جمع بندی متعه ؛ ستم به همسر اول

تب‌های اولیه

46 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
متعه ؛ ستم به همسر اول

[="Tahoma"][="#4169e1"]سلام علیکم
در تاپیک دیگری بحث از زن و جایگاهش در دین اسلام بود که با دوستی بحث به اینجا کشید:
اگر مردی با اینکه زندگی اول او زندگی خوب و سالمی است، بخاطر هوسبازی، اقدام به صیغه یا ازدواج مجدد کند، اولاً عقد صحیح است؟ ثانیاً این کار مشکل شرعی دیگری ندارد؟
مثلاً درجاهایی فتوا می بینیم که عقد صحیح است ولی فرد، معصیت کرده!
این مساله که مطرح شد، درکدام مقوله می گنجد؟ عقد صحیح است و عقوبتی برای مترتب نیست؟
یا عقد صحیح است(اثر وضعی دارد) ولی عقوبت هم دارد؟
یا اصلاً عقد صحیح نیست؟

مرجع حقیر امام خامنه ای هستند اما بحث در آن تاپیک، از نظر مراجع دیگر مانند مکارم شیرازی و آیت الله روحانی بود.
اگر نظر هرسه مرجع گفته شود ممنون می شوم.:Gol:
موید باشید
یاعلی[/][/]

eslamic110;398792 نوشت:
سلام علیکم
در تاپیک دیگری بحث از زن و جایگاهش در دین اسلام بود که با دوستی بحث به اینجا کشید:
اگر مردی با اینکه زندگی اول او زندگی خوب و سالمی است، بخاطر هوسبازی، اقدام به صیغه یا ازدواج مجدد کند، اولاً عقد صحیح است؟ ثانیاً این کار مشکل شرعی دیگری ندارد؟
مثلاً درجاهایی فتوا می بینیم که عقد صحیح است ولی فرد، معصیت کرده!
این مساله که مطرح شد، درکدام مقوله می گنجد؟ عقد صحیح است و عقوبتی برای مترتب نیست؟
یا عقد صحیح است(اثر وضعی دارد) ولی عقوبت هم دارد؟
یا اصلاً عقد صحیح نیست؟

مرجع حقیر امام خامنه ای هستند اما بحث در آن تاپیک، از نظر مراجع دیگر مانند مکارم شیرازی و آیت الله روحانی بود.
اگر نظر هرسه مرجع گفته شود ممنون می شوم.:Gol:
موید باشید
یاعلی


هوسبازی لزوما سبب حرمت عملی نمی شود. مثل این که شما بخاطر هوس غذا بخورید و یا بخوابید. بله برای رسیدن به سقف ایمان فرد باید مواظب حتی هوسهای حلال خود هم باشد.
همیشه حلالها عناوین اولیه و بدون رعایت تبعات منفی کارها است. تبعات منفی می تواند عنوان اولیه را از بین ببرد. مثلا کسی که زندگی خوبی دارد و با ازدواج موقت سبب ستم و بی عدالتی نسبت به خانواده خود می شود قطعا این ازدواج موقت کار حرامی است اما این حرمت یک حکم تکلیفی است و هر حکم تکلیفی موجب حکم وضعی نمی شود یعنی حرمت یک عمل لزوما موجب بطلان آن نیست. لذا هوسبازی حتی اگر منجر به ستم به خانواده شود موجب بطلان عقد موقت نمی شود.

[="Tahoma"][="#4169e1"]بسیار سپاسگزارم از استاد بزرگوارم
در تاپیک تحقیر زن همین بحث و مشابه آن درحال بحث است و این نوشته را آنجا کپی کردم
بازهم ممنون:Gol:
http://www.askdin.com/thread30921-17.html
[/]

[="Tahoma"][="#4169e1"]

eslamic110;398792 نوشت:
سلام علیکم
در تاپیک دیگری بحث از زن و جایگاهش در دین اسلام بود که با دوستی بحث به اینجا کشید:
اگر مردی با اینکه زندگی اول او زندگی خوب و سالمی است، بخاطر هوسبازی، اقدام به صیغه یا ازدواج مجدد کند، اولاً عقد صحیح است؟ ثانیاً این کار مشکل شرعی دیگری ندارد؟
مثلاً درجاهایی فتوا می بینیم که عقد صحیح است ولی فرد، معصیت کرده!
این مساله که مطرح شد، درکدام مقوله می گنجد؟ عقد صحیح است و عقوبتی برای مترتب نیست؟
یا عقد صحیح است(اثر وضعی دارد) ولی عقوبت هم دارد؟
یا اصلاً عقد صحیح نیست؟

مرجع حقیر امام خامنه ای هستند اما بحث در آن تاپیک، از نظر مراجع دیگر مانند مکارم شیرازی و آیت الله روحانی بود.
اگر نظر هرسه مرجع گفته شود ممنون می شوم.:Gol:
موید باشید
یاعلی

در ادامه ی سوال بالا، این را هم در صورت امکان جواب بدهید.
عنوان چنین عملی در فقه ما ظلم هست یا نه؟
یعنی مردی که با وجود داشتن همسری که از وظایف خود کم نمی گذارد، به او وفا نکند و همسر دومی را فقط بخاطر تفنن و زیاده خواهی اختیار کند، درصورت احراز چنین نیتی، آیا ظالم به حقوق همسر اولش هست یا نه؟

موید باشید.:Gol:[/]

روح بخش;399122 نوشت:
همیشه حلالها عناوین اولیه و بدون رعایت تبعات منفی کارها است. تبعات منفی می تواند عنوان اولیه را از بین ببرد. مثلا کسی که زندگی خوبی دارد و با ازدواج موقت سبب ستم و بی عدالتی نسبت به خانواده خود می شود قطعا این ازدواج موقت کار حرامی است اما این حرمت یک حکم تکلیفی است و هر حکم تکلیفی موجب حکم وضعی نمی شود یعنی حرمت یک عمل لزوما موجب بطلان آن نیست. لذا هوسبازی حتی اگر منجر به ستم به خانواده شود موجب بطلان عقد موقت نمی شود.

با سلام خدمت شما سرور گرامی
به عنوان نکته تکمیلی و برای عدم برداشت اشتباه دوستمان اسلامیک 110:
این که مردی زن دیگری بگیرد و از جهت ناراحتی او بگوئیم ستم است موجب حرام بودن این کار نمیشود.
رضایت زن یا ناراحت شدن او شرط نیست چرا که لازمه طبع زنهاست ولی باید به جای احساسات تابع شرعیات بود.
آنچه در معنای عدالت و ستم در این موضوع آورده میشود این است که مرد در نفقه و نوبت همخوابگی بین زنانش فرق نگذارد.
مگرنه اگر عدالت را به معنایی بگیریم که عرف میگوید تعدد زوجات و صیغه در قرآن حرام میشود

eslamic110;399166 نوشت:

در ادامه ی سوال بالا، این را هم در صورت امکان جواب بدهید.
عنوان چنین عملی در فقه ما ظلم هست یا نه؟
یعنی مردی که با وجود داشتن همسری که از وظایف خود کم نمی گذارد، به او وفا نکند و همسر دومی را فقط بخاطر تفنن و زیاده خواهی اختیار کند، درصورت احراز چنین نیتی، آیا ظالم به حقوق همسر اولش هست یا نه؟

موید باشید.

:Gol:

این تعبیر که به تازگی مد شده است که گرفتن زن دیگر خیانت به زن نخست است و نشان بی وفایی مرد است تعبیری بی پایه است.
مرد طبیعتش بگونه ای است که نمی تواند همه قلبش را به همسرش بدهد حال چه ازدواج دیگری بکند یا نکند. مرد قسمیت از قلبش را در اختیار زنش قرار می دهد و قسمت دیگر آن ممکن است همچنان خالی بماند. مرد طبق تعبیر قرآن «قائم» است و زن چون تاکی است پیچیده بر نخل. گرچه درهم تنیدگی نخل و تاک شرابی جان بخش می آفریند ولی همچنان قسمتهایی از تنه نخل، خالی است!
می دانیم که تعلق زن به مرد بیش از تعلق مرد به زن است:
زن اصرار دارد که مرد با او همسخن شود ولی مرد کمتر حوصله این کار را دارد.
زن دوست دارد مرد او را بیرون ببرد و در همه امور همراهیش کند ولی مرد کمتر رغبت این کار را دارد.
زن در عشق وفادارتر از مرد است. زودتر احساساتش برانگیخته می شود و دیرتر عشق را فراموش می کند. و چه مردان ستمگری که در حوزه عشق چه ها که بر سر زنان نیاوردند.
زنان تصور می کنند اگر مردشان را از ازدواج دوم منصرف کنند توانسته اند همه قلب او را در تسخیر خود داشته باشند غافل از این که با این کار همان مقدار قلبی را هم که مرد اختصاص به او داده بود ممکن است از دست بدهند.
اصلا حسادتی که طبق احادیث ما ممکن است زن را به کفر بکشند، همین حسادت به هوو است. که متأسفانه در رسانه های ما که ادعای مسلمان بودن دارند این تعبیر احادیث عکس شده و غیرت زن مدح شده و ازدواج مجدد مرد خیانت شمرده شده است!!
اصلا مسلمانی یعنی همین تسلیم بودن. تسلیم شرعی بودن که اجکامش مطابق با فطرت است. اربابان کلیسا حکم خداوند را تغییر داده و تعدد زوجات را تحریم نمودند. اهل سنت حکم خداوند را تغییر داده و ازدواج موقت را تحریم نمودند. در این میان عده ای با ادعای مسلمانی و تشیع، با رفتار قهر آمیزشان هم تعدد زوجات را تحریم نمودند و هم ازدواج موقت را. آیا این گروه چه می کنند با این آیات قرآن که:
مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ
مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون
این کفر و ظلم و فسق همان حسادتی است که احادیث ما زنان را از آن بشدت باز داشته است.
البته بنده مخالف وجود شرائط برای ازدواج مجدد و یا موقت نیستم. ولی متأسفانه با این قضیه طوری برخورد می شود که انگار این مسئله کلا بر خلاف فطرت و شرع است.

[="Tahoma"][="#4169e1"]بازهم سپاس،
البته پیرو بحث های پیشین، حقیر قانع شده .
ولی چقدر خوشحال شدم که صحبت های بدیعتون رو نوشتین. ان شاء الله هم ما زنها و هم آقایون، همه ی ما انسان ها بیدار شیم وتسلیم امر خدا.

خلاصه ما مخلص حکم خداییم:ok:[/]

روح بخش;399391 نوشت:

این تعبیر که به تازگی مد شده است که گرفتن زن دیگر خیانت به زن نخست است و نشان بی وفایی مرد است تعبیری بی پایه است.
مرد طبیعتش بگونه ای است که نمی تواند همه قلبش را به همسرش بدهد حال چه ازدواج دیگری بکند یا نکند. مرد قسمیت از قلبش را در اختیار زنش قرار می دهد و قسمت دیگر آن ممکن است همچنان خالی بماند. مرد طبق تعبیر قرآن «قائم» است و زن چون تاکی است پیچیده بر نخل. گرچه درهم تنیدگی نخل و تاک شرابی جان بخش می آفریند ولی همچنان قسمتهایی از تنه نخل، خالی است!
می دانیم که تعلق زن به مرد بیش از تعلق مرد به زن است:
زن اصرار دارد که مرد با او همسخن شود ولی مرد کمتر حوصله این کار را دارد.
زن دوست دارد مرد او را بیرون ببرد و در همه امور همراهیش کند ولی مرد کمتر رغبت این کار را دارد.
زن در عشق وفادارتر از مرد است. زودتر احساساتش برانگیخته می شود و دیرتر عشق را فراموش می کند. و چه مردان ستمگری که در حوزه عشق چه ها که بر سر زنان نیاوردند.
زنان تصور می کنند اگر مردشان را از ازدواج دوم منصرف کنند توانسته اند همه قلب او را در تسخیر خود داشته باشند غافل از این که با این کار همان مقدار قلبی را هم که مرد اختصاص به او داده بود ممکن است از دست بدهند.
اصلا حسادتی که طبق احادیث ما ممکن است زن را به کفر بکشند، همین حسادت به هوو است. که متأسفانه در رسانه های ما که ادعای مسلمان بودن دارند این تعبیر احادیث عکس شده و غیرت زن مدح شده و ازدواج مجدد مرد خیانت شمرده شده است!!
اصلا مسلمانی یعنی همین تسلیم بودن. تسلیم شرعی بودن که اجکامش مطابق با فطرت است. اربابان کلیسا حکم خداوند را تغییر داده و تعدد زوجات را تحریم نمودند. اهل سنت حکم خداوند را تغییر داده و ازدواج موقت را تحریم نمودند. در این میان عده ای با ادعای مسلمانی و تشیع، با رفتار قهر آمیزشان هم تعدد زوجات را تحریم نمودند و هم ازدواج موقت را. آیا این گروه چه می کنند با این آیات قرآن که:
مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ
مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُون
این کفر و ظلم و فسق همان حسادتی است که احادیث ما زنان را از آن بشدت باز داشته است.
البته بنده مخالف وجود شرائط برای ازدواج مجدد و یا موقت نیستم. ولی متأسفانه با این قضیه طوری برخورد می شود که انگار این مسئله کلا بر خلاف فطرت و شرع است.


به خدا موندم چی بگم ... این همه هم امضا زیر این پست هست ...
یعنی چی !!! آقایون دوست دارن چند تا زن داشته باشن ... پس حقشونه ... جزو فطرتشونه ... پس داشته باشن ؟؟؟
عجب استدلالی ... هر جا گیر میکنین ... تعریف میکنید ...
میگین تعریف مرد اینجوریه ...
تعریف زن اینجوریه که باید بهش خیانت بشه و هیچی نگه ...
تعریف مرد هم اینجوریه که چند تا میخواد و بهش بدین ...

اون زنی رو هم که از چند نفر خوشش میاد رو بگیرین و پخ پخ ...
چنا تا "قال" هم میزارین کنار هم و تمام ...

ماشالله ...

عنکبوت سرخ;400406 نوشت:

به خدا موندم چی بگم ... این همه هم امضا زیر این پست هست ...
یعنی چی !!! آقایون دوست دارن چند تا زن داشته باشن ... پس حقشونه ... جزو فطرتشونه ... پس داشته باشن ؟؟؟
عجب استدلالی ... هر جا گیر میکنین ... تعریف میکنید ...
میگین تعریف مرد اینجوریه ...
تعریف زن اینجوریه که باید بهش خیانت بشه و هیچی نگه ...
تعریف مرد هم اینجوریه که چند تا میخواد و بهش بدین ...

اون زنی رو هم که از چند نفر خوشش میاد رو بگیرین و پخ پخ ...
چنا تا "قال" هم میزارین کنار هم و تمام ...

ماشالله ...


این اعتراض ریشه های روانی داره تو خانوم ها و آقایونی که به تشابه کامل زن و مرد معتقدن. کمااینکه خودمنم مبتلا بهش بودم تا همین چندروز گذشته. پس درکتون می کنم. اما دعوت می کنم چند جمله ی منو بی هیچ تعصبی به جنسیتها بخونین

پیشترها که فمنیسم پدید نیومده بود مردهای دوزنه قبیح شمرده نمی شدن. اونچه قبیح بود ظلم مردا بود به خانوماشون

اما فمنیسم زیراب این رو زد و با اینکه نتونست حق خانومها را از آقایون ظالم پس بگیره و چه بسا خانوما رو از فطرتشون دور کرد، درعوضش چه کرد؟ زیراب چیزی که مغایرتی با فطرت نداشت رو با تبلیغات سوئش چنان زد که فرهنگ مذهبی ایرانی رو هم درگیر کرد، و ما هم باور کردیم این یه امر متناسب با فطرت نیس.

انشالله شما هم به فطرتتون برسین ... براتون دعا میکنم ...
برای بهشتی که تو ذهنت داری بجنگ ...
جوینده یابنده است ... برای هرچیزی سعی کنی بدستش میاری ...
تو قیامت همون چیزی رو بهت میدن که براش سعی و تلاش کردی ...

روح بخش;399391 نوشت:
مرد طبیعتش بگونه ای است که نمی تواند همه قلبش را به همسرش بدهد

و همچنین

مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ
(احزاب ۴)
خداوند در درون ۱ مرد ۲ قلب قرار نداده است

با این اوصاف مرد نصف قلبشو میده به زن اولش ، نصف دیگشو میده به دومی ! باید یه قلب اضافی هم داشته باشه برای سومی و چهارمی !

عجیبه که طبیعت مرد رو همه مثال میزنند تا توجیح کنند ، طبیعت زن هم یک نگاهی بکنید . اگر بر فرض مثال بگیم طبیعت مرد چند همسریه و طبیعت زن یک همسری ، با این اوصاف نباید زنها ازدواج کنند چون مردها با زنها سازگار نیستند به علت طبیعتشون ! پس این جملات که دانشمندان فرمودند ! : مرد تنوع طلب است ، مرد طبیعتش اینطور هست یا اون طور ، همون دانشمندان گرامی و بزرگوار یه چیز های دیگه هم فرمودند که خوندنشون خالی از لطف نیست .همین چند روز قبل بچه ها طی صحبتی داشتن میگفتن دامشندان در باره مردها میگن تنوع طلب هستن و باید ازدواج مجدد کنن . یکی از بچه ها گفت همون دانشمندان گفتن زن عاقلتره و مغزش بزرگتره و میتونه در یک زمان چند کارو بکنه. همون شخص طرفدار دانشمند سریع منکر این حرف شد !
نیمشه از هر چیزی ، اون چیزی که میل ما هستو بردایم و مابقی رو بیخیال بشیم . مثلا بگیم آخ جون در اسلام مردا میتونن چند زن بگیرن ، ولی نگاهی به حکم اون نکنن.

روح بخش;399391 نوشت:
اصلا حسادتی که طبق احادیث ما ممکن است زن را به کفر بکشند، همین حسادت به هوو است.

این تنفر از کار مرد و خود اون مرده نه حسادت به هوو . مردها یاد گرفتند همین که زن یک کاری این چنینی کرد بگن حسوده ! من در شگفتم که مردها رو کار زنها اسم میذارن در حالیکه خود زنها با فریاد دارن حرفشونو میزنن

روح بخش;399391 نوشت:
اصلا مسلمانی یعنی همین تسلیم بودن. تسلیم شرعی بودن

عدالت خداوند نباید برای کسی سوالی ایجاد بکنه ، اگر قرار بر این باشه که در هر صورت مرد حتی بخواد از حکم خدا مبنی بر ازدواج مجدد یا متعه سوء استفاده بکنه ، هیچ فرقی با قبل از اسلام و حرمسرا سازی نداره .پس چرا چپ و راست هی میگن اسلام حرم سرا سازی را منسوخ و رد کرده است ! فقط میشه حرم سرای مشروع ! یعنی یه واژه ی مشروع که پذاشتن جلوش ، همه چیو حل میکنه ؟ یعنی مرد هر کاری دلش میخواد میکنه ، پس نکردن اون یعنی انجام ندادن متعه یا ازدواج مجددهاش ! هم دلیلی بر مجاز نبودنش نمیدونه . یعنی بگیم یه مرد در یک هفته فوقش بتونه 2 تا متعه کنه. متعه که امروزه به قول شهید مطهری در نظام حقوق زن در اسلام ، برای انجامش نیاز نیست مثل هارون الرشید قصر داشته باشی تا حرم سرا راه بندازی . یعنی در هر صورت میتونه در یک هفته هر چند تا بخواد ، متعه کنه ، دیگه بحث این پیش نیاد که نخواسته یا وقتشو نداشته ! بحث اینه که اگر اینطوره که اکثر مردها میفرمایند ، این امر شدنیه ، چه وقتشو داشته باشن و در یک هفته هر روز 1 زن جدید مزه کنن و چه چه نداشته باشن ، در هر صورت گناهی بر اونها نیست

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;399950 نوشت:
حکم خدا واضح و مشخصه ! تعدد زوجات ، حکم خاصیه ، در صدر اسلام تعدد زوجات بی نهایت بود و با این آیه تعدادش محدود شد . اگر قرار باشه بگیم تعدد زوجات 4 و متعه ی بینهایت هیچ حد و مرزی نداره ، و قانونی براش گذاشته نشده ، پس فرقش با زمان جاهلیت چیه ؟ گویا فکر میکنن این حکم واسه راحتی مردان صادر نشده و نه دیگری ! اون آیه که میگه عفت هم رعایت کن ، واسه زنه حتما ! و نه مرد . گویا که مرد تا آخر عمر هیچ وقت فشار جنسی بهش وارد نمیشه چون چپ و راست میتونه متعه کنه یا 4 تا زن داشته باشه به همین راحتی که هر شب میلش کشید ، بره پیش یکیشون و خوش بگذرونه . اون قسمت رعایت عدالتش هم که اصلا وجود خارجی نداره. چون اینروزا نمیدونم چه حکمیه ، همه ادعاشون میشه میتونن عدالتو رعایت کنن و 4 زن رو حق مسلم خوشدون میدونن که باید داشته باشن ! 1400 سال گذشت و این قسمت از آیه قران چقدر راحت شده که همه میلشون به 4 تا میکشه ! اسمشم میذار تنوع طلبی که از وقتی به دنیا اومدن تو وجودشون بوده و مثلا میخوان یه جورایی ذاتی قلمدادش کنن .

در قران شرط گذاشته شده برای این کار ، درست مثل نماز که شرط ورود به بهشته و به عنوان کلید بهشت از اون یاد میشه ولی خوندن و نخوندنش باعث بهشت یا جهنم میشه ولی اجباری توی اون نیست و از طرفی صد در صد باید این شرط اجرا بشه تا مسلمان واقعی باشیم .تعدد زوجانت هم همینه. شرط رعایت عدالت در اون نهفته شده

میگم چند تا از این استدلال های آقایون برای خودشون بیاریم یکم کیف کنن ...

1- زن منبع احساسات هست ... پس راحت تر میتونه احساساتش رو تقسیم کنه ... و اگر یک زن با چند مرد ازدواج کنه به راحتی میتونه عدالت رو تقسیم کنه .
2- ساختار ذهنی خانوم ها به نحوی هستش که در یک زمان میتونن به چند چیز همزمان فکر کنن ولی آقایون در یک لحظه میتونن به یه چیز فکر کنن ... پس بنابراین خانوم ها راحت تر میتونن چند زوجه باشند .
3- مرد وقتی در مقابل یک منبع قرار میگیره ... دوست داره تمام اون منبع رو بدست بیارن و مال خودشون بکنن ... ولی خانوم ها به قسمتی از اون هم رضایت میدن ... پس زن راحت میتونه قسمتی از یک مرد و قسمتی از مرد دیگر رو دوست داشته باشه ... و در عین حال هر دوی اونها رو دوست داشته باشه ولی یه مرد ... عاشق یکی از زنهاش میشه و اون یکی رو فراموش میکنه .
4- مردها در محیط بیرون کار میکنن ... و درآمد دستشون هست ... بنابراین چون قدرت دست مردها هست امکان فساد در این مساله هم زیاد میشه ... ولی اگر خانوم ها بتونن چند همسر اختیار کنند ... آقایون برای جلب توجه اون خانوم تمام توان و قدرت خودشون رو به کار میگیرن و خانواده از استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود .

[="Tahoma"][="#4169e1"]سرکار rain
خاطرتون باشه من و شما هم نظر بودیم
حتی من به تنهایی چندصفحه با دونفر از آقایون سایت، بحث کردم و آخرش سر حرف خودم بودم
اما این حرف های بدیع رو نمیشه سرسری ازش گذشت
دعوت می کنم یک لحظه فقط به عنوان یک انسان فارغ از پیشفرض های ذهنی که معلوم نیس از کجا بهمون القا شده یا فارغ از دغدغه های جنسیتی متن رو دقیق بخونیم و اونموقع ایرادامونو بهش بگیم

انصافاً من رو قانع کرد وقتی بی پیشفرض، خوندمش
:Gol::Gol:[/]

[="Tahoma"][="#4169e1"]

عنکبوت سرخ;400452 نوشت:
میگم چند تا از این استدلال های آقایون برای خودشون بیاریم یکم کیف کنن ...

1- زن منبع احساسات هست ... پس راحت تر میتونه احساساتش رو تقسیم کنه ... و اگر یک زن با چند مرد ازدواج کنه به راحتی میتونه عدالت رو تقسیم کنه .
2- ساختار ذهنی خانوم ها به نحوی هستش که در یک زمان میتونن به چند چیز همزمان فکر کنن ولی آقایون در یک لحظه میتونن به یه چیز فکر کنن ... پس بنابراین خانوم ها راحت تر میتونن چند زوجه باشند .
3- مرد وقتی در مقابل یک منبع قرار میگیره ... دوست داره تمام اون منبع رو بدست بیارن و مال خودشون بکنن ... ولی خانوم ها به قسمتی از اون هم رضایت میدن ... پس زن راحت میتونه قسمتی از یک مرد و قسمتی از مرد دیگر رو دوست داشته باشه ... و در عین حال هر دوی اونها رو دوست داشته باشه ولی یه مرد ... عاشق یکی از زنهاش میشه و اون یکی رو فراموش میکنه .
4- مردها در محیط بیرون کار میکنن ... و درآمد دستشون هست ... بنابراین چون قدرت دست مردها هست امکان فساد در این مساله هم زیاد میشه ... ولی اگر خانوم ها بتونن چند همسر اختیار کنند ... آقایون برای جلب توجه اون خانوم تمام توان و قدرت خودشون رو به کار میگیرن و خانواده از استحکام بیشتری برخوردار خواهد بود .

انصافاً همون مورد اولتون هیچ مبنای عقلایی نداره
زن منبع احساس هست اما فطرتاً نمیتونه تقسیم بندی داشته باشه
زن ابتدا به امر باید فطرت انسانی خودش رو بکشه تا بعد بتونه احساسشو بین چند مرد به عنوان همسر تقسیم کنه

مورد دومتون هم قیاس مع الفارقه
زن میتونه رو چندکار تمرکز کنه و این ارتباطی به تقسیم عواطف میان چند شوهر نداره! تمرکز از یک بخشی از ذهن مدیریت میشه که به منبع احساس و تقسیم اون بین دیگران ارتباطی نداره

مورد سوم رو حاج آقا جواب دادن: زن چون قائم به مرده یعنی تمام زن قائم به همون مرده، و برعکسش نیس یعنی مرد قائم به زن نیس پس تمام مرد؛ متعلق به اون زن نیس؛ منطقی هم هست کسی که بخواد دیگری بهش قائم بشه باید قدری از خودش برای خودش محفوظ بمونه و تمامش متعلق به اون دیگری نشه

مورد چهارم هم بیشتر به طنز میمونه تا ارائه ی راهکار. هنوز متوجه نشدم ربطش رو به حل مشکل.[/]

عنکبوت سرخ;400406 نوشت:
یعنی چی !!! آقایون دوست دارن چند تا زن داشته باشن ... پس حقشونه ... جزو فطرتشونه ... پس داشته باشن ؟؟؟

این جزء فطرت بودن و برای توجیح کردن این کار ، حال من رو هم واقعا داره به هم میزنه

خوب اگه مردها این جزو فطرتشونه ، ما هم میگیم فطرت زن تک همسریه . پس زنها با مردها ازدواج نمیکنن چون گویا مکمل هم نیستن و سازگاری ندارن. این نظریه در صورتی حکم فرما میشه که هی بگن فطرتشونه و تنوع طلبن . پس میبینیم که این کلمه کاملا اشتباهه . چون اگه مردها این بگن و زنها اونو بگن ، راهشون کاملا جدا میشه

eslamic110;400416 نوشت:
اما فمنیسم زیراب این رو زد

شما دیگه چرا ؟این فمینسیم هم مردا انداخت رو زبون زنهای مسلمان. تا میان میگن حقمون اینه و اون میگن گول فمنیسمو خوردین و ...

وگرنه زن مسلمان حقوق خودشو اگر سواد دینی داشته باشه خیلی خوب میشناسه ، متاسفانه زنهای این مملکت هیچی از حقوق خودشون نمیدونن. تا بیان وارد دین بشن و جذبش بشن ، طبیعیه که میگردن دنبال حقوق زن در مذهبی که جذبش شدن. اولین چیزهایی هم که بهش برمیخورن ، اینه که زن ناقص العقه ، ضعیفه ، نباید تو بالاخونه جا بگیه ، سوره یوسفو نباید یاد بگیره ، بره رسندگی کنه ،در این دین زنان رو احمق باید نگه دارند ، عقرب هستن ، شر هستن . از کجا بدونه باید بررسی حدیث کنه ، یا بفهمه این حدیث دلیل داره یا مظنورش چیز دیگه ای بوده؟ طبیعیه که در ابتدای امر کنار میکشه
چیزهای خوبشم هیچ وقت نیمفهمن. چرا ؟ چون مهریه ای که حقشون هستو بهشون نمیدن بعدشم میگن زن باید کار خونه بکنه و بچه داری و پول شیر و کار در منزلو بهش نمیدن . قدیم رو مثال میزنم که مهریه ها اصلا بالا نبود ، و در واقع هیچ نبود . آیا اون موقع مردها مهریه میدادن ؟ با واژه ی کی داده و کی گرفته ، هیچ کسی اونو نداد تا رسیدیم به مهریه های آنچنانی که بدرد هیچ کسی هم نخورده تا حالا

بلکه امروزه همه میگن کار خونه وظیفه زنه ، یعنی یک چیز مثبت ، تبدیل شد به یک چیز منفی. در حالیکه نه فقط وظیفه ش نیست ، بلکه اگر انجامشم داد ، میتونه پولشو بگیره و اگر مرد نداد مثل این میمونه که آدم مزد کارکنانشو نده و حق الناسه . پول شیر و مهریه هم همینطور . چون خداوند فرموده اگر قصد دادن مهریه رو نداشته باشد ، بخشیده نخواهید شد . در حالیکه این پولی که مرد در ازای کار زن باید پرداخت کنه ، میشه حقوق مالی زن برای پس انداز خودش . پول مرد برای خانواده س ولی پول زن برای خودشه . اینم یک چیز مثبته که باز هم امروزه به برکت وجود بعضی ها از بین رفته و در حقیقت قرن هاست که از بین رفته. در حالیکه اگه کسی رو بیاری خونت تا واست کار کنه ، پولشو بهش میدی. دایه بیاری واسه بچه ت ، پول شیرشو میگیره و ....

یعنی زن با این وجود دلش به چی خوش باشه واقعا ؟ تا میاد میگه حقمو میخوام یه واژه فمینیسم هم میچسبونش کنارش و ساکتش میکنن . یعنی من موندم چطور تا اسم حقوق زن میاد ، این واژه رو پشتش در میارن ! یهو بگین اسم حقوق زنو نیارین که زن در اسلام حقوقی نداره . چون نمیشه حتی کلمه حقوق زن رو رو زبون بیاریم . در پست بالا هم توضیح دادم جواز ازدواج مجدد چیه ، شرط داره ، درست مثل دینداری و نماز خوندن یا نخوندنش . اگر فکر کنیم راه واسه هوسبازان هم باز گذاشته شده تا از این حکم سوء استفاده کنن ، پس هیچ فرقی با عصر جاهلیت نداره و در این صورت اسلام راه رو برای استفاده سوء استفاده کنندگان باز گذاشته و در این صورت آیا چنین دینی ، دین کامل و درست محسوب میشه که یک جای کارش بلنگه ؟

پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
أیّما رجل تزوّج امرأه فنوى أن لا یعطیها من صداقها شیئا مات یوم یموت و هو زان و أیّما رجل اشترى من رجل بیعا فنوى أن لا یعطیه من ثمنه شیئا مات یوم یموت و هو خائن و الخائن فی النّار؛
هر که زنى گیرد و در خاطر داشته باشد که مهر او را نپردازد هنگام مرگ چون زناکاران بمیرد و هر کس چیزى از مردى بخرد و در خاطر داشته باشد که قیمت آن را نپردازد هنگام مرگ چون خائنان بمیرد و خائن در آتش است.
نهج الفصاحه

[="Tahoma"][="#4169e1"]سرکار rain
این صحبت هاتون که همه موید صحیح و فطری بودن دستورات اسلامه
هیچ کدوم از کارشناسان سایت به چنین تفکراتی انگ فمنیسم نمیزنن
اتفاقاً فمنیسم همین رو نمی خواست اینکه زن در خونه بمونه و حریم خونواده رو حفظ کنه
اما اسلام به عکس. به زن جایگاهی رو داد که باید

اینکه عرف ما زیاده روی کرده در بحث هایی و کوتاهی در بحث های دیگه
این همت بالای زنان باشعوری چون شما رو می طلبه که از انگ ها نترسن و حرف اسلام واقعی رو به گوش دیگرخانوما برسونن . باشه که متوجه بشن وظیفشون نه خونه داری، که شوهرداری و بچه داریه. و مهریه باید اونقدر باشه که داماد عزیز توان پرداختشو عندالمطالبه داشته باشه. و بگیردش هم. چرا بگذره؟

این حرفاتون خیلی قشنگه. موید باشید در رسوندن پیام اسلام واقعی:Gol::Gol:

اما اینکه من گفتم فمنیسم تعریف های ما رو عوض کرده حرف نادرستی نیست. من تازه سه روزه متوجه این قضیه شدم و دعا می کنم خدا هممونو متوجه آثار پنهانی این تفکر مسموم بکنه.
اینکه فمنیسم اومد وفا رو برای یک مرد تعریف کرد: داشتن فقط یک همسر
نتیجش در غرب شد: داشتن یک همسر قانونی و دوست دخترهای پنهونی
و در ایران شد همین اعتراضات به ازدواج مجدد

در صدر اسلام موردی رو اشاره کنید که فقط به صرف ازدواج مجدد بودنش(نه بخاطر ظلمی که در ازدواج به همسر شده) این مساله مذمت شده باشه
یه روایت معتبر بیارین تا بشه پذیرفت این از بقایای اون تفکر مسموم تو فرهنگ ما نیست[/]

eslamic110;400464 نوشت:
سرکار rain
این صحبت هاتون که همه موید صحیح و فطری بودن دستورات اسلامه
هیچ کدوم از کارشناسان سایت به چنین تفکراتی انگ فمنیسم نمیزنن
اتفاقاً فمنیسم همین رو نمی خواست اینکه زن در خونه بمونه و حریم خونواده رو حفظ کنه
اما اسلام به عکس. به زن جایگاهی رو داد که باید

اینکه عرف ما زیاده روی کرده در بحث هایی و کوتاهی در بحث های دیگه
این همت بالای زنان باشعوری چون شما رو می طلبه که از انگ ها نترسن و حرف اسلام واقعی رو به گوش دیگرخانوما برسونن . باشه که متوجه بشن وظیفشون نه خونه داری، که شوهرداری و بچه داریه. و مهریه باید اونقدر باشه که داماد عزیز توان پرداختشو عندالمطالبه داشته باشه. و بگیردش هم. چرا بگذره؟

این حرفاتون خیلی قشنگه. موید باشید در رسوندن پیام اسلام واقعی:Gol::Gol:

اما اینکه من گفتم فمنیسم تعریف های ما رو عوض کرده حرف نادرستی نیست. من تازه سه روزه متوجه این قضیه شدم و دعا می کنم خدا هممونو متوجه آثار پنهانی این تفکر مسموم بکنه.
اینکه فمنیسم اومد وفا رو برای یک مرد تعریف کرد: داشتن فقط یک همسر

نتیجش در غرب شد: داشتن یک همسر قانونی و دوست دخترهای پنهونی
و در ایران شد همین اعتراضات به ازدواج مجدد

در صدر اسلام موردی رو اشاره کنید که فقط به صرف ازدواج مجدد بودنش(نه بخاطر ظلمی که در ازدواج به همسر شده) این مساله مذمت شده باشه
یه روایت معتبر بیارین تا بشه پذیرفت این از بقایای اون تفکر مسموم تو فرهنگ ما نیست

شما همچین چیزی دیدین !!!
من یه مدت انگلیس بودم ... اگر دختر و پسری با هم دوست باشن ... دوست دختر دوست پسر باشن ... و دختر خانوم بتونه ثابت کنه که آقا پسر از ایشون سو استفاده احساسی ( نه چیزه دیگه ای ) کرده ... میتونه ازش شکایت کنه و اگر مدت دوستیشون بیشتر از 6 ماه طول بکشه ... نصفه دارایی مرد رو میتونه صاحب بشه ...

تو این کشور هیچ مردی که ازدواج کرده جرات دوست دختر داشتن نداره ... دولت پدرش رو در میاره ...

پدیده ی دوستی در غرب، چیزی شبیه به ازدواجه فقط تعهدات قانونی بهش بار نمیشه برا همینم ازدواج مجدد بهش نمیگن و تفکرات فمنیستی باهاش مشکلی نداره. پس چه ایرادی داره که تو قوانین ضمانت اجرایی دقیقی براش در نظر بگیرن؟؟

الان دارین از انگلیس دفاع می کنین؟ اما من جای شما بودم حتی با شنیدن این قوانین قشنگ، فریبشون رو نمیخوردم
ظاهری رو حفظ می کنن که دارن حقوق انسانی رو محترم میدونن تا مشخص نشه در باطن چه حق بزرگی رو از انسان ها سلب می کنن

نمیدونم نیاز هست مثال بزنم از ظلم های بزرگتری که غرب در حق انسانیت می کنه یا نه؟

[="Tahoma"][="#4169e1"]همین که اون ها رو در پایین ترین سطح نیازها نگه داشتن و شرایط زندگی شون، کمتر امکان رشد انسانی مطابق با فطرتشون رو بهشون میده
همین تفکرشون رو بسیار دنیاطلب کردن و اونها رو از توجه به حقایق پس از مرگ، و عقوبت ظلم های خودشون و سران حکومتی شون به مظلومان دنیا، باز داشتن

سبک زندگی غرب، سبک زندگی یک انسان فرهیخته و با کمالات نیست
میترسم از ادامه لحنم دلخوری پیش بیاد
ترجیح میدم اگه تمایل داشته باشین خصوصاً انتقاداتمو به سبک زندگی شون، و ظلمی که تفکر رهبرانشون و قوانینشون در حق نسل بشر کردند رو عرض کنم[/]

من اون کشور رو سیر تا پیازش رو میدونم چیه ... میفهمم میخوای چه چیزهایی رو بگی ... ولش کن حوصلش رو ندارم ...

[="Tahoma"][="#4169e1"]بهرحال چه انگلیس حامی واقعی حقوق بشر باشه چه حامی دروغین، این حاشیه ای بود بر بحث ما
از اصل بحث دور نشیم
من ادعایی کردم که بی پاسخ موند:
اگه صرف ازدواج مجدد کردن مخالف با فطرت مردها بود باهمون فرض سوال اول بحثم(مردی زندگی خوب و سالمی دارد و قصد تجدید فراش می کند)
اگه چنین چیزی در فطرت انسانی ما جایگاهی نداشت، بایستی در صدر اسلام تقبیحش را ببینیم. چون مصادیق متعدد و متنوع ازدواج مجدد در عصر معصومین رخ داده و اگه روایت معتبر بیارین که چنین چیزی تقبیح شده،
اون وقت میشه به نتیجه ی دیگه ای رسید.

موید باشید:Gol:[/]

خدا دنیایی رو برامون درست کرده ...
این دنیا مثه یه میزه غذا میمونه ...
توش هر نوع غذایی پیدا میشه ...
هر نوع ایدیولوژی و ساختمان فکری توش هست ...
هر کدومش رو میتونی قبول کنی و ازش استفاده کنی ...
هر کدوم که به طبیعتت نزدیک تره ...
مختاری ...

[="Tahoma"][="#4169e1"]

عنکبوت سرخ;400484 نوشت:
خدا دنیایی رو برامون درست کرده ...
این دنیا مثه یه میزه غذا میمونه ...
توش هر نوع غذایی پیدا میشه ...
هر نوع ایدیولوژی و ساختمان فکری توش هست ...
هر کدومش رو میتونی قبول کنی و ازش استفاده کنی ...
هر کدوم که به طبیعتت نزدیک تره ...
مختاری ...

تمثیل جالبی بود

در اختیار انسان که شکی نیست
منتها این اختیار انسان رو از اسفل السافلین تا اعلی علیین درجه بندی می کنه بسته به اینکه چقدر طبیعتت رو ناب و خلص نگه داشتی یا اونو از اصل خودش دور کردی

و با بقیه صحبتتون موافقم
موید باشید
یاعلی:Gol:[/]

eslamic110;400464 نوشت:
سرکار rain

اینکه عرف ما زیاده روی کرده در بحث هایی و کوتاهی در بحث های دیگه
این همت بالای زنان باشعوری چون شما رو می طلبه که از انگ ها نترسن و حرف اسلام واقعی رو به گوش دیگرخانوما برسونن . باشه که متوجه بشن وظیفشون نه خونه داری، که شوهرداری و بچه داریه. و مهریه باید اونقدر باشه که داماد عزیز توان پرداختشو عندالمطالبه داشته باشه. و بگیردش هم. چرا بگذره؟

این حرفاتون خیلی قشنگه. موید باشید در رسوندن پیام اسلام واقعی

اما اینکه من گفتم فمنیسم تعریف های ما رو عوض کرده حرف نادرستی نیست. من تازه سه روزه متوجه این قضیه شدم و دعا می کنم خدا هممونو متوجه آثار پنهانی این تفکر مسموم بکنه.
اینکه فمنیسم اومد وفا رو برای یک مرد تعریف کرد: داشتن فقط یک همسر
نتیجش در غرب شد: داشتن یک همسر قانونی و دوست دخترهای پنهونی
و در ایران شد همین اعتراضات به ازدواج مجدد

در صدر اسلام موردی رو اشاره کنید که فقط به صرف ازدواج مجدد بودنش(نه بخاطر ظلمی که در ازدواج به همسر شده) این مساله مذمت شده باشه
یه روایت معتبر بیارین تا بشه پذیرفت این از بقایای اون تفکر مسموم تو فرهنگ ما نیست

شما لطف دارین ، ممنونم :Gol::Mohabbat: ولی امیدی به پذیرش این امر توسط مردها ندارم تا ظهور امام عضر عج ان شاء الله و زیر بار این زورگویی مردها حتی از نوع مذهبیش هم نمیرم چون مذهبی ها هم همین رویه رو در حق زن ادامه میدن و به عبارتی این عرف اشتباه شده عادت . اون هم عادتی که تبدیل به اعتقاد و جزئی از دین شده و این حرکت باعث رنجش و آزار من ، و در حال حاضر حتی تنفر من از کل کسانی میشه که چنین رفتاری داند. خواهان گرفتن کل حقوق خودشون در دین هستن ولی اگر همین حرف رو بنده بزنم میشم دختر غیر اسلامی . پس ناچارا برای ازدواج باید سوزن تو انبار کاه پیدا کنم ،و در غیر این صورت راضی به امر ازدواج نخواهم شد چون چنین ازدواجی نه فقط منو شاداب نمیکنه ، بلکه داغونم هم میکنه و شاید راهمو در دین هم تغییر بده . چون بالاخره آدم صبرش یک حد و حدودی داره ، لبریز که بشه ، کار دستش میده .پس خودمو نمیرسونم به خط قرمز

عَلِيّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى وَ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ جَمِيعاً عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ اخْتَلَفَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ مِنْ أَهْلِ دِينِهِ فِي أَمْرٍ كِلَاهُمَا يَرْوِيهِ أَحَدُهُمَا يَأْمُرُ بِأَخْذِهِ وَ الْ‏آخَرُ يَنْهَاهُ عَنْهُ كَيْفَ يَصْنَعُ فَقَالَ يُرْجِئُهُ حَتّى يَلْقَى مَنْ يُخْبِرُهُ فَهُوَ فِي سَعَةٍ حَتّى يَلْقَاهُ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى بِأَيّهِمَا أَخَذْتَ مِنْ بَابِ التّسْلِيمِ وَسِعَكَ‏
اصول كافى جلد 1 صفحه: 85 رواية: 7

سماعه گويد از امام صادق عليه السلام پرسيدم: مرديست كه دو نفر از هم مذهبانش نسبت به مطلبى دو روايت مختلف برايش نقل مى‏كنند، يكى امرش مى‏كند و ديگرى نهيش مى‏نمايد، او چه كند! فرمود: تأخيرش اندازد تا آنكه را بواقع خبرش مى‏دهد (امام زمانش را) ملاقات كند، و تا زمان ملاقاتش خود مختاراست. و در روايت ديگر است، به هر كدام از آندو روايت كه با رضايت خاطر عمل كنيم تو را روا است.

خوب البته دقت هم بکنیم اینایی که هی میگن فمنیسم ، آیا از زنان مسلمانی هستن که پایند به دین هستند یا خیر؟ من در 100 درصد موارد شاهد بودم اینان از کسانی بودند که اطلاع دینی ندارند ، یعنی اهل نماز و روزه و دینداری نیستند و به عبارتی دنبال آزادی به مفهمومی که خودشون در ذهن دارند ، هستند . یعنی در حقیقت اصلا کاری با دین ندارند ، بلکه دنبال این هستند که دین و نابود کنند تا آزادی به سبک غربی رو به دست بیارن

eslamic110;400479 نوشت:
اگه چنین چیزی در فطرت انسانی ما جایگاهی نداشت، بایستی در صدر اسلام تقبیحش را ببینیم. چون مصادیق متعدد و متنوع ازدواج مجدد در عصر معصومین رخ داده و اگه روایت معتبر بیارین که چنین چیزی تقبیح شده،
اون وقت میشه به نتیجه ی دیگه ای رسید.

بله اسناد و احادیث زیادی در خصوص این موارد و محدودیت ها هست . ولی ما "شرط" رو دلیل عدم جواز نمیشناسیم ، قبلا توضیح دادم که نماز هم همینطوره. شرط ورود به بهشته ، نخوندنش مانع از اون .پس شرطی که خداوند بیان میکنه ، یک شرط الکی نیست که بشه ساده ازش گذر کرد . مسلمان بدون نماز ، مسلمان بدون روزه ،مسلمان قاتل، مثل وهابیت به اسم اسلام ، فقط به شرط مسلمان بودن جونشون در امون میمونه ، آیا شهادیت باعث بهشتی شدن کسی میشه ؟ خیر . بلکه امید میره که شاید تا لحظات آخر عمر ، نائل به توبه بشن . پس باید شرط ها رو رعایت کنن ، وگرنه چه مسلمانی ؟ چه کشکی ؟ پس این شرط ، شرط واجبه ، مثل نماز و روزه و دیگر چیزهای واجب .

از شخصی به نام فتح بن یزید نقل شده است که از امام موسی کاظم (ع) در رابطه با متعه سوال نمودم، فرمود: حلال و مباح است برای کسی که خدا او را به سبب ازدواج (دائم) بی نیاز نکرده باشد، پس به همین خاطر برای نگه داشتن عفّت و پاک دامنی رو به متعه آورده باشد، اما اگر او به واسطه ازدواج دائم بی نیاز گشته باشد، پس متعه برای او تنها زمانی مباح خواهد بود که زنش در حضورش نباشد. (مثل این که به مسافرت رفته و زن خود را با خود نبرده و در آن جا خوف افتادن در گناه است)

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ وَ مَا أَنْتَ وَ ذَاکَ فَقَدْ أَغْنَاکَ اللَّهُ عَنْهَا قُلْتُ إِنَّمَا أَرَدْتُ أَنْ أَعْلَمَهَا فَقَالَ هِیَ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ ع فَقُلْتُ نَزِیدُهَا وَ تَزْدَادُ فَقَالَ وَ هَلْ یَطِیبُهُ إِلَّا ذَاکَ.
2- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الْمُخْتَارِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُخْتَارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَلَوِیِّ جَمِیعاً عَنِ الْفَتْحِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ هِیَ حَلَالٌ مُبَاحٌ مُطْلَقٌ لِمَنْ لَمْ یُغْنِهِ اللَّهُ بِالتَّزْوِیجِ فَلْیَسْتَعْفِفْ بِالْمُتْعَةِ فَإِنِ اسْتَغْنَى عَنْهَا بِالتَّزْوِیجِ فَهِیَ مُبَاحٌ لَهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا. ثقة الاسلام کلینى، الکافی، 8 جلد، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 هجرى شمسى ، ج 5 ، ص453.

بنا به قولی:

در رابطه با محدوده ازدواج موقت و تعداد زنانی که انسان می تواند با آنها در یک زمان ازدواج موقت نماید، باید بگوییم: هرچند احادیث معتبری وجود دارند که در ازدواج موقت محدودیتی از نظر تعداد وجود ندارد، ولی با توجه به منشأ صدور این روایات و نیز توجه به مجموعه روایات این باب می توان گفت ازدواج موقت دارای محدودیت است؛ توضیح این که: در کتب حدیثی بابی با عنوان «کراهت متعه با وجود بی نیازی از آن» منعقد شده است؛ یعنی کسی که نیاز به متعه ندارد و دارای زن دائم هست، مکروه است که سراغ متعه و ازدواج موقّت برود.

مثالش رو هم قبلا زدم که چظور به صورت شرط بیان شده . البته قبل از ما هم بسیار در این موارد صحبت کردند :

http://www.askdin.com/thread11056.html

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;400595 نوشت:
یعنی کسی که نیاز به متعه ندارد و دارای زن دائم هست، مکروه است که سراغ متعه و ازدواج موقّت برود.
میشه روایتی رو که حرف بالاتونو تصدیق میکنه بیاورید؟ کراهت داشتن متعه زمان بی نیازی

ذکر کردم اگر دقت میکردید

me+;400596 نوشت:
میشه روایتی رو که حرف بالاتونو تصدیق میکنه بیاورید؟ کراهت داشتن متعه زمان بی نیازی

[="Tahoma"][="#4169e1"]

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;400595 نوشت:

از شخصی به نام فتح بن یزید نقل شده است که از امام موسی کاظم (ع) در رابطه با متعه سوال نمودم، فرمود: حلال و مباح است برای کسی که خدا او را به سبب ازدواج (دائم) بی نیاز نکرده باشد، پس به همین خاطر برای نگه داشتن عفّت و پاک دامنی رو به متعه آورده باشد، اما اگر او به واسطه ازدواج دائم بی نیاز گشته باشد، پس متعه برای او تنها زمانی مباح خواهد بود که زنش در حضورش نباشد. (مثل این که به مسافرت رفته و زن خود را با خود نبرده و در آن جا خوف افتادن در گناه است)

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ یَقْطِینٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ وَ مَا أَنْتَ وَ ذَاکَ فَقَدْ أَغْنَاکَ اللَّهُ عَنْهَا قُلْتُ إِنَّمَا أَرَدْتُ أَنْ أَعْلَمَهَا فَقَالَ هِیَ فِی کِتَابِ عَلِیٍّ ع فَقُلْتُ نَزِیدُهَا وَ تَزْدَادُ فَقَالَ وَ هَلْ یَطِیبُهُ إِلَّا ذَاکَ.
2- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنِ الْمُخْتَارِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُخْتَارِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَلَوِیِّ جَمِیعاً عَنِ الْفَتْحِ بْنِ یَزِیدَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الْمُتْعَةِ فَقَالَ هِیَ حَلَالٌ مُبَاحٌ مُطْلَقٌ لِمَنْ لَمْ یُغْنِهِ اللَّهُ بِالتَّزْوِیجِ فَلْیَسْتَعْفِفْ بِالْمُتْعَةِ فَإِنِ اسْتَغْنَى عَنْهَا بِالتَّزْوِیجِ فَهِیَ مُبَاحٌ لَهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا. ثقة الاسلام کلینى، الکافی، 8 جلد، دار الکتب الإسلامیة تهران، 1365 هجرى شمسى ، ج 5 ، ص453.

بنا به قولی:

در رابطه با محدوده ازدواج موقت و تعداد زنانی که انسان می تواند با آنها در یک زمان ازدواج موقت نماید، باید بگوییم: هرچند احادیث معتبری وجود دارند که در ازدواج موقت محدودیتی از نظر تعداد وجود ندارد، ولی با توجه به منشأ صدور این روایات و نیز توجه به مجموعه روایات این باب می توان گفت ازدواج موقت دارای محدودیت است؛ توضیح این که: در کتب حدیثی بابی با عنوان «کراهت متعه با وجود بی نیازی از آن» منعقد شده است؛ یعنی کسی که نیاز به متعه ندارد و دارای زن دائم هست، مکروه است که سراغ متعه و ازدواج موقّت برود.


سلام مجدد
خب دنبال همچه چیزی بودم. ممنونم.

البته متعه بخاطر شرایط خاصی که داره بیشتر میتونه اثرات مخرب بذاره و مث ازدواج دائم محدود کننده نیست
پس حتی اگه فرض بگیریم متعه فقط با چنین شرطی حلال شده(بررسی رجالی و دلالی حدیث انجام بشه. چون اونطور که من اطلاع دارم، کتاب کافی متاسفانه احادیثی که اعتبار بالایی ندارن رو هم نقل کرده. و از اون طرف، تمام اخادیث تو این موضوع باید بررسی بشن تافقیه به شرط بودن این حکم کنه)، باز بحث ازدواج مجدد کمی متفاوت از این هست. چنین شرطی برای متعه میتونه خیلی دور از انتظار نباشه
سوال من از نفس ازدواج مجدد بود که مرد بخاطر تعهدات بیشتر به هر دو همسر محدودیت های بیشتری پیدا می کنه. و این با روح حرمسرایی که متاسفانه بخاطر این قانون، اسلام رو بهش متهم می کنن، کاملاً متفاوته. اونچه به حرمسرایی شبیه تر هست بحث ظلم به نفس و ظلم به همسریست که در متعه های گوناگون براحتی شکل می گیرد؛ و عدالت به هیچ وجه به درستی اجرا نمی شود.
که این با حدیثی که شما مثال آوردین، چاره جویی شده است.

البته بحث من فقط برداشت شخصی است و ای کاش کارشناس، یا پاسخ یار محترم، حاج آقا روحبخش نیز نظر نهایی خود را درباب این بحث عنوان کنند[/]

عنکبوت سرخ;400406 نوشت:
یعنی چی !!! آقایون دوست دارن چند تا زن داشته باشن ... پس حقشونه ... جزو فطرتشونه ... پس داشته باشن ؟؟؟
عجب استدلالی ... هر جا گیر میکنین ... تعریف میکنید ...
میگین تعریف مرد اینجوریه ...
تعریف زن اینجوریه که باید بهش خیانت بشه و هیچی نگه ...
تعریف مرد هم اینجوریه که چند تا میخواد و بهش بدین ...

اون زنی رو هم که از چند نفر خوشش میاد رو بگیرین و پخ پخ ...
چنا تا "قال" هم میزارین کنار هم و تمام ...


سلام
بحث تنوع طلبی جنسی مردان و امثال اون که در بحث فلسفه تعدد زوجات مطرح میشه صرفا یکسری حکمتهایی است که به ذهن ما رسیده نه اینکه دلیل واقعی این مساله این چیزها باشه
فلذا بر فرض رد این حکمتها همچنان حکم پابرجاست چون حکمت الزاما بیانگر دلیل تشریع حکم نیست
والله الموفق

بله ، همه ی کتاب های حدیثی شیعه نیازمند بررسی سند حدیث هستند اما در اینجا هم فکر کنم احادیث متعه بررسی شده اند و در باره متعه صحبت شده . به نظرم به جای ادامه دادن بحث ، مابقی بحث اونها رو پی بگیریم البته اگه نیمه کاره مونده باشه . ولی اینطور که من خوندم ، جواب ها قانع کننده بود

http://www.askdin.com/thread12977-2.html

دیدم که به بابی در این موضوع اشاره شده و 5 حدیث در این باب هست. که روایت علی بن یقطین رو که اشاره کردید نقل میکنم:

1- برخی روایات جنبه تقیه ای (به خاطر اهل سنت) دارند. در مورد همین شخص علی بن یقطین امام به او دستور میدهند به شیوه اهل سنت وضو بگیرد:
http://www.almodarresi.com/Persian/fbook/25/ov12gsgp.htm

2- شما متن روایت رو ناقص نقل کردید حدیث ادامه ای هم داره:
[=system]
[h=3][=system]با وجود نكاح دائم ، نيازي به ازدواج موقت نيست :
[/h][=system]محمد بن يعقوب كليني در الكافي روايتي را از علي بن يقطين نقل مي كند كه ايشان از حضرت علي درباره حلت و حرمت نكاح موقت و متعه پرسيدند ايشان ((حضرت علي)) در جوابشان فرمودند: شما به آن هيچ نيازي نداريد و خداوند متعال به وسيله نكاح دائم شما را از آن مستغني گردانده است (الفروع من الكافي 2/43 و وسائل الشيعه 14/449) پاسخ اين مساله در برابر حليت متعه چيست؟

[h=3][=system]پاسخ : [/h][=system]پاسخ اين روايت ، با نقل درست و بدون تحريف روايت آشکار مي گردد :

علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن ابن أبي عمير ، عن علي بن يقطين قال : سألت أبا الحسن موسى ( عليه السلام ) عن المتعة فقال : وما أنت وذاك فقد أغناك الله عنها ، قلت : إنما أردت أن أعلمها ، فقال : هي في كتاب علي ( عليه السلام ) ، فقلت : نزيدها وتزداد ؟ فقال : وهل يطيبه إلا ذاك .

الكافي ج 5 ص 452

از علي بن يقطين &ndash از ثروتمندترين مردمان دوران خويش و کسي که به دستور حضرت موسي بن جعفر عليه السلام وزارت هارون الرشيد را پذيرفته بود تا بتواند در حد امکان مانع ظلم وي به شيعيان شود - روايـت شده است که گفت از موسي بن جعفر عليه السلام در مورد متعه سوال نمودم پس حضرت فرمود : تو ديگر با متعه چه کار داري ؟ زيرا خداوند تو را از آن بي نياز ساخته است !!! ( تو که از ثروتمنداني و همسران متعدد و کنيزکان بسيار داري ؛ تو ديگر براي چه در مورد متعه سوال مي کني)

پاسخ دادم : مي خواستم بدانم ؛ حضرت فرمودند : در کتاب امير مومنان موجود است ( در نظر ما اهل بيت حلال است ) .

پرسيدم : آيا مي توانيم آن را زياده &ndash از چهار عدد &ndash بگيريم وآيا زياد مي شود ؟

فرمودند : آيا چيزي غير از اين سبب شيريني متعه مي شود ؟ - همين است که سبب گوارايي متعه شده است که هر تعداد که مايل بودي مي تواني به متعه بگيري -

منبع: موسسه تحقیقاتی ولیعصر http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=93

3- این در مورد صیغه است لذا در مورد ازدواج مجدد دائم چنین موضوعی هم وجود ندارد که اگر مرد واقعا احساس نیازی نداشت مکروه شود.

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;400595 نوشت:
حَلَالٌ مُبَاحٌ مُطْلَقٌ لِمَنْ لَمْ یُغْنِهِ اللَّهُ بِالتَّزْوِیجِ فَلْیَسْتَعْفِفْ بِالْمُتْعَةِ فَإِنِ اسْتَغْنَى عَنْهَا بِالتَّزْوِیجِ فَهِیَ مُبَاحٌ لَهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا
شرمنده بزرگوار،

اما اینجا حرفی از کراهت نزده.

واقعا متاسفم یکی میگه تعدد زوجات به خاطر تنوع طلبیه، به خاطر فطرت مردهاست اونو حق مسلم مردها میدونن هر کی هم این وسط مخالف این قضیه است سریع ربطش میدن به فمینیسم و حسادت زنها و ....... و در آخر طرف ضد دین میشه

بهرحال من هرچی با خودم کلنجار رفتم نتونستم بپذیرم مردی با وجود داشتن همسر و یه زندگی خوب به فکر تعدد زوجات باشه و خانم هایی هم که در این سایت موافق این قضیه هستند هیچ وقت در زندگیشون حاضر نیستن یه زن دیگه رو بپذیرن

من نمیدونم این چه قانونیه که فقط مردها قبولش دارن و هیچ زنی نمیتونه بپذیره همسرش دو زن داشته باشه

متاسفانه حضور در این سایت فقط برام بار منفی داشت فقط باعث ایجاد شبهه شد بهتره از اینجا برم

همچنین کسانی که بدون در نظر گرفتن تاثیر حرفاشون بر روی بچه ها راحت هر حکمی رو باب میل خودشون بدون شرایطش ذکر میکنن و باعث ایجاد شبهه در بچه ها میشن مواظب باشن که هر حرفی هم تاثیر دنیوی داره هم اخروی

بهرحال برای هممون طلب عاقبت به خیری میکنم

اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست.


asal;400750 نوشت:
واقعا متاسفم یکی میگه تعدد زوجات به خاطر تنوع طلبیه، به خاطر فطرت مردهاست اونو حق مسلم مردها میدونن هر کی هم این وسط مخالف این قضیه است سریع ربطش میدن به فمینیسم و حسادت زنها و ....... و در آخر طرف ضد دین میشه

بهرحال من هرچی با خودم کلنجار رفتم نتونستم بپذیرم مردی با وجود داشتن همسر و یه زندگی خوب به فکر تعدد زوجات باشه و خانم هایی هم که در این سایت موافق این قضیه هستند هیچ وقت در زندگیشون حاضر نیستن یه زن دیگه رو بپذیرن

من نمیدونم این چه قانونیه که فقط مردها قبولش دارن و هیچ زنی نمیتونه بپذیره همسرش دو زن داشته باشه

متاسفانه حضور در این سایت فقط برام بار منفی داشت فقط باعث ایجاد شبهه شد بهتره از اینجا برم

همچنین کسانی که بدون در نظر گرفتن تاثیر حرفاشون بر روی بچه ها راحت هر حکمی رو باب میل خودشون بدون شرایطش ذکر میکنن و باعث ایجاد شبهه در بچه ها میشن مواظب باشن که هر حرفی هم تاثیر دنیوی داره هم اخروی

بهرحال برای هممون طلب عاقبت به خیری میکنم

اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست.



سلام عسل جان ...
چند تا چیزو من بهت بگم :
اولا تمامه شبهات دین اسلام رو میتونی تو این سایت پیدا کنی ...
نه چیزی کم داره نه چیزی زیاد ... تمامه شبهات دین اسلام هم همین چند تا چیزیه ... و اون هم عادی هست ... به خاطره اینه که دین اسلام 1400 ساله پیش ظهور کرده و قسمتی از آداب و رسوم اون زمونه به هر حال توش نفوذ کرده ...
نکاتی از این قبیل هم نمیتونن شبهه ای به دین اسلام وارد کنن ... مثله چند زوجه بودن ... تو میتونی شوهری رو انتخاب کنی ... که اینقدر دوست داشته باشه که اصلا به این کارها فکر نکنه ... ولی تعجب من به اینه که برخی ها دارن رسوم 1400 ساله پیش و ماله کشور عربستان رو باب میکنن ... و اونو تبلیغ میکنن .... میگن ذات خانوما اینه که باید راضی باشن ... و آقایون هم حالیشون نیست باید برن و چند تا زن بگیرن ... اگر هم چند تا زن نداری لابد مرد نیستی ... چون مردها ذاتا تنوع طلب هستند ....

بزار برات یه مثال بزنم ...
مثلا فرض کن ... کسی بیاد و لباس چوپانی بپوشه و بیاد بیرون ... ازش بپرسن چرا لباس چوپان ها رو پوشیدی اونم جواب بده حضرت محمد زمانی که چوپان بود لباس چوپانی میپوشید ... پس حروم نیست ...
یا کسی انگور بخره و بجای اینکه ببره در آشپزخونه بخواد بشورتش ... بریزه تو روشویی توالت و اونجا بخواد بشوره ... و استدلالش هم این باشه که ... دو دفعه آب کشیدمش ... پس پاکه ...

دین اسلام جلوی چند همسری رو نگرفته ... نه اینکه بگه برو چند تا زن بگیر !!! این موضوع رو دست هوشمندی و عقله طرف گذاشته که میخواد چجوری تصمیم بگیره ... مثلا دین مسیحیت ... دست مسیحی ها رو خیلی خیلی باز گذاشته و گفته خودتون تصمیم بگیرین ... این دین حلال و حروم نداره ... ولی میگه اگر اندیشه گناه هم اومد تو ذهنت تو گناهکاری ... مثلا دوست دختر و دوست پسری تو دین مسیحیت حروم نیست ... ولی اندیشه گناه داشتن حرام هست ...

مسایلی از این قبیل هم فرم شون اینجوریه ... دست مسلمون ها باز هست ... ولی نه اینکه هر کاری خواستن بکنن ... خدا نمیتونسته 2000 حالت مختلف رو لیست کنه و بگه در این شرایط حلال و در این شرایط حروم هست ...

[="Tahoma"][="#4169e1"]سرکار خانوم ها، بنده چی ام؟
خانوم نیستم؟

من خودم تا آخرشهویور امسال همین تلقی رو داشتم که شما دارین.
هرچی هم فکر میکردم نمیتونستم بپذیرم یه مرد در شرایط عادی میتونه دوزنه باشه و کارش بی وفایی تلقی نشه

اما صحبت های حاج آقا رو بدون تصور اینکه من یک زن هستم؛ با تفکرات امروز؛ بدون هیچ پیشداروری خوندم و قانع شدم. شما بی پیشداوری بخونین و اگه باز سوالی موند خب بپرسین ازشون تا بیان و دیدگاهشون رو بیشتر توضیح بدن. چرا بحث رو نیمه رهاکنین و برین؟ اینکه شبهاتتون رو عمیق تر نگه میداره.

کسی شما رو فمنیست نخوند. خواهش دارم نکاتی که گفته میشه رو با دقت بخونین.
فمنیسم یک تفکره
مثل صهیونیزم که یک تفکره

هرکسی میتونه تحت تاثیر تمام یا بخشی از این تفکرها قرار بگیره خودآگاه یا ناخودآگاه

از اثرات ناخودآگاه تفکر فمنیسم روی جامعه ی اسلامی ایرانی، تغییر تعریف وفای مرده. ما خودمون هم فک می کنیم اینکه فک می کنیم درسته برای یک زن و غیرتش رو می رسونه که بخواد همسرش یک زنه باشه حال اونکه خبر نداریم این اخیراً به ما القا شده بدون اونکه متوجه باشیم!

در صدر اسلام، مرد به ما هو مرد، نه به ما هو عرب(!) وفادار بوده اگر و فقط اگر بین زنهایش عدالت را برقرار می کرده
عرض کردم اگه با تعریفی که شما میفرمائین، یک روایت معتبر پیدا بشه و بررسی بشه که وفا رو چنین تعریف می کنه و مرد دوزنه رو بدین دلیل بی وفا و گناهکار میدونه، بسم الله، بحث رو شکل بدین.

بحث از دو ازدواج دائم هست! در صورتی که ازدواج اول، ازدواج موفقی هم بوده. یک روایت در تقبیح این عمل بیارین. که صدر اسلام پر بوده از انواع و اقسامش[/]

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;400632 نوشت:
آیا متعه در احادیث شیعه حرام اعلام شده است؟

گویا الان قرار نیست کسی این لینک و لینک های مشابهی که قبلا در اون به این موضوع پرداخته شده رو هم ببینه

www.askdin.com/thread12977-2.html

من نقل قول از اونجا میارم برای اینکه حرف من و بعضی دوستان یکی هست ، دوباره کاری چرا ؟

نقل قول:
آیا شما دوست داشتید که فرزند مادری باشید که به زن صیغه ای مشهور است وگاها" دوستانتان از شما بپرسند کدام یک از شوهران مادرتان پدر شما است؟ ببخشید حرف بدی نزدم !!! مگر صیغه حلال اندر حلال وگاها" واجب نیست؟ یا دوست دارید از رفیقتان بشنوید که بله بنده چند وقتی خواهر شما را صیغه کرده بودم ودر صورتی که عده ی ایشان در عقد موقت جدیدشان با دوست دیگرمان تمام شد بنده را خبر کنید تا دوباره دو ماهی عقد موقت ببندیم !!!؟؟؟

یا مرگ فقط برای همسایه خوب است ؟ خوب حکم خداست چرا در مورد خواهر یا مادر خودمان بد باشد ؟ یا اصلا" بد نیست وافتخار هم هست چون حکم خداست!!! ؟ لطفا" بی منطق پاسخ ندهید دوباره به هم رسیدیم اما برای گفتگوی مؤدبانه و مستند ومنطقی ....
بنده با قلبی قویتر برای بحث منطقی و تفسیری واقعی آماده ام .
هر حکم خداوند دلیل وچهار چوب مشخص دارد و افراط گرایان فقط با نفع طلبی چهره ی زیبای دین اسلام را وافتخارات بشر دوستانه ی آنرا به صورتی زشت تبدیل میکنند که در این جهان وجهان باقی باید پاسخگو باشند . کجای اسلام بی حدو مرزی و بی بندو باری را ترویج میکند که ما اصرار در یکی دوحکم این گونه داشته باشیم ؟ وبگوییم چون صیغه ی محرمیت خوانده میشود پس دختران وزنان باید صیغه شوند وحکم خداست !!!!!!!!!!!!! شما خودتان به عنوان همسر ومادری که قرار است فرزندانتان را بزرگ وتربیت کند تا چه حد تمایل دارید یک زن صیغهای به معنای عرف را انتخاب کنید وبرای آن زن چقدر ارزش قائلید؟که این تبلیغ را در بوق و کرنا کنیم که ایهاالناس برای خشنودی دل برخی صیغه از محکم ترین ورایج ترین احکام اسلامی است در هر شرایط

به قول دوست بزرگوار ، مرگ حق است اما برای همسایه . پسرتو بده به زن صیغه ای ، دخترتو صیغه کن ، ببینم فردا شوهر گیرش میاد ؟ یا کلا کسی سراغش میره ؟

روایتی با سند صحیح در کافی ج5ص449 و تهذیب ‏الأحکام ج7ص250 چنین آمده که:
عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ جَاءَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَیْرٍ اللَّیْثِیُّ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ مَا تَقُولُ فِی مُتْعَةِ النِّسَاءِ فَقَالَ أَحَلَّهَا اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ عَلَى لِسَانِ نَبِیِّهِ ص فَهِیَ حَلَالٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقَالَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مِثْلُکَ یَقُولُ هَذَا وَ قَدْ حَرَّمَهَا عُمَرُ وَ نَهَى عَنْهَا فَقَالَ وَ إِنْ کَانَ فَعَلَ قَالَ إِنِّی أُعِیذُکَ بِاللَّهِ مِنْ ذَلِکَ أَنْ تُحِلَّ شَیْئاً حَرَّمَهُ عُمَرُ قَالَ فَقَالَ لَهُ فَأَنْتَ عَلَى قَوْلِ صَاحِبِکَ وَ أَنَا عَلَى قَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَهَلُمَّ أُلَاعِنْکَ أَنَّ الْقَوْلَ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنَّ الْبَاطِلَ مَا قَالَ صَاحِبُکَ قَالَ فَأَقْبَلَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَیْرٍ فَقَالَ یَسُرُّکَ أَنَّ نِسَاءَکَ وَ بَنَاتِکَ وَ أَخَوَاتِکَ وَ بَنَاتِ عَمِّکَ یَفْعَلْنَ قَالَ فَأَعْرَضَ عَنْهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع حِینَ ذَکَرَ نِسَاءَهُ وَ بَنَاتِ عَمِّهِ
علی بن ابراهیم به نقل از پدرش (ابراهیم بن هاشم) به نقل از ابن ابی عمیر به نقل از عمر بن اذینه به نقل از زراره: عبدالله بن عمیر لیثی نزد امام باقر علیه السلام آمد و گفت: نظرت در مورد متعه زنان چیست؟
امام فرمود: خداوند در کتاب خود و به زبان پیامبرش آن را حلال کرده، پس تا روز قیامت حلال خواهد بود.
گفت: ای اباجعفر، آیا شخصی مانند تو چنین می‌گوید، در حالی که عمر آن را حرام کرد و از آن نهی نمود؟!
فرمود: اگر چه چنین کرده باشد.
گفت: تو را در پناه خدا قرار می‌دهم از این که چیزی را حلال کنی که عمر آن را حرام کرده است!
فرمود: تو بر سنت عمر پای‌بند باش و من بر قول رسول خدا. بیا تا مباهله کنیم تا ببینی که قول صحیح آن است که رسول خدا فرموده و باطل آن است که عمر گفته.
زراره می‌گوید: عبدالله بن عمیر پیش آمد و گفت: خشنود می‌شوی اگر زنان و دختران و خواهران و دختران عمویت چنین کاری را انجام دهند؟
هنگامی که آن شخص از زنان و دختران عموی امام یاد کرد، امام از او روی برگرداند.

كتب ابوالحسن (عليه السلام) الى بعض مواليه: لا تلحوا على المتعه فانما عليكم اقامه السنه فلا تشغلوا بها عن فرشكم و حرائركم فيكفرن و يتبرئن و يدعون على الامر بذلك و يلغننا.
حضرت ابوالحسن (عليه السلام) به يكى از دوستانش چنين نوشت: بر متعه گرفتن اصرار نورزيد. بر شماست كه سنت پيغمبر صلى الله عليه و آله را برپا داريد، خود را از زنان دائم و آزاد خويش بر كنار نداريد كه آنها كافر شوند و بيزارى جويند و كسى را كه امر به متعه كرده است لعنت و نفرين كنند.

نقل قول:
اگر چیزی را اسلام مباح و حلال میداند در آن نیز عیاری قرار داده و آن اعتدال است مازاد آن بدون شک حرام است.

اینکه به بهانه اینکه متعه حلال است در تمام ایام سال همچون دو فصل از جفت گیری ماکیان رفتار کنیم از شان انسانی بدون شک دور خواهیم ماند.

روایات از زمانیکه اجتهادیون فقه را ایجاد کردند معیار قطعی ای نبوده و وجود فقه دال بر این است که در هر صورت عقل نیز در تائید یا رد هر روایت دخیل است.

نقل قول:
روایت خر اهلی روایتی شاذ است و هم متن آن مردود است ( بعلت تعارض با آیات و روایات متواتر و هم به دلیل هماهنگی با سخنان عامه ) و هم سند آن !

شیخ طوسی پس از ذکر این حدیث در تهذیب می نویسد:
این روایت به حسب تقیه وارد شده و بر اساس مذهب مخالفین شیعه است. و علم حاصل برای کسی که اخبار را شنیده این است که حلیت متعه از دین ائمه ی ماست، پس نیازی به طول دادن کلام درباره ی آن نیست.
فان هذه الرواية وردت مورد التقية وعلى ما يذهب إليه مخالفوا الشيعة ، والعلم حاصل لكل من سمع الاخبار ان من دين أئمتنا عليهم السلام إباحة المتعة فلا يحتاج إلى الاطناب فيه .
همچنین در استبصار می نویسد:
وجه این روایت آن است که آن را بر تقیه حمل کنیم، زیرا که موافق مذاهب عامه (=اهل سنت) است، در حالی که اخبار پیشین موافق ظاهر کتاب است. و اجماع فرقه ی محقه (=شیعه) بر آن است. پس لازم است که به روایاتی غیر این روایت شاذ عمل شود.
فالوجه في هذه الرواية أن نحملها على التقية لأنها موافقة لمذاهب العامة والاخبار الأولة موافقة لظاهر الكتاب وإجماع الفرقة المحقة على موجبها فيجب أن يكون العمل بها دون هذه الرواية الشاذة .

اما دلایل بطلان این حدیث را علاوه بر آنچه شیخ طوسی گفته است، چنین می آوریم:

1- عدم ذکر متعه
نهی از خوردن گوشت خرهای اهلی در خیبر در روایات دیگری از طریق روات شیعه وارد شده است. شیخ حر عاملی حداقل 3 حدیث صحیح السند از صاحبان کتب اربعه یعنی شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی در این باره نقل کرده است؛ اما در هیچ کدام خبری از تحریم متعه نیست. رجوع کنید به:
وسائل الشيعة، الحر العاملي، ج 24 ص 117 ، باب كراهة لحوم الحمر الأهلية ، وعدم تحريمها
2- عدم تحریم
در روایات شیعه اساسا سخن از تحریم گوشت خرهای اهلی نیست، بلکه سخن از نهی به صورت کراهت وارد شده است و این خود دلیل دیگری است بر شیعی نبودن حدیث.
3- ضعف سند
در میان رجال سند این حدیث، افرادی عامی (=اهل سنت) یا زیدی حضور دارند که آن را از درجه ی صحت خارج می کنند. به این ترتیب حتی اگر همه ی روات حدیث توثیق شوند، تازه روایت موثق خواهد بود و نه صحیح. اما در میان این افراد توثیق دو تن با اما و اگر همراه بوده و در واقع بین علما در توثیق و عدم توثیق آن ها اختلاف وجود دارد. البته عمده ی فقها بر عدم توثیق این ها حکم کرده اند. خلاصه ی معرفی روات حدیث از این قرار است:
نفر یکم - محمد بن احمد بن یحیی: امامی، ثقه
نفر دوم - ابوجعفر: امامی، ثقه
نفر سوم - ابو الجوزاء: غیر امامی، ثقه
نفر چهارم - حسین بن علوان: زیدی، مختلف فیه
نفر پنجم - عمرو بن خالد: زیدی، مختلف فیه

خود شیخ طوسی پس از نقل سه حدیث دیگر با سند حدیث فوق می گوید: روات این احادیث عامی یا زیدی هستند. لذا این احادیث ضعیف بوده و به آن ها عمل نمی شود.

محمد بن أحمد بن يحيى عن أبي جعفر عن أبي الجوزا عن الحسين بن علوان عن عمرو بن خالد عن زيد بن علي عن أبيه عن آبائه ( عليهم السلام ) ... .
هذا الخبر ضعيف وطريقه رجال الزيدية .
تهذيب الأحكام، الشيخ الطوسي، ج 6 ص 168

فاما ما رواه محمد بن أحمد بن يحيى عن أبي جعفر عن أبي الجوزا عن الحسين بن علوان عن عمرو بن خالد عن زيد بن علي عن آبائه عن علي عليه السلام ... .
طريق هذا الخبر رجال العامة والزيدية ولم يروه غيرهم .
تهذيب الأحكام، الشيخ الطوسي، ج 7 ص 317

فأما ما رواه محمد بن الحسن الصفار عن عبيد الله بن المنبه عن الحسين بن علوان عن عمرو بن خالد عن زيد بن علي عن آبائه عن علي عليه السلام ... .
أن رواة هذا الخبر كلهم عامة ورجال الزيدية وما يختصون بروايته لا يعمل به .
الاستبصار، الشيخ الطوسي، ج 1 ص 65 – 66

چطوره که از برخی از اونا مثل سکونی و ساباطی حدیث قبول میشه که سنی هستند یا غیر امامی ، ولی از زیدی و عامی و غیر امامی قبول نمیشه ؟ حدیث ها هم هر وقت افراد بخوان ضعیف میشن هر وقت نخوان ، قوی میشن

نقل قول:
عبد الله بن سنان می گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره ی متعه پرسیدم. فرمود: خود را با آن رسوا نکن.
قال محمد بن أبي عمير ، عن عبد الله بن سنان ، قال : سألت أبا عبد الله عليه السلام عن المتعة ؟ فقال : لا تدنس نفسك بها .
النوادر، أحمد بن عيسى الأشعري، ص 87
بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج 100 ص 318 - مستدرك الوسائل، الميرزا النوري، ج 14 ص 455

نقل قول:
شیخ مفید تعدادی از این روایات را نقل کرده و در توضیح آن ها روایت زیر را مطرح می کند:
امام صادق (علیه السلام) به عمار ساباطی و اسماعیل جعفی فرمودند: تا وقتی که [در مدینه] بر من وارد می شوید، متعه از طرف من بر شما حرام است. زیرا من می ترسم که شما دستگیر، مجازات و مشهور شوید و بگویند: این ها اصحاب جعفر بن محمد هستند.
عن أبي عبد الله - عليه السلام - أنه قال : لإسماعيل الجعفي وعمار الساباطي : " حرمت عليكما المتعة من قبلي ما دمتما تدخلان علي ، وذلك لأني أخاف أن تؤخذا فتضربا وتشهرا ، ويقال : هؤلاء أصحاب جعفر بن محمد ."
فهذه دالة علی صحة المتعة ، و الاستصلاح .
خلاصة الإيجاز، الشيخ المفيد، ص 59

بنده در جایی هم خوندم که ایشان فرمودند من هرگز در باره متعه ، تقیه نمیکنم.
امام جعفر صادق ( ع ) ميفرمود
يكي از موضوعاتي كه من هرگز در بيان آن تقيه نخواهم كرد موضوع متعه است

شیخ مفید می نویسد:
گاهی متعه از جهت تقیه مکروه بوده، و چه بسا حرام شود.
قد تكره المتعة وقتا ما للتقية ، وربما حرمت .
خلاصة الإيجاز، الشيخ المفيد، ص 57

هشام بن حکم از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند: نزد ما آن را جز زنان بدکار انجام نمی دهند.
ابن أبي عمير ، عن هشام بن الحكم ، عن أبي عبد الله عليه السلام ، قال : ما تفعلها عندنا إلا الفواجر .
النوادر، أحمد بن عيسى الأشعري، ص 87

بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج 100 ص 318

آخرش تقیه میکنند یا نمیکنند ؟ اگر بگین تحت شرایط حرف عوض شده و حکم ، حرف الان بنده هم همین میشه . وقتی از حکمی سوء استفاده بشه تا حرام شدن هم طبق همون احادیث بالا و پایین پیش میره

نقل قول:
تمام این دوستانی که اینجا هستند از تمامی حلال های خدا استفاده کردند و از همه محرمات دوری کردند و برای معراجشان لنگ ازدواج موقت هستند!!!!

حضرت رضا علیه السّلام فرمود: ازدواج موقّت براى كسى كه آن را بشناسد حلال است، و براى كسى كه آن را نفهمد حرام است.
من لا یحضره الفقیه

الحمد لله این گونه که من از این دوستان شناخت پیدا کردم از دین اسلام گویا فقط ازدواج موقت را شناخته اند پس مژدگانی بر همگان باد که برای هر کس ازدواج موقت حرام باشد برای شما دوستان عزیز حلال است

نقل قول:
در مورد ازدواج موقت در سایت تا به حال بحث های زیادی صورت گرفته است و نظرات گوناگونی داده شده است که لازم شده حقیر هم برای روشن شدن درست مسئله ، مطلبی عرض کنم که با بیان نکاتی آنرا آغاز می کنم :


1. ازدواج موقت مانند ازدواج دائم یک حکم مسلم شرعی و از نظر شرعی فی نفسه ، مستحب است .

2. هر حکمی از احکام اسلامی حتی واجبات و محرمات در شرایط مختلف ممکن است حکمی مغایر با حکم اصلی خود پیدا کنند یعنی ممکن است در شرایطی ، یک عمل واجب یا مستحبی ، حرام یا مکروه گردد .

3. ازدواج موقت نیز از این قاعده مستثنی نیست یعنی در شرایط خاصی می تواند از حکم اصلی خود خارج شده مثلا واجب گردد یا مکروه شود و یا حتی انجام آن به مواقع ضروری محدود گردد .


همانطور که در روایات متعه هم می بینیم که برخی از آنها در این تاپیک هم مورد استفاده قرار گرفته است ، ازدواج موقت مورد توصیه اهل بیت علیه السلام بوده است و اصل استحباب و ثواب داشتن آن قابل انکار نیست اما این استحباب به شهادت همان روایات مطلق نیست یعنی در شرایطی حتی به عدم جواز آن فرمان داده شده است . از این رویکرد روشن می شود که هر حکم اسلامی مانند ازدواج موقت می تواند در زمان و شرایطی ، حکم دیگری پیدا کند .


این روند به شهادت تکرار آن در باب های مختلف ، مخصوص روایات متعه نیست گاهی امام معصوم علیه السلام یک حکم ساده را که امروزه همه بدان عمل می کنند ، سر الله می خواند و آنرا در آن زمان فقط برای راوی و اهل سر تجویز می کند !



برخورد فقهای بزرگ و مراجع گرانقدر شیعه با احکام اسلامی هم مانند اهل بیت علیهم السلام به صورت مطلق نیست .


از این رو یک فقیه و یک مرجع می تواند برای ازدواج موقت ، شرایطی در نظر بگیرد مثلا در جایی که عرفا هوسبازی تلقی شود آنرا جایز نداند یا حتی در زمان حاضر بخاطر مصالحی آنرا محدود به مواقع ضروری کند .



این کار نه تنها مخالف روایات نیست بلکه عین عملکرد اهل بیت علیهم السلام در مسائل و احکام مختلف اسلامی است .

بهمین علت است که ما برخورد مطلق با احکام اسلامی از جمله ازدواج موقت و دفاع مطلق از آن ، بدون در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان را بر خلاف عملکرد اهل بیت علیهم السلام و مصلحت می دانیم .

نقل قول:
روایات کراهت متعه تقیه ایست ، دیدگاه همه فقهاء چنین نیست فقهای بزرگی چون صاحب جواهر تقیه را به عنوان یکی از احتمالات در اینگونه روایات در نظر دارند نه تنها احتمال ، از این روست که برخی از مراجع با استفاده از چنین روایاتی در پایان بحث متعه چنین نتیجه می گیرند:
... پس متعه به عنوان اوّلى مباح بود ولى به عنوان ثانوى گاهى مستحبّ، گاهى مكروه، گاهى حرام و گاهى واجب شد

نقل قول:
سئوال این است :

آیا قبول دارید طبق دیدگاه مسلم فقهی ازدواج موقت مانند هر حکم فقهی دیگری شرایطی دارد و در شرایط خاصی حتی حرام است .

یا به توصیه شما مصداقی تر سئوال کنم ،

اگر ازدواج موقت مردی موجب تضییع حقی از دیگران یا همسرش گردد ، از دیدگاه فقه شیعه ، حرام است یا خیر ؟

نقل قول:
امام هفتم عليه السّلام را از متعه سؤال كردم، فرمود: حلال است براى كسى كه خداوند قدرت گرفتن زوجه دائمى را باو نداده است تا با اختيار متعه عفّت و آبروى خود را نگهدارد (و بفساد نيفتد)، آرى اگر زن دائمى داشت و از نزد او غائب بود و دسترسى به او نداشت باز ميتواند از متعه استفاده كند.
در خبر سوّم محمّد بن حسن شمّون گويد: «امام هفتم به برخى از شيعيانش نوشت: اصرارى بر متعه گرفتن نورزيد، و خود را به اشتغال به آن از خانواده و زن و فرزند خود باز نداريد تا سبب آن شود كه زنان دائمى شما بكفر گرايند و از حقّ بيزارى جويند، و به آن كس را كه بمتعه فرمان داد نفرين و ما را لعن كنند»، و بالاخره از مفضّل بن عمر روايت كرده كه گفت: «از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه در باره متعه ميفرمود: رها كنيد آن را، آيا شخص شرم نمى‏كند كه مردم (منكر متعه) وى را درگير مسائل جنسى ببينند و آن را بر همسلكان او كه بمتعه معتقدند خورده گيرند»، اين اطاله مطلب از آن جهت است كه پاره‏اى از خوانندگان بدانند كه ثوابى كه براى شخص متعه‏كننده ذكر شد اطلاق ندارد و همه كس را شامل نمى‏شود و تنها كسانى را كه بجهتى شرعى بدان اقدام كرده‏اند يا خواهند كرد در بر مى‏گيرد نه هر هوسباز شهوتران كه جز براى ارضاى غرائز جنسى نظرى ديگر ندارد و با اين عمل بسا مى‏شود كه اساس زندگى چندين ساله خود را متزلزل بلكه نابود ميكند»

( 4605- من لا يحضره الفقيه-ترجمه غفارى، ج‏5، ص: 125)

و البته در کنار این بحث چنین روایاتی را هم میدیدیم

و مرد با اينكه زن دائمى دارد و در شهر و ديار خود با اوست ميتواند زنى را متعه كند. ( همان آدرس بالا )

ولی کم کم بنا بر شرایط موضع ها تغئیر میکند و روایات با سند قوی جایشان را به روایاتی با سند قوی میدهند :

و هم در غيبت شيخ است كه: (1) ابو الحسن ايادى از ابو القاسم حسين بن روح ( از نواب ) پرسيد: چرا متعه دختر باكره مكروه است؟ در جواب گفت: پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: حياء از ايمان است. شرط اين كار هم ميان تو و اوست، وقتى دخترى را واداشتى كه قبول كند از او لذت ببرى از حياء بيرون رفته و ايمانش از ميان ميرود. پرسيد: اگر با اينفرض از دختر لذت ببرد زنا كرده؟ گفت: نه

مهدى موعود-ترجمه جلد سيزدهم بحار، متن، ص: 686

در این بین کسی نیست بپرسد چه شد از مرتبت اول به مرتبت اولی هجرت کردید در حالیکه این استفتاء با آیه قرآن همخوانی ندارد ؟

نقل قول:
لْيسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يغْنِيهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَمَنْ يكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ(النور/33)
و کساني که امکاني براي ازدواج نمي‌يابند، بايد پاکدامني پيشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بي‌نياز گرداند! و آن بردگانتان که خواستار مکاتبه [=قرار داد مخصوص براي آزاد شدن‌] هستند، با آنان قرار داد ببنديد اگر رشد و صلاح در آنان احساس مي‌کنيد (که بعد از آزادي، توانايي زندگي مستقل را دارند)؛ و چيزي از مال خدا را که به شما داده است به آنان بدهيد! و کنيزان خود را براي دستيابي متاع ناپايدار زندگي دنيا مجبور به خود فروشي نکنيد اگر خودشان مي‌خواهند پاک بمانند! و هر کس آنها را (بر اين کار) اجبار کند، (سپس پشيمان گردد،) خداوند بعد از اين اجبار آنها غفور و رحيم است! (توبه کنيد و بازگرديد، تا خدا شما را ببخشد!)

[=times new roman]
اگر متعه
[=times new roman]در صدر اسلام[=times new roman] امری صواب و مجاز در هر موقعیتی بوده
پس چرا اینها قوادی میکردند ؟
مگر نه این است که متعه حلال است و صواب هم دارد پس چرا در این آیه بدان اشاره نشده و شکل حلال را به آنها گوشزد نکرده در عوض دعوت به توبه نموده؟
[=times new roman]
دلیلش این است که متعه امری بود که در هر زمانی مورد تائید خدا و به طبع آن پیامبر نبود و در شرایط خاص مورد تائید قرار میگرفته و لذا چون این در هر شرایطی مهیا نبوده این اشخاص قوادی میکردند و بجای اینکه کنیزان را متعه کنند آنها را به خودفروشی مجبور میکردند.
خداوند در ادامه آنها را به توبه دعوت میکند . بنا به همین دلیل منظور از نکاح در اول آیه صرفا عقد دائم بوده .

نقل قول:
خودشون حاضرند با دختری ازدواج دائم کنند که قبلا دو یا سه بار صیغه ی هر کسی شده؟

:khaneh:

eslamic110;400872 نوشت:
سرکار خانوم ها، بنده چی ام؟
خانوم نیستم؟

من خودم تا آخرشهویور امسال همین تلقی رو داشتم که شما دارین.
هرچی هم فکر میکردم نمیتونستم بپذیرم یه مرد در شرایط عادی میتونه دوزنه باشه و کارش بی وفایی تلقی نشه

اما صحبت های حاج آقا رو بدون تصور اینکه من یک زن هستم؛ با تفکرات امروز؛ بدون هیچ پیشداروری خوندم و قانع شدم. شما بی پیشداوری بخونین و اگه باز سوالی موند خب بپرسین ازشون تا بیان و دیدگاهشون رو بیشتر توضیح بدن. چرا بحث رو نیمه رهاکنین و برین؟ اینکه شبهاتتون رو عمیق تر نگه میداره.

کسی شما رو فمنیست نخوند. خواهش دارم نکاتی که گفته میشه رو با دقت بخونین.
فمنیسم یک تفکره
مثل صهیونیزم که یک تفکره

هرکسی میتونه تحت تاثیر تمام یا بخشی از این تفکرها قرار بگیره خودآگاه یا ناخودآگاه

از اثرات ناخودآگاه تفکر فمنیسم روی جامعه ی اسلامی ایرانی، تغییر تعریف وفای مرده. ما خودمون هم فک می کنیم اینکه فک می کنیم درسته برای یک زن و غیرتش رو می رسونه که بخواد همسرش یک زنه باشه حال اونکه خبر نداریم این اخیراً به ما القا شده بدون اونکه متوجه باشیم!

در صدر اسلام، مرد به ما هو مرد، نه به ما هو عرب(!) وفادار بوده اگر و فقط اگر بین زنهایش عدالت را برقرار می کرده
عرض کردم اگه با تعریفی که شما میفرمائین، یک روایت معتبر پیدا بشه و بررسی بشه که وفا رو چنین تعریف می کنه و مرد دوزنه رو بدین دلیل بی وفا و گناهکار میدونه، بسم الله، بحث رو شکل بدین.

بحث از دو ازدواج دائم هست! در صورتی که ازدواج اول، ازدواج موفقی هم بوده. یک روایت در تقبیح این عمل بیارین. که صدر اسلام پر بوده از انواع و اقسامش

سلام ...
تسلا ثابت میکنه که الکتریسیته ساکن بر روی پوسته اجسام رسانا حرکت میکنه نه در داخل اونها ... دانشمندانه دیگه میان و بهش میخندن ... ایشون میگه بهتون ثابت میکنم ... یه گوی فلزی درست میکنه و میره توش میشینه و میگه بدنه اون رو به ولتاژ 15 کیلو ولت وصل کنین ... و سپس از اون گوی سالم میاد بیرون ... حرفش و ثابت میکنه ...

هر وقت 40 سالت شد و شوهرت رفت یه دختر 18 ساله گرفتو ...تمامه مسافرت هاش رو با اون رفت ... تو تخت خواب صورتش به سمت اون بود و پشتش به سمت شما ...
و هر چقدر بهش گفتی اسلام میگه عدالت ... هر هر بهت خندید ...

بیا و بگو حاج آقا حرفه درستی میزنه یا نمیزنه ...

eslamic110;400872 نوشت:
بحث از دو ازدواج دائم هست! در صورتی که ازدواج اول، ازدواج موفقی هم بوده. یک روایت در تقبیح این عمل بیارین. که صدر اسلام پر بوده از انواع و اقسامش

نه اینکه خیلی در خصوص زن حدیث درست و حسابی داریم ، جدای از لطف و مرحمتی که داشتند و زن به صورت عورت بودن و ناقص العقل بودن و بی سواد نگه داشتن و دور زدن سوره یوسف و یاد نگرفتنش و در بالاخونه جای نگرفتن و عقرب بودن و شر بودن و ، حسود بودن و ... توصیف شده ، حالا باید دنبال یک حدیثی هم بگردیم که به نفع زن کار کرده :khaneh: جز در دو سه جا : اگر میخواید کادو بخرید اول به دختر بدید (به قولی قاقالیلی گول زنک) :ok: مراقب حق زنان باشید (به صورت کلی عرض کردند :Gig:) یا بیشترن خیر و برکت در زنان است (دلیل این یکی هم مشخص هست ، چون در احادیث بسیاری در این خصوص در باره زن و رابطه جنسی و لذت بردن صحبت شده و این هم جزء اون حساب میشه)... خیلی متشکریم واقعا :khaneh:

و اما آدمی دین رو با عقلش قبول میکنه ، سراغ دینی نمیره که نقصان داره ، پس اگر در این دین هیچ محدودیتی برای این امر گذاشته نشده ، و راه برای هوس بازی و حرم سرای شرعی باز شده ، بنده چنین دینی رو رد میکنم . اگر زن بخواد عدالت در حقش اجرا بشه باید دست به دامن مردها بشه مثل همون گرفتن مهریه و پول کار در خونه و پول شیر که قبلا به سمع و نظر رسوندم، ولی مردها عدالتشون رو خودشون در دست دارن ، آقا میفرماید حق من در دین اینه و بهش هم میرسه ، جدیدا هم یاد گرفتن روی احساسات زنها اسم بگذارن ، مثلا در فلان موقع میگن این حسادت زنه ، حالا هر چقدر هم اون زن بدبخت بگه چنین چیزی نیست ، کی گوش میده ؟ بالاخره مردی گفتن ، زنی گفتن . حتما اون که نقصان عقل نداره ، راست میگه دیگه . یک همچین موجود بدبختیه زن که در ابتدای پذیرش یک دین اینقدر سختی میکشه ، حقوقش پرداخت نمیشه ، با تعاریف زیبا بیان موجودیتش بیان میشه و در توجیحش میگن معنای اون حرف چنین بوده و چنان و در نهایت تفسیر به مطلوب :ok:

[="Tahoma"][="#4169e1"]سختیای زندگی این دنیا نمیدونم خوشبختانه یا بدبختانه داره اونقد پوست کلفتم می کنه که اجازه ندم اعتقاداتمو احتمال سختیای بیشتر دستکاری کنه.

من توضیحاتمو واضح نوشتم و فک نکنم بیش از این بر گردن من باشه
از خود پاسخ یار خواستم بیان دیدگاهشون رو که برای من حرف خیلی جدیدی بود، بیشتر توضیح بدن امیدوارم وقتش رو داشته باشن

خواهرانم رو به خدا میسپارم
و دعا می کنم درست ترین اعتقادات رو داشته باشیم و هممون مردونه تر از صد مرد، پایبند به اعتقادات درستمون بمونیم.

موید باشید:Gol:[/]

[="Tahoma"][="#4169e1"]

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;400893 نوشت:
نه اینکه خیلی در خصوص زن حدیث درست و حسابی داریم ، جدای از لطف و مرحمتی که داشتند و زن به صورت عورت بودن و ناقص العقل بودن و بی سواد نگه داشتن و دور زدن سوره یوسف و یاد نگرفتنش و در بالاخونه جای نگرفتن و عقرب بودن و شر بودن و ، حسود بودن و ... توصیف شده ، حالا باید دنبال یک حدیثی هم بگردیم که به نفع زن کار کرده :khaneh: جز در دو سه جا : اگر میخواید کادو بخرید اول به دختر بدید (به قولی قاقالیلی گول زنک) :ok: مراقب حق زنان باشید (به صورت کلی عرض کردند :Gig:) یا بیشترن خیر و برکت در زنان است (دلیل این یکی هم مشخص هست ، چون در احادیث بسیاری در این خصوص در باره زن و رابطه جنسی و لذت بردن صحبت شده و این هم جزء اون حساب میشه)... خیلی متشکریم واقعا :khaneh:

و اما آدمی دین رو با عقلش قبول میکنه ، سراغ دینی نمیره که نقصان داره ، پس اگر در این دین هیچ محدودیتی برای این امر گذاشته نشده ، و راه برای هوس بازی و حرم سرای شرعی باز شده ، بنده چنین دینی رو رد میکنم . اگر زن بخواد عدالت در حقش اجرا بشه باید دست به دامن مردها بشه مثل همون گرفتن مهریه و پول کار در خونه و پول شیر که قبلا به سمع و نظر رسوندم، ولی مردها عدالتشون رو خودشون در دست دارن ، آقا میفرماید حق من در دین اینه و بهش هم میرسه ، جدیدا هم یاد گرفتن روی احساسات زنها اسم بگذارن ، مثلا در فلان موقع میگن این حسادت زنه ، حالا هر چقدر هم اون زن بدبخت بگه چنین چیزی نیست ، کی گوش میده ؟ بالاخره مردی گفتن ، زنی گفتن . حتما اون که نقصان عقل نداره ، راست میگه دیگه . یک همچین موجود بدبختیه زن که در ابتدای پذیرش یک دین اینقدر سختی میکشه ، حقوقش پرداخت نمیشه ، با تعاریف زیبا بیان موجودیتش بیان میشه و در توجیحش میگن معنای اون حرف چنین بوده و چنان و در نهایت تفسیر به مطلوب :ok:

تموم اون احادیثی که شما توهین آمیز تلقی می کنین شرح و تفسیر بسیار داره. کلی هم تاپیک همینجا زده شده و کارشناسان توضیح داده اند. کافیه سرچ کنین.
درکل، کافیه پیش از اونکه زن یا مرد باشیم انسان باشیم و همه چی رو با فطرت انسانی تطبیق بدیم تا مشکلی نه در پذیرش دین پیدا کنیم نه در خوندن احادیث و نه در عمل به دستورات دین

یاعلی[/]

اینها درسته که شما میفرمایین ، در پست های سابق ، خود من هم همین حرف رو زدم و در حقیقت برای اینکه شیعه باقی بمونم ، به همین حرفی که شما هم الان زدین که فرمودین اینها دلیل دارند ، اعتقاد کامل دارم . چون سخته که یقین داشته باشی اسلام و مذهب شیعه برحقه ، که حقیقتا همینطور هم هست :hamdel:، ولی با چنین چیزایی مواجهه پیدا کنیم . اما تا حرف از زن پیش میاد ، با چنین تعابیری صدا زده میشن ، که نیاز داره به تفسیر و برهان و منطق و ادله . که اینها هم اگر بگذاریم در کنار حقوق ! زن در اسلام ، چیز ناخوشایندی از آب در میاد که هنوزم که هنوزه وقتی در باره احکام زنان حرف زده میشه ، هیچ کسی به یک سخن ثابت نمیرسه و همش شده حدس و گمانه زنی و در این میان هر کسی نغمه ای می سراید و در نهایت سعی میکنند حرف هاشون رو با هم تطبیق بدن . بله ، زن بودن و قبول دین با این شرایط بی شرط سخته

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد هادی

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان و سروران ارجمند

نکته نظرات دوستان را مطالعه کرده و از فرمایشات بزرگواران استفاده بردم ؛ این نوع مباحث ریشه تاریخی کهنی دارد که تا به امروز نیز ریشه دوانده و ذهن بسیاری از ما را به خود مشغول کرده است ، آیا در اسلام اصل تک همسری است ؟ چرا اسلام چند همسری را تجویز کرده است؟ آیا ازدواج مجدد خیانت به همسر اول هست ؟ و سوالاتی از این قبیل که ذهن بسیاری از مردم درگیر این موضوع است.

در پاسخ به این سوالات فوق عرض می شود :
اولا اگر اسلام ازدواج مجدد را صراحتا نفی نکرد (چون چند همسری قبل از ظهور اسلام به طور نا محدود مرسوم بود و هر مردی می توانست به تعداد دلخواهش همسر برگزیند) دلایل خاصی دارد که در ادامه به اختصار توضیح خواهم داد .

ثانیا اصل در دین مقدس اسلام تک همسری است و اگر اذن به چند همسری داده شده در شرایط خاص و ویژه این اذن را داده اند ، به تعبیر شهید مطهری چند همسری به رسمیت شناختن حقوق زنان است از چند جهت :
الف: چون تلفات مردان چه در جبهه های جنگ و چه در موارد دیگر بیشتر از زنان می باشد لذا همیشه اینطور بوده که تعداد زنان بیشتر از مردان است لذا با توجه به اینکه هر زنی حق تأهل دارد این حکم الهی به نفع برخی از زنان است .
ب: زنان بیوه ای که شوهرانشان در جنگ شهید شده اند ،و هزاران زن بیوه در جامعه وجود دارد تکلیف این ها چه خواهد بود؟ آیا این زنان حق تأهل و زندگی متأهلی را ندارند ؟(نظام حقوق زن در اسلام ص 323)

از منظر دین اسلام اصل تک همسری است

همچنانکه عرض شد اصل اولیه در اسلام تک همسری است و اگر مردی بدون عذر(به فرض احراز شرط تمکن مالی و اجرای عدالت) و صرفا جهت شهوت رانی و عیاشی تجدید فراش کند خیانت و ظلم به همسر اول خود کرده است ، براساس روایات زن ها با هزاران امید و آرزو ازدواج می کنند لذا تمام سعی یک مرد می بایست در جهت خوشبختی زن باشد و با وی با لطفات و نرم خویی رفتارکند و از هر رفتاری که موجب رنجش وی می شود بپرهیزد ، اگر شوهر بدون عذر و صرفا به جهت شهوت رانی تجدید فراش کند یقینا زن از لحاظ روانی ضربه مهلکی می خورد و این با ریحانه بودن زنان سازگاری ندارد . اما گاهی ضرورت اقتضا می کند که مرد ناگزیر به تجدید فراش است (و گاهی اتفاق می افتد که خود زن به خواستگاری شوهرش می رود) لذا به جهت این ضرورت اجتماعی ازدواج مجدد به طور مطلق نفی نشد.(چنانچه به طور مطلق هم تایید نشد)

اسلام این دین کامل الهی دستوراتش زیباست و در نهایت تعادل و میانه روی است اما بشرطی که تفسیر به رای نکرده و با تمسک به ثقلین حکم الهی را خوب درک کنیم ؛ روایات بی شماری از ائمه اهل بیت علیهم السلام وارده شده است که اصل تک همسری را می توان از این گونه روایات استفاده کرد ؛ برای نمونه چند روایت ذکر می شود:

در روایات متعدد به مردان توصیه می شود اولا در انتخاب همسر که رفیق و همراه تو تا پایان عمر است دقت کن امام صادق عليه السلام فرمود: زن گردنبند است ، توجه كن چه چيزى به گردن مى آويزى ، اما اگر در انتخاب دقت نکردی و زن بد اخلاق بود اگر به بد اخلاقی زن صبر پیشه کنی و با رأفت و مهربانی با او مدارا کنی خداوند سبحان تو را به مقامات عالیه عرفانی خواهد رسانید . (روایت نفرمود اگر همسرت بد اخلاق بود مجوز تجدید فراش داری بلکه فرمود به بد اخلاقی همسرت صبر کن)

« من صبر على خلق امراة سينة الخلق و احتسب فى ذلك الاجر اعطاه الله ثواب الشاكرين » پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر مردى كه اخلاق بد همسر خود را به خاطر پاداش آن ، تحمل كند، خداوند پاداش شاكرين به او عطا خواهد نمود.

«عاشروهن بالمعروف » (نساء آیه 19) خداوند راجع به رفتار شايسته با همسر مى فرمايد: با زنهاى خود به نيكوئى رفتار كنيد

« فان المراة ريحانة و ليست بقهرمانة » (من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص: 557) زن گل است با او مدارا كنيد ؛ اميرالمؤ منين در ضمن سفارشات خويش به فرزندانش محمد حنفيه فرمود: همانا زن گل است نه قهرمان ، با او به هر حال مدارا كن و نيكو برخورد نما تا زندگى تو با صفا شود.

از دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام وظیفه مرد حفظ کیان خانواده با رفتار و اخلاق نیکو است ، لذا مرد موظف است بعد از ازدواج از همسر خود همانند ریحانه مواظبت کند چون گل با کمترین ضربه آسیب می بیند باید مواظب بود این آسیب جبران ناپذیر به زن وارد نیاید .

آورده اند كه مردى زن زيبائى داشت ، چند سالى با كمال خوشى با هم زندگى نمودند، تا اينكه ناگاه زن در اثر آبله صورتش از زيبايى افتاد. شوهر جوانمرد وى ، براى اينكه مبادا همسرش از اين حادثه خجالت كشد و غمگين شود، روزى چون سر از خواب برداشت ، شروع كرد به فرياد كردن و گريستن و بر سر و صورت مى زد، زن پرسيد چه شد است ؟ گفت : دريغا كه هر دو چشم من نابينا شده و جايى را نمى بينم ، و مدت بيست سال باقيمانده عمر خود را با اين حال سپرى كرد، تا مبادا همسرش از زشتى رخسارش خجالت كشد.

آری این است نگاه اسلام نسبت به زنان ، در حالات بزرگان دین نیز مشاهده می کنیم که رفتار عرفای الهی با زنان چگونه بوده است ، مرحوم شیخ علی آقا پهلوانی میفرماید:

«یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم در عالم معنا به من گفتند: بیست سال ناله های تو بی اثر شد»

زنان امانت الهی نزد مردان هستند ، شرع مقدس دستور می دهد از امانت به خوبی مواظبت کنید اگر امانت الهی کوچک ترین آسیبی ببیند مرد ضامن است لذا باید خیلی مواظب بود ازدواج مجدد مرد، آسیب جدی به زن وارد می کند. لذا اینطور نیست که به طور مطلق تعدد همسران جایز باشد بلکه این حکم در صورت وجود ضرورت (بی شوهر ماندن زنان بیوه و ...) است و الا صرف شهوت رانی و دوست داشتن و ... مجوزی برای تعدد همسر نمی باشد .

شهید مطهری در این رابطه می فرماید:

«در اینکه تک همسری بهتر است تردیدی نیست.تک همسری یعنی اختصاص خانوادگی،یعنی اینکه جسم و روح هر یک از زوجین از آن یکدیگر باشد.بدیهی است که روح زندگی زناشویی که وحدت و یگانگی است در زوجیت اختصاصی بهتر و کاملتر پیدا می شود.آن دو راهی که بشر بر سر آن قرار گرفته این نیست که از میان تک همسری و چندهمسری کدامیک را انتخاب کند.مساله ای که از این لحاظ برای بشر مطرح است این است که به واسطه ضرورت های اجتماعی،مخصوصا فزونی نسبی عده زنان نیازمند به ازدواج بر مردان نیازمند،تک همسری مطلق عملا در خطر افتاده است.تک همسری مطلق که شامل تمام خانواده ها بشود افسانه ای بیش نیست.یکی از دو راه در پیش است:یا رسمیت یافتن تعدد زوجات و یا رواج معشوقه بازی;به عبارت دیگر یا چند همسر شدن معدودی از مردان متاهل-که حتما از 10 درصد تجاوز نخواهد کرد-و سر و سامان یافتن و خانه و زندگی پیدا کردن زنان بی شوهر،و یا باز گذاشتن راه معشوقه بازی;و چون در صورت دوم هر معشوقه ای می تواند با چندین مرد ارتباط داشته باشد، اکثریت قریب به اتفاق مردان متاهل عملا چند همسر خواهند بود(نظام حقوق زن در اسلام ص 331).

شهید بزرگوار در ادامه می فرمایند:
«آری،این است صورت صحیح طرح مساله چندهمسری.اما مبلغان شیوه های غربی حاضر نیستند صورت صحیح مساله را طرح کنند;حاضر نیستند حقیقت را آشکارا بگویند.آنها واقعا مدافع مترس بازی و معشوقه گیری هستند،زن شرعی و قانونی را سربار و مزاحم می دانند و یکی اش را هم زیاد می دانند چه رسد به دو زن و سه زن و چهار زن،لذت را در آزادی از قیود ازدواج می شناسند،اما در گفته های خود برای ساده دلان چنین وانمود می کنند که ما مدافع تک همسری هستیم;با لحنی معصومانه می گویند ما طرفدار آنیم که مرد تک همسر و باوفا باشد نه چند همسر و بی وف!»(همان ص 332)

به نظر شهید رحمه الله علیه:« تعدد زوجات ناشی از یک مشکل اجتماعی است نه طبیعت ذاتی مرد» لذا اینکه برخی افراد می گویند مرد تنوع طلب هست و ... مبنای عقلی و نقلی ندارد و مردود است .

در پایان از بابت طولانی بودن نوشتار عذرخواهی می کنم ....

موفق و موید باشید

پرسش:
آیا متعه ستم به همسر اول است؟ اگر مردی با اینکه زندگی اول او زندگی خوب و سالمی است، بخاطر هوسبازی، می تواند اقدام به صیغه یا ازدواج مجدد کند؟

پاسخ:
در اینکه متعه در دین اسلام حلال است هیچ شکی نیست، اما در بسیاری از موارد از جمله در جایی که مرد همسردار که بی نیاز از متعه است، اقدام به متعه کند از روایات بدست می اید که چنین متعه ای مکروه است.
تشریع متعه برای عیاشی و هوسرانی نیست، بلکه برای رفاه افرادی تشریع شده که امکان ازدواج دائم را ندارند، به همین جهت وقتی از حضرت ابوالحسن (علیه السلام) درباره متعه سؤال شد در پاسخ فرمودند: «هى مباح مطلق لمن لم يغنه اللَّه بالتزويج فليستعفف بالمتعة فان استغنى عنها بالتزويج فهى مباح له اذا غالب عنها» متعه حلال و مباح است برای کسی که به وسیله ازدواج دائم بی‌نیاز نشده است. پس به وسیله متعه خودش را از گناه نجات می‌دهد. اما کسی به وسیله ازدواج دائم بی‌نیاز شده در صورتی متعه برایش مباح است که از همسرش دور شده باشد.(1)
مطابق اين حديث متعه براي نيازمندان تشريع شده است. نه براي عياشان. متعه براي تامين «عفت» است. نه ابزار بي‌عفّتي. متعه براي رفع نياز جنسي است. نه براي تشعيل شعله شهوت. شهوت آتشي است كه هر چه هيزم آن بيش تر شود.

از جمله مواردی که ازدواج موقت در روایت مورد نهی واقع شده موردی است که فرد همسر دارد و نیاز جنسیش هم برطرف میشود و از سوی دیگر همسرش هم نیاز جنسی به او دارد و او ازدواج موقت میکند و با این عملش موجب میشود همسرش به دستورات دینی بد بین شود ویا احیانا امامان معصوم که متعه را جایز شمرده اند مورد لعنت ونفرین قرار دهد این مضمون در روایتی از امام رضا (علیه السلام) آمده است که حضرت میفرماید:بر متعه اصرار نورزید بر شما است که سنت را به پا دارید نه اینکه از زنان خودتان باز بمانید. ودر نتیجه موجب کفر و تبری آنان از ما شوید وموجب شوید که آنان لعن ونفرين کنند دستور دهنده به متعه را .

متعه يك راه حل براي موارد غير عادي بوده كه شخص نزد خانواده اش نيست يا امكان ازدواج دائم ندارد يا ... ، خلاصه يك راه حل براي مواقع غير عادي است و براي كساني كه امكان ازدواج دائم داشته باشد، متعه پسنديده نيست. (طبق روایات چنین متعه ای مکروه است) و به همين جهت هم به متعه به خودي خود سفارش نشده و تشويق نگرديده است گر چه مباح مي باشد.
رواياتي هم كه متعه را تشويق مي كند نه از جهت مستحب بودن خود متعه است. بلكه از جهت اين است كه فرد با اين عمل با كسي كه متعه را به ناحق حرام كرده و در حوزه تشريع به حرام وارد شده، مبارزه مي كند .

راوي گويد از امام كاظم(علیه السلام) در باره متعه سؤال كردم و امام فرمود:
«هي حلال مباح مطلق لمن لم يغنه الله بالتزويج فليستعفف بالمتعة فإن استغنى عنها بالتزويج فهي مباح له إذا غاب عنها» آن براي كسي كه خدا او را با ازدواج دائم بي نياز نكرده، حلال و مباح و جايز است تا حفظ عفاف كند و اگر نكاح دائم دارد، زماني كه از همسرش دور است برايش جايز مي باشد. (2)

علي بن يقطين گويد از امام كاظم(علیه السلام) در باره متعه سؤال كردم و ايشان فرمود:
«ما أنت وذاك قد أغناك الله عنها» (3) تو را كه از آن بي نياز هستي، با متعه چه كار؟

.................................................. ............................
1. وسائل الشيعه، ج 14، ص 449
2. شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1104 ق، ج 14ص 449 - 450
3. همان، ص

موضوع قفل شده است