آیا باید از خیر مهریه ام بخاطر ناراحت نشدن پدر و مادر همسرم بگذرم؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا باید از خیر مهریه ام بخاطر ناراحت نشدن پدر و مادر همسرم بگذرم؟

نمی تونم بپذیرم خدا در رابطه با تلافی ظلم ظالم، پدر و مادر رو مستثنی کرده باشه
نمیتونم بپذیرم پدرشوهر و مادرشوهرم ظالمانه ترین کارها رو با من در شرایطی که دل عالم و دنیا به حال مظلومیت و تنهاییم تو غربت سوخت انجام دادن و اونوقت من فقط بخاطر فرمان خدا در مقابلشون سکوت میکنم و حتی با زبون هم جواب نمیدم تا نکنه بهشون بی احترامی بشه و خدا ناراحت بشه!
نمیتونم بپذیرم تو مهریه ی من یه خونه باشه که در ضمه ی پدرشوهرمه اونوقت آقا با وقاحت تمام آبرو و رفاه مادی منو که در گرو این خونه بود رو از بین برد و من بازم بخاطر پدر و مادر بودنشون باید احترام بذارم و سکوت کنم و از حق شرعی و قانونیم یعنی مهریه ام بگذرم تا مبادا آقا و خانوم ظالم ناراحت بشن! من سال ها بخاطر این مهریه ی لعنتی غصه های مختلف خوردم و آخرش هم مسالمت آمیز بهم حقم رو نداد!
مگه هر کی بچه به دنیا آورد خدا باید بگه احترامشون رو نگه دارین!؟ همسر من در تمام زندگیش تنها بوده و بدترین ضربه ها رو از جانب پدر و مادرش خورده ولی بازم باید احترام نگه داره؟! بازم باید مهریه منو اجرا نذاره که مبادا دل باباش بشکنه و به سختی بیفته؟!

اصلا کلا من با موضوع احترام به پدر و مادر حتی اگر بهت ظلم کنن مشکل دارم!
والا بعضیا حق دارن با بعضی از این دستورات دین ما به شک بیفتن! (ببخشید من خیلی عصبانیم که این حرف رو میزنم اما نمی تونمم نگم!)

من مشکلات مالی زیادی دارم. لطفا بهم بگید آیا من باید بشینم تا هر وقت پدرشوهرجانم دل ظالمشون به رحم اومد یا تصمیم گرفتن برن دیار باقی، تازه به حقم برسم؟ آیا خدادر این موارد هم روی شکستن دل پدر و مادر حساسه؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امیدوار

سرگشته;393282 نوشت:
نمی تونم بپذیرم خدا در رابطه با تلافی ظلم ظالم، پدر و مادر رو مستثنی کرده باشه
نمیتونم بپذیرم پدرشوهر و مادرشوهرم ظالمانه ترین کارها رو با من در شرایطی که دل عالم و دنیا به حال مظلومیت و تنهاییم تو غربت سوخت انجام دادن و اونوقت من فقط بخاطر فرمان خدا در مقابلشون سکوت میکنم و حتی با زبون هم جواب نمیدم تا نکنه بهشون بی احترامی بشه و خدا ناراحت بشه!
نمیتونم بپذیرم تو مهریه ی من یه خونه باشه که در ضمه ی پدرشوهرمه اونوقت آقا با وقاحت تمام آبرو و رفاه مادی منو که در گرو این خونه بود رو از بین برد و من بازم بخاطر پدر و مادر بودنشون باید احترام بذارم و سکوت کنم و از حق شرعی و قانونیم یعنی مهریه ام بگذرم تا مبادا آقا و خانوم ظالم ناراحت بشن! من سال ها بخاطر این مهریه ی لعنتی غصه های مختلف خوردم و آخرش هم مسالمت آمیز بهم حقم رو نداد!
مگه هر کی بچه به دنیا آورد خدا باید بگه احترامشون رو نگه دارین!؟ همسر من در تمام زندگیش تنها بوده و بدترین ضربه ها رو از جانب پدر و مادرش خورده ولی بازم باید احترام نگه داره؟! بازم باید مهریه منو اجرا نذاره که مبادا دل باباش بشکنه و به سختی بیفته؟!

اصلا کلا من با موضوع احترام به پدر و مادر حتی اگر بهت ظلم کنن مشکل دارم!
والا بعضیا حق دارن با بعضی از این دستورات دین ما به شک بیفتن! (ببخشید من خیلی عصبانیم که این حرف رو میزنم اما نمی تونمم نگم!)

من مشکلات مالی زیادی دارم. لطفا بهم بگید آیا من باید بشینم تا هر وقت پدرشوهرجانم دل ظالمشون به رحم اومد یا تصمیم گرفتن برن دیار باقی، تازه به حقم برسم؟ آیا خدادر این موارد هم روی شکستن دل پدر و مادر حساسه؟


بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت
توجه شما خواهر گرامی را به نکات زیر جلب می کنم:
1- احترام والدین در هر شرایطی واجب است اما تبعیت کردن از ایشان تا آنجایی است که میان حقوق الهی و تکالیف شرعی با خواسته والدین تعارض نباشد.
2- میان استیفای حقوق و بی احترامی به والدین استلزامی نیست. لذا می توان در عین حالیکه از احترام والدین رعایت میشود، با رعایت ادب و احترام حقوق خود را نیز دنبال نمود.
3- اینکه شما همیشه سکوت کرده اید، بیانگر موضع روانشناختی غلط شماست. توجه داشته باشید در ارتباط با برخورد با دیگران سه سبک وجود دارد: الف) تسلیم، ب) پرخاش و ج) رفتار جراتمندانه. گزینه اول و سوم همیشه آسیب زا هستند لذا گزینه درست گزینه سوم اسنت یعنی نه از حقوق خود بگذریم و نه با پرخاش و عصبیت بی مورد برخورد کنیم.
4- مهریه شما از حقوق شماست ( بر فرض اینکه از لحاظ شرعی شرط پرداخت مهریه از جانب پدر شوهر ایرادی نداشته باشد) لذا در صورتیکه استیفاء این حق منجر به ناراحتی والدین همسرتان شود، از لحاظ شرعی چنین رنجشی ارزش ندارد و مانع از حقوق شما نمی شود. ضمن اینکه ایشان والدین شما نیستند بلکه والدین همسر شما هستند بنابراین شما مکلف به رعایت محدوده های شرعی مختص به والدین، در قبال آنها نیستید. بنابراین خود شما می توانید راسا به پیگیری این موضوع مبادرت نمایید.
5- همانگونه که اشاره شد مرز تبعیت از والدین احکام شرعی است، لذا همسر شما در این خصوص ملزم به تبعیت از والدین نیستند اگرچه والدین رنجیده خاطر شوند، اما نباید به ایشان در قول و یا عمل بی احترامی (فراتر از مخالفت در چنین موضوعی) صورت بگیرد.
6- دین مبین اسلام جامعترین دین است که تمام احکام آن بر مدار حکمت حرکت میکند، لذا اگر اشکالی وجود دارد در برداشت غلط ما از آموزه های دین مبین است.
در پناه خدای سبحان موفق باشید

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمین

سرگشته;393282 نوشت:
نمی تونم بپذیرم خدا در رابطه با تلافی ظلم ظالم، پدر و مادر رو مستثنی کرده باشه
نمیتونم بپذیرم پدرشوهر و مادرشوهرم ظالمانه ترین کارها رو با من در شرایطی که دل عالم و دنیا به حال مظلومیت و تنهاییم تو غربت سوخت انجام دادن و اونوقت من فقط بخاطر فرمان خدا در مقابلشون سکوت میکنم و حتی با زبون هم جواب نمیدم تا نکنه بهشون بی احترامی بشه و خدا ناراحت بشه!
نمیتونم بپذیرم تو مهریه ی من یه خونه باشه که در ضمه ی پدرشوهرمه اونوقت آقا با وقاحت تمام آبرو و رفاه مادی منو که در گرو این خونه بود رو از بین برد و من بازم بخاطر پدر و مادر بودنشون باید احترام بذارم و سکوت کنم و از حق شرعی و قانونیم یعنی مهریه ام بگذرم تا مبادا آقا و خانوم ظالم ناراحت بشن! من سال ها بخاطر این مهریه ی لعنتی غصه های مختلف خوردم و آخرش هم مسالمت آمیز بهم حقم رو نداد!
مگه هر کی بچه به دنیا آورد خدا باید بگه احترامشون رو نگه دارین!؟ همسر من در تمام زندگیش تنها بوده و بدترین ضربه ها رو از جانب پدر و مادرش خورده ولی بازم باید احترام نگه داره؟! بازم باید مهریه منو اجرا نذاره که مبادا دل باباش بشکنه و به سختی بیفته؟!

اصلا کلا من با موضوع احترام به پدر و مادر حتی اگر بهت ظلم کنن مشکل دارم!
والا بعضیا حق دارن با بعضی از این دستورات دین ما به شک بیفتن! (ببخشید من خیلی عصبانیم که این حرف رو میزنم اما نمی تونمم نگم!)

من مشکلات مالی زیادی دارم. لطفا بهم بگید آیا من باید بشینم تا هر وقت پدرشوهرجانم دل ظالمشون به رحم اومد یا تصمیم گرفتن برن دیار باقی، تازه به حقم برسم؟ آیا خدادر این موارد هم روی شکستن دل پدر و مادر حساسه؟


سلام ...

ببخشید میتونم ازتون چند تا سوال بپرسم :

1- اینجور که مشخص هست شما با همسرتون مشگلی ندارین ( از خط 5 گفته هاتون متوجه شدم ) ... خوب آیا شما همینجوری رفتین و از پدرشوهرتون خواستین مهرتون رو بدن ؟؟؟ چرا ؟؟؟ فقط میخوام علتش رو بدونم ...
2- نمیدونم چرا شما اصلا از پورت مهریه وارد شدین و حرف مهریه رو زدین ... خوب شما که با همسرتون مشگلی ندارین ... میتونین کم کم دل پدر شوهرتون رو به رحم بیارین و بگین ... اجاره خونه داریم میدیم ... بدبختی داریم میکشیم ... خستگیمون زیاده ... نصف پول یه خونه رو بده ... بقیش رو هم وام بگیرین و ... تا بتونین زندگیتون رو درست کنین ...

شما وقتی که به یکی پول غرض میدین ... که نمیرین بگین حقه منو بده ... بعد از چندی که پولتون رو میخواین وصول کنین ... بهش میگین ... { فلانی کمی پول تو دست و بالت داری ... الان وضعیتم ناجوره }

اگر فکرتون این هستش که مهریه حقتونه ... و میخواین هر جور شده به نام مهریه خونه تون رو صاحب بشین و در عین حال روابطتتون رو با پدر شوهر و مادرشوهرتون رو حفظ کنید ( به قول معروف هم خرو میخواین هم خرما رو)

اگر فکرتون اینه که مهریه حقتون هست و رفتین مهریتون رو هم گرفتین ... با چی میخوای شوهرت رو کنترل کنی ... به نظر من مهریه باید طوری باشه که مرد نتونه پرداختش کنه ...

نظر من اینه که اصلا به مهریه فکر نکنین ... سختی ها رو با پدر شوهرتون در میون بزارین ... اونم شما نه ... شوهرتون ...

موضوع قفل شده است