آیا می توان وظایف خبرگان رهبری را به مردم واگذار کرد؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا می توان وظایف خبرگان رهبری را به مردم واگذار کرد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام به شما کاربران عزیز
وظایف خبرگان رهبری بسیار حساس است آیا می توان این وظایف حساس خبرگان رهبری را به مردم واگذار کرد؟

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد رئوف

safareeshghe;380057 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام به شما کاربران عزیز
وظایف خبرگان رهبری بسیار حساس است آیا می توان این وظایف حساس خبرگان رهبری را به مردم واگذار کرد؟

با سلام خدمت شما دوست گرامی

با توجه به وظیفه خطیر مجلس خبرگان و نیاز به تخصص برای تشخیص مصداق رهبری و نیز نظارت بر عملکرد او و اینکه آیا عملکرد او بر اساس موازین اسلامی بوده است، لازم است که اعضاء این مجلس دارای قدرت اجتهاد و تخصص باشند و از این رو افرادی که دارای این تخصص نیستند، نمی توانند چنین وظیفه ای را انجام دهند هر چند با داشتن حق رای، می توانند افراد مورد نظر خود را برای این مجلس انتخاب کنند.

موفق باشید

رئوف;380910 نوشت:
با توجه به وظیفه خطیر مجلس خبرگان و نیاز به تخصص برای تشخیص مصداق رهبری و نیز نظارت بر عملکرد او و اینکه آیا عملکرد او بر اساس موازین اسلامی بوده است، لازم است که اعضاء این مجلس دارای قدرت اجتهاد و تخصص باشند و از این رو افرادی که دارای این تخصص نیستند، نمی توانند چنین وظیفه ای را انجام دهند هر چند با داشتن حق رای، می توانند افراد مورد نظر خود را برای این مجلس انتخاب کنند.

با سلام
یعنی اکثریت مردمی که غیر معصوم هستند، بواسطه ی اکثریت آرا، شورایی تشکیل دهند، که آن شورا هم با اکثریت آرا، همه ی امور مردم را به کسی واگذار کنند که او هم قدرت به صورت مطلقه را در اختیار بگیرد؟! این که شد همان سقیفه ی بنی ساعده!!!
شما اطمینان دارید که شیعه هستید؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

با سلام خدمت شما دوست گرامی

چند مطلب:

- اولا برخی از کلماتی که در پاسخ اول به بنده بیان کردید، مودبانه نیستند و لازم نیست برای مطرح کردن نظر خود، شیعه بودن بنده را انکار کنید.

- مسئله سقیفه با مسئله فعلی نظام اسلامی کاملا متفاوت است و یکی دانستن آنها مغالطه است. پس از رحلت پیامبر، جانشین مشخص بوده است و بارها پیامبر ایشان را معرفی کرده اند و در این حالت، کسی حق ندارد از خودش در برابر نص، اجتهاد کند و شورا شکل دهد. این مسئله با وضعیت فعلی که جانشین خاص تعیین نشده، کاملا متفاوت است. در این حالت، فقها باید جمع شوند و از میان خود فردی را که دارای صلاحیت بیشتری است، برای در دست داشتن امور، تعیین کنند. چیزی که امروزه توسط مجلس خبرگان صورت می گیرد.

- در قانون جمهوری اسلامی نیز یک فقیه با انتخاب فقهای دیگر و نیز با نظارت آنها گزیده می شود. البته این مسئله روشن است که در مقام عمل باید یک نفر باشد که تصمیم نهایی را اتخاذ می کند. ولی آن یک نفر با نظر فقها و نیز نظارت آنها فعالیت می کند.

- در مورد عصمت و مسائلی از این دست نیز، این مسائل بیشتر شبیه تهمت است تا واقعیت، هیچ فرد اهل علمی برای ایشان ادعای عصمت نمی کند.

- برخی از مسائل دیگری که مطرح کردید، خارج از موضوع بحث ماست و به مسائل نظری مربوط نمی شود.

موفق باشید

رئوف;381269 نوشت:
- اولا برخی از کلماتی که در پاسخ اول به بنده بیان کردید، مودبانه نیستند و لازم نیست برای مطرح کردن نظر خود، شیعه بودن بنده را انکار کنید.
- مسئله سقیفه با مسئله فعلی نظام اسلامی کاملا متفاوت است و یکی دانستن آنها مغالطه است. پس از رحلت پیامبر، جانشین مشخص بوده است و بارها پیامبر ایشان را معرفی کرده اند و در این حالت، کسی حق ندارد از خودش در برابر نص، اجتهاد کند و شورا شکل دهد. این مسئله با وضعیت فعلی که جانشین خاص تعیین نشده، کاملا متفاوت است. در این حالت، فقها باید جمع شوند و از میان خود فردی را که دارای صلاحیت بیشتری است، برای در دست داشتن امور، تعیین کنند. چیزی که امروزه توسط مجلس خبرگان صورت می گیرد.
- در قانون جمهوری اسلامی نیز یک فقیه با انتخاب فقهای دیگر و نیز با نظارت آنها گزیده می شود. البته این مسئله روشن است که در مقام عمل باید یک نفر باشد که تصمیم نهایی را اتخاذ می کند. ولی آن یک نفر با نظر فقها و نیز نظارت آنها فعالیت می کند.
- در مورد عصمت و مسائلی از این دست نیز، این مسائل بیشتر شبیه تهمت است تا واقعیت، هیچ فرد اهل علمی برای ایشان ادعای عصمت نمی کند.

علیک سلام
1) فرمودید بعضی از کلمات بنده مؤدبانه نیستند. بعد فرمودید برای مطرح کردن نظرات خود!!! شیعه بودن شما را انکار کنم. سرور گرامی، شما ادعای این را کرده اید که کارشناس در مسائل مذهبی هستید. فردی هم ادعا می کند که پزشک است. شما می بینید که این شخص که مدعی پزشکی است، با پیچ گوشتی دارد چشم بیماری را در می آورد!! اینجا شما آیا سؤال نمی کنید که آقا، شما آیا اطمینان دارید که پزشک هستید؟!!
چرا، حتما می پرسید. الان اعمال و گفتار افرادی مثل شما دقیقا به همین شکل است. ادعا می کنید که شیعه هستید، اما خلاف اصول مذهب رفتار می کنید. وقتی مردم می بینند که رفتار شما با مذهب شیعه سازگاری ندارد، به شما تذکر می دهند برادر من. چرا دلخور می شوید.
الان در همین پستی که ارسال کرده اید، پر از مطالب باطل است. اینجا را ببین، این کلام شماست:
«در این حالت، فقها باید جمع شوند و از میان خود فردی را که دارای صلاحیت بیشتری است، برای در دست داشتن امور، تعیین کنند.»
الان این مطلب را از کجا پیدا کردید شما؟! چطور اثبات می کنید این قضیه را؟! آیا امام معصوم چنین گفته؟! اگر نگفته، یعنی نعوذبالله عقل امام معصوم نمی رسیده، اما عقل شما رسیده!!!
بعد گفتید:
« البته این مسئله روشن است که در مقام عمل باید یک نفر باشد که تصمیم نهایی را اتخاذ می کند. ولی آن یک نفر با نظر فقها و نیز نظارت آنها فعالیت می کند»
کجایش روشن است برادر من. چطور روشن شد؟! چه کسی این مسئله را روشن کرد که «یک نفر» باید تصمیم نهایی را بگیرد؟! چرا چند نفر که آن یک نفر هم جزو آنان است، با رأی اکثریت تصمیم نهایی را نگیرند؟! بعد فرمودید با نظارت فقها. بسیار خوب. فقها نظارت کردند، اشکال در کار دیدند. با چه جرأتی می خواهند از شخصی با قدرت مطلقه ایراد بگیرند؟! شما خودت همچین جرأتی داری؟! آنهم با توجه به سرنوشت افرادی که قبلا جرأت کردند و ایراد گرفتند! بنده نمی گویم آقای منتظری درست یا غلط می گفته، آقای شریعت مداری درست یا غلط می گفته، آقای بهشتی و طالقانی درست یا غلط می گفته اند، اما اینها به واسطه ی اینکه فقیه بوده اند، یک جایی به واسطه ی علمشان «تشخیص» داده اند که دارد خلاف مذهب شیعه رفتار می شود. بعد از اینکه تذکر دادند، عاقبتشان چه شد؟! با این جو رعب و وحشت که ایجاد شد، دیگر کدام فقیه جرأت دارد به حکم ولی فقیه با قدرت مطلقه اعتراض کند؟! پس اینجا نظارت خودبخود تعطیل می شود. مجمعی که اقتدار ندارد، قدرت ندارد، قدرتش از ولی فقیه کمتر است، توان انتقاد، عزل یا اعتراض به ولی فقیه را ندارد. این را عقل می گوید.
در مورد عصمت هم دوست عزیز، خیلی از افراد متعصب که از «ولایت یک فقیه» دفاع می کنند، بحث عصمت اکتسابی را راه انداخته اند. بنده آقای خامنه ای را فرد ظالمی نمی دانم. اما بعد از ایشان چه؟ چه کسی می تواند تضمین دهد نفر بعد هم اینقدر سعه صدر داشته باشد. متنقدانش را به جهان آخرت نفرستد. اجازه ی گفتگوی را به جامعه بدهد. در حالیکه ایشان هم با همه ی این کمالات، هنوز هم معصوم نیست و جایز الخطاست. بحث بنده به این برمی گردد که اگر یک ولی فقیه، خطا کرد، و بر روی رأی خطای خود ایستاد، به جهت اینکه قدرت مطلقه دارد، مجمع خبرگان توان برکناری او یا اعتراض به حکم او را ندارد. واقعیت این است. حالا شما دوست دارید قبول نکنید، چیزی تغییر نمی کند. عقل می گوید وقتی تعداد زیادی فقیه داریم که می توانند با مشورت و رأی اکثریت در مورد مسایل مهم جامعه ی شیعه تصمیم بگیرند، چه اصراری وجود دارد که تصمیم گیری را به عهده ی فقط یک نفر بگذاریم؟ اگر معصوم بود که حرفی نبود. مشکل اینجاست که این فقیه معصوم نیست. اما دارای اختیاراتی حتی فراتر از امام معصوم شده است.
متوجه شدید برادر؟ حالا شما دلایل تان را ارائه کنید که بر چه اساسی می گویید که روشن است یک نفر باید تصمیم نهایی را بگیرد و یک جمعی نباید با رأی اکثریت تصمیم نهایی را بگیرند. این مسئله را از کجا اینچنین قطعی اعلام می کنید که 1400 سال است علمای دیگر متوجه نشدند.
بعد فرمودید:
«مسئله سقیفه با مسئله فعلی نظام اسلامی کاملا متفاوت است و یکی دانستن آنها مغالطه است»
در سقیفه، سران بعضی از قبایل که مورد تأیید قبایل خود بودند دور هم جمع شدند، (تازه نه همه ی قبایل)، بعد بواسطه ی رأی اکثریت، شخصی را بعنوان رئیس حکومت اسلامی انتخاب کردند.
شما هم که همین نسخه را تجویز می کنید. شما می فرمایید اکثریت مردم نمایندگان خود را به مجلس خبرگان بفرستند، آن خبرگان هم با رأی اکثریت بگویند که یک نفر باید رئیس حکومت اسلامی باشد.
کجایش مغالطه است؟ شما فرمودید چون جانشین بعد از رسول خدا (ص) مشخص بوده،«آنها حق نداشته اند» چنین کاری کنند و الان که جانشین رسول خدا (ص) مشخص نشده، «حق داریم همچین کاری» بکنیم. بنده که نگفتم «حق داریم» یا «حق نداریم» که شما برای انجام آن یا عدم انجام آن دلیل می آورید! بنده شباهت این دو عمل را مقایسه کردم. هر دو نفر، هم خلیفه ی سقیفه، هم ولی فقیه ما، هر دو به یک صورت انتخاب می شوند. حالا اینکه حق داریم اینگونه انتخاب کنیم یا نداریم، یا حق داشته اند یا خیر، بحث دیگریست. پس مشخص شد شما دارید مغالطه می کنید، نه بنده.
بنده شما چون اصل بر برائت است، وقتی اعلام می کنیم شیعه هستیم، کسی از ما ایرادی نمی گیرد و حرف ما را باور می کند. اما اگر بنده یا شما خلاف مذهب شیعه عملی انجام دهیم، و بگوییم این از مذهب است، هر کسی دیگر حق دارد شک کند و از ما بپرسید که آیا واقعا شیعه هستید یا خیر. خیلی ها ممکن است خودشان گمان کنند که شیعه هستند، اما نباشند. این چیزها در خلال همین بحث ها مشخص می شود.
یا علی مدد

با سلام و خسته نباشید
به نظر میاد دیگه داره کمتر به سوال من پاسخ داده می شود من هنوز جواب سوالم را دریافت نکرده ام...
در پست دوم نیز که کاربر رئوف پاسخ دادند باز هم من جواب سوالم را دریافت نکردم...

safareeshghe;381495 نوشت:
با سلام و خسته نباشید
به نظر میاد دیگه داره کمتر به سوال من پاسخ داده می شود من هنوز جواب سوالم را دریافت نکرده ام...
در پست دوم نیز که کاربر رئوف پاسخ دادند باز هم من جواب سوالم را دریافت نکردم...

با سلام خدمت شما دوست گرامی

به نظر، پاسخ روشن بود،با این حال اگر هنوز ابهام وجود دارد، لطفا دقیقا مشخص بفرمایید که چه موضوعی مبهم مانده تا بنده توضیح بیشتری بدهم.

موفق باشید

عزیزان پس متوجه شدیم اگر زمانی سؤالی از ما پرسیده شد، و طرف مقابل جوابی برای آن نداشت، سؤال ما توهین محسوب می شود!
یا اگر کارشناس پاسخگو!!! هر مغالطه ای را فقط برای رفع تکلیف به ما تحویل داد و ما مچش را گرفتیم و از او توضیح خواستیم، توهین به کارشناس مغالطه گر محسوب می شود!!!
ببینید برادران و کارشناسان محترم! این راه را همین طور که دارید می روید، مستقیم ادامه دهید، کمی که جلوتر رفتید به دروازه ی جهنم می رسید!!!
در این انجمن طرف می آید می گوید خدا نیست! به انبیا و اولیا خدا جسارت می کند و پستش حذف نمی شود! اما به محض اینکه در مورد ولایت فقیه اشکالی طرح می کند، با هزار و یک دلیل پست حذف می شود!


من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم
تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال

با سلام
یعنی خود مردم برای خود رهبر انتخاب کنند یا عزل وی را خود تصمیم بگیرند آیا می شود این نوع کار ها را به مردم واگذار کرد؟

safareeshghe;381564 نوشت:
با سلام
یعنی خود مردم برای خود رهبر انتخاب کنند یا عزل وی را خود تصمیم بگیرند آیا می شود این نوع کار ها را به مردم واگذار کرد؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

با توجه به اینکه شناخت کسی که دارای قوه اجتهاد باشد (تا امور کشور را بر اساس معارف اسلامی اداره کند) از عهده متخصصان این رشته بر می آید و نظارت بر عملکرد شخصی که در راس امور قرار می گیرد و تطبیق آن با موازین اسلامی، امری تخصصی است، این مسئله تنها از کسانی بر می آید که دارای قوه اجتهاد باشند.

با توجه به این مسئله مردم نمی توانند به طور مستقیم انتخاب یا عزل کنند ولی می توانند نمایندگانی که چنین تخصصی دارند، را انتخاب کنند و در واقع با واسطه رهبر را انتخاب یا عزل کنند.

موفق باشید

خیلی ممنون و متشکر از شما کارشناس ارجمند

با سلام.
به نظرم بهتر بود عملکرد خبرگان رهبری کمی مستقل تر بود و به طور کامل زیر نظر رهبری نبود البته تا الان که مشکلی پیش نیومده و انشالله هم نخواهد اومد.
ولی خب شاید هم بهترین راه همین بوده و راه حل بهتری وجود نداشته:Gig:
ممنون.

با نام و یاد دوست

سلام و عرض ادب



سوال:
[h=2]آیا می توان وظایف خبرگان رهبری را به مردم واگذار کرد؟ [/h]پاسخ:

با توجه به وظیفه خطیر مجلس خبرگان و نیاز به تخصص برای تشخیص مصداق رهبری و نیز نظارت بر عملکرد او و اینکه آیا عملکرد او بر اساس موازین اسلامی بوده است، لازم است که اعضاء این مجلس دارای قدرت اجتهاد و تخصص باشند و از این رو افرادی که دارای این تخصص نیستند، نمی توانند چنین وظیفه ای را انجام دهند هر چند با داشتن حق رای، می توانند افراد مورد نظر خود را برای این مجلس انتخاب کنند.
با توجه به اینکه شناخت کسی که دارای قوه اجتهاد باشد (تا امور کشور را بر اساس معارف اسلامی اداره کند) از عهده متخصصان این رشته بر می آید و نظارت بر عملکرد شخصی که در راس امور قرار می گیرد و تطبیق آن با موازین اسلامی، امری تخصصی است، این مسئله تنها از کسانی بر می آید که دارای قوه اجتهاد باشند.
با توجه به این مسئله مردم نمی توانند به طور مستقیم انتخاب یا عزل کنند ولی می توانند نمایندگانی که چنین تخصصی دارند، را انتخاب کنند و در واقع با واسطه رهبر را انتخاب یا عزل کنند.

موضوع قفل شده است