صحیح ترین کتاب حدیث اهل سنت و شیعیان؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
صحیح ترین کتاب حدیث اهل سنت و شیعیان؟

سلام علیکم

برادران اهل تسنن کتاب صحیح مُسلِم را پس از قرآن کریم، صحیح ترین کتاب خود میدانند.
حال صحیح ترین کتاب حدیث اهل تشیع کدام است؟ آیا از کتب اربعه است؟ کدام یک؟

پیشاپیش از پاسخ کارشناس محترم متشکرم:Gol:

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد صدرا

بی نام و نشان;401006 نوشت:
سلام علیکم

برادران اهل تسنن کتاب صحیح مُسلِم را پس از قرآن کریم، صحیح ترین کتاب خود میدانند.
حال صحیح ترین کتاب حدیث اهل تشیع کدام است؟ آیا از کتب اربعه است؟ کدام یک؟

پیشاپیش از پاسخ کارشناس محترم متشکرم:Gol:

با سلام و عرض ادب

الف) نگاهی به صحیح بخاری و مسلم

درمیان کتب حدیثی اهل سنت دو کتاب صحیح بخاری[1] و صحیح مسلم[2] به عنوان معتبرترین کتب جامع[3] حدیثی پذیرفته می شود. و به صورت کلی روایات این دو کتاب به اتفاق علمای اهل سنت تلقی به قبول شده است.[4]

با اینکه این دو کتب هر دو صحیح می باشند، اما در مقام تفاضل به واسطه اینکه بخاری در فن علوم حدیث برتر از مسلم بوده و مسلم شاگرد بخاری بوده است، واینکه بخاری ملتزم به شرایط سختری در نقل حدیث در این کتاب [5]بوده[6]، کتاب صحیح بخاری از جهت (صحت و اصحیّت) مقدم بر صحیح مسلم می باشد.

هر چند که کتاب صحیح مسلم[7] از جهت «ترتیب» و «حسن سیاق» به اینکه روایات تقطیع ندارند و روایات بریده بریده نمی باشند برتر از کتاب بخاری می باشد.[8]

در مورد تعداد روایات صحیح بخاری بین دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد، ابن حجر عسقلانی روایات صحیح بخاری را با در نظر گرفتن احادیث تکراری 7397 و با حذف مکررات 2602 حدیث اعلام نموده است.


[/HR] [1]. مؤلف کتاب صحیح بخاری:«ابی عبدالله محمّد بن اسماعيل بن بردزبه البخارى»،متوفاى:256؛ است .

[2]. مؤلف کتاب صحیح مسلم:«ابی الحسین مسلم بن الحجاج القشیری النیشابوری»، «م261ه»می باشد.

[3]. جوامع حدیثی به کتبی اطلاق می گردد که مشتمل بر همۀ موضوعات و ابواب حدیثی باشند. محدّثان اهل سنّت ، مجموع احادیث ومطالب دینی را در هشت موضوع (عقائد، احکام، رقاق، آداب، تفسیر، تاریخ و سیر، فتن و اشراط الساعة، مناقب و مثالب.نزهة النظر، ص54) دسته بندی کرده اند و برآن اند که جامع حدیث کتابی است که در بر دارندۀ همۀ آنها باشد.

[4]. نزهة النظر فی توضیح نخبة الفکر، ابن حجر العسقلانی، ص35:«لاتفاق العلماء بعدهما علی تلقی کتابیهما بالقبول»؛ تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، السیوطی، ص49:«اول مصنف فی الصیح المجرد، صحیح البخاری، ثم مسلم، وهما اصح الکتب بعد القرآن»؛تدریب الراوی، ص69:«ما رویاه بالاسناد المتصل فهو المحکوم بصحته».

[5]. بخاری دارای کتب دیگری نیز هست ولی هیچ کدام از آنها اعتبار صحیح را ندارند.

[6]. زیرا بخاری در نقل روایات معاصرت و شنیدن راوی از من روی عنه را به عنوان شرط پذیرش روایات خود پذیرفته در حالی که مسلم به قید معاصرت راوی با من روی عنه اکتفا نموده است.

[7]. ابو علی نیشابوری قائل به اصحیت صحیح مسلم می باشد:«ما تحت ادیم السماء اصح من کتاب مسلم». (نزهة النظر، ص36).

[8]. البته این سخن بر اساس مبنای اهل سنت است، والا روایات بسیاری در این دو کتاب فاقد شرایط پذیرش می باشند به صورتی که به اقرار علمای حدیث اهل سنت راویانی وجود دارند که مورد نقد واقع شده اند.(نزهة النظر، ابن حجر، ص41).

ب) نگاهی گذرا به کتاب :«الکافی»

کتاب کافی، تالیف:«ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی»، معروف به ثقة الاسلام،[1] از معروفترین فقها و محدثین امامیه در عصر غیبت صغری(م: شعبان:329) می باشد. کافی جامع ترین و مهمترین کتاب در میان کتب اربعه ی شیعه است.
مرحوم کلینی کتاب کافی را در طول مدت 20 سال تدوین نمود،که تعداد روایات این کتاب بنابرنظر بسیاری از محققان 16199 حدیث می باشد.[2]

ج) نظر برخی از علما در رابطه با کتاب:«الکافی»

مرحوم شیخ مفید در این باره می نویسند:«کافی از سترگ ترین و سودمندترین کتب شیعه است».[3]
مرحوم فیض کاشانی نیز کافی را معتبر ترین، کاملترین و جامعترین کتب اربعه دانسته است.[4]
مرحوم علامه ی مجلسی نیز کتاب کافی را دقیق ترین و جامعترین و بزرگترین و بهترین تالیفات شیعه معرفی نموده است.[5]

د) کتاب کافی در سه بخش تدوین یافته است:
الف) اصول: مشتمل بر مباحث اعتقادی و اخلاقی که در هشت بخش سامان یافته است. که این بخشها عبارتند از: کتاب العقل و الجهل، کتاب فضل العلم، کتاب التوحید، کتاب الحجة، کتاب الایمان و الکفر، کتاب الدعاء، کتاب فضل القرآن، کتاب العشرة.

ب) فروع کافی: مشتمل بر روایات فقهی از قبیل نماز، زکات، روزه، حج، و غیره، که به دلیل تخصصی بودن مطالب آن معمولا مورد استفاده ی فقیهان بوده است.

ج) فروع کافی: این بخش با 597 حدیث، شامل مباحث گوناگونی همچون خطبه ها و نامه ها ی ائمه علیهم السلام، مواعظ، داستانها و مطالب تاریخی است و به دلیل همین تنوع موضوعی به روضه ی کافی یعنی بوستان نامگذاری شده است.

ه) دیدگاهها در مورد صحت روایات کافی

یکی از بحثهای مهم در باره ی کتاب کافی، حد و حدود اعتبار احادیث این کتاب می باشد. این بحث از دیر باز در میان فقیهان و محدثین شیعه مطرح بوده است، که در این رابطه دو دیدگاه کلی وجود داشته است:

1. دیدگاه افراطی(دیدگاه اخباریون از شیعه): این گروه معتقد بوده اند که همه ی روایات کتب اربعه از جمله کافی، صحیح و قطعی الصدور می باشد.

2. دیدگاه اکثر محققان شیعه: نظر اکثر محققان شیعه آن است که کتاب کافی با تمام ویژگی های خاصی که دارد، مشتمل بر تعدادی از روایات ضعیف السند و تعدادی از روایات مردود است؛ زیرا مضمون برخی از روایات گاه با متن قرآن کریم و دیگر ادله ی قطعی در تناقض است.

و‌) تعداد روایات ضعیف کافی:

بر اساس تقسیم متاخرین[6] از علمای شیعه( که از نظر آنان حدیث صحیح به حدیثی اطلاق می گردد که توسط راویان عدل امامی نقل شده باشد و روایت به معصوم منتهی گردد)؛ ، آماری که در بیان شمارش تعداد احادیث ضعیف کافی گفته شده است اختلافی می باشد:

مرحوم شیخ یوسف بحرانی(م:1186)، تعداد احادیث ضعیف کافی را 9485 حدیث می داند.[7]
مرحوم علامه ی مجلسی در مرآة العقول تعداد احادیث ضعیف کافی را 8299 روایت می داند.
مرحوم بهبودی در کتاب صحیح الکافی بر اساس دیدگاه خود نهایتا 4428 روایت را صحیح قطعی دانسته است.[8]
در نرم افزار درایة النور تعداد احادیث ضعیف 6328 روایت شمرده شده است.[9]

ز) مهمترین تفاوتی که میان دیدگاه شیعه نسبت به مهمترین کتب روایی خویش و اهل سنت نسبت به صحیحین موجود است، آن است که اهل سنت در استدلال به احادیث صحیح بخاری و مسلم خود را بی نیاز از بررسی حال راویان احادیث این دو کتاب می دانند؛ لذا بررسی سندی و حکم به حدیث(نسبت به این دو کتاب) در نزد آنان وجهی ندارد؛ و این بر خلاف دیدگاه شیعه نسبت به کتب حدیثی خویش است که احادیث را در صورتی مورد قبول می داند که حدیث از جهت سند و محتوی بدون اشکال بوده باشد.

برای اطلاع بیشتر رجوع شود به کتب:
1) جوامع حدیثی شیعه، دکتر هادی حجت.
2) دانش حدیث، به قلم مدرسان دانشکده علوم حدیث.
3) جوامع حدیثی اهل سنت، دکتر مجید معارف.
4)کلیات علم رجال، آیت الله جعفر سبحانی.
5) المدخل الی علم الرجال و الدرایة، دکتر سید محمد حسینی قزوینی.

موفق باشید.


[/HR] [1]. ثقة الاسلام یعنی دانشمندی که مورد وثوق وسند وثاقت اسلام و مسلمین است و آن قدر اهمیت داشته که برای اولین بار کلینی سرآمد دانشمندان و فقهای پیشین شیعه را بدان منسوب نموده اند.(مفاخر اسلام، ج3، ص28، پاورقی 2).

[2].لؤلؤ البحرین، ص394، به نقل از برخی اساتیدش،؛ البته ارقام دیگری نیز ذکر شده است که عبارتند از :16477 روایت، سید حسن صدر، نهایة الدرایة، ص546؛ 16121روایت، رجال بحرالعلوم، ج3، ص331؛ 15508روایت، عمیدی در مجله ی علوم حدیث، ش1؛ 15176 روایت، مقدمه ی دکتر محفوظ، ص28.

[3]. «الکافی و هو من اجل کتب الشیعه و اکثرها فائدة »، تصحیح الاعتقاد، ص27.

[4]. «الکافی ...اشرفها و اوثقها و اتمها و اجمعها»، الوافی، ج1، ص5.

[5]. «کتاب الکافی...اضبط الاصول و اجمعها، و احسن مؤلفات الفرقة الناجیة و اعظمها»، مرآة العقول، ج1، ص3.

[6]. شیوه ی تقسیم اخبار میان متقدمین و متاخرین شیعه با هم متفاوت است.

[7]. لؤ لؤ البحرین، ص394 و 395.

[8]. به نقل از کتاب جوامع حدیثی شیعه ، هادی حجت، ص65.

[9]. این اختلافات عمدتا ناشی از اختلاف در مبانی رجالی و تفاوت دیدگاههای عالمان مذکور در توثیق و تضعیف راویان موجود در اسناد کافی است.

سلام علیکم

ابن حجر در مقدمه فتح الباری ص 14 می گوید که بخاری کتاب خود را به علی بن المدینی و ابوزرعه و احمد بن حبنل و یحیی بن معین . اسحاق بن راهویه و ... عرضه کرد و آنها به جز چند روایت ، بقیه را صحیح دانستند و بر آن شهادت دادند . خود بخاری هم التزام دارد که احادیث صحیح بیاورد . حال تقریبا پنج نفر از استوانه های علمی و رجالی اهل سنت که نظر هر یک به تنهایی حجت است ، بر صحت این کتاب شهادت داده اند ، پس می توان گفت که صحت این کتاب بدون شک مورد تایید همه اهل سنت باید باشد. از طرفی روایات فراوانی در این کتاب وجود دارد که نه تنها مذهب اهل سنت و جماعت را هلاک می کند ، بلکه ریشه اصل اسلام را هم می زند ، تا آنجا که افرادی همچون سلمان رشدی ، که معرف حضور آقایان هست و سام باسیل ، کارگردان فیلم برائت از مسلمانان ، کتب و فیلم های خود را بر اساس این روایات و احادیث نوشته و میسازند .

از طرفی در کتب شیعه هم همچون اصول کافی و ... روایاتی صحیح السند وجود دارند که تطابقی با روح انسانی و حتی روحیات ائمه شیعه و پیامبر ندارند . به عنوان مشت نمونه خروار ، روایت معروف شرمگاه غصب شده وجود دارد که متن آن : ان ذلک فرج غصبناه می باشد . همین روایت صحیح با روحیات یک انسان و حتی با روحیات حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام سازگاری ندارد .

سوال اینجاست :

یا این روایات حقیقت صدر اسلام را بیان می کنند و ماوقع را به تصویر می کشند و یا ساختگی و جعلی هستند !!!

اگر اولی باشد که واویلا !!! باید به حال خود خون گریه کنیم

و اگر دومی باشد که دیگر چه دلیلی دارد بیان شده و در کتب باقی بمانند ؟

حال من از شما سوال می پرسم :

فرض کنید کسی بخواهد مسلمان شود : معمولا دو راه بیشتر ندارد :

یا شیعه شود و یا سنی

اگر بخواهد سنی شود کتاب بخاری را به او می دهند که بخواند : حال این فرد با این کتاب چه تصویری از اسلام و مسلمین در ذهنش نقش می بندد ؟

همان ابتدای بخاری که وضعیت نزول وحی را از زبان همسر پیامبر بیان می کند برای هر عاقلی کافیست که دیگر به سمت این دین نیاید ، دیگر باقی موارد بماند

و اگر بخواهد شیعه شود ، بازهم با خواندن کافی و روایاتی که بعضا با عقل در تضاد هستند ، از این کیش هم متنفر می شود.

به نظر شما آیا شایسته نیست که مسلمین اندکی در کتب خودشان بازبینی کنند و خرافات آنرا پاک کنند ؟

آیا فکر نمی کنید که کتب هر دو فرقه بدترین حمله را به اسلام کرده اند ؟

آیا بهتر نیست به جای آنکه فیلم ها را موهن بدانیم ، کتاب های خودمان را تهذیب کنیم ؟

السلام علی سلامه العقل.

والسلام.

عبدالرسول;402528 نوشت:
و اگر بخواهد شیعه شود ، بازهم با خواندن کافی و روایاتی که بعضا با عقل در تضاد هستند ، از این کیش هم متنفر می شود.

به نظر شما آیا شایسته نیست که مسلمین اندکی در کتب خودشان بازبینی کنند و خرافات آنرا پاک کنند ؟

آیا فکر نمی کنید که کتب هر دو فرقه بدترین حمله را به اسلام کرده اند ؟

آیا بهتر نیست به جای آنکه فیلم ها را موهن بدانیم ، کتاب های خودمان را تهذیب کنیم ؟

به نظرم اولین کسی که این کار را کرد و صدها فتوا داد که کسی به جز خودش نداده و خواست چهره اسلام را از این مسائل بزداید صانعی بود که دیدیم چه طور باهاش برخورد کردند. ه نظرم هرچند صانعی هم تماما فتواهاش مطابق عقلانیت نیست و مسائل بسیاری است که او نتوانسته اصلاح کند اما توانسته راه جدیدی باز کند که بعد از او کسان دیگری آن را گسترش دهند.
البته یک نظر دیگه هم هست که چیزهائی که شما غیر عقلانی و خرافات در کتاب های شیعه و سنی میخوانید ممکن است واقعا از طرف خدا باشند و حکمتی داشته باشند که ما قادر به درک انها نباشیم مثل این که خدا به ابراهیم دستور داده بود فرزند خود را قربانی کند. یا ماجراهای خضر در قرآن که موسی حکمت آنها را نمیفهمید و اعتراض میکرد.

dinshenasii;402541 نوشت:
البته یک نظر دیگه هم هست که چیزهائی که شما غیر عقلانی و خرافات در کتاب های شیعه و سنی میخوانید ممکن است واقعا از طرف خدا باشند و حکمتی داشته باشند که ما قادر به درک انها نباشیم مثل این که خدا به ابراهیم دستور داده بود فرزند خود را قربانی کند. یا ماجراهای خضر در قرآن که موسی حکمت آنها را نمیفهمید و اعتراض میکرد.


سلام بر شما دوست عزیز و بزرگوار

قرآن و مسائل موجود در آن باید در موقعیتی دیگر و در محلی مناسب تر بررسی شوند . اینجا تا آنجا که از عنوان تاپیک بر می آید : بحث احادیث و ... مطرح می شود . البته بسیاری به همین مثل های قرانی و به ویژه داستان حضرت موسی و خضر علی نبینا و آله و علیهما السلام هم ایراد می گیرند ( بیشتر بر روی ماجرای قتل ) .

بنده از اطلاعات شما نسبت به احادیث خبر ندارم ، اما همان مثالی که از کافی آوردم را دوباره مطرح می کنم . عقل سالم چنین مطلبی که دختر علی بن ابیطالب را بازور ببرند و غصب کنند و بعدها شخصیتی همچون حضرت جعفرصادق بیاید و از آن به عنوان شرمگاه غصب شده یاد کند ، را نمی پذیرد . نه فقط برای علی و دخترش بلکه برای هر انسان غیرتمندی !!!

یا مثلا در بخاری در خصوص ماجرای نزول اولیه وحی ، هرگونه نسبت ناروایی به پیامبر اسلام داده می شود ، از دیوانگی تا خودکشی !!! و اسف بار اینجاست که چنین روایتی آغازگر کتاب بخاری است ( در بعضی نسخ روایت سوم است ) . علی ای حال هنگامی که ابتدای کتابی پیامبر را دیوانه و ... معرفی کند ، معلوم است که انتهایش چه می شود !!!

من فکر نمی کنم که اینها از سوی خدا باشند و یا حکمتی داشته باشند .

اینها مثال های کوچکی از صدها و بلکه هزاران روایات و احادیث مخالف عقل و منطق سالم و حتی موازین اسلامی است .

من عذر می خواهم که اینجا اینرا می آورم : در روایتی در کتاب صحیح بخاری از زبان انس بن مالک ، خادم پیامبر ، نقل شده که در یک شب پیغمبر با چند تن از زنان خود همبستر میشده . و بعد هم مطرح می شود که قوای جنسی پیامبر در میان صحابه مثال زدنی بوده است و در میان آنان چنین بوده که به پیامبر قدرت سی مرد داده شده است .

خب آیا این مخالف عقل نیست ؟ آیا بی حیایی از این روایت بالاتر ؟ انس از کجا به این مطلب رسیده ؟ عذر می خواهم ولی دو حالت بیشتر ندارد : یا خودش با چشمان خودش دیده ( علی الاسلام السلام ) و یا پیامبر و یا زنان پیامبر برایش تعریف کرده اند !!!

من سوال می پرسم : یک غیر مسلمان با خواندن این روایت از پیامبر اسلام چه تصویری در ذهنش مجسم می شود ؟

قضاوت با وجدان های بیدار.

سلام علیکم خدمت دوستان و اساتید محترم
جالب است بدانید همین مطالبی که شما فرمودید با مطالب شرم اور دیگر در سایت های مسیحی و یهودی گذاشته شده است و بعد از نوشتن اینگونه مطلب نشستند دارند مسخره مسلمان ها می کنند .قضیه احتلام شدن مردان در خانه عائشه به نقل از استاد ابوالقاسمی در 20 سایت مسیحی و یهودی قرار داده شده است. کتاب آیات شیطانی باز هم به نقل از ایت الله قزوینی از کتاب صحیح بخاری روایاتش را استنباط کرده است

عبدالرسول;402566 نوشت:
سلام بر شما دوست عزیز و بزرگوار

و سلام به شما دوست گرامی

یه حدیثی که یک عالم رجال یا فقیه ضعیف میدونه یکی دیگه ممکنه صحیح بدونه و بالعکس. در واقع در مورد تک تک روایات اختلاف هست.
سوال شما نکته ای که داره و میشه از کارشناس همین تاپیک پرسید اینه که آیا در کتب اربعه احادیثی هست که اجماع همه علما از قدیم تا الان بر کذبش باشه و اگه بله چرا از کتب اربعه حذف نمیشه

عبدالرسول;402528 نوشت:

از طرفی در کتب شیعه هم همچون اصول کافی و ... روایاتی صحیح السند وجود دارند که تطابقی با روح انسانی و حتی روحیات ائمه شیعه و پیامبر ندارند . به عنوان مشت نمونه خروار ، روایت معروف شرمگاه غصب شده وجود دارد که متن آن : ان ذلک فرج غصبناه می باشد . همین روایت صحیح با روحیات یک انسان و حتی با روحیات حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام سازگاری ندارد .

سوال اینجاست :

یا این روایات حقیقت صدر اسلام را بیان می کنند و ماوقع را به تصویر می کشند و یا ساختگی و جعلی هستند !!!

اگر اولی باشد که واویلا !!! باید به حال خود خون گریه کنیم

و اگر دومی باشد که دیگر چه دلیلی دارد بیان شده و در کتب باقی بمانند ؟


.

با سلام و عرض ادب

در خصوص برخی از روایات موجود در کتب شیعه همچون کافی عرض می شود:

1) بر خلاف پنداشت علمای اهل سنت نسبت به روایات صحیحین؛[1] شیعه[2] معتقد و ملتزم به صحت جمیع روایات کتاب کافی نمی باشد و فقهای شیعه جمیع روایات موجود در کتب اربعه و غیر آن را ارزیابی سندی می کنند، و چه بسا روایتی که از جهت سند نیز اشکالی نداشته باشد؛ بلکه از این ناحیه حکم صحت بر آن بار شود؛ اما با این حال فقهای شیعه به مضمون آن عمل نکنند.

2) باید توجه داشت که بحث بررسی اسناد امری نسبی خواهد بود یعنی ممکن است راوی ای در نزد عالمی شرایط پذیرش خبر را داشته باشد و عالم دیگری به این نتیجه نرسیده باشد؛ همچنان که این امر مشترک در جرح و تعدیل روات احادیث در دو مکتب تشیع و اهل سنت می باشد.

3) آنچه بر امت اسلامی لازم است رجوع به اهل بیت علیهم السلام است؛ زیرا که اهل بیت مفسران معصوم کلام وحی اند که بر اساس مفاد حدیث متواتر ثقلین تا قیامت در کنار قرآن باقی می مانند و هر کس بدانها تمسک نماید هرگز گمراه نخواهد شد. «إنّي تارك‏ فيكم‏ ما إن تمسّكتم به لن تضلّوا بعدي، أحدهما أعظم من الآخر: كتاب اللَّه حبل ممدود من السماء إلى الأرض، وعترتي أهل بيتي، ولن يتفرقا حتّى يردا عليّ الحوض، فانظروا كيف تخلفوني فيهما»؛ [3] همانا من در ميان شما چيزى به جاى گذاشته‏ ام كه اگر به آن متمسك شويد هيچ گاه بعد از من گمراه نخواهيد شد، يكى از آن‏ها از ديگرى بزرگ‏تر است: كتاب خداوند كه ريسمان كشيده شده بين آسمان تا زمين است و خاندان و اهل بيتم كه هيچ گاه از هم جدا نمى‏ شوند تا آن كه در كنار حوض بر من وارد مى ‏شوند. پس نيك بنگريد و دقت نماييد چگونه بعد از من آنان را پاسدارى و نگهدارى مى‏ نماييد.

بنابراین راه شناخت اسلام صحیح رجوع به عترت است و نه مکتب خلفا که میوه ی آن در جهان معاصر پدیده ی شوم سلفی است که موج اسلام هراسی رادر دنیا به رقم زده است.


[/HR]
[1]. که روایات این دو کتب را تلقی به صحت نموده اند.

[2]. بجز اخباریون.

[3]. سنن الترمذی، باب 32 مناقب أهل النبي صلى الله عليه و آله و سلم.

عبدالرسول;402528 نوشت:

از طرفی در کتب شیعه هم همچون اصول کافی و ... روایاتی صحیح السند وجود دارند که تطابقی با روح انسانی و حتی روحیات ائمه شیعه و پیامبر ندارند . به عنوان مشت نمونه خروار ، روایت معروف شرمگاه غصب شده وجود دارد که متن آن : ان ذلک فرج غصبناه می باشد . همین روایت صحیح با روحیات یک انسان و حتی با روحیات حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام سازگاری ندارد .

سوال اینجاست :

یا این روایات حقیقت صدر اسلام را بیان می کنند و ماوقع را به تصویر می کشند و یا ساختگی و جعلی هستند !!!

اگر اولی باشد که واویلا !!! باید به حال خود خون گریه کنیم

و اگر دومی باشد که دیگر چه دلیلی دارد بیان شده و در کتب باقی بمانند ؟


4) اینکه روایت کافی را با برداشت کنونی از لفظ آن بخواهید مورد طعن قرار دهید امری غیر قابل قبول است؛ زیرا که الفاظ روایات را باید در همان زبان و با توجه به شرایط و قرائن صدور آن مورد ارزیابی قرار داد نه اینکه مثلا اصطلاح (فرج) را معنای تحت الفظی بنمائیم؟! و پس از این برداشت، چنین نتیجه بگیریم که چون عبارت ترجمه شده حاوی معنایی رکیک است ، بنابراین این سخن از معصوم صادر نشده است.

به عبارت دیگر این روایت بیش از هزار سال است که در کتب شیعه موجود بوده، و عالمان بی شماری که بسیاری از آنان اهل ادب و فصاحت و بلاغت عربی بوده اند چنین برداشتی از این روایت نداشته اند؛ بلکه چنین لفظی در چنین جمله ای کنایه از غصب ناموس به معنای عدم رضایت باطنی در تحقق چنین عقدی بوده و بیانگر آن است که چنین عقدی با اکراه صورت پذیرفته و اهل بیت علیهم السلام رضایت قلبی بدان نداشته اند.

5) چنین اشکالی نسبت به این روایت در سده ی اخیر توسط محمود شکری آلوسی (م:1342) صورت پذیرفته است. محمود شکری که از او به عنوان علامه ی عراق نیز یاد می شود، نواده ی سید محمود آلوسی(م:1270)، صاحب تفسیر روح المعانی است.

محمود شکری که عمر خود را در راه مقابله ی با مکتب تشیع صرف نمود، در کتاب:«سعادة الدارین»، سخنانی با این محتوا بیان می دارد که چنین سخنی بی احترامی به پاره ی تن پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت زهرا سلام الله علیه است؛ علاوه بر اینکه مخالف با غیرت اهل بیت علیهم السلام می باشد و غیر ممکن است از امام صادق علیه السلام چنین لفظ رکیکی صادر شده باشد؛ در حالی که اراذل و اوباش نیز از بیان چنین کلماتی دوری می ورزند.

6) سؤالی که ما از جناب محمود شکری و کسانی که این شبهه را بیان نموده اند آن است که اگر ما از این کلام چنین برداشت ناشایستی را بنمائیم لازمه ی آن این است که برخی از آیات قرآن کریم را هم زیر سؤال ببریم، زیرا که دو آیه از آیات کریمه آمده است که حضرت مریم علیها السلام فرج خویش را حفظ نموده است؟!

«وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ»؛[1]و به ياد آور زنى را كه دامان خود را پاك نگه داشت و ما از روح خود در او دميديم و او و فرزندش [مسيح‏] را نشانه بزرگى براى جهانيان قرار داديم.

«وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ »؛[2]و همچنين به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دميديم او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد و از مطيعان فرمان خدا بود.

در حالی که با تامل در این آیات می فهمیم مراد از این لفظ در این جملات حفظ عفت بوده است اما در قالب این لفظ بیان گردیده است. بنابراین چنین اشکالی پشتوانه ی علمی ندارد.

موفق باشید.


[/HR]
[1]. الانبیاء/91.

[2]. التحریم/12.

با سلام مجدد:

یاد یه مسئله ای افتادم.
میگن بچه ی یارو یه کاغذ دستش گرفت رفت پیش پدرش گفت نقاشیم خوبه؟
باباهه گفت چی کشیدی پسرم؟
- یه گاو که داره علف می خوره!
- پس کو علف هاش؟
- گاوه خوردش!
- پس کو گاوش؟؟؟
- علف ها رو که خورد سیر شد رفت!!!

دقیقا بستگی به دید شما داره، جالبه یک جا یکی از کاربرها در مورد روایاتی از کتاب بخاری ایراد می گیرد که ای داد و هوار این توهینه!!!

عبدالرسول;402566 نوشت:
ا مثلا در بخاری در خصوص ماجرای نزول اولیه وحی ، هرگونه نسبت ناروایی به پیامبر اسلام داده می شود ، از دیوانگی تا خودکشی !!! و اسف بار اینجاست که چنین روایتی آغازگر کتاب بخاری است ( در بعضی نسخ روایت سوم است ) . علی ای حال هنگامی که ابتدای کتابی پیامبر را دیوانه و ... معرفی کند ، معلوم است که انتهایش چه می شود !!!
در روایتی در کتاب صحیح بخاری از زبان انس بن مالک ، خادم پیامبر ، نقل شده که در یک شب پیغمبر با چند تن از زنان خود همبستر میشده . و بعد هم مطرح می شود که قوای جنسی پیامبر در میان صحابه مثال زدنی بوده است و در میان آنان چنین بوده که به پیامبر قدرت سی مرد داده شده است .

اما جالب اینجاست کارشناس محترم در پاسخ به سوالی مشابه در مورد کتاب کافی میگه آقا برداشت شما اشتباهه و اگر توهین بود توی این هزار سال این همه علما آمدند و رفتند حتما می دانستند!!!

صدرا;442333 نوشت:
به عبارت دیگر این روایت بیش از هزار سال است که در کتب شیعه موجود بوده، و عالمان بی شماری که بسیاری از آنان اهل ادب و فصاحت و بلاغت عربی بوده اند چنین برداشتی از این روایت نداشته اند

خوب عزیز پاسخ ما هم دقیقا همینه!
چرا هیچ کس از کتب صحیح مسلم و صحیح بخاری برداشت بد ندارد بجز شما؟
جالب اینجاست که این روایاتی که حضرات ایراد می گیرند بعضا در کتب خودشان هم موجود است!!!
مثلا همین روایت هم بستری و توان جنسی پیامبر به نقل از اهل بیت بیش از سی مرتبه در هفده کتاب معتبر شیعه آمده است!!!
پس آیا باید گفت که ....
عزیزم کمی منطقی ببینید و واقع گرایانه نظر بدهید.


با سلام

ما منكر روايات جعلي و ضعيف نيستيم اما بر متواترات و برمشتركات معتبر فريقين تكيه داريم .

اما براي اينجانب حديث كافي در مورد غصب فرج دختر يا ربيبه حضرت ، هيچ مشكلي ندارد واگر به لينك نفاق و اوضاع وحشتناك اواخر عمر حضرت وآيه 74 سوره توبه در ترور رسول الله (ص) و تهمت هجر وهذيان وتخلف از جيش اسامه و مسخره كردن حضرت رسول توسط منافقات و ... مراجعه كنيد اين موضوع بسادگي قابل قبول است .

Download

سلام
چیزی که کاربر "بزرگوار" از سخنان امام (ره) نقل کرده، جوابی ست که ایشان به مسئله شرک بودن زیارت قبور داده اند.
متن کامل نوشته ها رو در فایلهای زیر می تونید ببینید.
http://upload7.ir/images/11089703385644104890.jpg
http://upload7.ir/images/29767631606229543633.jpg
http://upload7.ir/images/50763843493158481935.jpg

صدرا;442327 نوشت:
1) بر خلاف پنداشت علمای اهل سنت نسبت به روایات صحیحین؛[1] شیعه[2] معتقد و ملتزم به صحت جمیع روایات کتاب کافی نمی باشد و فقهای شیعه جمیع روایات موجود در کتب اربعه و غیر آن را ارزیابی سندی می کنند،
سلام علیکم و رحمه الله

رعایت اعتدال و انصاف در هر امری ضروری و عقلانیست . کتاب کافی در نظر عده ای از بزرگان شیعه ، صحیح بوده و حتی عده ای ( صرف نظر از صحت یا عدم صحت ) می گویند امام زمان کتاب کافی را تایید کرده است ( البته هرچند عده ای دیگر این سخن را رد می کنند ، اما به هر حال هنوز برخی از شیعیان به جمله کافی برای شیعه کافیست معتقدند ) . خود شما از شخصیتی همچون ابن حجر نقل کرده اید :

صدرا;401946 نوشت:
روایات بسیاری در این دو کتاب فاقد شرایط پذیرش می باشند به صورتی که به اقرار علمای حدیث اهل سنت راویانی وجود دارند که مورد نقد واقع شده اند.(نزهة النظر، ابن حجر، ص41).
پس بازهم نمی توان گفت که همه اهل سنت ، همه صحیحین را صحیح می دانند . بلکه آنچه که میان اهل سنت مشهور و رایج است اینست که این دو کتاب پس از قرآن صحیح ترین کتاب ها هستند و این جمله با جمله همه روایات بخاری و مسلم صحیح است ، متفاوت است . مثلا ما از شیخ مفید هم داریم که گفته است : بهترین و جامع ترین و کامل ترین کتاب شیعه ، کافی است . آیا این بدان معنیست که شیخ مفید قائل به صحت تمامی روایات کافی است ؟ بلکه بهتر است بگوییم در هر دو تفکر شیعه و سنی ، در مورد صحیحین و کافی ، هم عده ای وجود دارند که تمام صحیحین و کافی را درست و غیر قابل خدشه می دانند ، چنانچه ( اگر اشتباه نکنم ) آیت الله نائینی در درس خود گفته اند : خدشه در اسناد کافی کار عاجزان است !
صدرا;442327 نوشت:
و چه بسا روایتی که از جهت سند نیز اشکالی نداشته باشد؛ بلکه از این ناحیه حکم صحت بر آن بار شود؛ اما با این حال فقهای شیعه به مضمون آن عمل نکنند.
هرچند این موضوع در مورد عده ای از فقهای شیعه صدق می کند ، اما عده ای از فقهای شیعه بنابر روایات فراوانی که دستور داده اند احادیث معصومین رد نشوند و کسی آنها را رد نکند ، به مضمون روایات نیز عمل می کنند !

صدرا;442327 نوشت:
باید توجه داشت که بحث بررسی اسناد امری نسبی خواهد بود یعنی ممکن است راوی ای در نزد عالمی شرایط پذیرش خبر را داشته باشد و عالم دیگری به این نتیجه نرسیده باشد؛ همچنان که این امر مشترک در جرح و تعدیل روات احادیث در دو مکتب تشیع و اهل سنت می باشد.
در قسمت بعدی عرض می شود که راویان روایت غصب فرج ، همگی ثقة و مورد اعتماد هستند و کسی در وثاقت آنها شک نکرده است .

سند روایت :

محمد بن یعقوب الکلینی : اوثق الناس فی الحدیث ( رجال النجاشی ، باب المیم ، ص 377 )

علی بن ابراهیم بن هاشم القمی : ثقة في الحديث ثبت معتمد صحيح المذهب‏ ( رجال النجاشی باب العین ص 260 )

ابراهیم بن هاشم القمی : أول من نشر حديث الكوفيين بقم هو ( رجال النجاشی باب الالف ص 16 )

لا ينبغي الشك في وثاقة إبراهيم بن هاشم (معجم رجال الحدیث رقم 332 )

محمدبن ابی عمیر : كان من أوثق الناس عند الخاصة و العامة ( فهرست الطوسی باب المیم ص 404 )

‏ حماد بن عثمان : ممن أجمعت العصابة على تصحيح ما يصح عنه ( رجال ابن داود ص 131 )

زراره بن اعین : كان أصدق أهل زمانه و أفضلهم ( رجال ابن داود ص 155 )

پس در مورد صحت سندی هیچ شک و تردیدی وجود ندارد .

حال می توان با تاویل و تفسیر گفت که اینجا منظور ازدواج اجباری بوده است ، اما بازهم نمی توان مانع از آن شد که پرسش های از این دست پرسیده نشوند ، به هر حال ظاهر روایت با بسیاری از مسائل منافات دارد که یکی از آنها غیرت اهل بیت است . چرا که همه ما می دانیم که امیرالمومنین غیرتمند ترین صحابه رسول الله بوده اند و غصب دخترشان سوال برانگیز خواهد بود !!!

اما این روایت یک نتیجه مهم دارد و آن اینکه : ازدواج میان ام کلثوم و عمر بن خطاب رخ داده است ، و نیز ام کلثوم از دختران حضرت علی بوده است ، چرا که اشاره امام اینست که این دختر از ما اهل بیت غصب شده است .

اما در پاسخ به آیاتی که آورده شد :

این آیات هیچ گونه منافاتی با ادب ندارند ، اما روایت غصب فرج ، آنجا محل اشکال است که می گوید : غصب شده است . چرا که غصب فرج ، یا طبق تفسیر کارشناس گرامی غصب دختر انسان ، با غیرت انسان منافات دارد .

ohfreedom;442516 نوشت:
خوب عزیز پاسخ ما هم دقیقا همینه!
چرا هیچ کس از کتب صحیح مسلم و صحیح بخاری برداشت بد ندارد بجز شما؟
جالب اینجاست که این روایاتی که حضرات ایراد می گیرند بعضا در کتب خودشان هم موجود است!!!
مثلا همین روایت هم بستری و توان جنسی پیامبر به نقل از اهل بیت بیش از سی مرتبه در هفده کتاب معتبر شیعه آمده است!!!
پس آیا باید گفت که ....
عزیزم کمی منطقی ببینید و واقع گرایانه نظر بدهید.
دقیقا بحث منم همینه که این طور روایات شبهه برانگیز باید یه جوری حل بشن .

پاسخ های جدلی در این بحث ها هیچ نفعی نداره ،

من با اصل وجود این روایات مشکل دارم ، حالا کتاب اهل سنت باشه یا شیعه ، فرقی نداره . اینکه ما بگیم چون تو کتاب شیعه این هست پس طبیعیه که تو کتاب اهل سنت هم باشه و برعکس ، دردی رو برطرف نمیکنه ، جز اینکه به ناظر بیرونی یقین پیدا می کنه که مثلا پیامبر اسلام یه شبه با 11 زن همبستر شده !!!

کلا نتیجه ای که میشه گرفت اینه که : از ماست که برماست

ohfreedom;442516 نوشت:
دقیقا بستگی به دید شما داره، جالبه یک جا یکی از کاربرها در مورد روایاتی از کتاب بخاری ایراد می گیرد که ای داد و هوار این توهینه!!!

سلام علیکم و رحمه الله

جناب ohfreedom

" ان ذلک الفرج غصبناه " ( آن ناموسی بود که از ما غصب شد ) معنی این بخش از روایت است .

ohfreedom;442516 نوشت:
اما جالب اینجاست کارشناس محترم در پاسخ به سوالی مشابه در مورد کتاب کافی میگه آقا برداشت شما اشتباهه و اگر توهین بود توی این هزار سال این همه علما آمدند و رفتند حتما می دانستند!!!

1- شما چه وجه از تشابهی بین آنچه که در کافی آمده و این روایات صحاح میبینید

2- علمای شما چه برداشتی از این روایات صحاح دارند ؟

ohfreedom;442516 نوشت:
نوشته اصلی توسط عبدالرسول
ا مثلا در بخاری در خصوص ماجرای نزول اولیه وحی ، هرگونه نسبت ناروایی به پیامبر اسلام داده می شود ، از دیوانگی تا خودکشی !!! و اسف بار اینجاست که چنین روایتی آغازگر کتاب بخاری است ( در بعضی نسخ روایت سوم است ) . علی ای حال هنگامی که ابتدای کتابی پیامبر را دیوانه و ... معرفی کند ، معلوم است که انتهایش چه می شود !!!
در روایتی در کتاب صحیح بخاری از زبان انس بن مالک ، خادم پیامبر ، نقل شده که در یک شب پیغمبر با چند تن از زنان خود همبستر میشده . و بعد هم مطرح می شود که قوای جنسی پیامبر در میان صحابه مثال زدنی بوده است و در میان آنان چنین بوده که به پیامبر قدرت سی مرد داده شده است
.

یاحق

ohfreedom;442516 نوشت:

دقیقا بستگی به دید شما داره، جالبه یک جا یکی از کاربرها در مورد روایاتی از کتاب بخاری ایراد می گیرد که ای داد و هوار این توهینه!!!

اما جالب اینجاست کارشناس محترم در پاسخ به سوالی مشابه در مورد کتاب کافی میگه آقا برداشت شما اشتباهه و اگر توهین بود توی این هزار سال این همه علما آمدند و رفتند حتما می دانستند!!!
.

با سلام و عرض ادب

پاسخ شما هیچ ارتباطی با عرایض حقیر نداشت. سخن ما بر سر این بود که فرمودید چنین سخنی از امام صادق بعید است که زده شود : ذالک فرج غصبناه. جواب شما داده شد که:

الف) این سخن محمود شکری بوده و نه شما.

ب) دیگر اینکه در زبان عرب چنین سخنی کنایه از ناموس است و نه عضو خاص.

ج) قرآن کریم که وحی الهی است چنین لفظی را دو بار در حق مریم بتول استعمال نموده است آنجا که می فرماید: «وَ مَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِماتِ رَبِّها وَ كُتُبِهِ وَ كانَتْ مِنَ الْقانِتِينَ »؛[1]و همچنين به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دميديم او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد و از مطيعان فرمان خدا بود.

اما اینکه شما داستانهای ساختگی ای که با ساحت قدسی انبیا در تعارض است و چنین روایات کثیره ای را که در کتب صحیح اهل سنت است را با چنین روایتی مقایسه بفرمائید خود محتاج کمی تفکر است.

البته همچنان که اشاره شد شیعه قائل به صحت جمیع روایات یک کتاب نبوده است؛ بلکه روایات را مورد بررسی سندی قرار می دهد و آنجا نیز که روایتی صحیح السند باشد اما با اصول عقلی سازگار نباشد باز آن روایت را نخواهد پذیرفت. لذا بین روش شیعه و اهل سنت در تلقی روایات فاصله بسیار دور است؛ شیعه نقل را بر محور عقل استوار می داند نه اینکه عقل را در پذیرش و تفسیر تعطیل بداند.

موفق باشید.


[/HR]
[1]. التحریم/12.
موضوع قفل شده است