جمع بندی شراکت در گناه

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شراکت در گناه

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم یک سوال برایم پیش اومده اگر جوانی به سمت گناه رفت چون یا پدر و مادرش اجازه ازدواج نمی دن یا مسئولین در جامعه به فکر جوانان نیستند آن مسئول و پدر و مادر هم در گناه با او شریکند؟
مثلا اگر خانمی بی حجاب از خانه بیرون آمد و شخصی نا خداگاه او را دید و استغفر الله گفت ولی بعد با همان صحنه ناخود آگاه به سمت خود ارضایی رفت و با فکر به همان صحنه خود ارضایی کرد ایا ان خانم هم در گناه او شریک است؟؟
یعنی در گناهان جنسی کسانی که جلوی پای جوانان سنگ می اندازند در گناه جوانان شریکند؟؟
من در یکی از سخنرانی های آقای دانشمند شنیدم که میگفت اگر جوانی می خواست ازدواج کند پول نداشت اون کسانی که ثروتمندند و کمک نمی کنند یا خرج های الکی می کنند گناه نصف می شود بین آنها آیا دررست است؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: جناب استاد

mohamad56;387269 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم یک سوال برایم پیش اومده اگر جوانی به سمت گناه رفت چون یا پدر و مادرش اجازه ازدواج نمی دن یا مسئولین در جامعه به فکر جوانان نیستند آن مسئول و پدر و مادر هم در گناه با او شریکند؟
مثلا اگر خانمی بی حجاب از خانه بیرون آمد و شخصی نا خداگاه او را دید و استغفر الله گفت ولی بعد با همان صحنه ناخود آگاه به سمت خود ارضایی رفت و با فکر به همان صحنه خود ارضایی کرد ایا ان خانم هم در گناه او شریک است؟؟
یعنی در گناهان جنسی کسانی که جلوی پای جوانان سنگ می اندازند در گناه جوانان شریکند؟؟
من در یکی از سخنرانی های آقای دانشمند شنیدم که میگفت اگر جوانی می خواست ازدواج کند پول نداشت اون کسانی که ثروتمندند و کمک نمی کنند یا خرج های الکی می کنند گناه نصف می شود بین آنها آیا دررست است؟

سلام علیکم
ابتدا لازم است این تذکر را بدهم که شرکت داشتن دیگری در گناه کسی بدین مفهوم نیست که از پلیدی گناه کاسته شود،زیرا در این صورت قبح گناه کاسته می شود،به عنوان مثال در روایات هم داریم که به کوچکی و بزرگی گناه نگاه نکن،بلکه ببین معصیت چه کسی را می کنی؟!!!!
نفس گناه هر چه که باشد،پلیدی و نحوست و تیرگی قلب و جان است،با این نگاه که برگرفته از تعالیم معصومین علیهم السلام است از قبح هیچ گناهی در نظر انسان کاسته نشده و فرد به مجرد گناه کردن به دنبال توبه و جبران خواهد بود.
با این توضیح این نتیجه به دست می آید که شریک بودن دیگران در گناه ما به ما ربطی ندارد و نباید قبح گناه در نظر ما کاسته شود،بلکه باید راهی یافت که مرتکب گناه نشویم،نه اینکه با تصور آنکه فلانی و فلانی در گناه من شریک هستند،پس من هم خطای چندانی نکرده ام و عذاب وجدان هم پیدا نکنم،خود را تبرئه کنیم.
به هر صورت کسانی هم که زمینه گناه را برای دیگران فراهم می کنند و یا در صورت توان هیچ کاری برای گناه نکردن دیگران نمی کنند،مسئول هستند و به فرمایش قرآن کریم روزی نگه داشته می شوند و مورد سوال واقع خواهند شد.

وَ قِفُوهُمْ إِنهُم مَّسئُولُونَ‏(سوره صافات/آیه 24) آنجا نگهشان بداريد كه بايد بازخواست شوند.

ا[=microsoft sans serif]ستاد بزرگوار به طور کامل پاسخ لازم را ارائه فرمودند. نکته ی دیگری که می شود در این رابطه گفت این است که در آموزه های اسلامی حسابرسی انسان به قدری دقیق مطرح شده که حتی شامل افکار واندیشه های انسان نیز می شود.[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نقل شده:

مَنْ أَمَرَ بِمَعْرُوفٍ أَوْ نَهى‏ عَنْ مُنْكَرٍ أَوْ دَلَّ عَلى‏ خَيْرٍ أَوْ أَشارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيْكٌ وَ مَنْ أَمَرَ بِسُوءٍ أَوْ دَلَّ عَلَيْهِ أَوْ أَشارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيْكٌ

«هر كس به كار نيكى امر، يا نهى از منكرى كند و يا مردم را راهنمائى به عمل خيرى نمايد، و يا به نحوى موجبات تشويق آنها را فراهم سازد، در آن عمل سهيم و شريك است، و همچنين هر كس دعوت به كار بد يا راهنمائى و تشويق‏ به آن نمايد، او نيز شريك است».

وسائل الشیعه ج16 ص 124
[=microsoft sans serif]

در واقع گاهی ما خواسته ویا ناخواسته با عملمان موجب دعوت دیگران به انجام کار ناشایست می شویم که همین امر موجب شراکت ما در گناه خواهد بود.از یک طرف لازم است صرفا به دلیل شراکت دیگران در گناه خود ؛ گناهمان را توجیه ننماییم واز طرف دیگر لازم است خود ،واسطه ی گناه دیگران نباشیم.

با توجه به این دو قسم موضوع،هم قبح گناه از بین نمی رود وهم خودمان در گناه بقیه شریک نمی شویم.

این مطلب به قدری دقیق است که حتی میزان رضایتمندی ما از انجام گناه یا عدم رضایت ما از انجام آن گناه توسط دیگران خودش موجب ثواب یا عقاب خواهد بود.

[=microsoft sans serif]حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه در بخشی از خطبه 201 می فرمایند

أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا يَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَى‏ وَالسُّخْطُ
«اى مردم! رضايت و نارضايتى (نسبت به عملى از اعمال) موجب وحدت مردم (در كيفر و پاداش) مى‏ شود»
[=microsoft sans serif]
بنابراين نه تنها شركت در گناه و تهيه مقدمات و واسطه شدن در تشویق دیگران به گناه به هر شکلی سبب شركت در نتيجه مى‏شود؛ بلكه رضايت قلبى نيز همين كار را مى‏كند حتی گاهی سکوت بیجا در برابر گناه دیگران خود مشوق عمل خواهد بود.

مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل در ابواب امر به معروف و نهى از منكر بابى تحت عنوان «وُجُوبُ إنْكارِ الْمُنْكَرِ بِالْقَلْبِ عَلى‏ كُلِّ حالٍ وَ تَحْريمُ الرِّضا بِهِ وَ وُجُوبُ الرِّضا بِالْمَعْرُوفِ» ذكر كرده است واز جمله در حديث مفصّلى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام نقل كرده كه فرمود:

«لَوْ أنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِىَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ بِالْمَغْرِبِ لَكانَ الرَّاضِى عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَريكُ الْقاتِلِ؛

اگر كسى در شرق عالم قتلى انجام دهد و ديگرى در غرب جهان راضى به آن قتل باشد، در پيشگاه خدا شريك قاتل خواهد بود».

‏تنها عاملان گناه، گناهكار نيستند، بلكه تمام كسانى كه با استفاده كردن از وسائل مختلف تبليغاتى، و يا آماده ساختن زمينه ‏ها، و حتى گفتن يك كلمه كوچك تشويق ‏آميز، ویا حتی نوع پوشش خودعاملان گناه را به كار خود ترغيب كنند در آن سهيم اند.

سینا;390272 نوشت:
استاد بزرگوار به طور کامل پاسخ لازم را ارائه فرمودند. نکته ی دیگری که می شود در این رابطه گفت این است که در آموزه های اسلامی حسابرسی انسان به قدری دقیق مطرح شده که حتی شامل افکار واندیشه های انسان نیز می شود.

در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نقل شده:

مَنْ أَمَرَ بِمَعْرُوفٍ أَوْ نَهى‏ عَنْ مُنْكَرٍ أَوْ دَلَّ عَلى‏ خَيْرٍ أَوْ أَشارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيْكٌ وَ مَنْ أَمَرَ بِسُوءٍ أَوْ دَلَّ عَلَيْهِ أَوْ أَشارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيْكٌ

«هر كس به كار نيكى امر، يا نهى از منكرى كند و يا مردم را راهنمائى به عمل خيرى نمايد، و يا به نحوى موجبات تشويق آنها را فراهم سازد، در آن عمل سهيم و شريك است، و همچنين هر كس دعوت به كار بد يا راهنمائى و تشويق‏ به آن نمايد، او نيز شريك است».

وسائل الشیعه ج16 ص 124

در واقع گاهی ما خواسته ویا ناخواسته با عملمان موجب دعوت دیگران به انجام کار ناشایست می شویم که همین امر موجب شراکت ما در گناه خواهد بود.از یک طرف لازم است صرفا به دلیل شراکت دیگران در گناه خود ؛ گناهمان را توجیه ننماییم واز طرف دیگر لازم است خود ،واسطه ی گناه دیگران نباشیم.

با توجه به این دو قسم موضوع،هم قبح گناه از بین نمی رود وهم خودمان در گناه بقیه شریک نمی شویم.

این مطلب به قدری دقیق است که حتی میزان رضایتمندی ما از انجام گناه یا عدم رضایت ما از انجام آن گناه توسط دیگران خودش موجب ثواب یا عقاب خواهد بود.

حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه در بخشی از خطبه 201 می فرمایند

أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا يَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَى‏ وَالسُّخْطُ
«اى مردم! رضايت و نارضايتى (نسبت به عملى از اعمال) موجب وحدت مردم (در كيفر و پاداش) مى‏ شود»

بنابراين نه تنها شركت در گناه و تهيه مقدمات و واسطه شدن در تشویق دیگران به گناه به هر شکلی سبب شركت در نتيجه مى‏شود؛ بلكه رضايت قلبى نيز همين كار را مى‏كند حتی گاهی سکوت بیجا در برابر گناه دیگران خود مشوق عمل خواهد بود.

مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل در ابواب امر به معروف و نهى از منكر بابى تحت عنوان «وُجُوبُ إنْكارِ الْمُنْكَرِ بِالْقَلْبِ عَلى‏ كُلِّ حالٍ وَ تَحْريمُ الرِّضا بِهِ وَ وُجُوبُ الرِّضا بِالْمَعْرُوفِ» ذكر كرده است واز جمله در حديث مفصّلى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام نقل كرده كه فرمود:

«لَوْ أنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِىَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ بِالْمَغْرِبِ لَكانَ الرَّاضِى عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَريكُ الْقاتِلِ؛

اگر كسى در شرق عالم قتلى انجام دهد و ديگرى در غرب جهان راضى به آن قتل باشد، در پيشگاه خدا شريك قاتل خواهد بود».

‏تنها عاملان گناه، گناهكار نيستند، بلكه تمام كسانى كه با استفاده كردن از وسائل مختلف تبليغاتى، و يا آماده ساختن زمينه ‏ها، و حتى گفتن يك كلمه كوچك تشويق ‏آميز، ویا حتی نوع پوشش خودعاملان گناه را به كار خود ترغيب كنند در آن سهيم اند.

جناب سینا شکی نیست که کسی که در فراهم کردن عوامل گناه دیگران شریک است گناه کار خواهد بود ولی ایا فرد گناه کار حقی به گردن او دارد؟مثلا همین مورد سوال تاپیک ایا حق الناس به گردن اون زن هست و در اخرت باید علاوه بر حق الله و پاسخ گو بودن به خداوند به خاطر اینکه :
یک:حجاب رو رعایت نکرده که از حدود الهیست
دو: شرایط گناه دیگری رو فراهم کرده
حق الناس هم به گردن دارد و مثلا اقایی که به خاطر ایشون به گناه افتاده حقی به گردن ایشون دارد؟

بسم الله الرحمن الرحیم
به فرموده دوست عزیزمون اگر شخص بی حجابی اومد و ما قصد نگاه نداشتیم ولی شیطان بسیار به ما نفوذ کرد و نگاه کردیم برای اون خانوم حق الناس نوشته می شود؟
آیا گناه ما کم می شود و به او داده می شود یا گناه ما کامل هست و برای او گناه جداگانه ای نوشته می شود؟

پرسش :
اگر جوانی به دليل اين كه پدر و مادرش اجازه ازدواج به او نمی دهند یا مسئولین در جامعه به فکر جوانان نیستند،‌ به سمت گناه رفت، آن مسئول و پدر و مادر هم در گناه با او شریک اند؟ مثلا اگر خانمی بی حجاب از خانه بیرون آمد و شخصی نا خداگاه او را دید و بعد با فکر به همان صحنه خود ارضایی کرد آیا آن خانم هم در گناه او شریک است؟

پاسخ :
به طور کلي، در سنت هاي الهي اين گونه نيست که شخصي به جهت گناه ديگري عقوبت شود. قرآن کريم به صراحت مي فرمايد: «و لا تزر وازره وزر اخري». (1) بنابراين نتيجه اعمال انسان به طور مستقيم متوجه او خواهد بود. اوست که بايد پاسخگوي اعمال خويش باشد و تبعات منفي آن را تحمل کند.
البته به اين معنا نيست که ديگران مثل خانمي كه با عدم رعايت حجاب، موجب انحراف جوانان مي شود ، به جهت فراهم کردن زمينه گناه غير، مجازات نشوند؛ بلکه ايشان نيز عقاب مي شوند؛ اما نه به دليل گناه ديگران بلكه به جهت قصور در انجام وظيفه كه در فرض مثال رعايت حجاب بود.
زيرا هرچند عوامل خارجی (عدم رعايت حجاب، حيا و عفاف مثلا)‌ زمينة مناسبي را براى هدایت و یا سعادت افراد را فراهم مى کند، اما اين گونه نيست كه فرد اختياري از خود نداشته باشد بلكه درحقيقت اراده انسان بر عوامل خارجي غلبه دارد. افراد نسبت به تمام اعمال خود در هر حال مسئوليت کامل داشته و دارند. انسان در هر محيطي که زندگي نمايد، زمينه هدايت و ضلالت در او وجود دارد و با اختيار خود مي‌تواند راه صحيح يا فساد را انتخاب کند. قرآن مي‌فرمايد: «انا هديناه السبيل امّا شاکراً و امّا کفوراً».(2)
توضيح مطلب اين كه :
انسان به جهت انسان بودنش از ساختار و ويژگي خاصي برخوردار است كه موجب تاثيرگذاري اعمال و اخلاق و عقايد انسان برسرنوشت خود مي شود. يعني مکانيزم وجود آدمي به صورتي است که به دليل وجود آگاهي، انتخاب، آزادي و اراده در آدمي، وي مي تواند به رغم قرار گرفتن در يک فشار مستقيم از عوامل مادي و فرامادي، مقاومت کرده و روند اثرگذاري آن ها را خنثي نمايد و از آن ها متأثر نگردد، بلکه جلوي روند تأثيرگذاري آن ها را بگيرد. و اين به معناي آن است که رشته هدايت و ضلالت انسان مطلقا به دست ديگري نيست و خود تصميم گيرنده است.
قرآن مي فرمايد:«
ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ (3)[اى انسان!] آنچه از نيكى به تو رسد، از سوى خداست و آنچه از بدى به تو رسد، از سوى خود توست.
با این توضیحات روشن مي شود:
زمينه سازي براي افتادن ما در دام گناه، شریک بودن دیگران در گناه ما و ... به ما مرتبط نمي شود و نباید قبح گناه در نظر ما کاسته شود، بلکه باید راهی یافت که مرتکب گناه نشویم، نه اینکه با تصور آنکه فلانی و فلانی در گناه من شریک هستند،پس من هم خطای چندانی نکرده ام و عذاب وجدان هم پیدا نکنم، خود را تبرئه کنیم . در روايات به اين مفهوم بسيار اشاره شده است كه به کوچکی و بزرگی گناه نگاه نکن، بلکه ببین معصیت چه کسی را می کنی؟
نفس گناه هر چه که باشد،پلیدی و نحوست و تیرگی قلب و جان است،با این نگاه که برگرفته از تعالیم معصومین (علیهم السلام) است از قبح هیچ گناهی در نظر انسان کاسته نشده و فرد به مجرد گناه کردن به دنبال توبه و جبران خواهد بود.
هرچند کسانی هم که زمینه گناه را برای دیگران فراهم می کنند و یا در صورت توان هیچ کاری برای گناه نکردن دیگران نمی کنند، مسئول هستند و به فرمایش قرآن کریم روزی نگه داشته می شوند و مورد سوال واقع خواهند شد: "
وَ قِفُوهُمْ إِنهُم مَّسئُولُونَ‏؛‌(4)‌ آنجا نگهشان بداريد كه بايد بازخواست شوند."

پي نوشت ها :
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه. ق، ج5 ، ص198.
2. نمل (16)، آيه 93.
3. نساء (4)، آيه 79.
4. صافات (37)، آیه 24.

موضوع قفل شده است