روشهای شیطان برای ایجاد اختلاف میان مؤمنان
تبهای اولیه
گناهان متعددی وجود دارد که اثر مهم آنها سلب امنیت اجتماعی، نابودی اعتماد میان افراد جامعه و دوری دلها از همدیگر است؛ همانند: غیبت، حسد، بدگمانی، سخن چینی و ... . خداوند از این گناهان به شدت نهی کرده است و شیطان برای ایجاد بیاعتمادی و تفرقه در میان مؤمنان، پیگیرانه تلاش میکند. به عنوان نمونه، برخی از این گناهان که ابزار شیطان برای تفرقه است، بیان میگردد.
حسد
ضربه زدن به حیثیت افراد، پیوند و همبستگی اجتماعی را تهدید میکند. مهمترین عواملی که موجب میشوند انسان شخصیت دیگران را در جامعه تحقیر کند و آبرویشان را بریزد، خودخواهی و حسد است. این دو، ارتباط نزدیک به هم دارند و شاید بتوان گفت که اولی، زمینۀ پیدایش دومی میگردد.[1] حسد و رشک بردن به دیگران، گر چه ریشه روانی دارد و ناشی از خودخواهی انسان است، در عین حال، زمینۀ مناسبی برای وسوسههای شیطان است. شیطان که از این نقطه ضعف انسانها به خوبی آگاه است، با پاشیدن تخم نفاق و کینه میانشان، از آن بهره میجوید. از امام صادق(ع) نقل شده است:
«یقول ابلیس لجنوده: القوا بینهم الحسد و البغی فانهما یعدلان عندالله الشرک
؛[2] ابلیس به لشکر خود فرمان میدهد: در میان آنان حسد و سرکشی را ایجاد کنید که این دو نزد خدا با شرک هم ترازند».
قرآن کریم نمونهای از این دام را در مورد برادران یوسف(ع) چنین گزارش میدهد: شیطان شعلۀ حسادت را در سینههای آنها برافروخت تا بدانجا که حاضر شدند به برادرکشی دست زنند یا او را در زمینی دور دست بیفکنند،[3] ولی یعقوب(ع) از قبل، توطئه شیطان را شناخت و هشدار داد و گفت: (إِنّ الشّيْطانَ لِْلإِنْسانِ عَدُوّ مُبينٌ)؛[4]
«شیطان برای آدمی، دشمنی آشکار است».
بدگمانی
بدگمانی، آثار اجتماعی زیانآور زیادی دارد. بدگمانی، نظام اجتماعی، گروهی و خانوادگی را مختل میکند و موجب از بین رفتن امنیت و همکاری اجتماعی میگردد. اختلافها، خیانتها و نزاعها در پی آن گسترش مییابد، فضیلتها جای خود را به رذیلت میدهند و زمینۀ هر گونه رشد و تربیت نابود میگردد.[5]
شیطان تلاش میکند از ابزار بدگمانی، بهرۀ کافی را ببرد و آن را میان مؤمنان گسترش و عمق بیشتر بدهد. در واقعۀ حدیبیه، افرادی به پیامبر(ص) و مؤمنان بدگمان شدند. قرآن کریم در ضمن بیان اصل ماجرا، به نقش شیطان در ایجاد بدگمانی و زیبا جلوه دادن آن اشاره میکند:
(وَ زُيِّنَ ذلِكَ في قُلُوبِكُمْ)؛[6]
«این بدگمانی و پندار اشتباه (درباره پیامبر و مؤمنان) در دلهای آنان تزیین شده بود».
امام سجاد(ع) از این ترفند شیطان به خدا پناه میبرد و میگوید: «اللهم اجعل ما یلقی الشیطان فی روعی من التمنی و التظنی و الحسد ذکرا لعظمتک، و تفکرا فی قدرتک، و تدبیرا علی عدوک ؛[7] خدایا! آرزوهای دراز و رشک را که شیطان در دلم میافکند، با یاد عظمتت، اندیشیدن در قدرتت و تدبیر در مقابل دشمنت، جایگزین نما».
غیبت
اعضای جامعه از گناه معصوم نیستند و خواسته یا ناخواسته در کردارها و زندگی افراد، اشتباهات و عیبهایی وجود دارد که اگر فاش و برای دیگران بازگو شود، آبرویشان میریزد، از محبتها و عاطفهها کاسته میشود، دلها از یکدیگر دور میگردند و در نتیجه، بیاعتمادی و از هم گسیختگی اجتماعی به وجود میآید. از امام علی(ع) نقل شده است: «لو تکاشفتم ما تدافنتم
؛[8] اگر از اسرار هم آگاه شوید، یکدیگر را دفن نمیکنید».
خداوند برای حفظ آبروی مؤمنان و مصالح جامعه اسلامی، از غیبت به شدت نهی کرده و آن را همانند خوردن گوشت برادر مؤمن دانسته است؛ ولی شیطان همواره در تلاش است که مؤمنان را به آن آلوده سازد و بدین صورت، دلهای آنان را از همدیگر دور سازد. از امام صادق(ع) نقل شده است: «... و من اغتاب أخاه المؤمن من غیر ترۀ بها فهو شرک الشیطان ؛ کسی که غیبت برادر مؤمنش را میکند، بدون آنکه بینشان دشمنی باشد، پس او شریک شیطان است.[9]
محمد قدیر دانش
[1] . اخلاق در قرآن، محمد تقی مصباح یزدی، ج3، ص231
(مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، چ1، 1378ش.).
[2] . میزان الحکمه ، محمدی ریشهری، ج2، ص426 (دارالحدیث، قم، 1371ش.).
[3] .یوسف/8و9.
[4]یوسف/5
[5] . بدگمانی ریشه فتنهها و اختلافها، سید محمد شجاعی، ص110 به بعد (مهر امیرالمؤمنین، قم، چ1، 1384ش.).
[6] . فتح/12.
[7] . صحیفه سجادیه، دعای بیستم.
[8]ر.ک: نهج البلاغه.
[9] . من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج4، ص299؛ تفسیر راهنما، ج10، ص177
منبع: مجله فرهنگ کوثر شماره 78