عمر از سخنان حذيفه بر آشفت!

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عمر از سخنان حذيفه بر آشفت!

[h=2]عمر از سخنان حذيفه بر آشفت![/h] روزي عمر حذيفه را ديد، به او گفت چگونه صبح كردي؟ حذيفه گفت : مي خواهي چگوه صبح كرده باشم؟ به خدا سوگند صبح نمودم در حالي كه حق را دشمن و فتنه را دوست مي دارم، و بر ناديده گواهي ميدهم، و غيرمخلوق را حفظ مي كنم و بدون وضو نماز مي خوانم و در زمين چيزي دارم كه خدا در آسمان ندارد.
عمر از شنيدن سخنان حذيفه برآشفت و از او روي گردانده و چون عجله داشت وي را ترك گفت ولي تصميم گرفت او را تنبيه كند، در ميان راه علي (ع) را ديد ، حضرت دريافت كه وي خشمگين است علت را پرسيد، عمر گفت : حذيفه را ملاقات نموده ام و به او گفته ام چگونه صبح كردي و او گفته صبح نمودم در حالي كه حق را خوش ندارم.
اميرالمومنين (ع) فرمود : راست گفته ، از مرگ خوشش نمي آيد با اين كه آن حق است.
عمر : او گفته فتنه را دوست مي دارم.
علي (ع) : راست گفته ، مال و فرزندان را دوست مي دارد و خداوند فرموده "انما اموالكم و اولادكم فتنه "(1). جز اين نيست كه مالها و فرزندانتان براي شما فتنه و سبب آزمايشند.
عمر : مي گويد بر ناديده گواهي مي دهم.
اميرالمومنين (ع): راست گفته، بر يگانگي خداوند، مرگ، زنده شدن، بهشت ، دوزخ ، صراط گواهي مي دهد و هيجكدام از آنها را نديده است.
عمر : مي گويد غير مخلوق را حفظ مي كند.
اميرالمومنين (ع): راست گفته ، كتاب خدا را حفظ مي كند و آن غير مخلوق است.(2)
عمر : مي گويد (واصلي علي غير ضوء)
علي (ع): راست گفته بر پسر عمم رسول خدا(ص) بدون وضو ، صلوات مي فرستد و آن جايز است.
عمر: از همه اينها بالاتر مي گويد من در زمين چيزي دارم كه خدا در آسمان ندارد.
علي (ع): راست گفته، او زن و فرزند دارد و خدا از آن منزه است.
در اين هنگام عمر گفت : اگر علي بن ابيطالب (ع) نبود نزديك بود عمر هلاك شود(3)


آورده اند که روزی که پیامبر ص درباره وقایع شب اول قبر را بین اصحاب ایراد میفرمود عمرخطاب فکر کرد کاش یک سئوال از من میشد و از بقیه مسائل زندگیم سئوال نمیشد.وقتی که ابولولو عمر خطاب را به درک فرستاد، شب اول قبر، نکیر و منکر تنها یک سئوال کردند و عمر خطاب نتوانست جواب دهد و دوزخی شد.پرسیدند: مادر تو کیست!؟

باسلام
لطفامنبع روذكربفرماييد!

موضوع قفل شده است