جمع بندی چرا امام رضا(ع) در مدینه قیام نکردند؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا امام رضا(ع) در مدینه قیام نکردند؟

چراامام رضا(ع)درمدینه قیام نکردندباوجوداوضاع به هم ریخته درخلافت عباسی؟

با نام الله



کارشناس بحث: استاد هادی

سؤال:
چرا امام رضا (علیه السلام) در مدینه با وجود اوضاع به هم ریخته در خلافت عباسی، قیام نکرد؟

پاسخ:

دوره امامت حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) یکی از پر برکت ترین دوره‌های ائمه اطهار (علیهم السلام) است. عصر زندگی آن حضرت عصر پر تلاطمی بود؛ از یک سو قیام‌های مکرر زیدیان بر ضد حکومت‌های وقت به وقوع پیوست، از سوی دیگر معتزله عقل‌گرا تفکرات خود را وارد حوزه اسلامی کرده بودند و با ترتیب دادن جلسات بحث و مناظره، خود را پرچم‌دار علم کلام معرفی می‌کردند، امام رضا (علیه السلام) با مواضع حکیمانه خود و بحث و مناظره با ارباب مختلف ادیان و فرق، تأثیرات شگرفی در تثبیت تشیع و اسلام در آن مقطع داشتند.
ائمه (علیهم السلام) چون هر کدام با حکام ظلم و جور روبه‌رو بودند، در تنگناهای خاصی قرار داشتند که امکان قیام برای این بزرگواران فراهم نبود. از این رو، با تدابیری که برگرفته از وحی الهی بود شیعیان را رهبری کرده و هدف‌های شوم حکام جور را به شیعیان گوشزد می‌کردند.
در زمان حاکمیت مأمون، به دلیل تبلیغاتی که برادران حضرت بالاخص ابراهیم بن موسی در جهت شناساندن اما رضا (علیه السلام) داشتند امام رضا علیه السلام از مقبولیت و محبوبیت خوبی برخوردار بود. از این رو، مأمون که در سیاست تبحر داشت، چون متوجه گردید که مردم فوج فوج به امام رضا (علیه السلام) می‌گروند، با توجه به این که از حکومت خود خائف بود و امام رئوف را خطر بزرگی برای حکومت خود می‌دانست تدبیر جدیدی اندیشه کرد و به امام رضا (علیه السلام) پیشنهاد ولایت عهدی کرد و در واقع فعالیت امام (علیه السلام) را محدود کرد. (1)

منبع:
1. طبری، محمد، تاريخ الرسل و الملوک، ج 8، ص 538.

برای روشن شدن بیشتر چند نکته یادآوری می شود:
الف: معصومين دوران حكومت بني اميه كه با تلاش مستمر و در محدوديت شديد فرهنگ ناب اسلام و سيره پيامبر اكرم (ص) به نسل كنوني رسانده بودند در دوران حكومت بني عباس با همان محدوديتها و تنگناهای پيچيده در زر ورقي جذاب روبرو شده بودند.از اينرو شيوه مبارزه و گذرندان فرهنگ ناب اسلام و تشيع از اين گذرگاه سخت نيازمند شيوه اي نوين بود.
ب: پس از حادثه كربلا ، كه تبيين سيره پيامبر اكرم (ص) و فرهنگ تشيع از سوي امام سجاد (ع) در قالب ادعيه و اذكار و سپس توسط امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) در برپايي محافل درس و تاسيس حوزه هاي شيعه دنبال مي شد در دوران امام موسي كاظم (ع) وارد مرحله اي حساس شد .
سياست خلفاي بنی عباس بعد از شهادت مظلومانه امام موسی بن جعفر علیه السلام حول محور تحت نظر گرفتن ائمه در دايره اي خاص و رويكرد به عوام فريبي در ظاهر سازي خصوصاً نسبت به اظهار محبت به اهل بيت مي چرخيد.
ج:شرايط پيچيده دوره امامت امام رضا (ع) در ابعاد گوناگون سياسي ، اجتماعي و فرهنگي امام رضا (ع) را بر آن داشت تا به فراخور و زمان هاي متفاوت شيعيان را رهبري نمايد.

د:شرايط زماني امامت امام رضا (ع) به گونه اي بود كه با زيركترين و حيله گرترين خليفه بني عباس روبرو بود. فردي كه علاوه بر تسلط بر علومي چون فقه در موج سواري بر وقايع سياسي واجتماعي تبحر خاصي داشت.
هـ: با توجّه به اینکه قبل از ولایت عهدی امام رضا علیه السلام علویون قیام های متعددی داشتند(مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 486 )، حاكميت دچار تزلزل بوده است. لذا مأمون ـ آخرين خليفه‌ي دوران امام رضا عليه السّلام سعي كرد با شركت دادن امام رضا عليه السّلام در حكومت، با عنوان ولايتعهدي ، علويان را در مقابل خويش خلع سلاح سازد و محبوبيت‌شان را در ميان توده‌ي مردم مورد سؤال قرار دهد. از طرف ديگر او از طرف ايرانيان كه طرفدار اهل بيت عليهم السّلام بودند مورد تأييد واقع مي‌شد و چنين وانمود مي‌كرد كه قصد او از برادركشي، تفويض حكومت به اهل آن بوده است.( ر.ك: سيوطي، تاريخ الخلفاء، بيروت، دار الجيل، 1408 هـ ق، ص 366)
مامون پس از به قتل رساندن برادرش امين و بدست گرفتن قدرت ، مرو را مركز حكومت خود قرار داد وي با كمك وزير هوشمند خود فضل بن سهل به تثبيت موقعيت خود و تسلط كامل بر سرزمين پهناور اسلام نمود ، مامون كه از جانب امام رضا (ع) سخت بيمناك بود و وي را اصلي ترين رقيب خود در جهان اسلام به شمار مي آورد در انديشه محدود ساختن حضرت قرار داشت و پیشنهاد ولایت عهدی را به وی داد و با اجبار حضرت را به مر (خراسان) آورد . امام كه از شهادت باكي نداشت بخوبي مي دانست عدم پذيرش ولايت عهدي زمينه را براي شهادت وي و سپس عوام فريبي و مظلوم نمايي مامون ، مهيا مي سازد از اينرو با شرط عدم دخالت در امور سياسي عدم پذيرش قضاوت و عدم دخالت در عزل و نصب و دادن فتوا در پنجم ماه مبارك رمضان سال 201 هجري ولايتعهدي را پذيرفت.
بنابراين وقتي به منابع تاريخي مراجعه مي‌كنيم اكثر قيام‌هاي علويّون عليه مأمون را قبل از قبول ولايت عهدي از طرف آن حضرت ذكر مي‌كنند و بر اين اعتقادند كه بعد از آمدن امام رضا ـ عليه السّلام ـ به مرو شورش عليه مأمون صورت نگرفت. به جز قيامي كه توسط عبد الرحمان بن احمد در يمن شكل گرفت و سبب آن هم باتفاق مورخين ظلم و جور وُلات مأمون در آن منطقه بود.

(ابن اثير، الكامل في التاريخ، ج 4، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ اول، 1408، ص 207؛ و طبري، تاريخ طبري، ج 7، بيروت، مؤسسة اعلمي، (بي تا)، ص 168؛ و جعفر مرتضي عاملي )

برای کسب آگاهی بیشتر کتاب زیر معرفی می شود:
جعفر مرتضي عاملي، حيات سياسي امام رضا علیه السلام

پرسش:
چرا امام رضا (علیه السلام) در مدینه با وجود اوضاع به هم ریخته در خلافت عباسی، قیام نکرد؟

پاسخ:

اگر نگاهی به تاریخ دوران ائمه معصومین علیهم السلام بکنیم به غیر از سرور و سالار شهیدان هیچ یک از ائمه موقعیتی مناسب برای قیام نداشتند؛ عواملی که موجب شد ائمه علیهم السلام نتوانند قیام کنند چند دسته هستند:

1. نداشتن پایگاه فعال مردمی: تردیدی نیست که حرکت و قیام در وهله ی اول نیازمند وجود پایگاهی آگاه در میان مردم است که در جهت قیام ، فعالیت و فرمان های رهبر را بی چون و چرا اجرا کند و خطوطی را که او ترسیم می کند با هر نوع نتایج و آثار از صمیم دل بپذیرد و این چیزی بود که امامان علیهم السلام ،همواره از عدم وجود آن شکوه داشتند . اما پایگاه سست و نا استواری که افراد آن را ایمان مشترکی گرد هم استوار نساخته و وسیله و هدف ، آنهارا وحدت نداده است ، هرگز نمی تواند پایگاه جوشش انقلاب و مبدأجنبش و قیام باشد و حرکت آن از پیش محکوم به هزیمت و شکست است.
کافی است در این باره به دوران نا آرام خلافت امیر المومنین علی علیه السلام اشاره کنیم که با این که حکومت آن حضرت بر سر تا سر قلمرو اسلام به جز شام که زیر سلطه ی معاویه بن ابی سفیان بود ، استیلا داشت بنا براین آن چه معاویه را به مقاومت بر می انگیخت و در برخی موارد به پیروزی می رساند، داشتن پایگاهی بود که افراد آن از نظر فکر و هدف همسویی و وحدت داشتند . اما پایگاه مردمی امام ، پراکنده و جدا از هم بود و افراد آن غیر منسجم و از نظر تفکر و هدف ، ناهماهنگ بودند و شاید شکستی که بر اثر قبول حکمیت بر لشکریان امام واقع شد ، دلیلی کافی برصدق این مدعا باشد . همچنین ناکامی قیام امام حسن علیه السلام ، پس از شهادت پدرش برای مقابله و جنگ با معاویه که به صلح انجامید ، سببی جز این نداشت.

۲. نداشتن نیروی ضربتی: عدم وجود نیروی کوبنده و شکننده ای که قدرت مقابله با نیروی حکومت وقت را داشته باشد می تواند از علل دیگر این خودداری باشد . این تعلیل تنها فرض و گمان نیست بلکه واقعیتی است که تجارب حاصله از شورش ها و قیام های علویان در امتداد حکومت امویان و عباسیان آن را به دست می دهد. علاوه بر این خود ائمه در موارد متعدد جواب سوال کنندگان از عدم قیام را نداشتن نیروی مردمی کافی بیان می کردند.

۳.مسئولیت امامان علیهم السلام در بیدار کردن مردم: وضعیت جامعه در عصر معصومین علیهم السلام به گونه ای نبود که موقعیت برای قیام فراهم بوده باشد. ایشان کاملاً آگاه بودند که نه تنها با اقدام بر قیام کاری از پیش نخواهند برد ، بلکه باعث از بین رفتن خود و هواداران خود می گردند. بنابر این مسئولیت خود را در چنین موقعیتی این می دانستند که ، گروهی را تربیت کنند که به منزله ی پایگاهی استوار و هوشیار برای نشر صلاح و ارشاد در میان امت باشند.

۴. سخت گیری خلفا نسبت به امامان: خلفای همزمان ائمه علیهم السلام همواره می کوشیدند که آزادی عمل را از ایشان سلب کنند، آنها تمامی حرکات و سکنات امامان علیهم السلام را تحت نظر داشته وحتی با گماشتن جاسوسانی بر ایشان از انجام هرگونه فعالیت سیاسی ممانعت به عمل می آوردند .

امام رضا علیه السلام نیز با توجه به اینکه در زمان خلافت مأمون در تنگناهای خاصی قرار داشتند، امکان قیام برای این بزرگوار فراهم نبود. از این رو، با تدابیری که برگرفته از وحی الهی بود شیعیان را رهبری کرده و هدف‌های شوم حاکم جور را به شیعیان گوشزد می‌کردند.

برای روشن شدن بیشتر این موضوع، چند نکته را یادآوری می کنیم:
الف: معصومين دوران حكومت بنی اميه كه با تلاش مستمر و در محدوديت شديد فرهنگ ناب اسلام و سيره ی پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) به نسل كنونی رسانده بودند در دوران حكومت بنی عباس با همان محدوديت‌ها و تنگناهای پيچيده در زرق و برقی جذاب روبرو شده بودند. از اين‌رو شيوه‌ی مبارزه و گذرندان فرهنگ ناب اسلام و تشيع از اين گذرگاه سخت نيازمند شيوه‌ای نوين بود.

ب: پس از حادثه كربلا ، كه تبيين سيره‌ی پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) و فرهنگ تشيع از سوی امام سجاد (علیه السلام) در قالب ادعيه و اذكار و سپس توسط امام محمد باقر (علیه السلام) و امام جعفر صادق (علیه السلام) در برپايی محافل درس و تاسيس حوزه های شيعه دنبال می شد در دوران امام موسی كاظم (علیه السلام) وارد مرحله‌ای حساس شد .
سياست خلفای بنی عباس بعد از شهادت مظلومانه‌ی امام موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام) حول محور تحت نظر گرفتن ائمه در دايره‌ای خاص و رويكرد به عوام فريبی در ظاهر سازی، خصوصاً نسبت به اظهار محبت به اهل‌بيت(علیهم السلام) می چرخيد.

ج:شرايط پيچيده‌ی دوره‌ی امامت امام رضا (علیه السلام) در ابعاد گوناگون سياسی، اجتماعی و فرهنگی امام رضا(علیه‌السلام) را بر آن داشت تا به فراخور و زمان های متفاوت شيعيان را رهبری نمايد.

د:شرايط زمانی امامت امام رضا (علیه‌السلام) به گونه‌ای بود كه با زيرك‌ترين و حيله‌گرترين خليفه‌ی بنی‌عباس روبرو بود. فردی كه علاوه بر تسلط بر علومی چون فقه، در موج سواری بر وقايع سياسی واجتماعی تبحر خاصی داشت.

هـ: با توجّه به اینکه قبل از ولایت عهدی امام رضا(علیه السلام) علویون] قیام‌های متعددی داشتند(1)، حاكميت دچار تزلزل بوده است. لذا مأمون ـ آخرين خليفه‌‌‌ی دوران امام رضا عليه السّلام سعی كرد با شركت دادن امام رضا(عليه السّلام) در حكومت، با عنوان ولايت‌عهدی ، علويان را در مقابل خويش خلع سلاح سازد و محبوبيت‌شان را در ميان توده‌ی مردم مورد سؤال قرار دهد. از طرف ديگر او از طرف ايرانيان كه طرفدار اهل‌بيت(عليهم السّلام) بودند مورد تأييد واقع می‌شد و چنين وانمود می‌كرد كه قصد او از برادركشی، تفويض حكومت به اهل آن بوده است.(2)
بنابراین با وجود عوامل فوق الذکر عملا امکان قیام برای امام رضا علیه السلام فراهم نبود.

برای مطالعه بیشتر ر.ک: جعفر مرتضي عاملي، حيات سياسي امام رضا علیه السلام

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مهدی پیشوایی، سیره‌ی پیشوایان، ص 486
2. سيوطی، تاريخ الخلفاء، بيروت، دار الجيل، 1408 هـ ق، ص 366.

موضوع قفل شده است