چطور میشه شاد بود؟

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چطور میشه شاد بود؟

سلام من آدمی هستم که نمی تونم شاد باشم غمگین هم نیستم ولی از خیلی مسائل لذت نمی برم بعضی ها رو میبینم چقد خوش هستن تو مسافرت ها چقد بهشون خوش میگذره تو جمع خانواده و فامیل میگن و می خندن دلم میگیره که چرا من نمی تونم انقد اکتیو باشم به نظرتون من اختلال رو حی دارم ؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امیدوار

شمس;391134 نوشت:
سلام من آدمی هستم که نمی تونم شاد باشم غمگین هم نیستم ولی از خیلی مسائل لذت نمی برم بعضی ها رو میبینم چقد خوش هستن تو مسافرت ها چقد بهشون خوش میگذره تو جمع خانواده و فامیل میگن و می خندن دلم میگیره که چرا من نمی تونم انقد اکتیو باشم به نظرتون من اختلال رو حی دارم ؟

بسمه‌تعالي
با عرض سلام و تحيت محضر حضرتعالي
غلبه احساس شادي يا عدم آن، موضوعي است كه به عوامل متعددي، از جمله طرز و نوع تفكر و همچنين سبك زندگي افراد بستگي دارد. در اين رابطه توجه شما را به نكات زير جلب مي‌كنم؛
1- براي شاد بودن دنبال دليل نباشيد. اين فقدان شادماني است كه نياز به ذليل و علت دارد
2- از سختگيري نسبت به خود و ديگران اجتناب كنيد.
3- از اينكه به خود تلقين كنيد كه فرد شادي نيستيد اجتناب كنيد.
4- از انجام كارهايي كه به آنها رغبت نداريد فاصله بگيريد.
5- ورزش؛ تفريح، مسافرت، پرورش گل و گياه و... را فراموش نكنيد. اصولا از هر كاري كه امكان خلاقيت و نوآوري را براي شما مهيا مي‌كند، استقبال كنيد.
6- از زندگي كردن در گذشته و آينده اجتناب نماييد. پس در زمان حال زندگي كنيد و قاعده اينجا و اكنون را در زندگي خود تقويت نماييد.
7- فضا و محيط زندگي خود را با بوي معطر( طبيعي مانند گل، گلاب، عطر و...) لذت بخش كنيد.
8- به خواب، استراحت و تغذيه خود اهتمام داشته باشيد. (سعي كنيد شبها زودتر و پيش از نيمه شب شرعي بخوابيد و سحر خيزي را تجربه كنيد)
9- با دوستان صميمي و مورد علاقه خود بيشتر ارتباط برقرار كنيد.
10- از خنيدن و لبخند زدن (حتي به صورت تصنعي و ظاهري) در طول روز غفلت نكنيد.
11- موفقيتهاي خود را كه در واقع نعمتهاي الهي هستند را ليست كنيد و روزانه مرور كنيد.
12- از نعمتهاي الهي قدرداني و شكرگزاري بعمل بياوريد.
13- در كارهاي خير و كمك به ديگران، پيش‌قدم باشيد.
14- در دامن طبيعت حضور پيدا كنيد و از مناظر و مظاهر قدرت الهي لذت ببريد. موسيقي طبيعي مانند آواز پرندگان، صداي باد، صداي آب و...زمينه آرامش بيشتر شما را فراهم مي‌كند.
15- به خداي بزرگ توكل داشته باشيد و زندگي خود را به حضرت رب بسپاريد.

انشاءالله كه بيش از پيش شاد و سربلند باشيد.

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين

سلام منم ادم غمگینیم دورواطرافم گناهام گناهان دیگران منوناراحت میکنه به شدت!خیلی سخته زندگی وقتی خودموبادیگران که بی خیالن مقایسه میکنم!!!جدیداشایدبگم احساس اینکه تودنیابقیه به موفقیت میرسن دلم میخوادمثل اونهاباشم امااصلادوست ندارم بخاطردنیاغصه بخورم!این حالتم مخصوصادرزمانی که مشغولیتی ندارم بیشتره

من پیشنهادم اینه:
اروم به وجودتان سفر کنید...سعی کنید از اینکه وحود دارید از اینکه خداوند بهتون هستی بخشیده به شادی عمیق درونی دست یابید...
عشق به معبود رو توی درونتان حس کنید...اینکه یه وجودی برتر حواسش بهمون هست یعنی شادی..
خداوند اگه راضی باشه از من یعنی شادی...
اگه از درون شاد بودی کافیه
انسانی که علمش زیاد باشه سنگینی خاصی توی ظاهرش داره

با سلام و احترام
یه موردی میخوام عرض کنم امیدوارم به حساب قضاوت کردن نذارین؛
ممکنه این حس شما ناشی از مقایسه ی خودتون با دیگران باشه
باید در نظر داشته باشین که روش های ابراز احساسات در انسانها متفاوته و شاید شما در درونتون خیلی بیشتر از بقیه مثلا از طبیعت لذت می برین ولی بس که بروز نمی دین، احساس می کنین شاد نیستین
و در عوض اطرافیانتون از کوچکترین احساسشون با چنان وجد و وهنی حرف می زنن که فکر می کنین شما مشکل دارین که اینجوری نیستین
مورد دیگه اینکه باید دید بقیه از چی لذت می برن، بابت چه موضوعی میگن و می خندن؟... از مسخره دیگران؟... از دست انداختن بقیه؟...

ببینید هدف واقعی زندگی تون چیه و براش تلاش کنین... خوشحالی و شادی خودش میاد
یه تجربه ی شخصی: روزانه یاد امام حسین کردن ولو با یک سلام، شادی خاصی به انسان میده- درونت شاد باشه کافیه و لبخند فقط نمود خارجی اونه به شرطی که تصنعی نباشه.

اميدوار;392132 نوشت:
از زندگي كردن در گذشته و آينده اجتناب نماييد. پس در زمان حال زندگي كنيد

خیلی سخته چطور میشه افکارمون رو کنترل کنیم که در گذشته یا آینده به سر نبره؟

porteqal;392231 نوشت:
شاید شما در درونتون خیلی بیشتر از بقیه مثلا از طبیعت لذت می برین ولی بس که بروز نمی دین، احساس می کنین شاد نیستین
و در عوض اطرافیانتون از کوچکترین احساسشون با چنان وجد و وهنی حرف می زنن که فکر می کنین شما مشکل دارین که اینجوری نیستین

آره واقعا من مسافرت می رم تو ماشین همه با هم حرف میزنن غیر از من فقط دوست دارم به بیرون نگاه کنم کلا آدم درون گرایی هستم همه بهم میگن افسرده ای آدم نمیتونه باهات حرف بزنه انرژی منفی ساطع میکنی این ناراحتم میکنه چون من به حرفای دیگرون نمیتونم با عشق وعلاقه خاصی گوش بدم اونا فکر میکنن من آدم بی تفاوتی هستم

با تشکر از راهکارهای اساسی ارائه شده توسط "امیدوار" ،
بنظرم مطالب 11و12 از نوشته های ایشون تاثیر زیادی در سلامت روح و جسم داره.

قبول ندارم که این طور غمگین بودن افسردگی باشه
البته بستگی به شرایط افراد داره ازمن هم همبشه توقع دارن وقتی ناراحت هستم پنهانش کنم و یا بخندم یه چیزی فراتر از حالت عادی ولی من در اون حالت ،حس انفجار بهم دست میده و واقعا برام سخت میشه اما مطمئن هستم مثل کسی که نمیتونه عصبانیتش رو کنترل کنه و بروز نده منم با گوشه نشینیم و به فکر فرو رفتن مرتکب گناه بزرگی میشم

بسمه‌تعالي
با عرض سلام وتحيت
در تكميل عرايض قبلي ضميمه اين نكته نيز لازم است كه، از تاثير شرايط جسمي بر حالات رواني نبايد غافل بود. گاهي اوقات ممكن است كم‌كاري و يا پركاري غده تيروئيد و يا غلبه سودا و...بر احساس ناشادماني تاثيرگذار باشد. به اين منظور لازم است وضعيت پزشكي شما بررسي شود و نسبت به تغذيه و خوراك خود عنايت بيشتري داشته باشيد و مثلا از سرديجات مانند ترشي، گوشت گاو و گوساله، مرغ و..كمتر استفاده كنيد. طبعا لحاظ يك رژيم غذايي مناسب در چگونگي وضعيت رواني افراد تاثيرگذار است. بدين منظور شايسته است با اطباء سنتي در اين خصوص مشورت نماييد.

و آخر دعوانا ان الحمدالله رب العالمين

asal;392234 نوشت:
خیلی سخته چطور میشه افکارمون رو کنترل کنیم که در گذشته یا آینده به سر نبره؟

بسمه‌تعالي
با عرض سلام وتحيت
مقصود بنده اين نيست كه نسبت به گذشته و اينده فكر نكنيم، بلكه مراد پرهيز از زندگي كردن در گذشته و آينده است. زندگي در گذشته زمينه ساز افسردگي و زندگي در آينده زمينه ساز اضطراب است.
علي عليه‌السلام مي‌فرمايند:
« ما فات مضي و ما ياتيك فاين قم فاغتنم الفرصة بين العدمين»؛ گذشته از دست رفت، آينده كجاست؟ قيام كن و فرصت را غنيمت شمار!

شمس;392397 نوشت:
آره واقعا من مسافرت می رم تو ماشین همه با هم حرف میزنن غیر از من فقط دوست دارم به بیرون نگاه کنم کلا آدم درون گرایی هستم

منم همینطوریم البته بستگی داره سفروباکی برم وچه مسافتی!

سلام
هرچی دوستان گفتن من اینجوریم
بعضیا بهم میگن آدم آرومی هستم ولی دوستام میگن شلوغ و شادی
من رو هرچیزی نمیخندم نمیتونم هم الکی بخندم چون یه حس بدی بهم دست میده نمیدونم چیه ولی میبینم اطرافیانم هرچی بشون بگی میخندن.

از انسانهای حسود و منفی دورتر باشیم و زندگی را برای خودمان و دیگران به بهانه های مختلف شاد کنیم مثلا الان

دهه کرامت است تا بحال چکار کردید ؟

خدا خیرتون بده الان پیش هرکی میشینی یا از عقب افتادن اجاره خونه حرف میزنه یا از مریضی اینطوری هم که بخوایم پیش بریم کلا با هیچ کس نباید رابطه داشته باشیم

برای خوشبخت بودن ، به هیچ چیز نیاز نیست جز به نفهمیدن !
پس تا می توانی خر باش تا خوش باشی

دکتر علی شریعتی

موضوع قفل شده است