تعارض بین شخصیت محوری و ولایت محوری

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تعارض بین شخصیت محوری و ولایت محوری

بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی به واقعه عاشورا و فاجعه شهادت حضرت سید الشهدا نگاه می کنیم نکات مبهم زیادی به چشم می خورد ، چه شد که 50 سال از مرگ حضرت پیامبر نگذشته فرزندش را ذبح کردند؟ چه اتفاقی می افتد که در عرض چند سال یا چند ماه بلکه در عرض چند روز ارزشها تغییر می کند ؟
وقتی به تاریخ می نگرم و رابطه مردم با پیامبر را می بینم تناقضات آن را در رابطه با فرزندان پیامبر درک نمیکنم .
علاقه مردم به شخص پیامبر وصف نا پذیر بود ، آنچنان محبت و علقه ای بین ایشان و عموم مردم بود که در عرض چند سال جامعه وحشی عرب جاهلیت به یک جامعه آرمانی تبدیل گشته بود ، حرف حرف پیامبر بود ، کسی مگر حرف پیامبر را رد می کرد ، مردم خاک پای پیامبر را سرمه چشمان خویش می کردند ، هنگام ورود پیامبر به مدینه بر سر اینکه پیامبر در خانه ی که فرود آید دعوا بود ، مردم شب را سحر می کردند به عشق یک لحظه ملاقات پیامبر .
خب بعد از پیامبر چه اتفاقی افتاد که مردم سخنان پیامبر و سفارش های ایشان را به دیوار کوبیدند و توصیه هایشان را رها کردند ؟
وقتی عمیق تر به رابطه مردم با حجت الهی می نگریم و ابعاد و عمق این محبت را بررسی می کنیم متوجه این نکته می شویم که عموما این محبت ها بر محور شخص پیامبر نه به عنوان پیامبر و حجت الهی بلکه محبت به شخص محمد امین است که بسیار خوش اخلاق ، مهربان ، خوش ظاهر ،امانت دار ، سخی و خلاصه انسانی با کوهی از صفات زیبا و انسانی بود .
اگر این صفات در شخصی غیر از یک پیامبر باشد باز مردم دور او جمع خواهند شد و به او علاقه خواند داشت و حاضر خواهند بود که جانشان را فدای او کنند چنانچه در تاریخ نمونه های فراوانی داریم از افرادی که که با خصوصیات اخلاقی و جذابیت های شخصیتی خود توانستند عده زیادی را جذب شخصیت خود کنند .
البته جذابیت پیامبر کجا و یک فرد عادی کجا ، ولی یک جامعه بی معرفت و کم معرفت نیز آیا فرقی برای این دو قائل است ؟
محبت به یک انسان جذاب با اخلاق والا چیز عجیب و خارق العاده ای نیست ولی اگر این محبت در مقابل منافع شخصی قرار بگیرد در اکثر موارد منافع شخصی بر آن غلبه می کند.، برای مثال شخصی فردی را بسیار دوست دارد ، حال این فرد محبوب ضرر جبران نا پذیری را به آن شخص وارد کند ، آیا این شخص باز به آن محبوب خود علاقمند خواهد بود ؟
در حالت عادی باید جواب داد خیر ، چون بغضی قوی تر بر این حب غلبه کرده است ، حتی ممکن است در صدد انتقام از آن محبوب سابق بر آید و این دقیقا همان اتفاقی بود که در صدر اسلام اتفاق افتاد .
عموم مردم با معرفت کم نسبت به حضرت پیامبر ، ایشان را به عنوان محمد امین و خوش اخلاق و سخی دوست داشتند نه به عنوان پیامبر و حجت الهی که اطاعت از فرامین او چه در قید حیات و چه پس از آن واجب است .
مردم صدر اسلام جذب شخصیت زیبای محمد امین شده بودند نه مقام معنوی آن حضرت ، و مشخص است که این محبت به شخصیت به نسیمی بند است و می تواند با مرور زمان کم رنگ شد یا در تعارض با منافع به بغض تبدیل شود .
اما اگر علاقه مردم به حضرت پیامبر به خاطر آن بود که ایشان فرستاده خداوند و حجت الهی هستند ، به یقین پس از پیامبر آن همه ظلم به ایشان و فرزندان و جانشینان ایشان نمی کردند .
پیامبر در روز غدیر فرمودند " هر کس که من ولی و مولی و سرور او هستم ، علی مولی و سرور او است ، ای مردم علی جانشین من است" ، خب این خواسته با منافع بسیاری مخالف بود ، پیامبر مقابل منافع شخصی بسیاری قرار گرفت ، پس این محبت تبدیل به نا رضایتی و بعد کم کم تبدیل به دشمنی شد ، چرا که خیلی ها خود را در حکومت اسلامی سهیم می دانستند بلکه برای خود حق آب و گل قائل بودند و با شناختی که از علی علیه السلام داشتند می دانستند که آن حضرت امتیار مفت به کسی نمی دهند .
پیامبر فرمود من این جایگاه و درجه خودم را پس از مرگم به علی می بخشم و پس از مرگ من علی علیه السلام صاحب مقام من است ، اگر آن مردم محبتشان به جایگاه معنوی پیامبر صلی الله علیه و آله بود پس از ایشان هم باید نسبت به وارث این جایگاه محبت می داشتند که عملا دیدیم ایگونه نشد ، چون این محبت در شخص پیامبر خلاصه شده بود پس از ایشان آن جنایات را در حق خاندان مطهر پیامبر روا داشتند .
در حدیث می بینیم که می فرماید هر کس بدون شناخت امام زمان خود بمیرد مانند کسی است که در زمان جاهلیت از دنیا رفته است ، این بدین معنی است که کسی عاشق حضرت محمد باشد یا عاشق ائمه اطهار نه به خاطر اینکه آن فرد حجت الهی است بلکه به این عنوان که این فرد یک انسان بسیار بالا مقام است ، این محبت ارزشی ندارد ، این محبت اگر مقابل منافع شخصی قرار بگیرد احتمال شکستش قوی است .
اما اگر محبت به حضرت محمد و فرزندان ایشان به این عنوان باشد که ایشان ولی الله هستند ، جانشینان خداوند بر روی زمین هستند ، این محبت همراه با معرفت شکست نمی خورد ، اگر مولی بگوید در تنور بنشین می نشیند، اگر مولی بگوید فرزندت را قربانی کن ، قربانی خواهد کرد ، که البته مراتب اطاعت از ولی الله بستگی به درجه معرفتی شخص دارد .
در زیارات ائمه معصومین داریم که شخصی که زیارت می کند باید با معرفت زیارت کند ، سوال شد که زیارت با معرفت چگونه است ، فرمودند اینکه فرد بداند که صاحب این قبر امام است و حجت الهی است .
هر نظامی که شخصیت محور باشد نابود خواهد شد ، چه نظام الهی و چه نظام های ســــیـــــاســــی ، اگر نبود وجود مبارک حضرت امیر علیه السلام اکنون نامی از اسلام نبود ، چرا که با رحلت حضرت رسول و فقدان شخصیت ایشان مردم دیگر میلی به آرمان های ایشان نشان ندادند ، ولی اگر مردم آن زمان ولایت محور بودند و محبت به ولایت داشتند ، امیرالمومنین را ولی اخذ می کردند و کار به آنجا که نباید کشیده می شد نمی کشید .
بیاییم به تاریخ انقلاب اسلامی ایران ، امام خمینی صاحب جایگاه و مقام ولایت فقیه( که مقام نیابت امام معصوم است) بودند، در زمان حیات آن بزرگوار دیدیم که بسیاری به ایشان علاقه داشتند و ابراز محبت می کردند ، پس از رحلت ایشان دیدیم عده ای از همان ارادتمندان به حضرت امام علاوه بر اینکه با جانشین ایشان بیعت نکردند بلکه در مقابل ایشان علم مخالفت برداشتند و با دشمنان امام خمینی هم صدا شدند ، این همان شخصیت محوری و محبت به شخصیت است .
خدا را شکر که شیعیان علی بن ابی طالب ولایت محور بودند و ولایت خمینی کبیر با پذیرفتند و پس از ایشان ولایت آیت الله خامنه ای را پذیرفتند ، پس نظام باقی ماند .
حضرت امام نفرمودند که پشتیبان من باشیدتا نظام حفظ شود ، بلکه فرمودند پشتیبان این مقام ولایت فقیه باشید .
اگر ما خود را مکلف به اطاعت از ولی بدانیم فرقی ندارد که چه کسی در این منسب باشد ، چه شیخ انصاری ها باشند ، چه میرزای شیرازی ها ، چه سید ابوالحسن اصفهانی ها ، چه روح الله خمینی ، چه سید علی خامنه ای و چه ... ، فرقی ندارد هرکه باشد واجب الاطاعه هستند به خاطر جایگاه و مقام معنوی که دارند .
پس از صد سال اگر آیت الله خامنه ای رحلت کردند باز ولایت به دیگری منتقل می شود ، جانشین هر که باشد ، حتی کسی که ما علاقه ای به او نداشتیم به خاطر این مقام باید اورا اولی بر نفس خود بدانیم ، و اطاعت امرش کنیم .
خدا نکند روزی بیاید که بفهمیم دنبال شخصیت بودیم نه ولایت .
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

شما اگر به تاریخ بنگرید میفهمید که دور پیامبر را انسان هایی گرفته بودند که حرف های ایشان را ناقص بیان میکردند برای این پس از پیامبر جانشینی ایشان را خودشان به عهده بگیرند کسانی که پس مرگ پیامبر فرزند ایشان را که همه جهان میگوید کسی پاکدامن تر از او وجود نداشت به شهادت رساندند ودر زمان حال کسانی دور رهبرمان را کسانی گرفته اند که تنها قصدشان رسیدن به رهبری است ویکی از مهمترین آنها کسی است که همیشه کنار رهبر مینشیند اما پسر و دخترش به جرم جاسوسی مورد سوال هستند کسی که یکی از سران سال ۸۸بود واگر به خاطر خواست رهبرمان نبود و برای جلوگیری از حرج و مرج الان رهبر حکم اعدامش را صادر میکرد اما با نادانی بسیاری از مردم رهبرمان هم ناراحت است اگر سطح فکری مردم بالاتر برود خواهند فهمید که چه کسانی دوستدار این ملت و چه کسانی دشمن این ملت هستند آیا اشتباه میگویم؟