جمع بندی فلسفه حکم اعدام چیست؟

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فلسفه حکم اعدام چیست؟

سلام
روز بخیر
طاعات و عباداتتون قبول حق انشالله
من کاری به حکومت ندارم میخوام نظر اسلام و فلسفه نظر اسلام رو بدونم
بنده خودم به شخصه با اعدام مخالفم دلایلم دلایل حقوقی و عجیب زیادی هم هست اما اهم دلایل بنده فقط 3 جمله زیر هست
بخشی از سخنان بكاريا نخستين باني حقوق جزا در قرن هجدهم:

نقل قول:
مجازات اعدام بايد لغو شود، زيرا تاثير مجازات حبس ابد از لحاظ جلوگيري از ارتكاب جرم به مراتب بيشتر از مجازات اعدام است بعلاوه اين مجازات قابل جبران نيست و در صورتي كه اشتباهي در محاكمه روي داده باشد و تعديلي در مجازات لازم آيد، با اجراي مجازات اعدام اين امر غير ممكن ميگردد

البته توضیح بدم که احتمالا الان همه دوستان میگند جبران ناپذیری خاصه اعدام نیست و همه احکام جزایی جبران ناپذیری دارد حتی خود زندان رفتن چون مثلا طرف 1 ماه زندان داره اما معلوم میشه 15 روز باید داشته باشه حالا اون 15 روز رو چجوری برمیگردونین؟
بله حرف شماها درسته اما جواب کاملا مشخصه چون اگر دقت کنین میبینید جبران ناپذیری اعدام بسیار سنگین است.در واقع اعدام اون جمله معروف "ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است" رو مخدوش میکنه.اون فرد همون 15 روز براش خیلی ارزش داره ولی اعدام کلا این مساله رو زیر سوال میبره

نقل قول:
از دير باز گفته اند كه انسان بدار آويخته به هيچ كار نيايد و كيفرهائي كه براي رفاه جامعه ابداع شده است بايد بحال اين جامعه مفيد باشد بديهي است كه بيست دزد تنومند و قوي كه براي تمام عمر بكار كردن در امور عام المنفعه محكوم شده اند با تحمل اين كيفر به كشور خدمت مي كنند و مرگ آنان جز براي جلاد درآمدي ندارد كه براي كشتن علتي افراد به وي مزد مي دهند

نظر موریس گارسن :
نقل قول:
واقعا جبران ناپذیری اعدام امر غیر قابل انکاری است ، آيا هيچ فردي در روي زمين ميتواند ادعا كند به آن درجه از علم و دانش رسيده است كه تمام آراء و تصميماتش عين «حق» بوده و هيچگونه ترديد و تشتتي در آن راه ندارد؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد رئوف

muiacir;385040 نوشت:
سلام
روز بخیر
طاعات و عباداتتون قبول حق انشالله
من کاری به حکومت ندارم میخوام نظر اسلام و فلسفه نظر اسلام رو بدونم
بنده خودم به شخصه با اعدام مخالفم دلایلم دلایل حقوقی و عجیب زیادی هم هست اما اهم دلایل بنده فقط 3 جمله زیر هست
بخشی از سخنان بكاريا نخستين باني حقوق جزا در قرن هجدهم:

البته توضیح بدم که احتمالا الان همه دوستان میگند جبران ناپذیری خاصه اعدام نیست و همه احکام جزایی جبران ناپذیری دارد حتی خود زندان رفتن چون مثلا طرف 1 ماه زندان داره اما معلوم میشه 15 روز باید داشته باشه حالا اون 15 روز رو چجوری برمیگردونین؟
بله حرف شماها درسته اما جواب کاملا مشخصه چون اگر دقت کنین میبینید جبران ناپذیری اعدام بسیار سنگین است.در واقع اعدام اون جمله معروف "ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است" رو مخدوش میکنه.اون فرد همون 15 روز براش خیلی ارزش داره ولی اعدام کلا این مساله رو زیر سوال میبره

نظر موریس گارسن :



با سلام خدمت شما دوست گرامی

در پاسخ به سوال شما توجه به چند مطلب، حایز اهمیت است:

- مطلب نخست آن است که مجازات اعدام در اسلام، در موارد محدودی وضع شده است به طور مثال اگر فردی، شخص دیگری را از روی قصد و آگاهی و بدون مجوز (مثلا در جنگ نباشد و یا قصاص نباشد) بکشد، جزای او آن است که حق اعدام او برای اولیای دم مقتول محفوظ است. در اینجا نیز اولیای دم می توانند از حق خود بگذرند و لازم نیست حتما فرد اعدام شود.

- یکی از مسائلی که در مورد میزان مجازات باید در نظر گرفت، میزان بازداری آن است به عبارت دیگر اینکه مجازات چقدر بازدارندگی دارد از اینکه افراد دیگری مرتکب همان جرم شوند. اگر کسی که افرادی را به عمد و آگاهی کشته است، اعدام نشود و تنها به حبس ابد محکوم شود، بازدارندگی بیشتری دارد یا آنکه چنین فردی اعدام شود و افراد دیگر بدانند که اگر دست به چنین کاری بزنند، حکم آنها اعدام است و نه صرفا برخی محدودیت ها در زندگی آینده شان.

- یکی از مسائل دیگر که باید در مورد مجازات مورد نظر قرار بگیرد، اوضاع مقتول و خانواده اوست. به نظر شما اگر فردی از خانواده ما کشته شود، آیا ما انتظار نداریم قانون، قاتل عامد را به جزایی مثل آنچه انجام داده است برساند؟ اساسا عدالت بین جرم و جزا، اقتضا می کند که فردی که دیگری با به ناحق کشته است، کشته شود، تا نسبت به مقتول و خانواده ی او ظلم صورت نگیرد.

- در مورد صدور حکم نیز باید خدمت شما عرض شود که احکام قضایی مخصوصا در جایی که به جان و ناموس افراد مربوط است، دارای احتیاط ویژه ای است و تا جرمی مسلم و قطعی نشود، حکمی صادر نمی شود. بنابراین قاضی تا زمانی که مطئمن نشده است، حق ندارد حکمی صادر کند.

موفق باشید

سلام بر کاشرناس پاسخ گوی تاپیک
اول تشکر بابت وقتی که گذاشتید برای پاسخ گویی و دوم چون نمیخوام تاپیک خیلی ادامه دار بشه چندتا نکته و ایراد رو با اجازتون به مطالبتون عرض میکنم

نقل قول:
اگر کسی که افرادی را به عمد و آگاهی کشته است، اعدام نشود و تنها به حبس ابد محکوم شود، بازدارندگی بیشتری دارد یا آنکه چنین فردی اعدام شود

ببینید این نظر شخصی خود شما هست که میگین اعدام بازدارندگی بیشتری داره در حالی که من به ضخصه معتقدم حبس ابد بدون بخشش و ملاقات بازدارندگی بیشتری داره چون فقط کافیه یه مستند از زندگی این ها توی زندان تهیه بشه تا مشخص بشه اعدام سخت تره یا این نوع زندگی کردن اون وقت مشخص میشه کدوم بازدارندگی بیشتری داره.خودم به شخصه دلم میخواد بدونم اگر ماها بدونیم یه عمر باید یه زندگی فلاکت بار داشته باشیم یا یه مرگ یه لحظه ای ، کدومش برامون بازدارندگی بیشتری داره
البته من به نظر شما احترام میذارم چون سال هاست در مورد بازدارندگی اعدام یا ایننوع حبث ابد بحث و اختلاف هست و علتش هم اینه که یه تحقیق جامع و کامل(نه فقط نظر سنجی) صورت نپذیرفته در این مورد و البته امکان تحقیق هم سخته.
نقل قول:
به نظر شما اگر فردی از خانواده ما کشته شود، آیا ما انتظار نداریم قانون، قاتل عامد را به جزایی مثل آنچه انجام داده است برساند؟

ببخشید نمیخوام توهین کنم اما من نمیدونم چرا یه جا به من میگند احساسات توی قوانین خیلی نباید دخیل باشه(کما اینکه تا سال ها قبل خانم ها ها یکی از دلایلی که اجازه قضاوت نداشتند همین بود) و البته همکار خود جنابعالی توی تاپیکی دقیقا همین پاسخ رو به من دادند که احساسات خیلی نباید دخیل باشه
" آنچه در اسلام و قوانين اجتماعي آن مورد عمل است، صلاح عقلي انسان است نه آن چه كه احساسات و عواطف اقتضاء ميكند"
اون وقت اینجا شما الان احساسات اون خونواده مقتول رو یکی از دلایل وجوب حکم اعدام میدونین؟
البته حرف اون همکارتون صحیحه و احساسات در قوانین مخصوصا قوانین جزایی باید خیلی کم تاثیر داشته باشند و این دلیل نمیشه ما بیایم و حکمی رو به خاطر احساسات خانواده مقتول صادر بکنیم یا صادر نکنیم
نقل قول:
بنابراین قاضی تا زمانی که مطئمن نشده است، حق ندارد حکمی صادر کند.

من باز هم شما رو به نظر موریس گارسن ارجاء میدم:
آيا هيچ فردي در روي زمين ميتواند ادعا كند به آن درجه از علم و دانش رسيده است كه تمام آراء و تصميماتش عين «حق» بوده و هيچگونه ترديد و تشتتي در آن راه ندارد؟
و جالبه که بدونین چندین بار تا حالا اتفاق افتاده که تا دم چوبه دار قاضی اشتباه میکرده و به قول معروف دقیقه 90 بوده که مدارک بر بی گناهی فرد قاتل به دست رسیده

با سلام و خسته نباشید.با اجازه یه نکته کوچک از مباحثه شما عرض کنم که فکر کنم سوء تفاهم شده:

muiacir;385499 نوشت:
اون وقت اینجا شما الان احساسات اون خونواده مقتول رو یکی از دلایل وجوب حکم اعدام میدونین؟

آیا به نظر شما در جمله زیر احساسات حاکم است؟ یا عدالت خواهی و منطق؟(نفس در برابر نفس) ؟
رئوف;385316 نوشت:
به نظر شما اگر فردی از خانواده ما کشته شود، آیا ما انتظار نداریم قانون، قاتل عامد را به جزایی مثل آنچه انجام داده است برساند؟

muiacir;385499 نوشت:
ببینید این نظر شخصی خود شما هست که میگین اعدام بازدارندگی بیشتری داره در حالی که من به ضخصه معتقدم حبس ابد بدون بخشش و ملاقات بازدارندگی بیشتری داره چون فقط کافیه یه مستند از زندگی این ها توی زندان تهیه بشه تا مشخص بشه اعدام سخت تره یا این نوع زندگی کردن اون وقت مشخص میشه کدوم بازدارندگی بیشتری داره.

این درسته شاید بازدارندگی بیشترش به خاطر مجازات سخت ترش باشه! و آیا این عدالت است که برای کسی مجازات بیش از ظلمش منظور بشه؟
مثلا برای کسی که از چراغ قرمز عبور کرده ماشینش را 6 ماه بخوابانیم به دلیل اینکه بازدارندگی بیشتری دارد!
از طرفی ممکنه چند سال پس از اینکه قاتل زندانی شد با زد و بند از زندان آزاد گردد و آیا این ظلمی نیست برای اولیای دم و آیا باعث تشویق دیگرانی که بالقوه قاتلند نمیشوند که عملاً قتل کنند؟!
موفق باشید.:Gol:

تشکر از شما دوست عزیز بایت شرکت در تاپیک

نقل قول:
آیا به نظر شما در جمله زیر احساسات حاکم است؟ یا عدالت خواهی و منطق؟(نفس در برابر نفس) ؟

خدمت شما عرض کنم
1-طبق قانون جزایی در بسیاری از موارد مجازات ، شما دقیقا نمیتونین جزای برابر اعمال کنین ، شما الان نفس در برابر نفس رو گفتید اما مثلا شخصی که 1 سکه طلا دزدیده با شخصی که دو سکه دزدیده رو چجوری دقیقا میخواید مجازات کنین که حق کسی ضایع نشه؟
2- بدون شک توی اعدامی که بعضی دولت ها شدید بهش پایبند هستند احساسات بسیار دخیله چون قانون شدیدا پیشنهاد میکنه که اولیای دم مقتول در هنگام اجرای حکم حاضر باشند.میدونین علت چیه؟چون هم من و هم شما میدونیم که فرضا اگر فرزندمون کشته شد تنها چیزی که بهش فکر میکنیم انتقامه در حالی که طبق تجربه(که احتمالا پایه روانشناسی هم داره) به محض دیدن مقتول پایه چوب دار بارها پیش اومده که افراد منقلب شدند و اون واژه معروف "گذشتم" یا "بخشیدم" از دهان اولیای دم بیرون میاد.پس الان قانع شدید که اعدام رو این نوع دولت ها بیشتر به خاطر احساسات اولیای دم انجام میدند؟همونطور که کارشناس عزیز هم نا خودآگاه یا خود آگاه بهش اشاره کردند در حالی که قانون و احساسات ....! نمیدونم چی بگم:)
نقل قول:
آیا این عدالت است که برای کسی مجازات بیش از ظلمش منظور بشه؟

من فکر میکنم شما اشتباه برداشت کردید از حرف بنده ، جناب رئوف فرمودند بازدارندگی اعدام بیشتره و من فقط میخواستم بگم بازدارندگی حبس ابدی که من گفتم اگر بیشتر از اعدام نباشه کمتر هم نیست و قصدم این نبود که به قول شما بخوام بگم شخصی رو بیش از جرمش بازخواست کنیم.در واقع قانون جزا خودش هست که تعیین میکنه اگر حکم اعدام برای این فرد اجرا نشه ، حالا دقیقا چجوری حبس ابد برای فرد اعمال بشه و این طور نیست که هر فردی که حکم اعدام برش خورد حبس ابد بدون بخششه بدون ملاقاته با کار سنگین و ... براش بریده بشه.خوشبختانه تمام این موارد در قانون گنجانده شده
و اما در مورد مطلب آخرتون :
نقل قول:
از طرفی ممکنه چند سال پس از اینکه قاتل زندانی شد با زد و بند از زندان آزاد گردد

به هیچ عنوان همچین چیزی تا حالا امکان نداشته.حداقل من سراغ ندارم.شما کسی رو میشناسید که با حکم حبس ابد آزاد شده باشه؟موارد زندان برای مدت 30 سال و ..هست که این طور شده باشه اما حبس ابد به هیچ وجه امکان نداره

muiacir;385499 نوشت:
خودم به شخصه دلم میخواد بدونم اگر ماها بدونیم یه عمر باید یه زندگی فلاکت بار داشته باشیم یا یه مرگ یه لحظه ای ، کدومش برامون بازدارندگی بیشتری داره

سلام.

مسلماً اگر کسی مطمئن باشد تا آخر عمر در شکنجه خواهد بود بازدارندگی بیشتری دارد تا این که اعدام بشود.

اما آیا برداشت عمومی از حبس ابد زندگی توأم با شکنجه است؟ و این که اگر این قدر زندگی در زندان دردآور باشد آیا خود زندانی خودکشی نمی کند؟

پس پاسخ سؤال شما را باید در شرایط زمان و مکان سنجید. در شرایط فعلی که هر کسی امیدوار است با تغییر شرایط از حبس ابد خلاصی پیدا کند و حبس ابد هم فقط به معنای محدودیت تا آخر عمر است (نه لزوماً شکنجه و عذاب) به نظر حقیر اعدام بازدارندگی بیشتری دارد.

کافی است مردم ببینند کسی که از بیت المال دزدی کلانی کرده و گریخته است به مملکت بازگردانده شده و اعدام می شود. دیگر کسی جرأت دزدی پیدا می کند؟

اما برداشت مردم از زندان این است که اگر حسنی مبارک هم باشی احتمال آزادی یا زندگی معقول در زندان هست!

موفق باشید. :Gol:


حضرت زهرا سلام الله در خطبه فدکیه حکمت بعضی احکام از جمله قصاص رو بیان کردند و فرمودند: و القصاص حقنا للدماء: قصاص را براي حفظ خون انسانها قرار داد

در قران هم حکمت ان به خوبی بیان شده: وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

قطعا چیزی به اندازه ققصاص بازدارنده نیست(و در عین حال عادلانه) چراکه اگر فرد به معاد معتقد باشد از عذاب الهی ترسان است و اگر معتقد نباشد همه ی سرمایه اش همین زندگی دنیاست که از او گرفته میشود...

تشکر از تمام دوستان
هم جناب مومن و هم جناب hoorshid هردو حرفتون تقریبا یکی بود
اما باید خدمتتون بگم این که کدوم یک بازدارندگی بیشتری داره سال هاست بحث هست و هیچکس نمیتونه دقیقا ثابت کنه کدومش بازدارندگی بیشتری داره چون همونطور که من خدمتتون عرض کردم هنوز تحقیق جامعی توی این مساله صورت نپذیرفته

نقل قول:
اما برداشت مردم از زندان این است که اگر حسنی مبارک هم باشی احتمال آزادی یا زندگی معقول در زندان هست!

اینکه در کشوری رئیس جمهورش داره میوفته زندان و دیکتاتورش داره کم کم آزاد میشه دلیل بر این نیست که حکم اعدام بازدارندگی بیشتری داره.قانون اعدام که در کشور ما در حال اعمال هست هیچ وقت تغییر نکرده که شما میفرمایید با توجه به شرایط فعلی
نقل قول:
حبس ابد هم فقط به معنای محدودیت تا آخر عمر است (نه لزوماً شکنجه و عذاب) به نظر حقیر اعدام بازدارندگی بیشتری دارد.

اختیار دارید ، شما هم نظرتون بسیار محترمه اما قانون جزا همیشه حبس ابد رو با شرایط متفاوت میزاره ، یکی بدون ملاقات ، یکی بدون بخشش و .... بستگی به جزای اون داره ولی منم با شما موافقم که فقط محدودیت تا آخر عمر بازدارندگی زیادی ندارد
نقل قول:
چراکه اگر فرد به معاد معتقد باشد از عذاب الهی ترسان است

به نظرتون اونی که کسی رو فرضا میکشه ، به معاد معتقد نیست؟خدا رو قبول نداره؟خدا ترس نیست؟
مطمئن باشین هرکسی که فقط وجود خدا رو قبول داشته باشه(کافر نباشه) یه مقدار خداترسی داره
اما در مورد آیه قرآن هم باید خدمتتون عرض کنم آیه 178 صریحا اعلام میکنه توی قتل قصاص لازمه اما من الان مشکلم اینه چرا ما باید اعدام کنیم(دلایلم هم پست اول)

muiacir;385499 نوشت:
سلام بر کاشرناس پاسخ گوی تاپیک
اول تشکر بابت وقتی که گذاشتید برای پاسخ گویی و دوم چون نمیخوام تاپیک خیلی ادامه دار بشه چندتا نکته و ایراد رو با اجازتون به مطالبتون عرض میکنم

ببینید این نظر شخصی خود شما هست که میگین اعدام بازدارندگی بیشتری داره در حالی که من به ضخصه معتقدم حبس ابد بدون بخشش و ملاقات بازدارندگی بیشتری داره چون فقط کافیه یه مستند از زندگی این ها توی زندان تهیه بشه تا مشخص بشه اعدام سخت تره یا این نوع زندگی کردن اون وقت مشخص میشه کدوم بازدارندگی بیشتری داره.خودم به شخصه دلم میخواد بدونم اگر ماها بدونیم یه عمر باید یه زندگی فلاکت بار داشته باشیم یا یه مرگ یه لحظه ای ، کدومش برامون بازدارندگی بیشتری داره
البته من به نظر شما احترام میذارم چون سال هاست در مورد بازدارندگی اعدام یا ایننوع حبث ابد بحث و اختلاف هست و علتش هم اینه که یه تحقیق جامع و کامل(نه فقط نظر سنجی) صورت نپذیرفته در این مورد و البته امکان تحقیق هم سخته.

ببخشید نمیخوام توهین کنم اما من نمیدونم چرا یه جا به من میگند احساسات توی قوانین خیلی نباید دخیل باشه(کما اینکه تا سال ها قبل خانم ها ها یکی از دلایلی که اجازه قضاوت نداشتند همین بود) و البته همکار خود جنابعالی توی تاپیکی دقیقا همین پاسخ رو به من دادند که احساسات خیلی نباید دخیل باشه
" آنچه در اسلام و قوانين اجتماعي آن مورد عمل است، صلاح عقلي انسان است نه آن چه كه احساسات و عواطف اقتضاء ميكند"
اون وقت اینجا شما الان احساسات اون خونواده مقتول رو یکی از دلایل وجوب حکم اعدام میدونین؟
البته حرف اون همکارتون صحیحه و احساسات در قوانین مخصوصا قوانین جزایی باید خیلی کم تاثیر داشته باشند و این دلیل نمیشه ما بیایم و حکمی رو به خاطر احساسات خانواده مقتول صادر بکنیم یا صادر نکنیم

من باز هم شما رو به نظر موریس گارسن ارجاء میدم:
آيا هيچ فردي در روي زمين ميتواند ادعا كند به آن درجه از علم و دانش رسيده است كه تمام آراء و تصميماتش عين «حق» بوده و هيچگونه ترديد و تشتتي در آن راه ندارد؟
و جالبه که بدونین چندین بار تا حالا اتفاق افتاده که تا دم چوبه دار قاضی اشتباه میکرده و به قول معروف دقیقه 90 بوده که مدارک بر بی گناهی فرد قاتل به دست رسیده



با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- این مسئله به نظر روشن است که گرفتن تمام زندگی فرد (اعدام) به مراتب بازدارنده تر از آن است که تنها بخشی از زندگی (حضور در اجتماع) سلب شود و او در زندان، در کنار انسان های دیگر، به کسب مهارت و مطالعه و زندگی بپردازد. تا جایی که بنده می دانم تلقی عمومی نیز چنین است.

- دلیل بنده احساس نبود و اساسا احساس نباید در این مسائل دخیل باشد. دلیل بنده اجرای عدالت بود که کسی که عامدا و از روی آگاهی زندگی دیگری را سلب کرده است، مستحق است که زندگی اش سلب شود، دقیقا به همان میزان که خودش عمل کرده است.

- مسئله پایانی این است که هیچ کس منکر احتمال خطا در بشر نیست. اما احتمال وجود خطا نباید باعث شود که مجازاتی برای مجرمان وجود نداشته باشد و آنها به راحتی مرتکب جرم شوند بلکه ما باید در جهت دیگری تلاش کنیم. ما باید تلاش کنیم که احتمال خطا را کاهش دهیم، با دقت در متدهای کشف جرم، کالبدشکافی ها و... بتوانیم میزان اشتباه را پایین بیاوریم و با قاطعیت بیشتری حکم کنیم نه اینکه اصل حکم را تعطیل کنیم.

موفق باشید

باز هم تشکر از کارشناس پاسخ گوی عزیز تاپیک که وقت میگذارند
بنده چندین بار پاسخ شما رو خوندم که یه وقت جایی رو جا ننداخته باشم
- همون طور که بنده هم گفتم سال هاست توی این مساله بحث هست که کدام یک بازدارنده تر است.اعدام یا حبس ابد با شرایط گوناگون؟!!!
اگر دقت کنین مثلا پست جناب مومن مبنی بر این بود که بازدارندگی حکم حبس ابد کمتر از اعدام نیست حتی ایشون گفتند ممکن است بیشتر هم باشد پس نشون میده تلقی عمومی همیشه چیزی نیست که شما میفرمایید
-در مورد مطلب دوم باید خدمتتون عرض کنم حرف شما صحیحه و من قبول دارم که کسی که یه نفر رو کشته باید هم قصاصش به میزان باشه و او هم مستحق قصاص اعدام باشه اما به نظر شما و مابقی دوستان آیا بهتر نیست قصاص رو به جای اعدام عوض کنیم و بکنیم حبس ابد با شرایط ، یعنی مثلا اگر یه فردی از روی عمد یه بیگناه رو کشته مثلا ملاقات نداشته باشه ، کار سخت ازش کشیده بشه ، به قول شما اجازه کسب مهارت و مطالعه نداشته باشه و .... این طوری هم جان انساسنی گرفته نمیشه ، هم جزای اون کاری که کرده رو میبینه ، هم استفاده مفید از یه آدم زنده میشه و هم دلایلم در پست اول.
- در مورد مطلب سوم هم بنده حق رو به شما میدهم و حرفتون رو قبول میکنم

muiacir;385931 نوشت:
قانون اعدام که در کشور ما در حال اعمال هست هیچ وقت تغییر نکرده که شما میفرمایید با توجه به شرایط فعلی

سلام.

بنده نگفتم حکم اعدام تغییر کرده است. عرض بنده این بود که شرایط کنونی حبس ابد خیلی هم دردناک نیست. مضافاً این که فرد هنوز امیدوار است که در حکمش تخفیف پیدا کند و حتی مواردی بوده که آزاد شده اند!

اما اعدام اعدام است. منظور از شرایط فعلی این بود که تعریفی که شما از سختی ها و مشقت های حبس ابد در مقابل اعدام برشمردید در جامعه کنونی ما دیده نمی شود. هر وقت چنین شرایطی حاکم شد بنده هم با شما هم نظر می شوم که بجای اعدام اگر حبس ابد بدهیم بازدارنده تر است (صرف نظر از درستی حکم).

موفق باشید. :Hedye:

سلام.

نکته دیگری هم که در مورد تغییر حکم اعدام وجود دارد این است که برای بازدارندگی بیشتر حبس ابد باید شرایط آن را سخت تر نمود که به نوعی شکنجه شباهت دارد. در حالی که شکنجه در اسلام و هر مکتب اخلاقمدار دیگری محذوریت عقلی دارد و نمی توان براحتی حکم جواز آن را صادر کرد.

موفق باشید.

muiacir;386171 نوشت:
باز هم تشکر از کارشناس پاسخ گوی عزیز تاپیک که وقت میگذارند
بنده چندین بار پاسخ شما رو خوندم که یه وقت جایی رو جا ننداخته باشم
- همون طور که بنده هم گفتم سال هاست توی این مساله بحث هست که کدام یک بازدارنده تر است.اعدام یا حبس ابد با شرایط گوناگون؟!!!
اگر دقت کنین مثلا پست جناب مومن مبنی بر این بود که بازدارندگی حکم حبس ابد کمتر از اعدام نیست حتی ایشون گفتند ممکن است بیشتر هم باشد پس نشون میده تلقی عمومی همیشه چیزی نیست که شما میفرمایید
-در مورد مطلب دوم باید خدمتتون عرض کنم حرف شما صحیحه و من قبول دارم که کسی که یه نفر رو کشته باید هم قصاصش به میزان باشه و او هم مستحق قصاص اعدام باشه اما به نظر شما و مابقی دوستان آیا بهتر نیست قصاص رو به جای اعدام عوض کنیم و بکنیم حبس ابد با شرایط ، یعنی مثلا اگر یه فردی از روی عمد یه بیگناه رو کشته مثلا ملاقات نداشته باشه ، کار سخت ازش کشیده بشه ، به قول شما اجازه کسب مهارت و مطالعه نداشته باشه و .... این طوری هم جان انساسنی گرفته نمیشه ، هم جزای اون کاری که کرده رو میبینه ، هم استفاده مفید از یه آدم زنده میشه و هم دلایلم در پست اول.
- در مورد مطلب سوم هم بنده حق رو به شما میدهم و حرفتون رو قبول میکنم


با سلام خدمت شما دوست گرامی

در مورد دو مطلب شما یک نکته در پاسخ عرض می کنم:

- علاوه بر اینکه مشاهدات بنده و بسیاری دیگر، به بازدارنده تر بودن اعدام نسبت به حبس ابد دلالت می کند، مطلب دیگر این است که در موازین شرعی، چنین نیست که مجازات به خواست ما تغییر پیدا کند بلکه ما موظف هستیم که بر اساس فرامین موجود در متون دینی عمل کنیم. از همین رو همچنان که مجاز نیستیم اعدام را به حبس ابد تبدیل کنیم، مجاز نیستیم که حبس ابد را نیز به حبس ابد با شکنجه تبدیل کنیم. بلکه در این موارد باید تابع قوانین دینی که از قرآن و سنت به دست آمده بود.

موفق باشد

مؤمن;386477 نوشت:

سلام.

بنده نگفتم حکم اعدام تغییر کرده است. عرض بنده این بود که شرایط کنونی حبس ابد خیلی هم دردناک نیست. مضافاً این که فرد هنوز امیدوار است که در حکمش تخفیف پیدا کند و حتی مواردی بوده که آزاد شده اند!

اما اعدام اعدام است. منظور از شرایط فعلی این بود که تعریفی که شما از سختی ها و مشقت های حبس ابد در مقابل اعدام برشمردید در جامعه کنونی ما دیده نمی شود. هر وقت چنین شرایطی حاکم شد بنده هم با شما هم نظر می شوم که بجای اعدام اگر حبس ابد بدهیم بازدارنده تر است (صرف نظر از درستی حکم).

موفق باشید. :Hedye:


متاسفانه در جامعه ما هست که بعضی مواقع با پول ، بعضی مواقع با پارتی بازی های خیلی سنگین و .. درحکم حبس ابد تخفیف میخورد.بنده تحقیق کوچکی البته فقط توی اینترنت کردم(صحتش رو نمیدونم) که در جوامعی که اعدام رو تا حد زیادی باهاش مخالف هستند ، حبس ابد با توجه به نوع و میزان جرم مجرم ، با شرایط تعیین میشه و بعضا توی تمام اون ها که این حکم به عوض اعدا هست ، عدم ملاقات و عدم بخشش به راحتی دیده میشه
مؤمن;386480 نوشت:
سلام.

نکته دیگری هم که در مورد تغییر حکم اعدام وجود دارد این است که برای بازدارندگی بیشتر حبس ابد باید شرایط آن را سخت تر نمود که به نوعی شکنجه شباهت دارد. در حالی که شکنجه در اسلام و هر مکتب اخلاقمدار دیگری محذوریت عقلی دارد و نمی توان براحتی حکم جواز آن را صادر کرد.

موفق باشید.


این حرف من نیست ولی باید بدونین که در واقع شکنجه یعنی چی؟به نظرتون تمام جزاها شکنجه نیست؟!توی تعریف شکنجه اومده که فقط حبس ابد با ازار و اذیت شکنجه هست؟به قول یه نفر البته باز هم توی اینترنت ، تمام جزاها صرف نظر از شکنجه جسمی ، شکنجه روحی دارند حتی 1 روز زندان معمولیش
پس صرف کشنجه بودنه یه حکم ، نمیشه اون رو انجام نداد
البته مجدد خدمتتون عرض کنم تمام حبس ابد ها به قول شما با شکنجه نیست ، من که گفتم جوامعی که مخالف اعدام هستند حبس ابد رو بسته به نوع جرم فرد با شرایط تعیین میکنند.قرار نیست هر کسی شکنجه روحی و جسمی تا سر حد مرگ بشه

سوال:
فلسفه حکم اعدام چیست؟

پاسخ:

در پاسخ به سوال شما توجه به چند مطلب، حایز اهمیت است:

- مطلب نخست آن است که مجازات اعدام در اسلام، در موارد محدودی وضع شده است به طور مثال اگر فردی، شخص دیگری را از روی قصد و آگاهی و بدون مجوز (مثلا در جنگ نباشد و یا قصاص نباشد) بکشد، جزای او آن است که حق اعدام او برای اولیای دم مقتول محفوظ است. در اینجا نیز اولیای دم می توانند از حق خود بگذرند و لازم نیست حتما فرد اعدام شود.

- یکی از مسائلی که در مورد میزان مجازات باید در نظر گرفت، میزان بازداری آن است به عبارت دیگر اینکه مجازات چقدر بازدارندگی دارد از اینکه افراد دیگری مرتکب همان جرم شوند. اگر کسی که افرادی را به عمد و آگاهی کشته است، اعدام نشود و تنها به حبس ابد محکوم شود، بازدارندگی بیشتری دارد یا آنکه چنین فردی اعدام شود و افراد دیگر بدانند که اگر دست به چنین کاری بزنند، حکم آنها اعدام است و نه صرفا برخی محدودیت ها در زندگی آینده شان.

- یکی از مسائل دیگر که باید در مورد مجازات مورد نظر قرار بگیرد، اوضاع مقتول و خانواده اوست. به نظر شما اگر فردی از خانواده ما کشته شود، آیا ما انتظار نداریم قانون، قاتل عامد را به جزایی مثل آنچه انجام داده است برساند؟ اساسا عدالت بین جرم و جزا، اقتضا می کند که فردی که دیگری با به ناحق کشته است، کشته شود، تا نسبت به مقتول و خانواده ی او ظلم صورت نگیرد.

- در مورد صدور حکم نیز باید خدمت شما عرض شود که احکام قضایی مخصوصا در جایی که به جان و ناموس افراد مربوط است، دارای احتیاط ویژه ای است و تا جرمی مسلم و قطعی نشود، حکمی صادر نمی شود. بنابراین قاضی تا زمانی که مطئمن نشده است، حق ندارد حکمی صادر کند.

- این مسئله به نظر روشن است که گرفتن تمام زندگی فرد (اعدام) به مراتب بازدارنده تر از آن است که تنها بخشی از زندگی (حضور در اجتماع) سلب شود و او در زندان، در کنار انسان های دیگر، به کسب مهارت و مطالعه و زندگی بپردازد. تا جایی که بنده می دانم تلقی عمومی نیز چنین است.

- مسئله پایانی این است که هیچ کس منکر احتمال خطا در بشر نیست. اما احتمال وجود خطا نباید باعث شود که مجازاتی برای مجرمان وجود نداشته باشد و آنها به راحتی مرتکب جرم شوند بلکه ما باید در جهت دیگری تلاش کنیم. ما باید تلاش کنیم که احتمال خطا را کاهش دهیم، با دقت در متدهای کشف جرم، کالبدشکافی ها و... بتوانیم میزان اشتباه را پایین بیاوریم و با قاطعیت بیشتری حکم کنیم نه اینکه اصل حکم را تعطیل کنیم.


موضوع قفل شده است