چگونگی صحبت دو نامحرم از نظر اسلام ؟؟؟
تبهای اولیه
سلام و عرض ادب
همان طور که همه ی دوستان اطلاع دارند تو این دوره زمونه گناهی که خیلی ها درگیرش هستند . ارتباط با نامحرم هست.
ممنون میشیم اگر اساتید لطف بفرمایند و بگویند که دو تا نامحرم باید چگونه با هم صحبت کنند؟ چگونه ارتباط داشته باشند که یک موقع مثلا یک ارتباط کاری به یک ارتباط عاطفی منتهی نشه؟
خیر دنیا و آخرت نصیبتون
با سلام و عرض ادب محضر شما ؛
در ابتدا به نکته ای اشاره کنم و آن این که :
صحبت کردن با نامحرم اگر در چهارچوب اسلام و به مقدار ضرورت باشد،اشکال ندارد، لكن اگر به گونهای باشد که گاهی امروزه در جامعة ما دیده می شود و مرزها و احکام شرعی مراعات نمیشود، غير شرعي و دارای اشکالات متعدد است.
چرا که ارتباطات غیر ضروری بین دو فرد از جنس مخالف، از مناسب ترین زمینه های نفوذ شیطان است. ناخود آگاه انسان را به روابط غیر اخلاقی سوق می دهد. این گونه گفتگوها اگر در آغاز هم قصد سوء و خلاف و لغزشى در میان نباشد، در ادامه راه به مسیر نادرست مىانجامد.
لذا برای دور ماندن از این گونه مفاسد و تحت الشعاع قرار نگرفتن ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت و آمدهای خانوادگی، استاد و شاگردی، که لازمة زندگی اجتماعی هستند، قرآن براي ارتباط با جنس مخالف چندین توصیه مهم به دختران و پسران خاصه دختران دارد که به سه مورد اشاره می شود :
- رعایت حجاب :
اين مساله در چند آیه مطرح شده است. (1) البته این امر اختصاص به دختران ندارد بلکه پسران نیز موظف به رعایت آن هستند.
- رعایت حیای فردی و عفّت جمعی:
قرآن کریم، در داستان دختران شعیب می فرمايد : «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي عَلَى اسْتِحْياءٍ»(2) پس یکی از آن دو (دختران شعیب) آمد نزد او (موسی) در حالی که همراه با شرم و حیا گام بر می داشت.از این آیه، استفاده می شود که حیا برای زن و البته مرد دارای ارزش اخلاقی ویژه است. حیا به این معنا است که انسان به خاطر ترس از آلوده شدن به گناه، خود را از مظان آلودگی به گناه دور بدارد
- رعایت وقار و متانت در ارتباطات :
خداوند خطاب به زنان مي فرمايد سخن گفتنشان نبايد به گونه ای باشد که هوس آنان را بر انگیزد. «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» (3)
نيز می فرماید: «وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي»(4) در خانه خود بمانید و چون زنان دوران جاهلیت نخستین، با آرایش در میان مردم ظاهر نشوید. .
1. قصص (28) آیه 25
2. نور(24) آیه 31
3. احزاب (33) آیه 32.
4. همان، آیه 33.
ممنون میشیم اگر اساتید لطف بفرمایند و بگویند که دو تا نامحرم باید چگونه با هم صحبت کنند؟ چگونه ارتباط داشته باشند که یک موقع مثلا یک ارتباط کاری به یک ارتباط عاطفی منتهی نشه؟
با سلام و ادب
کمی سوالتون کلی هستش:
اگر دو طرف متاهل باشند که رعایت نکات استاد و اراده طرفین باید باشد.
ولی اگر طرفین مجرد باشند و در تعهد کسی دیگر نباشند در اینصورت ارتباط عاطفی عموما تحت کنترل نیست و به عبارتی عاشق شدن اختیاری نیست که مثلا به دل بگیم عاشق فلانی نشو ولی اگر عاشقی بهمانی شدی اشکالی نداره.
اتفاقا در این صورت رعایت موارد زیر باعث میشه که انسان زودتر عاشق بشه!:hamdel:
رعایت حجاب :
اين مساله در چند آیه مطرح شده است. (1) البته این امر اختصاص به دختران ندارد بلکه پسران نیز موظف به رعایت آن هستند.
رعایت حیای فردی و عفّت جمعی:
قرآن کریم، در داستان دختران شعیب می فرمايد : «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي عَلَى اسْتِحْياءٍ»(2) پس یکی از آن دو (دختران شعیب) آمد نزد او (موسی) در حالی که همراه با شرم و حیا گام بر می داشت.از این آیه، استفاده می شود که حیا برای زن و البته مرد دارای ارزش اخلاقی ویژه است. حیا به این معنا است که انسان به خاطر ترس از آلوده شدن به گناه، خود را از مظان آلودگی به گناه دور بدارد
رعایت وقار و متانت در ارتباطات :
خداوند خطاب به زنان مي فرمايد سخن گفتنشان نبايد به گونه ای باشد که هوس آنان را بر انگیزد. «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» (3)
نيز می فرماید: «وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي»(4) در خانه خود بمانید و چون زنان دوران جاهلیت نخستین، با آرایش در میان مردم ظاهر نشوید. .
ولی اگر آن چیزی که شاید مد نظر شما بوده "جلوگیری از فساده" و نه "عاشق شدن"، در اینصورت چه متاهل و چه مجرد , راهکار فوق ضروری است.
موفق باشید.
ولی اگر طرفین مجرد باشند و در تعهد کسی دیگر نباشند در اینصورت ارتباط عاطفی عموما تحت کنترل نیست و به عبارتی عاشق شدن اختیاری نیست که مثلا به دل بگیم عاشق فلانی نشو ولی اگر عاشقی بهمانی شدی اشکالی نداره.
اتفاقا در این صورت رعایت موارد زیر باعث میشه که انسان زودتر عاشق بشه!
پس میشه بفرمائید برای افراد مجرد برای جلوگیری از" عاشق شدن "و همچنین" جلوگیری از مفسده "چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
[=Georgia]با سلام و ادب
کمی سوالتون کلی هستش:
اگر دو طرف متاهل باشند که رعایت نکات استاد و اراده طرفین باید باشد.
ولی اگر طرفین مجرد باشند و در تعهد کسی دیگر نباشند در اینصورت ارتباط عاطفی عموما تحت کنترل نیست و به عبارتی عاشق شدن اختیاری نیست که مثلا به دل بگیم عاشق فلانی نشو ولی اگر عاشقی بهمانی شدی اشکالی نداره.
اتفاقا در این صورت رعایت موارد زیر باعث میشه که انسان زودتر عاشق بشه!
ضمن عرض خیر مقدم به همکار گرامی جناب نسیم رحمت و با تشکر از ایشان بابت این جواب کامل.
بنده در پستی در پی بهانه ای جهت عرض خیر مقدم گویی به ایشان بودم که این تاپیک را مناسب دیدم
با اجازه از دوست گرامی ام جناب نسیم رحمت این نکته را نیز بنده در ذیل فرمایش آقای hamid40 اضافه کنم که مجرد و متاهل هر دو در آستانه پرتگاه خطر ناشی از ارتباط با نامحرم هستند و نفس تاهل یا تجرد تاثیر چندانی در فراهم شدن خطر روابط عاطفی فیمابینشان ندارد و نمیتوان این تاهل و تجرد را مرز ممیز بین نجات و سقوط در حرام دانست. چه بسا افراد متاهلی که حریص و سواستفاده گر باشند و چه بسا افراد مجردی که در این نوع روابط خویشتن دارترند. نمونه بارز این دومی هم بسیاری از همکاران محترم افتخاری همین سایت هستند که در رابطه ای کاملا سالم و به دور از روابط احساسی و عاطفی درصدد تعامل و افزایش بار علمی و معنوی خود هستند. البته نباید این واقعیت را نیز نادیده گرفت که افراد مجرد به دلیل عدم تعهد و وابستگی شرعی بیشتر در خطر بروز این نوع روابط احساسی هستند.
پس میشه بفرمائید برای افراد مجرد برای جلوگیری از" عاشق شدن "و همچنین" جلوگیری از مفسده "چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
سلام علیکم
فکر کنم در پیام قبلی به هر دو پرداختم و تکرار می کنم:
عاشق شدن اختیاری نیست ولی جلوگیری از مفسده نه تنها اختیاری بلکه واجب است و راهکارهاش را قبلا دیدید.
در ضمن چرا به عشق مثل یک "تابو" نگاه می کنید؟
چه چیزی زیباتر و بهتر از "عشق"است؟
مگر اساس خلقت عشق نیست؟
"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق."
اصلا مگر زندگی بدون عشق معنا دارد؟ حالا چه عشق به یک دختر (نه هوی و هوس) یا به همه مخلوقات (توجه شود که منظورم از عشق ، مفسده و بی بندو باری نیست).
چه اشکالی دارد که یک مجرد در محل کار یا دانشگاه عاشق یک جنس مخالف شود و آن عشق خشت اول یک زندگی گردد؟
حتما باید اولین بار در جلسه خواستگاری طرف را دید؟ یا حتما نباید عشق وارد انتخاب گردد؟(فقط باید مراقب بود که انتخاب همسر فقط بر اساس احساس نباشد و باید عاقلانه عمل کرد)
من که قبول ندارم و معتقدم که زیباترین و بهترین خاطره هر شخص در زندگیش عشق پاکی است که مخصوصا در جوانی انسان به آن مبتلا می گردد و چه بسا آن عشق به شکست منجر گردد ولی باز به نظرم زخم آن عشق که تا پایان عمر بر قلب عاشق می ماند باز شیرین است.
چه بسا افراد متاهلی که حریص و سواستفاده گر باشند و چه بسا افراد مجردی که در این نوع روابط خویشتن دارترند. نمونه بارز این دومی هم بسیاری از همکاران محترم افتخاری همین سایت هستند که در رابطه ای کاملا سالم و به دور از روابط احساسی و عاطفی درصدد تعامل و افزایش بار علمی و معنوی خود هستند. البته نباید این واقعیت را نیز نادیده گرفت که افراد مجرد به دلیل عدم تعهد و وابستگی شرعی بیشتر در خطر بروز این نوع روابط احساسی هستند.
چرا فکر می کنید که عاشق شدن یک خطر است؟
واقعا تعجب می کنم از شما که کارشناس هستید؟
مثلا اگر دو مجرد که در جستجوی یک کیس مناسب برای ازدواج هستند (حالا چه کاربر و چه کارشناس و یا حتی بین کاربر و کارشناس) اگر یک ارتباط عاشقانه پیش بیاد و منجر به ازدواج بشه گناهی مرتکب شده اند؟ کجای دین چنین چیزی گفته؟
اتفاقا من فکر کنم این برای سایت خیلی هم خوب باشه .
موفق باشید.
سلام علیکم
همانطور که کارشناسان عزیز فرمودن: ابتدا رعایت حجاب است بنده هم در پی تکمیل بیانات بزرگواران تاپیکی ایجاد نمودم!
قرآن سه توصيه مهم به خانم ها دارد:
نخستين توصيه، رعايت حجاب است كه در چند آيه مطرح شده است . و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها و ليضربن بخمورهن علي جيوبهن و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن او ابائهن او اباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بني اخوانهن او بني اخواتهن او نسائهن او ما ملكت ايمانهن او التابعين غير اولي الاربة من الرجال او الطفل الذين لم يظهروا علي عورات النساء و لا يضربن بارجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن و توبوا الي الله جميعا ايها المؤمنون لعلكم تفلحون (1)
و به زنان مؤمن بگو: چشمهايشان را فرو اندازند و دامنهايشان را حفظ كنند و زينتهاشان را جز آنچه ظاهر است، در ديد ديگران آشكار نسازند. سينه و بر و دوش خود را با مقنعه بپوشانند و زينتهاشان را جز براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهر هاشان يا پسرانشان يا پسر شوهرانشان يا برادرشان يا پسر برادرانشان يا خواهرانشان يا زنانشان (زنان مسلمان) يا كنيزهاشان يا مرداني كه از تبعه خانواده و بي رغبت به زن هستند. يا كودكي كه هنوز بر عورت و محارم زنان آگاه نيست (آري زينتهاشان را جز براي اينان كه نام برديم) آشكار نسازند و پاهاشان را طوري به زمين نزنند كه خلخال و زيورهاي پنهانشان معلوم شود. و همگي به درگاه خدا توبه كنيد. اي مؤمنين، باشد كه رستگار شويد.
دومين توصيه به خانم ها اين است كه با مرد اجنبي، كمتر اختلاط داشته باشند. البته اگر زن با رعايت حدود حجاب شرعي در بازار رفت و آمد كرد، از نظر قانوني، قابل تعقيب نيست، مگر اين كه به فساد و فحشا كشيده شود؛ اما از نظر اخلاقي، زن مسلمان، موظف است خود را از مرد اجنبي دور نگهدارد و سعي كند كه كارش در محيط خانه باشد.البته گاهي ممكن است شرايط خاصي پيش آيد و مصالح اجتماعي و سياسي، اقتضاي شركت زنان در اجتماعات داشته باشد كه در اين صورت نيز تا آنجا كه ممكن است، بايد اجتماعات زنها جداي از مردها باشد؛ زيرا اختلاط زن و مرد اجنبي، به ويژه اگر زن آرايش كرده باشد، از نظر اسلام، داراي ارزش اخلاقي منفي است. خداوند در اين باره مي فرمايد: وقرن في بيوتكن و لا تبرجن تبرج الجاهليه الاولي (2) در خانه خود بمانيد و چون زنان دوران جاهليت نخستين، با آرايش در ميان مردم ظاهر نشويد.
سومين توصيه به خانم ها، رعايت حياء است. حيا به اين معنا است كه انسان به خاطر ترس از آلوده شدن به گناه، خود را از مظان آلودگي به گناه دور بدارد. بنا بر اين، هر گونه كم رويي يا ضعف نفس را نمي توان حيا ناميد. قرآن كريم، در داستان دختران شعيب مي گويد: فجائته احداهما تمشي علي استحياء (3) پس يكي از آن دو (دختران شعيب) آمد نزد او (موسي) در حالي كه همراه با شرم و حيا گام بر مي داشت.از اين آيه، استفاده مي شود كه حيا براي زن، داراي ارزش اخلاقي ويژه است.
توصيه چهارم به خانم ها آن است كه در هنگام سخن گفتن با مردان، وقار و متانت را رعايت كنند و كيفيت سخن گفتنشان به گونه اي نباشد كه هوس آنان را بر انگيزد. خداوند در اين باره مي فرمايد: فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض و قلن قولا معروفا (4)پس در گفتار خود، آن چنان با نرمي و لطافت سخن نگوييد تا آنان كه دل بيماري دارند، در شما طمع نكنند.
البته اين، توصيه اي به همسران پيامبر است؛ اما مسلماً يك توصيه اخلاقي است كه رعايت آن براي هر زن مسلمان رجحان اخلاقي دارد.
اگر صحبت زن با نامحرم و يا صداي زن معمولي باشد و با لذت و شهوت همراه نباشد, اشكالي ندارد, اما اگر با لذت و شهوت توأم باشد, هم صحبت زن حرام مي شود و هم استماع صداي او حرام است . امام خميني ره مي فرمايد:بنابر اقوي شنيدن صداي زن نامحرم جايز است , در صورتي كه به قصد لذت وشهوت نباشد.(5) ايشان مي افزايد: صحبت كردن بانوان با مرد نامحرم و رساندن صدايشان به مردان بيگانه , در صورتي كه ترس از فتنه و فساد نباشد جايزاست ... البته اگر گفت و گو و صحبت كردن زنان با مردان , با كيفيت تهييج كننده باشد, حرام است , مانند نازك كردن صوت و نرم كردن كلام و زيبا ساختن صدابه گونه اي كه شخص بيماردل را به طمع اندازد.(6)
______________
1. نور(24)آيه 31.
2. احزاب(33) آيه 33.
3.: قصص(28)آيه 25.
4.: احزاب(33) آيه 32.
5.امام خميني , تحرير الوسيله , ج 2 ص 245.
6.همان .
با سلام و ادب
کمی سوالتون کلی هستش:
اگر دو طرف متاهل باشند که رعایت نکات استاد و اراده طرفین باید باشد.
ولی اگر طرفین مجرد باشند و در تعهد کسی دیگر نباشند در اینصورت ارتباط عاطفی عموما تحت کنترل نیست و به عبارتی عاشق شدن اختیاری نیست که مثلا به دل بگیم عاشق فلانی نشو ولی اگر عاشقی بهمانی شدی اشکالی نداره.
اتفاقا در این صورت رعایت موارد زیر باعث میشه که انسان زودتر عاشق بشه!:hamdel:ولی اگر آن چیزی که شاید مد نظر شما بوده "جلوگیری از فساده" و نه "عاشق شدن"، در اینصورت چه متاهل و چه مجرد , راهکار فوق ضروری است.
موفق باشید.
با تشکر از مشارکت شما در بحث؛
دوست عزیز ؛
عشق به جنس مخالف تا هنگامی که در حد احساس قلبی است و منجر به ابراز و روابط نامشروع نشده است، و عشق تا جایی به دل و قلب مربوط می شود ، امر طبیعی است ، اما وقتی به مرحله عملی کشیده شود ، اسلام برای آن محدودیت معتقد است. اما از طرف دیگر احساس عشق حتی در مرحله قلبی می تواند نتایج و اثار منفی ، مانند پریشانی خاطر ، افسردگی ، اشتغال فکری و ذهنی و اتلاف وقت و سرمایه و باز ماندن از درس و کارهای مفید دیگر شود.
گاهی از مرتبه درونی بیرون آمده و به اظهار عشق و پس از اظهار عشق، روابط دیگری شکل میگیرد. متأسفانه از مسیر معیّن، خارج میگردد و مراحل بعدی قابل کنترل نیست.
بسیاری از دوستیهای دختران و پسران در جامعه ما، دارای کارکرد روانی اجتماعی است، یعنی دختران و پسرانی که برای خود دوستی انتخاب میکنند، به دنبال یافتن یک پایگاه روانی و اجتماعی مطمئن هستند، ولی با این کارکرد نمیتوان استمرار دوستیها را تضمین کرد. اطمینان خاطری که دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود، جستجو میکنند، زیاد طول نمیکشد و آنان پی میبرند که این اطمینان خاطر، به قیمت از دست دادن بسیاری از اطمینان خاطرهای دیگر به دست آمده است.(1)
گاهی نیز به واسطه افسردگی ها و عوامل روانی ایجاد می شود که نیاز به درمان از راه روان درمانی دارد.
بنابر این لازم است هر گونه اظهار عشق در چهارچوب خاصی که شرع معیّن نموده،صورت گیرد و آن چهار چوب خاص، ازدواج است. پس اظهار عشق و دوستی در این چارچوب و برای همسر _ بعد از ازدواج _ ، نه تنها عیب نیست، بلکه بسیار پسندیده و مطلوب است.
پینوشتها:
1ـ دکتر احمدی، روابط دختر و پسر در ایران، ص 118.
چه اشکالی دارد که یک مجرد در محل کار یا دانشگاه عاشق یک جنس مخالف شود و آن عشق خشت اول یک زندگی گردد؟
حتما باید اولین بار در جلسه خواستگاری طرف را دید؟ یا حتما نباید عشق وارد انتخاب گردد؟(فقط باید مراقب بود که انتخاب همسر فقط بر اساس احساس نباشد و باید عاقلانه عمل کرد)
من که قبول ندارم و معتقدم که زیباترین و بهترین خاطره هر شخص در زندگیش عشق پاکی است که مخصوصا در جوانی انسان به آن مبتلا می گردد و چه بسا آن عشق به شکست منجر گردد ولی باز به نظرم زخم آن عشق که تا پایان عمر بر قلب عاشق می ماند باز شیرین است.
چرا فکر می کنید که عاشق شدن یک خطر است؟
موفق باشید.
برادر بزرگوار؛
پاسخ این فرمایشات حضرتعالی با دقت در تاپیک قبلی روشن می شود. با دقت تاپیک های قبل را مطالعه بفرمایید و منصفانه قضاوت بفرمایید.
سلام هنگام حرف زدن با نامحرم باید سرمون را پایین بگیریم؟؟تا باعث گناه نشه؟؟
سلام بر mahan و سپاس از مشارکت در بحث؛
پائین انداختن سر به هنگام صحبت با نامحرم و یا تغییر زاویه دید در هنگام مواجهه با نامحرم، و به عبارت کامل ترکنترل چشم از گناه یکی از راهکارهای فرار از گناه است.
اگر انسان بداند کنترل نگاه چه آثار و برکاتی دارد، قطعاً بر ادامه آن تشویق خواهد شد. آثار و فوائدی که بر چشم پوشی مترتب است، عبارتند از:
الف) راحتی دل:
کسی که چشمش را فرو بندد، دلش را آرام کرده است.
با چشم چرانی انسان احساس آرامش نمیکند، زیرا احساسات و غرایز شهوانی تمام ناشدنی و سیریناپذیر است و نفس اماره انسان را به بدی و زشتی هر چه بیشتر وادار میکند.
امام علی(ع) میفرماید: «کسی که چشم فرو بندد، دلش را صفا داده است».(2)
ب) شیرینی عبادت را حس کردن :
پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «مسلمانی چشم خود را از زن نامحرم فرو نمیبندد مگر آن که خداوند شیرینی عبادتش را در دل او ایجاد میکند».(4)
پینوشتها :
1. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، ج 4، ص 3289.
2. همان، ج101، ص 3292.
[=Georgia]
ضمن عرض خیر مقدم به همکار گرامی جناب نسیم رحمت و با تشکر از ایشان بابت این جواب کامل.
بنده در پستی در پی بهانه ای جهت عرض خیر مقدم گویی به ایشان بودم که این تاپیک را مناسب دیدم
با اجازه از دوست گرامی ام جناب نسیم رحمت این نکته را نیز بنده در ذیل فرمایش آقای hamid40 اضافه کنم که مجرد و متاهل هر دو در آستانه پرتگاه خطر ناشی از ارتباط با نامحرم هستند و نفس تاهل یا تجرد تاثیر چندانی در فراهم شدن خطر روابط عاطفی فیمابینشان ندارد و نمیتوان این تاهل و تجرد را مرز ممیز بین نجات و سقوط در حرام دانست. چه بسا افراد متاهلی که حریص و سواستفاده گر باشند و چه بسا افراد مجردی که در این نوع روابط خویشتن دارترند. نمونه بارز این دومی هم بسیاری از همکاران محترم افتخاری همین سایت هستند که در رابطه ای کاملا سالم و به دور از روابط احساسی و عاطفی درصدد تعامل و افزایش بار علمی و معنوی خود هستند. البته نباید این واقعیت را نیز نادیده گرفت که افراد مجرد به دلیل عدم تعهد و وابستگی شرعی بیشتر در خطر بروز این نوع روابط احساسی هستند.
با سلام و عرض ادب محضر استاد محترم
در مقام سپاس و پاسخ به ابراز لطف حضرتعالی و تشکر از حضور به جا و مشارکت در این تاپیک به یک جمله بسنده می کنم: " مرحبا بناصرنا ":Gol:
[=Calibri]5) [="]و از بکار بردن کلمات احساسی چون خواهر مهربونم خواهر گلم و برادر خوبم و ... به طور جدی پرهیز شود[="].
[=Calibri]6) [="]در کل ارتباط ها نباید کلمات را تخصیص کرد . به این معنا که مثلا نگویم شما مراحم هستین . وقتی کلمه ی شما اول جمله آورده شود باعث احساسی شدن طرف مقابل مخصوصا دختر خانوم میشود.
چگونگی صحبت دو نامحرم از نظر اسلام
دو نفر نامحرم باید چگونه با هم صحبت کنند؟ چگونه ارتباط داشته باشند که یک موقع مثلا یک ارتباط کاری به یک ارتباط عاطفی منتهی نشه؟
با سلام و عرض ادب محضر شما ؛
در ابتدا به نکته ای اشاره کنم و آن این که :
صحبت کردن با نامحرم اگر در چهارچوب اسلام و به مقدار ضرورت باشد،اشکال ندارد، لكن اگر به گونهای باشد که گاهی امروزه در جامعة ما دیده می شود و مرزها و احکام شرعی مراعات نمیشود، غير شرعي و دارای اشکالات متعدد است.
چرا که ارتباطات غیر ضروری بین دو فرد از جنس مخالف، از مناسب ترین زمینه های نفوذ شیطان است. ناخود آگاه انسان را به روابط غیر اخلاقی سوق می دهد. این گونه گفتگوها اگر در آغاز هم قصد سوء و خلاف و لغزشى در میان نباشد، در ادامه راه به مسیر نادرست مىانجامد.
لذا برای دور ماندن از این گونه مفاسد و تحت الشعاع قرار نگرفتن ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت و آمدهای خانوادگی، استاد و شاگردی، که لازمة زندگی اجتماعی هستند، قرآن براي ارتباط با جنس مخالف چندین توصیه مهم به دختران و پسران خاصه دختران دارد که به سه مورد اشاره می شود :
1. رعایت حجاب :
اين مساله در چند آیه مطرح شده است. (1) البته این امر اختصاص به دختران ندارد بلکه پسران نیز موظف به رعایت آن هستند.
2. رعایت حیای فردی و عفّت جمعی:
قرآن کریم، در داستان دختران شعیب می فرمايد : «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي عَلَى اسْتِحْياءٍ»(2) پس یکی از آن دو (دختران شعیب) آمد نزد او (موسی) در حالی که همراه با شرم و حیا گام بر می داشت.از این آیه، استفاده می شود که حیا برای زن و البته مرد دارای ارزش اخلاقی ویژه است. حیا به این معنا است که انسان به خاطر ترس از آلوده شدن به گناه، خود را از مظان آلودگی به گناه دور بدارد
3. رعایت وقار و متانت در ارتباطات :
خداوند خطاب به زنان مي فرمايد سخن گفتنشان نبايد به گونه ای باشد که هوس آنان را بر انگیزد. «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» (3)
نيز می فرماید: «وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي»(4) در خانه خود بمانید و چون زنان دوران جاهلیت نخستین، با آرایش در میان مردم ظاهر نشوید. .
ممکن است کسی بگوید :
اگر طرفین مجرد باشند و در تعهد کسی دیگر نباشند در اینصورت ارتباط عاطفی عموما تحت کنترل نیست و به عبارتی عاشق شدن اختیاری نیست که مثلا به دل بگیم عاشق فلانی نشو ولی اگر عاشقی بهمانی شدی اشکالی نداره.
در پاسخ به این سخن می گوییم:
عشق به جنس مخالف تا هنگامی که در حد احساس قلبی است و منجر به ابراز و روابط نامشروع نشده است، و عشق تا جایی به دل و قلب مربوط می شود ، امر طبیعی است ، اما وقتی به مرحله عملی کشیده شود ، اسلام برای آن محدودیت معتقد است. اما از طرف دیگر احساس عشق حتی در مرحله قلبی می تواند نتایج و اثار منفی ، مانند پریشانی خاطر ، افسردگی ، اشتغال فکری و ذهنی و اتلاف وقت و سرمایه و باز ماندن از درس و کارهای مفید دیگر شود.
گاهی از مرتبه درونی بیرون آمده و به اظهار عشق و پس از اظهار عشق، روابط دیگری شکل میگیرد. متأسفانه از مسیر معیّن، خارج میگردد و مراحل بعدی قابل کنترل نیست.
بسیاری از دوستیهای دختران و پسران در جامعه ما، دارای کارکرد روانی اجتماعی است، یعنی دختران و پسرانی که برای خود دوستی انتخاب میکنند، به دنبال یافتن یک پایگاه روانی و اجتماعی مطمئن هستند، ولی با این کارکرد نمیتوان استمرار دوستیها را تضمین کرد. اطمینان خاطری که دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود، جستجو میکنند، زیاد طول نمیکشد و آنان پی میبرند که این اطمینان خاطر، به قیمت از دست دادن بسیاری از اطمینان خاطرهای دیگر به دست آمده است.(5)
گاهی نیز به واسطه افسردگی ها و عوامل روانی ایجاد می شود که نیاز به درمان از راه روان درمانی دارد.
بنابر این لازم است هر گونه اظهار عشق در چهارچوب خاصی که شرع معیّن نموده،صورت گیرد و آن چهار چوب خاص، ازدواج است. پس اظهار عشق و دوستی در این چارچوب و برای همسر _ بعد از ازدواج _ ، نه تنها عیب نیست، بلکه بسیار پسندیده و مطلوب است.
پی نوشت ها:
1. قصص (28) آیه 25
2. نور(24) آیه 31
3. احزاب (33) آیه 32.
4. همان، آیه 33
5. دکتر احمدی، روابط دختر و پسر در ایران، ص 118.