پیامبر یا امام؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیامبر یا امام؟

سلام

لطفا پیامبر و امام را به صورب جداگانه تعریف کرده و از لحاظ درجه نزد حضرت حق مقایسه نمایید.

جمله ی "درجه ی ائمه ی اطهار از تمامی پیامبران جز حضرت محمد (ص) بالا تر است" تا چه حد صحت دارد؟
:Gol:

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد اندیشمند

با سلام خدمت شما کاربر گرامی

واژه «نبوت» ‌در لغت به معنای پیامبری، و واژه «نبی» به معنای پیامبر است. بنابر قول مشهور، ریشه این دو واژه، كلمه «نبأ» به معنای خبر است، و یا به گفته راغب اصفهانی، خصوص خبرهایی است كه از نوعی اهمیت برخوردارند. یعنی خبرهایی كه فایده‎ای بزرگ دارند، و از آن‎ها علم یا ظن غالب حاصل می‎شود.[1]
و این ویژگی در مسئله نبوت موجود است؛ زیرا خبرهایی كه پیامبران الهی ـ علیهم السلام ـ به بشر ابلاغ می‎كنند، از عالی‎ترین اهمیت برخوردارند، زیرا كه سعادت و شقاوت بشر با نوع برخورد انسان با خبرهای پیامبران رقم می‎خورد. بر این اساس، پیامبر در اصطلاح شرع به كسی گفته می‎شود كه خبرهای مهم آسمانی را به بشر ابلاغ می‎كند.

واژه «امامت» در لغت به معنای رهبری و پیشوایی، و «امام» به معنای مقتدا و پیشواست، خواه انسان باشد،‌یا چیز دیگر، چنان‌كه ابن فارس گفته است: «امام، كسی است كه در كارها به او اقتدا می‎شود، و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ امام ائمه، و خلیفه، امام رعیت، و قرآن، امام مسلمان است[2]

تعریف امام
امامت، رهبری عمومی دینی است كه در برگیرنده ترغیب مردم به آن چه مایه حفظ مصالح دینی و دنیوی آن‎ها، و بازداشتن آنان از آن چه مایه زیان آن‎ها است، می‎باشد.[3]
امامت، رهبری و بالاصاله در امور دین است.[4]

توضیحات
1. مقصود از قید «بالاصاله» در تعریف دوم، احتراز از رهبری به نیابت از امام است،‌مانند نواب خاصه و عامه امام عصر(عج) .
2. مقصود از «امور دینی» این نیست كه وظیفه امام منحصر در اداره امور دینی مردم است، و هیچ‌گونه مسؤولیتی نسبت به امور دنیوی ندارد، بلكه مراد این است كه امور دنیوی، منهای جنبه‎های اخلاقی و دینی آن‎ها، از شؤون امامت نیست. مثلاً قضاوت در این‌كه كدام اثر هنری برجسته‎ترین آثار هنری است، ‌از وظایف ویژه امام به شمار نمی‎رود، هر چند امام می‎تواند واجد چنین مهارت علمی باشد، و احیاناً برجسته‎ترین هنرمند را نیز معرفی كند، ولی این كار را به عنوان یك صاحب نظر و هنرشناس انجام می‎دهد، نه به عنوان امام».[5]
3. وجه این‌كه در تعاریف علمای اهل سنت بر مسئله خلافت و جانشینی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تأكید شده، و در تعاریف علمای شیعه قید «بالاصاله» آمده، ‌این است كه علمای شیعه در عین این‌كه امام را خلیفه و جانشین پیامبر می‎دانند، او را خلیفه الهی و منصوب از جانب خداوند می‎دانند، ولی علمای اهل سنت امام را برگزیده از جانب مردم به عنوان جانشینی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‎دانند، نه خلیفه خداوند، چنان‌كه در بحث‎های آینده توضیح داده خواهد شد.
4. خلافت و امامت دو عنوان برای یك حقیقت می‎باشند كه هر یك ناظر به جنبه خاصی از آن است، خلافت ناظر به جنبه ارتباط آن با خدا و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامت ناظر به جنبه ارتباط آن با امت اسلامی، ‌یعنی قیادت و رهبری آن‎ها است، بدین جهت در روایات و نیز كلمات متكلمان اسلامی هر دو تعبیر به كار رفته است.

امامت در قرآن جايگاه رفيع و بلندى دارد. از قرآن به دست مى‏آيد كه مقام امامت بالاتر از نبوت است. زيرا خداوند حضرت ابراهيم را پس از آن كه داراى مقام نبوت و رسالت بود مورد آزمون‏هاى ويژه‏اى قرار داد و چون در همه آنها فراز آمد او را به امامت برگزيد. «

وَ إِذِ ابْتَلي إِبْرَهِيمَ رَبُّهُ بِكلِمَتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِني جَاعِلُك لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظلِمِينَ‏[6]
و چون پروردگار ابراهيم ، وي را با صحنه‏ هائي بيازمود و او بحد كامل آن امتحانات را انجام بداد ، بوي گفت : من تو را امام خواهم كرد ابراهيم گفت : از ذريه‏ ام نيز كساني را بامامت برسان فرمود عهد من بستمگران نمي‏رسد

از اين آيه استفاده مى‏شود كه مقام «امامت الهى» و پيشوايى جامعه و رهبرى امّت، در مرتبه‏اى فوق مرتبه نبوّت و رسالت قرار دارد؛ زيرا به گواهى سخن قرآن، در عين حال كه حضرت ابراهيم به مقام نبوّت و رسالت نائل گشته بود، مى‏بايست امتحانات طاقت‏فرسايى را پشت سر بگذارد و پس از رستگارى در آن آزمايش‏ها، مقام امامت به وى ارزانى شود و جهت اين مسأله نيز روشن است؛ زيرا مقام امامت الهى، علاوه بر وظيفه اخذ وحى و ابلاغ رسالت، سرپرستى جامعه و رهبرى امّت و اداره صحيح شؤون مردم در مسير رساندن آنان به اوج كمال و سعادت را نيز، دربرمى‏گيرد و طبيعى است كه چنين مقامى، از حساسيت و عظمت ويژه‏اى برخوردار باشد كه دست يافتن به آن، بدون پشت سرنهادن آزمايش‏هاى جانكاه و پى در پى، امكان‏پذير نيست.[7]

از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده كه فرمود: خداي تبارك و تعالي ابراهيم را بنده خود برگزيد پيش از آن كه پيامبر شود، و او را پيامبر نمود پيش از آن كه رسول شود. و او را رسول خود ساخت پيش از آن كه خليل شود، و او را دوست گرفت پيش از آن كه او را امام قرار دهد، چون همه اين مقامات و مراتب را فراهم آورد فرمود: «اني جاعلك للناس اماما» من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، اين مقام براي ابراهيم بزرگ جلوه كرد عرض نمود: از فرزندام هم به امامت مي رسند؟ خدا فرمود: پيمان من به ستمكاران نمي رسد. شخص غير خردمند نمي تواند پيشواي افراد پرهيزكار و عاقل قرار گيرد و ظالم از نظر خدا، كم خرد است و او نمي تواند در رأس امتي باشد كه در بين آنان افراد متّقي و وارسته وجود دارند.[8]

امام هدايت كننده‏اى است كه با امرى ملكوتى كه در اختيار دارد هدايت مى‏كند، پس امامت از نظر باطن يك نحوه ولايتى است كه امام در اعمال مردم دارد، و هدايتش چون هدايت انبياء و رسولان و مؤمنين صرف راهنمايى از طريق نصيحت و موعظه حسنه و بالأخره صرف آدرس دادن نيست، بلكه هدايت امام دست خلق گرفتن و براه حق رساندن است.

قرآن كريم كه هدايت امام را هدايت بامر خدا، يعنى ايجاد هدايت دانسته، در باره هدايت انبياء و رسل و مؤمنين و اينكه هدايت آنان صرف نشان دادن راه سعادت و شقاوت است، مى‏فرمايد: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ، إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ، فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ، هيچ رسولى نفرستاديم مگر بزبان قومش تا برايشان بيان كند و سپس خداوند هر كه را بخواهد هدايت، و هر كه را بخواهد گمراه كند.) [9][10]

ادامه دارد....

سلام علیکم
در روایات فرق هایی برای امامان (ع) و پیغمبر اکرم (ص) بیان شده است که ما به جهت اختصار فقط اجمالی از آن را گزارش می کنیم!
فرق اول: از اخبار استفاده می‏شود که امام تشریع کننده نیست. احکام و قوانین شریعت و حلال و حرام به او وحی نمی‏شود. بلکه احکام و قوانین دین بطور کامل بر پیغمبر اکرم نازل شده و آن حضرت هم بعض آنها را که لازم بوده در اختیار مسلمانان قرار داده امّا همه آنها را بطور کلی تعلیم علی بن ابی طالب(ع) نمود. حضرت علی هم تمامی آنها را کتبی و شفاهی در اختیار امام بعد از خودش قرار داد. و به همین کیفیت از هر امامی به امام دیگر انتقال یافت تا کنون که در اختیار امام دوازدهم می‏باشد.
فرق دوم: پیغمبر رسما با عالم غیب تماس می‏گیرد و فرشته وحی را مشاهده می‏نماید و ملکوت جهان هستی را رؤیت می‏کند لیکن ارتباط امام به چنین مرتبه نیست . امام فرشته را مشاهده نمی‏کند، بلکه مطالب در دلش القا می‏شود، یا صدای فرشته وحی به گوشش می‏رسد، و بدینوسیله حقائق و واقعیات را درک می‏کند.
فرق سوم: پیغمبران مستقیما با جهان غیب تماس می‏گرفتند و حقائق را دریافت می‏نمودند، و در این باره، به تأیید و راهنمایی دیگران نیازی نداشتند، لیکن ائمه اطهار به تأییدات و تقویت و راهنمایی پیغمبر احتیاج داشتند [1] .
__________________
[1] .نک: بررسی مسائل کلی امامت، امینی، ابراهیم؛ ص 237 - 241.

بی نام و نشان;403621 نوشت:
لطفا پیامبر و امام را به صورب جداگانه تعریف کرده و از لحاظ درجه نزد حضرت حق مقایسه نمایید.

جمله ی "درجه ی ائمه ی اطهار از تمامی پیامبران جز حضرت محمد (ص) بالا تر است" تا چه حد صحت دارد؟


سلام
پیامبر و امام دین همان پیامبر هیچ تفاوتی ندارند مگر در دریافت و ابلاغ وحی تشریعی
دلیلش هم آنستکه تمام مسوولیتها و وظایف پیامبر را جانشین الهی او یعنی امام نیز بر عهده دارد پس باید در مرتبه و درجه او بجز مورد استثنا شده باشد
بر این اساس همه ائمه اطهار علیهم السلام به تبع پیامبر خاتم ص که برتر از سایر انبیاست از آنها برترند و این جمله صحیح است
والله الموفق

اندیشمند;406395 نوشت:
امامت در قرآن جايگاه رفيع و بلندى دارد. از قرآن به دست مى‏آيد كه مقام امامت بالاتر از نبوت است. زيرا خداوند حضرت ابراهيم را پس از آن كه داراى مقام نبوت و رسالت بود مورد آزمون‏هاى ويژه‏اى قرار داد و چون در همه آنها فراز آمد او را به امامت برگزيد. «

وَ إِذِ ابْتَلي إِبْرَهِيمَ رَبُّهُ بِكلِمَتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِني جَاعِلُك لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظلِمِينَ‏[6]
و چون پروردگار ابراهيم ، وي را با صحنه‏ هائي بيازمود و او بحد كامل آن امتحانات را انجام بداد ، بوي گفت : من تو را امام خواهم كرد ابراهيم گفت : از ذريه‏ ام نيز كساني را بامامت برسان فرمود عهد من بستمگران نمي‏رسد

از اين آيه استفاده مى‏شود كه مقام «امامت الهى» و پيشوايى جامعه و رهبرى امّت، در مرتبه‏اى فوق مرتبه نبوّت و رسالت قرار دارد؛ زيرا به گواهى سخن قرآن، در عين حال كه حضرت ابراهيم به مقام نبوّت و رسالت نائل گشته بود، مى‏بايست امتحانات طاقت‏فرسايى را پشت سر بگذارد و پس از رستگارى در آن آزمايش‏ها، مقام امامت به وى ارزانى شود و جهت اين مسأله نيز روشن است؛ زيرا مقام امامت الهى، علاوه بر وظيفه اخذ وحى و ابلاغ رسالت، سرپرستى جامعه و رهبرى امّت و اداره صحيح شؤون مردم در مسير رساندن آنان به اوج كمال و سعادت را نيز، دربرمى‏گيرد و طبيعى است كه چنين مقامى، از حساسيت و عظمت ويژه‏اى برخوردار باشد كه دست يافتن به آن، بدون پشت سرنهادن آزمايش‏هاى جانكاه و پى در پى، امكان‏پذير نيست.[7]

سلام

اینکه حضرت ابراهیم ع با دارا بودن مقام نبوت با ازمایشهایی سخت به مقام امامت می رسد
نشان می دهد شرط امام بودن نبوت است
یعنی امام الزاما باید مقام نبوت هم داشته باشد
بنابراین
امامان شیعه به معنای امامی که مد نظر قران هست نیستند چون مقام نبوت را دارا نمی باشند
پس مقام انها از مقام پیامبران بالاتر نیست

موفق باشید

موضوع قفل شده است