چه کسی فرهنگ مرا جابه جا کرد؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه کسی فرهنگ مرا جابه جا کرد؟

امروزه در کتاب فروشی ها کتاب هایی غیر آکادمیک و کوچه بازاری در زمینه روان شناسی وجود دارد که توجه بسیاری از مردم را به خود جلب کرده است این کتاب ها نه تنها افسردگی ها، اضطراب ها، مشکلات و اختلالات روحی و روانی افراد را درمان نمی کنند بلکه فرهنگ ایرانی اسلامی مخاطبان خود را هم تغییر می دهد. کتاب هایی در زمینه شاد زیستن و اعتماد به نفس مانند قورباغه را قورت بده ، چه کسی پنیر مرا جابه جا کرد و هزاران کتاب که با موضوع روان شناسی نوشته شده و مؤلفین آنها موارد مصرف آن را هم ذکر نکرده اند باعث شده افرادی که برای حل مشکلات رفتاری و ارتباطی شان و درمان اختلالات روانی و روحی شان احتیاج به مراجعه به مشاوره و قرار گرفتن در پروسه درمانی دارند، به این کتاب ها بسنده کرده و به تدریج فرهنگ ارتباطی وسبک تفکر و شخصیت آنها نیز تغییر کند و تقید خود را به فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی از دست بدهند بنابراین باید کارشناسان فرهنگی و روان شناسان ایرانی با فرهنگ سازی و هشدار به افراد جامعه نسبت به این خطر مردم را آگاه کنند، از طرفی تدوین و ترویج کتبی در زمینه هایی مانند انتخاب همسر ، شناخت زن و مرد، اعتماد به نفس ، درمان اختلالات روانی و راهکارهای روابط مؤثر با توجه به فرهنگ ایرانی - اسلامی بسیار ضروری است

گفتار بسیار کلی ، مبهم و گنگ است . چه مواردی از تقید به فرهنگ ایرانی و اسلامی بر اثر مطالعه ی این کتاب ها فراموش شده است ؟ کجای این کتاب ها با فرهنگ اسلامی - ایرانی در تعارض است ؟ لطفا این ها را مشخص بفرمایید .

ایکاش به این موضوع هم اشاره می کردید که " چرا این کتاب ها تا این حد در ایران با فروش گسترده و استقبال وسیع روبرو شده است " ؟

اميدوار;10840 نوشت:
بلکه فرهنگ ایرانی اسلامی مخاطبان خود را هم تغییر می دهد.

باسلام و تشکر ؛
به معضل اجتماعی بسیار مهمی اشاره کردید، من هم شخصاً چند مورد از این کتابها را مطالعه کردم و متوجه شدم که اصلاً این کتابها با فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی مطابق نیست، و راهکارهای ارائه شده در این کتابها در مورد راه های شاد زیستن ، دوست داشتن دیگران، برنامه ریزی برای زندگی و چگونگی رفتار زوجین بایکدیگر و ......... فرهنگ غربی را در بر دارد و از فرهنگ ایرانی و اسلامی به دور است، مثلا در مورد شاد زیستن در فرهنگ غربی شاد زیستن یک تعریفی دارد و در فرهنگ ایرانی و اسلامی شاد زیستن تعریف دیگری دارد که در برخی موارد با هم متفاوت هستند. یا در مورد برنامه ریزی در زندگی ، در زندگی غربی ها یک چیزهایی مهم است و در زندگی ایرانیان مسلمان چیزهای دیگری مهم هست، و ما اگر از این کتابها تبعیت کنیم از برنامه های مهم آنها تبعیت کرده ایم و برنامه هایی که برای یک مسلمان و یک ایرانی مهم است را به بوته فراموشی سپرده ایم. یا مثلا در روابط زوجین در فرهنگ غربی ارائه شده در این کتابها روشهایی ارائه می شود که با راهکارهای ارائه شده در روابط زوجین دراسلام در برخی موارد متفاوت است.
:Gol:
پس نتیجه می گیریم که با تبعیت از این کتابها( که البته عمل به آنها مشکل است زیرا فرهنگ ما با فرهنگ آنها متفاوت است) ، فرهنگ خود را کم کم و به مرور زمان از بین می بریم و فرهنگ غربی را جایگزین می کنیم.

netuser;10849 نوشت:
گفتار بسیار کلی ، مبهم و گنگ است . چه مواردی از تقید به فرهنگ ایرانی و اسلامی بر اثر مطالعه ی این کتاب ها فراموش شده است ؟ کجای این کتاب ها با فرهنگ اسلامی - ایرانی در تعارض است ؟ لطفا این ها را مشخص بفرمایید . ایکاش به این موضوع هم اشاره می کردید که " چرا این کتاب ها تا این حد در ایران با فروش گسترده و استقبال وسیع روبرو شده است " ؟

سوال دارم؟؟
ايا شما تو ايران زندگي مي كنيد و اگه نه كه لطفا دخالت نكنيد اگه بله اخه اين كه عليه دين اسلام است .

شما هم هرچند سني باشيد بايد در حمايت از دين اسلام كه متحد ياشيم

يا شما عادت كردين هميشه دشمنان را بر شيعيان برتري بدين خدا كمكون كنه

يعني واقعا نمي بينيد كه اين كتابها دارن عليه فرهنگ ايراني اسلامي نوشته مي شن؟؟

اصلا اين كتابها را خوندين؟؟

يا مي خواين هر چي تو اين سايت نوشته مي شه مخالفت كنين!!!!؟؟؟

با سلام

بنده هم با مطالب اميدوار عزيز و نيايش سبز بزرگوار موافقم

برخي كتابهايي كه در اين راستا چاپ مي شوند هيچ تناسبي با فرهنگ و اعتقادات ديني ما ندارند

برخي از مطالبشون هم در تضاد با اعتقادات ديني ماست ولي چون با زبان مشاوره نوشته مي شود و بعضا حالت داستان گونه دارد يا باعبارتهاي كارشناسي و مشاوره اي نوشته مي شود

مسئولين وقعي بدان نمي نهند و بي خيال موضوع مي شوند

به نظر اگر كمي با احتياط با اين موضوعات برخورد شود مطمين تر خواهد بود

در ضمن اگر در اين موضوعات كارشناسان و روان شناسان ديني دست به كار شوند و موضوعات ديني و مطالب مشاوره اي را در قالب فرهنگ خودمان بنويسند بسيار بهتر خواهد شدو البته كارهايي هم مي شود.

مي دانيم و مي دانيد كه فرهنك غربي در خلاء رشد مي كند و جايي پا ميگيرد كه اثري از فرهنگ ديني و اسلامي نباشد

البته اين خاصيت علف هاي هرز و بي خاصيت است ، يا دور از دست باغبان مي رويند و مزاحم سبزه هاي مفيد
و يا در بيابان مي رويند كه فايده اي ندارد و اين همان خلاء است


صد البته اين امر مسوليت كارشناسان ديني را دو چندان مي كند

نیایش سبز;10852 نوشت:
باسلام و تشکر ؛
به معضل اجتماعی بسیار مهمی اشاره کردید، من هم شخصاً چند مورد از این کتابها را مطالعه کردم و متوجه شدم که اصلاً این کتابها با فرهنگ ایرانی و فرهنگ اسلامی مطابق نیست، و راهکارهای ارائه شده در این کتابها در مورد راه های شاد زیستن ، دوست داشتن دیگران، برنامه ریزی برای زندگی و چگونگی رفتار زوجین بایکدیگر و ......... فرهنگ غربی را در بر دارد و از فرهنگ ایرانی و اسلامی به دور است، مثلا در مورد شاد زیستن در فرهنگ غربی شاد زیستن یک تعریفی دارد و در فرهنگ ایرانی و اسلامی شاد زیستن تعریف دیگری دارد که در برخی موارد با هم متفاوت هستند. یا در مورد برنامه ریزی در زندگی ، در زندگی غربی ها یک چیزهایی مهم است و در زندگی ایرانیان مسلمان چیزهای دیگری مهم هست، و ما اگر از این کتابها تبعیت کنیم از برنامه های مهم آنها تبعیت کرده ایم و برنامه هایی که برای یک مسلمان و یک ایرانی مهم است را به بوته فراموشی سپرده ایم. یا مثلا در روابط زوجین در فرهنگ غربی ارائه شده در این کتابها روشهایی ارائه می شود که با راهکارهای ارائه شده در روابط زوجین دراسلام در برخی موارد متفاوت است.
:gol:
پس نتیجه می گیریم که با تبعیت از این کتابها( که البته عمل به آنها مشکل است زیرا فرهنگ ما با فرهنگ آنها متفاوت است) ، فرهنگ خود را کم کم و به مرور زمان از بین می بریم و فرهنگ غربی را جایگزین می کنیم.

درود

گرامی ، این بخشی از نخستین نوشته ی شما در این جستار است :

نقل قول:
کتاب هایی در زمینه شاد زیستن و اعتماد به نفس مانند قورباغه را قورت بده ، چه کسی پنیر مرا جابه جا کرد و هزاران کتاب که با موضوع روان شناسی نوشته شده و مؤلفین آنها موارد مصرف آن را هم ذکر نکرده اند

حداقل در یک مورد ، یعنی کتاب « قرباغه را قورت بده » تقسیم بندی های کاملا روشن و دقیق ، و مصداق های کاملا آشکار و واضح تعریف شده که ادعای شما را به کلی در باره ی ابهام و روشن نبودن موارد مصرف رد می کند .

علاوه بر آن ، در هیچ جای این کتاب من دستوری که خلاف قوانین شرعی باشد ندیده ام . بر عکس ، برنامه ریزی برای زندگی و نظم و انضباط از جمله امور توصیه شده است که متاسفانه ما از این که دیگران در عمل به دستورات دینی ما از ما پیشی گرفته اند ، باید دردمان بیاید !

در زندگی ما هر چیزی که مهم باشد ، و هر تفاوتی که با غربی ها داشته باشیم ، در این اصل کلی که برای رسیدن به موفقیت باید برنامه ریزی و انضباط داشت ، تغییری حاصل نمی شود . مگر این که بخواهیم ادعا کنیم برنامه ریزی و انضباط با دستورات دینی و فرهنگ اسلامی ما در تعارض است که گمان نمی کنم کسی این جا مایل باشد چنین ادعایی کند ؟!

در نوشته ی بعدی ، خود کتاب « قورباغه را قورت بده » را هم پیوست خواهم کرد تا دوستان اگر مورد خلاف شرع در آن مشاهده می کنند ، مشخص کنند .

محيا;10904 نوشت:

سوال دارم؟؟
ايا شما تو ايران زندگي مي كنيد و اگه نه كه لطفا دخالت نكنيد اگه بله اخه اين كه عليه دين اسلام است .

شما هم هرچند سني باشيد بايد در حمايت از دين اسلام كه متحد ياشيم

يا شما عادت كردين هميشه دشمنان را بر شيعيان برتري بدين خدا كمكون كنه

يعني واقعا نمي بينيد كه اين كتابها دارن عليه فرهنگ ايراني اسلامي نوشته مي شن؟؟

اصلا اين كتابها را خوندين؟؟

يا مي خواين هر چي تو اين سايت نوشته مي شه مخالفت كنين!!!!؟؟؟

سلام علیکم

بله ، من در ایران زندگی می کنم . فکر می کنم اگر کمی از وقت گرانبهایتان را صرف می کردید ، می دیدید که زیر نام کاربری من محل سکونت با وضوح تمام نوشته شده است .

چه چیزی خلاف دین اسلام است ؟ شبهه ی سنی بودن من از کجا در ذهن شما ایجاد شده ؟ اصلا شایسته نیست که هر چیزی که با میل ما سازگار نیست ، به آن انگ « ضد دینی » بودن بزنیم .

در فرهنگ ایرانی ِ امروز ، مماشات کردن به سبب ترس از مخالفت دیگران ، و ناتوانی در گفتن « نه » یکی از عناصر شناخته شده است . اتفاقا لازم است که این روحیه با ترویج کتاب هایی که انسان را در بیان عقاید و احساسات خودش توانا می کند از بین برود .

این که من با چه چیزهایی مخالفت می کنم یا موافقت ، فقط و فقط به خودم مربوط است و طبق قوانین این فوروم ( و تمام انجمن های گفت و گو ) هر کاربری حق دارد در هر موضوعی موافقت یا مخالفت کند و تا زمانی که من بر خلاف قوانین این سایت عملی انجام نداده ام ، کسی حق اعتراض ندارد ( چه کاربر چه مدیر ) .

----------------------------------------------------------

فکر می کنید این دو با هم خیلی فرق دارد ؟

1. این که کتاب هایی بر خلاف فرهنگ اسلامی نوشته و در ایران چاپ شود .

2. این که کسی به دلیل ترس یا نفرت از تغییر ، هر چیزی را که به مزاق اش خوشایند نیست خلاف اسلام معرفی کند ولو این که سودمند هم باشد !

-------------------------------------------------------

هر دو کتاب مورد اشاره ی استارتر را پیوست کرده ام . شما که البته این کتاب ها را خوانده اید ، لطفا یک بار دیگر هم بخوانید و بفرمایید کجایش مخالف اسلام است ؟

در مورد کتابها اگر به نوشته های بنده دقت کنید دو مورد را ذکر کرده بودم
1- این کتابها با فرهنگ ایرانی و اسلامی سازگار نیست.
2- تمام قسمت های این کتاب ها زیر سوال برده نشده است.

مثلا در بسیاری از این کتابها می بینیم که نوشته : در اجتماع لبخند بزنید. به نظر شما آیا اسلام اجازه می دهد که دو نفر نامحرم وقتی به هم رسیدند لبخند به لب داشته باشند؟؟؟؟
البته لبخند زدن در اسلام وجود دارد ولی تحت شرایط خاصی هست.
برای همین منظور عرض شد گاها مطابق با فرهنگ ایرانی و اسلامی نیست.

در مورد تربیت کودکان در فرهنگ و تعالیم اسلامی به والدین توصیه شده است که سن کودک و فرزند خود را به سه هفت سال تقسیم کند و چگونگی برخورد در هر هفت سال به طور کلی بیان شده است :

فرزند خود را هفت سال آزاد بگذار تا بازی کند در هفت سال دوم به ترتیب و ادب کردن او اقدام کن و در هفت سال سوم او را مشاور و همراه خود قرار ده (کافی، ج 6 ص 47). بنابراین همانگونه که دیده می‌شود دوران رشد و تربیت بعد از تولد سه مرحله هفت ساله تقسیم می‌شود شامل دوره سیادت و سروری که هفت سال اول را شامل می‌شود. دوره اطاعت و فرمانبرداری که دوره یادگیری ، آداب و تربیت صحیح است و دوره سوم که دوره مشورت و همراهی است.

ولی در هیچ یک از این کتابها شاهد چنین موردی نیستیم.

در مورد خانواده توصیه هایی که در اسلام می شود علاوه بر اینکه بر دنیای آنها اهمیت می دهد ، از آنها می خواهد به آخرت و روز جزا نیز توجه و دقت نظر داشته باشند.

قرآن مي فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده ايد! خود و خانواده خويش را از آتشي كه هيزم آن، انسان ها و سنگ هاست، نگه داريد! آتشي كه فرشتگاني بر آن گمارده شده كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمي كنند و آنچه را كه فرمان داده شده است، به طور كامل اجرا مي نمايند.(۱۴)

یا در برنامه ریزی روزانه :

پیامبر (ص) چون به منزل می‌آمد، وقت خود را به سه قسمت تقسیم می‌کرد: بخشی برای خدا؛ بخشی برای خانواده و بخشی برای خود.

سلام بر دوستان خودم
می‌بینم که بحث داغ شده
با تأمل بر سخنان دوستان متوجه شدم که همه دوستان از منظر خود حرف‌شان خوب و حسابی است.
1- کتاب کی پنیر مرا جا به جا کرده و یا قورباغه را قوت بده به زبان شیرین و داستان گونه نکاتی جالب درباره هدفمندی و برنامه ریزی و پرهیز از اهمالکاری بیان کرده اند
دوستم امیدوار منظورش این نیست که بگویید قورباغه گوشتش با احکام اسلامی خوردن ندارد بله قورباغه را همان صبح زود قورت بدهیم نوش جان:khandeh!:
منظور ایشان این است که طبقه بندی نشدن مسایل و کتاب‌ها به بهداشت روانی افراد ضربه می‌زند که راه حل آن این نیست که این کتاب‌ها برداشته شود. بله این است که جایگاه و چگونگی استفاده بیان شود.
بله مسلماً برخی توصیه های با فرهنگ ما جور در نمی‌آید مثلا ما فرد مدار و انسان مدار نیستیم که سود فردی را بر همه چیز ترجیح دهیم که اغلب این کتاب‌ها با توجه به هستی شناسی، انسان شناسی و ...غربی نوشته شده است که نیاز به غربال دارد ما باید براین کتاب ها مقدمه‌ای بنویسیم و از نکات خوب‌شان که کم نیست کمک بگیریم اما در چاه جهان بینی آنان هم نیفتیم
باقی بقایتان

حامی;10954 نوشت:
سلام بر دوستان خودم
می‌بینم که بحث داغ شده
با تأمل بر سخنان دوستان متوجه شدم که همه دوستان از منظر خود حرف‌شان خوب و حسابی است.
1- کتاب کی پنیر مرا جا به جا کرده و یا قورباغه را قوت بده به زبان شیرین و داستان گونه نکاتی جالب درباره هدفمندی و برنامه ریزی و پرهیز از اهمالکاری بیان کرده اند
دوستم امیدوار منظورش این نیست که بگویید قورباغه گوشتش با احکام اسلامی خوردن ندارد بله قورباغه را همان صبح زود قورت بدهیم نوش جان:khandeh!:
منظور ایشان این است که طبقه بندی نشدن مسایل و کتاب‌ها به بهداشت روانی افراد ضربه می‌زند که راه حل آن این نیست که این کتاب‌ها برداشته شود. بله این است که جایگاه و چگونگی استفاده بیان شود.
بله مسلماً برخی توصیه های با فرهنگ ما جور در نمی‌آید مثلا ما فرد مدار و انسان مدار نیستیم که سود فردی را بر همه چیز ترجیح دهیم که اغلب این کتاب‌ها با توجه به هستی شناسی، انسان شناسی و ...غربی نوشته شده است که نیاز به غربال دارد ما باید براین کتاب ها مقدمه‌ای بنویسیم و از نکات خوب‌شان که کم نیست کمک بگیریم اما در چاه جهان بینی آنان هم نیفتیم
باقی بقایتان

سلام علیکم

خیلی ممنون از این که منظور دوستان را به بنده تفهیم کردید قربان ، عجبا ، حقیقتا من تصور می کردم فرمایش عزیزان در باب خوردن گوشت قورباغه بوده است !

اتفاقا این دو کتابی که این گرامی ( آغازگر جستار ) از آن نام بردند ، مواردی است که هیچ عدم انطباقی با احکام دینی ما ندارد ( البته اگر عزیزان کار را به عرفان و مستحبات و احتیاطات غیر واجب نکشانند برای اثبات سخن شان ) .

-----------------------------------------------------------------

1. در باب لبخند زدن : اشاره ی کتاب به جهان بینی مثبت داشتن و پرهیز از منفی بافی و منفی نگری است . توصیه به لبخند هم یک توصیه ی کلی است و صد در صد شامل موارد خاص نمی شود . مثلا هیچ عاقلی نمی گوید که بازجو باید به قاتل لبخند بزند ! پس تطبیق شما مصداق تعمیم نارواست .

2. در مورد تربیت کودک شما کدام بخش از این دو کتاب را مد نظرتان هست ؟ لطفا دقیق مشخص کنید که عدم تطبیق اش کجاست ؟ وگرنه وقتی کتابی موضوع اش ربطی به تربیت کودکان ندارد ، این ایراد باطل خواهد بود و مثل این است که بگوییم چون در کتاب آناتومی اشاره ای به نحوه ی وضو گرفتن نشده ، این کتاب خلاف دین و فرهنگ اسلامی است !

3. کجای کتاب قورباغه را قورت بده ، نوشته شما وقتی برای خدا اختصاص ندهید ؟ اصلا بحث این کتاب در باره ی ضرورت برنامه ریزی است ، برای همه ی کارها . و به تاخیر نیانداختن کارهای دشوار . ایراد شما اصلا موردی در این دو کتاب ندارد .

4. در باره ی تقسیم وقت نیز کماکان همان ایراد برپاست . این که تقسیم بندی های روزانه ای که در این کتاب ها به آن اشاره شده ، مربوط به همان زمان کار و فعالیت است ، و این کتابها اصلا وارد حوزه ی خانواده ، دین ، تربیت ، عواطف و مسائلی از این قبیل نشده اند که چنین ایرادهایی به آن وارد باشد .

netuser;10955 نوشت:
سلام علیکم

خیلی ممنون از این که منظور دوستان را به بنده تفهیم کردید قربان ، عجبا ، حقیقتا من تصور می کردم فرمایش عزیزان در باب خوردن گوشت قورباغه بوده است !

اتفاقا این دو کتابی که این گرامی ( آغازگر جستار ) از آن نام بردند ، مواردی است که هیچ عدم انطباقی با احکام دینی ما ندارد ( البته اگر عزیزان کار را به عرفان و مستحبات و احتیاطات غیر واجب نکشانند برای اثبات سخن شان ) .

-----------------------------------------------------------------

1. در باب لبخند زدن : اشاره ی کتاب به جهان بینی مثبت داشتن و پرهیز از منفی بافی و منفی نگری است . توصیه به لبخند هم یک توصیه ی کلی است و صد در صد شامل موارد خاص نمی شود . مثلا هیچ عاقلی نمی گوید که بازجو باید به قاتل لبخند بزند ! پس تطبیق شما مصداق تعمیم نارواست .

2. در مورد تربیت کودک شما کدام بخش از این دو کتاب را مد نظرتان هست ؟ لطفا دقیق مشخص کنید که عدم تطبیق اش کجاست ؟ وگرنه وقتی کتابی موضوع اش ربطی به تربیت کودکان ندارد ، این ایراد باطل خواهد بود و مثل این است که بگوییم چون در کتاب آناتومی اشاره ای به نحوه ی وضو گرفتن نشده ، این کتاب خلاف دین و فرهنگ اسلامی است !

3. کجای کتاب قورباغه را قورت بده ، نوشته شما وقتی برای خدا اختصاص ندهید ؟ اصلا بحث این کتاب در باره ی ضرورت برنامه ریزی است ، برای همه ی کارها . و به تاخیر نیانداختن کارهای دشوار . ایراد شما اصلا موردی در این دو کتاب ندارد .

4. در باره ی تقسیم وقت نیز کماکان همان ایراد برپاست . این که تقسیم بندی های روزانه ای که در این کتاب ها به آن اشاره شده ، مربوط به همان زمان کار و فعالیت است ، و این کتابها اصلا وارد حوزه ی خانواده ، دین ، تربیت ، عواطف و مسائلی از این قبیل نشده اند که چنین ایرادهایی به آن وارد باشد .


سلام
اول از همه، من شما را خطاب قرار ندادم
این نکات را به من می‌فرمایی؟
ظاهراً همان گونه که قبلاً بیان کردم در نکات یاد شده شما، اشکالی نمی‌بینم.
و بحث خوراک قورباغه مزاح بود .

باعرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوستان گذشته حال و آینده از اینکه نسبت به موضوع قورباغه و موش و...:khandeh!: استقبال کردید بسیار سپاس گذارم

دوست داشتم ساکت بمونم و فقط واکنش های شما را بخونم، اما فکر کردم ذکر چند نکته در باره موضوع چه کسی پنیر مرا ببخشید:khandeh!: فرهنگ مرا جابه جا کرد لازم باشه

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

1- منظورم از موارد مصرف این کتاب های کوچه بازاری برای افرادی است که سالم هستند و برای اضافه شدن اطلاعاتشون باید بخونند ولی در جامعه ما برعکسه افرادی که اختلال عمیق روانی دارن و یا مشکلات زناشویی شدیدی دارند

فکر می کنند با خوندن این مطالب مشکلاتشون حل میشه در حالی که کسی که مشکل افسردگی باید در فرایند درمان های حضوری قرار بگیره و گذاشتن کراوات و صحبت کردن با یک گل در گلدون و یا آرزوی خوب داشتن دردشو دوانمی کنه خوب آیا این موارد مصرف رو مؤلف محترم ذکر کرده اند؟؟؟

2- خیلی از این نوشته ها و گفته های غربی ریشه در تاریخ کهن ایرانی و اسلامی داره ولی اونا با رنگ و لعاب غربی به خورد ملت هایی مثل ما می دند ما چرا جوی را بچسبیم و سرچشمه که منبع اصلی هست را رها کنیم؟

3- بنده شاهد بودم افرادی که این کتاب ها را دقیقاً خوانده اند به دلیل ضعیف بودن اعتقادات و وجود کمبودهای دینی و اخلاقی ، در مقابل هواهای نفسانی و رفتارهایی که با دین و مذهب سازگار نیست احساس گناه و عذاب وجدان باز دارنده ندارند و بنابر گفته این کتاب ها باید از زندگی لذت ببری و این افکار پلید را نسبت به خودت دور کنی

زیرا همه هستی به واسطه تو خلق شده و تو بر گردن موجودات حق داری بنابراین دستگاه تنفسی خود را مملو از افکار مثبت کن و شیفته خودت شو همه افراد پیرامونی خودت را به تسخیردربیاور

4- کتاب های مذکور فقط نمونه های از این کتاب ها بود و نمی توان گفت همه مطالب آن منافات صددر صد با فرهنگ اسلامی و دینی دارد ولی نکته اینجا است که منابع و سرچشمه را باید توجه کنیم که همان فرهنگ ایرانی و اسلامی است


5- کتابهایی دیگر نیز در زمینه های ثروت مند شدن یک شبه ، مدیریت زمان و... وجود دارد که متأسفانه فرد را دچار توهمات در زمینه پول دارشدن و... می کند که در جای خود جای بررسی دارد.


6- در این گونه کتب موضوعاتی مانند دوستی با جنس مخالف و گفتن احساسات در فضای بسیار آزادانه و اصرار بر رضایت طرفین در مسایلی مانند بوسیدن و در آغوش گرفتن ترویج شده است که جای بسی تأمل دارد ممنون از همگی دوستان

حامی;10984 نوشت:
سلام
اول از همه، من شما را خطاب قرار ندادم
این نکات را به من می‌فرمایی؟
ظاهراً همان گونه که قبلاً بیان کردم در نکات یاد شده شما، اشکالی نمی‌بینم.
و بحث خوراک قورباغه مزاح بود .

سلام علیکم

خطاب اول شما مخاطب معینی داشت ؟ نه !

اما چون در توجیه فرمایش جناب امیدوار بود و بنده طرف اصلی بحث با ایشان بودم ، لاجرم تعین اش متوجه بنده شد که پاسخ دادم .

------------------------------

آن نکات را من برای جناب / سرکار نیایش نوشتم و عنوان اش فراموش شد .

موفق باشید

اميدوار;11001 نوشت:
باعرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوستان گذشته حال و آینده از اینکه نسبت به موضوع قورباغه و موش و...:khandeh!: استقبال کردید بسیار سپاس گذارم دوست داشتم ساکت بمونم و فقط واکنش های شما را بخونم، اما فکر کردم ذکر چند نکته در باره موضوع چه کسی پنیر مرا ببخشید:khandeh!: فرهنگ مرا جابه جا کرد لازم باشه
1- منظورم از موارد مصرف این کتاب های کوچه بازاری برای افرادی است که سالم هستند و برای اضافه شدن اطلاعاتشون باید بخونند ولی در جامعه ما برعکسه افرادی که اختلال عمیق روانی دارن و یا مشکلات زناشویی شدیدی دارند فکر می کنند با خوندن این مطالب مشکلاتشون حل میشه در حالی که کسی که مشکل افسردگی باید در فرایند درمان های حضوری قرار بگیره و گذاشتن کراوات و صحبت کردن با یک گل در گلدون و یا آرزوی خوب داشتن دردشو دوانمی کنه خوب آیا این موارد مصرف رو مؤلف محترم ذکر کرده اند؟؟؟
2- خیلی از این نوشته ها و گفته های غربی ریشه در تاریخ کهن ایرانی و اسلامی داره ولی اونا با رنگ و لعاب غربی به خورد ملت هایی مثل ما می دند ما چرا جوی را بچسبیم و سرچشمه که منبع اصلی هست را رها کنیم؟
3- بنده شاهد بودم افرادی که این کتاب ها را دقیقاً خوانده اند به دلیل ضعیف بودن اعتقادات و وجود کمبودهای دینی و اخلاقی ، در مقابل هواهای نفسانی و رفتارهایی که با دین و مذهب سازگار نیست احساس گناه و عذاب وجدان باز دارنده ندارند و بنابر گفته این کتاب ها باید از زندگی لذت ببری و این افکار پلید را نسبت به خودت دور کنی زیرا همه هستی به واسطه تو خلق شده و تو بر گردن موجودات حق داری بنابراین دستگاه تنفسی خود را مملو از افکار مثبت کن و شیفته خودت شو همه افراد پیرامونی خودت را به تسخیردربیاور
4- کتاب های مذکور فقط نمونه های از این کتاب ها بود و نمی توان گفت همه مطالب آن منافات صددر صد با فرهنگ اسلامی و دینی دارد ولی نکته اینجا است که منابع و سرچشمه را باید توجه کنیم که همان فرهنگ ایرانی و اسلامی است
5- کتابهایی دیگر نیز در زمینه های ثروت مند شدن یک شبه ، مدیریت زمان و... وجود دارد که متأسفانه فرد را دچار توهمات در زمینه پول دارشدن و... می کند که در جای خود جای بررسی دارد.
6- در این گونه کتب موضوعاتی مانند دوستی با جنس مخالف و گفتن احساسات در فضای بسیار آزادانه و اصرار بر رضایت طرفین در مسایلی مانند بوسیدن و در آغوش گرفتن ترویج شده است که جای بسی تأمل دارد ممنون از همگی دوستان :Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

سلام علیکم

1. به عنوان کارشناس مشاوره ، انتظار دارم که جنابعالی بپذیرید از منظر روانشناختی " سالم " به آن معنا که در پزشکی بدن انسان معنا پیدا می کند ، معنادار نیست و همه ی ما انسان ها دارای اعوجاج ها و تنش ها ، سائق ها و ترس ها و ... خود هستیم . حالا این که یک آدم دچار افسردگی حاد این کتاب را خوانده و چه مشکلی پیدا کرده ، کمی مانند این است که چون ما آدم های هیستریک هم در جامعه داریم ، هیچ مغازه ای چاقو نفروشد ؟!

2. دلیل اش این است که ادبیات متفاوتی را به کار گرفته اند که جذابیت ایجاد کرده است . متقابلا خیلی از ما دو دستی به شیوه های منسوخ در تعلیم و تربیت چسبیده ایم . به عنوان مثال ، با آشکار شدن این موضوع که کودک تا سن معینی ، درک درستی از مفاهیم ریاضی ندارد ، الان در خیلی از کشورهای دنیا ریاضیات ابتدایی را با اشیا به کودکان آموزش می دهند ، در حالی که مرغ نظام آموزشی ما فقط یک پا دارد و همچنان داریم سبک نوشتاری اعداد را کار می کنیم .

3. من البته از سستی ایمان دفاع نمی کنم اما از آن جا که خواه ناخواه در یک اجتماع ده ها میلیون نفری ، درصدی هم گرفتار چنین مصائبی هستند ، انصافا شما افراد سست ایمان ِ مثبت اندیش ِ فعال را ترجیح می دهید یا افراد سست ایمان ِ مریض و افسرده را ؟

4. ایکاش به جای اصرار بر این موارد که انصافا نسبت به خیلی از کتب زمینه های دیگر ( رمان ها ، تواریخ مشهور و ... ) سازندگی بیشتر و تخریب کمتری دارد ، به موارد به صورت دقیق و واضح با ذکر نام کتاب اشاره می فرمودید تا بار اطلاع رسانی و آگاه سازانه ی بیشتری برای خوانندگان داشته و آن ها را هوشیار سازد .

5 . در زمینه هایی که نام بردید ، قبول دارم که عناوین نامناسب هم وجود دارد .

6. باز هم تکرار می کنم در کتب قورباغه را قورت بده به هیچ عنوان اشاره ای به این قبیل مسائل نیست . در کتاب دیگر هم من چیزی ندیدم . لطفا اگر هست مورد را دقیق مطرح بفرمایید .

موفق باشید :Gol:

netuser;10955 نوشت:

1. در باب لبخند زدن : اشاره ی کتاب به جهان بینی مثبت داشتن و پرهیز از منفی بافی و منفی نگری است . توصیه به لبخند هم یک توصیه ی کلی است و صد در صد شامل موارد خاص نمی شود . مثلا هیچ عاقلی نمی گوید که بازجو باید به قاتل لبخند بزند ! پس تطبیق شما مصداق تعمیم نارواست .
:gol:
اتفاقا برعکس مدنظر این کتابها همان خود لبخند زدن فیزیکی هست، در کتابهایی خوندم که اگر از طرف متنفر هم باشی فقط کافیست بهش لبخند بزنی ..............

:gol:
2. در مورد تربیت کودک شما کدام بخش از این دو کتاب را مد نظرتان هست ؟ لطفا دقیق مشخص کنید که عدم تطبیق اش کجاست ؟ وگرنه وقتی کتابی موضوع اش ربطی به تربیت کودکان ندارد ، این ایراد باطل خواهد بود و مثل این است که بگوییم چون در کتاب آناتومی اشاره ای به نحوه ی وضو گرفتن نشده ، این کتاب خلاف دین و فرهنگ اسلامی است ! بنده کلی عرض کردم و کتاب خاصی مدنظرم نبود.

:gol:
3. کجای کتاب قورباغه را قورت بده ، نوشته شما وقتی برای خدا اختصاص ندهید ؟ اصلا بحث این کتاب در باره ی ضرورت برنامه ریزی است ، برای همه ی کارها . و به تاخیر نیانداختن کارهای دشوار . ایراد شما اصلا موردی در این دو کتاب ندارد . خب لازم نیست مستقیماً در کتاب نوشته بشه که وقتی برای خدا اختصاص ندهید، همین که ننوشته نشان می دهد که در امر مهم برنامه ریزی روزانه این موضوع در نظر آنها کم ارزش هست.

:gol:
4. در باره ی تقسیم وقت نیز کماکان همان ایراد برپاست . این که تقسیم بندی های روزانه ای که در این کتاب ها به آن اشاره شده ، مربوط به همان زمان کار و فعالیت است ، و این کتابها اصلا وارد حوزه ی خانواده ، دین ، تربیت ، عواطف و مسائلی از این قبیل نشده اند که چنین ایرادهایی به آن وارد باشد خب مشکل کار هم همینجاست که این کتابها اصلا وارد حوزه دین نشده اند. شاید نویسنده این کتابها یک شخص لائیک باشد و خدا در زندگی روزانه آنها نقشی نداشته باشد ما که ملزم به رعایت نکته به نکته این کتابها نیستیم...............
در آخر باز عرض می کنم که بنده قصد رد صد در صد این کتابها را ندارم ولی در آنها نقصی وجود دارد و آن نپرداختن به فرهنگ ایرانی و اسلامی است........

.

با تشکر از همه دوستان و کارشناسان

موضوع قفل شده است