بحثی در مورد بی تفاوتی نسبت به مسأله وجود یا عدم وجود خدا با خداباوران و خداناباوران

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بحثی در مورد بی تفاوتی نسبت به مسأله وجود یا عدم وجود خدا با خداباوران و خداناباوران

به عنوان یک آپاتئیسم آماده هر گونه بحث با خداباوران و خداناباوران در مورد مسئله خدا هستم. ما آپاتئیسم ها نظرمون اینه که مسئله وجود خدا در زندگی روزمره انسان بی‌اهمیت و نامربوط است، چراکه هزاران سال بحث و گفتگو بر سر این مسئله هیچگاه نه وجود و نه عکس آن را اثبات نکرده است. ما معتقدیم اگر وجود خدا ثابت بشه هیچ تاثیری در زندگی نداره و از طرفی اگر عدم وجود خدا برای ما ثابت بشه باز هم هیچ تاثیری در زندگی نداره. ما معتقدیم عمر انسان محدود هست و ظرفیت هر انسان محدود. پس به جای اینکه وقت و انرژی و توان خودمون رو برای اثبات وجود خدا یا اثبات عدم وجود خدا بزاریم میتوانیم استفاده مفیدتری داشته باشیم. به عنوان مثال به جای اینکه وقتمون رو با بحث سر اینکه خدا وجود داره یا خدا وجود نداره تلف کنیم بهتره عملی انجام بدیم که یا برای خودمون یا جامعه یا جهان مفید باشه. مثلا به جای ده روز وقت تلف کردن برای اثبات یا عدم اثبات خدا، مساله ای که هزاران سال بحث به هیچ نتیجه ای نرسیده ده روز رو صرف یادگیری چیزی مفید (مثلا تعمیر وسیله ای) یا صرف جامعه (مثلا اختراع وسیله ای) کنیم.

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد رئوف

apatheism;381526 نوشت:
به عنوان یک آپاتئیسم آماده هر گونه بحث با خداباوران و خداناباوران در مورد مسئله خدا هستم. ما آپاتئیسم ها نظرمون اینه که مسئله وجود خدا در زندگی روزمره انسان بی‌اهمیت و نامربوط است، چراکه هزاران سال بحث و گفتگو بر سر این مسئله هیچگاه نه وجود و نه عکس آن را اثبات نکرده است. ما معتقدیم اگر وجود خدا ثابت بشه هیچ تاثیری در زندگی نداره و از طرفی اگر عدم وجود خدا برای ما ثابت بشه باز هم هیچ تاثیری در زندگی نداره. ما معتقدیم عمر انسان محدود هست و ظرفیت هر انسان محدود. پس به جای اینکه وقت و انرژی و توان خودمون رو برای اثبات وجود خدا یا اثبات عدم وجود خدا بزاریم میتوانیم استفاده مفیدتری داشته باشیم. به عنوان مثال به جای اینکه وقتمون رو با بحث سر اینکه خدا وجود داره یا خدا وجود نداره تلف کنیم بهتره عملی انجام بدیم که یا برای خودمون یا جامعه یا جهان مفید باشه. مثلا به جای ده روز وقت تلف کردن برای اثبات یا عدم اثبات خدا، مساله ای که هزاران سال بحث به هیچ نتیجه ای نرسیده ده روز رو صرف یادگیری چیزی مفید (مثلا تعمیر وسیله ای) یا صرف جامعه (مثلا اختراع وسیله ای) کنیم.


با سلام خدمت شما دوست گرامی

در پاسخ به سوال شما توجه به چند مطلب حایز اهمیت است:

- مطلب نخست آن است که بر خلاف آنچه ادعا شده است، چنین نیست که شما در مسئله وجود یا عدم خدا بی طرف باشید. عنوان آپاتئیسم که صورت فارسی کلمه apatheism است در واقع ترکیب دو کلمه pragmatic atheism است. که می توان آن را به الحاد عملگرایانه ترجمه کرد. بنابراین دیدگاه شما با الحاد تفاوتی ندارد و در عمل به وجود خداوند معتقد نیستید.

- مطلب دوم آن است که واقعیت این است که وجود یا عدم وجود خداوند تاثیر بسیاری بر زندگی ما دارد. اگر خداوند وجود داشته باشد، معنای زندگی، تفسیر جهان و هدایت و شقاوت انسان ها اساسا با حالتی که در آن خدایی وجود نداشته باشد متفاوت است و این تفاوت یک مسئله اساسی است و به هیچ وجه قابل انکار نیست. زندگی فردی که تمام زندگی اش را بر اساس آموزه های دینی تنظیم می کند و زندگی فردی که به هیچ خدایی اعتقاد ندارد و تنها بر اساس منفعت و ضرر پیش می رود، کاملا متفاوت است. با توجه به این مسئله وجود یا عدم وجود خداوند تاثیر بسیاری زیادی بر باورها، عملکردها و هنجارها و بسیاری مسائل دیگر دارد و این مسئله به هیچ وجه قابل انکار نیست.

- مطلب نهایی این است که اگر در مورد دمای هوای امروز از چهار نفر سوال کنیم، نفر اول بگوید 28 درجه، نفر دوم بگوید 29 درجه، نفر سوم بگوید 30 درجه و نفر آخر بگوید 31 درجه است. آیا این تکثر در نظرات باعث می شود که دمای هوا واقعا 28،29،30 و 31 درجه باشد و یا اینکه در واقع یکی از اینها می تواند درست باشد؟
به عبارت دیگر، تکثر اقوال باعث نمی شود که حقیقت عوض شود و ما نمی توانیم به خاطر تکثر اقوال دست از حقیقت جویی برداریم. بلکه باید تلاش خود را انجام دهیم و با دلایلی که به دست می آوریم، در مورد این مسئله حیاتی و مهم، به نتیجه برسیم.

موفق باشید

نقل قول:
واقعیت این است که وجود یا عدم وجود خداوند تاثیر بسیاری بر زندگی ما دارد.

سلام برادر گرامی

من فکر می کنم این ذقیقا بر می گرده به ذهن ما که چه تصوراتی داره و دوست داره چه تصوراتی داشته باشه. این ما هستیم که بر وجود یک چیز اثری قائلیم؛ چون تصور می کنیم! ما تصور می کنیم که اگر قوری سماوی ای در حال حرکت بر دور یک سیاره باشه در اثر وجودش اثراتی قابل رخ داد نیست چرا که لازمه ی جان دادن رو نداره!. اما این مسئله بر می گرده به وجود و یا عدم وجود اون جسم. شما هر زمان که توانستی به استدلال, وجود یک قوری رو رد کنی, اثرات اون رو هم به مراتب میتونی بپذیری!. پس این بر میگرده به شرطی گرا بودن ذهن ما که از بدو تولد با جهان و اشکال مختلفی که می فهمیم سر و کار داریم؛ که بایستی چیزی باشه که بعد از اون اتفاق بیافته. حتی این بحث رو میشه این طور عنوان کرد. شما از بدو تولد با عینیتی سر و کار داری که از قبل ریشه در فکر شما زده شده که دارای چینشی اساسی بوده جهان. در واقع تصورات حاکی از این قضیه رو تلویحا به گردن انتظارات ذهنی انداختیم و بر اساس اون محیط اطراف رو با تفکرات خاص شکل دادیم. بر فرض اگر در محیطی باشیم که از قبل هیچ نوع تصوری از اون نداشتیم هیچ موقع نمیشه به اثراتش وجود و یا نبودش صحه گذاشت. چرا که مطابق پخش کردن چون کبریت ها در زمین که اگر در ضمیر ما شکل نبسته باشه که این رو چه کس و با چه نیت پخش کرده!, که بر اساس اون تصمیم بگیریم, این چینش دارای نظم بوده یا نه! این تصورات ماست که درش حاکم! که چه انتظاراتی از این تصور داریم؛ و میشه داشت.

apatheism;381526 نوشت:
پس به جای اینکه وقت و انرژی و توان خودمون رو برای اثبات وجود خدا یا اثبات عدم وجود خدا بزاریم میتوانیم استفاده مفیدتری داشته باشیم. به عنوان مثال به جای اینکه وقتمون رو با بحث سر اینکه خدا وجود داره یا خدا وجود نداره تلف کنیم بهتره عملی انجام بدیم که یا برای خودمون یا جامعه یا جهان مفید باشه. مثلا به جای ده روز وقت تلف کردن برای اثبات یا عدم اثبات خدا، مساله ای که هزاران سال بحث به هیچ نتیجه ای نرسیده ده روز رو صرف یادگیری چیزی مفید (مثلا تعمیر وسیله ای) یا صرف جامعه (مثلا اختراع وسیله ای) کنیم.

سلام به شما دوست عزیز
ما زمانی که متولد میشویم وجود خدا برامون اثبات میشه و اصلا نیازی نیست که به دنبال اثبات خدا باشیم.
یه کودک هم یه جورایی با عالم کودکیش خدا رو میشناسه و گاها سوالاتی هم در این باره میپرسه
پس این کودک زمانی که متولد شده مهر خداشناسی روش زده شده.
انس با خداوند روح ما رو به درجات بالاتر خواهد برد.ایا این تاثیر نیست؟
تاثیر هست و یه تاثیر شگرف.

[="Tahoma"]

apatheism;381526 نوشت:
به عنوان یک آپاتئیسم آماده هر گونه بحث با خداباوران و خداناباوران در مورد مسئله خدا هستم. ما آپاتئیسم ها نظرمون اینه که مسئله وجود خدا در زندگی روزمره انسان بی‌اهمیت و نامربوط است، چراکه هزاران سال بحث و گفتگو بر سر این مسئله هیچگاه نه وجود و نه عکس آن را اثبات نکرده است. ما معتقدیم اگر وجود خدا ثابت بشه هیچ تاثیری در زندگی نداره و از طرفی اگر عدم وجود خدا برای ما ثابت بشه باز هم هیچ تاثیری در زندگی نداره. ما معتقدیم عمر انسان محدود هست و ظرفیت هر انسان محدود. پس به جای اینکه وقت و انرژی و توان خودمون رو برای اثبات وجود خدا یا اثبات عدم وجود خدا بزاریم میتوانیم استفاده مفیدتری داشته باشیم. به عنوان مثال به جای اینکه وقتمون رو با بحث سر اینکه خدا وجود داره یا خدا وجود نداره تلف کنیم بهتره عملی انجام بدیم که یا برای خودمون یا جامعه یا جهان مفید باشه. مثلا به جای ده روز وقت تلف کردن برای اثبات یا عدم اثبات خدا، مساله ای که هزاران سال بحث به هیچ نتیجه ای نرسیده ده روز رو صرف یادگیری چیزی مفید (مثلا تعمیر وسیله ای) یا صرف جامعه (مثلا اختراع وسیله ای) کنیم.

سلام
در مذهب و مرام شما چیز عمیقی وجود نداره
ادمای قشری دنبال اندیشه های شما میرن
وگرنه حقیقت جویان غور اندیش در مورد مسائل مهم جامعه انسانی اینقدر قشری فکر نمی کنند
والله الموفق

م.ن;408874 نوشت:

سلام برادر گرامی

من فکر می کنم این ذقیقا بر می گرده به ذهن ما که چه تصوراتی داره و دوست داره چه تصوراتی داشته باشه. این ما هستیم که بر وجود یک چیز اثری قائلیم؛ چون تصور می کنیم! ما تصور می کنیم که اگر قوری سماوی ای در حال حرکت بر دور یک سیاره باشه در اثر وجودش اثراتی قابل رخ داد نیست چرا که لازمه ی جان دادن رو نداره!. اما این مسئله بر می گرده به وجود و یا عدم وجود اون جسم. شما هر زمان که توانستی به استدلال, وجود یک قوری رو رد کنی, اثرات اون رو هم به مراتب میتونی بپذیری!. پس این بر میگرده به شرطی گرا بودن ذهن ما که از بدو تولد با جهان و اشکال مختلفی که می فهمیم سر و کار داریم؛ که بایستی چیزی باشه که بعد از اون اتفاق بیافته. حتی این بحث رو میشه این طور عنوان کرد. شما از بدو تولد با عینیتی سر و کار داری که از قبل ریشه در فکر شما زده شده که دارای چینشی اساسی بوده جهان. در واقع تصورات حاکی از این قضیه رو تلویحا به گردن انتظارات ذهنی انداختیم و بر اساس اون محیط اطراف رو با تفکرات خاص شکل دادیم. بر فرض اگر در محیطی باشیم که از قبل هیچ نوع تصوری از اون نداشتیم هیچ موقع نمیشه به اثراتش وجود و یا نبودش صحه گذاشت. چرا که مطابق پخش کردن چون کبریت ها در زمین که اگر در ضمیر ما شکل نبسته باشه که این رو چه کس و با چه نیت پخش کرده!, که بر اساس اون تصمیم بگیریم, این چینش دارای نظم بوده یا نه! این تصورات ماست که درش حاکم! که چه انتظاراتی از این تصور داریم؛ و میشه داشت.

با سلام خدمت شما دوست گرامی

دو مطلب:

- بنده در تاپیک در پی اثبات وجود خداوند نیستم. هدف ما از این بحث آن است که بگوییم که بحث از خدا، لازم است. پس از بررسی مرحله اول و اثبات مدعای آن نوبت به بحث در مورد اصل وجود خداوند می رسد. بنابراین هدف در این تاپیک نه اصل وجود خدا بلکه صرف ارزشمند بودن بحث از خدا است.

- اگرچه تاثیر محیط در اندیشه را نمی توان انکار کرد ولی از سوی دیگر باید به مسائلی که در مورد تمام انسان ها وجود دارد و به نوعی در درون سرشت و ذات همه نهفته است، توجه کرد. اینکه تمام انسان ها، در قاره های مختلف و کشورهای گوناگون در محیط های مختلف شهری، روستایی، فقیر و غنی ، آموزش دیده و ندیده و .... همگی (یا اکثرا) نیاز به وجود خداوند یا خالق یا موجودی فرامادی را احساس می کنند، نشانگر آن است که این مسئله تنها تاثیر محیط در اندیشه عده ای خاص نیست بلکه یک نیاز و یک ضرورت برای همه بشر است. به طور مثال همه نیازمند خوردن و آشامیدن هستند و هیچ کسی نمی گوید که چون شما در محیط ایران بزرگ شده اید، می خواهید غذا بخورید، بلکه غذا خوردن یک نیاز برای همه انسان هاست. البته هر گروهی از انسان ها عادات غذایی خود را دارند کما اینکه هر گروهی از انسان ها نیز تصور خاصی از خدا دارند ولی اصل مسئله در همه به نحوی وجود دارد.

موفق باشید

سوال:
ما آپاتئیسم ها نظرمون اینه که مسئله وجود خدا در زندگی روزمره انسان بی‌اهمیت و نامربوط است. ما معتقدیم اگر وجود خدا ثابت بشه هیچ تاثیری در زندگی نداره و از طرفی اگر عدم وجود خدا برای ما ثابت بشه باز هم هیچ تاثیری در زندگی نداره

پاسخ:
- مطلب نخست آن است که بر خلاف آنچه ادعا شده است، چنین نیست که شما در مسئله وجود یا عدم خدا بی طرف باشید. عنوان آپاتئیسم که صورت فارسی کلمه apatheism است در واقع ترکیب دو کلمه pragmatic atheism است. که می توان آن را به الحاد عملگرایانه ترجمه کرد. بنابراین دیدگاه شما با الحاد تفاوتی ندارد و در عمل به وجود خداوند معتقد نیستید.

- مطلب دوم آن است که واقعیت این است که وجود یا عدم وجود خداوند تاثیر بسیاری بر زندگی ما دارد. اگر خداوند وجود داشته باشد، معنای زندگی، تفسیر جهان و هدایت و شقاوت انسان ها اساسا با حالتی که در آن خدایی وجود نداشته باشد متفاوت است و این تفاوت یک مسئله اساسی است و به هیچ وجه قابل انکار نیست. زندگی فردی که تمام زندگی اش را بر اساس آموزه های دینی تنظیم می کند و زندگی فردی که به هیچ خدایی اعتقاد ندارد و تنها بر اساس منفعت و ضرر پیش می رود، کاملا متفاوت است. با توجه به این مسئله وجود یا عدم وجود خداوند تاثیر بسیاری زیادی بر باورها، عملکردها و هنجارها و بسیاری مسائل دیگر دارد و این مسئله به هیچ وجه قابل انکار نیست.

- مطلب نهایی این است که اگر در مورد دمای هوای امروز از چهار نفر سوال کنیم، نفر اول بگوید 28 درجه، نفر دوم بگوید 29 درجه، نفر سوم بگوید 30 درجه و نفر آخر بگوید 31 درجه است. آیا این تکثر در نظرات باعث می شود که دمای هوا واقعا 28،29،30 و 31 درجه باشد و یا اینکه در واقع یکی از اینها می تواند درست باشد؟
به عبارت دیگر، تکثر اقوال باعث نمی شود که حقیقت عوض شود و ما نمی توانیم به خاطر تکثر اقوال دست از حقیقت جویی برداریم. بلکه باید تلاش خود را انجام دهیم و با دلایلی که به دست می آوریم، در مورد این مسئله حیاتی و مهم، به نتیجه برسیم.

موضوع قفل شده است