تسخيرات

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
تسخيرات

تسخير در لغت به معناي به خدمت درآوردن وتحت سيطره در آوردن است.اما در علوم غريبه به اين معنا است که تو سط يک سري اعمال خاص موجو داتي غير ارگانيک را تحت تصرف خود درآوريم و آنهارا به سوي مقاصد خود بفرستيم.اين تسخيرات شامل تسخير جن ها و ملائکه ميباشد.لازم به ذکر است که تسخير ا واح کنايه از همين ها است.در مور دهمزاد با اين که من خيلي از آن شنيدم تا به حال با اين تسخير روبرو نشدم البته دستور العمل آنرا ديدم اما به اين باور نيستم.چون قصه با واقعييت متفاوت است.در ضمن تسخير حتي تسخير آينه يا همان آينه بيني زما ني به نتيجه ميرسد که موکل مورد نظر از جن يا ملک بصورت کاملا جسماني ظاهر شود و با معزم(کسي که مشغول دعوت تسخيري است )عهد ببندد که تحت شرايطي به دستور هايي مشخص عمل کند و مهري به او بدهد.
اين مهر بايد کاملا مادي باشد و ضمانت صحت تسخير استکه وقت احضار صورت مي گيرد.
در ايران هستندکساني که داراي موکل باشند .که بتوانند مثلا مقداري طلا بيا ورد. حداقل قدرت تسخير با موکل سوال و جوابي است که ميتواند نامهء در بسته را در جيب سائل بخواند.ولي اگر کسي يک موکل معمولي داشته باشد مي تواند تمام اشيا را از مکاني به مکان ديگر انتقال دهد .که فيلم اين کار من موجود است.يا استخراج سحر از بعيد نمايد. خوب طبعا يک چنين کسي دعا نويس نيست چون اول زندگي مالي خودش را درست مي کند.براي هر طلسم يا عمل مشابهي لفظي تحت عنوان زکات تعين مي پذيرد و آن مبلغ بايد صرف جرا حي شود يا ...

تسخير چيست؟آيا بسم الله جنها را فراري ميدهد!!!آيا فرد مومن=جن گير؟
يا حنان انت الذي وسعت کل شيء رحمه و علما با عرض سلام راست راستي بايد اسم اين قرن را قرن جادو بگذارند.ببار ها گفتم قصد آموزش ندارم.اما همينکه بدانيد چي درسته و چي غلط،خود بخود راههاي منتخب شما براي تمايلاتتان کوچکتر ميشود.ريشهء تسخير از مادهء سخر است به معناي خوار ساختن و السخري به معناي موجودي را به بيگاري گرفتن است. و لفظ تسخيربه معناي رام کردن،فرمانبر دار کردن،مغلوب کردن و بدون مزد به کاري وا داشتن است.ببينيد من متنفرم از اين که يک عده بيسواد بدون داشتن تسخير و مهر طاعت به خود اجازه ميدهند در مورد تسخير نظر دهند.آنوقت ميشود مثل چاکرا بيني و انرژي درماني و رمل وجفرو سيميا و ريميا و کيميا و يوگا و... .پس بهتره از کتابها نقل قول نکنيد چيزي را که در آن استاد هستيد بيان کنيد.تا اينجا مشترکات قبلي ما توحيد شد و عصمت انبيا وقرآن و احاديث موثق و عقل بديهي و اينکه علم پيامبران آموختني نيست.علم تسخيرات مجموعهء مسائلي است که اجبارا به زور و تهديد و ارعاب،باعث ميشود موجوداتي اطاعت انسان را بنمايند.مثلا در تسخير جن بايد اعمالي انجام شود که جنها بقدري آزار و اذيت شوند،بقدري عذاب بکشند که چارهاي جز اطاعت انسان
نداشته باشند.جنها يا موجودات غير ارگانيک جسم دارند،نوعي از مواد هستند ،اختيار دارند،توالد و تناسل دارند،خوب وبد دارند(دين دارند)ميتوانند به جسم مادي تبديل شوند و ميتوانند بصورت غير از جسم سخت موجود باشند.بعضيها تصور ميکنند که اينها خاصيتي دارند که ميتوانند از جسم سخت خود نور را عبور دهند به همين خاطر با وجود جسم سخت قابل روئيت نيستند،بعضيها هم قائل به عدم جسمانيت آنها هستند.هر دو اشتباه نموده اند. اما قابليت اين را هم دارند که در ذهن انسان اغتشاش و وسوسه و صويرهاي تخيلي بسازند.شواهد آيات قرآن در داستان هاروت و ماروت،تمرد شيطان از سجده،سورهء جن ،سورهء نمل در قال عفريت من الجن،و سورهء احقاف آمده که مويد کلام بنده هست.ظاهرا اينها بر اساس اين آيات داراي اختيار هستند و طي الارض هم دارند و قابليت جابجايي اشياء را هم دارند (بنا بر سورهء نمل) يک سوال:عده اي حقه باز ادعا نموده اند که انسان با عبادت خداوند ميتواند داراي تسخير شود.ببينيد
جنها را موجوداتي مثل مثلا گنجشک تصور کنيد.آيا اگر شما يک تريليون بار قرآن را ختم کنيد،يا سورهء جن يا ... را يک گنجشک خدمتگزار شما ميشود؟مسلما خير .اما آن حقه باز هايي که خواص اينچنيني آيات قرآني را به دروغ اشاعه ميدهند بايد بدانند که خواص آيات قرآن را احاديث معنا مينمايد نه تخيل هر بيسرو پايي.اگر معصوم عليهم آلاف التهيه و السلام چنين خواصي براي قرآن فرموده،خب حتما وجود دارد اما اينهمه دعاهاي مجرب بدون سند و اينهمه خواص ابجد و اعداد قرآني و حروف نوراني از کدام جهنم و با چه سندي در ختوم واذکار مقدم و 1001 ختم و کتب مزخرف
ديگر ادعيه جمع شده؟ببينيد هر دعايي حتي ساختگي را ميتوان
خواند مثلا من به فارسي شما را دعا ميکنم .از معصوم عليهم السلام
لفظ به لفظ نقل نشده،اما تاييد کلي روي آن صورت گرفته.اما مثلا
در ختوم و اذکار داريم فلان ذکر براي پولدار شدن حتما مفيد است.
فلان شعررا بخوان با فلان آيه،شفا ميگيري!چون خواص خاصي
برايش قايل هستيد بايد سند اين خاصيت را بيان کنيد مثل داستان
جمکران که ميفرمايند ثواب نمازش ،ثواب نماز در بيت المعمور
است!وقتي ميگوييم سند اين خاصيت کجاست در ميمانند.اين
قصه ها ضد مشترکات قبلي ما است.حالا سوال اينه اگر قرآن يا
اسماء الهي بر جنها فشار ميآورد و اگر بسم الله جنها را فراري
ميدهد،جنهاي مسلمان چگونه قرآن ميخوانند!!!!!!آنها در آيهء دوم
سورهء جن ميگويند:انا سمعنا قرآنا عجبا/يهدي الي الرشد فآمنا به
و لن نشرک بربنا احدا.در جاي ديگر ميفرمايد.در آيهء 29(قرآن
مصباح زاده)صريحا بيان ميکند که جنها قرآن را شنيدند و بقوم
خود هم تاکيد نمودند اجيبوا داعي الله يعني اجابت کنيد دعوت کنندهء
به خدا راو به او ايمان آوريد پس نه تنها قرآن آنها را فراري نداد
بلکه باعث شد بسمت پيامبر بيايند و مسلمان شوند بعضيها هم اين
را دليل به تاثير آيات بر جنها و اطاعت آنها ميدانند!بابا اينها با
اطاعت پيامبر يغفر لکم من ذنو بکم و يجرکم من عذا ب اليم را
جستجو ميکنند!نه با اطاعت از من و شما!منظور از داعي الله پيامبر
است نه من و شما!پس اگر اين آيات صحيحه ،نه قرآن جنها را
فراري ميدهد ،نه بسم الله و نه هيچ آيه اي آنها را مجبور به احضار
و تسخير شدن مينمايد.اگر اينطور بود حافظين قرآن مثل جناب
پرهيز کار که روزي يک جزء قرآن را از حفظ ميخواند تا بحال
2 ميليون جن در تسلط خود داشت!بنده هم جن زدگاني را با چشم
خودم ديدم که هرچه قرآن مي خواندند سر سوزني دفع ضرر
از آنها نميشد بقول دوستان با مزاح ميگفتند:اين جنهاي قديم بودن
که با يک بسم الله ميرفتند اين جنهاي جديد گوششان از اين قصه ها
پره.من هم گفتم:ديو با مردم مياميزد مترس/بل بترس از مردمان
ديوسار.جنها با ما کاري ندارند.مگر ميشه يک گنجشک بيخودي به
خانهء ما حمله کنه!اما يک فکري براي علاج اين دعانويسها و
عرفاي حقه باز و اين جاعلان احاديث و يوگا و انرژي درماني
و ... کن که خون مردم را تحت عنوان دانشهاي متافيزيکي ميبلعند!
صحبت از فلتينگ و پرواز ميکنند اما حتي يک چوب کبريت را هم نميتو انند حرکت بدهند.