نسخ شدن برده داری در اسلام؟!!!! حکم فقهی برده داری در زمان کنونی؟!

تب‌های اولیه

82 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نسخ شدن برده داری در اسلام؟!!!! حکم فقهی برده داری در زمان کنونی؟!

سلام
برده داری یکی از احکامی است که در اسلام آن را منع نکرده و گاها هم برای آزادی برده ها قوانینی بیان کرده
من دو سوال یکی فقهی و دیگری اعتقادی دارم:
سوال فقهی:اگر در زمان کنونی طبق همان قوانین صدر اسلام و همان راه های برده شدن کفار،برده و یا کنیزی به اسارت در آید آیا همان احکام زمان رسول الله درباره او وجود خواهد داشت؟(نظر مرجع خاصی را نمی خواهم فقط حکم فقهی باشد از هر مرجعی) در واقع حکم فقهی برده داری در این زمان و در زمان ظهور امام زمان چگونه خواهد بود؟!
سوال اعتقادی:ادله بر برده داری در اسلام وجود دارد اما آیا ادله ای بر نسخ این حکم وجود دارد و آیا می توان چنین کاری را دوباره انجام داد؟ یعنی این حکم اسلامی کماکان پابرجا است اما فعلا به دلایل مصالح به آن عمل نمی شود و یا اصلا نباید به آن عمل شود و نهی وجود دارد؟!

با نام الله



کارشناس بحث: استاد هادی

با سلام و عرض ادب

با توجه به تفحصی که بنده کردم و از دفتر مقام معظم رهبری به صورت شفاهی سوال کردم ، از دیدگاه اسلام برده گرفتن کفار حربی در زمان ما که در حاکمیت ولی فقیه بسر می بریم با اذن ولی فقیه مانعی ندارد و می توان کفار حربی را به بردگی گرفت اما باید بدانیم برده گرفتن آخرین راه حل مسئله اسرای جنگی است و اسلام برده گرفتن را اجبار نکرده است؛ راه اول معاوضه اسرا است، راه بعدی آزاد کردن اسرا در مقابل امتیاز فرهنگی ، اقتصادی یا سیاسی است وقتی هر دو راه مسدود بود نوبت به برده گرفتن می رسد .
در آیات قرآن کریم دلیلی بر نسخ برده داری نداریم ؛ احکام برده داری در کتب فقهی علمای بزرگی همچون شهید اول نظیر شرح لمعه و... ذکر شده است و در صورت مصداق پیدا کردن برده داری ، همین احکام قابل اجراست و تفاوتی بین زمان پیامبر (صل الله علیه و آله) و زمان حال ندارد و علی الظاهر نهی و منعی وارد نشده است .
حاصل سخن اینکه حکم جواز برده داری حقیقتاً در اسلام بعنوان یک حکم اولی و ثابت وجود دارد و تا به امروز هم هیچ تغییری در اصل آن ایجاد نشده، گرچه به دلائلی درحال حاضر مصداقی برای این حکم یافت نمیشود، اما اصل حکم در جای خود ثابت است و هیچ خللی در آن وجود ندارد.
نکته مهم و قابل توجه این است که اسلام هیچ راهى براى برده‏سازى افراد را جایز نمى‏داند؛ جز آنکه شخص کافر در جنگ علیه اسلام و مسلمین به اسارت درآمده باشد. از طرف دیگر این مسئله هم تابع شرایط زمان و مکان و با صلاحدید پیشواى مسلمانان است و اگر او برده ساختن اسیران جنگى را مصلحت ندانست، مى‏تواند وجهى به عنوان فدیه بگیرد و آزادشان کند و یا آنان را مورد عفو قرار دهد.( المیزان، ج ۶؛ زین العابدین قربانى، اسلام و حقوق بشر).
حال آیا به رسمیت شناختن حق حیات براى کسانى که به خداوند رحمان کفر مى‏ورزند و با دین حق مبارزه مى‏کنند؛ جز از روى تفضل الهى است؟! اسلام حق حیات اینان را تضمین کرده و کشتن اسیر را جز در شدت درگیرى و معرکه جنگ روا ندانسته است؛ لیکن باید دایره فعالیت و آزادى چنین افرادى که از آزادى خود سوء استفاده نموده و در نبرد علیه دین خدا و مؤمنان شرکت جسته‏اند به گونه‏اى محدود گردد. در عین حال آموزه‏هاى بسیارى در اسلام براى رهایى آنان وجود دارد.(ایرجى، صادق، بردگى در اسلام)

مسئله دیگر اینکه تفاوت فراوانی بین برده داری قبل از اسلام با برده داری بعد از اسلام وجود دارد برده‌داری در اسلام اساسا با برده‌داری مرسوم در سایر مناطق و سایر دورانها تفاوتی فراوان دارد. برده در اسلام مفهومی غیر از برده در سایر فرهنگها دارد.در پیش از اسلام صاحب حق داشت با برده هر معامله ای بکند ولی در اسلام برده یکی از اعضای خانواده محسوب میشد و مانند فرزندان خانواده با آنها رفتار میشد. اسلام برای برده‌دار حق این را قائل نبود که به برده ظلم کند و ... اسلام صاحب برده را ملزم میدانسته تا به برده خرجی دهد ، پیامبر(صل الله علیه و آله) فرموده است: « کاری که برده تاب آن را ندارد، به او تحمیل نکنید و هر چه خودتان میخورید، به او بدهید »(شرایع الاسلام/کتاب القضاء)



امام علی(علیه السلام) به غلام خود «قنبر» می‏فرمود: «من از خدای خود شرم دارم که لباسی بهتر از تو بپوشم، زیرا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‏فرمود: از آنچه خودتان می‏پوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود می‏خورید به آنها غذا دهید.(بحارالانوار، ج74/144)



لینک های زیر جهت مطالعه بیشتر معرفی می شود:










همچنین براى مطالعه بيشتر ر.ك:



طباطبايى، سيدمحمدحسين، تفسير الميزان، ج 6 عربى و ج 12 (فارسى)، ذيل آيات 116 تا 120



موسوى زنجانى، اسلام و مسئله آزادى، بردگى



حجتى كرمانى، از بردگى روم قديم تا ماركسيسم



مكارم شيرازى، ناصر، فرآورده‏هاى دينى



مبشرى، اسداللَّه، حقوق بشر



گرامى، محمد على، نگاهى به بردگى



ايرجى، صادق، بردگى در اسلام



حسينى، مصطفى، بردگى از ديدگاه اسلام

ملاصدرا;395172 نوشت:
ادله بر برده داری در اسلام وجود دارد اما آیا ادله ای بر نسخ این حکم وجود دارد و آیا می توان چنین کاری را دوباره انجام داد؟ یعنی این حکم اسلامی کماکان پابرجا است اما فعلا به دلایل مصالح به آن عمل نمی شود و یا اصلا نباید به آن عمل شود و نهی وجود دارد؟!

سلام
موضوع این حکم الان وجود ندارد لذا به انتفاء موضوع اجرای حکم هم منتفی است هرچند اصل حکم هست
والله الموفق

حامد;397027 نوشت:
سلام
موضوع این حکم الان وجود ندارد لذا به انتفاء موضوع اجرای حکم هم منتفی است هرچند اصل حکم هست
والله الموفق

سلام

ببینید مطلب شما این را می رساند که چنین وقایعی در زمان حال وجود ندارد و چون وجود ندارد پس احکام مربوطه
هم اجرا نمی شود هرچند حکم همچنان باقی است

خوب این ایا گویای این مطلب است که برده داری و احکام اون برای شرایط
ان زمان عربستان وضع شده و در حال حاضر کار بردی نداره

قابل توجه بعضی از دوستان که اصرار دارند تمام قران برای تمام زمانها هست
و هیچ حکمی وجود نداره که مخصوص ان زمان باشه

با تشکر

هادی;397025 نوشت:
با توجه به تفحصی که بنده کردم و از دفتر مقام معظم رهبری به صورت شفاهی سوال کردم ، از دیدگاه اسلام برده گرفتن کفار حربی در زمان ما که در حاکمیت ولی فقیه بسر می بریم با اذن ولی فقیه مانعی ندارد و می توان کفار حربی را به بردگی گرفت اما باید بدانیم برده گرفتن آخرین راه حل مسئله اسرای جنگی است و اسلام برده گرفتن را اجبار نکرده است؛ راه اول معاوضه اسرا است، راه بعدی آزاد کردن اسرا در مقابل امتیاز فرهنگی ، اقتصادی یا سیاسی است وقتی هر دو راه مسدود بود نوبت به برده گرفتن می رسد .

با سلام خدمت استاد عزیز، با توجه به این که فرمودید راه برده‌گیری منحصر در اسرای جنگی است این امر به جهاد ابتدایی نیاز ندارد و در جهاد دفاعی هم میتوان از دشمن برده گرفت(از جمله در صدر اسلام) درست است؟ یا این امر منحصر در جهاد ابتدایی است؟

بی نظیر;397053 نوشت:
قابل توجه بعضی از دوستان که اصرار دارند تمام قران برای تمام زمانها هست
و هیچ حکمی وجود نداره که مخصوص ان زمان باشه
سلام بر شما.

هیچ کسی نمیتواند بگوید که برده داری امروز نیست، امروز نیست چون امروز جنگی نیست، احکام برده داری غالبا مختص به جنگ می باشد.
مثلا روزی بیاید که اکثر مردم فقیر شوند و وجوب پرداخت زکات از سر آنها باز شود، آیا این عدم پرداخت، لطمه ای به اصل حکم میزند؟

بی نظیر;397053 نوشت:
ببینید مطلب شما این را می رساند که چنین وقایعی در زمان حال وجود ندارد و چون وجود ندارد پس احکام مربوطه
هم اجرا نمی شود هرچند حکم همچنان باقی است

خوب این ایا گویای این مطلب است که برده داری و احکام اون برای شرایط
ان زمان عربستان وضع شده و در حال حاضر کار بردی نداره

قابل توجه بعضی از دوستان که اصرار دارند تمام قران برای تمام زمانها هست
و هیچ حکمی وجود نداره که مخصوص ان زمان باشه

برده داری الان نیست اما معادلات و حوادث آینده جهانی را نمیدانیم که دوباره ایجاد نشود فرض بگیرید یک جنگ جهانی جهانی پیش بیاید و دوباره مساله به بردگی گرفتن رواج یابد.

ملاصدرا;395172 نوشت:
ادله بر برده داری در اسلام وجود دارد اما آیا ادله ای بر نسخ این حکم وجود دارد و آیا می توان چنین کاری را دوباره انجام داد؟ یعنی این حکم اسلامی کماکان پابرجا است اما فعلا به دلایل مصالح به آن عمل نمی شود و یا اصلا نباید به آن عمل شود و نهی وجود دارد؟!

با سلام.
اصولا لباس اسلام ( ظاهر احکام آن ) صرفا به تن اعراب آن زمان جامعه عربستان می آید. به تن قومی دیگر با آداب و فرهنگ متفاوت سازگار نیست. پیامبر به هیچ عنوان نمی توانست در تمام اقوام در تمام زمان ها حضور یابد و برای هر قومی احکامی صادر نماید. او فقط توانست به سوالات و خواسته های اعراب آن زمان از دین پاسخ گوید آنهم در حد ظرفیت اعراب آن زمان نه در حد ظرفیت تمام انسان ها در تمام زمان ها با تمام فرهنگ ها. برده داری هم نمونه ای از همین احکام است. شما به جای ظاهر تک تک احکام برده داری به روح حاکم بر آن ها بپردازید. احکام برده داری را ترجمه فرهنگی کنید. روح حاکم بر احکام برده داری در جهت حذف برده داری بود. راه بسیار علمی فراوانی در جامعه جهانی برای برخورد با زندانیان و اصلاح آنها وجود دارد.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;397090 نوشت:
اصولا لباس اسلام ( ظاهر احکام آن ) صرفا به تن اعراب آن زمان جامعه عربستان می آید. به تن قومی دیگر با آداب و فرهنگ متفاوت سازگار نیست. پیامبر به هیچ عنوان نمی توانست در تمام اقوام در تمام زمان ها حضور یابد و برای هر قومی احکامی صادر نماید. او فقط توانست به سوالات و خواسته های اعراب آن زمان از دین پاسخ گوید آنهم در حد ظرفیت اعراب آن زمان نه در حد ظرفیت تمام انسان ها در تمام زمان ها با تمام فرهنگ ها. برده داری هم نمونه ای از همین احکام است. شما به جای ظاهر تک تک احکام برده داری به روح حاکم بر آن ها بپردازید. احکام برده داری را ترجمه فرهنگی کنید. روح حاکم بر احکام برده داری در جهت حذف برده داری بود. راه بسیار علمی فراوانی در جامعه جهانی برای برخورد با زندانیان و اصلاح آنها وجود دارد.

سلام
محمد ص پیامبر خدا بود برای تمام انسانها و از پیش خودش اختیاری نداشت که حدود و صغور تعالیمش را تعیین کند و آنرا در زمان و مکانی منحصر سازد
ما با میراث پیام آسمانی قرآن مواجهیم و نمی توانیم با توجیهات سبک از آن رویگردان شویم چون در همین کلام آسمانی به صراحت آمده که قرآن برای همه انسانهاست
پس چه دلیلی می تواند در مقابل آن قرار بگیرد و احکام و تعالیمش را به تعطیلی بکشاند؟
والله الهادی

بی نظیر;397053 نوشت:
سلام

ببینید مطلب شما این را می رساند که چنین وقایعی در زمان حال وجود ندارد و چون وجود ندارد پس احکام مربوطه
هم اجرا نمی شود هرچند حکم همچنان باقی است

خوب این ایا گویای این مطلب است که برده داری و احکام اون برای شرایط
ان زمان عربستان وضع شده و در حال حاضر کار بردی نداره

قابل توجه بعضی از دوستان که اصرار دارند تمام قران برای تمام زمانها هست
و هیچ حکمی وجود نداره که مخصوص ان زمان باشه

با تشکر


سلام
ما میگوییم این حکم برای این موضوع وضع شده و هرگاه و هر زمان و هرجا که موضوعش یافت شود بر آن منطبق می گردد
لذا گذشته و آینده در آن موضوعیت ندارد مگر اینکه دلیلی بیاید که حکم نسخ شده است
والله الموفق

ملاصدرا;395172 نوشت:
ادله بر برده داری در اسلام وجود دارد اما آیا ادله ای بر نسخ این حکم وجود دارد و آیا می توان چنین کاری را دوباره انجام داد؟ یعنی این حکم اسلامی کماکان پابرجا است اما فعلا به دلایل مصالح به آن عمل نمی شود و یا اصلا نباید به آن عمل شود و نهی وجود دارد؟!

با سلام.
اصولا لباس اسلام ( ظاهر احکام آن ) صرفا به تن اعراب آن زمان جامعه عربستان می آید. به تن قومی دیگر با آداب و فرهنگ متفاوت سازگار نیست. پیامبر به هیچ عنوان نمی توانست در تمام اقوام در تمام زمان ها حضور یابد و برای هر قومی احکامی صادر نماید. او فقط توانست به سوالات و خواسته های اعراب آن زمان از دین پاسخ گوید آنهم در حد ظرفیت اعراب آن زمان نه در حد ظرفیت تمام انسان ها در تمام زمان ها با تمام فرهنگ ها. برده داری هم نمونه ای از همین احکام است. شما به جای ظاهر تک تک احکام برده داری به روح حاکم بر آن ها بپردازید. احکام برده داری را ترجمه فرهنگی کنید. روح حاکم بر احکام برده داری در جهت حذف برده داری بود. راه بسیار علمی فراوانی در جامعه جهانی برای برخورد با زندانیان و اصلاح آنها وجود دارد.
و من الله توفیق

حامد;397098 نوشت:
ما میگوییم این حکم برای این موضوع وضع شده و هرگاه و هر زمان و هرجا که موضوعش یافت شود بر آن منطبق می گردد
لذا گذشته و آینده در آن موضوعیت ندارد مگر اینکه دلیلی بیاید که حکم نسخ شده است

استاد گرامی. سلام.
اولا باید قبول کنیم اصل موضوع ( خارج از احکام آن ) فی نفسه فرهنگی غلط بوده است که بر اساس حس برتری جویی و قدرت طلبی انسان ها به مرور زمان رایج شده بود.
ثانیا احکام مربوط به این موضوع در سطح ظرفیت اعراب آن زمان بوده است. لذا اگر این فرهنگ غلط مجددا رایج شد ( که بعید است ) باید متناسب با فرهنگ آن زمان و ظرفیت قومی که می خواهیم حکم برایش وضع کنیم احکام وضع شود.
ثالثا تمام احکامی که قرار است آن زمان وضع شود باید در جهت حذف این فرهنگ غلط باشد همانطور که اسلام چنین جهت گیری را در آن زمان داشته است. اگر در توانایی قومی بود که این فرهنگ غلط ( یا باصطلاح فقهی موضوع ) را بیکباره حذف کنیم باید این کار را بکنیم.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;397103 نوشت:
استاد گرامی. سلام.
اولا باید قبول کنیم اصل موضوع ( خارج از احکام آن ) فی نفسه فرهنگی غلط بوده است که بر اساس حس برتری جویی و قدرت طلبی انسان ها به مرور زمان رایج شده بود.
ثانیا احکام مربوط به این موضوع در سطح ظرفیت اعراب آن زمان بوده است. لذا اگر این فرهنگ غلط مجددا رایج شد ( که بعید است ) باید متناسب با فرهنگ آن زمان و ظرفیت قومی که می خواهیم حکم برایش وضع کنیم احکام وضع شود.
ثالثا تمام احکامی که قرار است آن زمان وضع شود باید در جهت حذف این فرهنگ غلط باشد همانطور که اسلام چنین جهت گیری را در آن زمان داشته است. اگر در توانایی قومی بود که این فرهنگ غلط ( یا باصطلاح فقهی موضوع ) را بیکباره حذف کنیم باید این کار را بکنیم.
و من الله توفیق

سلام برادر گرامی
برده داری یک نحو نگهداری اسیر است الا اینکه امروزه آنها را در زندانها نگه داری می کنند و در آن زمان در میان مردم و با مردم
و خدای متعال برای این نحو نگهداری اسیر جنگی احکامی وضع کرده و آنرا منضبط نمود
دیگر اینکه نباید فراموش کنیم از منظر دین انسان دین دار انسان بالفعل است و بی دین بالقوه پس برای این نحو برتری دادن مبانی و حکمتهایی است
از طرف دیگر دست بردن در احکام دین تنها با استفاده از ابزارهای مورد تایید دین ممکن است و به اصطلاح کار اجتهادی است و نمیشود با چند مطلب استحسانی سر وته احکام را زد
والله الموفق

تبری;397056 نوشت:
هیچ کسی نمیتواند بگوید که برده داری امروز نیست، امروز نیست چون امروز جنگی نیست، احکام برده داری غالبا مختص به جنگ می باشد.

سلام

واقعا امروز جنگی نیست ؟ پس جنگ ایران و عراق چی بود ؟به نظر شما باید اسیران جنگی رو به بردگی می بردیم ؟ایاپذیرفته بود این کار ؟

این یعنی برده بردن اسیران جنگی مصداقش در زمان خود رسول بوده است و دیگر در زمان ما کاربری ندارد

پس حکمی است مختص ان زمان و در ان زمان کاربردی بوده است ولی الان دیگه کاربرد ندارد

تبری;397056 نوشت:
مثلا روزی بیاید که اکثر مردم فقیر شوند و وجوب پرداخت زکات از سر آنها باز شود، آیا این عدم پرداخت، لطمه ای به اصل حکم میزند؟

به اصل حکم لطمه ای نمی زند ولی دیگه کارایی حکم از بین می ره
و این همان حرف ما ست که می گیم بعضی از احکام قران در همان زمان کارایی داشته
و در زمان ما دیگر کارایی و مصداقشو از دست داده

موفق باشید

dinshenasii;397061 نوشت:
برده داری الان نیست اما معادلات و حوادث آینده جهانی را نمیدانیم که دوباره ایجاد نشود فرض بگیرید یک جنگ جهانی جهانی پیش بیاید و دوباره مساله به بردگی گرفتن رواج یابد.

سلام

همینکه اقرار کردین الان نیست کافی است
و این یعنی دیگه احکام برده داری مخصوص زمان رسول بوده است

شریعت عقلانی;397090 نوشت:

با سلام.
اصولا لباس اسلام ( ظاهر احکام آن ) صرفا به تن اعراب آن زمان جامعه عربستان می آید. به تن قومی دیگر با آداب و فرهنگ متفاوت سازگار نیست. پیامبر به هیچ عنوان نمی توانست در تمام اقوام در تمام زمان ها حضور یابد و برای هر قومی احکامی صادر نماید. او فقط توانست به سوالات و خواسته های اعراب آن زمان از دین پاسخ گوید آنهم در حد ظرفیت اعراب آن زمان نه در حد ظرفیت تمام انسان ها در تمام زمان ها با تمام فرهنگ ها.

[=arial]

سلام

اگر جاودانگی قرآن کریم و دین اسلام یک معجزه هست این اعجاز برای اینه که باید در هر زمانی در صورت نیاز احکام آن را حجت دانست و مورد اجراء قرار داد.

[=arial]
انسانها هرچقدر هم که پیشرفت کنند مخلوق هستند و تنها آفریدگارشان میتواند آنها را به مصالحشان آگاه کند.
[=arial]
[=arial]
پس ملاک، ظرفیت افراد نیست . ملاک جامعیت دین اسلام و کلام خداست.
[=arial]

همین چندجمله کوتاه جنابعالی بیانگر (نعوذبالله) ناتوانی خداوند در امر هدایت انسانهاست .

حامد;397098 نوشت:
سلام
ما میگوییم این حکم برای این موضوع وضع شده و هرگاه و هر زمان و هرجا که موضوعش یافت شود بر آن منطبق می گردد
لذا گذشته و آینده در آن موضوعیت ندارد مگر اینکه دلیلی بیاید که حکم نسخ شده است
والله الموفق

سلام

فکر کنم بسیار واضح است که هرگز موضوعی برای این حکم در اینده پیدا نخواهد شد
و کاربرد این حکم فقط مخصوص زمان رسول بوده است

یک مثال می زنم

در ایه های مربوط به حجاب از زنان خواسته که خمار و جلباب خودشونو به بدنهایشان نزدیک کنند

ایا شما در زمان حاضر برای رعایت حجاب از زنان می خوهید بروند جلباب و خمار بپوشند ؟
یا از این ایه پوشیدگی را برای زنان استنباط کرده و از انها می خواهید مطابق رسم و رسوم و اداب
خود پوشش را رعایت کنند ؟
فکر کنم این مثال خیلی موضوع رو روشن کنه

موفق باشید

بی نظیر;397167 نوشت:
فکر کنم بسیار واضح است که هرگز موضوعی برای این حکم در اینده پیدا نخواهد شد
و کاربرد این حکم فقط مخصوص زمان رسول بوده است

ولی به نظر من واضح نیست که در آینده این موضوع بار دیگر رواج نیابد ما از حوادث آینده بشریت چه اطلاعی داریم؟ منظورم آینده نزدیک نیست ممکن است این آینده حتی در چند سده بعد باشد. به هر حال این موضوع دور از ذهنی نیست و به راحتی قابل درک است.

بی نظیر;397161 نوشت:
همینکه اقرار کردین الان نیست کافی است
و این یعنی دیگه احکام برده داری مخصوص زمان رسول بوده است

الان هم میتواند باشد به کتب فقهی رجوع کنید و موارد جواز برده‌گیری را بخوانید از قبیل این که کودکی را که پدر و مادرش معلوم نیست چه کسانی هستند مسلمانی پیدا کند(به شرط این که در یکی از بلاد کفر باشد نه در سرزمین های اسلامی) در این صورت این کودک به ملک و بردگی یابنده مسلمان درمی‌آید ولی این که بتوان این کار را امروزه انجام داد ممکن است با قوانین کشور (که با کنواسیونهای بین المللی پذیرفته شده) در تضاد باشد که من دقیقا رابطه قوانین کشور با دین را نمیدانم.

شریعت عقلانی;397103 نوشت:

اولا باید قبول کنیم اصل موضوع ( خارج از احکام آن ) فی نفسه فرهنگی غلط بوده است که بر اساس حس برتری جویی و قدرت طلبی انسان ها به مرور زمان رایج شده بود.
ثانیا احکام مربوط به این موضوع در سطح ظرفیت اعراب آن زمان بوده است. لذا اگر این فرهنگ غلط مجددا رایج شد ( که بعید است ) باید متناسب با فرهنگ آن زمان و ظرفیت قومی که می خواهیم حکم برایش وضع کنیم احکام وضع شود.
ثالثا تمام احکامی که قرار است آن زمان وضع شود باید در جهت حذف این فرهنگ غلط باشد همانطور که اسلام چنین جهت گیری را در آن زمان داشته است. اگر در توانایی قومی بود که این فرهنگ غلط ( یا باصطلاح فقهی موضوع ) را بیکباره حذف کنیم باید این کار را بکنیم.
و من الله توفیق


[=arial]
اینکه اصل موضوع فرهنگ غلطی بوده صحیح هست و اسلام هم با آن مبارزه کرده.

اما اگر یک زمانی برده داری رایج شود ( که خیلی بعید هست) چون اگر جنگ هم بشود اسرای جنگی را نمیتوان بصورت برده به خدمت گرفت چون قابل اعتماد نیستند اما اگر جایی برای تغییر حکمی باشد این را مراجع تقلید باید تشخیص دهند

بی نظیر;397167 نوشت:
سلام

فکر کنم بسیار واضح است که هرگز موضوعی برای این حکم در اینده پیدا نخواهد شد
و کاربرد این حکم فقط مخصوص زمان رسول بوده است

یک مثال می زنم

در ایه های مربوط به حجاب از زنان خواسته که خمار و جلباب خودشونو به بدنهایشان نزدیک کنند

ایا شما در زمان حاضر برای رعایت حجاب از زنان می خوهید بروند جلباب و خمار بپوشند ؟
یا از این ایه پوشیدگی را برای زنان استنباط کرده و از انها می خواهید مطابق رسم و رسوم و اداب
خود پوشش را رعایت کنند ؟
فکر کنم این مثال خیلی موضوع رو روشن کنه

موفق باشید


سلام
به انتفاء موضوع حکم هم منتفی است اما نه به این دلیل که شما می فرمایید
خمار و جلباب هرچند امروز نیستند اما خدای متعال در بکار بردن این اصطلاحات منظوری داشته چه اینکه خمار و جلباب پوششهایی بوده که سرتاپای زن را فرا می گرفته است
ضمن اینکه بحث نزدیک کردن این پوششها و جلوگیری از باز شدن و آشکار شدن بدن و حجم آن خود اشاره دیگری است که پوشش باید حافظ عفت باشد و نه صرفا چیزی که بر روی پوست بدن قرار می گیرد
درست است که لازم نیست در این زمان کسی جلباب 1400 سال پیش بپوشد اما حکم فراگیری پوشش و باز نبودن پوشش زن از حکم همچنان باقی است و بر هر پوشش دیگری در این زمان یا زمانهای دیگر منطبق میشود
یعنی
هرچند خصوصیات موضوع منتفی است اما خصوصیات حکم باقی است
برای حکم برده داری هم همین است
البته لازم به ذکر است که نگهداری از اسیران به شکل برده داری یک سنت مربوط به آن زمان بوده و ظاهرا امری در این خصوص نداریم که بگوید آنها را به بردگی بگیرید نهایت این است که احکام بردگی ناظر بر جواز است
اما اگر امروز یا فردا حاکم اسلامی اسرای جنگی را در زندنهای مخصوص نگهداری کند کسی نمیتواند به او اعتراض کند که چرا اینها را بعنوان برده به ما نمی دهی چون خدا گفته است
نه چنین نیست
پس باز هم تاکید می کنیم که برده داری یک نحوه نگهداری اسیران کافر حربی است و نگهداری ایشان هم منحصر در این نحوه نیست در عین حال ناسخی برای این حکم سراغ نداریم
والله الموفق

.امین.;397164 نوشت:
سلام

اگر جاودانگی قرآن کریم و دین اسلام یک معجزه هست این اعجاز برای اینه که باید در هر زمانی در صورت نیاز احکام آن را حجت دانست و مورد اجراء قرار داد.

انسانها هرچقدر هم که پیشرفت کنند مخلوق هستند و تنها آفریدگارشان میتواند آنها را به مصالحشان آگاه کند.

پس ملاک، ظرفیت افراد نیست . ملاک جامعیت دین اسلام و کلام خداست.

همین چندجمله کوتاه جنابعالی بیانگر (نعوذبالله) ناتوانی خداوند در امر هدایت انسانهاست .

سلام

جناب امین شما ایا قبول ندارین که در زمان حضرت رسول ساختن زندان و تغذیه انها
و نگهداری از انها در زندان مشکل و غیر ممکن بوده است ؟

لطفا جواب ؟؟

خوب به نظر شما اگر از این مساله غیر ممکن بگذریم ایا اسلام در ان زمان با توجه
به شرایط موجود و امکانات موجود حکم را صادر نکرده است ؟

با تشکر

dinshenasii;397203 نوشت:
لان هم میتواند باشد به کتب فقهی رجوع کنید و موارد جواز برده‌گیری را بخوانید از قبیل این که کودکی را که پدر و مادرش معلوم نیست چه کسانی هستند مسلمانی پیدا کند(به شرط این که در یکی از بلاد کفر باشد نه در سرزمین های اسلامی) در این صورت این کودک به ملک و بردگی یابنده مسلمان درمی‌آید ولی این که بتوان این کار را امروزه انجام داد ممکن است با قوانین کشور (که با کنواسیونهای بین المللی پذیرفته شده) در تضاد باشد که من دقیقا رابطه قوانین کشور با دین را نمیدانم.

این حکم قرانی نیست و غیر قابل قبول حتما باز تو رساله ها این و گفتن

از نظر هر انسان با وجدانی این کودک رو باید به فرزند خواندگی قبول کرد و مثل فرزند
خود بزرگش کرد

.امین.;397251 نوشت:
اینکه اصل موضوع فرهنگ غلطی بوده صحیح هست و اسلام هم با آن مبارزه کرده.

اما اگر یک زمانی برده داری رایج شود ( که خیلی بعید هست) چون اگر جنگ هم بشود اسرای جنگی را نمیتوان بصورت برده به خدمت گرفت چون قابل اعتماد نیستند اما اگر جایی برای تغییر حکمی باشد این را مراجع تقلید باید تشخیص دهند

سلام

داریم کم کم به هدف نزدیک می شیم و این خیلی خوبه

تشکر

بی نظیر;397270 نوشت:
جناب امین شما ایا قبول ندارین که در زمان حضرت رسول ساختن زندان و تغذیه انها
و نگهداری از انها در زندان مشکل و غیر ممکن بوده است ؟

لطفا جواب ؟؟

خوب به نظر شما اگر از این مساله غیر ممکن بگذریم ایا اسلام در ان زمان با توجه
به شرایط موجود و امکانات موجود حکم را صادر نکرده است ؟

جواب این مسائل را باید کارشناسان دینی بدهند که ظاهرا جوابی ندارد.
ولی این موضوع منتهی به این میشود که ما باید روح ایمان را از دین بگیریم و شریعت را رها کنیم.
یعنی ایمان منهای شریعت(فقه)
شما فرض بگیرید در رساله نوشتند شستن دست ها پس از غذا با آب مستحب است اگر در آینده ها دستگاهی بیاد که دستمونو زیر اون بگیریم و تمیز بشه و این موضوع عرف بشه بازم اونی که استحباب داره شستن دست ها با آبه.
مگرنه خیلی چیزها را میتوان موضوعات علمی یا فرهنگی همان دوران دانست.
به هرحال موضوع این تاپیک در مورد امکان فقهی بردگی در زمان حاضر است خصوصا این که آقای خامنه ای بر خلاف نظر امام خمینی و مشهور فقها، مثل آقای خوئی قائل به جهاد ابتدایی هستند. و این موضوع خیلی خاصه و محتمل است که فقهایی هم که بعدها در ایران به حکومت برسند همین نظر آقای خامنه ای را داشته باشند.

dinshenasii;397280 نوشت:
جواب این مسائل را باید کارشناسان دینی بدهند که ظاهرا جوابی ندارد.

سلام
حداقل بنده در جایی از قران یا روایات مربوط به عبد و امه امری به گرفتن برده ندیده ام
بلکه اسلام با این احکام بر این کار مهر جواز زد و انرا منضبط نمود
لذا کسی نمی تواند بگوید اسلام برده داری راه انداخته است
خیر چنین نیست
اسلام برده داری را منضبط کرده و بلکه بنظر می رسد با برخی احکام روشنش در صدد رفع آنست
و البته چه بسا این امر بخاطر عدم توانایی از ساختن زندان برای اسرا بوده باشد
خلاصه اینکه
اسلام موسس نیست بلکه قانونگذاری است که یک سنت اجتماعی را ساماندهی می کند
لذا اگر به هر دلیلی این سنت احیا شود باز هم احکام باز می گردند
چرا که ما ناسخی برای احکام برده داری نداریم
والله الموفق

حامد;397286 نوشت:
سلام
حداقل بنده در جایی از قران یا روایات مربوط به عبد و امه امری به گرفتن برده ندیده ام
بلکه اسلام با این احکام بر این کار مهر جواز زد و انرا منضبط نمود
لذا کسی نمی تواند بگوید اسلام برده داری راه انداخته است
خیر چنین نیست
اسلام برده داری را منضبط کرده و بلکه بنظر می رسد با برخی احکام روشنش در صدد رفع آنست
و البته چه بسا این امر بخاطر عدم توانایی از ساختن زندان برای اسرا بوده باشد
خلاصه اینکه اسلام موسس نیست بلکه قانونگذاری است که یک سنت اجتماعی را ساماندهی می کند
لذا اگر به هر دلیلی این سنت احیا شود باز هم احکام باز می گردند
چرا که ما ناسخی برای احکام برده داری نداریم

درود بر استاد حامد
منظور من از جمله ای که نقل کردید و پاسخ دادید روشن بود منظورم این بود که خانم بی نظیر گفتند چون مشکل زندان ها بوده این حکم تشریع شده گفتم اگه قائل به چنین بیانی باشیم این موضوع رو برای بسیاری از احکام میتونیم بیان کنیم و میشه ایمان بدون شریعت(فقه)- چرا که خیلی چیزها به شرایط همان زمان برمیگردد یک مثال دیگه بزنم مثل موارد تعلق زکات که مواردی اینچنین همه ناظر به شرایط تکنولوژیک یا فرهنگی همان دوران است. پس استدلال مشکل زندانها زیر سوال رفتن شریعت میشود مگر به وجه جکمت ذکر شود نه دلیل.

بسم رب الشهداء

برای روشن شدن بحث بردگى در اسلام گر چه مساله برده‏گیرى و برده‏دارى به عنوان یک دستور حتمى در مورد اسیران جنگى، در قرآن مجید نیامده است ولى انکار نمى‏توان کرد مطالبی که در قرآن براى بردگان ذکر شده است، اصل وجود بردگى را حتى در زمان پیامبر (ص) و صدر اسلام اثبات مى‏کند [1]
مانند جواز اسیر گرفتن در جنگها و از آنان به عنوان برده استفاده کردن، احکام ازدواج با بردگان، احکام محرمیت با بردگان یا مساله مکاتبه ( قرارداد براى آزادى بردگان ) که در آیات متعددى از قرآن در سوره نساء - نحل - مؤمنون - نور - روم و احزاب آمده است .

اینجا است که بعضى بر اسلام خرده مى‏گیرند که چرا این آئین الهى با آن همه محتوا و ارزشهاى والاى انسانى مساله بردگى را به کلى الغاء نکرده، و طى یک حکم قطعى و عمومى آزادى همه بردگان را اعلام ننموده است ؟ !

درست است که اسلام سفارش زیادى در مورد بردگان کرده، اما آنچه مهم است آزادى بى‏قید و شرط آنها است، چرا انسانى مملوک انسان دیگرى باشد و آزادى را که بزرگترین عطیه الهى است از دست دهد؟ !

پاسخ : در یک جمله کوتاه باید گفت که اسلام برنامه دقیق و زمانبندى شده براى آزادى بردگان دارد که بالمال همه آنها تدریجا آزاد مى‏شوند، بى‏آنکه این آزادى عکس العمل نامطلوبى در جامعه به وجود آورد .

ولى پیش از آنکه به توضیح این طرح دقیق اسلامى بپردازیم ذکر چند نکته را مقدمتا لازم مى‏دانیم:

1 - اسلام هرگز ابداع کننده بردگى نبوده است، بلکه در حالى ظهور کرد که مساله بردگى سراسر جهان را فرا گرفته و با تار و پود جوامع بشرى آمیخته بود.

2 – بردگان در طول تاریخ سرنوشت بسیار دردناکى داشته‏اند، به عنوان نمونه بردگان اسپارتها را که به اصطلاح قومى متمدن بودند در نظر مى‏گیریم ، به قول نویسنده روح القوانین غلامان اسپارتى به قدرى بدبخت بودند که تنها غلام یک نفر نبودند، بلکه غلام تمام جامعه محسوب مى‏شدند، و هر کس بدون ترس از قانون مى‏توانست هر قدر بخواهد غلام خود یا دیگرى را آزار و شکنجه دهد، و در حقیقت زندگانى آنها از حیوانات نیز بدتر بود .

از زمانى که بردگان را از کشورهاى عقب‏افتاده صید مى‏کردند تا هنگامى که در بازارهاى فروش عرضه مى‏شد بسیارى از آنها مى‏مردند، و باقیمانده وسیله‏اى بودند براى بهره‏گیرى برده‏فروشان طماع و اندک غذائى که به آنها مى‏دادند براى زنده ماندن و کار کردن بود، و به هنگام پیرى و بیماریهاى صعب العلاج آنها را به حال خود رها مى‏کردند تا به شکل دردناکى جان دهند! لذا نام بردگى در طول تاریخ با انبوهى از جنایات هولناک همراه است .

اسلام به عنوان دینی که برای آزادی و سعادت همه بشریت آمده بود همواره از سرنوشت دردناک بردگان در گذشته به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی رنج می برده است. به همین دلیل هرگز در برابر این مسأله مهم سکوت نکرده است و راه حلی بسیار حکیمانه و دقیق برای ریشه کن کردن این معضل ارائه نموده است.

3 - طرح اسلام براى آزادى بردگان
آنچه غالبا مورد توجه قرار نمى‏گیرد این است که اگر نظام غلطى در بافت جامعه‏اى وارد شود ریشه‏کن کردن آن احتیاج به زمان دارد، و هر حرکت حساب نشده نتیجه معکوسى خواهد داشت، درست همانند انسانى که به یک بیمارى خطرناک مبتلا شده و بیماریش کاملا پیشرفت نموده است، و یا شخص معتادى که دهها سال به اعتیاد زشت خود خو گرفته، در اینگونه موارد حتما باید از برنامه‏هاى زمان بندى شده استفاده کرد .

صریحتر بگوئیم : اگر اسلام طبق یک فرمان عمومى دستور مى‏داد همه بردگان موجود را آزاد کنند ، چه بسا بیشتر آنها تلف مى‏شدند، زیرا گاه نیمى از جامعه را بردگان تشکیل مى‏دادند، آنها نه کسب و کار مستقلى داشتند، و نه خانه و لانه و وسیله‏اى براى ادامه زندگى .

اگر در یک روز و یک ساعت معین همه آزاد مى‏شدند یک جمعیت عظیم بیکار ظاهر مى‏گشت که هم زندگى خودش با خطر مواجه بود و هم ممکن بود نظم جامعه را مختل کند، و به هنگامى که محرومیت به او فشار مى‏آورد به همه جا حمله‏ور شود و درگیرى و خونریزى به راه افتد .

اینجا است که باید تدریجا آزاد شوند، و جذب جامعه گردند ، نه جان خودشان به خطر بیفتد ، و نه امنیت جامعه را به خطر اندازند، و اسلام درست این برنامه حساب شده را تعقیب کرد .

این برنامه مواد زیادى دارد که رؤس مسائل آن به طور فشرده و فهرست‏وار در اینجا مطرح مى‏شود:

ماده اول - بستن سرچشمه‏هاى بردگى
بردگى در طول تاریخ اسباب فراوانى داشته ، نه تنها اسیران جنگى و بدهکارانى که قدرت بر پرداخت بدهى خود نداشتند به صورت برده درمى‏آمدند که زور و غلبه نیز مجوز برده گرفتن و برده‏دارى بود اما اسلام جلو تمام این مسائل را گرفت، تنها در یک مورد اجازه برده‏گیرى داد و آن در مورد اسیران جنگى بود . این مسلم است که در میدان جنگ و بعد از غلبه بر دشمن یا باید تمام افراد باقی مانده از دشمن را کشت و یا بجاى کشتن آنها را اسیر کرد چرا که اگر دشمن رها شود باز ممکن است نیروهاى خود را تجدید سازمان کرده و حمله مجددى را آغاز نماید.

اسلا م راه حل دوم را بر گزیده است اما فرموده است که بعد از اسارت صحنه دگرگون مى‏شود، و اسیر با تمام جنایاتى که مرتکب شده است به صورت یک امانت الهى در دست مسلمین در مى‏آید که باید حقوق بسیارى را در باره او رعایت کرد [2] .

حکم اسیر بعد از خاتمه جنگ یکى از سه چیز است : آزاد کردن بى‏قید و شرط ، آزاد کردن مشروط به پرداخت فدیه ( غرامت ) و برده ساختن او ، و البته انتخاب یکى از این سه امر منوط به نظر امام و پیشواى مسلمین است و او هم با در نظر گرفتن شرائط اسیران و مصالح اسلام و مسلمین از نظر داخل و خارج آنچه را شایسته‏تر باشد برمى‏گزیند و دستور اجرا مى‏دهد .

اما در شرایطی که نظر امام و پیشواى مسلمین بر این قرار می گرفت که اسیران آزاد نشوند از آنجا در آن روز امکانات و زندانهائى نبود که بتوان اسیران جنگى را تا روشن شدن وضعشان در زندان نگه داشت ، راهى جز تقسیم کردن آنها در میان خانواده‏ها و نگهدارى به صورت برده وجود نداشت .

بدیهى است هنگامى که چنین شرائطى تغییر یابد هیچ دلیلى ندارد که امام مسلمین حکم بردگى را در باره اسیران بپذیرد،بلکه مى‏تواند آنها را از طریق پرداخت غرامت آزاد سازد ، زیرا اسلام پیشواى مسلمین را در این امر مخیر ساخته تا با در نظر گرفتن مصالح اقدام کند ، و به این ترتیب تقریبا سرچشمه‏هاى بردگى جدید در اسلام بسته شده است .

ماده دوم - گشودن دریچه آزادى

اسلام برنامه وسیعى براى آزاد شدن بردگان تنظیم کرده است که اگر مسلمانان آن را عمل مى‏کردند در مدتى نه چندان طولانی همه بردگان تدریجا آزاد و جذب جامعه اسلامى مى‏شدند .
رؤوس این برنامه چنین است :
الف - یکى از مصارف هشتگانه زکات در اسلام خریدن بردگان و آزاد کردن آنها است [3] و به این ترتیب یک بودجه دائمى و مستمر براى این امر در بیت المال اسلامى در نظر گرفته شده که تا آزادى کامل بردگان ادامه خواهد داشت .

ب - مقرراتى در اسلام وضع شده که بردگان طبق قراردادى که با مالک خود مى‏بندند بتوانند از دسترنج خود آزاد شوند ( در فقه اسلامى فصلى در این زمینه تحت عنوان مکاتبه آمده است ) .

ج - آزاد کردن بردگان یکى از مهمترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است، و پیشوایان اسلام در این مساله پیشقدم بودند، تا آنجا که در حالات على (ع) نوشته‏اند: هزار برده را از دسترنج خود آزاد کردند! [4]

د - پیشوایان اسلام بردگان را به کمترین بهانه‏اى آزاد مى‏کردند تا سرمشقى براى دیگران باشد، تا آنجا که یکى از بردگان امام باقر (ع) کار نیکى انجام داد امام (ع) فرمود: برو تو آزادى که من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم . [5]

در حالات امام سجاد على بن الحسین (ع) آمده است: خدمتکار بر سر آن حضرت آب مى‏ریخت تا ایشان خود را شستشو کنند، ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح کرد
امام (ع) سر را بلند کرد، خدمتکار گفت: و " وَ الْکاظِمینَ الْغَیْظَ "(کسانی هستند که خشم خود را فرو می برند)
حضرت فرمود: خشمم را فرو بردم عرض کرد: " وَ الْعافینَ عَنِ النَّاسِ "( کسانی هستند که مردم را می بخشند) حضرت فرمود: خدا تو را ببخشد! عرض کرد : " وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ " [6] (خداوند نیکو کاران را دوست دارد)
حضرت فرمود : برو براى خدا آزادى .

ه- در بعضى از روایات اسلامى آمده است : بردگان بعد از هفت سال خود به خود آزاد مى‏شوند ، چنانکه از امام صادق (ع) مى‏خوانیم: کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال آزاد مى‏شود صاحبش بخواهد یا نخواهد و به خدمت گرفتن کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال حلال نیست . [7]

در همین باب حدیثى از پیامبر گرامى اسلام (ص) نقل شده که فرمود: پیوسته جبرئیل سفارش بردگان را به من مى‏کرد تا آنجا که گمان کردم به زودى ضرب الاجلى براى آنها مى‏شود که به هنگام رسیدن آن آزاد شوند . [8]

و - کسى که برده مشترکى را نسبت به سهم خود آزاد کند موظف است بقیه را نیز بخرد و آزاد کند .

ز- هر گاه کسى بخشى از برده‏اى را که مالک تمام آن است آزاد کند این آزادى سرایت کرده و خود بخود همه آن برده آزاد خواهد شد !

ح - هر گاه کسى مالک پدر یا مادر و یا اجداد و یا فرزندان یا عمو یا عمه یا دائى یا خاله ، یا برادر یا خواهر و یا برادرزاده و یا خواهرزاده خود که برده هستند شود ،فوراآن برده آزاد مى‏شود .

ط - هر گاه مالک از کنیز خود صاحب فرزندى شود فروختن آن کنیز جائز نیست و باید بعد از سهم ارث فرزندش آزاد شود .

این امر وسیله آزادى بسیارى از بردگان مى‏شد ، زیرا بسیارى از کنیزان به منزله همسر صاحب خود بودند و از آنها فرزند داشتند .

ی - کفاره بسیارى از تخلفات در اسلام آزاد کردن بردگان قرار داده شده ( کفاره قتل خطا - کفاره ترک عمدى روزه - و کفاره قسم را به عنوان نمونه در اینجا مى‏توان نام برد ) .

ک - آزادی برده بواسطه پاره‏اى از مجازاتهاى سخت که صاحب برده‏نسبت به او انجام می داد.

قبل از اسلام صاحبان بردگان خود را به انجام هر گونه تنبیه و مجازات شکنجه ای در مورد بردگان مجاز می دانستند و بدون هیچ مانعی هر گونه جنایتی را آزادانه در حق آنان روا می داشتند. اما اسلا م پاره ای از مجازات ها (مثل بریدن گوش، زبان ،بینی و...)را ممنوع کرد، و اعلام نمود برده ای که چنین جنایتی از طرف صاحب او در حق او صورت گیرد آزاد خواهد شد. [9]

ماده سوم - احیاى شخصیت بردگان
در دورانی که بردگان مسیر خود را طبق برنامه حساب شده اسلام به سوى آزادى مى‏پیمایند اسلام براى احیاى حقوق آنها اقدامات وسیعى کرده است ، و شخصیت انسانى آنان را احیاء نموده ، تا آنجا که از نظر شخصیت انسانى هیچ تفاوتى میان بردگان و افراد آزاد نمى‏گذارد و معیار ارزش را همان تقوا قرار مى‏دهد ، لذا به بردگان اجازه مى‏دهد همه گونه پستهاى مهم اجتماعى را عهده‏دار شوند ، تا آنجا که بردگان مى‏توانند مقام مهم قضاوت را عهده‏دار شوند . در عصر پیامبر (ص) نیز مقامات برجسته‏اى از فرماندهى لشکر گرفته تا پستهاى حساس دیگر به بردگان یا بردگان آزاد شده سپرده شد .

بسیارى از یاران بزرگ پیامبر (ص) بردگان و یا بردگان آزاد شده بودند ، و در حقیقت بسیارى از آنها به صورت معاون براى بزرگان اسلام انجام وظیفه مى‏کردند. سلمان و بلال و عمار یاسر و قنبر را در این گروه مى‏توان نام برد ، بعد از غزوه بنى المصطلق پیامبر (ص) با یکى از کنیزان آزاد شده این قبیله ازدواج کرد و همین امر بهانه‏اى آزادى تمام اسراى قبیله شد.

ماده چهارم - رفتار انسانى با بردگان
در اسلام دستورات زیادى در باره رفق و مدارا با بردگان وارد شده تا آنجا که آنها را در زندگى صاحبان خود شریک و سهیم کرده است .

پیغمبر اسلام (ص) مى‏فرمود : کسى که برادرش زیر دست او است باید ، از آنچه مى‏خورد به او بخوراند و از آنچه مى‏پوشد به او بپوشاند ، و زیادتر از توانائى به او تکلیف نکند .

على (ع) به غلام خود قنبر مى‏فرمود : من از خداى خود شرم دارم که لباسى بهتر از تو بپوشم ، زیرا رسول خدا (ص) مى‏فرمود : از آنچه خودتان مى‏پوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود مى‏خورید به آنها غذا دهید .

امام صادق (ع) مى‏فرماید : هنگامى که پدرم به غلامى دستور انجام کارى مى‏داد ملاحظه مى‏کرد اگر کار سنگینى بود بسم الله مى‏گفت و خودش وارد عمل مى‏شد و به آنها کمک مى‏کرد .

خوشرفتارى اسلام نسبت به بردگان در این دوران انتقالى به اندازه‏اى است که حتى بیگانگان از اسلام نیز روى آن تاکید و تمجید کرده‏اند .

به عنوان نمونه جرجى زیدان در تاریخ تمدن خود چنین مى‏گوید : اسلام به بردگان فوق العاده مهربان است پیغمبر اسلام (ص) در باره بردگان سفارش بسیار نموده ، از آن جمله مى‏فرماید : کارى که برده توان آن را ندارد به او واگذار نکنید ، و هر چه خودتان مى‏خورید به او بدهید .

در جاى دیگر مى‏فرماید : به بندگان خود کنیز و غلام نگوئید ، بلکه آنها را پسرم و دخترم خطاب کنید ! قرآن نیز در باره بردگان سفارش جالبى کرده و مى‏گوید : خدا را بپرستید ، براى او شریک مگیرید ، با پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان همسایگان نزدیک و دور و دوستان ، و آوارگان ، و بردگان جز نیکوکارى رفتارى نداشته باشید ، خداوند از خودپسندى بیزار است .

ماده پنجم - بدترین کار انسان‏فروشى است!
اصولا در اسلام خرید و فروش بردگان یکى از منفورترین معاملات است تا آنجا که در حدیثى از پیغمبر اکرم (ص) آمده است! بدترین مردم کسى است که انسانها را بفروشد . [10]

همین تعبیر کافى است که نظر نهائى اسلام را در مورد بردگان روشن سازد و نشان دهد جهت‏گیرى برنامه‏هاى اسلامى به کدام سو است .

و از این جالبتر این که یکى از گناهان نابخشودنى در اسلام سلب آزادى و حریت از انسانها و تبدیل آنها به یک متاع است
چنانکه در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام (ص) آمده است: خداوند هر گناهى را مى‏بخشد جز ( سه گناه ) : کسى که مهر همسرش را انکار کند ، یا حق کارگرى را غصب نماید ، و یا انسان آزادى را بفروشد[11] ! طبق این حدیث غصب حقوق زنان ، و حق کارگران ، و سلب آزادى از انسانها سه گناه نابخشودنى است .

همانگونه که در بالا آوردیم اسلام تنها در یک مورد اجازه برده‏گیرى مى‏دهد و آن در مورد اسیران جنگى است ، آن هم هرگز جنبه الزامى ندارد در حالى که در عصر ظهور اسلام ، و قرنها بعد از آن برده‏گیرى از طریق زور و حمله به کشورهاى سیاه‏پوستان و دستگیر کردن انسانهاى آزاد ، و تبدیل آنها به بردگان ، بسیار زیاد بود ، و گاهى در مقیاسهاى وحشتناک روى آن معامله مى‏شد ، بطورى که در اواخر قرن 18 میلادى دولت انگلستان هر سال دویست هزار برده را معامله مى‏کرد ، و هر سال یکصد هزار نفر را از آفریقا گرفته و به صورت بردگان به آمریکا مى‏بردند .

کوتاه سخن اینکه کسانى که به برنامه اسلام در مورد بردگان خرده‏گیرى مى‏کنند از دور سخنى شنیده‏اند ، و از اصول این برنامه و جهت‏گیرى آن که همان آزادى تدریجى و بدون ضایعات بردگان است اطلاع دقیقى ندارند ، و یا تحت تاثیر افراد مغرضى قرار گرفته‏اند که به گمان خود این را نقطه ضعف مهمى براى اسلام شمرده و روى آن تبلیغات دامنه‏دارى به راه انداخته‏اند . [12]

از آنچه بیان شد روشن گردید که اگر پیشوایان اسلام برده یا بردگانی در اختیار داشتند در قالب برنامه حساب شده و حکیمانه اسلام در بر خورد با مسأله بردگی بوده است و معاشرت آنان با بردگان به گونه ای بود که در بسیاری از موارد وقتی برده ای را آزاد می کردند آن برده حاضر نمی شد منزل امام (ع) را ترک کند و با اصرار از امام(ع) می خواستند که اجازه بدهد او همچنان در خدمت ایشان باشد ولی امام(ع) نمی پذیرفتند. از طرفی بر خورد و معاشرت آنان با بردگان یک الگوی عملی و به نوعی آموزش جامعه بشری مخصوصا مسلمانان در بر خورد با این مسأله بسیار مهم و مورد ابتلاء جامعه بوده است.

در رابطه با مسأله ی برده داری و آیه ی شریفه ی «لااکراه فی الدین» لازم است ذکر کنیم که: مسأله ی برده داری، با اختیار و آزادی انسان در انتخاب دین و عقیده که مورد تأکید قرآن نیز قرار گرفته تفاوت بنیادین دارد. به تعبیری روشنتر آیه ی شریفه اشاره به رد اجبار و اکراه در پذیرش دین و عقیده دارد و مربوط به روح انسان و امری درونی است و در واقع عقیده چون امر درونی است اجبار بردار نیست.

لکن برده داری مربوط به استثمار جسم و وجود بیرونی انسان هاست. کما این که در طول تاریخ انسان هایی نظیر بلال حبشی و ... که به حسب ظاهر برده بوده اند اما در انتخاب عقیده و دین روحی آزاد و مختار داشته و اسلام را پذیرفته اند و از آنطرف انسانهایی نظیر ابولهب و ... که به حسب ظاهر آزاد بوده اند اما از لحاظ روحی در بند و اسارت شهوات و تمنیات نفسانی و دنیوی بوده اند و با حقیقت اسلام به مقابله برخاستند.


[1]
- تفسیر نمونه ج : 21 صص 413 و 417.
[2] - وسائل‏الشیعة ج : 15 ص : 92: على (ع): اطعام الاسیر و الاحسان الیه حق واجب و ان قتلته من الغد : غذا دادن به اسیر و نیکى نسبت به او حق واجبى است هر چند بنا باشد که فردا او را اعدام کنى .- ْالکافی ج : 5 ص : 35

امام على بن الحسین (ع) آمده است که فرمود : اذا اخذت اسیرا فعجز عن المشى و لیس معک محمل فارسله ، و لا تقتله ،فانک لا تدرى ما حکم الامام فیه : هنگامى که اسیرى گرفتى و او را با خود مى‏آورى اگر از راه رفتن ناتوان شد و مرکبى براى حمل او ندارى او را رها کن ، و به قتل مرسان ، چرا که نمى‏دانى هنگامى که او را نزد امام آوردى چه حکمى در باره او خواهد کرد .‏

[3]
- توبه ، 60 .
[4] - الکافی ج : 5 ص : 74 :اعتق الفا من کد یده.
[5] - من‏لایحضره‏الفقیه ج : 1 ص : 27: اذهب فانت حر فانى اکره ان استخدم رجلا من اهل الجنة.
[6] - آل عمران ،134،
[7] - الکافی ج : 6 ص : 196: من کان مؤمنا فقد عتق بعد سبع سنین ، اعتقه صاحبه ام لم یعتقه ، و لا یحل خدمة من کان مؤمنا بعد سبعة سنین.

[8]
- من‏لایحضره‏الفقیه ج : 1 ص : 52- وسائل‏الشیعة ج : 2 ص : 7-مستدرک‏الوسائل ج : 13 ص : 379: ما زال جبرئیل یوصینى بالمملوک حتى ظننت انه سیضرب له اجلا یعتق فیه.
[9] -شرح اللمعة الدمشقیة،ج6،ص280.
[10] - الکافی ج : 5 ص : 114: شر الناس من باع الناس.
[11] - مستدرک‏الوسائل ج : 13 ص : 378 ان الله تعالى غافر کل ذنب الا من جحد مهرا ، او اغتصب اجیرا اجره ، او باع رجلا حرا .
[12] -ر.ک تفسیر نمونه ج : 21 صص : 423 -410.

حامد;397286 نوشت:
سلام
حداقل بنده در جایی از قران یا روایات مربوط به عبد و امه امری به گرفتن برده ندیده ام
بلکه اسلام با این احکام بر این کار مهر جواز زد و انرا منضبط نمود
لذا کسی نمی تواند بگوید اسلام برده داری راه انداخته است
خیر چنین نیست
اسلام برده داری را منضبط کرده و بلکه بنظر می رسد با برخی احکام روشنش در صدد رفع آنست
و البته چه بسا این امر بخاطر عدم توانایی از ساختن زندان برای اسرا بوده باشد
خلاصه اینکه
اسلام موسس نیست بلکه قانونگذاری است که یک سنت اجتماعی را ساماندهی می کند
لذا اگر به هر دلیلی این سنت احیا شود باز هم احکام باز می گردند
چرا که ما ناسخی برای احکام برده داری نداریم
والله الموفق
[=arial]

با سلام

همانطور که فرمودید باید گفت اگر اسلام برای برده داری حکمی آورده دلیل بر جواز آن نیست بلکه سمت و سو دادن صحیح به امری بود که رواج داشته.

مثل حکم شراب که به یکباره حرام اعلام نشد و کم کم آیات نازل شده دلالت بر حرمت آن کرد.

اما نمیتوان گفت که ناسخی برای احکام برده داری نداریم.

ممکن هست یک زمانی به دلیل جنگ برده داری رواج پیدا کند اما مصالح ایجاب کند که از سوی مراجع حرام اعلام شود.

[=arial]دلیل آن هم این هست که اصلا برده داری ابداع اسلام نیست تا نتوان آن را حرام کرد.[=arial]

بی نظیر;397270 نوشت:
سلام

جناب امین شما ایا قبول ندارین که در زمان حضرت رسول ساختن زندان و تغذیه انها
و نگهداری از انها در زندان مشکل و غیر ممکن بوده است ؟
لطفا جواب ؟؟
خوب به نظر شما اگر از این مساله غیر ممکن بگذریم ایا اسلام در ان زمان با توجه
به شرایط موجود و امکانات موجود حکم را صادر نکرده است ؟

با تشکر


[=arial]
با سلام
صحبت من کلی بود همانطور که صحبت دوستمان شریعت عقلانی کلی بود و درباره برده داری نبود.

حامد;397264 نوشت:
سلام
به انتفاء موضوع حکم هم منتفی است اما نه به این دلیل که شما می فرمایید

سلام

طبق نظر خودتان حکمی نبوده که الان منتفی شود بلکه ساماندهی یک سنت اجتماعی غلط بوده است

و دقیقا با مثالی که من زدم علت این ساماندهی در ان زمان مشخص می شود

یکبار دیگه می گم مقایسه بفرمایید

حکم به پوشش زنان با خمار و جلباب
هدف :پوشش
وسیله ان زمان : خمار و جلباب
وسیله در این زمان : چادر یا مغنعه یا روسری

حکم :ساماندهی اسیران جنگی
هدف :حفظ جان و نکشتن انها
وسیله در ان زمان : بردن به بردگی (تنها امکان ممکن )
وسیله در این زمان :ساختن زندان و نگهداری انها در ندان

همانطور که الان هدف را که پوشش هست رعایت کرده و از جلباب و خمار استفاده نمی کنیم

همانطور هم باید هدف را که نکشتن اسرای جنگی هست در نظر گرفته
و به جای برده گرفتن که امکان ان زمان بوده از امکانات این زمان استفاده کنیم

همانطور که قبلا هم گفته ام در ورای هر دستور قرانی و دینی هدفی نهفته است
که باید به ان هدف توجه کرده و به دنبال ان باشیم نه اینکه توجه کنیم این هدف در ان زمان
چگونه و با چه وسایلی برذاورده می شده است

با تشکر

dinshenasii;397280 نوشت:
جواب این مسائل را باید کارشناسان دینی بدهند که ظاهرا جوابی ندارد.
ولی این موضوع منتهی به این میشود که ما باید روح ایمان را از دین بگیریم و شریعت را رها کنیم.
یعنی ایمان منهای شریعت(فقه)
شما فرض بگیرید در رساله نوشتند شستن دست ها پس از غذا با آب مستحب است اگر در آینده ها دستگاهی بیاد که دستمونو زیر اون بگیریم و تمیز بشه و این موضوع عرف بشه بازم اونی که استحباب داره شستن دست ها با آبه.
مگرنه خیلی چیزها را میتوان موضوعات علمی یا فرهنگی همان دوران دانست.
به هرحال موضوع این تاپیک در مورد امکان فقهی بردگی در زمان حاضر است خصوصا این که آقای خامنه ای بر خلاف نظر امام خمینی و مشهور فقها، مثل آقای خوئی قائل به جهاد ابتدایی هستند. و این موضوع خیلی خاصه و محتمل است که فقهایی هم که بعدها در ایران به حکومت برسند همین نظر آقای خامنه ای را داشته باشند.

سلام

جواب شما همان جوابی هست که به جناب حامد داده ام

لطفا به پست بالایی دقت کنید

بزرگوار باید ببینید هدف از شستن دستها چی بوده
حالا بدنبال همون هدف باشیم حالا با هروسیله ای که شد

مثلا در زمان پیامبر مسواک با چوب بوده
پس چرا الان شما از چوب استفاده نمی کنید ؟

لطفا تامل فرمایید

موفق باشید

حامد;397108 نوشت:
برده داری یک نحو نگهداری اسیر است

با سلام خدمت استاد گرامی
برده داری در گذشته یک نحوه اداره اسیر بود. البته صرفا برای اداره اسیر هم نبود. چرا که در اینصورت به کنیزی بردن بردگان و آمیزش با آنها هیچ ربطی به نگهداری اسیر ندارد. در گذشته برده داری یک تجارت بود. اما اسلام آمد و از این ابزار در جهت ترویج اسلام استفاده کرد. اگر صرفا می خواست این اسرا را نگهداری کند دیگر چرا کنیزان را به کنیزی می گرفت. مگر آنها هم اسیران جنگی بودند؟ لذا نمی توان گفت صرفا احکام اسلام برای اداره اسرا وضع شده است. بلکه اهداف اولی تری بر آن مترتب است. نمونه آن تربیت اسلامی اسرا بود تا رفته رفته با فرهنگ اسلامی آشنا شوند. هدف اصلی این بود نه نگهداری اسیر.
حامد;397108 نوشت:
الا اینکه امروزه آنها را در زندانها نگه داری می کنند و در آن زمان در میان مردم و با مردم
و خدای متعال برای این نحو نگهداری اسیر جنگی احکامی وضع کرده و آنرا منضبط نمود

خداوند قوانین مربوط به برده داری را بر اساس ظرفیت اعراب همان زمان منضبط نمود. اگر در آینده دوباره رایج شود باید بر اساس ظرفیت همان قوم دوباره احکام وضع گردد.
حامد;397108 نوشت:
از طرف دیگر دست بردن در احکام دین تنها با استفاده از ابزارهای مورد تایید دین ممکن است و به اصطلاح کار اجتهادی است و نمیشود با چند مطلب استحسانی سر وته احکام را زد

ما هم نگفتیم هر بی سوادی بیاید احکام وضع کند. صرفا آنهایی می توانند حکم جدید برده داری را اگر دوباره رایج شود بدهند که روح حاکم بر قوانین وضع شده توسط خداوند و پیامبر و امامان (ع) را در یابند. روح حاکم بر این احکام هم همانطور که قبلا گفتم در جهت حذف بود. شما با این مسئله مخالفید؟ آیا شما معتقدید که روح حاکم بر قوانین وضع شده در دین در جهت حذف این فرهنگ غلط نبود؟ اگر موافقید ما هم می گوییم بر اساس ابزار های موجود در هر عصری که برده داری رایج می شود باید با آن مقابله کرد. با ترویج آزادی و حقوق بشر این ابزارها بسیار پیشرفته تر از قبل هستند. لذا اگر زمانی دوباره این فرهنگ رایج شود بشر امروز بسیار توانمند تر از قبل می تواند با این فرهنگ غلط مقابله کند.
صحبت شما مثل این می ماند که مثلا در زمان قدیم امام علی (ع) برای محاسبه مالیات از چرتکه استفاده کرده است و ما هم به تبعیت از او این همه ابزارهای که بشر را در محاسبات توانمند کرده کنار بگذاریم و به همان چرتکه رجوع کنیم. آیا این منطقی و عقلانی است؟
این که تمام احکام فقهی اسلام بر اساس ظرفیت اعراب آن زمان صادر شده است را می توان با یک مثال قرآنی بیان کرد :
[h=2]داستان مجاز شدن مردها به همبستری با زنانشان در شب های رمضان
[/h]اين عمل، ابتدا ممنوع بود، اما مسلمين برخلاف آن عمل می کردند. چند تن از آنها به پيامبر مراجعه و تخلف خود را به ايشان گزارش می کنند. بعد ، مطابق روايت قرآن، خداوند، به خاطر نافرمانی مسلمان ها، حکم خود را به نفع آنها تغيير می دهد:
احل لکم ليله الصيام الرفث الی نسائکم هن لباس لکم و انتم لباس لهن علم الله انک کنتم تختانون انفسکم فتاب عليکم و عفا عنکم فالان باشروهن وابتغوا ما کتب الله لکم و کلوا واشربوا حتی يتبين لکم الخيط الابيض من اللخيط الاسود من الفجر ثم الصيام الی اليل و لا تباشروهن و انتم عاکفون فی المساجد: آميزش شما با زنانتان در شب های روزه بر شما حلال شد، آنان پيراهن تن شما و شما پيراهن تن آنانيد، خداوند دانست که با خود ناراستی می کنيد، آنگاه از شما در گذشت و شما را بخشيد، اينک با آنان در آميزيد و در طلب آنچه خداوند برايتان مقرر داشته برآييد و بخوريد و بياشاميد تا آنکه رشته ی سپيد شپيده از رشته ی سياه[شب] برايتان آشکار شود،، سپس روزه را تا شب به پايان بريد و هنگامی که در مساجد معتکف هستيد با آنان[زنان خود] آميزش نکنيد(بقره، ١٨٧)
این آیه صراحت دارد بر این مطلب که چون ظرفیت اعراب زمان پیامبر در حدی نبود که کل ماه رمضان را بدون امیزش سپری کنند به دلیل گرم مزاجی و میل شدید اعراب به آمیزش حکم اسلام تغییر پیدا کرد و برای اعراب جواز آمیزش بعد از افطار فراهم شد. در واقع اگر مخاطبان اصلی دین افراد سرد مزاجی بودند و میل کمتری به آمیزش نسبت به اعراب آن زمان داشتند شاید حکم تغییر نمی کرد.
لذا ما باید نحوه اجتهادمان را در دین تغییر دهیم و در صدد روح حاکم بر قوانین اسلام برآییم نه با تعصبات بی مورد دینی تمام ظواهر احکام دین را تعبدا قبول کنیم و اجازه هیچ گونه انعطافی را هم به خود ندهیم.

در این جا جا دارد منظور خود را از تعلیم برتر و تعلم برتر با ذکر یک مثالی نشان دهم و سپس آن را به برده داری تعمیم دهم.
معلم فیزیکی را در نظر بگیرید. 3 شیوه تدریس وجود دارد.
1. اینکه معلم بیاید صرفا درسش را در قالب چند نمونه سوال تعلیم دهد.
2. اینکه معلم بیاید فرمول ها را لیست کند و مثال هایی هم در این زمینه بزند.
3. اینکه معلم بیاید علاوه بر ارایه فرمول ها و ارایه مثال شیوه حل مسایل فیزیک را برا اساس فرمول ها تشریح کند و به شاگردان بیاموزد که چگونه می توان از طریق این فرمول ها تمام مسایلی را که در فیزیک با آن برخورد می کنید حل کنید.
شیوه سوم تعلیم برتر است و تعلم برتر.
حال می رسیم به برده داری : خداوند از طریق دین اسلام به بشر آموزش داد که چگونه از ابزارهای روز بهره بگیرید و مسایل مبتلا به خود را در هر زمان که با آن بر می خورید حل نمایید. اگر خداوند منظورش همین چند نمونه سوال بود و به بشر می گفت همین ها را حفظ کنید برای آخرت شما کافی است چنین تعلیمی نمی توان مسایل مبتلا به بشریت را در هر زمانی حل نماید. بدلیل اینکه توانمندی های بشر روز به روز رو به افزایش است و مسایل مبتلا به او هر روز تغییر می کند و استعداد ها و ظرفیت های جدیدی را اخد می نماید باید احکام جدید در مورد مسایل مبتلا به روز بر اساس شرایط فرهنگی همان روز و استعداد و توانمندی های بشر همان روز دوباره وضع گردد. در واقع خداوند در مسئله برده داری می خواست به بشر اموزش دهد که چگونه با فرهنگ های غلطی چون برده داری مقابله کند. ما باید فرمول های خداوند را از متون دینی استخراج کنیم و بر اساس همان فرمول ها مسایل مبتلا به جدید را حل نماییم. اگر چنین کنیم می توان گفت مصداق تعلم برتر قرار گرفته ایم و شاگردی بوده ایم که معلم خود را از آن آموزش و تعلیم برتر شاد کرده ایم.
شیوه اجتهاد فقها باید تغییر کند. باید متون دینی ترجمه فرهنگی شود به زبان روز. ظرفیت های بشری بالا رفته و احکام دین اسلام باید بر اساس روز دوباره احیا شود. باید اصول حاکم بر قوانین استخراج گردد و به شیوه روز و بر اساس ظرفیت و توانمندی بشر امروز صادر گردد.
اجتهادی رایج امروزی اینگونه است که حکم خدا را از متون دینی استخراج کنیم در حالیکه از این مطلب غافلیم که حکم خدا متناسب با ظرفیت اعراب صدر اسلام وضع گردیده است. به هیچ عنوان خداوند نمی توانست احکامی را منضبط کند که با هر توانمندی و ظرفیتی همان ها معتبر باشد. هدف خداوند از صدور احکام برده داری و منضبط کردن آنها در واقع این بوده که به بشر شیوه برخورد با مسایل روز جامعه را آموزش دهد. نه اینکه ظاهر همه این احکام تا ابدالدهر باقی بماند.
و من الله توفیق

با عرض سلام

ضمن تشکر از سروران عزیزی که در این تاپیک شرکت کرده و نکته نظرات خوب و مفیدی رو بیان فرمودند ؛ در ادامه فرمایشات دوستان، بنده چند نکته را متذکر می شوم:

الف: نکته ای که لازم است خوب تامل بشود این است که در حقیقت در اسلام چیزی به نام برده وجود ندارد. آنچه در اسلام مطرح است، اسیر جنگی است که تحت نظر یک خانوادهٔ مسلمان به عنوان شهروند درجهٔ دوم نقش اجتماعی خود را ایفا می‌کند.
قابل توجه سرکار خانم بی نظیر: احکامی که در قرآن کریم ذکر شده مختص به زمان پیامبر صل الله علیه و آله نیست ، قرآن کریم کتابی است که راهنمای بشریت تا قیام قیامت است و این چیزی نیست که نیاز به اثبات برای حضرت عالی باشد (البته در مورد احکام فقهی قرآن مطابق با نظر حضرت امام خمینی رحمه الله علیه ممکن است فقها شرایط مکان و زمان را در نظر گرفته و متناسب با این شرایط فتوا بدهند)«1»
اگر نیم نگاهی به برخی کشور ها بکنید متوجه می شوید که برده داری مدرن هم اکنون در برخی کشورها رواج دارد «2» لذا بهتر است از جنبه احساسی به قضیه نگاه نکنیم و کار را به کاردان بسپاریم مراجع عظام تقلید و در رأس آن ها مقام معظم رهبری مد ظله العالی که الحمد لله اشراف بر روایات و آیات دارند و مجتهد مسلم هستند حضرت ایشان و علی الظاهر آیت الله مصباح یزدی دامت برکاته نظر شریفشون این هست که در زمان حاضر می توان کافر محارب را برده گرفت . (منتهی برده همان طور که گفتم اسیر جنگی است و اسیر جنگی در اسلام محترم است و حقوق خاص خودش را دارد)

سوال جناب ملاصدرا این بود که آیا ادله ای بر نسخ برده داری وجود دارد یا نه؟ جواب این بود که در متون روایات و همچنین آیات قرآن کریم به چنین ادله ای بر نمی خوریم فلذا برده داری (نه به معنی متعارف آن) و احکام آن همچنان پا برجاست اگر چه هم اکنون در کشور اسلامی ایران برای این موضوع مصداق نداریم اما حکم هم چنان سر جای خود باقیست و ما حق نداریم احکام الهی را با امیال خود تفسیر و تبیین کنیم اینکه از روی احساسات مطالبی را بگوییم که بر خلاف آیات و روایات باشد به دور از انصاف است .
بله ممکن است (چنانکه جناب امین نیز اشاره فرمودند و شما نیز علی الظاهر تایید فرمودید) مسلمین کفار را قابل اعتماد ندانند و یا نفرت شدیدی از آن ها داشته باشند و مسائلی از این قبیل که عملا برده داری در خانه ها ممکن پذیر نباشد ، اما می توان مثلا اسرای جنگی را در جهت پیشبرد صنعت ، کشاورزی ، معدن و ... به کار گماشت (البته با شرایط خاص خود) و در قبال کاری که انجام می دهند هم جان و مال آن ها محفوظ باشد و هم خوراک و پوشاک آنان تأمین گردد و همچنین هدف از برده داری که به کمال رساندن اسرای جنگی است با تربیت آنان صورت بگیرد .(هدف از برده داری تنها حفظ جان آنان نیست بلکه به کمال رساندن اسرای جنگی تحت تربیت اسلامی است)

ب: اسلام هیچ اجباری برای برده گرفتن دشمن ندارد چنانکه هیچ تشویقی هم برای برده گرفتن ندارد فلذا راه های دیگری هم سر راه گذاشته است .

ج: همچنانکه در پست اول نیز عرض شد برده گرفتن آخرین راه حل مسئله اسرای جنگی است ؛ راه اول معاوضه اسرا است، راه بعدی آزاد کردن اسرا در مقابل امتیاز فرهنگی ، اقتصادی یا سیاسی است وقتی هر دو راه مسدود بود نوبت به برده گرفتن می رسد.

...............................................................................................................
1.اشاره به فقه پویا :امام خميني بر فقه سنتي بر معناي مثبت آن تاكيد داشته و معتقد بودند كه فقه سنتي تحت ضوابطي پيش رود، پويا و پاسخگوي تمام نيازهاي جامعه خواهد بود. زيرا اسلام آيين خاتم است و بايد شريعت آن هماهنگ با تمام تمدن ها و برآورنده تمام نيازهاي بشري باشد. ايشان فهم و تطبيق دين بر زندگي انسان معاصر و در نظر داشتن نقش زمان و مكان در شيوه استنباط را يكي از لوازم اصلي و حاكي از واقع بيني در فقاهت دانسته و در اين باره مي فرمايد: «اما در مورد روش تحصيل و تحقيق حوزه ها، اين جانب معتقد به فقه سنتي و اجتهاد جواهري هستم و تخلف از آن را جايز نمي دانم، اجتهاد به همان سبك صحيح است؛ ولي اين بدان معني نيست كه فقه اسلام پويا نيست. زمان و مكان دو عنصر تعيين كننده در اجتهادند. مسئله اي كه در قديم داراي حكمي بوده است به ظاهر همان مسئله در روابط حاكم بر سياست و اجتماع و اقتصاد در يك نظام ممكن است حكم جديدي پيدا كند. بدان معنا كه با شناخت دقيق روابط اقتصادي و اجتماعي و سياسي همان موضوع اول كه از نظر ظاهر با قديم فرقي نكرده است، واقعا موضوع جديدي شده است كه قهرا حكم جديدي مي طلبد. مجتهد بايد به مسايل زمان خود احاطه داشته باشد». (صحيفه نور، ج21، ص 98)
2.«اکثر ما گمان‌ داریم‌ برده‌داری‌ قصه‌یی‌ فراموش‌ شده‌ و دفتری‌ بسته‌ شده‌ از تاریخ‌ است‌ و هرگاه‌ از برده‌ و برده‌داری‌ سخن‌ به‌ میان‌ می‌آید قرن‌ نوزدهم‌ میلادی‌ و ظلمی‌ که‌ بر سیاهان‌ آفریقا روا داشته‌ می‌شد در ذهن‌ ما تداعی‌ پیدا می‌کند و هیچگاه‌ تصورش‌ را هم‌ نمی‌کنیم‌ که‌ برده‌داری‌ در دوران‌ معاصر به‌ مراتب‌ رایج‌تر از سالیان‌ پرتکاپوی‌ قرن‌ نوزدهم‌ میلادی‌ است.‌
برده‌داری‌ مدرن‌ دیگر شباهتی‌ به‌ دوران‌ برده‌داری‌ سیاهان‌ در جنوب‌ ایالات‌ متحده‌ امروز ندارد. از 27 میلیون‌ نفر در اسارت‌ برده‌داران‌ بسر می‌برند اکثرشان‌ در کشورهای‌ آسیایی‌ جنوب‌ شرقی‌ چون‌ پاکستان‌، بنگلادش‌، هند و نپال‌ بسر می‌برند. کسانی‌ که‌ در ازای‌ بدهی‌های‌ خود یا خانواده‌شان‌ در اختیار کارفرمایانی‌ قرار گرفته‌اند که‌ در عمل‌ از برده‌داران‌ قرن‌ نوزدهم‌ بی‌رحم‌تر هستند.
البته‌ برده‌داری‌ قالب‌های‌ جدیدی‌ هم‌ به‌ خود گرفته‌ که‌ بردگان‌ جنسی‌ تنها یک‌ نمونه‌ از آن‌ هستند. برای‌ اینان‌ تغذیه‌ از غذای‌ تهیه‌ شده‌ از پختن‌ کاغذ تنها مرحله‌یی‌ آغازین‌ است‌. به‌ رغم‌ توحشی‌ که‌ در حق‌ برده‌داران‌ عصر فناوری‌ روا داشته‌ می‌شود برخی‌ معتقدند وضعیت‌ برده‌داری‌ در جهان‌ معاصر چندان‌ هم‌ فاجعه‌آمیز نیست‌ و به‌ رغم‌ آنکه‌ وجود 27 میلیون‌ برده‌ انسان‌ را دچار تحیر و شگفتی‌ می‌کند اما این‌ رقم‌ در قیاس‌ با سایر دوره‌های‌ تاریخ‌ بشری‌ متضمن‌ کمتری‌ نسبت‌ وجود برده‌ در قیاس‌ با مجموعه‌ جمعیت‌ کره‌ خاکی‌ است (روزنامه اعتماد ۱۳۸۳)

dinshenasii;397055 نوشت:
با سلام خدمت استاد عزیز، با توجه به این که فرمودید راه برده‌گیری منحصر در اسرای جنگی است این امر به جهاد ابتدایی نیاز ندارد و در جهاد دفاعی هم میتوان از دشمن برده گرفت(از جمله در صدر اسلام) درست است؟ یا این امر منحصر در جهاد ابتدایی است؟

با سلام و عرض ادب
خیر منحصر در جهاد ابتدایی نیست بلکه در جهاد دفاعي نيز اگر طرف مقابل ، كفّار محارب باشند، اسراي آنها را مي توان به بردگی گرفت ؛ فلسفه ي اين كار عموميّت دارد؛ و منحصر به جهاد ابتدايي نمي شود.

بی نظیر;397595 نوشت:
جواب شما همان جوابی هست که به جناب حامد داده ام

لطفا به پست بالایی دقت کنید

بزرگوار باید ببینید هدف از شستن دستها چی بوده
حالا بدنبال همون هدف باشیم حالا با هروسیله ای که شد

مثلا در زمان پیامبر مسواک با چوب بوده
پس چرا الان شما از چوب استفاده نمی کنید ؟

لطفا تامل فرمایید

موفق باشید

ببینید مسواکی که در روایات هست با مسواک امروزی منطبق نیست. به کمیابی تولید و عرضه اش کاری ندارم ولی مسواک همون مسواک زمان پیامبره. بذارید برای قریب به ذهن شدن اینطور بگم اصلا شما فرض بگیرید این مسواک امروزی هم حکم همون مسواک مدنظر اسلام رو داره آیا اگه با مواد دیگه ای غیر از مسواک وخمیردندان که همون کارایی رو داشته باشه به سلامت و همین طور عدم بدبوئی دهان کمک کنیم این هم مصداق و حکمیه که در مورد مسواک در روایات اومده؟ (استفهام انکاری)

شریعت عقلانی;398048 نوشت:
شیوه اجتهاد فقها باید تغییر کند.

من فکر میکنم تغییر شیوه اجتهادی فقها به اون معنی که شما و خانم بینظیر میگید- نه مسائلی که همیشه بینشون اختلاف بوده- عملی نیست اجرای این موضوع مساوی حذف اجتهاده میمونه همون پندار نیک‏،کردار نیک، گفتار نیک

هادی;398051 نوشت:
الف: نکته ای که لازم است خوب تامل بشود این است که در حقیقت در اسلام چیزی به نام برده وجود ندارد. آنچه در اسلام مطرح است، اسیر جنگی است که تحت نظر یک خانوادهٔ مسلمان به عنوان شهروند درجهٔ دوم نقش اجتماعی خود را ایفا می‌کند.

با سلام خدمت جناب کارشناس
چیزی که در اسلام مطرح است چیزی فراتر از اسرای جنگی است. در جنگ های امروزی امکان ندارد غیرنظامیان اسیر شوند. ولی در اسلام احکام غیرنظامیان ( زنان ) فراوان است. لذا صرفا نمی توان گفت برده و کنیزان اسیر جنگی اند. احکام کنیان چگونه امروز در جنگ های دفاعی اسلام می توان تحقق یابد؟
هادی;398051 نوشت:
ابل توجه سرکار خانم بی نظیر: احکامی که در قرآن کریم ذکر شده مختص به زمان پیامبر صل الله علیه و آله نیست ، قرآن کریم کتابی است که راهنمای بشریت تا قیام قیامت است و این چیزی نیست که نیاز به اثبات برای حضرت عالی باشد (البته در مورد احکام فقهی قرآن مطابق با نظر حضرت امام خمینی رحمه الله علیه ممکن است فقها شرایط مکان و زمان را در نظر گرفته و متناسب با این شرایط فتوا بدهند)

این مسئله خیلی مبهم است. بالاخره قابل تغییر است یا نیست؟ ما هم می گوییم احکام برده داری ( اگر زمانی رایج شد ) نباید مانند زمان و مکان صدر اسلام باشد و باید متناسب با شرایط روز تغییر کند. باید ظرفیت زمان و مکانی که احیانا برده داری در آن رایج می شود حکم داد.
سوال دیگری که این جا باید پاسخ داده شود این است که در یک کشور اسلامی اصلا چرا باید برده داری رایج شود؟ اگر در کشوری اسلامی برده داری رایج شود آن کشور دیگر اسلامی نیست؟ برده داری فی نفسه فرهنگ غلطی است. چگونه در یک کشور اسلامی برده داری رایج می شود که شما قایلید به این که احکامش هنوز پا برجاست؟ استدلال بنده این است که چون برده داری آیین غلطی است لذا امکان ندارد که در یک کشور اسلامی رایج شود؟ اگر هم آن کشور اسلامی نباشد دیگر الزامی برای اجرای قوانین برده داری در آن وجود ندارد؟
هادی;398051 نوشت:
اگر نیم نگاهی به برخی کشور ها بکنید متوجه می شوید که برده داری مدرن هم اکنون در برخی کشورها رواج دارد

همان طور که گفتید برده داری مدرن رواج دارد. نه آن برده داری قدیمی و آیین و آداب مخصوص به خود. مطابق با همین مسئله هم هست که می گوییم احکام برده داری در اسلام منسوخ شده است و باید متناسب با دنیای مدرن حکم کرد.

هادی;398051 نوشت:
لذا بهتر است از جنبه احساسی به قضیه نگاه نکنیم و کار را به کاردان بسپاریم مراجع عظام تقلید و در رأس آن ها مقام معظم رهبری مد ظله العالی که الحمد لله اشراف بر روایات و آیات دارند و مجتهد مسلم هستند حضرت ایشان و علی الظاهر آیت الله مصباح یزدی دامت برکاته نظر شریفشون این هست که در زمان حاضر می توان کافر محارب را برده گرفت . (منتهی برده همان طور که گفتم اسیر جنگی است و اسیر جنگی در اسلام محترم است و حقوق خاص خودش را دارد)

کسی که متعصبانه در مورد برده داری حکم می کند و قوانین آن را هنوز معتبر میداند احساسی عمل می کند. این که می گوییم احکام برده داری در دنیای مدرن دیگر قابل اجرا نیست حرف کاملا عقلانی است.
در ضمن اجتهاد امروزی فقها بدین شکل است که نهایتا می روند و حکم خدا را در متون دینی پیدا می کنند. ولی ما می گوییم حکم خدا هر چه باشد متناسب با فرهنگ زمانه و ظرفیت آن صادر شده است. خداوند شیوه صدور احکام را به بشر یاد داد. شیوه خداوند در صدور احکام برده داری منطبق بر عقلانیت و البته در جهت حذف بود. لذا اگر قرار است امروزه حکمی صادر شوند باید :
1. عقلانی باشد چون خدا عقلانی حکم کرد
2. باید در جهت حذف برده داری باشد چون خدا اینگونه حکم کرد
3. باید متناسب با ظرفیت زمان و مکان و انسان هایی باشد که برده داری در آن رواج پیدا می کند همان طور که خدا اینچنین حکم کرد.
می بینید اینگونه اجتهاد خیلی با اجتهادی که شما به آن اشاره فرمودید فرق دارد.
سوال خود را دوباره تکرار می کنم : چگونه برده داری در یک کشور اسلامی رایج می شود؟ در جنگ ایران و عراق که شرایط کاملا فراهم بود. چرا این کار انجام نشد؟
خواهش می کنم نظر خود را در زمیه برده داری فی نفسه اعلام کنید. آیا برده داری فی نفسه فرهنگ غلطی هست یا خیر؟ در واقع اگر فرهنگ صحیحی است پس یک کشور اسلامی باید تلاش کند که آن را رایج نماید. اگر هم فرهنگ غلطی است یک کشور اسلامی اصلا نباید بگذارد این مسئله رایج شود.

هادی;398052 نوشت:
له ممکن است (چنانکه جناب امین نیز اشاره فرمودند و شما نیز علی الظاهر تایید فرمودید) مسلمین کفار را قابل اعتماد ندانند و یا نفرت شدیدی از آن ها داشته باشند و مسائلی از این قبیل که عملا برده داری در خانه ها ممکن پذیر نباشد ، اما می توان مثلا اسرای جنگی را در جهت پیشبرد صنعت ، کشاورزی ، معدن و ... به کار گماشت (البته با شرایط خاص خود) و در قبال کاری که انجام می دهند هم جان و مال آن ها محفوظ باشد و هم خوراک و پوشاک آنان تأمین گردد و همچنین هدف از برده داری که به کمال رساندن اسرای جنگی است با تربیت آنان صورت بگیرد .(هدف از برده داری تنها حفظ جان آنان نیست بلکه به کمال رساندن اسرای جنگی تحت تربیت اسلامی است)

البته این شیوه ای که شما می فرمایید کاملا عقلانی است و هم اکون هم در کشور ما در حال اجراست. برخی زندانیان را به کاری تولیدی و فنی حرفه ای می گمارند. ولی این مسئله هیچ ربطی به احکام برده داری در اسلام ندارد. اگر شما این شیوه را پیشنهاد می کنید یعنی اینکه احکام بده داری دیگر منسوخ است.
هادی;398052 نوشت:
ب: اسلام هیچ اجباری برای برده گرفتن دشمن ندارد چنانکه هیچ تشویقی هم برای برده گرفتن ندارد فلذا راه های دیگری هم سر راه گذاشته است .

ج: همچنانکه در پست اول نیز عرض شد برده گرفتن آخرین راه حل مسئله اسرای جنگی است ؛ راه اول معاوضه اسرا است، راه بعدی آزاد کردن اسرا در مقابل امتیاز فرهنگی ، اقتصادی یا سیاسی است وقتی هر دو راه مسدود بود نوبت به برده گرفتن می رسد.


این راه حل ها بر چه اساسی است. آیا مستند دینی هم دارد؟ یا صرفا پیشنهاد شماست؟ تا آنجا که بنده اطلاع دارم در جنگ های صدر اسلام اصلا روی 2 راه حل فکر هم نمی شد. همان جا و در همان منطقه جنگی با کنیزان به غنیمت گرفته شده آمیزش انجام می شد. در واقع در بدو امر اسرا و البته زنان برده و کنیز می شدند. اگر هم شرایطی فراهم می شد برای معاوضه ممکن بود انجام شود. ولی همانطور که گفتم راه اول همان برده داری بود.
و من الله توفیق

حامد;397286 نوشت:
لذا اگر به هر دلیلی این سنت احیا شود باز هم احکام باز می گردند
چرا که ما ناسخی برای احکام برده داری نداریم

با سلام. تنها و تنها یک دلیل برای این رایج شدن این امر ذکر کنید.
چرا باید در یک کشور اسلامی امر برده داری رایج شود. آن هم امری که خود اسلام با احکام و قوانینش در صدد رفع آن بود. اگر در یک حکومت اسلامی فرهنگ برده داری رایج شود دیگر آن حکومت اسلامی نیست فلذا الزامی هم برای رعایت احکامی برده داری در آن وجود ندارد.
و من الله توفیق

dinshenasii;398060 نوشت:
من فکر میکنم تغییر شیوه اجتهادی فقها به اون معنی که شما و خانم بینظیر میگید- نه مسائلی که همیشه بینشون اختلاف بوده- عملی نیست اجرای این موضوع مساوی حذف اجتهاده میمونه همون پندار نیک‏،کردار نیک، گفتار نیک

با سلام.
خوب باید عملی شود.
در ضمن اجتهاد مصطلح امروزی حذف می شود. ولی کشف روح حاکم بر قوانین اسلام نوعی دیگر از اجتهاد است که باید رایج گردد.
برای اثبات لزوم این نوع اجتهاد به مثال پست 34 بنده توجه کنید. بگذارید یک مثال دیگر بزنم.
فقها می گویند عقل انسان نمی تواند به تمام مصالح و مفاسد احکام پی ببرد. ولی در عین این قاعده برخی از فقها چون حضرت امام خمینی (ره) ادعا کرده اند که تمام مصالح و مفاسد حکم حرمت شطرنج مترتب در آلت قمار بودن آن بود و بر همین اساس حکم به حلیت آن دادند. آیا این دو متناقض نیست؟ اصولا این قاعده که :
بشر نمی تواند به تمام مصالح و مفاسد احکام پی ببرد
نیازمند اثبات است.
چرا که ممکن است با پیشرفت علم بشر جنبه های فراوانی از این مصالح و مفاسد کشف شود و بشر با دخل و تصرف می تواند حکم را تغییر دهد.
البته قدم در این وادی اجتهاد گذاردن شجاعت بالایی می طلبد که فقیهانی چون احمد قابل آن را داشتند. حضرت امام خمینی (ره) هم تا حدودی از این شجاعت برخوردار بود.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;398394 نوشت:
با سلام. تنها و تنها یک دلیل برای این رایج شدن این امر ذکر کنید.
چرا باید در یک کشور اسلامی امر برده داری رایج شود. آن هم امری که خود اسلام با احکام و قوانینش در صدد رفع آن بود. اگر در یک حکومت اسلامی فرهنگ برده داری رایج شود دیگر آن حکومت اسلامی نیست فلذا الزامی هم برای رعایت احکامی برده داری در آن وجود ندارد.
و من الله توفیق

سلام
ما نه پیشگو هستیم و نه میلی به برده داری داریم
اما این یک قاعده است که با یافت شدن موضوع حکم هم هست
والله الموفق

حامد;398514 نوشت:
سلام
ما نه پیشگو هستیم و نه میلی به برده داری داریم
اما این یک قاعده است که با یافت شدن موضوع حکم هم هست
والله الموفق

با سلام.
البته بنده پیش گویی نخواستم بکنید. خواستم احتمالات را بیان بفرمایید که ظاهرا شما هم دلیلی برای رایج شدن این امر ندارید.
لذا این هم یک قاعده است که :
حکم بر موضوع محال تعلق نمی گیرد. بنابراین احکام موضوع برده داری منسوخ است.
و من الله توفیق

شریعت عقلانی;398835 نوشت:
حکم بر موضوع محال تعلق نمی گیرد

سلام
شما جای همه پیشگویی می کنید و بجای فقهاء حکم صادر می فرمایید !!!!!!!!!!!!
والله الموفق

شریعت عقلانی;398835 نوشت:
البته بنده پیش گویی نخواستم بکنید. خواستم احتمالات را بیان بفرمایید که ظاهرا شما هم دلیلی برای رایج شدن این امر ندارید.
لذا این هم یک قاعده است که :
حکم بر موضوع محال تعلق نمی گیرد. بنابراین احکام موضوع برده داری منسوخ است.

ممکن ات با رشد عقلگرایی که در قرون متاخر میبینیم و در آینده این فرهنگ و عقلگرایی مستمرا بیش تر خواهد شد بازگشت به برده داری را از طرف ملل دیگر غیر ممکن تلقی کنیم.
هرچند همین عقلگرایی در قرون متاخر با جنایت هایی که در جنگ جهانی دوم شد که در تاریخ بشر بی سابقه بود. از کجا معلوم هیتلر دیگری ظهور نکند که بگوئیم بشر هرگز به آن سطح فرهنگی نخواهد رسید که دوباره برده داری راه بیفتد.
من یاد یه جمله ای از اینشتین که جمله مشهوری هم هست افتادم که گفته جنگ جهانی چهارم با چوب و چماق خواهد بود. یعنی در جنگ جهانی سوم تمامی مظاهر مدرن بشر با بمب های اتمی و نظایر آنها تخریب خواهد شد و بشر به دورانی از گذشته خود برمیگردد.

با سلام و عرض ادب و با تشکر از دوستان که نظراتشون رو مطرح کردند

جناب شریعت عقلانی :

بنده بحث رو به یک مثال پیش می برم تا به امید خدا بتوانیم به نتیجه مطلوبی برسیم ، اولا باید بدونیم هدف از برده داری در اسلام چیزی جز به کمال رساندن انسان ها و آشنایی کفار با تعالیم و فرهنگ غنی اسلام نبود و اینکه اسلام کفاره برخی گناهان را آزادی برده قرار داده بدین معنی نیست که برده ای را خریده و بلافاصله آزاد کند بله اگر برده ای مسلمان شده و با فرهنگ غنی اسلام آشنا شده خریدن و آزاد کردنش مانعی ندارد اما برده ای که هنوز با تعالیم اسلامی آشنا نشده است حق آزاد کردن آن را ندارد ، از این منظر معلوم می شود هدف اسلام از برده داری مقدس بوده فلذا احکام بسیاری در این رابطه صادر گردیده تا کفار از خدا بی خبر (که با مسلمین سرجنگ داشتند) آموزش های لازم را ببینند و بعد از اینکه تربیت اسلامی صورت گرفت آن ها را آزاد کنند .
فرض کنید الآن جنگی فی مابین ایران و اسرائیل صورت گرفت ؛ و رزمندگان اسلام سربازان اسرایلی را به اسارت گرفتند با توجه به پیشینه بسیار بد اسرائیل که کودکان بی گناه مسلمان را با وضع فجیع به شهادت می رسانند و سال های متمادی است هر چه در توان دارند بر علیه ممالک اسلامی بالاخص ایران اسلامی می شورند و با حربه های سیاسی ، فرهنگی در صدد براندازی نظام اسلامی هستند و به خون مسلمین تشنه اند شما خودتان اگر با این انسان های حیوان صفت ربرو بشوید چگونه برخورد می کنید؟ نه اینکه اگر غیرت دینی داشته باشید به خون آن ها تشنه اید ؟
اما شارع مقدس رئوف و مهربان است و حتی حاضر نیست انسان های حیوان صفتی همانند سران اسرائیل و امثالهم بدون آشنایی با دین اسلام و معارف حقه اش مزه تلخ مرگ رو بچشند لذا دستور داد این چنین انسان هایی رو با معارف حقه الهی آشنا کنید بلکه طعم خوش انسانیت رو چشیدند . لذا ممکن است چنین امری دوباره در کشور اسلامی رایج بشود .

متاسفانه وقتی اسم برده به گوش ما می رسد بلافاصله در ذهن ،انسان های مظلوم فلک زده تداعی می شود و خیال می کنیم منظور اسلام از برده داری انسان های مظلوم و بدبخت بیچاره ای هستند که توان دفاع از خود را ندارند فلذا خیلی زود بر علیه برده داری قضاوت می کنیم و آیات الهی را نادیده می گیریم ، اما اگر این حقیقت برای ما روشن شود برده ای که منظور نظر اسلام است و هیچ دلیلی بر نسخ شدن برده داری نداریم همین انسان های محارب و طغیان گر حیوان صفت هستند نه افراد بدبخت فلک زده که دلمان به حال آن ها بسوزد .

لذا برده گرفتن در جنگ هایی که مابین خود مسلمانان اتفاق می افتاد ممنوع بود و ائمه از این کار منع می کردند ، چون مسلمان اگر چه طغیان گر باشد حرمت دارد ، اما کافر محاربی که نه کودک می شناسد نه پیر و جوان و به راحتی مثل آب خوردن با وضع فجیع مسلمین را قتل عام می کند چنین شخصی حرمت ندارد ولی باز اسلام برای هدایت این شخص نیز برنامه دارد . به مسلمین دستور داد چنین اشخاصی را برده و عبد خود کنید و تعالیم روح بخش اسلام را به آن ها القا کنید بلکه به جایگاه اصلی خویش که عبودیت و بردگی خداست برگردند .

در رابطه با جنگ ایران و عراق اولا مسلمین فقط می توانند کفار محارب رو به برده گی بگیرند نه مسلم طاغی را ، عراقی ها مسلمانان طغیان گر بودند که بر علیه مسلمین طغیان کرده بودند لذا از این جهت برده گرفتن آن ها ممکن پذیر نبود(و البته در بین سربازان عراقی شیعه هم وجود داشت) . ثانیا فعلا در زمان حاضر چنین کاری نیازمند امر ولی فقیه است و مسلمین نمی توانند به صورت خود سر چنین کاری را انجام بدهند .

موضوع قفل شده است