جمع بندی نظر اسلام به بچه های عجیب و غریب

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظر اسلام به بچه های عجیب و غریب

سلام
میخاستم نظر اسلام رو در مورد بچه هایی بدونم که معمول نیستند و ادم میبینتشون ناراحت میشه
مثلا بچه ای که پشتش مثل لاک پشته یا دختری که پاهای خیلی بزگی داشته یا خیلی ..........دیگه که تو اینترنت هست
یا http://www.niksalehi.com/goonagoon/archives/198414.php
نظر عرفا چیست ؟ مثلا یکی میتونه این موارد رو به اطلاع علامه حسن زاده برسونه تا ببینیم ایشون چه میگویند؟
http://www.vahshat.rozblog.com/tag/%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86+%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8+%D8%A7%D9%84%D8%AE%D9%84%D9%82%D9%87

بیشتر این مخلوقات ناقص الخلقه حاصل فرقه ها و مذاهب شیطان پرستی و انحرافی هست
دنیا بدجور خراب شده
ادم گاهی حالش از این دنیای کثیف به هم میخوره.

این مخلوقات باعث میشن ما قدر سلامتی خودمون و بچه هامون رو بیشتر بدونیم

?yes or no;399840 نوشت:
سلام
میخاستم نظر اسلام رو در مورد بچه هایی بدونم که معمول نیستند و ادم میبینتشون ناراحت میشه
مثلا بچه ای که پشتش مثل لاک پشته یا دختری که پاهای خیلی بزگی داشته یا خیلی ..........دیگه که تو اینترنت هست
یا http://www.niksalehi.com/goonagoon/archives/198414.php
نظر عرفا چیست ؟ مثلا یکی میتونه این موارد رو به اطلاع علامه حسن زاده برسونه تا ببینیم ایشون چه میگویند؟
http://www.vahshat.rozblog.com/tag/%...84%D9%82%D9%87

سلام
منظورتون مشخص نیست
یعنی چه که نظر دین چیه ؟
در چه بعدی از این مساله مشکل هست؟
والله الموفق

ابوالفضل;399846 نوشت:
بیشتر این مخلوقات ناقص الخلقه حاصل فرقه ها و مذاهب شیطان پرستی و انحرافی هست
دنیا بدجور خراب شده
ادم گاهی حالش از این دنیای کثیف به هم میخوره.

اسم این بیماری hydrocephalus است و ارتباطی با شیطان پرستی نداره. آن کودک هم از طریق علم پزشکی و با عمل جراحی حالش خوب شد. زمانی که شما برچسب شیطان پرستی می زنید و "حالتون به هم می خوره"، افرادی هستند که در دنیا به دنبال حل مشکلات این کودکان هستند.

Kinzie Kensington;399885 نوشت:
اسم این بیماری hydrocephalus است و ارتباطی با شیطان پرستی نداره. آن کودک هم از طریق علم پزشکی و با عمل جراحی حالش خوب شد. زمانی که شما برچسب شیطان پرستی می زنید و "حالتون به هم می خوره"، افرادی هستند که در دنیا به دنبال حل مشکلات این کودکان هستند.

بزید تاثیر لقمه حلال در کودک
تاثیر اوقات امیزش در کودک
تاثیر دین در کودک
و ...
را مطالعه کنید و اظهار نظر بدید
تمام موارد در امیزش طبق نظر اسلام باشد تولد چنین کودکانی بسیار کم احتمال خواهد بود.
وقتی انسانی با تبر میزنه سر هم نوع خودش و گوشتشو میخوره انتظار داری نوزادش چه شکلی باشه؟

حامد;399884 نوشت:
سلام
منظورتون مشخص نیست
یعنی چه که نظر دین چیه ؟
در چه بعدی از این مساله مشکل هست؟
والله الموفق

منظورم این بود که چرا این بچه ها این طوری به دنیا میان ایا به خاطر اعمال پدر و مادرشون هست ؟یا فقط یه مساله ژنتیکی
مثل همون حدیثی که حضرت محمد به امام علی میگه فلان کار رو نکن که اگه بکنی بچه مثلا این طوری میشه لون کار رو بکنی اون طوری میشه

?yes or no;399929 نوشت:
منظورم این بود که چرا این بچه ها این طوری به دنیا میان ایا به خاطر اعمال پدر و مادرشون هست ؟یا فقط یه مساله ژنتیکی
مثل همون حدیثی که حضرت محمد به امام علی میگه فلان کار رو نکن که اگه بکنی بچه مثلا این طوری میشه لون کار رو بکنی اون طوری میشه

سلام
عوامل زیادی میتونه دخیل باشه و میتونه یکی یا مجموعه ای از اینها تاثیر بذاره
والله الموفق

درباره کودکان استثنایی (معلول و دارای نقص عضو مادرزادی) در علوم گوناگونی بحث می شود و هر دانشمندی از زاویه خاص به آن می نگرد و نظر می دهد. پرسش ما این است که از نظر اسلام ریشه پیدایش این گونه انسانهای ناقص چیست؟ و چگونه با عدل الهی این مسئله سازگار است؟
در این رابطه گفتگویی ترتیب دادیم با حجت الاسلام والمسلمین عزیزالله توحیدی ، جامعه شناس و همینطور دکترای فقه و معارف اسلامی که از نظر شما خوانندگان گرامی می گذرد:
س- اصولا کودکان استثنایی یا انسانهای ناقص الخلقه به چه کسانی گفته می شود و چرا آنها را به این نام یاد می کنند؟
کودکان استثنایی آن گروه از کودکانند که از نظر آفرینش نقص عضوی و بدنی یا اختلال فکری و روانی دارند. این کودکان را از این نظر استثنایی می نامند که با اغلب انسانها فرق دارند گویی قانون اولی درباره آنان این است که صحیح و سالم باشند و این نوع کودکان از تحت این قانون به کلی بیرون رفته اند.
س- فقه اسلامی درباره خلقت دارای چه اصولی است و نظر آن درباره اینگونه نقایص چیست؟
از نظر فقه اسلامی اصل در خلقت صحت و تندرستی است و نقص و مرض برخلاف اصل نخستین می باشد، از همین رو اصل نخست در کالای فروشی این است که بی عیب و نقص باشد. هر چند صحت در متن قرار داد نوشته نشود و یا به زبان نیاید.
قرآن کریم در بیان آفرینش انسان یادآور می شود که او را به تدریج به قله تکامل می رساند چنانکه در سوره مومنون آیه 15 می فرماید: آنگاه او را به عالی ترین آفرینش درآورد، برتر است خدا که بهترین آفرینندگان است.
این آیه و نمونه های دیگر این نکته را می رساند که اصل در آفرینش انسان بی نقص و بی عیب بودن است و اگر انسانی فاقد چنین کمال می گردد وجود او استثنایی است که بر قانون خلقت وارد می شود. این گونه آیات که بیانگر موقعیت بلند انسان از نظر جسم ، تن ، روح و روان هستند می رسانند که انسانهای ناقص الخلقه که کمبودی بر تن و یا روان دارند از ضایعات خلقت و به گونه ای تخلف از قانون آفرینش به شمار می روند که خدای بزرگ طراح آن می باشد و هرگز برنامه خلقت بر اساس نقص و کمبود نبوده است و هر نوع پدیده ای برخلاف کمال ، جنبه ثانوی و استثنایی دارد.
س- عامل این گونه نقایص و استثناها چیست؟ اسلام در این باره چه نظری دارد؟
بررسی عوامل پدیده های استثنایی در انسان جنبه علمی دارد که علم امروز توانسته است بر قسمتی از این عوامل دست یابد و علل این نوع فرزندان استثنایی را تعیین کند. دانش بشری در پرتو تجربه اموری از قبیل الکل ، مواد مخدر، سیگار، آمیزشهای حرام و تا حد زیادی وراثت را علل این نوع پدیده ها معرفی می کند و در این قسمت بیش از همه پافشاری می نماید ولی متاسفانه تعیین کنندگان این نوع عوامل ناصحان مشفقی هستند که سخنان و طرح های آنان ضامن اجرایی ندارد و خود در محیطی سخن می گویند که در انجا الکل به جای آف مصرف می شود و آمیزش های حرام خلاف قانون به شمار نمی رود لذا علل این نوع پدیده های استثنایی در غرب در عوامل یاد شده خلاصه گردیده است.
در حالیکه غرب روی این عوامل اصرار دارد ولی علل پیدایش چنین استثناها منحصر به عوامل یاد شده نیست به گوان اینکه جهان اسلام که برخی از این عوامل در آن کمتر وجود دارد از چنین آسیب ها و استثناها مصون نمانده است؛ از این لحاظ باید گفت یک رشته عوامل دیگری نیز پدید آورنده این گونه انسان های استثنایی می باشند.
از نظر احادیث اسلامی عواملی برای این کار وجود دارد که برخی راعلوم و دانش های امروز بشر تصدیق می کند ولی بعضی دیگر با علوم محدود انسان قابل تفسیر و توجیه نیست از این جهت نباید آنها را بهانه این که این نوع عوامل درعلم به رسمیت شناخته نشده اند ، کنار بگذاریم.
از احادیث اسلامی استفاده می شود که قسمت اعظم این نقیصه ها مربوط به جهل و نادانی والدین به وظایف خود درباره همسران و نحوه آمیزش و کیفیت پرورش فرزندان است؛ به یک معنا این نقیصه ها و کمبودها غرامتی است که پدران و مادران در مقابل جهل و نادانی خود می پردازند.
س- لطفا برخی از عواملی را که از احادیث اسلامی درباره فرزندان ناقص و استثنایی استنباط شده است را ذکر کنید.
همانطور که عرض کردم احادیث اسلامی اشاره به عواملی دارد که موجبات پدید آمدن کودکان استثنایی و ناقص الخلقه را فراهم می آورد که بنده به چند مورد آن اشاره ای می کنم و توضیحات مختصری می دهم :
1- سوء تغذیه : احادیث اسلامی سوء تغذیه را مایه پیدایش این نوع کمبودها دانسته و حسن تغذیه را نوعی پیشگیری تلقی کرده است. پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: به زنان باردار به بخورانید زیرا این میوه مایه زیبایی کودک و حسن خلق وی خواهد بود.
2- وراثت : وراثت اصلی است که اسلام آن را محترم شمرده است و بر آن صحه گذاشته است. اگر علم ژنتیک در غرب علم نوظهوری است اما قانون وراثت به صورت کلی در قرآن و احادیث اسلامی وارد شده است.
با توجه به آیات و روایاتی که در مسئله وراثت وارد شده است به صورت قاطع می توان گفت قسمتی از این نقیصه ها مربوط به پدر و مادر است که در فرزند تجلی می کند.
3- آمیزش در دوران معذوریت : اسلام دوران تقاعد را برای زن دوران نقاهت و یا یک نوع ناراحتی توام با نیاز به استراحت تلقی می کند در حالیکه در برخی نوشته های منسوب به شرایع آسمانی این دوره از زندگی زن به صورت بدی تفسیر ی شود.
انعقاد نطفه در ایام قاعدگی زن بعید است نه محال، از این رو بعید نیست که در چنین وضعی نزدیکی مایه انعقاد نطفه فرزند شود ولی باید توجه نمود که چنین فرزندی صالح و تندرست نخواهد بود چنانچه امام صادق (ع) فرمود: افراد کریه منظر و بدقیافه میوه های تلخ و بدرنگ آمیزش های دوران قاعدگی زنان است.
س- آیا می توان وجود اینگونه افراد ناقص الخلقه را به خداوند متعال نسبت داد؟
باید گفت که در حقیقت ضایعات انسانی ، حیوانی و نباتی و ... معلول سهل انگاری بشر و یا جهل او به نوامیس خلقت و قوانین طبیعت است و هرگز نباید آن را به حساب خدا گذاشت. خداوند جهان آفرینش را با صحیح ترین اسلوب و بهترین شرایط طرح کرده و هر چیزی را به نیکوترین وجه ممکن ساخته است ، این ما هستیم که در اثرعدم رعایت شرایط بهره برداری، خود و عزیزان خود را در میان بلاها و آفت ها می افکنیم.
س- آیا وجود انسانهای ناقص و استثنایی با عدل الهی تناقض ندارد؟ به عبارت دیگر عدالت خداوندی ایجاب می کند که به خاطر اشتباه پدر و مادری و جهل انها انسانهای بیگناه و بیخبر دیگری با آن شرایط به دنیا بیایند و خود و دیگران در وضعیتی نابسامان قرار گیرند؟
آگاه سازی بشر از اصول و قوانین حاکم بر جهان از طریق غیب و این که بشر بدون تحصیل و تعلیم بر علل آفت ها و آسیب ها آگاه گردد بر خلاف سنن آفرینش است و به هم زدن این سنت در یک مورد و اینکه پدران و مادران از روز نخست از پیدایش آ،ت نسل آگاه شوند خصوصیتی ندارد. اگر بناست بشر در برابر حوادث بیمه گردد چرا از کلیه علل حوادث بد آگاه نشود و اثر بد زلزله ها و سیل ها را از خود دفع نکند؟
گذشته از اینها تنها آگاهی بشر در رفع نقایص به خصوص کافی نیست چون پدران و مادران آگاه بر فساد نسل از ارتکاب گناه خودداری نمی کنند و با علم به اینکه الکل روی نسل اثر سویی دارد از آن به جای آب استفاده می کنند.
تنها کاری که می تواند به صاحب جهان یعنی خداوند برگردد این است که مسببان این جنایت ها را مجازات کند و از طریق تشریع و تقنین با معلولان برخورد مهربانانه داشته باشد و خوشبختانه این کار در مورد تشریع اسلامی درباره این طبقه انجام گرفته است.
در اینجا از دو نکته نباید غفلت ورزید؛ یکی اینکه قانون علیت و معلولیت و تاثیر علل طبیعی در مورد خود نود و نه درصد به سود انسان است و اساس زندگی اش را تشکیل می دهد و اگر در موردی به زیان او تمام می شو نباید چنین قانونی را نسبت به او زیان بار شمرد و از آن انتقاد نمود. چیزی که هست اگر بشر علم غیب می دانست می توانست همه قوانین آفرینش را در تمام موارد به نفع خود به کارگیرد.
و دوم اینکه علم و دانش موقعی برای انسان کمال شمرده می شود که آن را در نتیجه سعی و کوشش خود به دست آورد؛ اگر انسان از روز نخست عالم و دانا آفریده می شد جلو بسیاری از نقیصه ها را می گرفت هر چند ریشه کن نمی گشت ولی در این صورت چنین علمی برای او کمال شمرده نمی شود.
س- آیا افراد ناقص الخلقه تکلیف شرعی نیز دارند؟ در این مورد اسلام چه رویکردی درباره آنها دارد؟
تکلیف ، فرع ، توان و قدرت است. شعار آیین اسلام آیه لایکلف الله نفسا الا وسعها است. این آیه و نظایر آن هم گام با عقل بوده و می رساند که افراد معلول و استثنایی نمی توانند از نظر تکالیف با افراد سالم یکسان باشند زیرا توانایی آن گروه را ندارند.
فقهای اسلام در باب تکالیف هر موقع به این گروه و مشابه آنان می رسند اعلام می دارند که وظایف این گروه غیر از تکالیف افراد قدرتمند و تواناست و آنان باید به اندازه وسع و توانایی خود انجام وظیفه نمایند. این موضوع در فقه اسلامی برای خود بحث های گسترده ای دارد که علاقه مندان می توانند به ابواب مختلفی از جمله وضو، غسل، اقامه ، نماز و ... مراجعه کرده و تفاوت تکالیف این دسته از انسانها را با افراد عادی دریابند.
س- به نظر شما جامعه در قبال اینگونه افراد چه وظایفی دارد؟
اسلام نه تنها این گروه را از انجام دادن یک رشته تکالیف معذور شمرده است بلکه جامعه را به یاری این گروه که بیشتر قربانی جهل جامعه می باشند دعوت کرده است چنانچه رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: کسی که نابینایی را چهل قدم راهنمایی کند، گناهانش آمرزیده می شود.
استفاده می شود که اسلام به کمک و مساعدت به معلولین و افراد ناقص الخلقه توصیه نموده و برنامه دارد لذا باید مسلمانان و پیروان دین اسلام به این مطلب توجه نموده و افراد معلول را در جامعه اسلامی از یاد نبرند.

پرسش:
میخاستم نظر اسلام رو در مورد بچه های ناقص الخلقه بدونم وچرا این بچه ها این طوری به دنیا میان ایا به خاطر اعمال پدر و مادرشون هست ؟یا فقط یه مساله ژنتیکی است.

پاسخ:
دنیایی که در آن زندگی میکنیم دارای یک سری قوانین و قواعد تکوینی دارد. برخی از این قواعد را انسان با تجربه و عقل خود درک کرده است و برخی دیگر از تیررس علمش به دور بوده است.
برخی از قوانینی که هنوز نتوانسته خودش کشف کند و به صورت قاعده و قضیه علمی بیان کند را ادیان در قالب سفارشات و توصیه هایی تشریعی بیان کرده است. مثلا در باب تولد فرزند کسی که میخواهد فرزند سالمی داشته باشد به سفارشاتی که در دین اسلام دارد باید توجه کند.

البته برخی از این موارد ممکن است که به خاطر مسائل ژنتیکی باشد. این تأثیر میتواند در دو بعد جسمی و روحی باشد قضیه ازدواج حضرت علی ع با ام البنین به قصد به دنیا آمدن فرزندانی رشید و بلند قد از قبیل تأثیرات ژنتیک مادر بر روی جسم فرزند است. هرچند در روایات به برخی از امور اشاره شده که ژنتیک و خصوصیات روحی مادر به فرزند انتقال مییابد. مثلا بیان شده که با احمق ازدواج نکن که فرزندش نیز احمق خواهد شد(1) و مواردی از این دست.

به هر حال، با توجه به اینکه دنیا دارای قواعد و قوانین خاصی است و مواردی که انسان توان رسیدن به آنها را حداقل به این زودی ها نداشته، را دین اسلام بیان کرده است، پدر و مادرها باید مراقب باشند و نسبت به مواردی که علم به آنها دست یافته یا مواردی که در روایات به عنوان موارد نهی شده بیان نموده است عمل کند تا فرزندانی سالم داشته باشند.


[/HR][1] . کمال الدین، ج2 ص 395
موضوع قفل شده است