احادیث مربوط به آخر الزمان

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
احادیث مربوط به آخر الزمان

به نام خدای بخشنده و مهربان

دوستان عزیز حدیث زیر که در بحار علامه مجلسی و در کتاب منتخب البصائر علامه حلی است حدیثی بسیار جامع در شناخت مهدی و یمانی حسنی آن جوان زیبا رو که از دیلم است و باید او همان یمانی باشد که یمن میرود .

ترجمه حدیث را از نوشته های یکی از دوستانم می آورم و در پست بعدی عربی آنرا قرار می دهم اگه خدا بخواهد
:



بحار الأنوار ج‏53، ص: 2
أَقُولُ رُوِيَ فِي بَعْضِ مُؤَلَّفَاتِ أَصْحَابِنَا عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ حَمْدَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ وَ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ عَنْ أَبِي شُعَيْبٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ نُصَيْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ الْفُرَاتِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُفَضَّلِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَر

از مفضل بن عمر مروي است كه گفت سؤال از آقاي خود جعفر بن محمد عليهما السلام كردم كه آيا از براي امامي كه آرزو و انتظار آنرا داريم وقت معيني هست فرمود حاش لله كه معلوم شود براي ظهور آن وقتي كه شيعيان ما بر آن مطلع شوند تا میرسند به اینجا ....اي مفضل از براي آن وقتي قرار داد نشده است هر كس از براي مهدي ما وقتي معين كند پس بتحقيق كه شركت كرده است با خدا در علم و مدعي شده است كه او مطلع شده است بر سرّ خدا مفضل عرض كرد يا سيدي در كدام بقعه ظاهر ميشود مهدي عليه السلام حضرت فرمودند كه هيچ چشمي او را نمي‌بيند در وقت ظهورش تا آنكه هر چشمي او را ببيند هر كس غير از اين بگويد او را تكذيب كنيد تا آنكه مفضل عرض كرد يا سيدي كه با او سخن ميگويد و او با كه سخن ميگويد در ايام غيبتش فرمود با او سخن ميگويند ملائكه و مؤمنون از جن و بيرون ميآيد امر و نهيش بسوي ثقات او و وكيلان او و مي‌نشيند بر باب او محمد بن نصر تا آنكه فرمود پس ظاهر ميشود بمكه والله اي مفضل گويا مي‌بينم او را كه داخل مكه شده است و پوشيده است بُرد رسول خدا را و بر سر اوست عمامه زردي و در پاهاي اوست نعلهاي رسول خدا كه وصله داشت و در دست اوست چوبدستي رسول خدا ميراند بزهاي لاغري را تا آنكه بياورد آنها را بجانب خانه و هيچ كس او را نميشناسد و ظاهر ميشود و آن جوان است مفضل عرض كرد دومرتبه جوان ميشود يا پير ظاهر شود فرمود سبحان الله يا مفضل و آيا بر او مشكل است كه هر طور ميخواهد ظاهر شود  چون از جانب خدا امر باسم او آيد مفضل عرض كرد يا سيدي از كجا ظاهر ميشود و چگونه ظاهر ميشود فرمود اي مفضل ظاهر شود تنها و بيايد نزد خانه تنها و داخل كعبه شود تنها و شب بر او داخل شود تنها پس چون چشمها بخواب رود جبرئيل نازل شود و ميكائيل و ملائكه صفها باشند پس ميگويد جبرئيل باو دست بكش بروي خود كه قول تو مقبول است و حكم تو جايز پس دست خود را بروي خود كشد و بفرمايد الحمد لله الذي صدقنا وعده و اورثنا الارض نتبوء من الجنة حيث نشاء فنعم اجر العاملين يعني حمد خدائي را كه بوعده خود با ما وفا كرد و زمين را بارث بما داد كه هر جاي بهشت را بخواهيم مأوي كنيم پس نيكو است اجر عاملان پس بايستد ميان ركن و مقام و صدائي كند و بفرمايد اي گروه نقيبانِ من و اهل خاصه من كه خدا ذخيره كرده بود ايشان را براي نصرت من پيش از ظهور من بيائيد از هر جاي زمين كه هستيد پس صداي ايشان بهمه برسد و ايشان در محرابها و در رختخوابهاي خود هستند در مشرق زمين و مغرب آن همه آن صدا را بشنوند و همه جواب گويند پس نميگذرد مگر مثل نظر كردن چشم كه همه پيش روي او حاضر شوند ميان ركن و مقام پس خدا امر ميكند عمودي از نور از زمين تا آسمان بلند شود و هر مؤمني كه در روي زمين است از آن نور نوراني شود پس نفوس مؤمنان خوشحال شود بآن نور و مطلع ميشوند كه قائم ما ظهور كرده است پس صبح شود و پيش او سيصد و سيزده نفر جمع شده باشند بعدد اصحاب رسول خدا روز بدر مفضل عرض كرد يا سيدي هفتاد و دو نفر اصحاب ابي‌عبدالله الحسين هم با ايشان ظاهر شوند فرمود ظاهر شود ابوعبدالله عليه السلام در دوازده‌هزار صديق از شيعيان خود و عمامه سياهي پوشيده است مفضل عرض كرد كه اصحاب  قائم بيعت ميكنند با او پيش از قيام او فرمود اي مفضل هر بيعتي قبل از ظهور قائم بيعت كفر و نفاق و مكر است خدا لعنت كند بيعت‌كننده و بيعت‌كرده‌شده (منظور بیعت برای مدعی امامت قبل از ظهورش است) را اي مفضل ميدهد پشت خود را به بيت الله الحرام و دراز ميكند دست مبارك خود را پس ديده ميشود سفيد يعني مثل يد بيضاي موسي پس ميفرمايد اين است دست خدا پس ميخواند ان الذين يبايعونك انما يبايعون الله يد الله فوق ايديهم فمن نكث فانما ينكث علي نفسه و من اوفٰي بما عاهد عليه الله فسيؤتيه اجراً عظيماً پس اول كسي كه ميبوسد دست او را جبرئيل است پس با او بيعت ميكند و بيعت ميكنند با او ملائكه و نجباء جن پس نقيبان و صبح كه شد ميگويند اهل مكه كه اين كيست پيش خانه كعبه و اين مردم كيستند و اين علامت چه بود كه ديشب ديديم و نديديم مثل آنرا پس بعضي ببعضي گويند كه اين مرد همان صاحب بزهاست پس گويند ببينيد كسي از همراهان او را ميشناسيد گويند نمي‌شناسيم مگر چهار نفر از اهل مدينه فلان كس و فلان كس را و ميشمرند ايشان را باسمهاشان و اين اول طلوع شمس باشد پس چون طلوع كند آفتاب و روشن شود منادي ندا كند از چشمه آفتاب بزبان عربي آشكار كه هر كس در آسمان است و هر كس در زمين بشنود كه اي گروه خلايق اين است مهدي آل‌محمد و مينامد او را باسم جدش رسول خدا و كنيه او را بيان ميكند و نسب او را بيان كند تا بپدرش حسن كه يازدهم از امامان از نسل حسين عليه السلام باشد با او بيعت كنيد كه هدايت يابيد و تخلف نكنيد از او كه گمراه شويد پس اول كسي كه ندا را لبيك گويد ملائكه باشند پس جن پس نقيبان ميگويند سمعنا و اطعنا و هيچ صاحب گوشي نماند از خلايق مگر آنكه بشنود آن ندا را و مردم رو كنند از بر و بحر و با هم سخن گويند  در خصوص آن صدا و از هم بپرسند و چون آفتاب نزديك غروب رسد كسي فرياد كند از مغرب اي گروه خلايق ظاهر شد بوادي يابس از زمين فلسطين عثمن پسر عنبسه اموي از اولاد يزيد بن معويه با او بيعت كنيد هدايت يابيد و مخالفت نكنيد كه گمراه شويد پس رد كنند بر او ملائكه و جن و نقيبان و قول او را قبول نكنند و ميگويند شنيديم و خلاف كرديم و هيچ صاحب شكي و منافقي و كافري باقي نماند مگر آنكه گمراه شود بنداي آخري و آقاي ما قائم تكيه داده است پشت خود را بكعبه و ميفرمايد اي گروه خلايق آگاه باشيد هر كس ميخواهد نظر كند بآدم و شيث منم آدم و شيث و هر كس ميخواهد نظر كند بنوح و سام منم نوح و سام و هر كس ميخواهد نظر كند بابرهيم و اسمعيل منم ابرهيم و اسمعيل و هر كس ميخواهد نظر كند بموسي و يوشع منم موسي و يوشع و هر كس ميخواهد نظر كند بعيسي و شمعون منم عيسي و شمعون و هر كس ميخواهد نظر كند بمحمد و اميرالمؤمنين منم محمد و اميرالمؤمنين و هر كس ميخواهد نظر كند بحسن و حسين منم حسن و حسين و هر كس ميخواهد نظر كند بائمه از اولاد حسين پس من آنم و ميشمرد يك يك را تا حسن و ميفرمايد من ايشانم پس نظر كند بمن و سؤال كند از من و من خبر ميدهم بآنچه خبر داده‌اند و بآنچه خبر نداده‌اند هر كس كتب و صحف را خوانده است گوش دهد پس ابتدا ميكند بصحفي كه خدا نازل كرده است بر آدم و شيث پس ميگويند امت آدم و شيث هبة الله اين والله صحف است حقاً و نشان ما داد آنچه را كه نميدانستيم و آنچه مخفي بود بر ما و آنچه ساقط شده بود از آن و بدل شده بود و تحريف شده بود پس ميخواند صحف نوح و ابرهيم را و تورية و انجيل و زبور را پس اهل تورية و انجيل و زبور گويند اين است والله صحف  نوح و صحف ابرهيم و آنچه ساقط شده بود و تبديل و تحريف شده بود از آن اين والله تورية جامعه است و زبور تام و انجيل كامل و اين زياده از آن است كه ما خوانده بوديم از آنها پس تلاوت كند قرآن را پس گويند مسلمانان كه اين است والله قرآن حقاً كه نازل كرده بود خدا بر محمد و آنچه از قرآن ساقط شده بود و تحريف و تبديل شده بود پس ظاهر شود دابهٔ ميان ركن و مقام و بنويسد در صورت مؤمن پس بيايد شخصي نزد قائم كه رويش به پشتش گشته باشد و پشتش رو بسينه‌اش شده باشد و بايستد نزد آن حضرت و بگويد يا سيدي من بشيرم مرا امر كرده است ملكي از ملائكه اينكه بشما ملحق شوم و بشارت دهم شما را بهلاك شدن قشون سفياني در بيداء پس قائم فرمايد كه قصه خود را بيان كنپس بگويد كه من و برادرم در قشون سفياني بوديم و خراب كرديم مدينه را و منبر را شكستيم و قاطران ما در مسجد رسول خدا سرگين انداخت و بيرون آمديم و عدد ما سيصدهزار بود و خواستيم كه كعبه را خراب كنيم و اهل مكه را بكشيم پس چون به بيدا رسيديم منزل كرديم پس كسي بما صيحه زد كه اي بيداء هلاك كن قوم ظالمان را پس زمين شكافت و جميع قشون را بلعيد والله باقي نماند عقال شتري چه جاي چيز ديگر مگر من و برادرم كه مانديم ناگاه ملكي بصورتهاي ما زد و روي ما بپشت سر ما شد اين طوري كه مشاهده ميكنيد پس ببرادرم گفت واي بر تو اي نذير برو پيش ملعون سفياني بدمشق و او را بترسان بظهور مهدي آل‌محمد و باو خبر ده كه خدا هلاك كرد قشون او را در بيدا و بمن گفت اي بشير ملحق شو بمهدي بمكه و خبر ده او را بهلاك ظالمان و توبه كن بر دست او كه توبه تو قبول شود پس قائم دست مبارك خود را بر صورت او بكشد و راست شود چنانكه بود و با او بيعت كند  و با او باشد مفضل عرض كرد كه ملائكه و جن براي مردم ظاهر شوند فرمود اي والله يا مفضل و خطاب كند با ايشان همچنانكه شخص با حاشيه خود و اهل خود خطاب كند عرض كردم يا سيدي و با او راه ميروند فرمود اي والله يا مفضل و نازل شود ارض هجرت را بين كوفه و نجف و عدد اصحابش آنوقت چهل و شش‌هزار از ملائكه باشند و چهل و شش‌هزار از جن كه خدا بايشان او را نصرت دهد و فتح بلاد كند مفضل عرض كرد چه خواهد كرد باهل مكه فرمود دعوت كند ايشان را بحكمت و موعظه حسنه و اطاعت كنند او را و كسي را بر ايشان جانشين كند از اهل بيتش و بيرون رود از مكه رو بمدينه مفضل عرض كرد خانه را چه خواهد كرد فرمود خراب كند او را و نگذارد از آن مگر آن قواعدي را كه روز اول بنا شده بود در عهد آدم و آنچه ساخته بود ابرهيم و اسمعيل و بنائي كه بعد شده بود نه نبي ساخته بود و نه وصي نبيي پس ميسازد آنرا چنانكه خدا ميخواهد و آثار ظالمين را از مكه و مدينه و عراق و ساير اقاليم براندازد و خراب كند مسجد كوفه را و بر بناء اولش بسازد و قصر كهنه را خراب كند ملعون ملعون است كسي كه آنرا ساخته مفضل عرض كرد يا سيدي خواهد ماند در مكه فرمود اي مفضل كسي از اهل خود را در آنجا جانشين كند پس چون از آنجا بيرون آيد بجهند و او را بكشند پس قائم برگردد بسوي ايشان و ايشان با نهايت خضوع پيش آيند گريه‌كنان و تضرع‌كنان گويند يا مهدي آل‌محمد التوبة التوبة پس موعظه كند ايشان را و بترساند و تحذير كند و باز كسي را خليفه كند و بيرون آيد باز او را بكشند باز امام برگردد بسوي ايشان و بيرون آيند از مكه گريه‌كنان و فريادكنان كه يا مهدي آل‌محمد شقاوت ما بر ما غلبه كرد توبه ما را قبول كن و همسايه‌هاي خانه  پروردگارت را رحم كن پس موعظه كند ايشان را و بترساند و باز كسي را حاكم كند بر ايشان و برود باز بجهند و آن را بكشند پس امام عليه السلام انصار خود را از جن و نقبا بفرستد و بفرمايد برگرديد و باقي نگذاريد از ايشان بشري را مگر كسي ايمان آورد چرا كه عذري نگذاردند پس انصار برگردند و والله كه سالم نگذارند از صد يك را نه والله از هزار يك را مفضل عرض كرد خانه مهدي عليه السلام كجا خواهد بود و مؤمنان در كجا جمع ميشوند فرمود دارالملك آن حضرت كوفه خواهد بود و مجلس حكومت جامع كوفه باشد و بيت المال كه صندوق‌خانه آن حضرت باشد و محل قسمت غنائم مسلمين مسجد سهله باشد و موضع خلوات آن حضرت نجف باشد مفضل عرض كرد كه يا مولاي همه مؤمنان در كوفه منزل ميكنند فرمود اي والله باقي نميماند مؤمني مگر آنكه در آنجا منزل كند يا حوالي آن و برسد بقدر موضع بستن اسبي در آن بدوهزار درهم و بيشتر مردم دوست دارند كه يك وجب از محلهٔ از آن را كه سبيع نامند بيك وجب طلا بخرند و كوفه پنجاه و چهار ميل شود كه هجده فرسخ باشد و قبرستان آن از كربلا بگذرد و كربلا مقامي شود كه ملائكه و مؤمنون آنجا بروند و بيايند و از براي آن شأني باشد و براي كربلا بركاتي باشد كه اگر مؤمني بايستد و خدا را بخواند بيك دعاي او هزار برابر ملك دنيا را باو دهد پس آهي كشيدند حضرت صادق فرمودند كه بقعِهاي زمين تفاخر كردند كعبه تفاخر كرد بر بقعه كربلا پس خدا وحي كرد بزمين كعبه كه ساكن شو اي كعبه اي خانه حرام و فخر مكن بر كربلا كه آن بقعه مباركه‌ايست كه خدا بموسي در آن بقعه ندا كرد و آن ربوه‌ايست كه مريم آنجا مسيح را تولد كرد و در آن جاست جائي كه سر حسين را شستند و مريم عيسي را  شست و خودش غسل كرد و عيسي از آنجا عروج كرد وقت غيبتش و حضرت فرمودند در آنجا براي شيعيان ما خيري است تا ظهور قائم ما مفضل عرض كرد پس بعد از آن مهدي عليه السلام كجا خواهند تشريف برد فرمود بسوي مدينه جدش رسول خدا پس چون وارد مدينه شود مقام عجيبي شود كه مؤمن مسرور و كافر رسوا شود مفضل عرض كرد چه شود فرمود وارد شود بسوي قبر جدش پس گويد اي گروه خلايق اين قبر جد من رسول خداست گويند بلي اي مهدي آل‌محمد پس فرمايد ديگر كه با اوست در قبر گويند دو صاحب او و دو همخوابه او ابوبكر و عمر پس فرمايد كه ابوبكر و عمر كيانند و چطور شد كه اين جا دفن شدند با جد من رسول خدا و شايد آنها نباشند كه اينجا دفن شده‌اند عرض كنند كه يقيناً همانها هستند چرا كه آن دو خليفه رسول خدا بودند و پدر زن او بودند پس فرمايد بعد از سه روز بيرون آوريد آن دو را از قبرشان پس بيرون آورند تر و تازه پس فرمايد كسي اينها را مي‌شناسد مي‌گويند ما وصف آنها را ميدانيم و اين دو همان دو نفرند ميفرمايد آيا كسي هست كه غير از اين گويد يا شك داشته باشد عرض كنند نه پس سه روز مهلت دهد و همه جا خبر پهن شود و مردم مفتون شوند و همه جمع شوند و مهدي حاضر شود و آن دو قبر را بشكافد و به نقبا فرمايد كه با دست خود خاكها را پس كنند تا آن دو را تازه بيرون آورند پس كفن را از صورتشان پس كند و امر فرمايد كه آن دو را بر تنه درخت خشكي بلند كنند پس همان وقت آن درخت زنده شود و سبز شود و شاخ و برگ كند پس دوستان آن دو بگويند منتهي شرف اين است و بمحبت آنها ما فايز شديم و همه دوستان آنها حاضر شوند و همه را جمع كنند و مناديِ مهدي ندا كند كه هر كس دو صاحب رسول  خدا و همخوابهاي او را دوست ميدارد بيك جانب بايستد پس دشمنان آن دو بسمتي ايستند و دوستان بسمتي پس مهدي عليه السلام بر دوستان آن دو عرضه فرمايد كه بيزاري جوئيد از اين دو پس گويند يا مهدي آل‌محمد ما بيزاري از اينها نكنيم و ما تا حال نميدانستيم كه اينها در نزد خدا اين منزله را دارند حال كه دانستيم چگونه از ايشان بيزاري كنيم از تو و مؤمنين بتو و هر كس بآنها ايمان نياورد و آنها را بصلابه زده و اين كار كرده بيزاري ميجوئيم پس مهدي عليه السلام بادي سياه را امر كند كه بوزد و همه آنها را مثل درختهاي از پا افتاده از پا اندازد و در روايتي پانصد نفر را در مسجد بكشد پس آن دو را بفرمايد پائين آورند و آنها را زنده كند و مردم را جمع كند پس بر آنها نقل كند قصه اعمالشان را در هر زماني و دَوري تا قصه كند بر ايشان قتل قابيل هابيل را و آتش براي ابرهيم جمع كردن را و انداختن يوسف را در چاه و حبس يونس را در شكم ماهي و قتل يحيي را و صلب عيسي را و عذاب جرجيس و دانيال را و زدن سلمان فارسي را و آتش روشن كردن بر در خانه حضرت امير و فاطمه و حسن و حسين را بجهت سوختن ايشان و زدن بدست صديقه كبري فاطمه عليها السلام را بتازيانه و صدمه بر شكم او زدن را و ساقط كردن محسن را و زهر دادن بحسن را و قتل حسين را و ذبح اطفالش را و بني عم و انصارش را و اسير كردن ذريه پيغمبر را و ريختن خون آل‌محمد را و هر خوني كه ريخته شده است و هر نكاح حرامي كه واقع شده است و هر خبثي و فاحشهٔ و گناهي و ظلمي و جوري كه از عهد آدم تا وقت قيام قائم ما عليه السلام شده است همه را ميشمرد بر آنها و بگردن ايشان ميگذارد و اعتراف ميكنند بآن پس امر ميكند كه هر كس حاضر است از آنها قصاص كند پس بر درخت ايشان را  بياويزد و امر كند كه آتشي از زمين بيرون آيد و آن دو را بسوزاند با درخت و در روايتي ايشان را بسوزد با همان هيمهٔ كه جمع كردند و خواستند علي و فاطمه و حسنين را بسوزند و آنرا ما بارث نگاه داشته‌ايم پس امر كند بادي را كه خاكستر آنها را بدريا ريزد مفضل عرض كرد كه اين آخر عذاب ايشان باشد فرمود اي مفضل هيهات آنها برگردند و سيد اكبر محمد رسول الله صلي الله عليه و آله و صديق اكبر حضرت اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين و ائمه و هر كس ايمان خالص داشته است برگردند و قصاص كنند از آنها از براي همه حتي آنكه روزي و شبي هزار مرتبه كشته شوند و برگردند و زنده شوند تا خدا بخواهد پس مهدي عليه السلام برود بكوفه و ميان كوفه و نجف فرود آيد و نزد او باشند اصحاب او در آن روز چهل و شش‌هزار ملائكه و مثلشان از جن و نقباي سيصد و سيزده‌گانه مفضل عرض كرد دار الفاسقين بغداد چه خواهد شد در آن وقت فرمود در لعنت خدا و غضب او فتنِها آنرا خراب كند واي بر بغداد و بر كسي كه در بغداد باشد از علَمهاي زرد و علمهاي مغرب و شدة جزيره و از علمهائي كه از نزديك و دور بآنجا برود والله نازل شود ببغداد از اقسام عذاب كه بر ساير امتها نازل شده بود از اول روزگار تا آخر و عذابي چند بر آن نازل شود كه هيچ چشمي نديده باشد و هيچ گوشي نشنيده باشد و طوفان اهل بغداد بشمشير شود واي بر كسي كه آنجا مسكن كند بر شقاوت خواهد ماند و هر كس بيرون رود برحمت خدا داخل شده باشد والله اي مفضل طوري بغداد آباد شود در اول كه گويند دنيا همان جاست و خانِهاي او و قصرهاي او بهشت است و دخترانش حورالعينند و پسرانش غلمانند و مردم گمان كنند كه روزي بمردم قسمت نشود مگر در همانجا و ظاهر شود در آن از افتراء بر خدا و رسول و حكم بغير كتاب خدا و شهادت زور و شرب خمور و فجور و خوردن سحت و ريختن خونها آن قدر كه در هيچ جاي دنيا آن قدر نباشد پس خدا آنرا خراب كند بفتنِها و آن علمها بطوري كه انسان بگذرد بآنجا و بگويد اينجا پيشتر بغداد بوده پس حسني جوانِ خوش‌رو بيرون آيد از جانب ديلم ندا كند بصداي فصيح اي آل‌محمد اجابت كنيد ملهوف را و فريادكننده از دور ضريح را . پس اجابت كنند آن را گنجهاي خدا كه در طالقانند گنجها و چگونه گنجها كه نه از نقره است و نه از طلا بلكه مرداني هستند مثل قطعه آهن بر اسبهاي اشهب سوار در دست ايشان است حربِها( این حسنی همان یمانی است که بیمن می رود زیرا در ادامه میبینید گروه زیادی از زیدیه همراهش هستند) و در روايتي فرمود امير آنهاست مردي از تميم كه آنرا شعيب بن صالح گويند پس حسني ميآيد با آنها و روي او مثل دائره ماه است جمال او دل مردم را ميبرد و ميگيرد شمشير او صغير و كبير و طفل شيري و از شير باز شده را پس فرمود و علي الاتصال ميكشد ظلمه را تا وارد كوفه شود و بيشتر زمين را صافي كرده باشد و در كوفه منزل كند پس باو برسد خبر مهدي قشون از او بپرسند كه يا بن رسول الله كيست اين شخصي كه بجانب ما آمده ميگويد بيرون رويم ببينيم كيست و چه ميخواهد و آن والله ميداند كه آن مهدي است و ميشناسد او را و لكن ميخواهد اصحابش بدانند پس حسني بيرون رود با جلال عظيمي پيش روي او چهل‌هزار و در روايتي چهارهزار مرد باشند كه در گردن ايشان قرآنهاست تا بنزديك مهدي نازل شود پس باصحابش گويد كه ما اهل بيتي هستيم بر هدايت پس از عسكر خود بيرون رود و مهدي هم عليه السلام بيرون آيد و هر دو ميان دو لشكر بايستند پس حسني عرض كند اگر تو  مهدي هستي كو عصاي پيغمبر صلي الله عليه و آله و انگشترش و بُردش و زرهش كه مسمي بفاضل بود و عمامه سحاب و اسب يربوع و ناقه عضبا و قاطر دلدل و الاغ يعفور و نجيبه براق و مصحف اميرالمؤمنين پس همه را بيرون آورد و در روايتي همه را از سفطي بيرون آورد و جميع تركِهاي پيغمبران در آن سفط باشد حتي عصاي موسي و نوح و تركه هود و صالح و صاع يوسف و مكيال شعيب و ميزان او و تابوت بني‌اسرائيل و زره داود و انگشترش و انگشتر سليمن و تاجش و ميراث پيغمبران و مرسلان پس عصا را بيرون آورد و بر سنگي فروكند و سبز و خرم شود و برگ آورد و در روايتي آنقدر بزرگ شود كه عسكر حسني را سايه اندازد و اينها را حسني نخواهد مگر آنكه باصحابش بنماياند فضل مهدي را عليه السلام تا آنكه با او بيعت كنند پس حسني گويد الله اكبر دست خود را دراز كن تا بيعت كنيم با تو پس دست خود را دراز كند و بيعت كند حسني و عساكرش مگر آن چهل‌هزار نفر كه زيديه ميباشند كه آنها گويند اين سحر بود پس دو عسكر با هم مخلوط شود و حضرت رو بآن زيديه كنند و موعظه كند ايشان را(این زیدیه همان بتریه هستند که در یمن به لشکر یمانی اضافه می شوند) و سه روز ايشان را دعوت كند پس طغيانشان زياد شود پس امر كند بقتل آنها و همه را بكشند و باصحاب خود گويند قرآنها را از نعش آنها برنداريد و بگذاريد كه حسرت بر آنها باشد چنانكه آنرا تغيير دادند و عمل بآن نكردند مفضل عرض كرد يا مولاي ديگر چه خواهد كرد مهدي عليه السلام فرمود بعد قشون فرستد بر سر سفياني بسوي شام و او را بگيرند و بر سنگي سر ببرند پس ظاهر شود حسين عليه السلام با دوازده‌هزار  صديق و هفتاد و دو نفر اصحاب كربلا چه خوش رجعت نوراني است آن و پس از آن صديق اكبر اميرالمؤمنين علي بن ابي‌طالب ظاهر شود و نصب شود براي او قبهٔ بنجف كه يك ركن آن در نجف باشد و ركني بهجر و ركني بصنعا و ركني بزمين طيبه گويا مي‌بينم چراغهاي آنرا كه در آسمان و زمين روشنائي ميدهد مثل آفتاب و ماه پس در آن وقت اسرار مردم فاش شود پس فرمود بيرون آيد سيد اكبر محمد رسول خدا صلي الله عليه و آله با انصارش و مهاجرين و هر كس ايمان باو آورده و تصديق كرده و شهيد شده با او و حضور بهم رسانند تكذيب‌كنندگان او و شك‌كنندگان در او و ردكنندگان بر او و كساني كه گفته‌اند كه او ساحر است و كاهن و مجنون است و از پيش خود ميگويد و هر كس با او جنگ كرده تا آنكه قصاص كند از همه بحق و جزا داده شوند بافعالشان از وقت رسول خدا تا ظهور مهدي عليه السلام با امام هر وقتي و واقع شود تأويل قول خداي تعالي و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين و نمكن لهم في الارض و نري فرعون و هامان و جنودهما منهم ما كانوا يحذرون مفضل عرض كرد كه كيست فرعون و هامان فرمود ابوبكر و عمر پس مفضل عرض كرد يا سيدي رسول خدا و اميرالمؤمنين هم برميگردند با قائم فرمود لابد است كه جميع زمين را بگردند حتي پشت حاف را كه كوه قاف باشد ، ، پس فرمودند اي والله حتي پشت حاف را اي والله و آنچه در ظلمات است و در قعر درياها است تا آنكه جاي قدمي نماند مگر آنكه گام زنند بر آن و دين خدا را برپا كنند

با تشکر


آشنايي با راوي:

مفضل بن عمر راخيلي‌ها با روايت «التوحيد» مي‌شناسند. داستان از اين قرار است که مفضل بن عمر در مسجد مدينه نشسته بود که ابن ابي العوجاء و يکي از يارانش منکر نبوت رسول اکرم صلي الله عليه و آله شده و سپس پا را فراتر نهاده و گفتند: «کائنات به اقتضاي طبيعت به وجود آمده‌اند». مفضل که به شدّت غضبناک شده بود، به محضر امام صادق عليه السلام شرفياب شد و گفتة آنان را بازگو کرد. امام صادق عليه السلام فرمود: «فردا صبح نزد من بيا تا آثار صنع و قدرت حق را در خلقت عالم و ساير موجودات، از انسان و حيوان و نبات، براي تو توضيح دهم تا قلبت آرام گيرد.»[1]
کنية مفضل، «ابوعبدالله» است. در برخي از اسناد و روايات، با نام «مفضل جعفي» هم آمده است. در کتب حديثي 160 روايت از او نقل شده است.[2] بيشتر روايات او از امام صادق عليه السلام است. وي مدتي از دوران امامت امام کاظم عليه السلام رانيز درک کرد و در عصر آن جناب، رحلت نمود. بنا به نقل کشّي، از عيسي‌بن سليمان، وي هنگام بيماري مفضل، به حضور امام کاظم عليه السلام شرفياب شده و خبر بيماري او را به حضرت ابلاغ نموده و طلب دعا مي‌کند. آن جناب در پاسخ مي‌فرمايند: «خداوند مفضل را رحمت کند ! او از محنت و رنج اين دنيا راحت شد». هنگامي که از نزد امام بيرون آمد، به اصحاب حاضر در آن جا گفت: «مفضل رحلت کرده است»؛ سپس به سمت کوفه رفته و پس از ورود به آن جا، خبر رحلت مفضل را در همان روزي که حضرت خبر رحلتش را داد، شنيد.[3]
نجاشي کتاب‌هاي مفضل بن عمر را اين گونه نام مي‌برد: «کتاب الايمان و الاسلام»، «کتاب يوم و ليلة»، «کتاب الفکر المعروف بتوحيد المفضل»، «کتاب علل الشرايع»، «وصية المفضل»، «کتاب في بدء الخلق و الحثّ علي الاعتبار».[4]
مفضل بن عمر از راوياني چون: ابو ايوب العطار، اسماعيل بن ابي فديک، ثابت الثمالي، جابربن يزيد الجعفي، يونس بن ظبيان و خيبري روايت نقل کرده است.[5] مهم‌ترين راوياني که از او روايت نقل کرده‌اند، عبارتند از: محمد بن سنان، ابن ابي عمير، عثمان بن عيسي، بشر بن جعفر، عبدالرحمان بن کثير، ابن سنان، معلي بن خنيس، ورزعه و….[6]
ديدگاه علماي رجال دربارة «مفضل بن عمر» بسيار متفاوت و حتي متناقض است. بعضي همچون ابن غضايري[7]، ابن داود[8]، نجاشي[9] و علامه حلي[10] او را ضعيف مي‌دانند، و حتي او را «فاسد المذهب»، «مضطرب الرواية»، «مرتفع القول»، «خطابي» و… مي‌نامند. عده‌اي ديگر دربارة وثاقت و يا ضعف مفضل بن عمر هيچ قضاوتي نکرده‌اند که مي‌توان به برقي اشاره کرد. او مفضل بن عمر را از اصحاب امام صادق عليه السلام مي‌داند و به وثاقت يا ضعف او اشاره نمي‌کند. شيخ طوسي رحمه الله عليه نيز در الفهرست[11] فقط وصيت و کتاب او را نقل مي‌کند و در کتاب رجال او را يکبار از اصحاب امام صادق[12] عليه السلام و بار ديگر از اصحاب امام کاظم عليه السلام مي‌داند [13]، بدون آن که متعرض وثاقت يا ضعف او بشود. مرحوم کشّي رحمه الله عليه نيز به طور گسترده رواياتي که در مدح او وارد شده و هم رواياتي که در ذم او مي‌باشد رانقل مي‌کند و نتيجه گيري رابرعهدة خواننده مي‌گذارد.[14] بين علماي رجال متأخّر کوشش فراوان شده است تا با جمع آوري قراين و شواهد و نقل رواياتي که در مدح مفضل بن عمر است، او را از اتهاماتي هم چون غلو، خطابي مذهب بودن و اضطراب روايت و… مبرّا کنند. از جملة اين کوشش‌ها مي‌توان به ابوعلي محمدبن اسماعيل مازندراني در کتاب منتهي المقال [15]، ملاعلي علياري تبريزي در بهجة الآمال في شرح زبدة المقال[16]، مرحوم مامقاني در تنقيح المقال[17]، علامه تستري در قاموس الرجال[18]، شيخ علي نمازي شاهرودي در مستدرکات علم رجال الحديث[19] و مرحوم خويي رحمه الله عليه در معجم رجال الحديث[20] اشاره کرد. مرحوم محدث نوري رحمه الله عليه نيز در خاتمة مستدرک الوسايل در بحث «مشيخه من لا يحضره الفقيه» قرائن و شواهدي را در وثاقت مفضل بن عمر نقل مي‌کند.

پی نوشت ها :

[1]. علي محدث زاده، اصحاب امام صادق عليه السلام، ص339، تهران، مسجد جامع، 1373ش.
[2]. سيدابوالقاسم خويي، معجم رجال الحديث، ج18، ص292، نجف اشرف، مدينة العلم، 1983م.
[3]. رجال کشي، ص327، ح592، مشهد، دانشكده الهيّات و معارف اسلامي. 1348ش.
[4]. رجال نجاشي، ش1112، ص416، قم، جامعه مدرسين، 1407ق.
[5]. معجم رجال الحديث، ج18، ص292.
[6]. همان.
[7]. ابن غضايري درباره او مي‌گويد: «المفضل بن عمر الجعفي ابوعبدالله ضعيف، متهافت، مرتفع القول، خطابي، و قد زيد علي شيء کثير و حمل الغلاة في حديثه حملاً عظيماً و لا يجوز ان يکتب حديثه» (رجال ابن غضايري (الضعفاء)، ش117، ص87، قم، دارالحديث، 1380ش)
[8]. ابن داوود درباره وي اين گونه مي‌گويد: «مفضل بن عمر، ضعيف، متهافت، خطابي» (ابن داوود حلي، کتاب الرجال، جزء الثاني، باب الميم، قم، منشورات الرضي، 1392ق)
[9]. نجاشي درباره او اين گونه مي‌گويد: «ابوعبدالله و قيل ابومحمد، الجعفي، کوفي، فاسد المذهب، مضطرب الروايه، لا يعبابه و قيل انه کان خطابيا و قد ذکرت له مصنفات لا يعول عليها» (رجال نجاشي، ش1112، ص416).
[10]. علامه حلي رحمه الله عليه درباره او اين گونه مي‌گويد: «فاسد المذهب، مضطرب الروايه، لا يعبابه، متهافت، مرتفع القول، خطابي، و قد زيد عليه شيء کثير، و حمل الغلاة في حديثه حملاً عظيماً، و لا يجوز ان يکتب حديثه» (خلاصه الاقوال، ش1647، ص407، قم، فقاهت، 1417ق).
[11]. شيخ طوسي، الفهرست، ش758، ص251، نجف، مكتبه مرتضويه.
[12]. شيخ طوسي، کتاب الرجال، ش4530، ص307، قم، نشر اسلامي، 1415ق.
[13]. همان، ص343.
[14]. رجال کشي، ح581-599.
[15]. ابوعلي حائري محمد بن اسماعيل المازندراني، منتهي المقال، ج6، ص310، ش3029، قم، موسسه آل البيت لأحياء التراث، 1416ق.
[16]. حاج ملا علي علياري تبريزي، بهجه الآمال، ج7، ص70، تهران، بنياد فرهنگ اسلامي مرحوم كوشان پور، 1412ق.
[17]. مرحوم مامقاني، تنقيح المقال، ج3، ص238، تهران، نشر جهان.
[18]. علامه تستري، قاموس الرجال، ج9، ص93، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1410ق.
[19]. شيخ علي نمازي شاهرودي، مستدرکات علم رجال الحديث، ج7، ص477، ش15139، تهران، شفق، 1412ق.
[20]. معجم رجال الحديث، ج18، ص292.

آميخته شدن مهدويت با تارو پود زندگي شيعيان و راسخ شدن اعتقاد به مهدي آخرالزمان، معلول اهتمام گستردة امامان معصوم عليهم السلام به مهدويت مي‌باشد. شناخت روايات صحيح مهدويت، ما را در آشنايي با اين مفهوم اساسي و محوري ياري مي‌کند.

«مفضل بن عمر» از راوياني است که روايات فراواني را به ويژه در حوزه مهدويت از امام صادق عليهم السلام نقل کرده است. افزون بر اهميتي که بر بازشناسي راويان مترتب است، شناخت مفضل بن عمر از دوجهت ضروري است: از يک سو به سبب کثرت روايات او و از جانب ديگر طعن‌هايي که بر او وارد شده است. اين ناسازي و فراز و فرودهاي آني، مسير مطالعه و بررسي شخصيت وي را ناموزون ساخته است.

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد پیام

أَقُولُ رُوِيَ فِي بَعْضِ مُؤَلَّفَاتِ أَصْحَابِنَا عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ حَمْدَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ وَ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ عَنْ أَبِي شُعَيْبٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ نُصَيْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ الْفُرَاتِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُفَضَّلِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ «1» قَالَ‏
سَأَلْتُ سَيِّدِيَ الصَّادِقَ ع هَلْ لِلْمَأْمُورِ الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِيِّ ع مِنْ وَقْتٍ مُوَقَّتٍ يَعْلَمُهُ النَّاسُ فَقَالَ حَاشَ لِلَّهِ أَنْ يُوَقِّتَ ظُهُورَهُ بِوَقْتٍ يَعْلَمُهُ شِيعَتُنَا قُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ لِمَ ذَاكَ قَالَ لِأَنَّهُ هُوَ السَّاعَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 2
أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ «1» الْآيَةَ وَ هُوَ السَّاعَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها «2» وَ قَالَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ «3» وَ لَمْ يَقُلْ إِنَّهَا عِنْدَ أَحَدٍ وَ قَالَ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها الْآيَةَ «4» وَ قَالَ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ «5» وَ قَالَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً- «6» يَسْتَعْجِلُ بِهَا «7» الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ قُلْتُ فَمَا مَعْنَى يُمَارُونَ قَالَ يَقُولُونَ مَتَى وُلِدَ وَ مَنْ رَأَى وَ أَيْنَ يَكُونُ وَ مَتَى يَظْهَرُ وَ كُلُّ ذَلِكَ اسْتِعْجَالًا لِأَمْرِ اللَّهِ وَ شَكّاً فِي قَضَائِهِ وَ دُخُولًا فِي قُدْرَتِهِ‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 3
أُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا الدُّنْيَا وَ إِنَّ لِلْكَافِرِينَ لَشَرَّ مَآبٍ قُلْتُ أَ فَلَا يُوَقَّتُ لَهُ وَقْتٌ فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ لَا أُوَقِّتُ لَهُ وَقْتاً وَ لَا يُوَقَّتُ لَهُ وَقْتٌ إِنَّ مَنْ وَقَّتَ لِمَهْدِيِّنَا وَقْتاً فَقَدْ شَارَكَ اللَّهَ تَعَالَى فِي عِلْمِهِ وَ ادَّعَى أَنَّهُ ظَهَرَ عَلَى سِرِّهِ وَ مَا لِلَّهِ مِنْ سِرٍّ إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَ إِلَى هَذَا الْخَلْقِ الْمَعْكُوسِ الضَّالِّ عَنِ اللَّهِ الرَّاغِبِ عَنْ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ مَا لِلَّهِ مِنْ خَبَرٍ إِلَّا وَ هُمْ أَخَصُّ بِهِ لِسِرِّهِ وَ هُوَ عِنْدَهُمْ وَ إِنَّمَا أَلْقَى اللَّهُ إِلَيْهِمْ لِيَكُونَ حُجَّةً عَلَيْهِمْ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا مَوْلَايَ فَكَيْفَ بَدْءُ ظُهُورِ الْمَهْدِيِّ ع وَ إِلَيْهِ التَّسْلِيمُ قَالَ ع يَا مُفَضَّلُ يَظْهَرُ فِي شُبْهَةٍ لِيَسْتَبِينَ فَيَعْلُو ذِكْرُهُ وَ يَظْهَرُ أَمْرُهُ وَ يُنَادَى بِاسْمِهِ وَ كُنْيَتِهِ وَ نَسَبِهِ وَ يَكْثُرُ ذَلِكَ عَلَى أَفْوَاهِ الْمُحِقِّينَ وَ الْمُبْطِلِينَ وَ الْمُوَافِقِينَ وَ الْمُخَالِفِينَ‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 4
لِتَلْزَمَهُمُ الْحُجَّةُ بِمَعْرِفَتِهِمْ بِهِ عَلَى أَنَّهُ قَدْ قَصَصْنَا وَ دَلَلْنَا عَلَيْهِ وَ نَسَبْنَاهُ وَ سَمَّيْنَاهُ وَ كَنَيْنَاهُ وَ قُلْنَا سَمِيُّ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ كَنِيُّهُ لِئَلَّا يَقُولَ النَّاسُ مَا عَرَفْنَا لَهُ اسْماً وَ لَا كُنْيَةً وَ لَا نَسَباً وَ اللَّهِ لَيَتَحَقَّقُ الْإِيضَاحُ بِهِ وَ بِاسْمِهِ وَ نَسَبِهِ وَ كُنْيَتِهِ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ حَتَّى لَيُسَمِّيهِ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ كُلُّ ذَلِكَ لِلُزُومِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِمْ ثُمَّ يُظْهِرُهُ اللَّهُ كَمَا وَعَدَ بِهِ جَدُّهُ ص فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ «1» قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا مَوْلَايَ فَمَا تَأْوِيلُ قَوْلِهِ تَعَالَى لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ قَالَ ع هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ «2» فَوَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ لَيُرْفَعُ عَنِ الْمِلَلِ وَ الْأَدْيَانِ الِاخْتِلَافُ وَ يَكُونُ الدِّينُ كُلُّهُ وَاحِداً كَمَا قَالَ جَلَّ ذِكْرُهُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ «3» وَ قَالَ اللَّهُ وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ «4» قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ الدِّينُ الَّذِي فِي آبَائِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ نُوحٍ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدٍ ص هُوَ الْإِسْلَامُ قَالَ نَعَمْ يَا مُفَضَّلُ هُوَ الْإِسْلَامُ لَا غَيْرُ قُلْتُ يَا مَوْلَايَ أَ تَجِدُهُ فِي كِتَابِ اللَّهِ قَالَ نَعَمْ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ وَ مِنْهُ هَذِهِ الْآيَةُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ قَوْلُهُ تَعَالَى مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ- «5» وَ مِنْهُ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ «6» وَ قَوْلُهُ تَعَالَى فِي قِصَّةِ فِرْعَوْنَ حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائِيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ «7» وَ فِي قِصَّةِ سُلَيْمَانَ وَ بِلْقِيسَ قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ وَ قَوْلِهَا أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 5
رَبِّ الْعالَمِينَ «1» وَ قَوْلِ عِيسَى ع مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ «2» وَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً «3» وَ قَوْلُهُ فِي قِصَّةِ لُوطٍ فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ «4» وَ قَوْلُهُ قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا إِلَى قَوْلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ «5» وَ قَوْلُهُ تَعَالَى أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِلَى قَوْلِهِ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ «6» قُلْتُ يَا سَيِّدِي كَمِ الْمِلَلُ قَالَ أَرْبَعَةٌ وَ هِيَ شَرَائِعُ قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي الْمَجُوسُ لِمَ سُمُّوا الْمَجُوسَ قَالَ ع لِأَنَّهُمْ تَمَجَّسُوا فِي السُّرْيَانِيَّةِ وَ ادَّعَوْا عَلَى آدَمَ وَ عَلَى شَيْثٍ وَ هُوَ هِبَةُ اللَّهِ أَنَّهُمَا أَطْلَقَا لَهُمْ نِكَاحَ الْأُمَّهَاتِ وَ الْأَخَوَاتِ وَ الْبَنَاتِ وَ الْخَالاتِ وَ الْعَمَّاتِ وَ الْمُحَرَّمَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ أَنَّهُمَا أَمَرَاهُمْ أَنْ يُصَلُّوا إِلَى الشَّمْسِ حَيْثُ وَقَفَتْ فِي السَّمَاءِ وَ لَمْ يَجْعَلَا لِصَلَاتِهِمْ وَقْتاً وَ إِنَّمَا هُوَ افْتِرَاءٌ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ عَلَى آدَمَ وَ شَيْثٍ ع قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا مَوْلَايَ وَ سَيِّدِي لِمَ سُمِّيَ قَوْمُ مُوسَى الْيَهُودَ قَالَ ع لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّا هُدْنا إِلَيْكَ «7» أَيِ اهْتَدَيْنَا إِلَيْكَ قَالَ فَالنَّصَارَى قَالَ ع لِقَوْلِ عِيسَى ع مَنْ أَنْصارِي إِلَى اللَّهِ وَ تَلَا الْآيَةَ «8» إِلَى آخِرِهَا فَسُمُّوا النَّصَارَى لِنُصْرَةِ دِينِ اللَّهِ قَالَ الْمُفَضَّلُ فَقُلْتُ يَا مَوْلَايَ فَلِمَ سُمِّيَ الصَّابِئُونَ الصَّابِئِينَ فَقَالَ ع إِنَّهُمْ صَبَوْا إِلَى تَعْطِيلِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُلِ وَ الْمِلَلِ وَ الشَّرَائِعِ وَ قَالُوا كُلُّ مَا جَاءُوا بِهِ بَاطِلٌ فَجَحَدُوا تَوْحِيدَ اللَّهِ تَعَالَى وَ نُبُوَّةَ الْأَنْبِيَاءِ وَ رِسَالَةَ الْمُرْسَلِينَ وَ وَصِيَّةَ
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 6
الْأَوْصِيَاءِ فَهُمْ بِلَا شَرِيعَةٍ وَ لَا كِتَابٍ وَ لَا رَسُولٍ وَ هُمْ مُعَطِّلَةُ الْعَالَمِ قَالَ الْمُفَضَّلُ سُبْحَانَ اللَّهِ مَا أَجَلَّ هَذَا مِنْ عِلْمٍ قَالَ ع نَعَمْ يَا مُفَضَّلُ فَأَلْقِهِ إِلَى شِيعَتِنَا لِئَلَّا يَشُكُّوا فِي الدِّينِ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي فَفِي أَيِّ بُقْعَةٍ يَظْهَرُ الْمَهْدِيُّ قَالَ ع لَا تَرَاهُ عَيْنٌ فِي وَقْتِ ظُهُورِهِ إِلَّا رَأَتْهُ كُلُّ عَيْنٍ فَمَنْ قَالَ لَكُمْ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوهُ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي وَ لَا يُرَى وَقْتَ وِلَادَتِهِ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ لَيُرَى مِنْ سَاعَةِ وِلَادَتِهِ إِلَى سَاعَةِ وَفَاةِ أَبِيهِ سَنَتَيْنِ وَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ أَوَّلُ وِلَادَتِهِ وَقْتُ الْفَجْرِ مِنْ لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ لِثَمَانٍ خَلَوْنَ مِنْ شَعْبَانَ سَنَةَ سَبْعٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ إِلَى يَوْمِ الْجُمُعَةِ لِثَمَانٍ خَلَوْنَ مِنْ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ مِنْ سَنَةِ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ وَ هُوَ يَوْمُ وَفَاةِ أَبِيهِ بِالْمَدِينَةِ الَّتِي بِشَاطِئِ دِجْلَةَ يَبْنِيهَا الْمُتَكَبِّرُ الْجَبَّارُ الْمُسَمَّى بِاسْمِ جَعْفَرٍ الضَّالُّ الْمُلَقَّبُ بِالْمُتَوَكِّلِ وَ هُوَ الْمُتَأَكِّلُ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَالَى وَ هِيَ مَدِينَةٌ تُدْعَى بِسُرَّ مَنْ رَأَى وَ هِيَ سَاءَ مَنْ رَأَى يَرَى شَخْصَهُ الْمُؤْمِنُ الْمُحِقُّ سَنَةَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ وَ لَا يَرَاهُ الْمُشَكِّكُ الْمُرْتَابُ وَ يَنْفُذُ فِيهَا أَمْرُهُ وَ نَهْيُهُ وَ يَغِيبُ عَنْهَا فَيَظْهَرُ فِي الْقَصْرِ بِصَابِرٍ بِجَانِبِ الْمَدِينَةِ فِي حَرَمِ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَيَلْقَاهُ هُنَاكَ مَنْ يُسْعِدُهُ اللَّهُ بِالنَّظَرِ إِلَيْهِ ثُمَّ يَغِيبُ فِي آخِرِ يَوْمٍ مِنْ سَنَةِ سِتٍّ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ فَلَا تَرَاهُ عَيْنُ أَحَدٍ حَتَّى يَرَاهُ كُلُّ أَحَدٍ وَ كُلُّ عَيْنٍ قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي فَمَنْ يُخَاطِبُهُ وَ لِمَنْ يُخَاطِبُ قَالَ الصَّادِقُ ع تُخَاطِبُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ الْمُؤْمِنُونَ مِنَ الْجِنِّ وَ يَخْرُجُ أَمْرُهُ وَ نَهْيُهُ إِلَى ثِقَاتِهِ وَ وُلَاتِهِ وَ وُكَلَائِهِ وَ يَقْعُدُ بِبَابِهِ مُحَمَّدُ بْنُ نُصَيْرٍ النُّمَيْرِيُّ فِي يَوْمِ غَيْبَتِهِ بِصَابِرٍ «1» ثُمَّ يَظْهَرُ بِمَكَّةَ وَ وَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ دَخَلَ مَكَّةَ وَ عَلَيْهِ بُرْدَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلَى رَأْسِهِ عِمَامَةٌ صَفْرَاءُ وَ فِي رِجْلَيْهِ نَعْلَا رَسُولِ اللَّهِ ص الْمَخْصُوفَةُ وَ فِي يَدِهِ هِرَاوَتُهُ ع يَسُوقُ بَيْنَ يَدَيْهِ عِنَازاً عِجَافاً «2» حَتَّى يَصِلَ بِهَا نَحْوَ الْبَيْتِ‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 7
لَيْسَ ثَمَّ أَحَدٌ يَعْرِفُهُ وَ يَظْهَرُ وَ هُوَ شَابٌّ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي يَعُودُ شَابّاً أَوْ يَظْهَرُ فِي شَيْبَةٍ فَقَالَ ع سُبْحَانَ اللَّهِ وَ هَلْ يُعْرَفُ ذَلِكَ يَظْهَرُ كَيْفَ شَاءَ وَ بِأَيِّ صُورَةٍ شَاءَ إِذَا جَاءَهُ الْأَمْرُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى مَجْدُهُ وَ جَلَّ ذِكْرُهُ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي فَمِنْ أَيْنَ يَظْهَرُ وَ كَيْفَ يَظْهَرُ يَا مُفَضَّلُ يَظْهَرُ وَحْدَهُ وَ يَأْتِي الْبَيْتَ وَحْدَهُ وَ يَلِجُ الْكَعْبَةَ وَحْدَهُ وَ يَجُنُّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ وَحْدَهُ فَإِذَا نَامَتِ الْعُيُونُ وَ غَسَقَ اللَّيْلُ نَزَلَ إِلَيْهِ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ ع وَ الْمَلَائِكَةُ صُفُوفاً فَيَقُولُ لَهُ جَبْرَئِيلُ يَا سَيِّدِي قَوْلُكَ مَقْبُولٌ وَ أَمْرُكَ جَائِزٌ فَيَمْسَحُ ع يَدَهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ يَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ- «1» وَ يَقِفُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ فَيَصْرُخُ صَرْخَةً فَيَقُولُ يَا مَعَاشِرَ نُقَبَائِي وَ أَهْلَ خَاصَّتِي وَ مَنْ ذَخَرَهُمُ اللَّهُ لِنُصْرَتِي قَبْلَ ظُهُورِي عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ائْتُونِي طَائِعِينَ فَتَرِدُ صَيْحَتُهُ ع عَلَيْهِمْ وَ هُمْ عَلَى مَحَارِيبِهِمْ وَ عَلَى فُرُشِهِمْ فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا فَيَسْمَعُونَهُ فِي صَيْحَةٍ وَاحِدَةٍ فِي أُذُنِ كُلِّ رَجُلٍ فَيَجِيئُونَ نَحْوَهَا وَ لَا يَمْضِي لَهُمْ إِلَّا كَلَمْحَةِ بَصَرٍ حَتَّى يَكُونَ كُلُّهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ ع بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ فَيَأْمُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ النُّورَ فَيَصِيرُ عَمُوداً مِنَ الْأَرْضِ إِلَى السَّمَاءِ فَيَسْتَضِي‏ءُ بِهِ كُلُّ مُؤْمِنٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ يَدْخُلُ عَلَيْهِ نُورٌ مِنْ جَوْفِ بَيْتِهِ فَتَفْرَحُ نُفُوسُ الْمُؤْمِنِينَ بِذَلِكَ النُّورِ وَ هُمْ لَا يَعْلَمُونَ بِظُهُورِ قَائِمِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ ع ثُمَّ يُصْبِحُونَ وُقُوفاً بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُمْ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا بِعِدَّةِ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ ص يَوْمَ بَدْرٍ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا مَوْلَايَ يَا سَيِّدِي فَاثْنَانِ وَ سَبْعُونَ رَجُلًا الَّذِينَ قُتِلُوا مَعَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع يَظْهَرُونَ مَعَهُمْ قَالَ يَظْهَرُ مِنْهُمْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع فِي اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفاً مُؤْمِنِينَ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ع وَ عَلَيْهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 8
قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي فَبِغَيْرِ سُنَّةِ الْقَائِمِ ع بَايَعُوا لَهُ قَبْلَ ظُهُورِهِ وَ قَبْلَ قِيَامِهِ فَقَالَ ع يَا مُفَضَّلُ كُلُّ بَيْعَةٍ قَبْلَ ظُهُورِ الْقَائِمِ ع فَبَيْعَتُهُ كُفْرٌ وَ نِفَاقٌ وَ خَدِيعَةٌ لَعَنَ اللَّهُ الْمُبَايِعَ لَهَا وَ الْمُبَايَعَ لَهُ بَلْ يَا مُفَضَّلُ يُسْنِدُ الْقَائِمُ ع ظَهْرَهُ إِلَى الْحَرَمِ وَ يَمُدُّ يَدَهُ فَتُرَى بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَ يَقُولُ هَذِهِ يَدُ اللَّهِ وَ عَنِ اللَّهِ وَ بِأَمْرِ اللَّهِ ثُمَّ يَتْلُو هَذِهِ الْآيَةَ إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ «1» الْآيَةَ فَيَكُونُ أَوَّلُ مَنْ يُقَبِّلُ يَدَهُ جَبْرَئِيلَ ع ثُمَّ يُبَايِعُهُ وَ تُبَايِعُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ نُجَبَاءُ الْجِنِّ ثُمَّ النُّقَبَاءُ وَ يُصْبِحُ النَّاسُ بِمَكَّةَ فَيَقُولُونَ مَنْ هَذَا الرَّجُلُ الَّذِي بِجَانِبِ الْكَعْبَةِ وَ مَا هَذَا الْخَلْقُ الَّذِينَ مَعَهُ وَ مَا هَذِهِ الْآيَةُ الَّتِي رَأَيْنَاهَا اللَّيْلَةَ وَ لَمْ تُرَ مِثْلَهَا فَيَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ هَذَا الرَّجُلُ هُوَ صَاحِبُ الْعُنَيْزَاتِ- «2» فَيَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ انْظُرُوا هَلْ تَعْرِفُونَ أَحَداً مِمَّنْ مَعَهُ فَيَقُولُونَ لَا نَعْرِفُ أَحَداً مِنْهُمْ إِلَّا أَرْبَعَةً مِنْ أَهْلِ مَكَّةَ وَ أَرْبَعَةً مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ هُمْ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ يَعُدُّونَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ وَ يَكُونُ هَذَا أَوَّلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ فَإِذَا طَلَعَتِ الشَّمْسُ وَ أَضَاءَتْ صَاحَ صَائِحٌ بِالْخَلَائِقِ مِنْ عَيْنِ الشَّمْسِ بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ يُسْمِعُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ هَذَا مَهْدِيُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يُسَمِّيهِ بِاسْمِ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ يَكْنِيهِ وَ يَنْسُبُهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ الْحَادِيَ عَشَرَ إِلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ص بَايِعُوهُ تَهْتَدُوا وَ لَا تُخَالِفُوا أَمْرَهُ فَتَضِلُّوا فَأَوَّلُ مَنْ يُقَبِّلُ يَدَهُ الْمَلَائِكَةُ ثُمَّ الْجِنُّ ثُمَّ النُّقَبَاءُ وَ يَقُولُونَ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ لَا يَبْقَى ذُو أُذُنٍ مِنَ الْخَلَائِقِ إِلَّا سَمِعَ ذَلِكَ النِّدَاءَ وَ تُقْبِلُ الْخَلَائِقُ مِنَ الْبَدْوِ وَ الْحَضَرِ وَ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ يُحَدِّثُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ يَسْتَفْهِمُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً مَا سَمِعُوا بِآذَانِهِمْ فَإِذَا دَنَتِ الشَّمْسُ لِلْغُرُوبِ صَرَخَ صَارِخٌ مِنْ مَغْرِبِهَا يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ قَدْ ظَهَرَ رَبُّكُمْ بِوَادِي الْيَابِسِ مِنْ أَرْضِ فِلَسْطِينَ وَ هُوَ عُثْمَانُ بْنُ عَنْبَسَةَ الْأُمَوِيُّ مِنْ وُلْدِ
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 9
يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ فَبَايِعُوهُ تَهْتَدُوا وَ لَا تُخَالِفُوا عَلَيْهِ فَتَضِلُّوا فَيَرُدُّ عَلَيْهِ الْمَلَائِكَةُ وَ الْجِنُّ وَ النُّقَبَاءُ قَوْلَهُ وَ يُكَذِّبُونَهُ وَ يَقُولُونَ لَهُ سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَ لَا يَبْقَى ذُو شَكٍّ وَ لَا مُرْتَابٌ وَ لَا مُنَافِقٌ وَ لَا كَافِرٌ إِلَّا ضَلَّ بِالنِّدَاءِ الْأَخِيرِ وَ سَيِّدُنَا الْقَائِمُ ع مُسْنِدٌ ظَهْرَهُ إِلَى الْكَعْبَةِ وَ يَقُولُ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى آدَمَ وَ شَيْثٍ فَهَا أَنَا ذَا آدَمُ وَ شَيْثٌ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى نُوحٍ وَ وَلَدِهِ سَامٍ فَهَا أَنَا ذَا نُوحٌ وَ سَامٌ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ فَهَا أَنَا ذَا إِبْرَاهِيمُ وَ إِسْمَاعِيلُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى مُوسَى وَ يُوشَعَ فَهَا أَنَا ذَا مُوسَى وَ يُوشَعُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى عِيسَى وَ شَمْعُونَ فَهَا أَنَا ذَا عِيسَى وَ شَمْعُونُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى مُحَمَّدٍ وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا فَهَا أَنَا ذَا مُحَمَّدٌ ص وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع فَهَا أَنَا ذَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ أَلَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ ع فَهَا أَنَا ذَا الْأَئِمَّةُ ع أَجِيبُوا إِلَى مَسْأَلَتِي فَإِنِّي أُنَبِّئُكُمْ بِمَا نُبِّئْتُمْ بِهِ وَ مَا لَمْ تُنَبَّئُوا بِهِ وَ مَنْ كَانَ يَقْرَأُ الْكُتُبَ وَ الصُّحُفَ فَلْيَسْمَعْ مِنِّي ثُمَّ يَبْتَدِئُ بِالصُّحُفِ الَّتِي أَنْزَلَهَا اللَّهُ عَلَى آدَمَ وَ شَيْثٍ ع وَ يَقُولُ أُمَّةُ آدَمَ وَ شَيْثٍ هِبَةِ اللَّهِ هَذِهِ وَ اللَّهِ هِيَ الصُّحُفُ حَقّاً وَ لَقَدْ أَرَانَا مَا لَمْ نَكُنْ نَعْلَمُهُ فِيهَا وَ مَا كَانَ خَفِيَ عَلَيْنَا وَ مَا كَانَ أُسْقِطَ مِنْهَا وَ بُدِّلَ وَ حُرِّفَ ثُمَّ يَقْرَأُ صُحُفَ نُوحٍ وَ صُحُفَ إِبْرَاهِيمَ وَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ فَيَقُولُ أَهْلُ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ هَذِهِ وَ اللَّهِ صُحُفُ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ ع حَقّاً وَ مَا أُسْقِطَ مِنْهَا وَ بُدِّلَ وَ حُرِّفَ مِنْهَا هَذِهِ وَ اللَّهِ التَّوْرَاةُ الْجَامِعَةُ وَ الزَّبُورُ التَّامُّ وَ الْإِنْجِيلُ الْكَامِلُ وَ إِنَّهَا أَضْعَافُ مَا قَرَأْنَا مِنْهَا- «1» ثُمَّ يَتْلُو الْقُرْآنَ فَيَقُولُ الْمُسْلِمُونَ هَذَا وَ اللَّهِ الْقُرْآنُ حَقّاً الَّذِي أَنْزَلَهُ اللَّهُ‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 10
عَلَى مُحَمَّدٍ ص وَ مَا أُسْقِطَ مِنْهُ وَ حُرِّفَ وَ بُدِّلَ ثُمَّ تَظْهَرُ الدَّابَّةُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ فَتَكْتُبُ فِي وَجْهِ الْمُؤْمِنِ مُؤْمِنٌ وَ فِي وَجْهِ الْكَافِرِ كَافِرٌ ثُمَّ يُقْبِلُ عَلَى الْقَائِمِ ع رَجُلٌ وَجْهُهُ إِلَى قَفَاهُ وَ قَفَاهُ إِلَى صَدْرِهِ- «1» وَ يَقِفُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَيَقُولُ يَا سَيِّدِي أَنَا بَشِيرٌ أَمَرَنِي مَلَكٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ أَنْ أَلْحَقَ بِكَ وَ أُبَشِّرَكَ بِهَلَاكِ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ بِالْبَيْدَاءِ فَيَقُولُ لَهُ الْقَائِمُ ع بَيِّنْ قِصَّتَكَ وَ قِصَّةَ أَخِيكَ فَيَقُولُ الرَّجُلُ كُنْتُ وَ أَخِي فِي جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ وَ خَرَّبْنَا الدُّنْيَا مِنْ دِمَشْقَ إِلَى الزَّوْرَاءِ وَ تَرَكْنَاهَا جَمَّاءَ وَ خَرَّبْنَا الْكُوفَةَ وَ خَرَّبْنَا الْمَدِينَةَ وَ كَسَرْنَا الْمِنْبَرَ- «2» وَ رَاثَتْ بِغَالُنَا فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ خَرَجْنَا مِنْهَا وَ عَدَدُنَا ثَلَاثُمِائَةِ أَلْفِ رَجُلٍ نُرِيدُ إِخْرَابَ الْبَيْتِ وَ قَتْلَ أَهْلِهِ فَلَمَّا صِرْنَا فِي الْبَيْدَاءِ عَرَّسْنَا فِيهَا فَصَاحَ بِنَا صَائِحٌ يَا بَيْدَاءُ أَبِيدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ فَانْفَجَرَتِ الْأَرْضُ وَ ابْتَلَعَتْ كُلَّ الْجَيْشِ فَوَ اللَّهِ مَا بَقِيَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ عِقَالُ نَاقَةٍ فَمَا سِوَاهُ غَيْرِي وَ غَيْرُ أَخِي فَإِذَا نَحْنُ بِمَلَكٍ قَدْ ضَرَبَ وُجُوهَنَا فَصَارَتْ إِلَى وَرَائِنَا كَمَا تَرَى فَقَالَ لِأَخِي وَيْلَكَ يَا نَذِيرُ امْضِ إِلَى الْمَلْعُونِ السُّفْيَانِيِّ بِدِمَشْقَ فَأَنْذِرْهُ بِظُهُورِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ع وَ عَرِّفْهُ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ جَيْشَهُ بِالْبَيْدَاءِ وَ قَالَ لِي يَا بَشِيرُ الْحَقْ بِالْمَهْدِيِّ بِمَكَّةَ وَ بَشِّرْهُ بِهَلَاكِ الظَّالِمِينَ وَ تُبْ عَلَى يَدِهِ فَإِنَّهُ يَقْبَلُ تَوْبَتَكَ فَيُمِرُّ الْقَائِمُ ع يَدَهُ عَلَى وَجْهِهِ فَيَرُدُّهُ سَوِيّاً كَمَا كَانَ وَ يُبَايِعُهُ وَ يَكُونُ مَعَهُ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي وَ تَظْهَرُ الْمَلَائِكَةُ وَ الْجِنُّ لِلنَّاسِ قَالَ إِي وَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ وَ يُخَاطِبُونَهُمْ كَمَا يَكُونُ الرَّجُلُ مَعَ حَاشِيَتِهِ وَ أَهْلِهِ قُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ يَسِيرُونَ مَعَهُ قَالَ إِي وَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ وَ لَيَنْزِلَنَّ أَرْضَ الْهِجْرَةِ مَا بَيْنَ الْكُوفَةِ وَ النَّجَفِ‏

ادامه حدیث :

بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 11
وَ عَدَدُ أَصْحَابِهِ ع حِينَئِذٍ سِتَّةٌ وَ أَرْبَعُونَ أَلْفاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ سِتَّةُ آلَافٍ مِنَ الْجِنِّ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى وَ مِثْلُهَا مِنَ الْجِنِّ بِهِمْ يَنْصُرُهُ اللَّهُ وَ يَفْتَحُ عَلَى يَدَيْهِ قَالَ الْمُفَضَّلُ فَمَا يَصْنَعُ بِأَهْلِ مَكَّةَ قَالَ يَدْعُوهُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ فَيُطِيعُونَهُ وَ يَسْتَخْلِفُ فِيهِمْ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ يَخْرُجُ يُرِيدُ الْمَدِينَةَ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي فَمَا يَصْنَعُ بِالْبَيْتِ قَالَ يَنْقُضُهُ فَلَا يَدَعُ مِنْهُ إِلَّا الْقَوَاعِدَ الَّتِي هِيَ أَوَّلُ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ بِبَكَّةَ فِي عَهْدِ آدَمَ ع وَ الَّذِي رَفَعَهُ إِبْرَاهِيمُ وَ إِسْمَاعِيلُ ع مِنْهَا وَ إِنَّ الَّذِي بُنِيَ بَعْدَهُمَا لَمْ يَبْنِهِ نَبِيٌّ وَ لَا وَصِيٌّ ثُمَّ يَبْنِيهِ كَمَا يَشَاءُ اللَّهُ وَ لَيُعَفِّيَنَّ آثَارَ الظَّالِمِينَ- بِمَكَّةَ وَ الْمَدِينَةِ وَ الْعِرَاقِ وَ سَائِرِ الْأَقَالِيمِ وَ لَيَهْدِمَنَّ مَسْجِدَ الْكُوفَةِ وَ لَيَبْنِيَنَّهُ عَلَى بُنْيَانِهِ الْأَوَّلِ وَ لَيَهْدِمَنَّ الْقَصْرَ الْعَتِيقَ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ بَنَاهُ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي يُقِيمُ بِمَكَّةَ قَالَ لَا يَا مُفَضَّلُ بَلْ يَسْتَخْلِفُ مِنْهَا رَجُلًا مِنْ أَهْلِهِ فَإِذَا سَارَ مِنْهَا وَثَبُوا عَلَيْهِ فَيَقْتُلُونَهُ فَيَرْجِعُ إِلَيْهِمْ فَيَأْتُونَهُ مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُؤُسِهِمْ يَبْكُونَ وَ يَتَضَرَّعُونَ وَ يَقُولُونَ يَا مَهْدِيَّ آلِ مُحَمَّدٍ التَّوْبَةَ التَّوْبَةَ فَيَعِظُهُمْ وَ يُنْذِرُهُمْ وَ يَحْذَرُهُمْ وَ يَسْتَخْلِفُ عَلَيْهِمْ مِنْهُمْ خَلِيفَةً وَ يَسِيرُ فَيَثِبُونَ عَلَيْهِ بَعْدَهُ فَيَقْتُلُونَهُ فَيَرِدُ إِلَيْهِمْ أَنْصَارُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ النُّقَبَاءِ وَ يَقُولُ لَهُمْ ارْجِعُوا فَلَا تُبْقُوا مِنْهُمْ بَشَراً إِلَّا مَنْ آمَنَ فَلَوْ لَا أَنَّ رَحْمَةَ رَبِّكُمْ وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ أَنَا تِلْكَ الرَّحْمَةُ لَرَجَعْتُ إِلَيْهِمْ مَعَكُمْ فَقَدْ قَطَعُوا الْأَعْذَارَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ وَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فَيَرْجِعُونَ إِلَيْهِمْ فَوَ اللَّهِ لَا يَسْلَمُ مِنَ الْمِائَةِ مِنْهُمْ وَاحِدٌ لَا وَ اللَّهِ وَ لَا مِنْ أَلْفٍ وَاحِدٌ قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي فَأَيْنَ تَكُونُ دَارُ الْمَهْدِيِّ وَ مُجْتَمَعُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ دَارُ مُلْكِهِ الْكُوفَةُ وَ مَجْلِسُ حُكْمِهِ جَامِعُهَا وَ بَيْتُ مَالِهِ وَ مَقْسَمُ غَنَائِمِ الْمُسْلِمِينَ مَسْجِدُ السَّهْلَةِ وَ مَوْضِعُ خَلَوَاتِهِ الذَّكَوَاتُ الْبِيضُ مِنَ الْغَرِيَّيْنِ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا مَوْلَايَ كُلُّ الْمُؤْمِنِينَ يَكُونُونَ بِالْكُوفَةِ قَالَ إِي وَ اللَّهِ لَا يَبْقَى مُؤْمِنٌ إِلَّا كَانَ بِهَا أَوْ حَوَالَيْهَا وَ لَيَبْلُغَنَّ مَجَالَةُ فَرَسٍ مِنْهَا أَلْفَيْ دِرْهَمٍ وَ لَيَوَدَّنَّ أَكْثَرُ النَّاسِ أَنَّهُ اشْتَرَى شِبْراً مِنْ أَرْضِ السَّبْعِ بِشِبْرٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ السَّبْعُ‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 12
خِطَّةٌ مِنْ خِطَطِ هَمْدَانَ وَ لَيَصِيرَنَّ الْكُوفَةُ أَرْبَعَةً وَ خَمْسِينَ مِيلًا وَ لَيُجَاوِرَنَّ قُصُورُهَا كَرْبَلَاءَ وَ لَيُصَيِّرَنَّ اللَّهُ كَرْبَلَاءَ مَعْقِلًا وَ مَقَاماً تَخْتَلِفُ فِيهِ الْمَلَائِكَةُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لَيَكُونَنَّ لَهَا شَأْنٌ مِنَ الشَّأْنِ وَ لَيَكُونَنَّ فِيهَا مِنَ الْبَرَكَاتِ مَا لَوْ وَقَفَ مُؤْمِنٌ وَ دَعَا رَبَّهُ بِدَعْوَةٍ لَأَعْطَاهُ اللَّهُ بِدَعْوَتِهِ الْوَاحِدَةِ مِثْلَ مُلْكِ الدُّنْيَا أَلْفَ مَرَّةٍ ثُمَّ تَنَفَّسَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قَالَ يَا مُفَضَّلُ إِنَّ بِقَاعَ الْأَرْضِ تَفَاخَرَتْ فَفَخَرَتْ كَعْبَةُ الْبَيْتِ الْحَرَامِ عَلَى بُقْعَةِ كَرْبَلَاءَ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهَا أَنِ اسْكُتِي كَعْبَةَ الْبَيْتِ الْحَرَامِ وَ لَا تَفْتَخِرِي عَلَى كَرْبَلَاءَ فَإِنَّهَا الْبُقْعَةُ الْمُبَارَكَةُ الَّتِي نُودِيَ مُوسَى مِنْهَا مِنَ الشَّجَرَةِ وَ إِنَّهَا الرَّبْوَةُ الَّتِي أَوَتْ إِلَيْهَا مَرْيَمُ وَ الْمَسِيحُ وَ إِنَّهَا الدَّالِيَةُ «1» الَّتِي غُسِلَ فِيهَا رَأْسُ الْحُسَيْنِ ع وَ فِيهَا غَسَلَتْ مَرْيَمُ عِيسَى ع وَ اغْتَسَلَتْ مِنْ وِلَادَتِهَا وَ إِنَّهَا خَيْرُ بُقْعَةٍ عَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْهَا وَقْتَ غَيْبَتِهِ وَ لَيَكُونَنَّ لِشِيعَتِنَا فِيهَا خِيَرَةٌ إِلَى ظُهُورِ قَائِمِنَا ع قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي ثُمَّ يَسِيرُ الْمَهْدِيُّ إِلَى أَيْنَ قَالَ ع إِلَى مَدِينَةِ جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ ص فَإِذَا وَرَدَهَا كَانَ لَهُ فِيهَا مَقَامٌ عَجِيبٌ يَظْهَرُ فِيهِ سُرُورُ الْمُؤْمِنِينَ وَ خِزْيُ الْكَافِرِينَ قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي مَا هُوَ ذَاكَ قَالَ يَرِدُ إِلَى قَبْرِ جَدِّهِ ص فَيَقُولُ يَا مَعَاشِرَ الْخَلَائِقِ هَذَا قَبْرُ جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ ص فَيَقُولُونَ نَعَمْ يَا مَهْدِيَّ آلِ مُحَمَّدٍ فَيَقُولُ وَ مَنْ مَعَهُ فِي الْقَبْرِ فَيَقُولُونَ صَاحِبَاهُ وَ ضَجِيعَاهُ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ فَيَقُولُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِهِمَا وَ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ جَمِيعاً يَسْمَعُونَ مَنْ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ كَيْفَ دُفِنَا مِنْ بَيْنِ الْخَلْقِ مَعَ جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَسَى الْمَدْفُونُ غَيْرَهُمَا فَيَقُولُ النَّاسُ يَا مَهْدِيَّ آلِ مُحَمَّدٍ ص مَا هَاهُنَا غَيْرُهُمَا إِنَّهُمَا دُفِنَا مَعَهُ لِأَنَّهُمَا خَلِيفَتَا رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَبَوَا زَوْجَتَيْهِ فَيَقُولُ لِلْخَلْقِ بَعْدَ ثَلَاثٍ أَخْرِجُوهُمَا مِنْ قَبْرَيْهِمَا فَيُخْرَجَانِ غَضَّيْنِ طَرِيَّيْنِ لَمْ يَتَغَيَّرْ خَلْقُهُمَا وَ لَمْ يَشْحُبْ لَوْنُهُمَا
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 13
فَيَقُولُ هَلْ فِيكُمْ مَنْ يَعْرِفُهُمَا فَيَقُولُونَ نَعْرِفُهُمَا بِالصِّفَةِ وَ لَيْسَ ضَجِيعَا جَدِّكَ غَيْرَهُمَا فَيَقُولُ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ يَقُولُ غَيْرَ هَذَا أَوْ يَشُكُّ فِيهِمَا فَيَقُولُونَ لَا فَيُؤَخِّرُ إِخْرَاجَهُمَا ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثُمَّ يَنْتَشِرُ الْخَبَرُ فِي النَّاسِ وَ يَحْضُرُ الْمَهْدِيُّ وَ يَكْشِفُ الْجُدْرَانَ عَنِ الْقَبْرَيْنِ وَ يَقُولُ لِلنُّقَبَاءِ ابْحَثُوا عَنْهُمَا وَ انْبُشُوهُمَا فَيَبْحَثُونَ بِأَيْدِيهِمْ حَتَّى يَصِلُونَ إِلَيْهِمَا فَيُخْرَجَانِ غَضَّيْنِ طَرِيَّيْنِ كَصُورَتِهِمَا فَيَكْشِفُ عَنْهُمَا أَكْفَانَهُمَا وَ يَأْمُرُ بِرَفْعِهِمَا عَلَى دَوْحَةٍ يَابِسَةٍ نَخِرَةٍ فَيَصْلِبُهُمَا عَلَيْهَا فَتَحْيَا الشَّجَرَةُ وَ تُورِقُ وَ يَطُولُ فَرْعُهَا- «1» فَيَقُولُ الْمُرْتَابُونَ مِنْ أَهْلِ وَلَايَتِهِمَا هَذَا وَ اللَّهِ الشَّرَفُ حَقّاً وَ لَقَدْ فُزْنَا بِمَحَبَّتِهِمَا وَ وَلَايَتِهِمَا وَ يُخْبَرُ مَنْ أَخْفَى نَفْسَهُ مِمَّنْ فِي نَفْسِهِ مِقْيَاسُ حَبَّةٍ مِنْ مَحَبَّتِهِمَا وَ وَلَايَتِهِمَا فَيَحْضُرُونَهُمَا وَ يَرَوْنَهُمَا وَ يُفْتَنُونَ بِهِمَا وَ يُنَادِي مُنَادِي الْمَهْدِيِّ ع كُلُّ مَنْ أَحَبَّ صَاحِبَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ ضَجِيعَيْهِ فَلْيَنْفَرِدْ جَانِباً فَتَتَجَزَّأُ الْخَلْقُ جُزْءَيْنِ أَحَدُهُمَا مُوَالٍ وَ الْآخَرُ مُتَبَرِّئٌ مِنْهُمَا فَيَعْرِضُ الْمَهْدِيُّ ع عَلَى أَوْلِيَائِهِمَا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمَا فَيَقُولُونَ يَا مَهْدِيَّ آلِ رَسُولِ اللَّهِ ص نَحْنُ لَمْ نَتَبَرَّأْ مِنْهُمَا وَ لَسْنَا نَعْلَمُ أَنَّ لَهُمَا عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَكَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ وَ هَذَا الَّذِي بَدَا لَنَا مِنْ فَضْلِهِمَا أَ نَتَبَرَّأُ السَّاعَةَ مِنْهُمَا وَ قَدْ رَأَيْنَا مِنْهُمَا مَا رَأَيْنَا فِي هَذَا الْوَقْتِ مِنْ نَضَارَتِهِمَا وَ غَضَاضَتِهِمَا وَ حَيَاةِ الشَّجَرَةِ بِهِمَا بَلْ وَ اللَّهِ نَتَبَرَّأُ مِنْكَ وَ مِمَّنْ آمَنَ بِكَ وَ مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهِمَا وَ مَنْ صَلَبَهُمَا وَ أَخْرَجَهُمَا وَ فَعَلَ بِهِمَا مَا فَعَلَ فَيَأْمُرُ الْمَهْدِيُّ ع رِيحاً سَوْدَاءَ فَتَهُبُّ عَلَيْهِمْ فَتَجْعَلُهُمْ كَأَعْجَازِ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ثُمَّ يَأْمُرُ بِإِنْزَالِهِمَا فَيُنْزَلَانِ إِلَيْهِ فَيُحْيِيهِمَا بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى وَ يَأْمُرُ الْخَلَائِقَ بِالاجْتِمَاعِ ثُمَّ يَقُصُّ عَلَيْهِمْ قَصَصَ فِعَالِهِمَا فِي كُلِّ كُورٍ وَ دُورٍ- «2» حَتَّى يَقُصَّ عَلَيْهِمْ‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 14
قَتْلَ هَابِيلَ بْنِ آدَمَ ع وَ جَمْعَ النَّارِ لِإِبْرَاهِيمَ ع وَ طَرْحَ يُوسُفَ ع فِي الْجُبِّ وَ حَبْسَ يُونُسَ ع فِي الْحُوتِ وَ قَتْلَ يَحْيَى ع وَ صَلْبَ عِيسَى ع وَ عَذَابَ جِرْجِيسَ وَ دَانِيَالَ ع وَ ضَرْبَ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ وَ إِشْعَالَ النَّارِ «1» عَلَى بَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع لِإِحْرَاقِهِمْ بِهَا وَ ضَرْبَ يَدِ الصِّدِّيقَةِ الْكُبْرَى فَاطِمَةَ بِالسَّوْطِ وَ رَفْسَ بَطْنِهَا وَ إِسْقَاطَهَا مُحَسِّناً وَ سَمَّ الْحَسَنِ ع وَ قَتْلَ الْحُسَيْنِ ع وَ ذَبْحَ أَطْفَالِهِ وَ بَنِي عَمِّهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ سَبْيَ ذَرَارِيِّ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِرَاقَةَ دِمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ ص وَ كُلِّ دَمٍ سُفِكَ وَ كُلَّ فَرْجٍ نُكِحَ حَرَاماً وَ كُلَّ رَيْنٍ وَ خُبْثٍ وَ فَاحِشَةٍ وَ إِثْمٍ وَ ظُلْمٍ وَ جَوْرٍ وَ غَشْمٍ مُنْذُ عَهْدِ آدَمَ ع إِلَى وَقْتِ قِيَامِ قَائِمِنَا ع كُلُّ ذَلِكَ يُعَدِّدُهُ ع عَلَيْهِمَا وَ يُلْزِمُهُمَا إِيَّاهُ فَيَعْتَرِفَانِ بِهِ ثُمَّ يَأْمُرُ بِهِمَا فَيُقْتَصُّ مِنْهُمَا فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ بِمَظَالِمِ مَنْ حَضَرَ ثُمَّ يَصْلِبُهُمَا عَلَى الشَّجَرَةِ وَ يَأْمُرُ نَاراً تَخْرُجُ مِنَ الْأَرْضِ فَتُحْرِقُهُمَا وَ الشَّجَرَةَ ثُمَّ يَأْمُرُ رِيحاً فَتَنْسِفُهُمَا فِي الْيَمِّ نَسْفاً قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي ذَلِكَ آخِرُ عَذَابِهِمَا قَالَ هَيْهَاتَ يَا مُفَضَّلُ وَ اللَّهِ لَيُرَدَّنَّ وَ لَيَحْضُرَنَّ السَّيِّدُ الْأَكْبَرُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْأَئِمَّةُ ع وَ كُلُّ مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضاً وَ لَيَقْتَصَّنَّ مِنْهُمَا لِجَمِيعِهِمْ حَتَّى إِنَّهُمَا لَيُقْتَلَانِ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ أَلْفَ قَتْلَةٍ وَ يُرَدَّانِ إِلَى مَا شَاءَ رَبُّهُمَا ثُمَّ يَسِيرُ الْمَهْدِيُّ ع إِلَى الْكُوفَةِ وَ يَنْزِلُ مَا بَيْنَ الْكُوفَةِ وَ النَّجَفِ وَ عِنْدَهُ أَصْحَابُهُ فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ سِتَّةٌ وَ أَرْبَعُونَ أَلْفاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ سِتَّةُ آلَافٍ مِنَ الْجِنِّ وَ النُّقَبَاءُ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ نَفْساً قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي كَيْفَ تَكُونُ دَارُ الْفَاسِقِينَ فِي ذَلِكَ الْوَقْتِ قَالَ فِي لَعْنَةِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ تُخْرِبُهَا الْفِتَنُ وَ تَتْرُكُهَا جَمَّاءَ فَالْوَيْلُ لَهَا وَ لِمَنْ بِهَا كُلُّ الْوَيْلِ مِنَ الرَّايَاتِ الصُّفْرِ وَ رَايَاتِ الْمَغْرِبِ وَ مَنْ يَجْلِبُ الْجَزِيرَةَ وَ مِنَ الرَّايَاتِ الَّتِي تَسِيرُ إِلَيْهَا مِنْ كُلِّ قَرِيبٍ أَوْ بَعِيدٍ
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 15
وَ اللَّهِ لَيَنْزِلَنَّ بِهَا مِنْ صُنُوفِ الْعَذَابِ مَا نَزَلَ بِسَائِرِ الْأُمَمِ الْمُتَمَرِّدَةِ مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلَى آخِرِهِ وَ لَيَنْزِلَنَّ بِهَا مِنَ الْعَذَابِ مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ بِمِثْلِهِ وَ لَا يَكُونُ طُوفَانُ أَهْلِهَا إِلَّا بِالسَّيْفِ فَالْوَيْلُ لِمَنِ اتَّخَذَ بِهَا مَسْكَناً فَإِنَّ الْمُقِيمَ بِهَا يَبْقَى لِشَقَائِهِ وَ الْخَارِجَ مِنْهَا بِرَحْمَةِ اللَّهِ وَ اللَّهِ لَيَبْقَى مِنْ أَهْلِهَا فِي الدُّنْيَا حَتَّى يُقَالَ إِنَّهَا هِيَ الدُّنْيَا وَ إِنَّ دُورَهَا وَ قُصُورَهَا هِيَ الْجَنَّةُ وَ إِنَّ بَنَاتِهَا هُنَّ الْحُورُ الْعِينُ وَ إِنَّ وِلْدَانَهَا هُمُ الْوِلْدَانُ وَ لَيَظُنَّنَّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَقْسِمْ رِزْقَ الْعِبَادِ إِلَّا بِهَا وَ لَيَظْهَرَنَّ فِيهَا مِنَ الْأُمَرَاءِ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ ص وَ الْحُكْمِ بِغَيْرِ كِتَابِهِ وَ مِنْ شَهَادَاتِ الزُّورِ وَ شُرْبِ الْخُمُورِ وَ إِتْيَانِ الْفُجُورِ وَ أَكْلِ السُّحْتِ وَ سَفْكِ الدِّمَاءِ مَا لَا يَكُونُ فِي الدُّنْيَا كُلِّهَا إِلَّا دُونَهُ ثُمَّ لَيُخْرِبُهَا اللَّهُ بِتِلْكَ الْفِتَنِ وَ تِلْكَ الرَّايَاتِ حَتَّى لَيَمُرُّ عَلَيْهَا الْمَارُّ فَيَقُولُ هَاهُنَا كَانَتِ الزَّوْرَاءُ ثُمَّ يَخْرُجُ الْحَسَنِيُّ الْفَتَى الْصَبِيحُ الَّذِي نَحْوَ الدَّيْلَمِ يَصِيحُ بِصَوْتٍ لَهُ فَصِيحٍ يَا آلَ أَحْمَدَ أَجِيبُوا الْمَلْهُوفَ وَ الْمُنَادِيَ مِنْ حَوْلِ الضَّرِيحِ فَتُجِيبُهُ كُنُوزُ اللَّهِ بِالطَّالَقَانِ كُنُوزٌ وَ أَيُّ كُنُوزٍ لَيْسَتْ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَا ذَهَبٍ بَلْ هِيَ رِجَالٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ عَلَى الْبَرَاذِينِ الشُّهْبِ بِأَيْدِيهِمُ الْحِرَابُ وَ لَمْ يَزَلْ يَقْتُلُ الظَّلَمَةَ حَتَّى يَرِدَ الْكُوفَةَ وَ قَدْ صَفَا أَكْثَرُ الْأَرْضِ فَيَجْعَلُهَا لَهُ مَعْقِلًا فَيَتَّصِلُ بِهِ وَ بِأَصْحَابِهِ خَبَرُ الْمَهْدِيِّ ع وَ يَقُولُونَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَنْ هَذَا الَّذِي قَدْ نَزَلَ بِسَاحَتِنَا فَيَقُولُ اخْرُجُوا بِنَا إِلَيْهِ حَتَّى نَنْظُرَ مَنْ هُوَ وَ مَا يُرِيدُ وَ هُوَ وَ اللَّهِ يَعْلَمُ أَنَّهُ الْمَهْدِيُّ وَ إِنَّهُ لَيَعْرِفُهُ وَ لَمْ يُرِدْ بِذَلِكَ الْأَمْرِ إِلَّا لِيُعَرِّفَ أَصْحَابَهُ مَنْ هُوَ فَيَخْرُجُ الْحَسَنِيُّ فَيَقُولُ إِنْ كُنْتَ مَهْدِيَّ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَيْنَ هِرَاوَةُ جَدِّكَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ خَاتَمُهُ وَ بُرْدَتُهُ وَ دِرْعُهُ الْفَاضِلُ وَ عِمَامَتُهُ السَّحَابُ وَ فَرَسُهُ الْيَرْبُوعُ وَ نَاقَتُهُ الْعَضْبَاءُ وَ بَغْلَتُهُ الدُّلْدُلُ وَ حِمَارُهُ الْيَعْفُورُ وَ نَجِيبُهُ الْبُرَاقُ وَ مُصْحَفُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَيَخْرُجُ لَهُ ذَلِكَ ثُمَّ يَأْخُذُ الْهِرَاوَةَ فَيَغْرِسُهَا فِي الْحَجَرِ الصَّلْدِ
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 16
وَ تُورِقُ وَ لَمْ يُرِدْ ذَلِكَ إِلَّا أَنْ يُرِيَ أَصْحَابَهُ فَضْلَ الْمَهْدِيِّ ع حَتَّى يُبَايِعُوهُ فَيَقُولُ الْحَسَنِيُّ اللَّهُ أَكْبَرُ مُدَّ يَدَكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى نُبَايِعَكَ فَيَمُدُّ يَدَهُ فَيُبَايِعُهُ وَ يُبَايِعُهُ سَائِرُ الْعَسْكَرِ الَّذِي مَعَ الْحَسَنِيِّ إِلَّا أَرْبَعِينَ أَلْفاً أَصْحَابُ الْمَصَاحِفِ الْمَعْرُوفُونَ بِالزِّيدِيَّةِ فَإِنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا هَذَا إِلَّا سِحْرٌ عَظِيمٌ فَيَخْتَلِطُ الْعَسْكَرَانِ فَيُقْبِلُ الْمَهْدِيُّ ع عَلَى الطَّائِفَةِ الْمُنْحَرِفَةِ فَيَعِظُهُمْ وَ يَدْعُوهُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فَلَا يَزْدَادُونَ إِلَّا طُغْيَاناً وَ كُفْراً فَيَأْمُرُ بِقَتْلِهِمْ فَيُقْتَلُونَ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ لَا تَأْخُذُوا الْمَصَاحِفَ وَ دَعُوهَا تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً كَمَا بَدَّلُوهَا وَ غَيَّرُوهَا وَ حَرَّفُوهَا وَ لَمْ يَعْمَلُوا بِمَا فِيهَا قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا مَوْلَايَ ثُمَّ مَا ذَا يَصْنَعُ الْمَهْدِيُّ قَالَ يَثُورُ سَرَايَا «1» عَلَى السُّفْيَانِيِّ إِلَى دِمَشْقَ فَيَأْخُذُونَهُ وَ يَذْبَحُونَهُ عَلَى الصَّخْرَةِ ثُمَّ يَظْهَرُ الْحُسَيْنُ ع فِي اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّيقٍ وَ اثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ رَجُلًا أَصْحَابِهِ يَوْمَ كَرْبَلَاءَ فَيَا لَكَ عِنْدَهَا مِنْ كَرَّةٍ زَهْرَاءَ بَيْضَاءَ ثُمَّ يَخْرُجُ الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ يُنْصَبُ لَهُ الْقُبَّةُ بِالنَّجَفِ وَ يُقَامُ أَرْكَانُهَا رُكْنٌ بِالنَّجَفِ وَ رُكْنٌ بِهَجَرَ وَ رُكْنٌ بِصَنْعَاءَ وَ رُكْنٌ بِأَرْضِ طَيْبَةَ لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى مَصَابِيحِهِ تُشْرِقُ فِي السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ كَأَضْوَاءٍ مِنَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ فَعِنْدَهَا تُبْلَى السَّرائِرُ وَ تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ «2» إِلَى آخِرِ الْآيَةِ ثُمَّ يَخْرُجُ السَّيِّدُ الْأَكْبَرُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي أَنْصَارِهِ وَ الْمُهَاجِرِينَ وَ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَ اسْتُشْهِدَ مَعَهُ وَ يَحْضُرُ مُكَذِّبُوهُ وَ الشَّاكُّونَ فِيهِ وَ الرَّادُّونَ عَلَيْهِ وَ الْقَائِلُونَ فِيهِ إِنَّهُ سَاحِرٌ وَ كَاهِنٌ وَ مَجْنُونٌ وَ نَاطِقٌ عَنِ الْهَوَى وَ مَنْ حَارَبَهُ وَ قَاتَلَهُ حَتَّى يَقْتَصَّ مِنْهُمْ بِالْحَقِّ وَ يُجَازَوْنَ بِأَفْعَالِهِمْ مُنْذُ وَقْتَ ظَهَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏53، ص: 17
ظُهُورِ الْمَهْدِيِّ مَعَ إِمَامٍ إِمَامٍ وَ وَقْتٍ وَقْتٍ وَ يَحِقُّ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ «1» قَالَ الْمُفَضَّلُ يَا سَيِّدِي وَ مَنْ فِرْعَوْنُ وَ هَامَانُ قَالَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ قَالَ الْمُفَضَّلُ قُلْتُ يَا سَيِّدِي وَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ص يَكُونَانِ مَعَهُ فَقَالَ لَا بُدَّ أَنْ يَطَئَا الْأَرْضَ إِي وَ اللَّهِ حَتَّى مَا وَرَاءَ الْخَافِ إِي وَ اللَّهِ وَ مَا فِي الظُّلُمَاتِ وَ مَا فِي قَعْرِ الْبِحَارِ حَتَّى لَا يَبْقَى مَوْضِعُ قَدَمٍ إِلَّا وَطِئَا وَ أَقَامَا فِيهِ الدِّينَ الْوَاجِبَ لِلَّهِ تَعَالَى‏

با سلام
در حدیث قبل مشاهده کردیم که یک جوانی از دیلم که سید حسنی بود لشکری جمع کرده واین لشکر را به لشکر امام زمان وصل می کند و مشخص می شود که این شخص بسیار شخص صاحب معرفتی است و دعوت کننده به حق است که ائمه تاییدش کردند و همینطور اوست که مهدی را به لشکرش معرفی می کند و همینطور از زیدی هایی که در لشکرش هست آنهم با آن تعداد زیاد مشخص است که این جوان از یمن هم گذشته و بنظر می اید خروج ایشان از همان یمن باشد بهمین دلیل به این شخص یمانی می گویند ولی باید دانست که زمان خروج یمانی همزمان با خروج سفیانی است که قبلش هم یک صدای آسمانی می آید و همه می شنوند و حدیث زیر نشان می دهد که ادعای نیابت تا قبل از خروج سفیانی و صدای اسمانی که همه بشنوند غیر ممکن است مگر اینکه شخص دروغگو باشد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ السَّمُرِيَّ أَعْظَمَ اللَّهُ أَجْرَ إِخْوَانِكَ فِيكَ فَإِنَّكَ مَيِّتٌ مَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ سِتَّةِ أَيَّامٍ فَاجْمَعْ أَمْرَكَ وَ لَا تُوصِ إِلَى أَحَدٍ فَيَقُومَ مَقَامَكَ بَعْدَ وَفَاتِكَ فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَيْبَةُ التَّامَّةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً وَ

سَيَأْتِي إِلَى شِيعَتِي مَنْ يَدَّعِي الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيَانِيِّ وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذَّابٌ مُفْتَرٍ
وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيم‏

با توجه به توقیع مشخص است که این ادعای مشاهده برای نیابت است چون این توقیع مربوط به نیابت است و شاید این توقیع مهمترین روایت آخر الزمان باشد و حتما امامی که توقیعات خودش را به این سخن پایان داده باید کلام آخرش خیلی مهم باشد.
پس هر کس ادعای مشاهده (برای نیابت) قبل از خروج سفیانی و صیحه کرد کذاب و مفتری است .
با تشکر


حدیث بعدی:
به حدیث زیر نگاه کنید امام می فرمایند که حرکتی نکن و به زمین بچسپ تا علاماتی ببینی و یکی از آن علامات مهم مردی است هم نام پیغمبر که سلاح و عهد رسول خدا و پرچم او را همراهش دارد و همینطور وزیرش کنارش است پس بر حذر باش از کسانی که مدعی هستند وزیر قائم می باشند و همینطور مهدی هم هستند و سلاح و پرچم و عهد رسول خدا هم همراهشان است. این درست نیست زیرا در روایات آمده سلاح و پرچم و عهد را باید قائم داشته باشد در حالی که وزیرش هم کنارش موجود است . این حدیث از جهت همراهی وزیر و قائم از اهمیت بالایی برخوردار است. ما نباید قبل از دیدن قائم و وزیرش و دلایل قائم مثل سلاح و پرچم و عهد هیچ حرکتی کنیم و از کسی به عنوان مهدی پیروی کنیم .

تفسير العياشي عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع يَقُولُ الْزَمِ الْأَرْضَ لَا تُحَرِّكَنَّ يَدَكَ وَ لَا رِجْلَكَ أَبَداً حَتَّى تَرَى عَلَامَاتٍ أَذْكُرُهَا لَكَ فِي سَنَةٍ وَ تَرَى مُنَادِياً يُنَادِي بِدِمَشْقَ وَ خُسِفَ بِقَرْيَةٍ مِنْ قُرَاهَا وَ يَسْقُطُ طَائِفَةٌ مِنْ مَسْجِدِهَا فَإِذَا رَأَيْتَ التُّرْكَ جَازُوهَا فَأَقْبَلَتِ التُّرْكُ حَتَّى نَزَلَتِ الْجَزِيرَةَ وَ أَقْبَلَتِ الرُّومُ حَتَّى نَزَلَتِ الرَّمْلَةَ وَ هِيَ سَنَةُ اخْتِلَافٍ فِي كُلِّ أَرْضٍ مِنْ أَرْضِ الْعَرَبِ وَ إِنَّ أَهْلَ الشَّامِ يَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِكَ عَلَى ثَلَاثِ رَايَاتٍ الْأَصْهَبِ وَ الْأَبْقَعِ وَ السُّفْيَانِيِّ مَعَ بَنِي ذَنَبِ الْحِمَارِ مُضَرُ وَ مَعَ السُّفْيَانِيِّ أَخْوَالُهُ مِنْ كَلْبٍ فَيَظْهَرُ السُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ مَعَهُ عَلَى بَنِي ذَنَبِ الْحِمَارِ حَتَّى يَقْتُلُوا قَتْلًا لَمْ يَقْتُلْهُ شَيْ‏ءٌ قَطُّ وَ يَحْضُرُ رَجُلٌ بِدِمَشْقَ فَيُقْتَلُ هُوَ وَ مَنْ مَعَهُ قَتْلًا لَمْ يَقْتُلْهُ شَيْ‏ءٌ قَطُّ وَ هُوَ مِنْ بَنِي ذَنَبِ الْحِمَارِ وَ هِيَ الْآيَةُ الَّتِي يَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ- «2» وَ يَظْهَرُ السُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ مَعَهُ حَتَّى لَا يَكُونَ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا آلَ مُحَمَّدٍ ص وَ شِيعَتَهُمْ فَيَبْعَثُ بَعْثاً إِلَى الْكُوفَةِ فَيُصَابُ بِأُنَاسٍ مِنْ شِيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ بِالْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صَلْباً وَ يُقْبِلُ رَايَةٌ مِنْ خُرَاسَانَ حَتَّى يَنْزِلَ سَاحِلَ الدِّجْلَةِ يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنَ الْمَوَالِي ضَعِيفٌ وَ مَنْ تَبِعَهُ‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏52، ص: 223
فَيُصَابُ بِظَهْرِ الْكُوفَةِ وَ يَبْعَثُ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَقْتُلُ بِهَا رَجُلًا وَ يَهْرُبُ الْمَهْدِيُّ وَ الْمَنْصُورُ مِنْهَا وَ يُؤْخَذُ آلُ مُحَمَّدٍ صَغِيرُهُمْ وَ كَبِيرُهُمْ لَا يُتْرَكُ مِنْهُمْ أَحَدٌ إِلَّا حُبِسَ وَ يَخْرُجُ الْجَيْشُ فِي طَلَبِ الرَّجُلَيْنِ وَ يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا عَلَى سُنَّةِ مُوسَى خائِفاً يَتَرَقَّبُ حَتَّى يَقْدَمَ مَكَّةَ وَ يُقْبِلُ الْجَيْشُ حَتَّى إِذَا نَزَلُوا الْبَيْدَاءَ وَ هُوَ جَيْشُ الْهَمَلَاتِ «1» خُسِفَ بِهِمْ فَلَا يُفْلِتُ مِنْهُمْ إِلَّا مُخْبِرٌ فَيَقُومُ الْقَائِمُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ فَيُصَلِّي وَ يَنْصَرِفُ وَ مَعَهُ وَزِيرُهُ فَيَقُولُ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا نَسْتَنْصِرُ اللَّهَ عَلَى مَنْ ظَلَمَنَا وَ سَلَبَ حَقَّنَا مَنْ يُحَاجُّنَا فِي اللَّهِ فَإِنَّا أَوْلَى بِاللَّهِ وَ مَنْ يُحَاجُّنَا فِي آدَمَ فَإِنَّا أَوْلَى النَّاسِ بِآدَمَ وَ مَنْ حَاجَّنَا فِي نُوحٍ فَإِنَّا أَوْلَى النَّاسِ بِنُوحٍ وَ مَنْ حَاجَّنَا فِي إِبْرَاهِيمَ فَإِنَّا أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ حَاجَّنَا بِمُحَمَّدٍ فَإِنَّا أَوْلَى النَّاسِ بِمُحَمَّدٍ وَ مَنْ حَاجَّنَا فِي النَّبِيِّينَ فَنَحْنُ أَوْلَى النَّاسِ بِالنَّبِيِّينَ وَ مَنْ حَاجَّنَا فِي كِتَابِ اللَّهِ فَنَحْنُ أَوْلَى النَّاسِ بِكِتَابِ اللَّهِ إِنَّا نَشْهَدُ وَ كُلُّ مُسْلِمٍ الْيَوْمَ أَنَّا قَدْ ظُلِمْنَا وَ طُرِدْنَا وَ بُغِيَ عَلَيْنَا وَ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَ أَمْوَالِنَا وَ أَهَالِينَا وَ قُهِرْنَا إِلَّا أَنَّا نَسْتَنْصِرُ اللَّهَ الْيَوْمَ وَ كُلَّ مُسْلِمٍ وَ يَجِي‏ءُ وَ اللَّهِ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا فِيهِمْ خَمْسُونَ امْرَأَةً يَجْتَمِعُونَ بِمَكَّةَ عَلَى غَيْرِ مِيعَادٍ قَزَعاً كَقَزَعِ الْخَرِيفِ يَتْبَعُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ هِيَ الْآيَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ- «2» فَيَقُولُ رَجُلٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص وَ هِيَ الْقَرْيَةُ الظَّالِمَةُ أَهْلُهَا ثُمَّ يَخْرُجُ مِنْ مَكَّةَ هُوَ وَ مَنْ مَعَهُ الثَّلَاثُمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ يُبَايِعُونَهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ مَعَهُ عَهْدُ نَبِيِّ اللَّهِ ص وَ رَايَتُهُ وَ سِلَاحُهُ وَ وَزِيرُهُ مَعَهُ فَيُنَادِي الْمُنَادِي بِمَكَّةَ بِاسْمِهِ وَ أَمْرِهِ مِنَ السَّمَاءِ حَتَّى يَسْمَعَهُ أَهْلُ الْأَرْضِ كُلُّهُمْ اسْمُهُ اسْمُ نَبِيٍّ مَا أَشْكَلَ عَلَيْكُمْ فَلَمْ يُشْكِلْ عَلَيْكُمْ عَهْدُ نَبِيِّ اللَّهِ ص وَ رَايَتُهُ وَ سِلَاحُهُ وَ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ فَإِنْ أَشْكَلَ عَلَيْكُمْ هَذَا فَلَا يُشْكِلُ عَلَيْكُمُ الصَّوْتُ‏
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏52، ص: 224
مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِهِ وَ أَمْرِهِ وَ إِيَّاكَ وَ شُذَّاذاً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَإِنَّ لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ رَايَةً وَ لِغَيْرِهِمْ رَايَاتٍ فَالْزَمِ الْأَرْضَ وَ لَا تَتَبَّعْ مِنْهُمْ رَجُلًا أَبَداً حَتَّى تَرَى رَجُلًا مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مَعَهُ عَهْدُ نَبِيِّ اللَّهِ وَ رَايَتُهُ وَ سِلَاحُهُ فَإِنَّ عَهْدَ نَبِيِّ اللَّهِ صَارَ عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ثُمَّ صَارَ عِنْدَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ فَالْزَمْ هَؤُلَاءِ أَبَداً وَ إِيَّاكَ وَ مَنْ ذَكَرْتُ لَكَ فَإِذَا خَرَجَ رَجُلٌ مِنْهُمْ مَعَهُ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلًا وَ مَعَهُ رَايَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص عَامِداً إِلَى الْمَدِينَةِ حَتَّى يَمُرَّ بِالْبَيْدَاءِ حَتَّى يَقُولَ هَذَا مَكَانُ الْقَوْمِ الَّذِينَ يُخْسَفُ بِهِمْ وَ هِيَ الْآيَةُ الَّتِي قَالَ اللَّهُ أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ «1» فَإِذَا قَدِمَ الْمَدِينَةَ أَخْرَجَ مُحَمَّدَ بْنَ الشَّجَرِيِّ عَلَى سُنَّةِ يُوسُفَ ثُمَّ يَأْتِي الْكُوفَةَ فَيُطِيلُ بِهَا الْمَكْثَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَمْكُثَ حَتَّى يَظْهَرَ عَلَيْهَا ثُمَّ يَسِيرُ حَتَّى يَأْتِيَ الْعَذْرَاءَ «2» هُوَ وَ مَنْ مَعَهُ وَ قَدْ أُلْحِقَ بِهِ نَاسٌ كَثِيرٌ وَ السُّفْيَانِيُّ يَوْمَئِذٍ بِوَادِي الرَّمْلَةِ حَتَّى إِذَا الْتَقَوْا وَ هُمْ يَوْمَ الْإِبْدَالِ يَخْرُجُ أُنَاسٌ كَانُوا مَعَ السُّفْيَانِيِّ مِنْ شِيعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ ع وَ يَخْرُجُ نَاسٌ كَانُوا مَعَ آلِ مُحَمَّدٍ إِلَى السُّفْيَانِيِّ فَهُمْ مِنْ شِيعَتِهِ حَتَّى يَلْحَقُوا بِهِمْ وَ يَخْرُجُ كُلُّ نَاسٍ إِلَى رَايَتِهِمْ وَ هُوَ يَوْمُ الْإِبْدَالِ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ يَقْتُلُ يَوْمَئِذٍ السُّفْيَانِيَّ وَ مَنْ مَعَهُمْ حَتَّى لَا يُدْرَكَ مِنْهُمْ مُخْبِرٌ وَ الْخَائِبُ يَوْمَئِذٍ مَنْ خَابَ مِنْ غَنِيمَةِ كَلْبٍ ثُمَّ يُقْبِلُ إِلَى الْكُوفَةِ فَيَكُونُ مَنْزِلُهُ بِهَا فَلَا يَتْرُكُ عَبْداً مُسْلِماً إِلَّا اشْتَرَاهُ وَ أَعْتَقَهُ وَ لَا غَارِماً إِلَّا قَضَى دَيْنَهُ وَ لَا مَظْلِمَةً
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏52، ص: 225
لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَدَّهَا وَ لَا يَقْتُلُ مِنْهُمْ عَبْداً إِلَّا أَدَّى ثَمَنَهُ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ وَ لَا يُقْتَلُ قَتِيلٌ إِلَّا قَضَى عَنْهُ دَيْنَهُ وَ أَلْحَقَ عِيَالَهُ فِي الْعَطَاءِ حَتَّى يَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ عُدْوَاناً وَ يَسْكُنُهُ هُوَ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ الرَّحْبَةَ وَ الرَّحْبَةُ إِنَّمَا كَانَتْ مَسْكَنَ نُوحٍ وَ هِيَ أَرْضٌ طَيِّبَةٌ وَ لَا يَسْكُنُ رَجُلٌ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ع وَ لَا يُقْتَلُ إِلَّا بِأَرْضٍ طَيِّبَةٍ زَاكِيَةٍ فَهُمُ الْأَوْصِيَاءُ الطَّيِّبُونَ‏

واقعا مفید بود و به خودسازی من کمک کــرد...