وصیت نامه شهید سید احمد (صمد) عبدی دیوکلایی

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
وصیت نامه شهید سید احمد (صمد) عبدی دیوکلایی

وصیت نامه دانشجوی شهید سید احمد (صمد) عبدی
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم رب الشهداء و الصدیقین
مِنَ المُومِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُاللّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَه وَ مِنهُم مَن یَنتَظِروا و بَدَّلوا تَبدیلا(سوره احزاب)
بعضی از مومنان،بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدای خود بسته اند وفا نمودند سپس برخی از آنان برآن عهد ایستادگی کرده اند.
به نام او که نامش دوای دل های خسته است وذکرش شفای قلب های شکسته ،معرفتش معراج عارفان است و قدرتش موجب استواری مجاهدان .
سلام و صلوات بر رسول گرامی اسلام (ص)که برای هدایت نهایی و اقامه عدل بر انگیخته شد و درود بر ائمه اطهار خصوصا حضرت مهدی (عج)که پرچمدار عدالت است.
و درود وسلام بر امام امت، قلب تپنده در جماران و امید مستضعفان جهان رهبر انقلاب اسلامی ایران.
خداوندا بندگانی بودیم غافل، با کوله بار سنگین تعلّق ها، بار سنگین بود امّا دست تهی، راه روشن بود اما قلب تاریک، صراط مستقیم بود ولی ما مغضوب درگاه او، جهان به تسبیح تو در خروش بود و ما در سکوت خویش خوش و زنجیر ضلالت را به دست خویش به پای هدایت بسته بودیم و دل های خود را به رنگ های دنیایی پوچ خسته نمودیم . در پندار خویش بودیم تا آنکه لا به لای امواج رحمت مقلب القلوب به ناگاه برقی جهید و تا اعماق جان دوید و در جان مرده ها روحی دیگر. جای درنگ نبود. دست و رو ناشسته برخاستیم و در پی خیل روندگان راهت دویدیم در حالی که دستان به تضرع بلند بود که،رَبّناظَلّمنااَنفُسَنا،اما غفلت دیرینه را تضرع کافی نبود. جان بی مایه را زیر بغل گرفتیم و گفتیم،رَبّنافَاغفِر لَناذُنُوبَناوکَفِّرعَنّاسَیّئاتِناو تَوفَّنامَعَ الابرار،پنداشتیم که خالصیم امّاسنگ نفس همچنان در پی ما روان بود. طلب وصال داشتیم امّا مخاطب کلام خداوندی بودیم که اِقراکِتابَکَ کَفی بِِنَفسِکَ الیَومَ عَلَنِکَ حَسیبا.
سر افکنده سر به زیر انداختیم که کتاب ما سخت پریشان بود. اما مگر پناهگاه دیگری سراغ داشتیم . پس دیگر بار فریاد کردیم ،پروردگارا سربازی هستیم از سربازان مکتب و هوای زیارت حسین(ع)وآن سبز قبر کربلای سرخ را در سر داریم و سرمایه جان، یگانه پیشکش مان است. واین نسیم جهانبخش رحمت خداوندی بود که بر چهره های عرق کرده و تن های زخم خورده می وزید و صبح صادق را نوید می دادکه با شهادت همراه بود.
پیامبر گرامی اسلام فرموده اند که:اشرف الموت فی سبیل الله. با اشرف ترین مرگ ها،مرگ در راه خدا(شهادت) است. و شهادت آخرین راه پیروزی بر دشمن می باشد. و آن را امام سوم شیعیان سالار شهیدان حسین بن علی (ع) به ما آموخت . او با شهادتش در صحرای کربلا این پیام را برای ما به ارمغان آورد که( در هر زمانه و عصری حق و باطل در نبردند و این نبرد از زمان خلقت آدمی بین هابیل و قابیل آغاز شد و تا پایان یافتن این جهان ادامه دارد.) پس یک مسلمان واقعی وپیرو دین محمد رسول الله می بایست در هر زمان طرفدار حق و حقیقت باشد. پس ای مردم بدانید که حق همیشه پیروز است وباطل به مانند کف روی آب، نابودشدنی است . اگر چه در مواقعی پیروان باطل به ظاهر از شما قوی تر بوده و در مدت زمان کوتاهی بر شماپیروز است لیکن شما می توانید با ایثار خون سرختان، پیروان باطل را در دریای خونتان غرق کرده و پیروزی را به ارمغان آورید چون که سرخ بالا ترین رنگ است نه سیاهی ،که سیاهی می پوشد .ولی سرخی می شوید و جلّادان تاریخ را رسوا می کند.وحسین نیز در آن زمان با ایثار کردن جانش همراه با 72 تن از یاران با وفایش یزید سفّاک را به خاک سیاه نشاند و او را در دنیا و آخرت رسوا کرد و سعادت دنیایی و اخروی را برای خود خرید .
ای ملّت شریف ایران در این زمانه نیز حق وباطل در نبردند وحسین زمان پیر جماران قلب تپنده ملت ایران ندای (هل من ناصر ینصرونی )سر داد و شماها را به یاری فرا می خواند تا در صف پیکار گران حقیقت، به جنگ با دیو صفتان باطل بپردازید پس به پا خیزید و آهنگ رزم و پیکار کنید واین خون آشامان دیو صفت را از خانه و کاشانه خود بیرون کرده اگر چه در این راه جانتان را فدا کردید بدانید که این گونه مردن سعادت دنیوی و اخروی خواهد داشت.
پروردگارا تو شاهد و ناظری که من با آگاهی کامل و به دور از اجبار و ترس و فقط بنا به وظیفه شرعی و اسلامی و قرآنی که در این برهه از زمان بحرانی و خطیر بردوشم سنگینی می کرده و می دیدیم دشمن بی باک را که چگونه به مملکت اسلامی و به ناموس و حیثیت ما تجاوز کرده.لذا با ایمانی کامل وقلبی محکم واستوار به جبهه نبرد با دشمن صهیونیستی شتافتم تا بتوانم این وظیفه اسلامی را به انجام برسانم.چگونه می توانستم در خانه بنشینم و شهادت عزیزان و دوستان را ببینم و حرکت نکنم من خودم را مسئول خون این شهیدان می دانستم که در وصایایی خود ما را به ادامه راهشان تشویق می کردند . به والله ننگ است خانه نشستن و بی تفاوت از کنار مسائل جنگ گذشتن.
باید این بی تفاوتی ها را جواب گفت ونام آن روز را ،روز حسرت گذاشتند یعنی روزی که مردم حسرت می خورند که چرا ما اینکار را در دنیا می توانستیم انجام دهیم ولیکن انجام ندادیم .
من با رفتن به جبهه خواستم تا همانند اصحاب بدر ،خندق، خیبر ، دین اسلام و رسول الله را یاری کنم و با شهادتم بتوانم درخت اسلام را آبیاری بنمایم. من با زندگی کردن چند ساله ام نتوانستم کمکی به اسلام بکنم لا اقل با شهادتم توانسته باشم دین خود را ادا کرده باشم .
خداوند در قرآن کریم به کسانی که ایمان آوردند وعده دادکه من در عوض مال و جان شما بهشت برین عطا می فرمایم ومن چون از نظر مالی نمی توانستم با خدا معامله کنم ،لذا با تنها سرمایه گرانقدر که جان باشد سوی خدا روانه شدم تا این جان نا قابل را هدیه خدا بکنم . پس ای خداوندا بپذیر این بنده بی سرو پا را که از همه چیز دنیا بریده و خالصانه به سوی تو می آیم.
ای خدای مهربان ،امام امت را از هر گزندی محفوظ بدار چون که ایشان با راهنمایی های آگاهانه که نشأت گرفته از قرآن کریم می باشد ما را از منجلاب فساد نجات دادند و به راه راست هدایت فرمود . من این دگرگونی در درون وبریدن از دنیای پوچ و بی وفا را مدیون این بیدار دل پیر جماران می دانم .
من به آن کسانی که در این زمان بحرانی نسبت به مسائل جنگ که مسئله اصلی می باشد بی تفاوت بوده اعلام می دارم که ای عزیزان کمی به خود آیید ودر کارها و اعمالتان به دقت بنگرید و دست از نق زدن و مخالفت خودبر دارید و چشمهایتان را باز کنید و ببینید که چگونه این عزیزان و جان بر کفان عاشقانه به سوی شهادت روانند و شعارشان حسین حسین می باشد. که حسین(ع) فرموده است اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشید . یعنی اینکه اگر رزمندگان اسلام را یاری نمی کنید و انقلاب را را حمایت نمی کنید. از پشت به آنها ضربه نزنید و آنها را تضعیف نکنید.
ای ملت سلحشور از روحانیت اصیل و مبارز در خط امام پشتیبانی کنید چون که پرچمدار این انقلاب اسلامی یک روحانیت عالی مقام فقیه گرانقدر امام امت می باشد و این روحانیت در خط امام موتور حرکت این انقلاب بوده وتا موقعی که روحانیت مبارز در صحنه می باشد این انقلاب از هر حیله ومکری در امان خواهد بود .
ای دوستان گرامی ،امروز شما یکی از برادرانی را که سال ها در میان شما بوده وبا شما زندگی می کرد از میان شما رفت و دیگر او را نمی بینید ،حتما شما با رفتنم از دنیا ناراحت شدید و افسوس می خورید ولیکن هیچ ناراحتی و افسوس خوردن ندارد چون من از این دنیا با مرگی رفتم که شهادت نام دارد و افتخارم می باشد لذا شما به جای افسوس خوردن و ناراحت شدن ادامه دهندگان راهم باشید همان راهی که انبیاء وائمه اطهار جانشان را نثار کردند . شهدایی همچون مطهری ، بهشتی ، رجایی، با هنر وشهدای محراب با ایثار خونشان این راه را پیمودند هم چنین شهداء این خطه و محل این راه را ادامه دادند و الان شما وارثان آنها هستید و به خدا مسئولید که این راه را ادامه دهید وگرنه در روز قیامت پیش شهداء شرمنده خواهید شد.
ای دوستان گرامی سلاح اصلی ما دعا می باشد پس در دعای کمیل و توسل شرکت کرده و نماز جمعه حج فقرا می باشد را هیچگاه فراموش نکنید.
واما سخنی چند با پدر و مادر و خانواده عزیزم
پدر ومادر عزیز و گرامی قبل از هر چیز از شما تشکر می کنم بخاطر تربیت چنین فرزندی که به راه اسلام رفت و دین اسلام وقرآن را یاری نموده ودر این راه به شرف شهادت نائل آمد. پس افتخار کنید به این تربیت اسلامی و شهادت فرزندتان . از دوری فرزند ناراحت نباشید هر چند که این ناراحتی طبیعی است ولیکن صبور ومقاوم باشید که خداوند با صابرین است.
ای پدر عزیز من می دانستم که شما در زندگی چه رنج هایی کشیده بودی و در زندگی ات روز خوش نداشتی لیکن امید داشتی که پسرت بزرگ شده و درسر پیری یار و یاورت باشد اما پدر جان زمان درنگ نبود وخودت هم این را می دانستی و در این راه تشویقم می کردی و هم چنین امام امت در پیامشان گفته بودند که مسئله ، مسئله اسلام است و جبهه رفتن از فروع دین مثل نماز و روزه، واجب تر است. لذا از جا حرکت کرده و به یاری اسلام و مسلمین شتافتم و در این راه به شهادت رسیدم . امید دارم که برادران دیگرم یار و یاورت باشند و جای خالی مرا پر کنند .
وامّا مادر خوبم افتخار کن به این شهادت فرزندت چون که طبق خواسته خودتان فرزند جگر گوشه ات برای اسلام جنگید و بخاطر اسلام کشته شد . پس به مانند ُامِّ لیلا (مادر علی اکبر) صبور ومقاوم باش و نگذار با گریه و زاریت مخالفان این انقلاب خوشحال شوند با صبر و برد باری چشم مخالفان انقلاب را کور و دهان یاوه گویشان را بسته نگهدار و ای مادر عزیز فرزندت (صمد) امانتی بود از طرف خداوند در دست تو و روزی می بایست این امانت را به صاحبش یعنی خداوند باز گردانی وامروز همان روز است که خدا امانتش را از شما طلب کرد و شما نیز با دل و جان این امانت را تقدیم کردیدو در این آزمایش الهی سر بلند بیرون آمدید که آفرین به این امانت داری شما .
و اما برادران گرامی ام ، امید دارم که شما بعد از من سلاح به خون آغشته ام را بدست گیرید و در سنگر مردانگی و آزادگی بجنگ با دشمنان اسلام ،که مصمم شدند تا این انقلاب را از بین ببرند بپردازید و نگذارید این راهی که پیمودم بدون پیرو بماند . هم چنین شما را سفارش می کنم به تقوا و پرهیزگاری و انقلابی بودن، تا زنده هستید دست از روحانیت مبارز در خط امام نکشید و پشت سر آنها حرکت کرده و بر ضد آنهایی که قصد کوبیدن این قشر روحانی ، متفکّر را دارند محکم ایستاده که فقط قصد ضربه زدن به انقلاب را دارند چون که این روحانیت یک ستون محکم در پیروزی انقلاب اسلامی ایران بشمار می رود وبا کنار رفتن آنها این انقلاب شکست خواهد خورد .
هم چنین برادران عزیز جای خالی مرا در منزل پر کرده و به پدر و مادر دلداری داده و آنها را در کار هایشان یاری دهید و نگذارید آنها جای خالی مرا احساس کنند و ناراحت بشوند.
واما ای خواهران مهربانم ، شما همانند زینب (ص) صبور و مقاوم باشید و حجاب اسلامی را به عنوان خواهر شهید حفظ کنید که حجاب شما کوبنده تر از خون شهیدان می باشد و در محل الگوی دیگر خواهران باشید.
در پایان از تمام فامیلان ،آشنایان ،دوستان و هم محلی ها خصوصا خانواده عزیزم می خواهم که اگر ناراحتی و کار خلافی از طرف من نسبت به آنها سر زده با بزرگواریشان مرا عفو کنند تا بتوانم با خیال آزاد و با رو سفیدی از این دنیا هجرت کنم و روحم در عذاب نباشد چون که حقُّ النّاس را خدا نمی بخشد بلکه باید خود فرد رضایت دهد .
هم چنین از پدر و مادرم می خواهم که روزه های قضایی دارم که نتوانستم بگیرم شما، خودتان، یا با واسطه، برایم بگیرید . از مال دنیا چیزی ندارم فقط مقداری پول در بانک دارم و پدرم خودش می داند که این پول ها را چه کار کند.
در خاتمه از همه شما ملت عزیز و خانواده ام خداحافظی می کنم به امید پیروزی حق بر باطل .
خداوندا گناهانم را بریز – خدایا توطئه دشمنان اسلام را خنثی بگردان – خدایا با فتح کربلا به دست رزمندگان اسلام آزادی قدس را میسّر بگردان .
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. 1ر10ر1365