..:: مناجات پانزده گانه امام سجاد(ع) ::..

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
..:: مناجات پانزده گانه امام سجاد(ع) ::..

[=&amp]بسم الله الرّحمن الرّحیم[/]
[=&amp]
[/]
[=&amp]

[/]
[=&amp]همونطور که می دونید یکی از ویژگی­های بارز [/][=&amp]امام سجّاد(ع)[/][=&amp]، ادعیه و مناجات­های ایشان بوده.[/]
[=&amp]به امید خدا، قصد دارم در این پست مناجات خمس عشره یا مناجات پانزده­گانه [/][=&amp]امام سجّاد(ع)[/][=&amp] رو قرار بدم.[/]
[=&amp]

فهرست مناجات:[/]
:Gol:اوّل : مناجات توبه كنندگان (مناجاة التائبين) :Gol:
:Gol:
دوم : مناجات شكوه كنندگان (مناجاة الشاكين) :Gol:
:Gol: سوم : مناجات خائفان (مناجاة الخائفين) :Gol:
:Gol:
چهارم : مناجات اميدواران (مناجاة الرّاجين) :Gol:
:Gol:
پنجم : مناجات مشتاقان (مناجاة الرّاغبين) :Gol:
:Gol:
ششم : مناجات سپاسگزاران (مناجاة الشاكرين) :Gol:
:Gol:
هفتم : مناجات فرمانبرداران خدا (مناجاة المطيعين لله) :Gol:
:Gol:
هشتم : مناجات اهل ارادت (مناجاة المريدين) :Gol:
:Gol:
نهم : مناجات دوستان (مناجاة المحبّين) :Gol:
:Gol:
دهم : مناجات توسل جويان (مناجاة المتوسّلين) :Gol:
:Gol:
يازدهم : مناجات نيازمندان (مناجاة المفتقرين) :Gol:
:Gol:
دوازدهم : مناجات عارفان (مناجاة العارفين) :Gol:
:Gol:
سيزدهم : مناجات ياد كنندگان حق (مناجاة الذاكرين) :Gol:
:Gol:
چهاردهم : مناجات معتصمان (مناجاة المعتصمين) :Gol:
:Gol:
پانزدهم : مناجات پارسايان (مناجاة الزّاهدين) :Gol:

منابع:
www.aviny.com
www.erfan.ir
(با اندکی تصرف)


:Gol: اوّل : مناجات توبه كنندگان (مناجاة التائبين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


[=book antiqua]
[=book antiqua]خدايا[=book antiqua]! گناهان بر من لباس خوارى پوشانده، و دورى از تو جامه درماندگى بر تنم پيچيده، و بزرگى‏ جنايتم دلم را ميرانده، پس آن را با توبه به درگاهت زنده كن،

[=book antiqua]اى آرزويم [=book antiqua] و [=book antiqua]مرادم [=book antiqua]و [=book antiqua]خواسته‏ ام[=book antiqua] و [=book antiqua]اميدم[=book antiqua]، به عزّتت سوگند براى گناهانم آمرزنده‏ اى جز تو نمی يابم، و براى دل‏شكستگی ‏ام جبران‏ كننده ‏اى جز تو نمى‏بينم،
به پيشگاهت با توبه و انابه فروتنى‏ نمودم، و با ذلّت و خوارى به درگاهت تسليم شدم، اگر مرا از درگاهت برانى به كه روى آورم؟ و اگر از آستانت‏ بازگردانى به كه پناه برم؟

در اين حال افسوس از شرمندگى و رسوايی ام، و دريغ از زشتى كردار و فراهم آوردن گناهانم،

[=book antiqua]اى آمرزنده گناهان بزرگ[=book antiqua]، و [=book antiqua]اى جبران كننده استخوان شكسته[=book antiqua]، از تو درخواست‏ می كنم كه گناهان تباه ‏كننده ‏ام را بر من ببخشايى، و بر من بپوشانى پنهانكاري هاى رسواكننده‏ ام را، و مرا در عرصه قيامت از نسيم گذشت و آمرزشت بی بهره مگذارى، و از پوشش زيباى چشم‏ پوشی ‏ات، عريان و بی پوشش رها نسازى،[=book antiqua]

خدايا

[=book antiqua]![=book antiqua] سايه رحمتت را بر گناهانم‏ بينداز، و ابر مهربانى‏ ات را به سوى عيب هايم گسيل كن،

[=book antiqua]خدايا[=book antiqua]! [=book antiqua]آيا برده فرارى جز به جانب‏ مولايش باز می ‏گردد؟ يا كسى به او از خشم مولايش جز مولايش پناه مى‏دهد؟

[=book antiqua]خدايا[=book antiqua]![=book antiqua] اگر پشيمانى از گناه توبه است، پس به عزّتت سوگند كه من از پشيمانانم، و اگر آمرزش ‏طلبى از خطاكارى سبب فرو ريختن خطاها از پرونده است، من‏ از آمرزش خواهانم، حق رضايت با توست تا راضى شوى،

[=book antiqua]خدايا [=book antiqua]با قدرتت بر من توبه‏ ام را بپذير، و با بردباری ات‏ نسبت به من از من درگذر، و با آگاهی ات از حال من با من مدارا فرما، [=book antiqua]

خدايا

[=book antiqua]![=book antiqua] تويى كه به روى بندگانت درى به سوى بخششت گشودى‏ و آن را توبه ناميدى، و خود فرمودى:
[=book antiqua][=comic sans ms][=book antiqua]بازگرديد به جانب خدا،بازگشتى خالصانه [=book antiqua][=comic sans ms]>>[=book antiqua]، پس عذر كسى ‏كه از ورود به اين در پس از گشوده شدنش غفلت ورزد چه می تواند باشد؟

[=book antiqua]خدايا[=book antiqua]! اگر نافرمانى و گناه از بنده ‏ات زشت بود، پس گذشت از جانب تو زيباست،

[=book antiqua]خدايا[=book antiqua]! نخستين،كسى نيستم كه تو را نافرمانى كرده و حضرتت توبه‏ پذيرش شدى، و خود را در معرض احسانت قرار داده و تو مرا مورد احسانش‏ قرار دادى،

[=book antiqua]اى پاسخگوى درماندگان[=book antiqua]، [=book antiqua]اى برطرف كننده زيان[=book antiqua]،[=book antiqua] اى بزرگ نيكى[=book antiqua]، [=book antiqua]اى داناى نهان[=book antiqua]، [=book antiqua]اى زيبا پرده‏ پوش[=book antiqua]، به جود و كرمت به سوى تو شفاعت مىی جويم، و توسّل مىی كنم نزد تو به فضل و رحمتت‏ دعايم را اجابت كن، اميدم را به خود نااميد مساز، و توبه ‏ام را بپذير، و با احسان و مهرت خطاهایم را ناديده گير، اى مهربان‏ترين مهربانان.

:Gol: دوم : مناجات شكوه كنندگان (مناجاة الشاكين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است

خدايا! از نفسى كه فراوان به بدى فرمان مي دهد به تو شكايت می كنم،
همان نفسى كه شتابنده به سوى خطا، و آزمند به انجام گناهان، و در معرض خشم توست،
نفسى كه مرا به راه هلاكت می كشاند، و هستی ام را نزد تو از پست ‏ترين تباه‏ شدگان قرار می ‏دهد، بيماري هايش بسيار، آرزويش دراز است،
اگر گزندى به او در رسد بی‏تابى می كند، و اگر خيرى به او رسد از انفاقش دريغ می ورزد،
به بازى‏ و هوسرانى ميل بسيار دارد، از غفلت و اشتباه آكنده است، مرا به تندى به جانب گناه می راند، و با من در توبه و ندامت امروز و فردا می كند،

خدايا! از دشمنى كه گمراهم می كند و از شيطانى كه به بیراهه ‏ام می برد به تو شكايت می ‏كنم،
شيطانى كه سينه‏ ام را از وسوسه انباشته و زمزمه ‏هاى خطرناكش قلبم را فرا گرفته است،
شيطانى كه با هوا و هوس برايم كمك می كند، و عشق به دنيا را در ديدگانم زيور می ‏بخشد، و بين من و بندگى و مقام قرب پرده می افكند،

خدايا! از دل همچون سنگى كه با وسوسه زير و رو مى‏ شود و به زنگ (خودبينى) و خوى زشت پوشيده شده به تو شكايت می كنم،

خدايا! از ديده اى كه به هنگام گريه كردن از خوف تو خشك است ولى براى نگريستن به مناظر خوشايندش خيره و حريص است به تو گلايه می ‏كنم،

خدايا! توان و نيرويى براى من جز به قدرت تو نيست، راه نجاتى از گرفتاري هاى دنيا جز نگهدارى تو برايم نمی باشد، از تو خواستارم به رسايى حكمتت، و نفوذ اراده ‏ات كه مرا جز جودت در معرض چيزى قرار ندهى، و هدف فتنه ‏ها نگردانى، و عليه دشمنانم ياور باشى، و پرده ‏پوش رسوائي ها و عيوبم گردى، و از بلا نگهداری، و از گناهان بازدارنده ‏ام باشى،‏ به مهر و رحمتت اى مهربان‏ترين مهربانان.


:Gol: سوم : مناجات خائفان (مناجاة الخائفين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


خدايا! آيا چنين مى ‏نمايى كه پس از ايمانم به تو عذابم نمايى؟
يا پس از عشقم به تو از خود دورم سازى؟
يا با اميد به رحمت‏ و چشم‏ پوشى‏ ات محرومم سازى؟
يا با پناه جويى ‏ام به گذشتت رهايم نمايى؟
هرگز چنين نيست! از ذات بزرگوارت به دور است كه محرومم كنى،

اى كاش مى ‏دانستم كه آيا مادرم مرا براى بدبختى به دنيا آورده، يا براى رنج كشيدن و زحمت پرورانده است، اگر چنين است كاش مرا نزاده و نپرورانده بود،
و اى كاش آگاه بودم كه آيا مرا از اهل سعادت قرار داده و به قرب و جوارت اختصاص داده ‏اى‏ تا به اين سبب چشمم روشن و جانم آرام گيرد؟

خدايا! آيا چهره‏ هايى كه در برابر عظمتت سجده‏ كنان به خاك افتاده سياه‏ مى ‏كنى؟
يا زبان هايى را كه براى بزرگى و شكوهت به ستايش گويا شده ناگويا مى ‏نمايى؟
يا بر دل هايى كه‏ به محبتت پيچيده شده مهر مى زنى؟
يا گوش هايى را كه از شنيدن ذكرت در راه رضايت لذّت برده ناشنوا مى ‏كنى؟
یا دست هايى را كه آمال و آرزوها به اميد مِهرت آن ها را به سوى تو بلند كرده به زنجير مى‏ بندى؟
يا بدن هايى را كه در طاعتت كوشيده تا جايى كه در راه‏ كوشش در بندگى‏ ات لاغر شده مجازات مى‏ كنى؟
يا پاهايى را كه در راه عبادتت پوييده به عذاب دچار مى ‏نمايى؟

خدايا! درهاى رحمتت را بر يكتاپرستان مبند، و شيفتگانت را از نگاه به زيبايى ديدارت محروم مساز،

خدايا! جانى را كه به توحيدت عزّت بخشيدى، چگونه به خوارى هجرانت ذليل می كنى،
و باطنى كه بر دوستى ‏ات پيمان‏ بسته، چگونه به سوز آتشت می ‏سوزانى؟

خدايا! از دردناكى خشمت و بزرگى ناخشنوديت پناهم ده،

اى پرمهر، اى پربخشش، اى مهربان، اى بخشاينده، اى جبّار، اى چيره، اى آمرزنده، اى پرده ‏پوش، به مهرت مرا از شكنجه آتش و رسوايى ننگ رهايى بخش، آنگاه كه نيكان از بدان جدا شوند، و احوال دگرگون گردد و هراس ها مردم را فراگيرد، و نيكوكاران به خوشبختى نزديك شوند، و بدكاران از آن دور گردند، و به هركسى برابر آنچه انجام داده جزاى برازنده داده شود و هرگز به آنان ستم نشود.
[=book antiqua]

:Gol: چهارم : مناجات اميدواران (مناجاة الرّاجين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است

اى آنكه هرگاه بنده ‏اى از او بخواهد عطايش كند،
و هرگاه چيزى را كه نزد اوست آرزو كند به آرزويش برساند،
و زمانى كه به او روى آورد مقرّب و نزديكش كند،
و گاهى كه تظاهر به گناه كند گناهش را پرده ‏پوشى نمايد،
و آنگاه كه بر او توكل نمايد او را بس باشد و كفايت كند،

خداى من! كيست كه بر آستانت وارد شده و خواهان مهمان ‏پذيرى ‏ات باشد و تو از او پذيرايى نكرده باشى؟
و كيست كه مركب حاجت را با اميد به‏ سخاوتت به درگاهت خوابانده باشد و تو احسانش ننموده باشى؟

آيا خوشايند است كه از درگاهت با محروميت بازگردم، درحالیكه جز تو سرورى كه به‏ احسان متصّف باشد نشناسم؟
چگونه به غير تو اميد بندم درحالى‏كه هر خوبى به دست توست؟
و چگونه جز تو را آرزو كنم درحالى‏كه‏ آفرينش و فرمان خاص تو است؟
آيا اميدم را از تو ببرم درحالیكه از روى احسان آنچه كه از تو نخواستم به من عطا فرمودى‏؟
يا آيا به مانند خودم محتاج می ‏كنى درحالی‏كه به رشته محكمت چنگ می ‏زنم؟
اى آن‏كه قصدكنندگان به رحمتش خوشبخت شدند، و آمرزش‏ خواهان به انتقامش بدبخت نشدند، چگونه فراموشت كنم كه هميشه به يادم بوده ‏اى؟
و چگونه از تو غافل شوم كه تو نگهبانم هستى؟

خداى من! دستم را به دامن كرمت آويختم، و براى رسيدن به عطايت سفره آرزويم را گستردم، مرا به خلوص توحيدت خالص كن، و از بندگان برگزيده‏ات قرار ده،

اى آنكه هر گريزانى به او پناه می جويد، و هر جوينده‏ اى به او اميد می بندد،
اى بهترين اميدبخش،
اى كريم‏ ترين خوانده شده،
اى آن‏كه خواهنده اش را دست خالى باز نگرداند، و آرزومندش را نوميد نسازد،
اى آن‏كه در رحمتش به روى خوانندگان باز است، و پرده درگاهش براى اميدواران گشوده است،
از تو می خواهم که به بزرگواريت‏ از عطاى خود بر من آنچنان ببخشى ‏كه ديده‏ ام به آن روشن شود، و از اميد به تو سرشارم سازى به اندازه ‏اى كه نهادم آرامش يابد، و از يقين‏ آنچنان بر من منّت نهى كه با آن ناگواري هاى دنيا را برايم آسان نمايى، و با آن از ديدگانم دلم پرده‏ هاى نابينايى را برگيرى‏ به مهربانى ‏ات اى مهربان‏ترين مهربانان.

:Gol: پنجم : مناجات مشتاقان (مناجاة الرّاغبين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


خدايا! هرچند در آمدن به سويت توشه ‏ام اندك است ولى گمانم بر توكّل به تو همواره نيكو است،
و هرچند گناهم مرا از عذاب تو به هراس افكنده ولى چشم اميدم ايمنى از انتقامت را به من خبر می دهد،
و هرچند نافرمانى ‏ام مرا را در معرض عذابت قرار داده ولی حسن اعتمادم مرا به پاداش نیکت آگاهى می ‏دهد،
و هرچند بی خبرى مرا از آمادگى براى ديدارت به خواب غفلت انداخته ولى آشنايى به كرم و عطاهايت مرا بيدار نموده است،
و اگر زياده ‏روى در گناه و سركشى، ميانه من و تو را تيره ساخته ولى مژده آمرزش و خشنودى ‏ات با من انس‏ گرفته است.

از تو می خواهم به درخشش هاى جلوه ‏ات و به انوار قدست،
و هم به سويت زارى می كنم به عواطف‏ مهرت و لطايف احسانت، كه تحقق بخشى گمانم را در آنچه از تو آرزومندم از بزرگى اكرامت و زيبايى‏ انعامت، در راه تقرّب به تو و نزديكى به درگاهت و بهره‏ مندى از نگاه به سويت،
هم اينك متعرّض‏ نسيم هاى رحمت و توّجه تو، و خواهان باران جود و لطف بی پايان تو می باشم،
و از خشمت به سوى خشنودى ‏ات‏ گريزان،
و از تو به سوى خودت فرارى ‏ام،
نيكوترين چيزى را كه نزد توست اميد دارم،
بر بخشش هايت اعتماد مى ‏نمايم،
به عنايتت نيازمندم،

خدايا! آنچه را از فضلت بر من آغاز كردى به انجام رسان،
و آنچه را از كرمت به من دادى‏ از من مگير،
و آنچه را با بردبارى ‏ات بر من پوشاندى آشكار مكن،
و آنچه را از زشتى كردارم دانستى بيامرز،

خداىا! از تو به تو شفاعت می جويم، و از تو به تو پناهنده می شوم،
با اميد بسيار به احسانت به سوى تو آمدم، به خوبي هايت كه بر من منّت گذارى دل‏بسته ‏ام، به فراوانى كرمت تشنه ‏ام، ابر فضلت را باران طلبم،خشنودى‏ ات را خواهانم، آهنگ آستانت را دارم، به جويبار عطايت وارد آمدم، برترين خيرات را از پيشگاهت خواهشمندم، به جانب حضرت‏ جمالت روانم، ذاتت را اراده دارم، كوبنده در رحمتت هستم، درمانده ‏ام در برابر شكوه و جلالت،
با من از آمرزش و رحمت آنگونه كن كه شايسته آنى و نه آنگونه كه سزاوار عذاب و انتقامم، به مهربانی ات اى مهربان‏ترين مهربانان.

:Gol: ششم : مناجات سپاسگزاران (مناجاة الشاكرين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


خدايا! بخشش پى در پى تو انجام دادن سپاسگزاريت را از ياد من برد،
و ريزش فضل و احسانت مرا از شمردن ثنا و ستايشت عاجز كرد،
و پشت سر هم آمدن نيكي هايت مرا از ذكر ستودني هايت بازداشت،
و پياپى رسيدن نعمت هايت مرا از نشر دادن نيكوئي هايت درمانده كرد،
و اينجا كه من هستم جاى كسى است كه اعتراف به وفور نعمت هاى تو و در مقابل آنها به كوتاهى كردن خود دارد،
و به اهمال كارى و تلف كردن عمر خويش گواهى دهد،

و تو اى خداى با عطوفت و مهربان و نيكوكار و بزرگوارى كه روآورندگان بسويت را نوميد نسازى،
و آرزومندات را از درگاهت نرانى،
اميدواران به آستانه تو بار اميد خود را بيندازند،
و آرزوهاى عطاخواهان به ميدان وسيع كرم تو توقف كنند،
پس اى خدا! تو آرزوهاى ما را با نوميدى و ياءس روبرو مگردان،
و جامه نااميدى و دل شكستگى بر ما مپوشان،

خدايا! در برابر نعمت هاى بزرگت سپاسگزارى من كوچك است،
و در جنب اكرام و بزرگوارى تو ثنا و ستايش من خُرد و ناقابل است،
نعمت هاى تو زيورهايى از انوار ايمان بر من پوشانده،
و ريزه كاري هاى نيكيت خيمه هايى از عزت برسرم زده،
و احسان هايت گردن بندهايى به گردنم انداخته كه باز نشود،
و طوق هايى بدان آويخته كه نگسلد،
نعمت هاى بسيار تو زبان مرا از شمردنش ناتوان كرده،
و بخشش هاى فراوانت خِرد و فهم مر از ادراكش كوتاه كرده تا چه رسد به پى بردن به پايانش،
و با اين ترتيب من چگونه مى توانم تو را سپاسگزارى كنم و همان سپاسگزارى من تازه احتياج به سپاسگزارى ديگرى دارد،
و هرگاه بگويم ستايش مخصوص تو است براى همين جمله لازم است دوباره بگويم ستايش مخصوص تو است،

خدايا! چنانچه به لطف خويش ما را خوراك دادى و به پرورش خود پروريدى،
پس نعمتهاى فراوانت را بر ما كامل كن،
و ناگواري هاى سخت و بد را از ما دور كن،
و عطا كن به ما از بهره هاى دو جهان برتر و بهترش را چه اكنون و چه در آينده،
و ستايش تو را است براى آزمايش نيكويت و نعمتهاى فراوانت،
ستايشى كه برابر خوشنوديت باشد و احسان و بخشش بزرگ تو را به سوى ما جلب كند،
اى بزرگ و اى بزرگوار به رحمتت، اى مهربانترين مهربانان.

:Gol: هفتم : مناجات فرمانبرداران خدا (مناجاة المطيعين لله) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است

خدایا! فرمانبری ات را به ما الهام فرما،
و ما را از نافرمانيت دور كن،
و راه رسيدن به آنچه از خشنودى ‏ات آرزومنديم‏ آسان كن،
و ما را در ميان بهشت هايت جاى ده،
و از برابر ديدگان دل هايمان ابرهاى شك و دودلى را بزداى،
و از قلوبمان پرده‏هاى ترديد و كوردلى را كنار زن،
و از نهادمان باطل را زايل كن،
و حق را در درون ما استوار گردان،
زيرا شك ها و گمان ها باروركننده آشوب ها، تيره‏كننده عطاها و بخشش هاى زلال و بى‏آلايش‏اند،

خدايا! ما را بر كشتي هاى نجاتت بنشان،
و از لذّت راز و نيازت بهره ‏مند گردان،
و به حوض هاى دوستى ‏ات وارد كن،
و شيرينى محبّت و مقام قربت را به ما بچشان،
كوششمان را در راهت و همّتمان را در طاعتت قرار ده،
و نيت هايمان را در معامله‏ با خود خالص گران،
چرا كه ما با تو و از توييم و براى ما وسيله‏اى جز به سوى تو نيست،

خدايا! مرا از گزيدگان‏ بندگان خوبت قرار ده، و به شايستگان نيكوكار ملحق كن،
هم آنانكه به بندگى پيشى گرفتند، و به سوى خيرات شتافتند و براى باقيات صالحات تلاش كردند، و براى رسيدن به درجات بلند كوشش نمودند،
همانا تو بر هرچيز توانايى، و به اجابت دعا سزاوارى، به مهربانى ‏ات اى مهربان‏ ترين مهربانان.

:Gol: هشتم : مناجات اهل ارادت (مناجاة المريدين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


منزهى تو!
چه اندازه تنگ است راه ها بر كسى كه تواءش رهنمون نباشى،
و چه اندازه حقيقت روشن است براى كسي كه تو راهش را نشانش داده اى،

خدايا! پس ما را به راه هاى رسيدن به سرايت بكشان،
و ما را از نزديك‏ترين راههاى ورود به بارگاهت‏ ببر،
دور را بر ما نزديك گردان،
و راههاى سخت و دشوار را بر ما آسان و هموار ساز،
و ملحقمان دار به آن بندگانت كه در پيشى گرفتن به سويت شتاب كنند، و يكسره بطور مداوم در خانه ات را مى كوبند و در شب و روز تو را پرستش كنند، و از هيبتت در هراسند،
آنانكه آبخورشان را پاك كردى و بخواسته هايشان رسانيدى و به دادن آنچه جويايش بودند كامرواشان ساختى و حاجت هاشان را از فضل خويش برآوردى، و دل هاشان را سرشار از دوستى خويش كردى و از آب زلال معرفتت سيرابشان كردى،
اينان به وسيله تو به لذّت مناجاتت‏ دست يافتند، و از حسن عنايت تو دورترين مقاصدشان را فراچنگ آوردند،

پس اى كسى كه بر آنانكه به سويش رو كنند رو آورى و با توجه بدانها مهرورزى و نعمت بخشى،
و اى آنكه نسبت به بى خبران و غافلان از ذكر خود رحيم و مهربانى و با جلب آنان به درگاهت دوستدار و مهرورزى،
از تو می ‏خواهم مرا از كسانى قرار دهى كه بهره بيشترى از تو دارند، و برترين جايگاه را نزد تو نصيب خود ساخته‏ اند و از دوستى‏ ات سهم برجسته ‏ترى به آنان‏ رسيده، و در معرفتت بهره بيشترى نصيب آنان گشته است،
زيرا كه توجه من از همه جا بسوى تو منقطع شده و اراده و آرزويم به جانب تو گشته است،

پس مراد من تنها تويى نه ديگرى،
و شب زنده دارى و بى خوابيم فقط بخاطر تو است نه غير تو،
و ديدارت نور چشم من است،
و وصل تو آرزوى جان من،
و بسوى تو است اشتياقم،
و در وادى محبّت تو سرگشته ام،
و در هواى تو است دلدادگيم،
و خوشنودى تو است مقصودم،
و ديدار تو است حاجت من،
و نعمت جوارت مطلوب من است،
نزديكى و قرب به تو منتهاى خواسته من است،
و در مناجات با تو است خوشى و راحتيم،
و پيش تو است داروى دردم و شفاى جگر سوخته ام و تسكين حرارت دلم و برطرف شدن دشواريم،

پس در هنگام ترس همدمم باش،
و لغزشم را ناديده گير،
و گناهم را بيامرز،
توبه‏ ام را بپذير،
و دعايم را اجابت كن،
و سرپرست زمامم و توانگرى گاه تهيدستى ‏ام باش،
مرا از خود جدا مكن، و از خويشتن دورم مساز،
اى نعمت و بهشت من، و اى دنيا و آخرتم، اى مهربان ‏ترين مهربانان.
[=book antiqua]

:Gol: نهم : مناجات دوستان (مناجاة المحبّين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


خدايا! كيست آن‏كه شيرينى محبتت را چشيد پس به جاى تو ديگرى را برگزيد؟،
و كيست آنكه با مقام قرب تو انس يافت‏ پس مايل به روى برتافتن از تو شد؟،

خدايا! ما را از كسانى قرار ده كه براى قرب و ولايتت برگزيدى،
و براى دوستى و محبتت‏ خالص نمودى،
و براى ديدارت مشتاق كردى،
و به قضايت راضى ساختى،
و نعمت نگاه به جمالت را عطايش كردى،
و به خشنودى ‏ات مخصوص گرداندى،
و از غم هجران و دورى ‏ات پناه دادى،
و در جوارت در جايگاه راستى جاى‏ دادى،
و به شناخت خود اختصاص دادى،
و براى بندگى ‏ات سزاوار كردى،
و به اراده ‏ات دلباخته فرمودى،
و براى تماشاى جمالت برگزيدى،
و رويش را براى خود از غير پاك كردى،
و دلش را براى عشقت فارغ نمودى،
و آن را به سوى آنچه نزد توست راغب فرمودى،
و يادت را به او الهام كردى،
و شكرت را نصيبش نمودى،
و به طاعتت مشغول ساختى،
و او را از بندگان‏ شايسته‏ ات گرداندى،
و براى راز و نيازت انتخاب كردى،
و جدا كردى از او هرچه كه او را از تو جدا مى‏كند،

خدايا! ما را از كسانى قرار ده كه شيوه ‏هاشان آرام گرفتن به درگاه توست در حال زارى،
و روزگارشان آه و ناله است،
و پيشانى ‏شان در پيشگاه عظمتت بر سجده،
و ديدگانشان در خدمتت بى‏ خواب گشته است،
و اشكشان از خشيت تو روان،
و قلوبشان به عشقت آويخته،
و دل هايشان از هيبتت از جا كنده است،

اى آن كه انوار قدسش براى ديدگان عاشقانش جلوه‏ گر است، و بزرگي هاى جمالش براى قلوب عارفانش ديدنى است،
اى آرمان دل مشتاقان، اى‏ نهايت آروزهاى عاشقان،
از تو درخواست مى‏كنم
دوستى خودت را،
و دوستى آنان‏ كه تو را دوست دارند،
و دوستى هر كارى كه مرا به ميدان‏ قرب تو مى ‏رساند،
و اين كه خودت را نزد من محبوب ‏تر از ديگران قرار دهى،
و عشقم را به وجودت راهبر به سوى خرسندى‏ ات بگردانى،
و شوقم را به حضرتت بازدارنده از نافرمانى ‏ات سازى،

خدايا! تماشاى زيبايى وجودت را بر من منّت گذار،
و به من به ديده عشق و عاطفه بنگر،
و روى از من متاب،
و مرا نزد خود از اهل خوشبختى و بهره ‏مندى‏ قرار ده،
ای اجابت كننده، اى مهربان‏ ترين مهربانان.

:Gol: دهم : مناجات توسل جويان (مناجاة المتوسّلين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


خدايا! به پيشگاهت وسيله‏اى جز عواطف مهرت ندارم،
و به درگاهت دست ‏آويزى جز آنچه از رحمتت شناخته شده،
و جز شفاعت پيامبرت پيامبر رحمت رهايى‏ بخش امت از رنج و ناراحتى ندارم،

خدايا! اين دو وسيله را براى من سبب‏ رسيدن به آمرزشت قرار ده،
و آن دو را رابطه ‏اى براى دست ‏يابى به خشنوديت بگردان،
همانا اميدم به حريم كرمت فرود آمده، و مركب طمعم به آستانه جودت بار انداخته است،
پس درباره خودت آرزويم را محقّق ساز،
و كارم را به خير پايان ده،
و مرا از آن برگزيدگانى قرار ده كه در در ميان بهشت قرارشان دادى،
و خانه كرامتت را در اختيارشان گذاردى،
و ديده آنان را در روز قيامت با نگاه به سوى‏ جمال خويش روشن نمودى،
و جايگاه راستى را در جوارت به آنان واگذار نمودى،

اى آنكه واردين بر كريم تر از او وارد نشوند، و قصدكنندگان مهربان‏ تر از او را نيابند،
اى بهترين كسى‏ كه شخص تنها با او خلوت كند،
و اى مهربان ‏ترين كسى ‏كه‏ انسان رانده به جانب او روى آورده،
به سوى گستردگى عفوت دست گدايى دراز كردم،
و به دامن كرمت چنگ آويختم،
مرا سزاوار حرمان مكن،
و به نا اميدى و زيان دچار مساز،
اى شنواى دعا، اى مهربان‏ ترين مهربانان.

:Gol: يازدهم : مناجات نيازمندان (مناجاة المفتقرين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


خدايا! شكستگى‏ ام را جز لطف و محبتت جبران نكنند،
و نداريم را جز توجه و احسان تو برطرف نسازد،
و هراسم را جز امان تو آرام ننمايد،
و خوارى ‏ام را جز توانايى ‏ات به عزّت تبديل نكند،
و مرا جز فضلت به آرزويم نرساند،
و شكاف فقرم را جز احسان تو پر نكند،
و حاجتم را كسى جز تو بر نياورد،
و غمزدگى ‏ام را جز رحمتت برطرف ننمايد،
و بدحالى ‏ام را جز مهرت نگشايد،
و سوز سينه‏ام را جز وصل تو خنك نكند،
و آتش درونم را جز ديدارت خاموش نگرداند،
و بر حرارت شوقم به تو جز نگاه به جمالت آب نريزد،
و آرامشم بدون نزديك شدن به حضرتت برقرار نشود،
و حسرتم را جز نسيم رحمتت برنگرداند،
و بيمارى ‏ام را جز درمانت‏ شفا ندهند،
و غمم را جز مقام قربت برطرف نسازد،
و زخمم را جز چشم‏ پوشى‏ ات التيام ندهد،
و آلودگى دلم را جز گذشت‏ تو نزدايد،
و وسواس سينه ‏ام را جز فرمانت از ميان نبرد،

اى نهايت آرزوى آرزومندان، اى‏ غايت خواهش خواهندگان، اى دورترين مطلوب جويندگان، اى والاترين رغبت راغبان، اى سرپرست‏ شايستگان، اى امان ترسيدگان، اى اجابت كننده دعاى بيچارگان، اى ذخيره ناداران، اى گنج بينوايان، اى فريادرس دادخواهان، اى برآورنده حاجات تهيدستان و بر خاك‏نشستگان، اى‏ كريم ‏ترين كريمان، اى مهربان‏ ترين مهربانان،
فروتنى و خواهشم به پيشگاه توست، و زارى و ناله‏ ام به سوى‏ تو،
از تو می خواهم مرا به نسيم خرسندى ‏ات برسانى،
و نعمت هاى نيكويت را بر من تداوم بخشى،
من اينك‏ بر در خانه كرمت ايستاده‏ ام،
و در معرض نسيم هاى نيكى ‏ات قرار دارم،
و به رشته محكمت چنگ زده‏ ام،
و به دست‏ آويز استوارت دست آويختم،

خدايا! بر بنده خوارت كه زبانش گنگ، و عملش اندك است رحم كن،
و با احسان پيوسته و برجسته‏ ات بر او منّت گذار،
و او را زير سايه بلندت حمايت فرما،
اى گرامى، اى زيبا، اى مهربان ترين‏ مهربانان.

:Gol: دوازدهم : مناجات عارفان (مناجاة العارفين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


خدایا! زبان ها از اداى ثنايت آنچنانكه شايسته عظمت توست كوتاه است،
و خردها از درك ژرفاى جمالت‏ ناتوان است،
و ديده‏ ها از تماشاى بزرگي هاى ذاتت درمانده است،
و براى خلق راهى‏ به سوى شناسايى ‏ات جز ناتوانى از شناخت قرار ندادى،

خدايا! ما را از كسانى قرار ده كه شاخسارهاى‏ اشتياق به سويت در بوستان هاى سينه‏ هايشان استوار و پابرجا شده است، و سوز عشقت در كانون دل هايشان‏ برافروخته،
از اين رو آن ها به آشيانه هاى انديشه ها جاى گيرند،
و در گلستان قرب و مكاشفه ‏ات می گردند،
و از حوض هاى محبّتت با جام ملاطفت می ‏نوشند،
و در كنار نهرهاى صفا وارد می شوند،
درحالیكه پرده از ديدگانشان برداشته شده،
و تاريكى دودلى از باورها و ضمايرشان زدوده گشته،
و خلجان شك از دل ها و باطنشان بيرون رفته،
و سينه‏ هايشان با تحقّق معرفت گشوده شده،
و همّتشان براى پيشى گرفتن در ميدان خوشبختى بر اثر زهد بلندى گرفته،
و نوشيدنشان در چشمه زلال كردار گوارا شده،
و باطنشان در مجلس انس پاكيزه گشته،
و راهشان در جاى ترسناك ايمنى يافته،
و جانشان با رجوع به رب‏ الارباب اطمينان يافته،
و ارواحشان به نيكبختى و رستگارى يقين يافته،
و دیدگانشان با نظر به محبوبشان روشنى‏ گرفته،
و آرامششان با دريافت خواهش و رسيدن به آرزو استقرار يافته،
و تجارتشان در فروش دنيا به آخرت‏ سودبخش بوده،

خدايا! چه لذّت ‏بخش است در دل ها خاطرات الهام گرفته از يادت،
و چقدر شيرين است‏ پويش به سوى تو با مركب انديشه ‏ها در راه هاى غيب،
و طعم عشقت چه خوش،
و شربت مقام قربت چقدر گوارا است،
پس ما را از راندن و دور كردنت پناه ده،
و از خاص ‏ترين عارفانت و شايسته‏ترين بندگانت‏ و راستگوترين فرمانبرانت و خالص‏ترين پرستندگانت قرار داده،
اى بزرگ، اى باشكوه، اى گرامى، اى بخشنده، به مهربانى ‏ات‏ اى مهربان ‏ترين مهربانان.
[=book antiqua]

:Gol: سيزدهم : مناجات ياد كنندگان حق (مناجاة الذاكرين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است

خدايا! اگر پذيرفتن فرمانت واجب نبود تو را پاك تر از آن مى دانستم كه من نام تو را به زبان آرم،
چه ذكر من تو را به اندازه كاستى من است نه برازنده كمال تو،
شأن و اندازه من چقدر می ‏تواند بالا رود تا ظرف تقديس تو قرار گيرم؟

از بزرگ‏ترين نعمت ها بر ما جارى شدن ذكر تو بر زبان ماست،
و اجازه‏ ات به ماست كه تو را بخوانيم و تنزيه و تسبيح گوييم،
خدايا! پس ذكرت را به ما الهام كن در نهان و آشكار و شب و روز، و پيدا و پنهان، و در خوشى و ناخوشى،
و ما را به ذكر پنهان مأنوس فرما،
و به عمل پاكيزه و كوشش پسنديده بكار گير،
و به ميزان كامل پاداشمان ده،

خدايا! دل هاى عاشق شيفته تواند،
و خردهاى جداى از هم بر معرفتت‏ گرد آمده‏ اند،
بدين خاطر دل ها آرام نگيرند جز به ياد تو،
و جان ها جز به هنگام مشاهده‏ ات راحتى نيابند،

تو تنزيه‏ شده ‏اى، در هرجا،
و پرستيده گشته‏ اى در هرگاه و در همواره روزگار بوده‏ اى،
و به هر زبان‏ خوانده شده ‏اى،
و در هر دلى بزرگداشت شده‏ اى،

از هر لذّتى به جز ذكر تو،
و از هر آسايشى‏ جز همدمى با تو،
و از هر شادمانى به غير قرب تو،
و از هر شغلى جز طاعت تو پوزش می ‏جويم،

تو گفتى‏ و گفتارت حق است كه:
« اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خدا را بسيار ياد كنيد و در بامداد و شامگاه او را تسبيح گوييد »
و تو گفتى و گفتارت حق است:
« مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم »
ما را به ياد كردنت فرمان دادى، و وعده فرمودى كه تو نيز از روى شرافت و عزّت و كرامت بخشيدن به ما، ما را ياد كنى،
اكنون برابر با فرمانت تو را ياد می كنيم، پس تو نيز به وعده‏ ات وفا كن،
اى يادآور يادكنندگان، و اى مهربان‏ ترين مهربانان.

:Gol: چهاردهم : مناجات معتصمان (مناجاة المعتصمين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


خدايا! اى پشتيبان پناه‏جويان، و اى پناه پناهندگان، و اى رهاي بخش هلاك شدگان، و اى نگهدار بينوايان، و اى مهرورز بی چيزان، و اى اجابت كننده درماندگان، و اى گنجينه تهيدستان، و اى جبران كننده شكست خوردگان، و اى‏ جايگاه آوارگان، و اى ياور ناتوان شمردگان، و اى پناه‏ دهنده ترسيدگان، و اى غمگسار غمزدگان، و اى دژ پناهندگان،
اگر به عزّتت پناه نياورم پس به كه پناه برم؟،
و اگر به قدرتت پناهنده نشوم، به كه پناهنده شوم؟،

گناهان‏ وادارم ساخته كه به دامان گذشتت چنگ زنم،
و خطاها محتاجم كرده كه از تو خواهم درهاى چشم‏ پوشى ‏ات‏ را بر من بگشايى،
و بدي ها مرا فراخوانده تا به آستان عزّتت بار اندازم،
و هراس از انتقام وادارم كرده كه به‏ دستاويز مهرت چنگ زنم،
كسی كه به ريسمانت چنگ زده سزاوار نيست خوار گردد،
و آن‏كه به عزّتت‏ پناهنده شده، شايسته نيست رها گردد يا واگذاشته شود،

خدايا! ما را از حمايتت محروم مكن،
و از پوشش رعايتت برهنه مساز،
و از پرتگاه هاى هلاك دورم كن، زيرا ما در سايه توجه تو و در حمايت تو به سر می ‏بريم و از توييم،

از تو می ‏خواهم به حق خاصان از فرشتگانت، و شايستگانت از بندگانت،
كه براى ما سپرى قرار دهى كه ما را از هلاكتها برهاند، و از آفات بركنار دارد، و از بلاهاى سخت نگهدارى كند،
و هم اينكه آرامش خود را بر ما نازل كنى،
و چهره‏ هاى ما را به انوار محبتت پرفروغ گردانى،
و ما را در پناهگاه محكمت پناه دهى،
و در كناره‏ هاى نگهدارى خويش‏ بگنجانى،
به حق مهر و رحمتت اى مهربان ‏ترين مهربانان.
[=book antiqua]

:Gol: پانزدهم : مناجات پارسايان (مناجاة الزّاهدين) :Gol:

[=book antiqua]به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانى‏ اش هميشگى است


خدايا! ما را در خانه اى جا داده اى كه سر راه ما گوداله اى نيرنگ را كنده،
و در دام هاى فريب خود ما را به چنگال هاى مرگ آويخته،
از دام هاى فريبش به تو پناه می ‏آوريم،
و به تو نگهدارى جوئيم از مغرور شدن به زر و زيور آراسته اش،
كه اين دنيا خواهندگانش را هلاك می ‏سازد،
و واردينش را نابود مى‏كند،
آكنده به آفتهاست، انباشته از نكبتهاست،

خدايا! ما را به دنيا بى ‏رغبت كن،
و به توفيق و عصمتت ما را از آن سلامت بدار،
و جامه‏ هاى مخالفت را از هستيمان بركن،
و با حسن‏ كفايتت امور ما را سرپرستى فرما،
و فزونى سهم ما را از رحمت گسترده‏ ات كامل گردان،
و از چشمه‏ سار مواهبت عطاى ما را نيكو گردان،
و در سرزمين دل هاى ما درختان محبتت را بكار،

و انوار معرفتت را بر ما كامل كن،
و شيرينى گذشت‏ و لذّت آمرزشت را به ما بچشان،
و ديدگان ما را در جهان ديگر به ديدارت روشن فرما،
و محبّت دنيا را از دل ما بيرون كن،
آنگونه كه درباره نيكوكاران برگزيده‏ ات و خاصان نيكوكردارت انجام دادى،
به حق مهربانی ات اى‏ مهربان ‏ترين مهربانان و اى گرامى‏ ترين گراميان.

موضوع قفل شده است