جمع بندی تاریخچه لغت " الله "

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تاریخچه لغت " الله "

سلام .

میخواستم بدونم کلمه " الله " ، از چه زمانی استفاده میشده و ریشه این کلمه از کجاست ؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد میقات

سوال:
کلمه " الله " ، از چه زمانی استفاده میشده و ریشه این کلمه از کجاست ؟

پاسخ:
با سلام و درود
"إله" به معنای معبود است و بر هر معبودی اطلاق می شود؛ اما «الله» به علت کثرت و غلبه استعمال، اسم خاص خداوند است.

این که از چه موقع استعمال این کلمه آغاز شده، نمی دانیم ولی از آیات قرآن این نتیجه حاصل می شود که در جاهلیت و قبل از اسلام هم به کار می رفته و رایج بوده و آن ها با چنین کلمه ای آشنا بوده اند:

«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ»؛ و اگر از آنها بپرسى چه كسى آنان را آفريده، قطعاً مى‏گويند: خدا. (1)

«فَقالُوا هذا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هذا لِشُرَكائِنا»؛ و بگمان خود گفتند: اين مال خداست! و اين هم مال شركاى ما [يعنى بتها] است. (2)


ریشه لغوی

در این که ریشه و اصل کلمه «اللّه» چیست، نظرات و وجوه مختلفی بیان شده است، که به مهم ترین آن ها اشاره می شود:

راغب اصفهانی در «المفردات» چنین می آورد:
1. از "إله" گرفته شده که همزه‏ اش حذف شده، و الف و لام به آن اضافه شده، و لام در لام ادغام گرديده است؛ و اسم مختص باری تعالی است.

2. از "أله" به معنای متحيّر و سرگردان، گرفته شده و اين وجه نامگذاری گرفته شده از اشاره‏ اى است كه اميرالمؤمنين علیه السلام در صفات خداوند بيان فرموده: "كلّ دون صفاته تحبير الصّفات و ضلّ هناك تصاريف اللّغات" یعنی شكوه و زيبائى هر صفاتى كه مادون صفات خداوند است، از رسيدن به او سرگشته و ناتوان و در وصف صفاتش، كلمات و مشتّقات هر كلمه و زبان، ناقص و نارسا است.

3. از "ولاه" است که حرف واو به همزه تبديل‏ شده؛ و این نامگذاری به اين جهت است كه هر مخلوق و آفريده‏ اى در راه او واله پر شور است، يا فقط به تسخير و مجذوب بودنشان، مانند جمادات و حيوانات، و يا با تسخير بودن و داشتن اراده مانند بعضى از مردم، و از اين جهت بعضى از حكماء گفته‏ اند خداوند محبوب تمام اشياء است و همه مسخرّ اويند. آیه ذیل نیز بر اين سخن دلالت دارد: «وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ»؛ و هر موجودى، تسبيح و حمد او مى‏ گويد ولى شما تسبيح آنها را نمى‏ فهميد. (3)

4. از "لاه ـ يلوه" است يعنى از نظرها پوشيده شد. و به اين معنا در آيه ذیل اشاره شده است: «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ»؛ چشمها او را نمى ‏بينند ولى او همه چشمها را مى‏ بيند. (4).(5)

بیان تفسیری

«اللَّه» جامع ترين نام هاى خدا است، زيرا بررسى نام هاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده نشان مى‏ دهد كه هر كدام از آن ها، يک بخش خاص از صفات خدا را منعكس مى‏ سازند، و تنها نامى كه اشاره به تمام صفات و كمالات الهى، يا به تعبير ديگر جامع صفات جلال و جمال است همان «اللَّه» مى‏ باشد.

به همين دليل اسماء ديگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى كلمه «اللَّه» گفته مى ‏شود. (6)

بیانی دیگر
از جمله ادله‏ اى كه دلالت مى‏ كند بر اين كه كلمه «اللَّه» عَلَم و اسم خاص خدا است، اين است كه خداى تعالى به تمامى اسماء حُسنايش و همه افعالى كه از اين اسماء انتزاع و گرفته شده، توصيف مى‏ شود، ولى با كلمه «اللَّه» توصيف نمى ‏شود، مثلا مى‏ گوييم اللَّه رحمان است، رحيم است، ولى عكس آن هرگز گفته نمی شود، یعنی نمی گوییم رحمان اين صفت را دارد كه اللَّه است.

لذا «الله» اسم جلاله خداوند است و نه صفت هيچ يک از اسماء حُسناى خدا قرار مى‏ گيرد، و نه از آن چيزى به عنوان صفت براى آن اسماء گرفته می شود. (7)

______________


  1. زخرف، 87.
  2. انعام، 136.
  3. اسراء، 44.
  4. انعام، 103.
  5. المفردات في غريب القرآن، ص 82، واژه اله.
  6. تفسير نمونه، ج ‏1، ص 21.
  7. ر.ک: ترجمه الميزان، ج ‏1، ص 29.


موضوع قفل شده است