جمع بندی سحر ایجاد توهمات ذهنی است یا واقعیت؟

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سحر ایجاد توهمات ذهنی است یا واقعیت؟

از ایه 66 طه : قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى.‏که قران از تعبیر یخیل استفاده کرده میتوان نتیجه گرفت که سحر همیشه ایجاد توهم در ذهن بیننده است و واقعا در خارج هیچ اتفاقی نمی افتد؟!اما در معجزه ین طور نیست و واقعا پیرامون ما دچار تغییر میشود؟!و یا واقعا سحر اتفاق می افتد و چیزی فراتر از ایجاد توهمات ذهنی است؟!
و اینکه ایا از ایه ی 102 بقره :
وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى‏ مُلْکِ سُلَيْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لکِنَّ الشَّياطينَ کَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا يَعْلَمُومیشود نتیجه گرفت که سحر فقط توسط شیاطین(اجنه) انجام میشود؟!(لطفا در مورد تفسیر ین ایه هم توضیح بدید)


برچسب: 

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]

hoorshid;388528 نوشت:
[=Traditional Arabic]از ایه 66 طه : قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى.‏که قران از تعبیر یخیل استفاده کرده میتوان نتیجه گرفت که سحر همیشه ایجاد توهم در ذهن بیننده است و واقعا در خارج هیچ اتفاقی نمی افتد؟!اما در معجزه ین طور نیست و واقعا پیرامون ما دچار تغییر میشود؟!و یا واقعا سحر اتفاق می افتد و چیزی فراتر از ایجاد توهمات ذهنی است؟!
و اینکه ایا از ایه ی 102 بقره :
[=Traditional Arabic]وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى‏ مُلْکِ سُلَيْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لکِنَّ الشَّياطينَ کَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا يَعْلَمُو[=Traditional Arabic]میشود نتیجه گرفت که سحر فقط توسط شیاطین(اجنه) انجام میشود؟!(لطفا در مورد تفسیر ین ایه هم توضیح بدید)

«قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى»‏
گفت: «شما اول بيفكنيد!» در اين هنگام طنابها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى‏رسيد كه حركت مى‏كند. (طه، 66)

«وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»
و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى‏خواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى‏دادند، مگر اينكه از پيش به او مى‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامى‏گرفتند كه به آنان زيان مى‏رسانيد و نفعى نمى‏داد. و مسلما مى‏دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند!! (بقره، 102)

با سلام و درود

سحر در لغت به معانی جادو، خدعه، فریب، و تخیلات و پندارهایی که واقعیت ندارند، مانند شعبده و تردستی، و ... آمده است. (ر.ک: المفردات في غريب القرآن، ص 400؛ قاموس قرآن، ج ‏3، ص 237)

در مفردات راغب، در باره سحر، به سه معنا اشاره شده:

1. خدعه و خيالات بدون حقيقت و واقعيت، همانند شعبده و تردستى.
2. جلب شيطان ها از راه هاى خاص، و كمك گرفتن از آنان.
3. با وسائلى ماهيت و شكل اشخاص و موجودات را تغيير دادن، مثلا انسان را به وسيله آن به صورت حيوانى در آوردن.

البته ایشان در باره مورد سوم می گوید این خيال و پندارى بيش نيست و واقعيت ندارد. (المفردات في غريب القرآن، ص 400 و 401)

تعداد زیادی از دانشمندان و مفسران قرآنی نیز بر این عقیده هستند که سحر، نوعی صورت سازی و تصرف و تسخیر ذهن و چشم مخاطب است و چیزی که او می بیند، خیال و وهم است، و حقیقت ندارد.

لذا این که ساحر بتواند در حقیقت و واقع اشیاء تصرف کند را انکار کرده و مردود می دانند. (ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏1، ص 341؛ انوار درخشان، ج ‏10، ص 481؛ ترجمه الميزان، ج ‏14، ص 248؛ قاموس قرآن، ج ‏3، ص 237)

ایشان برخی از آیات قرآن را نیز شاهد بر همین مطلب می آورند که سحر فقط نوعی تسخیر چشم و ذهن مخاطب است:

«فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظيمٍ»؛ و هنگامى (كه وسايل سحر خود را) افكندند، مردم را چشم‏بندى كردند و ترساندند و سحر عظيمى پديد آوردند. (اعراف، 116)

«فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى»؛ در اين هنگام طنابها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى‏رسيد كه حركت مى‏كند.‏ (طه، 66)

با این بیان، یکی از تفاوت های بین معجزه و سحر، همین امر است یعنی معجزه، واقعی و حقیقی است، ولی سحر غیر واقعی و خیالی است.

[="Tahoma"]نظریه ای دیگر

این گونه نیست که همه موارد سحر، توهم و خیال باشد، لذا می تواند مواردی هم واقعیت داشته باشد. البته برخی موارد سحر، توهم و خیال است یعنی ساحر در ذهن مخاطب، آن چه خودش می خواهد را القا می کند تا مخاطب، آن چه را که ساحر می خواهد، ببیند، مانند همین ماجرای ساحران و حضرت موسی علیه السلام.

در تفسیر نمونه آمده:
از بعضى از آيات قرآن استفاده مى‏شود كه بعضى از انواع سحر به راستى اثر مى‏گذارد، مانند آيه: «فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ» (بقره، 102)، كه مى‏گويد آن ها سحرهايى را فرا مى‏گرفتند كه ميان مرد و همسرش جدايى مى‏افكند.

يا تعبير ديگرى كه در این آيه آمده: «وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ»، كه آن ها چيزهايى را فرا مى‏گرفتند كه مضر به حالشان بود و نافع نبود.

ولى آيا تاثير سحر فقط جنبه روانى دارد و يا اين كه اثر جسمانى و خارجى‏ هم ممكن است داشته باشد؟ در آيات بالا اشاره‏اى به آن نشده، و لذا بعضى معتقدند اثر سحر تنها در جنبه‏هاى روانى است. (ر.ک: تفسير نمونه، ج ‏1، ص 378)

یکی از اقسام چهارگانه سحر، استفاده از عالم مجردات و برقرارى رابطه با شياطين و ارواح و اجنّه و بعضى از نيروهاى غيبى است، به گونه‏اى كه ساحر، آن نيروها را به كار گيرد و توسط آن‏ها يا از آينده خبر بدهد و يا دست به كارهاى خارق العاده‏اى بزند.

البته بعضی‏ها اين كار را غير ممكن و غير واقعى مى‏دانند و معتقدند كه ارتباط با مجردات و استفاده از نيروهاى آنان امكان ندارد.

ولى به نظر مى‏رسد كه نمى‏توان اين قسم از سحر را به كلى نفى كرد، چون دليلى بر نفى آن نداريم، همان گونه بر اثبات آن دليل روشنى نداريم؛ بنابر اين بهتر است كه احتمال هر دو طرف را بدهيم. (كوثر، ج ‏1، ص 303)

[="Tahoma"]

مطلبی دیگر

ما سحر مشروع نداریم لذا استفاده از سحر، بطور مستقیم و با دخالت شیطان، و یا غیر مستقیم و توسط اجنه ای که در خدمت شیطان هستند می باشد.

علامه طباطبایی در ذیل آیه 102 سوره بقره، دریافت سحر را از دو طریق بیان می کند:

یک سحری که شیاطین انجام می داند، شیاطینی که از زمان بعد از سلیمان آزاد شده بودند و سحر ایجاد می کردند؛ و دیگری هم سحری که بر آن دو ملک (هاروت و ماروت) نازل شده بود و یهود از آن دو می آموختند.

البته ایشان در باره این مورد دوم می فرماید:

هيچ عيبى در اين كار نيست، براى اين كه منظور خداى تعالى از اين كار امتحان بود.

هم چنان كه اگر شر و فساد را به دل هاى بشر الهام كرد، اشكالى متوجهش نمی‏شود چون اين كار را باز به منظور امتحان بشر كرده، و يكى از مصاديق قدَر است.

آن دو ملک هم هر چند كه سحر بر آنان نازل شد، ولى آن دو به احدى سحر نمى‏آموختند، مگر آن كه مى‏گفتند هوشيار باشيد كه ما فتنه و مايه آزمايش تو هستیم، و هشدار می دهیم که با استعمال بى مورد سحر كافر نشوی، و تنها برای ابطال سحر و رسوا كردن ساحران ستمگر استفاده کنی. (ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏1، ص 354)

نکته:

آن دو ملک (هاروت و ماروت) برای مقابله با ساحران و کمک به مردم، ابطال سحر را آورده بودند، ولی برای آموزش ابطال سحر، چاره ای نبود که برخی فنون سحر را هم آموزش دهند؛ و این خود مردم بودند که فریب شیطان را خوردند و از فنون سحر برای مقاصد نامشروع استفاده کردند.

ممنون از جواب کاملتون

میقات;389847 نوشت:
این گونه نیست که همه موارد سحر، توهم و خیال باشد، لذا می تواند مواردی هم واقعیت داشته باشد. البته برخی موارد سحر، توهم و خیال است یعنی ساحر در ذهن مخاطب، آن چه خودش می خواهد را القا می کند تا مخاطب، آن چه را که ساحر می خواهد، ببیند، مانند همین ماجرای ساحران و حضرت موسی علیه السلام.

در تفسیر نمونه آمده:
از بعضى از آيات قرآن استفاده مى‏شود كه بعضى از انواع سحر به راستى اثر مى‏گذارد، مانند آيه: «فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ» (بقره، 102)، كه مى‏گويد آن ها سحرهايى را فرا مى‏گرفتند كه ميان مرد و همسرش جدايى مى‏افكند.

يا تعبير ديگرى كه در این آيه آمده: «وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ»، كه آن ها چيزهايى را فرا مى‏گرفتند كه مضر به حالشان بود و نافع نبود.

ولى آيا تاثير سحر فقط جنبه روانى دارد و يا اين كه اثر جسمانى و خارجى‏ هم ممكن است داشته باشد؟ در آيات بالا اشاره‏اى به آن نشده، و لذا بعضى معتقدند اثر سحر تنها در جنبه‏هاى روانى است. (ر.ک: تفسير نمونه، ج ‏1، ص 378)


اتفاقا یکی از مواردی که باعث شد من فکر کنم سحر فقط توهم ذهنی و کنترل تفکر است همین ایات بود.چون انها هم به جنبه روانی اشاره دارند(اختلاف بین زن و شوهر)

یک سوال دیگه هم داشتم
کسانی که میگویند سحر در خارج رخ میدهد و :

میقات;389847 نوشت:
برقرارى رابطه با شياطين و ارواح و اجنّه و بعضى از نيروهاى غيبى است، به گونه‏اى كه ساحر، آن نيروها را به كار گيرد و توسط آن‏ها يا از آينده خبر بدهد و يا دست به كارهاى خارق العاده‏اى بزند.

من شنیده بودم مثا اجنه توانایی ایجاد تغییرات فیزیکی رو ندارن این درسته؟(مثلا شیطن قدرت جا به جا کردن چیزی رو ندارد)و اگر هست افرادی که این نظر رو دارند چه طور توضیحش میدن؟

و یک مطلب دیگه باز شنیده بودم که این دسته علوم یادگرفتنش واجب کفایی است و در هر دوره برای مقابله بعضی از علما باید انها رو بلد باشن (و خوب فردی که اینها رو میگفت اسم بعضی رو هم برد) ایا این درسته؟!(به نظر خودم اومد خیلی نمیتونه درست باشه...)

hoorshid;388528 نوشت:
از ایه 66 طه : قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى.‏که قران از تعبیر یخیل استفاده کرده میتوان نتیجه گرفت که سحر همیشه ایجاد توهم در ذهن بیننده است و واقعا در خارج هیچ اتفاقی نمی افتد؟!اما در معجزه ین طور نیست و واقعا پیرامون ما دچار تغییر میشود؟!و یا واقعا سحر اتفاق می افتد و چیزی فراتر از ایجاد توهمات ذهنی است؟!
و اینکه ایا از ایه ی 102 بقره : وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى‏ مُلْکِ سُلَيْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لکِنَّ الشَّياطينَ کَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا يَعْلَمُومیشود نتیجه گرفت که سحر فقط توسط شیاطین(اجنه) انجام میشود؟!(لطفا در مورد تفسیر ین ایه هم توضیح بدید)

سلام
در هیچیک از دو ایه مطرح شده مساله بطور انحصاری بیان نشده یعنی نه ایه اول میگوید سحر تنها ایجاد خیال است و نه آیه دوم می گوید سحر را فقط شیاطین انجام می دهند
والله الموفق

[="#008000"]
هوالعالم

همه اش از القا و وسوسه اس ...
مثلا به عنوان يه واسطه يا انسان صاحب مقام كه اسم خود رو گذاشتي جادوگر, وسوسه ميشي
كه براي رسيدن به شهرت و مقام به ارباب رجوع نادانت
القا يا عمل دشمن نادان انسان رو تجويز كني
و با توان و قدرت خود بر خلاف جهت و مسير پيشرفت حركت كني .

براي مثال : طرف براي ايجاد وابستگي بين زن و شوهر
تجويز خوراندنه اين گرده ي سفيد يا كرم رنگي كه با مدفوع فلان و بهمان قاطي شده ميكنه !!!
گرده مشكوك ميتونه هرويين . روانگردان قرص خواب با دوز بالا باشه
و مدفوع از نجس ترين حيوانات و حامل انواع و اقسام ويروس و ميكروب !
اما به اسم ماده ي معجزه گر !!!

كه به مرور انسان رو مريض و اسيب پذير و معتاد ميكنه
و اگر تحرك و ايمان درست در كار نباشه خيلي زود به اسارت و حقارت و وابستگي به دشمن ختم ميشه ...

يك دليل اينكه فلان كشور شيطان بزرگ نام گرفت همين مساله اس كه هميشه از القاي شيطان استقبال كرده و ميكنه و بجاي مبارزه با اين اعمال . مصرف و عمل به اعمال شيطاني رو تبليغ كرده ...حالا با توليد روانگردان يا حمايت از شبكه هاي فاسد
يا حمايت از زنان فاحشه كم شعور و مردان خود فروخته ي بي عقل براي انجام اعمال ضد انساني .
چون فراموش ميكنند صاحب اصلي قدرت و دانايي و اگاهي خداست و اينها براي حفظ سلامت و پيشرفت ماست ...

يكي از بدترين سحرها براي مومن امروز و انسان سالم
افكار و ذهنيت غلط از مردم و اطرافيانش هست و برداشتهاي نادرست
مثلا نفرت از فلاني
يا غصه ي پستي بيش از حد فاميل
يا بي وفايي فلان عاشق و معشوق
كه شبانه روز ذهن ما رو مشغول كرده و توان تمركز روي كار بهتر رو از ما ميگيره
و به مرور با تضعيف نيروي ذهني سيستم ذهني رو معلول و معدوم ميكنه ...

حتي ممكنه دليل اين پسرفت رو از جادوي فلاني بدانيم كه همه اش غلطه ...

حالا فكر كنيد هاروت گفته كه
دليل اين بيماري نفرت از ديگري هست و مردم نادان بجاي دوري از نفرت با حسادت به راههاي ايجاد نفرت و تفرقه پرداختند .[/]

میقات;389849 نوشت:
یک سحری که شیاطین انجام می داند، شیاطینی که از زمان بعد از سلیمان آزاد شده بودند و سحر ایجاد می کردند؛ و دیگری هم سحری که بر آن دو ملک (هاروت و ماروت) نازل شده بود و یهود از آن دو می آموختند.

يعني در مورد دوم سحري که ياد گرفتند اشکال نداشته؟
اگه بعضي وقت ها سحر باعث کمک به شخصي بشه (مثلا همون باطل کردن طلسم يا دعاي مهر و محبت) پس چرا يادگيري سحر در اسلام حرام است

میقات;389849 نوشت:
ما سحر مشروع نداریم لذا استفاده از سحر، بطور مستقیم و با دخالت شیطان، و یا غیر مستقیم و توسط اجنه ای که در خدمت شیطان هستند می باشد.

منظور از "ما" کیست؟
اگر منظورتان اسلام است کجای اسلام گفته ما سحر مشروع نداریم؟ اگر قرآن چند نمونه ازسحر غیرمشروع را بگوید دلیل بر نداشتن سحر مشروع نیست. آیا جایی تصریح شده که هیچ نوع سحر مشروع نداریم؟ پس آنچه برای ابطال سحرهای شیطانی از طرف آن دو ملک آموزش داده می شده چی بوده؟ اگر آنچه آن دو ملک آموزش می دادند سحر نبوده پس اسمش چی بوده؟
در ضمن اجنه مومن هم هستند که ممکن است سحر مشروع با کمک آنها انجام شود.
در احادیث هم هست که ائمه معصومین خدمه ای از جن داشته اند.

[="Tahoma"]

hoorshid;389902 نوشت:

من شنیده بودم مثا اجنه توانایی ایجاد تغییرات فیزیکی رو ندارن این درسته؟(مثلا شیطن قدرت جا به جا کردن چیزی رو ندارد)و اگر هست افرادی که این نظر رو دارند چه طور توضیحش میدن؟

و یک مطلب دیگه باز شنیده بودم که این دسته علوم یادگرفتنش واجب کفایی است و در هر دوره برای مقابله بعضی از علما باید انها رو بلد باشن (و خوب فردی که اینها رو میگفت اسم بعضی رو هم برد) ایا این درسته؟!(به نظر خودم اومد خیلی نمیتونه درست باشه...)

با سلام و درود

1. خیر، اجنه می توانند کارهای فیزیکی انجام دهند. نمونه واضح آن در حکومت حضرت سلیمان علیه السلام است که بسیاری از کارهای سنگین که از توان و قدرت انسان خارج بوده را اجنه انجام می دادند.

2. بله، می توان گفت واجب کفایی است.

[="Tahoma"]

asal;390181 نوشت:
يعني در مورد دوم سحري که ياد گرفتند اشکال نداشته؟
اگه بعضي وقت ها سحر باعث کمک به شخصي بشه (مثلا همون باطل کردن طلسم يا دعاي مهر و محبت) پس چرا يادگيري سحر در اسلام حرام است

با سلام و درود

فقط یادگیری سحر به قصد ابطال سحر، اشکال ندارد، و الا سایر موارد آن اشکال دارد.

لذا اسلام هم همه موارد را حرام ندانسته و آموزش به قصد ابطال سحر را بدون اشکال می داند.

به بیان دیگر؛ اسلام با ترویج سحر و ساحری مخالف است، و منظور از حرمت سحر، آموزش ابتدایی سحر است، نه آموزش به قصد ابطال سحر.

[="Tahoma"]

صدور انقلاب;390262 نوشت:
منظور از "ما" کیست؟
اگر منظورتان اسلام است کجای اسلام گفته ما سحر مشروع نداریم؟ اگر قرآن چند نمونه ازسحر غیرمشروع را بگوید دلیل بر نداشتن سحر مشروع نیست. آیا جایی تصریح شده که هیچ نوع سحر مشروع نداریم؟ پس آنچه برای ابطال سحرهای شیطانی از طرف آن دو ملک آموزش داده می شده چی بوده؟ اگر آنچه آن دو ملک آموزش می دادند سحر نبوده پس اسمش چی بوده؟
در ضمن اجنه مومن هم هستند که ممکن است سحر مشروع با کمک آنها انجام شود.
در احادیث هم هست که ائمه معصومین خدمه ای از جن داشته اند.

با سلام و درود

اسلام با آموزش و یادگیری و ترویج سحر و ساحری مخالف است، کافی است به روایات معصومین در این زمینه مراجعه کنید تا ببینید چقدر به شدت مورد نهی قرار گرفته است.

منظور بنده هم از این که سحر مشروع نداریم، همین آموزش ابتدایی سحر است، یعنی در اسلام، سحر و ساحری نداریم، و تنها موردی که اجازه داده شده است آموزش به قصد ابطال سحر.

و اصلا همین که منحصر در این مورد خاص شده است، نشان می دهد که در اسلام به سحر و ساحری، اعتبار شرعی داده نشده و فقط از باب ضرورت اجازه داده شده است.

در ضمن، هر نوع خدمت رسانی اجنه، لزوما به معنای سحر نیست.

میقات;390347 نوشت:
در ضمن، هر نوع خدمت رسانی اجنه، لزوما به معنای سحر نیست.

با تشکر از پاسخ شما
1- پس با این وجود بفرمائید که تعریف دقیق سحر چیست
2- چه نوع خدمت رسانی اجنه سحر هست؟
3- چه نوع خدمت رسانی اجنه سحر نیست؟
4- آیا سحر فقط با استفاده از اجنه کافر صورت میگیرد؟
5- آیا ابطال سحر که مشروع است هم با کمک همان اجنه ای که ساحران استفاده می کنند صورت میگیرد یا مثلا با اجنه مومن صورت میگیرد؟

میقات;390344 نوشت:
1. خیر، اجنه می توانند کارهای فیزیکی انجام دهند. نمونه واضح آن در حکومت حضرت سلیمان علیه السلام است که بسیاری از کارهای سنگین که از توان و قدرت انسان خارج بوده را اجنه انجام می دادند.

یعنی شیاطین برای وسوسه کردن انسان از این موارد هم استفاده میکنند؟(انجام کارهای فیزیکی؟)

[="Tahoma"]

صدور انقلاب;390363 نوشت:
با تشکر از پاسخ شما
1- پس با این وجود بفرمائید که تعریف دقیق سحر چیست
2- چه نوع خدمت رسانی اجنه سحر هست؟
3- چه نوع خدمت رسانی اجنه سحر نیست؟
4- آیا سحر فقط با استفاده از اجنه کافر صورت میگیرد؟
5- آیا ابطال سحر که مشروع است هم با کمک همان اجنه ای که ساحران استفاده می کنند صورت میگیرد یا مثلا با اجنه مومن صورت میگیرد؟

با سلام و درود

1. برای سحر، یک تعریف ذکر نشده بلکه تعریف های مختلفی ذکر شده که دائره شمول برخی زیاد و برخی محدودتر است و این جا مجال ذکر آن ها نیست. می توانید به کتاب فرهنگ فقه فارسی، تهیه شده توسط مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ج 4، 411 به بعد، مراجعه فرمایید.

اما آن چه مربوط به گفتگوی ما می شود این است که در سحر تسخیر اجنه، ارواح و ... است. لذا هر خدمت رسانی اجنه، سحر محسوب نمی شود.

در تسخیر جن، نوعی اجبار است یعنی اجنه بدون اراده خود و به اجبار به تسخیر کسی درآمده و خدمت رسانی می کنند؛ در حالی که خدمت رسانی اجنه مؤمن نیز مانند انسان های مؤمن، از روی میل و علاقه به حضرات معصومین، خدمت می کنند.

2و3. شاید بتوان گفت خدمت رسانی که به صورت تسخیر باشد ـ البته این همه نه در همه موارد ـ سحر شمرده می شود.

4. ظاهرا این طور است که سحر با اجنه کافر انجام می شود، زیرا سحر حرام است و اجنه مؤمن چنین نمی کنند.

5. ابطال سحر می تواند از طریق دیگری و غیر از اجنه هم انجام شود. هم چنین برای ابطال هم می توان از اجنه مؤمن استفاده کرد و هم کافر.

[="Tahoma"]

hoorshid;391078 نوشت:

یعنی شیاطین برای وسوسه کردن انسان از این موارد هم استفاده میکنند؟(انجام کارهای فیزیکی؟)

با سلام و درود

خیر، علامه طباطبایی(ره) ميدان عمل تاخت و تاز شيطان را فقط ادراک انسانى، و ابزار كار او را عواطف و احساسات بشرى می داند؛ یعنی شیطان تصرف فیزیکی در اشیاء نمی کند بلکه در ادراک و تصور انسان دخالت کرده و تصور و نگاه او را نسبت به اشیاء، آن گونه که خودش می خواهد تغییر و انسان را از صراط مستقیم و نگاه صحیح، منحرف می سازد.

به صراحت، ابليس در قيامت همه گناهان را به گردن خود انسان مى‏اندازد و قرآن از او چنين حكايت مى‏كند:

«وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ»؛ من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد خود را سرزنش كنيد! (ابراهیم، 22)

هم چنین در آیه ذیل، به این مطلب اشاره دارد:

«قالَ قَرينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ في‏ ضَلالٍ بَعيدٍ»؛ و همنشينش (از شياطين) مى‏گويد: پروردگارا! من او را به طغيان وانداشتم، لكن او خود در گمراهى دور و درازى بود! (ق، 27)

البته شیطان یارانی دارد که می تواند وسوسه هایش را از طریق یاران جنی و انسی به انجام برساند. (ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏8، ص 48)

سلام خدمت شما

میقات;391222 نوشت:
خیر، علامه طباطبایی(ره) ميدان عمل تاخت و تاز شيطان را فقط ادراک انسانى، و ابزار كار او را عواطف و احساسات بشرى می داند؛ یعنی شیطان تصرف فیزیکی در اشیاء نمی کند بلکه در ادراک و تصور انسان دخالت کرده و تصور و نگاه او را نسبت به اشیاء، آن گونه که خودش می خواهد تغییر و انسان را از صراط مستقیم و نگاه صحیح، منحرف می سازد.

علامه برای این حرفشون دلیلی هم ارائه دادند؟
چون ایاتی که اورده شد منافاتی ندارد با تصرف فیزیکی در اشیا در راستای وسوسه انسان
میقات;391222 نوشت:
«وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ»؛ من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد خود را سرزنش كنيد! (ابراهیم، 22)

عذر میخوام این سوالم فکر میکنم به موضوع بحث مربوط نباشه ولی حالا که اشاره کردین در مورد این ایه:
خب حرف شیطان در این ایه کاملا حق است . ایا این نشان میدهد که حق الناس به گردن شیطان نیست؟و فقط برای نافرمانی خدا عذاب میشه؟

با توجه به اینکه دانستن علم ابطال سحر واجب کفایی است، الان اگر کسی نیاز به ابطال سحر داشته باشه با باید به کجا یا چه شخصی مراجعه کند؟

[="Tahoma"]

hoorshid;391326 نوشت:
سلام خدمت شما

علامه برای این حرفشون دلیلی هم ارائه دادند؟
چون ایاتی که اورده شد منافاتی ندارد با تصرف فیزیکی در اشیا در راستای وسوسه انسان

با سلام و درود

علامه از کسانی هستند که سحر را حقیقت و واقعی نمی دانند و قدرت ساحر را فقط در حد تسخیر ذهن و تصورات می دانند، نه در تکوین و حقیقت اشیاء.

از جمله ادله ایشان، استناد به آیات ذیل است که در این آیات چشم و نگاه مردم و نیز خیال و ذهن آن ها تحت تاثیر قرار گرفته اند و اشاره ای به تکوین و حقیقت اشیاء نشده است:

«فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظيمٍ»؛ و هنگامى (كه وسايل سحر خود را) افكندند، مردم را چشم‏بندى كردند و ترساندند و سحر عظيمى پديد آوردند. (اعراف، 116)

«فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى»؛ در اين هنگام طنابها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى‏رسيد كه حركت مى‏كند.‏ (طه، 66)

درست است که این آیات منافات با تصرف فیزیکی ندارند ولی ظاهرشان فقط به چشم و ذهن مخاطب اشاره کرده است. لذا همین اشاره به چشم و ذهن، مؤیدی است بر این که تصرف ساحران در همین محدوده است.

[="Tahoma"]

hoorshid;391326 نوشت:

عذر میخوام این سوالم فکر میکنم به موضوع بحث مربوط نباشه ولی حالا که اشاره کردین در مورد این ایه:
خب حرف شیطان در این ایه کاملا حق است . ایا این نشان میدهد که حق الناس به گردن شیطان نیست؟و فقط برای نافرمانی خدا عذاب میشه؟

1. آن چه عرض کردم، مرتبط با موضوع است، زیرا به تصریح آیه، شیطان اعتراف دارد که فقط آن ها را وسوسه کرده است؛ و این معنایش این است که او تصرف تکوینی و حقیقی نداشته بلکه قدرتش در حد تحریک عواطف و احساسات و ذهن و تخیل آدمی است.

2. از آن جهت که اجباری از طرف شیطان نبوده، و فقط او وسوسه گر بوده است، به همین میزان در گناه شریک است.

[="Tahoma"]

صدور انقلاب;391348 نوشت:
با توجه به اینکه دانستن علم ابطال سحر واجب کفایی است، الان اگر کسی نیاز به ابطال سحر داشته باشه با باید به کجا یا چه شخصی مراجعه کند؟

با سلام و درود

کسی را در این زمینه، اکنون سراغ ندارم. البته اکنون سحر و ساحری هم بسیار کم است و بیشتر ادعا و دروغ است تا واقعیت.

در هر حال، به مراجعه به غیر عالمان با تقوا، اصلا توصیه نمی شود.

با مراوده با حوزه های علمیه و متدینین، می توان با عالمان وارسته که در این زمینه هم توانایی هایی دارند، آشنا شد.

پرسش:
آيا واقعا سحر اتفاق می افتد و چيزی فراتر از ايجاد توهمات ذهنی است؟!
آيا از آيه 102 بقره، مي شود نتيجه گرفت که سحر فقط توسط شياطين(اجنه) انجام مي شود؟

پاسخ:
«قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى»‏؛ گفت: «شما اول بيفكنيد!» در اين هنگام طنابها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى‏رسيد كه حركت مى‏كند.(1)
«وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى‏ مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ»؛ و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى‏خواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى‏دادند، مگر اينكه از پيش به او مى‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامى‏گرفتند كه به آنان زيان مى‏رسانيد و نفعى نمى‏داد. و مسلما مى‏دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند!(2)
با سلام و درود
سحر در لغت به معانی جادو، خدعه، فریب، و تخیلات و پندارهایی که واقعیت ندارند، مانند شعبده و تردستی، و ... آمده است.(3)
در مفردات راغب، در باره سحر، به سه معنا اشاره شده:
1. خدعه و خيالات بدون حقيقت و واقعيت، همانند شعبده و تردستى.
2. جلب شيطان ها از راه هاى خاص، و كمك گرفتن از آنان.
3. با وسائلى ماهيت و شكل اشخاص و موجودات را تغيير دادن، مثلا انسان را به وسيله آن به صورت حيوانى در آوردن.
البته ایشان در باره مورد سوم می گوید این خيال و پندارى بيش نيست و واقعيت ندارد.(4)
تعداد زیادی از دانشمندان و مفسران قرآنی نیز بر این عقیده هستند که سحر، نوعی صورت سازی و تصرف و تسخیر ذهن و چشم مخاطب است و چیزی که او می بیند، خیال و وهم است، و حقیقت ندارد.
لذا این که ساحر بتواند در حقیقت و واقع اشیاء تصرف کند را انکار کرده و مردود می دانند.(5)
ایشان برخی از آیات قرآن را نیز شاهد بر همین مطلب می آورند که سحر فقط نوعی تسخیر چشم و ذهن مخاطب است:
«فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظيمٍ»؛ و هنگامى (كه وسايل سحر خود را) افكندند، مردم را چشم‏بندى كردند و ترساندند و سحر عظيمى پديد آوردند.(6)
«فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى»؛ در اين هنگام طنابها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى‏رسيد كه حركت مى‏كند.(7)
با این بیان، یکی از تفاوت های بین معجزه و سحر، همین امر است یعنی معجزه، واقعی و حقیقی است، ولی سحر غیر واقعی و خیالی است.
نظریه ای دیگر:
این گونه نیست که همه موارد سحر، توهم و خیال باشد، لذا می تواند مواردی هم واقعیت داشته باشد. البته برخی موارد سحر، توهم و خیال است یعنی ساحر در ذهن مخاطب، آن چه خودش می خواهد را القا می کند تا مخاطب، آن چه را که ساحر می خواهد، ببیند، مانند همین ماجرای ساحران و حضرت موسی علیه السلام.
در تفسیر نمونه آمده: از بعضى از آيات قرآن استفاده مى‏شود كه بعضى از انواع سحر به راستى اثر مى‏گذارد، مانند آيه: «فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ» (8)، كه مى‏گويد آن ها سحرهايى را فرا مى‏گرفتند كه ميان مرد و همسرش جدايى مى‏افكند.
يا تعبير ديگرى كه در این آيه آمده: «وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ»، كه آن ها چيزهايى را فرا مى‏گرفتند كه مضر به حالشان بود و نافع نبود.
ولى آيا تاثير سحر فقط جنبه روانى دارد و يا اين كه اثر جسمانى و خارجى‏ هم ممكن است داشته باشد؟ در آيات بالا اشاره‏اى به آن نشده، و لذا بعضى معتقدند اثر سحر تنها در جنبه‏هاى روانى است.(9)
یکی از اقسام چهارگانه سحر، استفاده از عالم مجردات و برقرارى رابطه با شياطين و ارواح و اجنّه و بعضى از نيروهاى غيبى است، به گونه‏اى كه ساحر، آن نيروها را به كار گيرد و توسط آن‏ها يا از آينده خبر بدهد و يا دست به كارهاى خارق العاده‏اى بزند.
البته بعضی‏ها اين كار را غير ممكن و غير واقعى مى‏دانند و معتقدند كه ارتباط با مجردات و استفاده از نيروهاى آنان امكان ندارد.
ولى به نظر مى‏رسد كه نمى‏توان اين قسم از سحر را به كلى نفى كرد، چون دليلى بر نفى آن نداريم، همان گونه بر اثبات آن دليل روشنى نداريم؛ بنابر اين بهتر است كه احتمال هر دو طرف را بدهيم.(10)
مطلبی دیگر:
ما سحر مشروع نداریم لذا استفاده از سحر، بطور مستقیم و با دخالت شیطان، و یا غیر مستقیم و توسط اجنه ای که در خدمت شیطان هستند می باشد.
علامه طباطبایی در ذیل آیه 102 سوره بقره، دریافت سحر را از دو طریق بیان می کند: یک سحری که شیاطین انجام می داند، شیاطینی که از زمان بعد از سلیمان آزاد شده بودند و سحر ایجاد می کردند؛ و دیگری هم سحری که بر آن دو ملک (هاروت و ماروت) نازل شده بود و یهود از آن دو می آموختند.
البته ایشان در باره این مورد دوم می فرماید: هيچ عيبى در اين كار نيست، براى اين كه منظور خداى تعالى از اين كار امتحان بود. هم چنان كه اگر شر و فساد را به دل هاى بشر الهام كرد، اشكالى متوجهش نمی‏شود چون اين كار را باز به منظور امتحان بشر كرده، و يكى از مصاديق قدَر است.
آن دو ملک هم هر چند كه سحر بر آنان نازل شد، ولى آن دو به احدى سحر نمى‏آموختند، مگر آن كه مى‏گفتند هوشيار باشيد كه ما فتنه و مايه آزمايش تو هستیم، و هشدار می دهیم که با استعمال بى مورد سحر كافر نشوی، و تنها برای ابطال سحر و رسوا كردن ساحران ستمگر استفاده کنی.(11)
نکته: آن دو ملک (هاروت و ماروت) برای مقابله با ساحران و کمک به مردم، ابطال سحر را آورده بودند، ولی برای آموزش ابطال سحر، چاره ای نبود که برخی فنون سحر را هم آموزش دهند؛ و این خود مردم بودند که فریب شیطان را خوردند و از فنون سحر برای مقاصد نامشروع استفاده کردند.

تعریف سحر

1. برای سحر، یک تعریف ذکر نشده بلکه تعریف های مختلفی ذکر شده که دائره شمول برخی زیاد و برخی محدودتر است و این جا مجال ذکر آن ها نیست. می توانید به کتاب فرهنگ فقه فارسی، تهیه شده توسط مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ج 4، 411 به بعد، مراجعه فرمایید.
اما آن چه مربوط به گفتگوی ما می شود این است که در سحر تسخیر اجنه، ارواح و ... است. لذا هر خدمت رسانی اجنه، سحر محسوب نمی شود.
در تسخیر جن، نوعی اجبار است یعنی اجنه بدون اراده خود و به اجبار به تسخیر کسی درآمده و خدمت رسانی می کنند؛ در حالی که خدمت رسانی اجنه مؤمن نیز مانند انسان های مؤمن، از روی میل و علاقه به حضرات معصومین، خدمت می کنند.
2و3. شاید بتوان گفت خدمت رسانی که به صورت تسخیر باشد ـ البته این همه نه در همه موارد ـ سحر شمرده می شود.
4. ظاهرا این طور است که سحر با اجنه کافر انجام می شود، زیرا سحر حرام است و اجنه مؤمن چنین نمی کنند.
5. ابطال سحر می تواند از طریق دیگری و غیر از اجنه هم انجام شود. هم چنین برای ابطال هم می توان از اجنه مؤمن استفاده کرد و هم کافر.

علامه طباطبایی(ره) ميدان عمل تاخت و تاز شيطان را فقط ادراک انسانى، و ابزار كار او را عواطف و احساسات بشرى می داند؛ یعنی شیطان تصرف فیزیکی در اشیاء نمی کند بلکه در ادراک و تصور انسان دخالت کرده و تصور و نگاه او را نسبت به اشیاء، آن گونه که خودش می خواهد تغییر و انسان را از صراط مستقیم و نگاه صحیح، منحرف می سازد.
به صراحت، ابليس در قيامت همه گناهان را به گردن خود انسان مى‏اندازد و قرآن از او چنين حكايت مى‏كند:
«وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ»؛ من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد خود را سرزنش كنيد!(12)
هم چنین در آیه ذیل، به این مطلب اشاره دارد:
«قالَ قَرينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ في‏ ضَلالٍ بَعيدٍ»؛ و همنشينش (از شياطين) مى‏گويد: پروردگارا! من او را به طغيان وانداشتم، لكن او خود در گمراهى دور و درازى بود!(13)
البته شیطان یارانی دارد که می تواند وسوسه هایش را از طریق یاران جنی و انسی به انجام برساند.(14)

علامه از کسانی هستند که سحر را حقیقت و واقعی نمی دانند و قدرت ساحر را فقط در حد تسخیر ذهن و تصورات می دانند، نه در تکوین و حقیقت اشیاء.
از جمله ادله ایشان، استناد به آیات ذیل است که در این آیات چشم و نگاه مردم و نیز خیال و ذهن آن ها تحت تاثیر قرار گرفته اند و اشاره ای به تکوین و حقیقت اشیاء نشده است:
«فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظيمٍ»؛ و هنگامى (كه وسايل سحر خود را) افكندند، مردم را چشم‏بندى كردند و ترساندند و سحر عظيمى پديد آوردند.(15)
«فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى»؛ در اين هنگام طنابها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى‏رسيد كه حركت مى‏كند.‏(16)
درست است که این آیات منافات با تصرف فیزیکی ندارند ولی ظاهرشان فقط به چشم و ذهن مخاطب اشاره کرده است. لذا همین اشاره به چشم و ذهن، مؤیدی است بر این که تصرف ساحران در همین محدوده است.

_____________

  1. طه، 66.
  2. بقره، 102.
  3. ر.ک: المفردات في غريب القرآن، ص 400؛ قاموس قرآن، ج ‏3، ص 237.
  4. المفردات في غريب القرآن، ص 400 و 401.
  5. ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‏1، ص 341؛ انوار درخشان، ج ‏10، ص 481؛ ترجمه الميزان، ج ‏14، ص 248؛ قاموس قرآن، ج ‏3، ص 237.
  6. اعراف، 116.
  7. طه، 66.
  8. بقره، 102.
  9. ر.ک: تفسير نمونه، ج ‏1، ص 378.
  10. كوثر، ج ‏1، ص 303.
  11. ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏1، ص 354.
  12. ابراهیم، 22.
  13. ق، 27.
  14. ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏8، ص 48.
  15. اعراف، 116.
  16. طه، 66.
موضوع قفل شده است