جمع بندی بررسی سند حدیث َ: الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَات‏

تب‌های اولیه

17 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی سند حدیث َ: الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَات‏

سلام
این دو حدیث
الجنّة تحت‏ أقدام‏ الامّهات‏

تحت‏ أقدام‏ الامّهات‏ روضة من رياض الجنّة

در کتب حدیثی تا جایی که بررسی کردم به صورت مرسل نقل شده اند. آیا سند صحیحی برای آن وجود دارد؟؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مجید

anti;380140 نوشت:
الجنّة تحت‏ أقدام‏ الامّهات‏

با صلوات بر محمد وآل محمد
با سلام وعرض ادب در مورد دو روایت فوق پس از بررسی در حد امکان در کتاب «[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏15، ص: 181و کتاب جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي)، ج‏26، ص: 890 »این گونه آمده است:
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]17933[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]-[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic] الْقُطْبُ الرَّاوَنْدِيُّ فِي لُبِّ اللُّبَابِ، عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ: الْجَنَّةُ تَحْتَ‏ أَقْدَامِ‏ [=Traditional Arabic]الْأُمَّهَات‏.و همین طور که فر مودید روایت مرسل می باشد.

[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]1524و در کتاب جامع الاحادیث آمده است. - 39806- (28) مستدرك‏ 15/ 180: القطب الرّاوندى‏ فى لبّ اللّباب عن النّبىّ صلى الله عليه و آله انّه قال الجنّة تحت أقدام الامّهات وقال صلى الله عليه و آله تحت‏ أقدام‏ الامّهات‏ روضة من‏ رياض‏ الجنّة وقال صلى الله عليه و آله إذا كنت فى صلاة التّطوّع فإن دعاك والدك فلا تقطعها وإن دعتك والدتك فاقطعها.که باز هم به صورت مرسل بیان گردیده است.

[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]


[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]

سلام. آقا مجید یعنی کلا از صحت ساقطه؟ روایات دیگه ای نداریم بدین مضمون که صحیح باشن؟

CELLAR;381212 نوشت:
سلام. آقا مجید یعنی کلا از صحت ساقطه؟ روایات دیگه ای نداریم بدین مضمون که صحیح باشن؟

سلام
این احادیث در لب اللباب راوندی آمده که در این کتاب قطب راوندي سندي هم براي اين روايت نقل نكرده است و مرسل است. به احتمال قوي از طرق عامه باشد چون نبوي است و«عَنِ النَّبِيِّ (ص)» ها در این کتاب نوعاً سني‌ها نقل كرده‌اند.

و با جستجویی که در کتب عامه انجام دادم در کتب آن ها این روایت بود اما آنجا هم سندش طبق موازین علم رجال اهل سنت ضعیف است

[SPOILER]عن أنس بن مالك – رضى الله عنه – قال : قال رسول الله – صلى الله عليه و سلم – (( الجنة تحت أقدام الأمهات ))

إسناده ضعيف :

( موسى بن محمد ) ،
كذبه أبو زرعة , وأبوحاتم ، وقال النسائي : ليس بثقة , وقال الدارقطني وغيره : متروك , وقال ابن حبان : لا تحل الرواية عنه كان يضع الحديث , وقال ابن عدي : كان يسرق الحديث .كما في (( الميزان )) ( 6 \ ص559 ) .
[/SPOILER]

یعنی چی مرسله ؟!

[=comic sans ms]پیامبر(ص): در خدمت مادرت باش که بهشت زیر پای مادر است!

3104 - أَخْبَرَنَا عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ عَبْدِ الْحَكَمِ الْوَرَّاقُ، قَالَ: حَدَّثَنَا حَجَّاجٌ، عَنْ ابْنِ جُرَيْجٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ طَلْحَةَ وَهُوَ ابْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ أَبِيهِ طَلْحَةَ، عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ جَاهِمَةَ السَّلَمِيِّ، أَنَّ جَاهِمَةَ جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَرَدْتُ أَنْ أَغْزُوَ وَقَدْ جِئْتُ أَسْتَشِيرُكَ، فَقَالَ: «هَلْ لَكَ مِنْ أُمٍّ؟» قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: [HL]«فَالْزَمْهَا، فَإِنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ رِجْلَيْهَا»[/HL][HL]
[/HL]__________
[حكم الألباني] [HL]حسن صحيح[/HL]

سنن النسائی ج6 ص11

جناب علی مع الحق با تمام احترامی که برای شما قائلم، هیچ یک از احادیث اهل سنت برای ما حجت نیست.
والله العالم

[="Navy"]

علی مع الحق;381300 نوشت:
پیامبر(ص): در خدمت مادرت باش که بهشت زیر پای مادر است!

3104 - أَخْبَرَنَا عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ عَبْدِ الْحَكَمِ الْوَرَّاقُ، قَالَ: حَدَّثَنَا حَجَّاجٌ، عَنْ ابْنِ جُرَيْجٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ طَلْحَةَ وَهُوَ ابْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ أَبِيهِ طَلْحَةَ، عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ جَاهِمَةَ السَّلَمِيِّ، أَنَّ جَاهِمَةَ جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَرَدْتُ أَنْ أَغْزُوَ وَقَدْ جِئْتُ أَسْتَشِيرُكَ، فَقَالَ: «هَلْ لَكَ مِنْ أُمٍّ؟» قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: «فَالْزَمْهَا، فَإِنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ رِجْلَيْهَا»
__________
[حكم الألباني] حسن صحيح

سنن النسائی ج6 ص11

حالا که بحث به احادیث اهل سنت رسید یک حدیث صحیح اهل سنت را هم بیاورم که می گوید بهشت زیر پای پدر و مادر است!! همش که نمیشه زیر پای مادر باشد!!

أخرج النسائي [ 3104 ] , وفي (( الكبرى )) [ 4312 ] , وأحمد ( 3 / ص429 ) , والطبراني في (( الكبير )) ( 2 / ص289 ) , وابن عبد البر في (( الاستيعاب )) ( 1 / ص267 ) , والبيهقي في (( الكبرى )) ( 9 / ص26 ) , والحاكم [ 2502 , 7248 ] .و الخطيب في (( موضح الأوهام )) ( 1 / 31 ) , وفي (( تاريخ بغداد )) ( 3 / ص324 ) .
من طريق ابن جريج ، أخبرنى محمد بن طلحة بن عبد الرحمن ، عن معاوية بن جاهمة ، عن أبيه ، قال : أتيت رسول الله - صلى الله عليه وسلم - أستشيره في الجهاد فقال النبي - صلى الله عليه وسلم - : ألك ولدان ؟ قلت : نعم . قال : [HL]الزمهما فإن الجنة تحت أرجلهما [/HL].
[HL]قال الحاكم : صحيح الإسناد , و لم يخرجاه [/HL].

[HL]إسناده حسن[/HL] ؛
( محمد بن طلحة ) ، قال فيه الحافظ : صدوق يخطئ .
و ( ابن جريج ) صرح بالتحديث .[/]

[=Times New Roman] درباره بهشت - که برای بسیاری از افراد (( دست )) نیافتنی است ،-

[=Times New Roman] پیامبر اکرم فرمودند : زیر (( پای )) مادران است .


[=Times New Roman] ( سند روایت جامع احادیث شیعه ج 21 ص429 )

آقای آنتی من که احتمالا حدس میزنم هدفتون چیه بذارید یه چیزی رو هم عرض کنم:

پدر ومادر منزلتی یکسان دارن، اما این که به مادر بیشتر از پدر در روایات ما اهمیت داده شده جای شک نیست.
والله العالم

CELLAR;381330 نوشت:
آقای آنتی من که احتمالا حدس میزنم هدفتون چیه بذارید یه چیزی رو هم عرض کنم:

پدر ومادر منزلتی یکسان دارن، اما این که به مادر بیشتر از پدر در روایات ما اهمیت داده شده جای شک نیست.
والله العالم


شما نیاز نیست هدف من رو حدس بزنید!!
هدف من این بود که بررسی شود آیا این جمله روایت سندش صحیح است که مشخص شد مرسل است و سند صحیح ندارد!! همین و بس

اما اینکه برای مادر احترام بسیار بیشتری سفارش شده کاملا صحیح است و اصلا سفارش قرآن است:

وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ [HL]حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ[/HL] وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ
و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم; مادرش او را با ناتوانى روز افزون حمل كرد و دوران شيرخوارگى او در دوسال پايان مى يابد; (آرى به او توصيه كردم) كه براى من و براى پدر و مادرت شكر به جا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است.

اما بحث اینجا بررسی سند حدیث و صحیح و ضعیف بودن آن است و لا غیر

و این جمله الجنه تحت .... بر فرض صحت به این معنا نیست که مادران بهشتی هستند بلکه به این معناست که راه اینکه فرزند به بهشت برسد احترام به مادر است

Ali-Reza;381284 نوشت:
یعنی چی مرسله ؟!

با صلولت بر محمدوآل محمد
با سلام وعرض ادب
حدیث مرسل عبارت است از حدیثی که: دچار ارسال و حذف اسناد شده باشد، اعم از این که همه راویان یا شماری از آنان حذف شده باشند.
تعریف حديث مُرسَل
[/HR]
حديث مرسل- اصطلاحى در علم درایه و- حديثى است که راوی، آن را از معصوم نشنيده، ليکن بدون واسطه از وى نقل کرده باشد و يا با واسطه نقل کرده، امّا واسطه را فراموش کرده و به فراموشی تصریح نموده و يا از روى عمد يا سهو آن را نياورده باشد و يا واسطه را با ابهام ذکر کرده باشد، مانند تعبير «عن رجلٍ» يا «عَن بعض اصحابنا»؛ واسطه حذف شده يکى باشد يا بيشتر. [۱] [۲]

حکم ارسال حدیث


[/HR]
بنابر تصریح برخى، ارسال و حذف واسطه از سلسله سند حدیث در حال اختیار و بدون عذر، مانند فراموشی، مکروه يا حرام است.

اعتبار حديث مُرسَل


[/HR] [۳]
آيا حديث مرسل مطلقاً، معتبر و قابل استناد است، يا تنها در صورتى که مؤيد به کتاب يا سنّت متواتر، يا مطابق عموم آن دو و يا دلیل عقلی باشد، يا نزد فقها پذيرفته شده باشد، يا ارسال کننده فردى باشد که جز از ثقه يا عادل روایت نمى‏کند، مانند ابن ابی عمیر، صفوان بن یحیی و احمدبن ابی نصر؟ مسئله اختلافى است. [۴]

پانویس


[/HR] 1-وصول الاخيار/ ۱۰۶؛
2 - نهایة الدرایة (سیدحسن صدر)ص۱۸۹
3- وصول الاخيار/ ۱۰۸.
4- وصول الاخيار/۱۰۷
[h=1]حدیث مرسل چگونه حدیثی است و در فقه چه اعتباری دارد؟[/h]

اخبار و حدیث‏هایی که به پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) انتساب دارند، یا دارای یک زنجیره سند تکمیل تا شخص معصوم هستند، یعنی همه افراد و راویان حدیث تا امام معصوم، نامشان ذکر شده است، یا این که سندشان تکمیل نیست، بلکه یک یا چند نفر از راویان سند، نامشان حذف شده است.در صورت اوّل حدیث را سند و در صورت دوم مرسل مینامند.
حدیث مرسل دو قسم است: اگر یک راوی حذف شده باشد، آن را حدیث منقطع و اگر بیش از یکی حذف شده باشد، آن را حدیث منفصل میگویند.
پس حدیث مرسل حدیثی است که راوی و محدّث آن با حذف واسطه‏های قرار گرفته در زنجیره سند، آن را مستقیماً به شخص معصوم(ع) برساند. حدیث مرسل از احادیث ضعیف به شمار میرود.

CELLAR;381212 نوشت:
سلام. آقا مجید یعنی کلا از صحت ساقطه؟ روایات دیگه ای نداریم بدین مضمون که صحیح باشن؟

با صلوات بر محمد وآل محمد
با سلام وعرض ادب
کاربر گرامی لطفا این شرحی که در کتاب«شرح فارسى شهاب الأخبار»درمورد این روایت آمده است را ملاحظه بفرمایید:
الجنّة تحت‏ اقدام‏ الأمّهات؛
بهشت زير قدمهاى مادرانست.
مادران راست خلد زير قدم‏ اين چنين گفت خواجه عالم‏
يعنى هر آن كس كه خواهد كه آتش دوزخ بوى نرسد و بهشت جويد بايد كه رضاى مادر گوش دارد زيرا كه در بهشت آن كس نشود كه خداى تعالى از وى راضى و خشنود نباشد و خداى تعالى راضى نبود از كسى كه پدر و مادر از وى راضى نباشند. و در خبرست كه رضاى مادر و پدر دو در بهشت است گشاده، و خشم ايشان، دو در دوزخ است گشاده. و مصطفى عليه السّلام گويد: بر تخت نشستن و بر فراش نرم و گرم خفتن و پدر و مادر راضى بودن بهترست از غزا كردن و روزه تطوّع داشتن و در نماز تطوّع بپا ايستادن و يكى در نزديك مصطفى عليه السّلام شد و گفت: مادرم پير و خرف شده است و بدست خويش طعامش ميدهم و طهارتش ميكنم و بهر حاجت بدوشش ميگيرم حقّ وى بگزارده باشم يا نه؟- مصطفى عليه السّلام فرمود كه: از صد يكى نگزارده باشى.
و در روايتست كه: مردى بود باورع و پرهيزگارى هر چه تمامتر؛ و نام وى علقمه و پيوسته از پس رسول عليه السّلام نماز گزاردى، و با مصطفى عليه السّلام بغزا رفتى، روزى خبر آوردند كه: علقمه بيمارست و در سكرات مرگ است مصطفى عليه السّلام أمير المؤمنين علىّ را عليه السّلام با جماعتى بفرستاد تا علقمه را تلقين كند چون أمير المؤمنين عليه السلام بيامد علقمه را زبان در دهان هيچ گونه نميجنبيد أمير المؤمنين عليه السّلام مصطفى را عليه السّلام خبر داد پس مصطفى عليه السّلام مادرش را بخواند و پرسيد و گفت: پسرت را چون ديدى؟ و چون ميدانى؟- گفت: سخت عابد و زاهد بود و در طاعت خداى تعالى مجدّ بود مصطفى عليه السّلام گفت: در حقّ تو چون بود؟- گفت: پيوسته بسبب زنش مرا آزردى و رنجور داشتى، مصطفى عليه السّلام گفت:

او را حلال كن، گفت: نكنم، پس بفرمود تا هيمه و آتش بياوردند و گفت: علقمه را بسوزانيد مادرش چون بشنيد صبر و قرار از وى برفت و برجست و زارى و خواهش كرد مصطفى عليه السّلام گفت: پس چون توانى ديدن كه پسر تو را از بهر تو بآتش‏دوزخ بسوزانند ...! مادرش گفت: ويرا حلال كردم در حال علقمه را زبان بر گشاد و بر شهادتين از دنيا بشد پس مصطفى عليه السّلام با خلقى بسيار بر وى نماز كرد و چون دفنش كرد بر سر گورش باز ايستاد و گفت: يا قوم بر خويشتن رحمت كنيد و بسبب زن مادر را ميازايد تا بآتش دوزخ نسوزيد. و مصطفى عليه السّلام فرمود: چندان كه توانيد طاعت حقّ بجاى آريد، و طاعت مادر و پدر گوش داريد كه بى‏ خشنودى مادر و پدر طاعت حقّ پذيرفته نشود. و مصطفى عليه السّلام گويد كه: بلعنت خدا درست آنكه مادر و پدر را دشنام دهد گفتند: يا رسول اللَّه اين نوع چون باشد؟- گفت: آن باشد كه فرزند كسى را دشنام دهد يا برنجاند آن كس نيز مادر و پدر اين كس را دشنام دهد. و حقّ مادر و پدر بر فرزند آنست كه چون بخوانندش اجابت كند، و آنچه فرمايندش بجا آورد الّا آنچه معصيت بود، و ايشان را فروتنى كند و مهربانى نمايد، و با ايشان سخن نرم گويد و آواز بر بالاى ايشان برندارد، و سخن ايشان فرو برد، و ايشان را بنام نخواند، و اگر ايشان پير باشند يا نقصانيشان باشد بنزديك ايشان و در غيبت ايشان ببدى يادشان نكند. و اگر با ايشان بجائى رود بايد كه از پس ايشان رود چون بندگان، و اگر محتاج شوند و ويرا توانائى بود طعامشان دهد و جامه ‏شان پوشاند، و خدمتشان كند تا حدّى كه چون عاجز و بيمار شوند طهارتشان فرا كند، و اگر از سخت سخنى ايشان رنجد روى بر هم نياورد و افّ نكند؛ قال اللَّه تعالى: فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما؛ يعنى در روى مادر و پدر افّ مكنيد و ايشان را بانگ مزنيد. و در خبرست كه اگر مادر و پدر از فرزند آزرده از دنيا بروند بايد كه توبه كند و توبه فرزندان آن باشد كه هميشه صلاح ورزند و به پنج وقت ايشان را بدعا و استغفار ياد كنند، و با قرابت ايشان نزديكى كنند.

و فرزندان را بر مادر و پدر چهار حقّ است.

اوّل- آنكه فرزندان را از زنا نياورند تا تهمت بى‏ اصلى در ايشان نباشد و ايشان از سرزنش خلق ايمن باشند.

دويم- نام نكو بر ايشان نهند چنان كه در ميان خلق معروف و مشهور باشد.

سيّم- آنكه ايشان را دين و كتاب و شريعت بياموزند.
چهارم- آنكه چون بالغ شوند از براى ايشان زن بخواهند و اگر دختر بود بشوهرش دهندو بايد كه ميان فرزندان انصاف نگه دارند و راستى ورزند و اگر بعضى را دوست دارند چنان ننمايند كه بسبب اين چيزها نزديك آن بود كه فرزند عاصى شود و دوستى ايشان در دلش قرار نگيرد، و اگر چه مستحقّ عقاب شوند گناه مادر و پدر را بود نه فرزندان را، و اگر فرزندى بصلاحتر بود بايد كه ويرا بهتر نوازند چون فرزندان ديگر آن معنى بينند ايشان نيز بصلاح باز آيند.(1)
_____________________________________________
1-
شرح فارسى شهاب الأخبار(كلمات قصار پيامبر خاتم ص)، متن، ص: 44-42

CELLAR;381212 نوشت:
سلام. آقا مجید یعنی کلا از صحت ساقطه؟ روایات دیگه ای نداریم بدین مضمون که صحیح باشن؟

با صلوات بر محمد وآل محمد
با سلام وعرض ادب واحترام
یک روایتی در این زمینه:
« عَنِ السُّلَمِيِّ قَالَ‏ أَتَيْتُ النَّبِيَّ ص أَسْتَشِيرُهُ فِي الْجِهَادِ فَقَالَ أَ لَكَ وَالِدَةٌ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ اذْهَبْ فَأَكْرِمْهَا فَإِنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ‏ رِجْلَيْهَا»( مجموعة ورام، ج‏2، ص: 284)از سلمی نقل شده که گفت :آمدم نزد پیغمبر(ص)واجازه جهاد گرفتم ،حضرت به من فرمودند :آیا برای تو مادری هست؟گفتم:بله.حضرت فرمودند:برو نزد مادرت و او را احترام نما پس بدرستی که بهشت زیر پای مادران است.
این روایت را ورام بن ابى فراس مالكى اشترى( متوفاى 605 هجرى)در کتاب « تنبيه الخواطر و نزهة النواظر»، معروف به« مجموعه ورّام»آورده که چنین نويسنده‏ اى از خود مطلبى غير معتبر و ضعيف به جا نمى‏ گذارد چرا كه يقين دارد انسان در گرو گفته‏ ها و نوشته‏ هاى خويش است و اين نكته‏ اى مهم است در اعتبار آنچه مردان بزرگ مى‏ نويسند.
پس با توجه به این مطلب می توان گفت روایت«
الجنّة تحت‏ أقدام‏ الامّهات‏»وامثال آن که در کتب[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]«مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏15، ص: 181و کتاب جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي)، ج‏26، ص: 890 » نیز آمده است وبا توجه به این که این گونه روایات، روایات اخلاقی می باشد مشکلی از جهت سند ومتن ندارد و چون با دیگر مضامین اسلامی سازگاری دارد می توان به آن اعتماد نمود.
التماس دعا

[="Navy"]

مجید;383802 نوشت:
« عَنِ السُّلَمِيِّ قَالَ‏ أَتَيْتُ النَّبِيَّ ص أَسْتَشِيرُهُ فِي الْجِهَادِ فَقَالَ أَ لَكَ وَالِدَةٌ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ اذْهَبْ فَأَكْرِمْهَا فَإِنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ‏ رِجْلَيْهَا»( مجموعة ورام، ج‏2، ص: 284)از سلمی نقل شده که گفت :آمدم نزد پیغمبر(ص)واجازه جهاد گرفتم ،حضرت به من فرمودند :آیا برای تو مادری هست؟گفتم:بله.حضرت فرمودند:برو نزد مادرت و او را احترام نما پس بدرستی که بهشت زیر پای مادران است.
این روایت را ورام بن ابى فراس مالكى اشترى( متوفاى 605 هجرى)در کتاب « تنبيه الخواطر و نزهة النواظر»، معروف به« مجموعه ورّام»آورده که چنین نويسنده‏ اى از خود مطلبى غير معتبر و ضعيف به جا نمى‏ گذارد چرا كه يقين دارد انسان در گرو گفته‏ ها و نوشته‏ هاى خويش است و اين نكته‏ اى مهم است در اعتبار آنچه مردان بزرگ مى‏ نويسند.

سلام
این سخن شما صحیح نمی باشد
اولا اشکالاتی به این کتاب از بزرگان و کتب تراجم وارد شده و آن اینکه صاحب امل الآمل مطرح شده و در كتب تراجم هم آمده كه: ورام در كتاب خود روايات صحيح و غير صحيح را مخلوط كرده و كتاب او قابل اعتماد نيست.
ثانیا شيخ آقا بزرگ تهرانى هم وجهى بيان كرده كه: به خاطر اينكه اهل سنت هم كتاب را قبول نموده و به آن توجه نمايند، مقدارى از روايات اهل سنت و قول بزرگان آنها به كتاب افزوده شده است.

پس کتابی که مخلوط از روایات شیعه و سنی باشد و بعضی روایات چون این روایت بدون سند و این روایت قطعا از سنن نسایی جلد 6 ص 11 است و کتب اهل سنت هیچ اعتباری برای ما ندارد
این روایت را همانطور که در مجموعه ورام و سنن نسایی آمده که سلمی یعنی مُعَاوِيَةَ بْنِ جَاهِمَةَ السُّلَمِيِّ از پیامبر نقل می کند!!

مجید;383802 نوشت:
پس با توجه به این مطلب می توان گفت روایت«الجنّة تحت‏ أقدام‏ الامّهات‏»وامثال آن که در کتب«مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏15، ص: 181و کتاب جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي)، ج‏26، ص: 890 »نیز آمده است وبا توجه به این که این گونه روایات، روایات اخلاقی می باشد مشکلی از جهت سند ومتن ندارد و چون با دیگر مضامین اسلامی سازگاری دارد می توان به آن اعتماد نمود.

این حدیث هیچ منبع شیعی ندارد و تنها از کتب اهل سنت آمده و شیعه آن روایت را به صورت مرسل در کتب خویش از منابع اهل سنت نقل کرده حالا روایات اهل سنت اعتبار دارد یا ندارد بحث دیگری است[/]

سؤال: آیا حدیث«الجنة تحت اقدام الامهات» به نقل صحیحی نقل شده است؟

جواب: این خبر در منابع شیعی روایت نشده و چنین خبری از منابع عامه روایت شده که سند آن با چنین لفظی مورد تضعیف علمای رجال اهل سنت واقع گردیده؛ اما با این حال محتوای آن به نقل صحیح نیز در متون روایی اهل سنت نقل شده؛ و بواسطه ی چنین امری بیشتر محدثین و شارحین حدیث این حدیث را با متون مختلف آن تلقی به قبول نموده اند.

توضیح: در برخی از کتب شیعه روایتی با این مضمون به شکل مرسل نقل گردیده که «الجنة تحت اقدام الامهات: بهشت زیر پای مادران است». مصدر اصلی این خبر از متون عامه بوده و این خبر از طریق راویان شیعه نقل نشده است؛ هر چند که در کتب مختلف شیعه این روایت به نقل از منابع عامه نقل شده است.

این خبر با تعبیر «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ» را ابوالشیخ اصبهانی (متوفی 369هـ) در کتاب «طبقات المحدثین»؛[1] قضائی مصری(متوفی 454هـ) در کتاب «مسند الشهاب»؛[2] خطیب بغدادی(متوفی463هـ) در کتاب: «الجامع لاخلاق الراوی»؛[3] دیلمی (متوفی 509هـ) در کتاب «الفردوس»؛[4] و سمرقندی(متوفی 564هـ) در کتاب: «موجبات الجنة»؛[5] از طریق« ابو نصر آبار» از «انس بن مالک» از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله» روایت نموده اند؛ لذا این خبر با این الفاظ در متون متقدم اهل سنت نقل نشده است.

نظر علمای جرح وتعدیل در مورد این روایت متفاوت بوده. «ابن عدی» در «الکامل» حدیث را به واسطه ی «ابوطاهر مقدسی» تضعیف نموده و وی را منکر الحدیث دانسته است.[6] «البانی» نیز در «سلسلة الاحادیث الضعیفة» این روایت را بنابر نقلی ضعیف[7] وبر اساس نقل دیگری موضوع دانسته است؛[8] در مقابل برخی محدثان همچون «جلال الدین سیوطی» حکم به «حسن» بودن روایت نموده اند.[9]

نقل صحیح روایت در متون عامه
این خبر را نسایی(متوفی 303)، در کتاب سنن خود(المجتبی) از طریق «معاویة بن جاهمة» روایت نموده که «جاهمة» به محضر پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) رسید و به حضرت عرضه داشت: «اى رسول خدا مى‏خواهم به جنگ و جهاد بروم و به حضور شما آمده‏ام تا مشورت كنم. حضرت پرسيدند آيا مادر دارى؟ گفت: آرى. فرمودند: «فَالْزَمْهَا فَإِنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ رِجْلَيْهَا» در خدمت و ملازم او باش كه بهشت‏ زير پاى اوست».[10]

این روایت به اسنادی ضعیف نیز در سنن ابن ماجه نقل شده است.[11] همچنین در نقل دیگری از این داستان آمده است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) به «جاهمة» فرمودند: ملازم پدر و مادرت باش که بهشت زیر پای آنان است.[12]

در صورتی که چنین روایتی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) صادر شده باشد،‌ روایت حمل بر موردی می گردد که عذری نسبت به حضور«جاهمه» در جهاد وجود داشته؛ در غیر این صورت وجهی برای معاف بودن وی از جهاد و دستور به ملازمت و خدمت نمودن به مادر (با وجود وجوب جهاد) نخواهد بود.

پی نوشت:

[1] . طبقات المحدثين بأصبهان والواردين عليها، أبو محمد عبد الله بن محمد بن جعفر بن حيان الأنصاري المعروف بأبِي الشيخ الأصبهاني (المتوفى: 369هـ)، ج3، ص568، مؤسسة الرسالة – بيروت: «حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ فُورَكٍ، قال: ثنا مُحَمَّدُ بْنُ حَرْبٍ النَّشَابيّ ُ، قال: ثنا مَنْصُورُ بْنُ مُهَاجِرٍ الْبَكْرِيُّ، عَنْ أَبِي النَّضْرِ الأَبَّارِ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الأُمَّهَاتِ».

[2] . مسند الشهاب، أبو عبد الله محمد بن سلامة بن جعفر بن علي بن حكمون القضاعي المصري (المتوفى: 454هـ)،‌ج1، ص102، ح119، مؤسسة الرسالة – بيروت: « أَخْبَرَنَا أَبُو عَلِيٍّ الْحَسَنُ بْنُ خَلَفٍ الْوَاسِطِيُّ، ثنا عُمَرُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ شَاهِينَ، ثنا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ الْمُهْتَدِي بِاللَّهِ بْنِ الْوَاثِقِ بِاللَّهِ، ثنا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْوَاسِطِيُّ، ثنا مَنْصُورُ بْنُ الْمُهَاجِرِ، عَنْ أَبِي النَّضْرِ الْأَبَّارُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ».

[3] . الجامع لأخلاق الراوي وآداب السامع، الخطيب البغدادي(المتوفى: 463هـ)، ج2، ص231،ح1702، مكتبة المعارف – الرياض: « أنا الْحَسَنُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ، أنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زِيَادٍ الْقَطَّانُ، نا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْوَاسِطِيُّ، نا مَنْصُورُ بْنُ الْمُهَاجِرِ الْبُزُورِيُّ، نا أَبُو النَّضْرِ الْأَبَّارُ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ».

[4] . الفردوس بمأثور الخطاب،‌ أبو شجاع الديلميّ الهمذاني(المتوفى: 509هـ)، ج2، ص116، ح2611، دار الكتب العلمية – بيروت: « أنس الْجنَّة تَحت أَقْدَام الْأُمَّهَات».

[5] . موجبات الجنة،‌ معمر بن عبد الواحد بن رجاء بن عبد الواحد بن محمد بن الفاخر، أبو أحمد القرشي العبشمي السمرقندي الأصبهاني (المتوفى: 564هـ)، ج1، ص110، ح143،مكتبة عباد الرحمن: «ثنا أبو الفضل الكاتب، ثنا أبو القاسم العدل، ثنا أبو محمد الوراق، ثنا القاسم بن فورك، ثنا محمد بن حرب النشائي، ثنا منصور بن مهاجر البكري، عن أبي النضر الأبار، عن أنس بن مالك رضي الله عنه، قال: قال النبي صلى الله عليه وسلم الجنة تحت أقدام الأمهات)».

[6]. الكامل في ضعفاء الرجال، ابن عدی، ج6، ص347، الناشر دار الفكر.

[7]. صحيح وضعيف الجامع الصغير، الالبانی، ج14، ص209: «الجنة تحت أقدام الأمهات. تخريج السيوطي( القضاعي خط في الجامع ) عن أنس. تحقيق الألباني( ضعيف ).

[8]. سلسلة الاحادیث الضعیفة، البانی، ج2، ص59: « الجنة تحت أقدام الأمهات ، من شئن أدخلن ، ومن شئن أخرجن .موضوع».

[9]. الجامع الصغير من حديث البشير النذير، السیوطی، ج2،ص340،ح3642: «الجنة تحت أقدام الأمهات. القضاعي ( خط ) في الجامع عن أنس- ( ح )».

[10] . المجتبى من السنن، النسائی، ص329، ح3104، 1جلد، بيت الأفكار الدولية - اردن - عمان، چاپ: 1: « «الرُّخْصَةُ فِي التَّخَلُّفِ لِمَنْ لَهُ وَالِدَةٌ: (حسن صحيح) أَخْبَرَنَا عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ عَبْدِ الْحَكَمِ الْوَرَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا حَجَّاجٌ عَنْ ابْنِ جُرَيْجٍ قَالَ أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ طَلْحَةَ وَ هُوَ ابْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ أَبِيهِ طَلْحَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ جَاهِمَةَ السَّلَمِيِّ: أَنَّ جَاهِمَةَ جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَرَدْتُ أَنْ أَغْزُوَ وَ قَدْ جِئْتُ أَسْتَشِيرُكَ فَقَالَ هَلْ لَكَ مِنْ أُمٍّ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَالْزَمْهَا فَإِنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ رِجْلَيْهَا».
[11]. سنن ابن ماجة، ج4، ص326،‌ح2781: «حَدَّثَنَا أَبُو يُوسُفَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الرَّقِّيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَلَمَةَ الْحَرَّانِيُّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ طَلْحَةَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ، عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ جَاهِمَةَ السُّلَمِيِّ؛ قَالَ: أَتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنِّي كُنْتُ أَرَدْتُ الْجِهَادَ مَعَكَ، أَبْتَغِي بِذَلِكَ وَجْهَ اللَّهِ، وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ، قَالَ: «وَيْحَكَ! أَحَيَّةٌ أُمُّكَ؟» قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: «ارْجِعْ فَبَرَّهَا» ثُمَّ أَتَيْتُهُ مِنْ الْجَانِبِ الْآخَرِ، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنِّي كُنْتُ أَرَدْتُ الْجِهَادَ مَعَكَ، أَبْتَغِي بِذَلِكَ وَجْهَ اللَّهِ، وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ، قَالَ: «وَيْحَكَ! أَحَيَّةٌ أُمُّكَ؟» قُلْتُ: نَعَمْ. يَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: «فَارْجِعْ إِلَيْهَا فَبَرَّهَا» ثُمَّ أَتَيْتُهُ مِنْ أَمَامِهِ، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنِّي كُنْتُ أَرَدْتُ الْجِهَادَ مَعَكَ، أَبْتَغِي‏ بِذَلِكَ وَجْهَ اللَّهِ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ، قَالَ: «وَيْحَكَ! أَحَيَّةٌ أُمُّكَ؟» قُلْتُ: نَعَمْ. يَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: «وَيْحَكَ! الْزَمْ‏ رِجْلَهَا، فَثَمَّ الْجَنَّةُ».

[12] . مجمع الزوائد، الهیثمی،‌ ج8، ص256، ح13400: «وعن معاوية بن جاهمة عن أبيه قال : أتيت رسول الله صلى الله عليه و سلم أستشيره في الجهاد فقال النبي صلى الله عليه و سلم : " ألك والدان ؟ " . قال : نعم . قال : " الزمهما فإن الجنة تحت أقدامهما " رواه الطبراني ورجاله ثقات».

موضوع قفل شده است