دانلود سخرانی مفتی اهل سنت سوریه در مورد حقانیت علی (ع) ..حتما ببینید..

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دانلود سخرانی مفتی اهل سنت سوریه در مورد حقانیت علی (ع) ..حتما ببینید..

با سلام
در این ویدئو یک مفتی اهل سنت سوریه در مورد حقانیت امام علی(ع) و بر ضد علمای وهابیت سخنرانی میکند:

فایل: 

خوب حالا شیعه شده یا هنوز درگیره ؟

ᕘᕚRaiNᕘᕚ;399810 نوشت:
خوب حالا شیعه شده یا هنوز درگیره ؟

بله در اخر شیعه شد
فرزندش هم در اثر این سخنان ترور شد
اسم این مفتی احمد حسون است

ابوالفضل;399817 نوشت:
بله در اخر شیعه شد

سلام علیکم و رحمه الله

پس بی زحمت خودتان زحمتش را بکشید به دکتر احمد بدرالدین حسون خبر شیعه شدنش بدهید .
امسال که در کنفرانس وحدت اسلامی بعنوان رئیس و دبیر مجمع حضور داشتند اهل سنت خودشان را معرفی کردند .

آنچه که در این کلیپ دکتر احمد میفرمایند اعتقادات اهل سنت است. حقانیت امام حسین برای شیعه و اهل سنت واضح است ولی برای ابن تیمیه و بعد آن محمدبن عبدالوهاب و پیروان آنها هرکسی که در برابر علی علیه السلام و حضرات سبطین علیهم السلام قرار بگیرد مورد قبول و مدحشان است.

لذا میبینیم لشگر یزید و لشگر معاویه دارند با هر گونه جشن میلاد و عزاداری برای حضرات اهل بیت و معصومین به بهانه بدعت در دین مقابله میکنند و دست به کشتار مسلمین در این مراسم میزنند.

در این کلیپ دکتر احمد بدرالدین اینها را مفتضح میکند البته با امامانشان
آنها نیز پسر و برادرش را به شهادت رساندند.

موفق باشید

یاحق

فاتح;399852 نوشت:
سلام علیکم و رحمه الله

پس بی زحمت خودتان زحمتش را بکشید به دکتر احمد بدرالدین حسون خبر شیعه شدنش بدهید .
امسال که در کنفرانس وحدت اسلامی بعنوان رئیس و دبیر مجمع حضور داشتند اهل سنت خودشان را معرفی کردند .

آنچه که در این کلیپ دکتر احمد میفرمایند اعتقادات اهل سنت است. حقانیت امام حسین برای شیعه و اهل سنت واضح است ولی برای ابن تیمیه و بعد آن محمدبن عبدالوهاب و پیروان آنها هرکسی که در برابر علی علیه السلام و حضرات سبطین علیهم السلام قرار بگیرد مورد قبول و مدحشان است.

لذا میبینیم لشگر یزید و لشگر معاویه دارند با هر گونه جشن میلاد و عزاداری برای حضرات اهل بیت و معصومین به بهانه بدعت در دین مقابله میکنند و دست به کشتار مسلمین در این مراسم میزنند.

در این کلیپ دکتر احمد بدرالدین اینها را مفتضح میکند البته با امامانشان
آنها نیز پسر و برادرش را به شهادت رساندند.

موفق باشید

یاحق


جناب فاتح من توی یه سایتی خوندم که بعذ سفر در یه شهری شیعه شدنش رو اعلام کرده. دیگه راست و درستش رو نمیدونم
این مهمه که امامان معصوم رو باور کرده و باور امامان یعنی شیعه امام علی (ع) گزچه خودش اقرار نکنه اما باطنا شیعه هست.

ابوالفضل;399932 نوشت:
این مهمه که امامان معصوم رو باور کرده و باور امامان یعنی شیعه امام علی (ع) گزچه خودش اقرار نکنه اما باطنا شیعه هست.

بسم الله و الحمدلله
تمام اهل سنت امامان و امام علی(ع) رو باور کردند. اما نه به عنوان معصوم..

و شهادت رسول(ص) در یک حدیث معروف این رو اثبات میکنه .
أليس الله بأولى بالمؤمنين؟ قالوا: بلى، قال: اللهم من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم والِ من والاه، وعاد من عاداه. ((رواه أحمد والترمذي وابن ماجه والبيهقي بأسانيد صحاح.))

اهل سنت و جماعت می گویند فقط پیابران معصوم از گناهاه هستند حتی از گناهان خیلی کوچک..و اهل بیت معصوم نیستند ... که حدیث زیر این مطلب رو اثبات میکند

في الحديث القدسي الذي رواه الإمام مسلم عن أبي ذر رضي الله عنه وفيه: يا عبادي: إنكم تخطئون بالليل والنهار وأنا أغفر الذنوب جميعاً فاستغفروني أغفر لكم.

منظور ار عبادی تمام انسان ها حتی اهل بیت هست...

[=arial]و الله اعلم

و چند فتوای دیگر از ابن تیمه که ثابت می کند که تمام اهل سنت ... اهل بیت رو قبول دارند

مقدم المغل (وزير المغول) ـ كما في مجموع فتاويه ـ ((قال : فما تحبون أهل البيت؟ قلت: محبتهم عندنا فرض واجب ، يؤجر عليه ، فإنه قد ثبت عندنا في صحيح مسلم عن زيد بن أرقم قال: خطبنا رسول الله صلى الله عليه وسلم بغدير يدعى خماً، بين مكة والمدينة فقال "أيها الناس إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله " فذكر كتاب الله وحض عليه، ثم قال: " وعترتي أهل بيتي، أذكركم الله في أهل بيتي، أذكركم الله في أهــل بـيـتـي " قـلـت لـمـقدم: ونحن نقول في صلاتنا كل يوم : " اللهم صل على محمد وعلى آل محمد كما صليت على إبراهيم إنك حميد مجيد ، وبارك على محمد وعلى آل محمد كما باركت على آل إبراهيم إنك حميد مجيد".

قال مقدم : فمن يبغض أهل البيت؟ قلت: من أبغضهم فعليه لعنه الله والملائكة والناس أجمعين ، لا يقبل الله منه صرفاً ولا عدلاً.اهـ.

وقال شيخ الإسلام في منهاج السنة النبوية: فضل علي وولايته لله وعلو منزلته عند الله معلوم ولله الحمد ، ومن طرق ثابتة أفادتنا العلم اليقيني، لا يحتاج معها إلى كذب ولا إلى ما لا يعلم صدقه.اهـ. وقال فيه أيضًا: وأما كون علي وغيره مولى كل مؤمن ، فهو وصف ثابت لعلي في حياة النبي صلى الله عليه وسلم وبعد مماته، وبعد ممات علي، فعلي اليوم مولى كل مؤمن، وليس اليوم متولياً على الناس، وكذلك سائر المؤمنين بعضهم أولياء بعض أحياء وأمواتا.اهـ.

وقد سئل شيخ الإسلام رحمه الله ـ كما في مجموع فتاويه ـ عن رجل قال عن علي بن أبي طالب – رضي الله عنه – إنه ليس من أهل البيت، ولا تجوز الصلاة عليه ، والصلاة عليه بدعة ؟

فأجاب: أما كون علي بن أبي طالب من أهل البيت فهذا مما لا خلاف فيه بين المسلمين، وهو أظهر عند المسلمين من أن يحتاج إلى دليل، بل هو أفضل أهل البيت، وأفضل بني هاشم بعد النبي صلى الله عليه وسلم، وقد ثبت عن النبي أنه أدار كساءه على علي، وفاطمة، وحسن، وحسين، فقال: اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيراً.

وأما الصلاة عليه منفرداً فهذا ينبني على أنه هل يصلى على غير النبي صلى الله عليه وسلم منفرداً ؟ مثل أن يقول : اللهم صل على عمر أو علي. وقد تنازع العلماء في ذلك. فذهب مالك، والشافعي ، وطائفة من الحنابلة : إلى أنه لا يصلى على غير النبي صلى الله عليه وسلم منفرداً، كما روي عن ابن عباس أنه قال: لا أعلم الصلاة تنبغي على أحد إلا على النبي صلى الله عليه وسلم. وذهب الإمام أحمد وأكثر أصحابه إلى أنه لا بأس بذلك، لأن علي بن أبي طالب رضي الله عنه قال لعمر بن الخطاب: صلى الله عليك. وهذا القول أصح وأولى. ولكن إفراد واحد من الصحابة والقرابة كعلي أو غيره بالصلاة عليه دون غيره مضاهاة للنبي صلى الله عليه وسلم ، بحيث يجعل ذلك شعاراً معروفاً باسمه : هذا هو البدعة

عبره;400115 نوشت:
اهل سنت و جماعت می گویند فقط پیابران معصوم از گناهاه هستند حتی از گناهان خیلی کوچک..و اهل بیت معصوم نیستند ... که حدیث زیر این مطلب رو اثبات میکند

عصمت ابوبکر وعمر طبق اسناد کتب اهل سنت و جماعت !!!!!!!:khaneh::Khandidan!::khandeh!::_loool:

ابوبکر خلال در کتاب « السنه » چنین میگوید :

أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرِو بْنِ مُكْرَمٍ , قَالَ : حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ هَانِئٍ , قَالَ : سَمِعْتُ بِشْرَ بْنَ الْحَارِثَ , يَقُولُ : رُفِعَ الْخَطَأُ عَنْ أَبِي بَكْرٍ , وَعُمَرَ

بشر بن حارث میگوید : هرگونه خطا از ابی بکر و عمر برداشته شده است.

السنة ، ج 2 ص 307 رقم 378 ، اسم المؤلف: أبو بكر أحمد بن محمد بن هارون بن يزيد الخلال الوفاة: 311 هـ ، دار النشر : دار الراية - الرياض - 1410هـ - 1989م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د.عطية الزهراني

محقق کتاب در مورد این روایت میگوید : اسناده صحیح ( سند این روایت صحیح است )

***********************************************************
***********************************************************
***********************************************************
***********************************************************

وَقَدْ يَكُونُ نَفْسُ اَلْإِمَامِ - فِيمَا وَافَقَ مَذْهَبَهُ, أَوْ فِي حَالِ شَيْخِهِ - أَلْطَفَ مِنْهُ فِيمَا كَانَ بِخِلَافِ ذَلِكَ, وَالْعِصْمَةُ لِلْأَنْبِيَاءِ وَالصِّدِّيقِينَ وَحُكَّامِ اَلْقِسْطِ

گاهی امام (حدیث و رجال ) در مواردی که موافق مذهبش و یا در مورد احوالات شیخ و استادش می باشد ، نرم تر و آرامتر از موارد دیگری است که بر خلاف او می باشد . و ( البته ) عصمت برای انبیاء و صدیقین و حاکمان عادل می باشد.

المُوْقِظَةُ في علم مصطلح الحديث، ص 84 ، اسم المؤلف: شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز الذهبي الوفاة: 748 ، دار النشر : مکتب المطبوعات الاسلامیه – حلب ، الطبعه : الاولی 1405 ، تحقیق : عبدالفتاح ابوغدّه
این سخن ذهبی بسیار قابل توجه می باشد زیرا وی بحث عصمت را از حیطه پیامبران جلوتر برده و به صدیقین و حکام عادل نیز تسری داده است


***********************************************************
***********************************************************
***********************************************************
***********************************************************

برخی دیگر از علمای اهل تسنن نیز بحث عصمت ابی بکر و عمر را به استناد معصوم دانستن اهل بدر بیان کرده اند :

وَفِيهِ تَقْوِيَة لِأَحَدِ الِاحْتِمَالَيْنِ فِي قَوْله صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ أَهْل بَدْر : " أَنَّ اللَّه قَالَ لَهُمْ : اِعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ فَقَدْ غَفَرْت لَكُمْ " ، وَأَنَّ الرَّاجِح أَنَّ الْمُرَاد بِذَلِكَ أَنَّ الذُّنُوب تَقَع مِنْهُمْ لَكِنَّهَا مَقْرُونَة بِالْمَغْفِرَةِ تَفْضِيلًا لَهُمْ عَلَى غَيْرهمْ بِسَبَبِ ذَلِكَ الْمَشْهَد الْعَظِيم وَمَرْجُوحِيَّة الْقَوْل الْآخَر أَنَّ الْمُرَاد أَنَّ اللَّه تَعَالَى عَصَمَهُمْ فَلَا يَقَع مِنْهُمْ ذَنْب ، نَبَّهَ عَلَى ذَلِكَ الشَّيْخ أَبُو مُحَمَّد بْن أَبِي جَمْرَة نَفَعَ اللَّه بِهِ

و در این مطلب تقویت دو احتمال در این سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که در مورد اهل بدر فرمودند : خداوند به ایشان گفته است که هر چه می خواهید انجام دهید که من همه آنها را بخشیده ام ، وجود دارد .
و قول راجح این است گناهی که از ایشان سر میزند ولیکن بخشیده میشود فضیلتی است برای ایشان نسبت به دیگران به دلیل شرکت در آن جنگ بزرگ .
و همچنین قول نامناسبی وجود دارد مبنی بر اینکه مراد از این سخن این است که خداوند متعال آنها را معصوم از گناه قرار داده و لذا گناهی از ایشان سر نمیزند . این سخن را شیخ ابومحمد بن ابی جمره بیان کرده است.

فتح الباري شرح صحيح البخاري ، ج 8 ص 480 ، اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت ، تحقيق : محب الدين الخطيب


***********************************************************
***********************************************************
***********************************************************
***********************************************************

برخی دیگر نیز عصمت عمر را با الفاظی مشابه عصمت نبوی بیان کرده اند . یعنی همچنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ما ینطق عن الهوی ( از روی هوا و هوس سخن نمیگوید ) می باشد ، ابی عمر نیز چنین ویژگی داشته و فرشته ای بر زبان وی سخن میگفته است :

حدثنا عبد الله قال حدثني أبي قثنا محمد بن جعفر قثنا شعبة عن قيس بن مسلم عن طارق بن شهاب قال كنا نتحدث أن عمر بن الخطاب ينطق على لسانه ملك

طارق بن شهاب صحابی میگوید : ما چنین میگفتیم که فرشته ای بر زبان عمر سخن میگفت.

فضائل الصحابة ، ج 1 ص 263 رقم 341 ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. وصي الله محمد عباس محقق کتاب در مورد این روایت میگوید : اسناده صحیح ( سند این روایت صحیح است ) .

این تیمیه نیز این روایت را ثابت می داند و بدان احتجاج می کند :

وثبت عن قيس عن طارق بن شهاب قال كنا نتحدث أن عمر يتحدث على لسانه ملك

این روایت از قیس از طارق بن شهاب که گفت : ما چنین میگفتیم که فرشته ای بر زبان عمر سخن میگوید ، ثابت است .

منهاج السنة النبوية ، ج 6 ص 65 ، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة - 1406 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. محمد رشاد سالم


روایتی دیگر است که در باب فضایل عمر بیان شده و این تیمیه آن را بیان میدارد :

وروى الترمذى وغيره عن النبى انه قال ( لو لم أبعث فيكم لبعث فيكم عمر ) وفى حديث آخر ( ان الله ضرب الحق على لسان عمر وقلبه ) وفيه ( لو كان نبى بعدى لكان عمر)

و ترمذی و غیره از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله روایت کرده اند که اگر من در میان شما (بعنوان نبی ) مبعوث نمی شدم ، قطعا عمر مبعوث میشد و در روایتی دیگر آمده که خداوند ، درستی و حق را بر زبان و قلب عمر نهاده است . و آمده : اگر بعد از من پیامبری می بود، قطعا (آن پیامبر ) عمر بود .

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية ، ج 11 ص 204 ، اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي

آن دسته از روایاتی که بیان میدارد عمر بن خطاب بعنوان پیامبر می توانسته بر مردم مبعوث گردد ، از آنجایی که عصمت متعلق به پیامبران است و قبلا نیز این مطلب را از قول ذهبی بیان کردیم ، پس لاجرم باید قبول کنیم که عمر بن خطاب نیز دارای مقام عصمت – در حد عصمت انبیاء الله – بوده است !

***********************************************************
***********************************************************
***********************************************************
***********************************************************

عمصتی که حتی شیطان رجیم نیز از او هراسان بوده و از صاحبش فرار می کند ! و این مطلب دقیقا فحوای روایتی است که اهل تسنن از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان کرده و تصریح به ظاهر آن کرده اند:

قَوْله صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : ( وَاَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا لَقِيَك الشَّيْطَان قَطُّ سَالِكًا فَجًّا إِلَّا سَلَكَ فَجًّا غَيْر فَجّك )
...وَهَذَا الْحَدِيث مَحْمُول عَلَى ظَاهِره أَنَّ الشَّيْطَان مَتَى رَأَى عُمَر سَالِكًا فَجًّا هَرَبَ هَيْبَة مِنْ عُمَر ، وَفَارَقَ ذَلِكَ الْفَجّ ، وَذَهَبَ فِي فَجّ آخَر لِشِدَّةِ خَوْفه مِنْ بَأْس عُمَر أَنْ يَفْعَلَ فِيهِ شَيْئًا . قَالَ الْقَاضِي : وَيَحْتَمِلُ أَنَّهُ ضَرَبَ مَثَلًا لِبُعْدِ الشَّيْطَان وَإِغْوَائِهِ مِنْهُ ، وَأَنَّ عُمَرَ فِي جَمِيع أُمُوره سَالِك طَرِيق السَّدَاد خِلَاف مَا يَأْمُرُ بِهِ الشَّيْطَان ، وَالصَّحِيح الْأَوَّل .

سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: قسم به کسی که جان من در قبضه اوست هرگز شیطان تو را دیدار نکرد که رهنمود راهى باشى مگر آن كه راهى به جز راه تو در پيش گرفت‏.
این حدیث بر ظاهرش حمل میشود ( مبنی بر اینکه ) شیطان هر وقت عمر را در راهی می بیند ، بخاطر هیبت او فرار می کند و آن راه را ترک می کند و از ترس بلایی که عمر بر سر او بیاورد به راهی دیگر میرود .
قاضی عیاض گفت : احتمال دارد این سخن بعنوان ضرب المثلی باشد که نشان از دوری شیطان و اعوان او از عمر دارد و اینکه عمر در تمامی کارهایش در راه راست و درست و برخلاف آنچه شیطان بدان امر می کند می باشد.
و صحیح همان سخن اول است .

صحيح مسلم بشرح النووي ، ج 15 ص 165 ، اسم المؤلف: أبو زكريا يحيى بن شرف بن مري النووي الوفاة: 676 ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت - 1392 ، الطبعة : الطبعة الثانية

این سخن نووی نشان میدهد که قاضی عیاض دقیقا برداشت معصوم بودن عمر از وساوس شیطانی را از متن روایت کرده است .
و البته باید از نووی سوال کرد که این دو سخن چه فرقی با یکدیگر دارند ؟ آیا فرار شیطان از عمر بخاطر هیبت عمر نشان از عدم تاثیرگذاری او بر شیطان نیست ؟