فضولی

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فضولی

وقتی شخصی از مسائل شخصی من سوال می کند و من نه میخواهم دروغ بگویم نه میخواهم کسی را از آن مسئله آگاه کنم.چه باید کرد؟

راه حل اسلامی درمورد کسانی که در امور خصوصی دیگران پرس و جو می کنند چیست؟

مثلا

دیشب کجا بودی؟
فلانی با تو چه نسبتی داره؟
از فلان درس چه نمره ای گرفتی؟
بابات چکاره است؟
دعوا سر چی بود؟
برای چه کاری میخوای؟
و ...

با نام الله





کارشناس بحث: استاد سینا

خیلی راحت میتونی بگی که نمیخوام در موردش صحبت کنم مگه اینکه از اول شل گرفته باشی همه ازت توقع جواب داشته باشن اونوقت کارت یکم سخت میشه

اشاره
مثلث مقابله با افراد فضول

نويسنده: دكتر اصغر كيهاني نيا*

به نظر مي رسد بزرگترين آرزوها و آمال بشري در طول تاريخ پس از جاودانگي کشف اسرار بوده باشد. همين كشف اسرار باعث پيشرفت در زندگي هر فرد و رسيدن او به مدارج عالي مي شود.
كنجكاوي حسي است كه خداوند در وجود همه انسان ها قرار داده تا به وسيله آن با كنكاش و تحقيق در علوم مختلف سعادت دنيا و آخرت خويش را به دست بياورند و اگر اين كنجكاوي در وجود انسان ها نبود هيچ پيشرفتي در زندگي وجود نداشت و امروز ما به همان سبك انسان هاي اوليه زندگي مي كرديم. اما بايد مرزي بين كنجكاوي و فضولي قائل باشيم.
اصولاً برخي از مردم فضولند و نام اين كار را كنجكاوي مي گذارند. اين افراد معتقدند بايد از همه اتفاقات سر در بياورند و در همه كارها دخالت كرده و نظر خود را تحميل كنند. اين گونه افراد بسيار علاقه مندند كه در جريان همه امور قرار بگيرند و اگر از چيزي باخبر نباشند احساس مي كنند در زندگي با كم و كاست بزرگي مواجه هستند.
اما در برابر اين افراد كه با فضولي مي خواهند در كار همه دخالت كنند چه بايد كرد؟ در ابتدا بايد دقت داشته باشيم در برابر افرادي كه بيش از حد فضولي و يا كنجكاوي مي كنند سه راه حل كاربردي را مي توان اجرا كرد. نخست آنكه نبايد اطلاعاتي در مورد كار و يا زندگي خود به آنها بدهيم و بايد پاسخ سوال هاي مكرر و آ‍زار دهنده آنها را با بله يا خير جواب بدهيم. اما در اين ميان افرادي نيز هستند كه دوست دارند با گفتن از زندگي و يا كار خود به نوعي حسادت طرف مقابل را برانگيزند و دائماً از كار خودشان داد سخن مي دهند كه اين كار تاثير بسيار بدي در زندگي خواهد گذاشت زيرا علاوه بر اينكه اسرار زندگي را براي طرف مقابل فاش كرده ايم اين اجازه را به او داده ايم كه به راحتي در زندگي ما دخالت كند و به نوعي او خودش را صاحب حق مي داند كه درباره زندگي ما اظهارنظر كرده و حتي نظر خودش را نيز تحميل كند.
دومين راهكار اين است كه وقتي با سوالات متعدد اين فرد روبه رو شديم موضوع را عوض كنيم. به طور مثال وقتي من با افراد فضول و كساني كه مي خواهند در زندگي من دخالت كنند همكلام مي شوم بلافاصله موضوع بحث را عوض مي كنم و با پرسيدن اين سوال كه آيا شما در باغچه منزل تان سيب زميني هم مي كاريد به نوعي به او مي فهمانم كه علاقه اي به پاسخ دادن به سوال هاي او و كنكاش درباره زندگي خودم ندارم. وقتي دو يا سه بار موضوع بحث را عوض كنيم او متوجه خواهد شد نبايد به كنكاش بي موردش ادامه بدهد.
اما اگر طرف مقابل بسيار سمج بود و به كارآگاه بازي هاي خودش ادامه داد بايد با صراحت هرچه تمام به او بگوييم اين مسائل خصوصي است و نمي توانم جزئيات آن را بيان كنم. همانطور كه من در جزئيات زندگي شما دخالت نمي كنم شما هم نبايد در زندگي من دخالت كرده و درباره همه چيز اظهارنظر كنيد.
براي آنكه طرف مقابل از ما رنجيده و ناراحت نشود مي توانيم براي او مثالي بياوريم و بگوييم چند روز قبل شخصي تلاش مي كرد درباره زندگي من كنكاش كند و تلاش داشت در همه كارهاي من دخالت كند اما من به او گفتم شما به زندگي شخصي من چه كار داريد؟ اين مثال مي تواند به نوعي به طرف مقابل بفهماند كه نبايد در كار و زندگي شما دخالت كند.
*روانشناس

روزنامه ايران، شماره 5214 به تاريخ 9/8/91، صفحه 13 (ايران زندگي)

خرافه ستیز;408897 نوشت:
وقتی شخصی از مسائل شخصی من سوال می کند و من نه میخواهم دروغ بگویم نه میخواهم کسی را از آن مسئله آگاه کنم.چه باید کرد؟

راه حل اسلامی درمورد کسانی که در امور خصوصی دیگران پرس و جو می کنند چیست؟

مثلا

دیشب کجا بودی؟
فلانی با تو چه نسبتی داره؟
از فلان درس چه نمره ای گرفتی؟
بابات چکاره است؟
دعوا سر چی بود؟
برای چه کاری میخوای؟
و ...

سلام
توی تلتکست شبکه چهار ، باشگاه هم اندیشان ، "آقا امید ، مسئول باشگاه" میگفتش که وقتی یه جایی دارن غیبت میکنن شما میتونید موضوعو بپیچونید.یعنی بحثو عوض کنید.اینجوری نه اون طرف ناراحت میشه نه شما به گناه میفتید.
شما هم درمورد فضولی میتونید موضوع رو عوض کنید یا بپیچونید.یا میتونید جواب خنثی بدید.جوابی که نه دروغ باشه نه عین حقیقت.مثلا جوابای نسبی.
مثلا میگه نمره ت چند شد،میتونی بگی خوب شد بد نشد،چقد دبیره سخت سوال داده بودا و غیره...همینجوری بپیچونید تا طرف کلا سوالش یادش بره !!
نمیدونم تا چه حد این راهکار تلتکست واسه شما خوب باشه.ولی واسه من تا نود درصد جواب داده.

خرافه ستیز;408897 نوشت:
وقتی شخصی از مسائل شخصی من سوال می کند و من نه میخواهم دروغ بگویم نه میخواهم کسی را از آن مسئله آگاه کنم.چه باید کرد؟

راه حل اسلامی درمورد کسانی که در امور خصوصی دیگران پرس و جو می کنند چیست؟

مثلا

دیشب کجا بودی؟
فلانی با تو چه نسبتی داره؟
از فلان درس چه نمره ای گرفتی؟
بابات چکاره است؟
دعوا سر چی بود؟
برای چه کاری میخوای؟
و ...


[=microsoft sans serif]
آنچه که مورد پرسش قرار گرفته است در واقع از مصادیق تجسس به شمار می رود.تجسّس به معنى جستجوگرى در اعمال و امور مربوط به ديگران است که دلایل متعددی در بوجود آمدن این حالت در انسان می تواند دخیل باشد.گاهی سوءظن وگمان بد،گاهی بخل وحسد وتنگ نظری وگاهی حتی افراد، صرفا از روی عادت وبدون انگیزه در زندگی دیگران تجسس می کنند.تجسس در اسلام ممنوع است وخداوند در قرآن صراحتا ما را از این امر بازداشته است.

در آيه 12 سوره حجرات مى فرمايد:

يا اءيّها الّذين آمنوا اجتنبوا كثيرا من الظّنّ انّ بعض الظّنّ اثم و لاتجسّسوا و لايغتب بعضكم بعضا؛
اى كسانى كه ايمان آورده ايد از بسيارى از گمان ها بپرهيزيد چرا كه پاره اى از گمان ها گناه است و (در كار ديگران ) تجسّس ‍ نكنيد، و يكديگر را غيبت ننمايد...

وجود این امر در روابط مردم ،سرچشمه انواع خصومت ها مى شود، اگر اجازه داده شود هر كسى به جستجوگرى در زندگى خصوصى ديگران بپردازد، ممكن است آبروى بسيارى از افراد برود، و كينه توزى در جامعه رواج پیدا کند.البته تجسس مراتب دارد وبعضی فقط از روی کنجکاوی می خواهند نسبت به امور وکارهای روزانه دیگران با اطلاع شوند اما گروهی ممکن است به دنبال کشف اسرار دیگران ویا عیوب مردم ویا حتی اندیشه وعقاید مردم باشند بنابراین برخورد با هر گروهی باید به شکل ویژه ای باشد.خیلی وقتها تعارفات ورودرواسی های نابجا در زندگی وارتباطات ما کار را برای ما سخت می کند وحتی به همین بهانه ها گاهی واجبات خود را ترک می کنیم ویا مرتکب گناه می شویم مثلا سوالی از ما پرسیده می شود وبه خاطر خجالت کشیدن یا رودرواسی پاسخ دروغ می دهیم ویا در جریان امر به معروف ونهی از منکر باز به همین دلیل این عمل مهم را ترک می کنیم وبه همین ترتیب سایر امور...

اگر دیگران در امور ما تجسس می کنند واین تجسس مربوط به پی بردن به امور مهم زندگی ما ویا اسرار ما ویا حتی کشف عیوب ویا نوع عقیده ی ماست در این مورد برخورد جدی تر لازم است وما بدون هیچ تعارفی لازم است مودبانه وبا صراحت کامل شخص را نسبت به عمل نادرستش آگاه کنیم و عوارض وآثار سوء مادی ومعنوی این رذیله را برایش تبیین نماییم وناراحتی خود را نسبت به تجسس او در کلام ونوع رفتارمان ابراز نماییم.

اما اگر تجسس دیگران امری معمولی وعادی شده وقصد عیبجویی ویا کشف اسرار نیست وفقط مربوط به مسائل معمولی می باشد در این جا می توانید با عوض کردن بحث وموضوع او را نسبت به تجسسشش منصرف نمایید واگر این امر ادامه پیدا کرد ویا او بر دانستن اصرار ورزید می توانیم زشتی رفتار او وناراحتی خود را از این مساله بازگو کنیم وبادرخواست از او خواستار ترک این رذیله شویم.
اگر اصرارها ادامه داشت وتغییر رفتار مشاهده نشد می توانید او را نسبت به کم کردن رابطه تذکر دهید البته به شرطی که موقتی باشدو به صله ی رحم آسیبی وارد نشود .

موضوع قفل شده است