذا اذا لم یکن قد ساق هدیا، اما اذا کان قد ساق هدیا فانه لا یکون حلالا من عمرته».


[11]. صحیح مسلم،باب وجوه الإحرام،ح2996:« عَنْ أَبِى الزُّبَيْرِ عَنْ جَابِرٍ - رضى الله عنه - أَنَّهُ قَالَ أَقْبَلْنَا مُهِلِّينَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- بِحَجٍّ مُفْرَدٍ وَأَقْبَلَتْ عَائِشَةُ - رضى الله عنها - بِعُمْرَةٍ حَتَّى إِذَا كُنَّا بِسَرِفَ عَرَكَتْ حَتَّى إِذَا قَدِمْنَا طُفْنَا بِالْكَعْبَةِ وَالصَّفَا وَالْمَرْوَةِ فَأَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ -صلى الله عليه وسلم- أَنْ يَحِلَّ مِنَّا مَنْ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ هَدْىٌ - قَالَ - فَقُلْنَا حِلُّ مَاذَا قَالَ « الْحِلُّ كُلُّهُ ». فَوَاقَعْنَا النِّسَاءَ وَتَطَيَّبْنَا بِالطِّيبِ وَلَبِسْنَا ثِيَابَنَا وَلَيْسَ بَيْنَنَا وَبَيْنَ عَرَفَةَ إِلاَّ أَرْبَعُ لَيَالٍ ثُمَّ أَهْلَلْنَا يَوْمَ التَّرْوِيَةِ.

صدرا;411522 نوشت:

تنها سخنی که باقی می ماند این است که آیا حقیقت تمتع در نزد اهل سنت صورت می پذیرد یاخیر؟ و به عبارت دیگر آیا بعد از تقصیر که عمل پایانی عمره ی تمتع است حاجی از احرام خارج می گردد و همه ی محرماتی که به واسطه ی احرام بستن بر او حرام شده بود از جمله همسر بر او حلال می شوند یا خیر؟


جواب این سوال این است که حقیقت تمتع چیزی جز این نیست؛[8] لذا مذاهب دیگر نیز در این امر با شیعه وحدت نظر دارند؛ زیرا که چنین امری متن شریعت می باشد. تنها در این میان در فقه حنفی و حنبلی می خوانیم اگر متمتع به همراه خویش قربانی داشته باشد[9] از احرام خارج نخواهد شد تا اینکه از اعمال حج فارغ گردد.[10]

سلام علیکم

خیلی متشکر بابت جواب به سوالم خدا خیرتان بدهد.

از اهل سنت نقل نمودید که اگر در حج تمتع قربانی به همراه خود بیاورند نمی توانند از احرام خارج شوند؛ سوال این است این صورت آیا همان حج قران نخواهد بود؟

ممنون از پاسخ شما.

کوهساران;411856 نوشت:
سلام علیکم

خیلی متشکر بابت جواب به سوالم خدا خیرتان بدهد.

از اهل سنت نقل نمودید که اگر در حج تمتع قربانی به همراه خود بیاورند نمی توانند از احرام خارج شوند؛ سوال این است این صورت آیا همان حج قران نخواهد بود؟

ممنون از پاسخ شما.

باسلام و عرض ادب

از اینکه دیر متوجه سوال شما شدم عذر خواهی می نمایم.

در پاسخ شما عرض می شود:

حج قران در نزد اهل سنت بدین شکل است که حاجی در میقات محرم می شود به احرام عمره و حج با هم.[1] ودر واقع جمع بین دو احرام در نظر اهل سنت قران نامیده شده؛ نه همراه بردن قربانی با خویش.

هنگامی که این حاجی به مکه وارد می شود مشغول طواف عمره می شود و هفت شوط طواف می نماید، سپس بعد از اتمام طواف نماز طواف را می خواند و بعد از آن سعی صفا و مروه را انجام می دهد و بعد از اینکه هفت شوط سعی را انجام داد اعمال عمره ی او پایان یافته است، بدون اینکه از احرام نیز خارج شود.

سپس این شخص اعمال حج را آغاز می نماید که اولین آنها انجام طواف «قدوم»[2] است، سپس اعمال حج را انجام می دهد.[3] و بعد از اتمام اعمال حج از احرام خارج می گردد.

نکته ی قابل توجه در اینجا این است که در فقه شیعه بعد از انجام عمره حاجی تقصیر می نماید و از احرام خارج می گردد، ولی در این نوع حج بر اساس فقه اهل سنت حاجی از احرام اولی که بسته است(که احرام برای عمره و حج بود) خارج نمی گردد و بعد از اتمام اعمال حج از هر دو احرام خارج می گردد.

این نوع حج به واسطه ی مشقتی که دارد در نزد حنفی مذهبان از حج تمتع و افراد افضل می باشد.

موفق باشید.


[/HR]
[1]. الفقه المیسر، علی مذهب الامام الاعظم ابی حنیفة، شفیق عبدالرحمن الندوی،ص272:«ومعناه فی الشرع: ان یحرم من المیقات بالعمرة و الحج معا».

[2]. این طواف در نزد اهل سنت مستحب است.

[3]. الفقه المیسر، علی مذهب الامام الاعظم ابی حنیفة، شفیق عبدالرحمن الندوی،ص272.

موضوع قفل شده است