آشفتگی ذهنی

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آشفتگی ذهنی

سلام به تمامی دوستان عزیز
تقربیا یه یک سالی می شه که کلا هیچی برام مهم نیست هیچ چیز نمی تونه من و خوشحال یا ناراحت کنه غمگین یا شاد کنه یا منو به وجد بیاره خلاصه داغون داغون شدم زندگی برام کاملا بی معنی شده و درونم یک آشفتگی نا معلوم وجود داره.
قبلا این طوری نبودم با کوچکترین چیزی شاد یا ناراحت می شدم
وحتی در امور دینی هم ، مثلا یک روز نمازم قضا می شد اون روز برام روز مرگ بود خیلی خیلی ناراحت می شدم ولی الان اصلا
خودم فکر می کنم یکی از دلایل اصلی اون گناهانم باشه که کلا قلبم رو از نور ایمان خالی کرده ، ونشاط و از زندگی من حذف کرده
دوستان اگر می شه منو راهنمایی کنید دلیل این مشکل من چی می تونه باشه و راه حل اون چیه؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امیدوار

mohammad-p;405871 نوشت:
سلام به تمامی دوستان عزیز
تقربیا یه یک سالی می شه که کلا هیچی برام مهم نیست هیچ چیز نمی تونه من و خوشحال یا ناراحت کنه غمگین یا شاد کنه یا منو به وجد بیاره خلاصه داغون داغون شدم زندگی برام کاملا بی معنی شده و درونم یک آشفتگی نا معلوم وجود داره.
قبلا این طوری نبودم با کوچکترین چیزی شاد یا ناراحت می شدم
وحتی در امور دینی هم ، مثلا یک روز نمازم قضا می شد اون روز برام روز مرگ بود خیلی خیلی ناراحت می شدم ولی الان اصلا
خودم فکر می کنم یکی از دلایل اصلی اون گناهانم باشه که کلا قلبم رو از نور ایمان خالی کرده ، ونشاط و از زندگی من حذف کرده
دوستان اگر می شه منو راهنمایی کنید دلیل این مشکل من چی می تونه باشه و راه حل اون چیه؟

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر شما برادر ارجمند و گرامی
آنچه که به نظر می رسد این است که حضرتعالی در مقاطعی از زندگی با چالشها و یا ناکامیهایی مواجه بوده اید که همچنان مدیریت نشده باقی مانده اند و بعد از سالها، به شکل حالات مذکور که می تواند بیانگر ابتلاء شما به سطحی از افسردگی باشد، خود را نمایان ساخته است.
افسردگی علاوه بر استعداد ژنتیک، معلول سبک زندگی و نوع افکار افراد است.
نگاه سختگیرانه به خود، دیگران و زندگی
بزرگ نمایی شکستها و نادیده انگاشتن سرمایه ها و موفقیتها
زندگی در گذشته
خواب و تغذیه نامناسب
محیطهای همراه با درگیری و چالش
انزواطلبی
ارتباط ناسالم با خدای متعال
و...
از جمله مواردی هستند که زمینه بروز افسردگی را تشدید می کنند. لذا پیشنهاد می شود:
سطح روابط اجتماعی خود را با حضور در محافل مذهبی، خانوادگی و دوستانه افزایش دهید
لبخند را فراموش نکنید
تفریح و مسافرت را در برنامه خود بگنجانید
از پرخوابی و کم خوای اجتناب کنید، تمرین کنید خواب روز حذف شود، سر شب بخوابید و صبحها زودتر بیدار شوید. بعد از بیداری در یک هوای خنک پیاده روی کنید و...
حضور در دل طبیعت (کوه، جنگل، رودخانه و...) و گوش دادن به موسیقی طبیعت را غنیمت بشمرید
ورزش را به صورت منظم دنبال نمایید
به ساعت تغذیه و نوع آن توجه کنید. ( از خوردن غذاهای سودا زا مانند گوشت مرغ، گوساله و...اجتناب کنید. برای اطلاع بیشتر از کم و کیف تغذیه سالم با اطباء سنتی و عطاریهای معتبر مشورت کنید)
برای خروج از یکنواختی و روزمره گی، بسته به ذوق و استعداد خود به فعالیتهای جدید (علمی، مهارتی، ورزشی و...) مبادرت نمایید.
در ارتباط با دغدغه های خود با دیگران صحبت کنید
از توقع بیش از اندازه از خود و دیگران اجتناب نمایید و از شکستها فاجعه نسازید
در گذشته زندگی نکنید و به آینده امیدوار باشید
در کارهای خیر و کمک به دیگران پیش قدم باشید
به خدای متعال توکل داشته باشید و در انجام تکالیف همت بیشتری از خود نشان دهید.

در صورتیکه چنین حالتی ادامه داشته باشد از نزدیک و به صورت حضوری به یک روان شناس بالینی و یا متخصص اعصاب و روان مراجعه بفرمایید
برای شما برادر گرامی سلامتی و نشاط را مسئلت دارم.
و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

اميدوار;407098 نوشت:
بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت محضر شما برادر ارجمند و گرامی
آنچه که به نظر می رسد این است که حضرتعالی در مقاطعی از زندگی با چالشها و یا ناکامیهایی مواجه بوده اید که همچنان مدیریت نشده باقی مانده اند و بعد از سالها، به شکل حالات مذکور که می تواند بیانگر ابتلاء شما به سطحی از افسردگی باشد، خود را نمایان ساخته است.
افسردگی علاوه بر استعداد ژنتیک، معلول سبک زندگی و نوع افکار افراد است.
نگاه سختگیرانه به خود، دیگران و زندگی
بزرگ نمایی شکستها و نادیده انگاشتن سرمایه ها و موفقیتها
زندگی در گذشته
خواب و تغذیه نامناسب
محیطهای همراه با درگیری و چالش
انزواطلبی
ارتباط ناسالم با خدای متعال
و...
از جمله مواردی هستند که زمینه بروز افسردگی را تشدید می کنند. لذا پیشنهاد می شود:
سطح روابط اجتماعی خود را با حضور در محافل مذهبی، خانوادگی و دوستانه افزایش دهید
لبخند را فراموش نکنید
تفریح و مسافرت را در برنامه خود بگنجانید
از پرخوابی و کم خوای اجتناب کنید، تمرین کنید خواب روز حذف شود، سر شب بخوابید و صبحها زودتر بیدار شوید. بعد از بیداری در یک هوای خنک پیاده روی کنید و...
حضور در دل طبیعت (کوه، جنگل، رودخانه و...) و گوش دادن به موسیقی طبیعت را غنیمت بشمرید
ورزش را به صورت منظم دنبال نمایید
به ساعت تغذیه و نوع آن توجه کنید. ( از خوردن غذاهای سودا زا مانند گوشت مرغ، گوساله و...اجتناب کنید. برای اطلاع بیشتر از کم و کیف تغذیه سالم با اطباء سنتی و عطاریهای معتبر مشورت کنید)
برای خروج از یکنواختی و روزمره گی، بسته به ذوق و استعداد خود به فعالیتهای جدید (علمی، مهارتی، ورزشی و...) مبادرت نمایید.
در ارتباط با دغدغه های خود با دیگران صحبت کنید
از توقع بیش از اندازه از خود و دیگران اجتناب نمایید و از شکستها فاجعه نسازید
در گذشته زندگی نکنید و به آینده امیدوار باشید
در کارهای خیر و کمک به دیگران پیش قدم باشید
به خدای متعال توکل داشته باشید و در انجام تکالیف همت بیشتری از خود نشان دهید.

در صورتیکه چنین حالتی ادامه داشته باشد از نزدیک و به صورت حضوری به یک روان شناس بالینی و یا متخصص اعصاب و روان مراجعه بفرمایید
برای شما برادر گرامی سلامتی و نشاط را مسئلت دارم.
و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

سلام و عرض ادب

استاد واقعا خيلي تشخيصتون خوب بود ، منم با اجازتون دو تا کتاب به پرسشگر محترم معرفي ميکنم که خوندنشون مفيد هست:

1- آنجا که عقل حاکم است.

2- از حال بد به حال خوب.

اينها کتاب هاي شناخت درمانيه که خوشبختانه مورد تاييد هستند. اميدوارم مفيد واقع بشن.

دوستان از راهنمایی های خوبتون واقعا کمال تشکر را دارم

سلام
منم همین حالت ها رو دارم از وقتی پدرم بیکار شد و از بیشتر دوستانم دور شدم و خونمون عوض شد!!!!
چیکار باید کرد؟؟!

نکاتي براي رهايي افراد از آشفتگي هاي فکري

حل مسائل و مشکلات زندگی جزء اجتناب ناپذیر زندگی افراد می باشد. اما آنچه که بسیاری از مردم قادر به تشخیص آن نیستند اینست که نمی توانند روشی ساده و متمرکز برای غلبه بر آشفتگی فکری خود بیابند. مقاله ذیل به برخی نکات عملی برای کمک به افزایش ثمربخشی مهارت حل مسئله اشاره
می نماید:
مرحله اول : مسئله خود را بطور واضح شرح دهید: بهتر است قبل از هر کاری باور داشته باشید که هر مسئله ای راه حلی دارد و شما به کمک نیروی فکری خود قادر به رسیدن به راه حل آن هستید. کار عمده شما یافتن آن راه حل از میان آشفتگی های ذهنی خود می باشد. مسئله خود را بطور واضح و مختصر و فقط در یک جمله در بالای یک ورق سفید کاغذ بنویسید. سپس هر چیزی که درباره آن مسئله و یا امکانات حل آن می دانید، بنویسید. سعی کنید هر عامل یا مورد خاص مربوط به مسئله را به طور مجزا یادداشت کنید. توجه داشته باشید که مسئله ای که بطور واضح بیان گردیده تقریباً 50% راه حل آن پیدا شده است. با جمع آوری همه اطلاعات مربوط به مسئله و مرتب کردن آن به شکل ملموس، باعث فعال شدن قویترین ابزار حل مسئله – یعنی مغزتان – می شوید و بدین ترتیب مفاهیم جدیدی را درک می کنید و ارتباطات نویی در جهت تغییر نقشه شناختی خود ایجاد می کنید که اگر این روش را بکار نمی بردید همه آنها را درمیان آشفتگی های ذهنی خود بلااستفاده نگه می داشتید.
درباره افرادی که با مسائل یا مشکلات مشابه شما روبرو هستند، فکر کنید چه استراتژیها یا راه حل هایی برای حل مسئله خود بکار می برند؟ سپس در مورد اینکه آیا روشی از راه حلهای آنها می تواند با شرایط زندگی فعلی شما تطبیق یابد، تصمیم گیری کنید.

مرحله دوم : راه حلهای رهایی از آشفتگی ذهنی: ضمن اینکه به مرور بیان مسئله خود می پردازید و از اطلاعات موجود در این شرح بهره مند می شوید، هر فکر جدیدی که به ذهن تان می رسد، یادداشت کنید. در این مرحله به هیچوجه افکار خود را سانسور نکنید. بعدها فرصت زیادی برای ارزیابی افکار خود دارید. مهم نیست که ایده های شما چقدر دور از دسترس باشند، هر ایده ای را یادداشت کنید . هدف شما در این مرحله از فرآیند ایده پردازی، تولید تعداد زیادی فکر است.
از خود سئوال کنید که چگونه فردی متخصص در این زمینه، این مسئله را حل می کند؟ می توانید این تمرین را با جایگزینی افرادی مشهور در تاریخ علم، متفکران، مخترعان و ... که مورد احترام شما هستند به جای خود، انجام دهید. هدف شما در این تمرین بوجود آوردن چهارچوبهای ذهنی متفاوتی برای خود و توجه به ایده ها و بینش های جدید می باشد.

- مسئله تان را به بخشهای اولیه و اساسی تقسیم کنید و هر بخش را جداگانه بنویسید: شاید اجزای یک نقشه ذهنی با درک بهتر بین ارتباطات و توجه به شکل اجمالی آنها، بهتر مشخص شود. سعی کنید برای هر جز به بارش فکری در جهت حل مسئله بپردازید. وقتی که با مشکلی پیچیده یا چندجانبه مواجهید، معمولاً تکنیک «تجزیه و برش» کارساز است.

در زمینه غلبه یا رسیدن به هدف در آینده به خیالبافی و رهاسازی رویاهای خود بپردازید. سپس آن ایده ها را به شرایط فعلی انتقال دهید و مراحلی که می تواند احتمالاً شما را به حل مسئله و رسیدن به هدف هدایت کند، یادداشت نمایید.

اگر احساس کردید که جریان بارش فکری و حرکت ایده های خود در ذهن شما سریع نیست، تسلیم نشوید. به کار خود ادامه دهید تا حداقل 20 ایده یا راه حل را یادداشت کرده باشید. در بسیاری از مواقع 5 تا 10 ایده ای که اول یادداشت کرده اید، بهترین راه حل برای مسئله شما هستند و اغلب به دلیل تمرکز و تعلق خاطر بیشتر در هنگام بارش فکری، کاربردی ترند.

- نتیجه گیری : تفکر ناخودآگاه شما شبیه یک دریچه است. وقتی که با یک تصویر ناقص روبرو می شوید این ضمیر ناخودآگاه برای تکمیل تصویر ذهنی از طریق استنتاج از اطلاعات موجود، بخش گمشده را بازسازی می نماید . قوه تفکر ضمن اینکه برای حل مسئله اقدام می کند موشکافانه بخش های گمشده را در می یابد و کمبودقطعات را جایگزین می نماید.

در همین زمینه بخاطر داشته باشید که حل مسائل در واقع فرصتهای جدیدی برای بهره مندی از ایده های ذهنی و ایجاد سرمایه ذهنی برای آینده است. تمام چیزی که برای راه اندازی این سرمایه ذهنی نیاز دارید، یک مداد و یک ورقه کاغذ و محلی آرام برای جاری ساختن تفکر خلاقتان است.

تألیف : سودابه ملک پور –کارشناس ارشد روانشناسی

موضوع قفل شده است