هجرت به قم!
تب‌های اولیه
بسم الله
سلام عزیزان
بنده مدتی است که قصد رفتن به قم و تحصیل در حوزه علمیه رو دارم. در تهران زندگی میکنم و دیگه تحمل اینقدر گناه کردن رو ندارم. شاید مسخره باشه براتون اما من 19 سالمه و می خوام برای همیشه برم به قم و در حوزه درس بخونم.
اما متاسفانه محصل نیستم و شاغلم. و مشمول هم شدم و پایان خدمت ندارم.
هر راهی برای فرار از تهران و درس خوندن در حوزه وجود داره لطفا بفرمایید.
راستی عزیزان. رفتن همیشگی من از تهران به قم به دلیلی که عرض کردم هجرت محسوب میشه؟ حکم حجرت کنندگان چیست؟
با سلام و خدمت شما برادر خوب و گرامی
جای بسی خرسندی و خوشحالی است از این که شما برادرمان این قدر همت دارید و تلاش می کنید تا ایمان خود را حتی با ترک محل زندگی خود و هجرت حفظ کنید.
هجرت از محل به فساد برای حفظ ایمان و دین از توصیه های دین اسلام است. اما در خصوص هجرت به قم نکاتی خدمت تان عرض کنم:
1- این گونه نیست که تصور کنید که قم شهر فرشتگان است. قم هم مثل تهران انسان های با کرامت دارد و انسان های بد، با حجاب دارد و بد حجاب، اداره ها و سازمان ها مثل بقیه استان ها هستند. برخی از بررسی ها و آمارها حاکی از جرم خیز بودن قم به دلیل فقر و مهاجرین زیاد است. چون شهر مذهبی است بسیاری از جرم ها و گناهان به شکل زیر زمینی و مخفی انجام می شود. بنابراین تا حدودی می توان گفت با تهاجم جدی و فراگیر دشمن و با روی کار آمدن رسانه های فرازمانی و فرامکانی اینترنت و ماهواره و ....برخی از مفاسد در همه استان ها کم یا زیاد وجود دارد.
2- آب و هوای قم خاص است و هرکسی تاب و تحمل هوای گرم تابستان و خشک زمستان را ندارد. از نظر فضای تفریحی و پارک ضعیف و فقیر است. هر چند که از نظر معنوی سرمایه حرم حضرت معصومه و جمکران را دارد.
3- اگر کارتان را از دست بدهید شاید در این زمانه به دست آوردن شغل سخت باشد. اگر هم قصد تحصیل در حوزه را داشته باشید باید با تحقیق و بررسی، توجه به اهداف، استعدادها و علاقه ها و رشته های تحصیلی، فرصت های کاری و تبلیغی و با مشورت با اساتید مختلف حوزوی تصمیم تان را بگیرید. چون سنوات حوزه طولانی است و شهریه و کم خرجی طلبگی بسیار کم است باید با دقت مسیرتان را انتخاب کنید.
4- تحصیلات در قم بعد از چند سال تمام می شود و شما به عنوان مبلغ، پاسخگو، استاد حوزه و دانشگاه باید به متن جامعه در یکی از استان ها برگردید. یعنی طلبه برای همیشه دور از جامعه نیست در فرصتی که هنگام تحصیل دارد به خودسازی و تهذیب نفس اقدام می کند و واکسینه می شود و به متن جامعه بر می گردد.
5-در مورد تحصیل در حوزه ، بعد از مطالعه درباره اهداف حوزه، سنوات تحصیلی گرایش های علمی با آموزش حوزه قسمت پذیرش مرتبط باشید و برای سال آینده با توجه به شرایط، دفترچه های مخصوص پذیرش و قبولی در امتحان کتبی و مصاحبه وارد در حوزه شوید.
این سایت رجوع کنید: http://www.howzeh-qom.ir/
برای مطالعه بیشتر:
- سوال در مورد شرایط ورود به حوزه...
- دوره سفیران هدایت بهتره یا بلند مدت؟
- هجرت به قم!
- ادامه تحصیل در حوزه بعد از دانشگاه
- راهنمایی جهت تغییر رشته به رشته تاریخ در آزمون ارشد!
- می خوام برم حوزه ولی ...
- رشته افسری برای خواهران
- سوالاتی درباره تحصیلات حوزوی خواهران
- انتخابی سخت: کارشناسی ارشد ؟ حوزه ؟ یا کار؟
- آموزش مجازی حوزه علمیه فرصتی برای کم فرصتان!
- سوالاتی درباره تحصیلات حوزوی برادران
سلام عليكم
البته كه شرايط آب و هوايي خشك ، هر چقدر هم كه گرم باشد قابل تحمل است. اگر قم شهري مثل بندر عباس بود قطعا نميرفتم اما قم خيلي فرق با تهران نداره. امسال در تهران دماي 43-44 درجه رو تحمل كرديم. به حول قوه الهي سخت نبود!
مكان هاي تفريحي هم كه اصلا اهميتي ندارد. مكان تفريحي ما ميشه حرم مطهر و جمكران.
البته اينهارو گفتم ولي تصميمم عوض شد و مي خوام براي دوري از گناه و با توجه به مشموليتم به سربازي برم كه فكر كنم تصميم معقولانه تريست.
تشكر از فرمايشات گرانبهاتون.
و من الله توفيق
سلام
برای دوری از گناه باید تدبیر دقیق تری داشته باشید و این نوعی فرار است یعنی فردا که سربازی تمام شد دوباره به شهر باز می گردید.
بهترین را تقوای مثبت است یعنی باید خود را واکسینه کنید با داشتن دوستان خوب، استفاده از لذت های حلال، رفتن به زیارت اماکن مقدس، توبه فوری اگر گناهی از شما سر زد، نماز اول وقت، ذکر گفتن، اجتناب از خلوت و اختلاط با نامحرم و....
تقوای منفی یعنی برای اجتناب از گناه خود را در منزل منزوی کنیم. این در حد خودش که گناه نمی شود خوب است ولی اسلام تقوای مثبت را توصیه می کند.
البته برخی می گویند هنر این است که در وسط گناه باشی و گناه نکنی ولی این حرف درست نیست. تا می توانیم باید از جلسات گناه دوری کنیم
البته که حرف شما درسته و شکر خدا من همه ی مواردی که ذکر فرمودید رو انجام میدم. اما بدترین گناهی که بنظرم نمیشه به طور کامل کنترل کرد دختران بد حجاب شهر هست. من در حال حاضر خیلی دارم این مسئله رو کنترل میکنم به حمد الله اما مثلا همین که سرتو بلند میکنی تا از خیابون رد شی (مثلا رد شدن از میدان هفت تیر تهران) دها دختر بسیار بد حجاب چشمت بهش می افته. خوب اینا تاثیر میزاره روی فکر آدم. از طرفی هم زندگی دنیوی پوچ هست و اصلا رغبتی ندارم به زندگی در این دنیا! البته انشاءالله همگی رستگار واقعی از دنیا بریم که اگه غیر این باشه وای به حالمون.
تا 2 سال دیگه هم که اصلا حرفشو نزنید. فکر اینکه تا 2 ساااااال بعد آقا ظهور نکرده باشه آدم رو دیوونه میکنه. من نذر 40 روزه دارم همین جمعه اول شهریور تموم میشه انشاءالله که فرجی بشه نجات پیدا کنیم.
یا علی
البته بنده بدحجابی های عجیب و غریبی در تهران دیدم که البته زننده بود.
زننده نه فقط از دید تدین.
ولی آخه من زیبایی مادی هم ندیدم. چرا اینقدر روحیه زیبایی شناسی جوانان ما عجیب و غریب و منحرف است ! بیشتر شبیه به بیماری جلب توجه می ماند. بیماری است !!
اما این مسائل به مرور به شهرستانها هم سرایت می کند و کرده. دلیلش هم این است که تدین در کشور ما بدون زیرساختهای درونی است. تو خالی است. تدین از خانوادهها شروع می شود. بلکه از مادر شروع می شود !
مثل رانندگی خوب که باید از کودکی توسط خانواده و مدرسه و رسانه های اجتماعی درونی بشود. اما چون درونی نشده جریمه هم نمی تواند کنترلش بکند.
بنده وقتی به دور و برم نگاه می کنم کار بعضی خانواده ها شده که فقط کودکانشان را کلاس ریاضی گذاشتن و دینی و ادبیات حفظ کردن و ......... همش شده کلاس خصوصی و عمومی و .......... اینم شد آموزش و پرورش آخه !
پرورش که نمی دهد ظاهرا همان آموزش هم نمی تواند بدهد چون بازار کلاس خصوصی داغ است. البته مشکل ساختاری است !!!!!!!
بگذریم
اما آقا سید تقوی بدان که قم هم فقط حوزه نیست. چهارتا کوچه آن ور تر هم این چیزها است. حالا کمتر !
بنده اعتقاد دارم هجرت خیلی مفید است چه برای تجربه چه برای علم و ثروت و چه برای معارف دینی و یا فرار از عواملی که آدم را تحت فشار قرار می دهد.
خدا به شما توفیق بدهد. التماس دعا.
با عرض سلام
با تشکر از نظرات کارشناس محترم
در اینکه در شهری مثل قم هم فساد و منکراتی وجود داشته باشد شکی نیست. شما فرض کنید که در یک سطل زباله مواد بد بو و متعفنی وجود داشته باشد. یک موقع است که شما درب این سطل زباله را بسته اید و بوی آن به بیرون نمی رود و یک موقع است که شما نه تنها درب ظرف را بر نمی دارید بلکه محتویات آن را نیز پخش می کنید. حال و روز تهران و قم نیز این چنین است. در قم اگر چیزی هست زیر حجاب هایی است که حکم درب ظرف را دارد. هر کس که به آن مواد متعفن علاقه داشته باشد می رود درب ظرف را باز می کند و از آن استفاده می کند ولی جامعه آلوده نمی شود. مگر می شود شما در خیابان های تهران راه بروید و این وضع خراب روی شما تاثیر نگذارد. نمی گویم که خدای ناکرده کناه می کنید می گویم بالاخره روی شما تاثیر می گذارد. همانطور که همجواری با علمای دین روی شما تاثیر مثبت می گذارد اینها نیز روی شما تاثیر منفی می گذارد. هر روز هم بدتر از روز قبل. اگر یک شخص بی حجابی وارد قم شود به دلیل شرایط محیطی و وجود امر به معروف و نهی از منکر خود را می پوشاند هر چند که به پوشاندن خود اعتقادی نداشته باشد اما این کار را می کند. اما در تهران عکس این موضوع درست است. هر کس که کمی هم اعتقاد به پوشش داشته باشد در محیط خراب می شود چون تعفن گناه در جامعه پراکنده است. ضمنا در مورد اشتغال هم اگر واقعا نیت شما خدایی است و فقط به خاطر حفظ دینتان می خواهید هجرت کنید همه چیز را به خدا واگذار کنید و هجرت کنید و یقین بدانید که خدا شما را یاری خواهد کرد و از آنجایی که انتظارش را ندارید به شما روزی خواهد رساند که : تو با خدای خود انداز و کار دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
لازم به ذکر است اگر تمام قم را بگردید و زیر و رو کنید هیچ جایی نمی توانید این بی بند و باری ها و این بی حجابی هایی که در تهران است را پیدا کنید
شهید مطهری (ره) در کتاب گفتارهای معنوی، باب هجرت و جهاد، تفسیر آیه «100 سوره نساء» هجرت را از شهری به شهر دیگر، برای کسب ایمان و جلوگیری از دست رفتن آن میداند ولی ایشان از برخی از متصوفه نقل می کند که گفته اند لازم نیست از شهری به شهر دیگر یا از کشوری به کشور دیگر هجرت کرد کدامیک از این تفاسیر درست است؟
پاسخ:
نمونه این هجرتها، هجرت مسلمانان به جبشه و مدینه است، خصوصاً هجرت به مدینه که سرآغاز فصل نوینی از تاریخ اسلام گشت و در مدینه حکومت اسلامی تشکیل شد و زمینه جهانی شدن دین اسلام فراهم شد. اگر مسلمانان به فرمان پیامبر (ص) دست به چنین هجرتی نمیزدند، نه تنها اسلام از محیط مکه فراتر نمیرفت بلکه ممکن بود در همان جا دفن و فراموش شود. روشن است که هجرت یک حکم مخصوص به زمان پیامبر نبوده است بلکه در هر عصر و زمان و مکانی اگر همان شرایط پیش آید مسلمانان موظف به هجرتند. [1]علامه شهید مطهری در کتاب گفتارهای معنوی ضمن بیان اهمیت هجرت و نقش سازنده آن در تکامل فرد و جامعه، اسارت و جبر محیط را نفی کرده و با توجه به آیه 100 سوره نساء و آیات قبل از آن، [2] هجرت را انتقال از مکانی به مکان دیگر، برای حفظ دین و ایمان فرد و جامعه ضروری دانسته و می فرمایند: برای افرادی که یک نوع تصوف های افراطی دارند حتی سوءتفاهم به وجود آمده به این معنی که آیه را به طور دیگری معنی کرده اند، آیه می گوید: هر کس از خانه خودش بیرون رود در حالی که به سوی خدا و پیامبرش کوچ کرده است... می گویند درست است که مبدأ را خانه خودش ذکر میکند ولی مقصد را خدا و پیامبر ذکر مینماید و این مربوط به قلب انسان است مربوط به اخلاق انسان است، به سوی خدا مسافرت کردن یعنی سیر و سلوک قلبی و معنوی داشتن، مراتب اخلاص را طی کردن بالا رفتن به مقام قرب احتیاج ندارد که انسان خانه اش را رها کند، انسان می تواند زیر کرسی بنشیند در عین حال نفس خودش را تهذیب و تصفیه کند.به دنبال آن می فرمایند: ولی این مطلب درست نیست و قرآن در این آیه به هر دو هجرت اشاره کرده است. اعجاز بیانی قرآن در این است که ابتدای هجرت را خانه ذکر میکند، همین خانه را نه خانه نفس را، همین خانه گلی که انسان در آن زندگی می کند ولی قرآن می گوید: ای کسی که می خواهی به خانه ای دیگر هجرت کنی، هدفت از این هجرت، فقط باید خدا باشد. مهاجرت مخلصانه توأم با سلوک الی الله، انسان هم می تواند مهاجر باشد و هم عارف سالک، اسلام هجرت جسمی و روحی را با هم میخواهد. انسان هم جسمش باید از شهری به شهر دیگر منتقل شود و روحش از مرحله انانیت به مرحله اخلاص ترقی کند و بالا برود، عهده دار، اجر چنین مهاجری، خداست، مهاجر واقعی باید هم از گناهان هجرت نماید، «المهاجر من هجر السیئات» [3] مهاجر کسی است که از گناهان هجرت نماید. افرادی مانند فُضیل بن عیاض و بشر حافّی کسانی بودند که از گناهان دست شستند و متحول شدند، در پایان میفرمایند: اشتباه و انحراف در این است که بعضی به بهانه اینکه هجرت همان هجرت از گناهان است و جهاد همان جهاد با نفس است، هجرت جسمانی و ظاهری و جهاد با دشمن خارجی را بوسیدند و کنار گذاشتند، اسلام دو هجرت دارد نه یک هجرت، دو جهاد دارد نه یک جهاد، اولیاء دین، رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ، علی ـ علیه السّلام ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ به هر دو معنی مهاجر بودند. پس هجرت عملی و رفتاری چیزی است که هجرت از گناهان آن را پر نمی کند. [4]در نتیجه، شهید مطهری منحصر کردن هجرت را به هجرت درونی ناردست می دانند و نظر متصوفه را مردود می شمارد و نظر خویش را مطابق قرآن و روایات بیان می دارد.این نکته به راحتی از سیره ی علمی و عملی پیامبران و امامان به دست می آید که هم به هجرت بیرونی باور داشته اند و هم به هجرت درونی.قرآن شریف نیز به هردوی آن اشاره دارد و به آن اهتمام بخشیده است.
[/HR][1] - مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیستم، 1376، ج 4، ص 92
[2] - نساء: 97.
[3] - مطهری، مرتضی، همان با اندکی تصرف و تلخیص از گفتارهای هجرت و جهاد.
[4] - مطهری، مرتضی، همان با اندکی تصرف و تلخیص از گفتارهای هجرت و جهاد.
کتاب آزادی معنوی فصل هجرت و جهاد را مطالعه بفرمایید
http://mortezamotahari.com/fa/bookview.html?BookId=410&BookArticleID=130456&Change=Prev
چطور کسانی که استعداد چنین رسالتی رو دارند به حوزه نروند؟
حضرت آیت الله مکارم شیرازی (دامت برکاته):
ورود به حوزه را برای کسانی که شرایط و آمادگی دارند، واجب عینی میدانم. ایشان با اشاره به فتوای فقهی خود مبنی بر این که رضایت پدر و مادر برای ورود به حوزه لازم نیست فرمودند:هر واجب کفایی وقتی که مَن به الکفایة نبود (نیازآن برطرف نشد) تبدیل به واجب عینی میشود. لذا این جانب برای کسانی که آمادگی دارند، ورود به حوزه علمیه را واجب عینی میدانم و مخالفت پدر و مادر در این مورد مضر نیست.
[="DarkOrchid"]عارف توحیدی و سوخته جناب شیخ محمد جواد انصاری همدانی ( رحمت الله علیه ) میفرمایند :
کسی که در شرایط سخت جامعه که امکان گناه است و گناه نکند و خودش را نگه بدارد زود از کسی به نتیجه میرسد که در این شرایط نبوده و یا انزوا پیشه میگیرفته ....
:Gol::Gol::Gol:
[/]
مخالفت پدر و مادر در این مورد مضر نیست.
با سلام و عرض ادب ......
جناب مرحوم عبد الکریم حامد از شاگردان برجسته جناب شیخ رجبعلی بودند فرمایش کردند که :
روزی در عالم مکاشفه به من گفتند اگر پدر تو از تو راضی بود ( پدرشان راضی نبودند دنبال بعضی مسائل مربوط به امور دینی بشودند بروند ) مقامات از جناب شیخ بالاتر بود...
این نشان دهنده این است که رضایت پدر مادر نسبت به حوزه بسیار تاثیر گذار و مهم هست...
:Gol:
این گونه نیست که تصور کنید که قم شهر فرشتگان است. قم هم مثل تهران انسان های با کرامت دارد و انسان های بد، با حجاب دارد و بد حجاب، اداره ها و سازمان ها مثل بقیه استان ها هستند. برخی از بررسی ها و آمارها حاکی از جرم خیز بودن قم به دلیل فقر و مهاجرین زیاد است. چون شهر مذهبی است بسیاری از جرم ها و گناهان به شکل زیر زمینی و مخفی انجام می شود. بنابراین تا حدودی می توان گفت با تهاجم جدی و فراگیر دشمن و با روی کار آمدن رسانه های فرازمانی و فرامکانی اینترنت و ماهواره و ....برخی از مفاسد در همه استان ها کم یا زیاد وجود دارد.
سلام علیکم
فقط کسانی که در تهران زندگی می کنند متوجه میشن که واقعا دغدغه استارتر تاپیک به جاست !
من و همسرم چندی پیش قم رفته بودیم و اونجا واقعا می شد یه نفس راحت کشید . همسرم اونجا به راحتی تو خیابان های قم راه می رفت . تو تهران که از خونه میره بیرون سرش و چشماش همش پایینه .
مگه میشه تو این تهران یه فرد مذهبی سرشو بگیره بالا ؟! همش صحنه گناه می بینه ... همین دم غروبی ما داشتیم به سمت خونه میومدیم چیزی دیدیم که شاخهامون در اومد :Moteajeb!:
گناه علنی شده ، امر به معروف و نهی از منکر ترک شده ؛ بد جامعه ای داریم ، تهران که اوضاعش خیلی داغونه ...
مواردی که جناب حامی درباره قم میگن کاملا صحیحه اما برای کسی که بتونه اون شرایط رو تحمل کنه خیلی بهتر از تو تهران زندگی کردنه :Ghamgin:
با سلام و عرض ادب ......
جناب مرحوم عبد الکریم حامد از شاگردان برجسته جناب شیخ رجبعلی بودند فرمایش کردند که :
روزی در عالم مکاشفه به من گفتند اگر پدر تو از تو راضی بود ( پدرشان راضی نبودند دنبال بعضی مسائل مربوط به امور دینی بشودند بروند ) مقامات از جناب شیخ بالاتر بود...
این نشان دهنده این است که رضایت پدر مادر نسبت به حوزه بسیار تاثیر گذار و مهم هست...
این صحبتی نیست که از ذهن من برخاسته باشه
برای خیلی افراد با توجه به شرایطشون تا اجرایی شدنش خیلی فاصله هست برای افراد دیگه ای هم ممکنه به یک نحوی کمک کننده و نجات بخش باشه .
یه امید بخشی یه انگیزه برای اینکه کم دست رو دست بگذاریم کم بهانه دست دشمنان باشه
یا صاحب الزمان (عج) ادرکنا اغثنا
امان از شیعه کشی دشمنان ملعون ...