جعل حدیث

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
جعل حدیث

جعل حدیث

منابع مقاله:

علم الحدیث، مدیر شانچی، کاظم؛

باید دانست که کلیه احادیث منقوله، بصحت نپیوسته و روی دلائل و شواهدی، دست جعل در میراث نبوت و ولایت برده شده.
سید مرتضی می‏فرماید (1): همانا احادیثی که در کتب شیعه و سایر مذاهب اسلامی نقل شده متضمن انواع اشتباهات و اموری است که بطلان آن یقینی است مانند امور محال و چیزهائی که دلیل قطعی بر فساد آن داریم چون جبر و رؤیت ذات باری تعالی و قول بوجود صفات قدیمه برای خداوند و امثال آن از مطالبی که ما را ناچار بنقد احادیث می‏نماید.
محقق (در مقدمه کتاب معتبر) فرماید: قال علی (ع) قد کذب علی رسول الله علی عهده حتی قام خطیبا فقال ایها الناس قد کثرت الکذابة فمن کذب علی متعمدا فلیتبوء مقعده من النار (2).ثم‏کذب علیه من بعده.
نیز نقل می‏کند که حضرت صادق فرمود: لکل رجل منارجل یکذب علیه.برای هریک از ما (اهل بیت) مردی که بدروغ سخنی بما نسبت می‏دهد وجود دارد.
و از این رو تشخیص صحیح و سقیم حدیث، مشکل گردیده.و قهرا تناول این علم، از عهده همگان خارج گشته.
در نتیجه هر کس را نرسد که بهر منقولی اعتماد نموده، و آن را بساحت قدس نبوی و ولوی، انتساب دهد.
زیرا بصحت پیوسته که پیغمبر فرمود هر که بمن دروغ ببندد جایگاهش پر آتش گردد (3).نیز عقل، حاکم است که آنچه از قول کسی نرسیده، بوی نتوان انتساب داد، تا چه رسد که منتسب، بزرگترین امر حیاتی و اجتماعی بشر، یعنی دین باشد.و منتسب الیه‏بزرگترین شخصیت جهان بشریت، و برترین مقام تربیت و تعلیم یعنی پیشوای دین و مذهب.
اکنون باید دید که با این حکم شدید عقل و منع اکید نقل، چه کسان و چگونه احادیثی صلاحیت تدوین و نقل را دارند.
پی‏نوشت‏ها:
1ـ ان الحدیث المروی فی کتب الشیعه و کتب جمیع مخالفینا یتضمن ضروب الخطاء و صنوف الباطل من محال لا یجوز و لا یتصور و من باطل قد دل الدلیل علی بطلانه و فساده.کالتشبیه و الجبر و الرؤیة و القول بالصفات القدیمة و من هذا الذی لا یحصی او یحضر ما فی الاحادیث من الاباطیل و لهذا وجب نقد الحدیث.بنقل (تاریخ فرق اسلامی) از رساله (اجوبه طرابلسیات) سید مرتضی.
2ـ همانا دروغ گویان بر من زیاد شده‏اند بنابر این هر کس دانسته بمن دروغ ببندد، در آتش جهنم قرار خواهد گرفت.
حدیث مزبور در نهج البلاغه همین سان است که محقق نقل فرموده.ولی در صحیح بخاری چنین آمده: عن علی قال: سمعت رسول الله یقول لا تکذبوا علی فانه من کذب علی فلیبوء مقعده من النار.نیز از سلمة بن اکوع نقل شده که می‏گفت سمعت رسول الله یقول: من یقل علی مالم اقل فلیتبوء مقعده من النار (التجرید الصریح لاحادیث الجامع الصحیح ص 19) .
3ـ امام ابو بکر صیرفی در شرح (الرساله) شافعی، فرموده: این حدیث را بیش از شصت تن از صحابه، نقل کرده‏اند.
ابن جوزی در مقدمه کتاب «الموضوعات» خود، بیش از 90 طریق برای حدیث مزبور، استقصاء کرده .
حافظ یوسف بن خلیل دمشقی و ابو علی بکری، نیز بطرقی برای این حدیث برخورده‏اند.که جمعا بالغ بر صد طریق می‏گردد.
لذا ابن صلاح فرموده: در احادیث حدیثی که باین مرتبه از تواتر رسد نداریم.
علامه قاسمی (پس از نقل آنچه یاد کردیم)، فرماید: قوله: (فلیتبوء مقعده من النار) ای فلیتخذ لنفسه منزلا.یقال تبوء الدار: اذا اتخذها مسکنا.و هو امر معناه الخبر، یعنی: فان الله یبوئه.
و تعبیره بصیغة الامر.للاهانة و لذا قیل: الامر فیه للتحکم او التهدید.اذا هو ابلغ فی التغلیظ و التشدید من ان یقال مقعده فی النار، و من ثم کان ذلک کبیرة.
سپس از بعضی نقل کرده: که دروغ بر پیغمبر کفر است.و سبب آنرا استخفاف بشریعت دانسته (قواعد التحدیث ص 172) .