جمع بندی آیه 28 سوره انعام ، اختيار انسان رو نقض ميکنه

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیه 28 سوره انعام ، اختيار انسان رو نقض ميکنه

با سلام

با توجه به آيه 28 سوره مباركه انعام گناهكاران از همان اول قرار بوده گناهكار شوند و صالحان از همان اول قرار بوده صالح باشند و اگر در روز قيامت دوباره به دنيا بازگردند همان كارها را خواهند كرد.هر عملي كه از انسان سر مي زند معلول اراده ي اوست و اين اراده معلول اختيار اوست،واگر انسان اختيار داشته باشد پس اگر دوباره به دنيا باز گردد،اين اختيار را خواهد داشت كه همان اعمال گذشته را انجام ندهد.ولي اين آيه ي شريفه مي فرمايد اگر باز مي گشتيد همان اعمال را انجام مي داديد بنابراين اين دو در تناقضند و چون دو امر متناقض نمي توانند هر دو صحيح باشند پس بايد يكي از آنها غلط باشد و در نتيجه اختيار انسان نقض مي شود.

شبهه بنده دو حالت داره:يا استدلالم اشتباهه يا معناي آيه رو متوجه نشدم،در غير اينصورت اختيار انسان به كلي نقض ميشه بنابراين از شما دوستان عزيز و كارشناسان محترم خواهش مي كنم منو راهنمايي كنين

با تشكر

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]

خادم مهدی(عج);389246 نوشت:
با سلام

با توجه به آيه 28 سوره مباركه انعام گناهكاران از همان اول قرار بوده گناهكار شوند و صالحان از همان اول قرار بوده صالح باشند و اگر در روز قيامت دوباره به دنيا بازگردند همان كارها را خواهند كرد.هر عملي كه از انسان سر مي زند معلول اراده ي اوست و اين اراده معلول اختيار اوست،واگر انسان اختيار داشته باشد پس اگر دوباره به دنيا باز گردد،اين اختيار را خواهد داشت كه همان اعمال گذشته را انجام ندهد.ولي اين آيه ي شريفه مي فرمايد اگر باز مي گشتيد همان اعمال را انجام مي داديد بنابراين اين دو در تناقضند و چون دو امر متناقض نمي توانند هر دو صحيح باشند پس بايد يكي از آنها غلط باشد و در نتيجه اختيار انسان نقض مي شود.

شبهه بنده دو حالت داره:يا استدلالم اشتباهه يا معناي آيه رو متوجه نشدم،در غير اينصورت اختيار انسان به كلي نقض ميشه بنابراين از شما دوستان عزيز و كارشناسان محترم خواهش مي كنم منو راهنمايي كنين

با تشكر

«وَ لَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نهُواْ عَنْهُ وَ إِنهُّمْ لَكَاذِبُونَ»؛ و اگر بازگردند، به همان اعمالى كه از آن نهى شده بودند بازمى‏گردند آنها دروغگويانند. (انعام، 28)

با سلام و درود

این آیه منافاتی با اختیار آن ها ندارد. در این آیه با آگاهی از باطن آن افراد، تصریح شده که آن ها به دروغ می گویند که اگر باز گردند مؤمن می شوند.

وقتی انسان با گناه، ظرفیت و قابلیت هدایت را در خود از بین ببرد به جایی می رسد که اگر دنیا تا ابد هم در دنیا باشد، قصد نافرمانی دارد، و هر چه پیامبر و کتاب آسمانی بر او بیاید باز هم انکار می کند؛ یعنی چنین افرادی به حدی از گمراهی رسیده اند که برای همیشه قصد نافرمانی دارند.

به این روایت نیز توجه کنید:

"إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِيهَا أَنْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِي الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِيهَا أَنْ يُطِيعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّيَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاء"

امام صادق علیه السلام می فرمایند: به اين سبب [جمعى از] اهل دوزخ هميشه در آن مى مانند كه نيت آنها اين بوده كه اگر جاودانه در دنيا بمانند، گناه و معصيت خدا كنند؛ و به اين سبب اهل بهشت هميشه در آن مى مانند كه قصد آنها اين بوده كه اگر هميشه در اين جهان بمانند، فرمان خدا را اطاعت كنند؛ بنابر اين هر دو دسته به خاطر نيت و قصدشان، خلود يافتند. (كافی، ج ‏2، ص 85، ح 5)

بنابر این:

آیه شریفه در مقام انکار اختیار نیست، بلکه می فرماید هر چه فرصت هم به آن ها داده شود، باز هم آن ها نافرمانی می کنند و مؤمن نمی شوند.

آن ها با غرق شدن در گناه و نافرمانی، قابلیت هدایت شدن را در خودشان از بین برده اند و قصدشان این است که همیشه نافرمانی کنند؛ لذا اگر باز هم به دنیا برگردانده شوند، همان راه قبل را ادامه می دهند.

بعضی این طور فکر میکنند که چون خدا میداند ما مثلا 5 سال بعد فلان گناه یا کار خیری میکنم پس
اختیار ما سلب میشه چون ما افریده شده ایم همان خیر یا شر رو انجام دهیم
جواب: خدا با علم خود میداند که انسان با اختیار خود در 5 سال بعد فلان کار را خواهد کرد نه اینکه با حالت مجبوری اون کار رو انجام بده.

خادم مهدی(عج);389246 نوشت:
با توجه به آيه 28 سوره مباركه انعام گناهكاران از همان اول قرار بوده گناهكار شوند و صالحان از همان اول قرار بوده صالح باشند و اگر در روز قيامت دوباره به دنيا بازگردند همان كارها را خواهند كرد.هر عملي كه از انسان سر مي زند معلول اراده ي اوست و اين اراده معلول اختيار اوست،واگر انسان اختيار داشته باشد پس اگر دوباره به دنيا باز گردد،اين اختيار را خواهد داشت كه همان اعمال گذشته را انجام ندهد.ولي اين آيه ي شريفه مي فرمايد اگر باز مي گشتيد همان اعمال را انجام مي داديد بنابراين اين دو در تناقضند و چون دو امر متناقض نمي توانند هر دو صحيح باشند پس بايد يكي از آنها غلط باشد و در نتيجه اختيار انسان نقض مي شود.

سلام
منظور آیه این است که کفرو عصیان در وجود اینها ملکه شده است و چون هر انسانی بر اساس ملکات روحی خود عمل می کند اگر آنها به دنیا بازگردند بازهم بر اساس همان ملکات عمل می کنند
بیان قرآن کریم ناظر بر رسوخ اثر اعمل و عقاید در وجود آدمی است که گاهی چنان فرد را متحول می کند که دیگر قابل اصلاخ نیست
والله الموفق

میقات;391239 نوشت:
«وَ لَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نهُواْ عَنْهُ وَ إِنهُّمْ لَكَاذِبُونَ»؛ و اگر بازگردند، به همان اعمالى كه از آن نهى شده بودند بازمى‏گردند آنها دروغگويانند. (انعام، 28)

با سلام و درود

این آیه منافاتی با اختیار آن ها ندارد. در این آیه با آگاهی از باطن آن افراد، تصریح شده که آن ها به دروغ می گویند که اگر باز گردند مؤمن می شوند.

وقتی انسان با گناه، ظرفیت و قابلیت هدایت را در خود از بین ببرد به جایی می رسد که اگر دنیا تا ابد هم در دنیا باشد، قصد نافرمانی دارد، و هر چه پیامبر و کتاب آسمانی بر او بیاید باز هم انکار می کند؛ یعنی چنین افرادی به حدی از گمراهی رسیده اند که برای همیشه قصد نافرمانی دارند.

به این روایت نیز توجه کنید:

"إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِيهَا أَنْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِي الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِيهَا أَنْ يُطِيعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّيَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاء"

امام صادق علیه السلام می فرمایند: به اين سبب [جمعى از] اهل دوزخ هميشه در آن مى مانند كه نيت آنها اين بوده كه اگر جاودانه در دنيا بمانند، گناه و معصيت خدا كنند؛ و به اين سبب اهل بهشت هميشه در آن مى مانند كه قصد آنها اين بوده كه اگر هميشه در اين جهان بمانند، فرمان خدا را اطاعت كنند؛ بنابر اين هر دو دسته به خاطر نيت و قصدشان، خلود يافتند. (كافی، ج ‏2، ص 85، ح 5)

بنابر این:

آیه شریفه در مقام انکار اختیار نیست، بلکه می فرماید هر چه فرصت هم به آن ها داده شود، باز هم آن ها نافرمانی می کنند و مؤمن نمی شوند.

آن ها با غرق شدن در گناه و نافرمانی، قابلیت هدایت شدن را در خودشان از بین برده اند و قصدشان این است که همیشه نافرمانی کنند؛ لذا اگر باز هم به دنیا برگردانده شوند، همان راه قبل را ادامه می دهند.

حامد;391307 نوشت:
سلام
منظور آیه این است که کفرو عصیان در وجود اینها ملکه شده است و چون هر انسانی بر اساس ملکات روحی خود عمل می کند اگر آنها به دنیا بازگردند بازهم بر اساس همان ملکات عمل می کنند
بیان قرآن کریم ناظر بر رسوخ اثر اعمل و عقاید در وجود آدمی است که گاهی چنان فرد را متحول می کند که دیگر قابل اصلاخ نیست
والله الموفق

مرسي از از پاسخ هاي خوبتون،من خودم قانع شدم ولي اگه مثلا يك فرد غير مسلمان همين سوال رو از من بپرسه و من همين پاسخ شما رو بهش بدم،ممكنه از من بخواد كه بهش يه سند يا مدركي نشون بدم ويا واسش اثبات كنم كه منظور خداوند در اين آيه اين بوده كه:
میقات;391239 نوشت:
آن ها با غرق شدن در گناه و نافرمانی، قابلیت هدایت شدن را در خودشان از بین برده اند و قصدشان این است که همیشه نافرمانی کنند؛ لذا اگر باز هم به دنیا برگردانده شوند، همان راه قبل را ادامه می دهند.

لطفا اگه ممكنه همين رو اثبات كنيد
با تشكر فراوان

خادم مهدی(عج);391370 نوشت:
مرسي از از پاسخ هاي خوبتون،من خودم قانع شدم ولي اگه مثلا يك فرد غير مسلمان همين سوال رو از من بپرسه و من همين پاسخ شما رو بهش بدم،ممكنه از من بخواد كه بهش يه سند يا مدركي نشون بدم ويا واسش اثبات كنم كه منظور خداوند در اين آيه اين بوده كه:

سلام
اگر منظورتان از مدرک مدرک قرآنی است
قرآن کریم در موارد دیگری هم به این ویژگی اشاره کرده است
مثلا آیه 6 سوره بقره یا آیه 193 سوره اعراف
در عرف هم میگویند :
اگر شنیدی کوهی جابجا شده باور کن ولی اگر شنیدی کسی از عادتش بازگشته باور مکن
لذا قرآن کریم از چیز غریبی سخن نگفته است
هرچند انسان ها قادر به تغییر عادتهای خود هستند اما برای این کار نیاز به انگیزه دارند و ابتدائا باید قبول کنند که فلان اندیشه یا عادت بد است در حالی از نظر قرآن
مشکل اصلی اینان در ایجاد تغییر عدم باور به جهان دیگر است حتی اگر آنرا ببینند
لذا اگر به چشم خود آن عالم را ببیند بعد بازگشت می گویند خوابی بوده یا سحری یا ... و بالاخره آنرا واقعیت نمی دانند تا بر مبنای آن انگیزه تغییر داشته باشند
[سوره الحجر (15): آيات 10 تا 15]
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ (10) وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (11) كَذلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ (12) لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ (13) وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ (14)
لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ (15)
ترجمه:
10- ما پيش از تو (نيز) پيامبرانى در ميان امتهاى نخستين فرستاديم.
11- هيچ پيامبرى به سراغ آنها نمى‏آمد مگر اينكه او را به باد استهزاء مى‏گرفتند.
12- ما اينچنين (و با استفاده از تمام وسائل) قرآن را به درون دلهاى مجرمان راه مى‏دهيم.
13- (اما با اين حال) آنها به آن ايمان نمى‏آورند، و سنت اقوام پيشين نيز چنين بود.
14- و اگر درى از آسمان به روى آنان بگشائيم و آنها مرتبا در آن بالا روند ...
15- باز مى‏گويند: ما را چشم بندى كرده‏اند! بلكه ما (سر تا پا) سحر شده‏ايم!
والله الموفق

[="Tahoma"]

خادم مهدی(عج);391370 نوشت:
مرسي از از پاسخ هاي خوبتون،من خودم قانع شدم ولي اگه مثلا يك فرد غير مسلمان همين سوال رو از من بپرسه و من همين پاسخ شما رو بهش بدم،ممكنه از من بخواد كه بهش يه سند يا مدركي نشون بدم ويا واسش اثبات كنم كه منظور خداوند در اين آيه اين بوده كه:
لطفا اگه ممكنه همين رو اثبات كنيد
با تشكر فراوان

با سلام و درود

برای چنین فردی ابتدا بایستی توحید و سپس نبوت را اثبات نمود.

پس از اثبات نبوت، می توان به قرآن استناد نمود.

از جمله اوصاف الهی، می توان به ظلم نکردن اشاره نمود:

«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»؛ خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره‏اى ستم نمى‏كند. (نساء، 40)

«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»؛ خداوند هيچ به مردم ستم نمى‏كند ولى اين مردمند كه به خويشتن ستم مى‏كند. (یونس، 44)

با این بیان، بطور قطع اگر آن ها ذره ای امکان مؤمن بودن داشته باشند، خداوند این فرصت را از آن ها نمی گیرد، کما این که تا وقتی در دنیا بوده اند فرصت های بسیاری به آن ها داده شده ولی آن ها چون قصد فرمانبری نداشته اند، فرصت ها را از دست داده اند.

به همین جهت، قرآن می فرماید آن ها در این ادعای خود، دروغ می گویند: «وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ» (انعام، 28)

با توجه به اثبات نبوت و معجزه و الهی بودن قرآن، راستگو و صادق بودن قرآن نیز ثابت می شود؛ لذا وقتی می فرماید آن ها دروغ می گویند، قطعا همین طور است.

البته ظالم نبودن خداوند، قبل از اثبات نبوت و با ادله عقلی هم قابل اثبات است.

پرسش:
با توجه به آيه 28 سوره مباركه انعام گناهكاران از همان اول قرار بوده گناهكار شوند و صالحان از همان اول قرار بوده صالح باشند، و اگر در روز قيامت دوباره به دنيا بازگردند همان كارها را خواهند كرد.
هر عملي كه از انسان سر مي زند معلول اراده ي اوست و اين اراده معلول اختيار اوست، و اگر انسان اختيار داشته باشد پس اگر دوباره به دنيا باز گردد، اين اختيار را خواهد داشت كه همان اعمال گذشته را انجام ندهد. ولي اين آيه ي شريفه مي فرمايد اگر باز مي گشتيد همان اعمال را انجام مي داديد.
لذا اين دو در تناقضند و چون دو امر متناقض نمي توانند هر دو صحيح باشند پس بايد يكي از آنها غلط باشد و در نتيجه اختيار انسان نقض مي شود.
شبهه بنده دو حالت داره: يا استدلالم اشتباه است يا معناي آيه را متوجه نشدم، در غير اين صورت اختيار انسان به كلي نقض مي شود.

پاسخ:
«وَ لَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نهُواْ عَنْهُ وَ إِنهُّمْ لَكَاذِبُونَ»؛ و اگر بازگردند، به همان اعمالى كه از آن نهى شده بودند بازمى‏گردند آنها دروغگويانند.(1)
با سلام و درود
این آیه منافاتی با اختیار آن ها ندارد. در این آیه با آگاهی از باطن آن افراد، تصریح شده که آن ها به دروغ می گویند که اگر باز گردند مؤمن می شوند.
وقتی انسان با گناه، ظرفیت و قابلیت هدایت را در خود از بین ببرد به جایی می رسد که اگر دنیا تا ابد هم در دنیا باشد، قصد نافرمانی دارد، و هر چه پیامبر و کتاب آسمانی بر او بیاید باز هم انکار می کند؛ یعنی چنین افرادی به حدی از گمراهی رسیده اند که برای همیشه قصد نافرمانی دارند.
به این روایت نیز توجه کنید:
"إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِيهَا أَنْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِي الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِيهَا أَنْ يُطِيعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّيَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاء"؛ امام صادق علیه السلام می فرمایند: به اين سبب [جمعى از] اهل دوزخ هميشه در آن مى مانند كه نيت آنها اين بوده كه اگر جاودانه در دنيا بمانند، گناه و معصيت خدا كنند؛ و به اين سبب اهل بهشت هميشه در آن مى مانند كه قصد آنها اين بوده كه اگر هميشه در اين جهان بمانند، فرمان خدا را اطاعت كنند؛ بنابر اين هر دو دسته به خاطر نيت و قصدشان، خلود يافتند.(2)
بنابر این؛ آیه شریفه در مقام انکار اختیار نیست، بلکه می فرماید هر چه فرصت هم به آن ها داده شود، باز هم آن ها نافرمانی می کنند و مؤمن نمی شوند.
آن ها با غرق شدن در گناه و نافرمانی، قابلیت هدایت شدن را در خودشان از بین برده اند و قصدشان این است که همیشه نافرمانی کنند؛ لذا اگر باز هم به دنیا برگردانده شوند، همان راه قبل را ادامه می دهند.

چگونه می توانم این عبارت شما را برای يك فرد غير مسلمان اثبات كنم: "آن ها با غرق شدن در گناه و نافرمانی، قابلیت هدایت شدن را در خودشان از بین برده اند و قصدشان این است که همیشه نافرمانی کنند؛ لذا اگر باز هم به دنیا برگردانده شوند، همان راه قبل را ادامه می دهند."

پاسخ:
برای چنین فردی ابتدا بایستی توحید و سپس نبوت را اثبات نمود.
پس از اثبات نبوت، می توان به قرآن استناد نمود.
از جمله اوصاف الهی، می توان به ظلم نکردن اشاره نمود:
«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»؛ خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره‏اى ستم نمى‏كند.(3)
«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»؛ خداوند هيچ به مردم ستم نمى‏كند ولى اين مردمند كه به خويشتن ستم مى‏كند.(4)
با این بیان، بطور قطع اگر آن ها ذره ای امکان مؤمن بودن داشته باشند، خداوند این فرصت را از آن ها نمی گیرد، کما این که تا وقتی در دنیا بوده اند فرصت های بسیاری به آن ها داده شده ولی آن ها چون قصد فرمانبری نداشته اند، فرصت ها را از دست داده اند.
به همین جهت، قرآن می فرماید آن ها در این ادعای خود، دروغ می گویند: «وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ»(5)
با توجه به اثبات نبوت و معجزه و الهی بودن قرآن، راستگو و صادق بودن قرآن نیز ثابت می شود؛ لذا وقتی می فرماید آن ها دروغ می گویند، قطعا همین طور است.
البته ظالم نبودن خداوند، قبل از اثبات نبوت و با ادله عقلی هم قابل اثبات است.

_____________

  1. انعام، 28.
  2. كافی، ج ‏2، ص 85، ح 5.
  3. نساء، 40.
  4. یونس، 44.
  5. انعام، 28.
موضوع قفل شده است