جمع بندی چرا خدا نیازی به آفریننده ندارد؟؟؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خدا نیازی به آفریننده ندارد؟؟؟

سلام
این مطلب رو پاک نکنید و نگویید که به فلان کارشناس پیام ارسال کنید چون برای کپی کردن مطالب وقت گذاشتم
اگه هم نتونستین جواب بدین از مراجع تقلید بپرسین
من در فیس بوک عضو هستم و یه سری دوست هایی دارم که خیلی به اسلام توهین میکنند و من هم میخوام جوابشون رو بدم.
چند تا مطلب گذاشتن که تو زیر براتون مینویسم و ازتون میخوام که جواب بدین و من هم بهشون بگم:

مطلب اول

پرسش اول هاوکینگ : چه کسی جهان را به وجود آورده ؟
پاپ : خدا
پرسش دوم هاوکینگ : چه کسی خدا را به وجود آورده است ؟
پاپ : خدا نیازی به "به وجود آورنده" ندارد .

نتیجه :
پس ما قبول کردیم که چیزی می‌تواند وجود داشته باشد که نیازی به خالق ندارد .


با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد صادق

سؤال:
پرسش اول هاوکینگ: چه کسی جهان را به وجود آورده؟ پاپ: خدا. پرسش دوم هاوکینگ: چه کسی خدا را به وجود آورده است؟ پاپ: خدا نیازی به «به وجود آورنده» ندارد. نتیجه: پس ما قبول کردیم که چیزی می‌تواند وجود داشته باشد که نیازی به خالق ندارد.

پاسخ:

فراز اول و دوم جواب درست است چون بی‌تردید جهان را خدا بوجود آورده و خدا هم نیاز به پدید آورنده ندارد. تفصیل بحث را درمنبع ذیل جویا شوید (1)
اما نتیجه‌ای که از آن پرسش پاسخ گرفته شده گرچه درست است؛ ولی نیاز به توضیح دارد که در تبیین آن باید گفت: بی‌تردید بر اساس دلایل غیر قابل خدشه وجودی بی علت که علت همه جهان و جهانیان است عالم و آدم را خلق کرده است وجود دارد؛ ولی آن وجود نامتناهی است که غنی و توانا و عالم مطلق است و نه وجود ماده ناقص محدود و نیازمند چون چنان که در جای خود ثابت شده تمام ما سوا الله همه نه تنها فقیر و وابسته به وجود به وجود حق مطلق هستند؛ بلکه عین نیاز و فقر هستند. از این رو، نمی‌تواند آن‌ها را خدا تلقی نمود

پس آن چه آقای هاوکینگ پذیرفته همان خدا است و نه موجود دیگر؛ به دلیل این که اصالت از آن وجود است و هستی را حقیقتی خارجی تشکیل می‌دهد و مراتب کثیر این حقیقت، عین وحدت اوست، یعنی کثرت هستی به وحدت آن برمی‌گردد، در نتیجه، این حقیقت عینی خارجی یا مستقل بالذات و بی‌نیاز مطلق است، یا عین ربط و تعلق به آن است. در هر دو صورت، وجود واجب یعنی حقیقتی که عین هستی است و هستی برای او ضروری و ازلی است ثابت می‌شود، زیرا در صورتی که این حقیقت مستقل و عین محض باشد، واجب بالذات است، و گرنه عین ربط، نیاز و تعلق به آن است. در هر دو حال، وجود حق تعالی ثابت می‌شود؛ زیرا غیر از مرتبه عالی وجود که دارای کمال نامتناهی و بی‌نیازی و دارای استقلال مطلق است، سایر مراتب هستی، عین ربط و وابستگی است. اگر آن مرتبه عالی که بی‌نیاز و غنی مطلق است، نبود، سایر مراتب هم تحقق نمی‌یافت؛ زیرا لازمه فرض تحقق سایر مراتب، بدون تحقق مرتبه عالی وجود این است که مراتب مزبور، مستقل و بی‌نیاز از مرتبه عالی آن باشد، در حالی که حیثیت وجودی آن‌ها عین ربط و نیازمندی است. (2)

منابع:
1. نتایج کلامی حمکت صدرایی، ص 23.
2. نتایج کلامی حکمت صدرایی ،ص 69 ـ 70.

موضوع قفل شده است