نظریه انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نظریه انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)

[=&quot]نظریه انقلاب[/][=&quot] [/][=&quot]اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره[/][=&quot]) [/][=&quot]انقلاب اسلامی[/][=&quot] [/][=&quot]ایران بی شك پدیده ای نوظهور در قرن حاضر می باشد. انقلابی[/][=&quot] [/][=&quot]غایت گرا، آرمان[/][=&quot] [/][=&quot]گرا، اسلام گرا و عالمگیر كه از سوی رهبری فرهمند و بی[/][=&quot] [/][=&quot]نظیر در جهان اسلام[/][=&quot] [/][=&quot]چون امام خمینی ـ رحمه الله ـ هدایت گردید و تحولی[/][=&quot] [/][=&quot]شگرف در عرصه روابط بین[/][=&quot] [/][=&quot]الملل و در معادلات سیاسی دولت های جهان پدید[/][=&quot] [/][=&quot]آورد[/][=&quot].
[/]
[=&quot]امام خمینی ـ رحمه الله ـ انقلابی را بنیان نهاد كه چون تیغی دو لبه، همزمان علیه كمونیسم و كاپیتالیسم به كار گرفته شد[/][=&quot].
[/]
[=&quot]رهبری[/][=&quot] [/][=&quot]انقلاب با هدف مقابله با سلطه ابر قدرت های شرق و غرب، ملل اسلامی را با[/][=&quot] [/][=&quot]رویكردی مجدد به ارزش های اسلامی فرا خواند و با قایل شدن ارتباط مستقیم[/][=&quot] [/][=&quot]میان انقلاب و ایدئولوژی، انقلاب را شرطی لازم و ضروری برای تحقق آرمان های[/][=&quot] [/][=&quot]الهی، وسیله ای برای نیل به مقاصد مكتبی و پیوند دادن جامعه بشری به[/][=&quot] [/][=&quot]تعالی[/][=&quot] [/][=&quot]انسانی تلقی نمود و در این راه در پیاده كردن نظریه خویش اهتمام[/][=&quot] [/][=&quot]نمود[/][=&quot].
[/]
[=&quot]در[/][=&quot] [/][=&quot]این رهگذر، ایشان علاوه بر اهتمام به حاكمیت آرمان ها و ارزش های مذهبی،[/][=&quot] [/][=&quot]از هیچ كوششی برای جنبه های آزادی خواهانه و استقلال طلبانه نهضت فرو گذار[/][=&quot] [/][=&quot]ننمود و بدین ترتیب انقلاب به عنوان وسیله ای برای تحقق جمهوری اسلامی[/][=&quot] [/][=&quot]مطمح[/][=&quot] [/][=&quot]نظر ایشان قرار گرفت[/][=&quot].
[/]
[=&quot]در[/][=&quot] [/][=&quot]این نوشتار با استفاده از برخی مجلدات صحیفه[/][=&quot] [/][=&quot]نور سعی شده است به تجزیه و[/][=&quot] [/][=&quot]تحلیل رهیافت نظری حضرت امام ـ رحمه الله ـ[/][=&quot] [/][=&quot]نسبت به انقلاب پرداخته شود[/][=&quot].[/]

[=&quot] رهیافت نظری حضرت امام خمینی ـ رحمه الله ـ نسبت به انقلاب[=&quot]

[=&quot]در ارتباط با[=&quot] [=&quot]ایجاد تغییر و تحول در سیاست و اجتماع، دو راه حل زیرین و زبرین مطرح می[=&quot] [=&quot]باشد. راه حل زبرین بر اراده هیات حاكم و راه حل زیرین بر اراده عامه مردم[=&quot] [=&quot]جهت ایجاد تغییر استوار است. هر یك از دو راه حل مزبور نیز می تواند شامل[=&quot] [=&quot]مصادیق تغییرات ظاهری و تغییرات اساسی یا بنیادین باشد[=&quot].

[=&quot]انقلاب زبرین یا[=&quot] [=&quot]اصلاح (رفورم) بیانگر تغییرات ظاهری است و كودتا به معنای دست به دست شدن[=&quot] [=&quot]قدرت سیاسی در معنای آشكار و تصفیه عناصر رقیب در هیات حاكمه در معنای[=&quot] [=&quot]خزنده از مصادق تغییرات محتوایی زبرین به شمار می آید[=&quot].

[=&quot]در راه حل زیرین،[=&quot] [=&quot]شورش یا قیام بر ایجاد برخی تغییرات جزیی بدون تغییر هیات حاكمه استوار[=&quot] [=&quot]است كه راه حل بنیادین همانا انقلاب است كه بر تحول عمیق و اساسی در گروه[=&quot] [=&quot]حاكم، طبقه حاكمه، نهاد های سیاسی، ارزش ها و مبانی مشروعیت و روابط[=&quot] [=&quot]اقتصادی همراه با مشاركت وسیع توده های مردمی مبتنی می باشد. با توجه به[=&quot] [=&quot]این كه حضرت امام ـ رحمه الله ـ بین اهداف و وسایل، ارتباطی عمیق قایل[=&quot] [=&quot]بودند، باورشان این بود كه اهداف والا و گسترده و ایده های عظیم نیازمند[=&quot] [=&quot]تحمل زحماتی متناسب با میزان اهمیت هدف و مقصد می باشد[=&quot].[1] [=&quot]ایشان تحول زیرین را بر تحول[=&quot] [=&quot]زبرین ترجیح می داد، از آن لحاظ كه خود دارای اهداف و آرمان های بزرگ بود[=&quot] .[=&quot]

[=arial narrow]از این رو امام راحل ـ رحمه الله ـ حركتی را با اهمیت و ارزشمند می دانست كه از متن جامعه برخاسته و بر اساس خواست ها و تقاضاها و اراده مردم شكل گرفته باشد. بنابر این دیدگاه ایشان نسبت به انقلاب دیدگاه حد اكثر گرا است كه تحولی شگرف در تمامی ساخت ها و كاركرد های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیك را در تحقق آن لازم می داند و این در حالی است كه طرفداران اندیشه حداقل گرا یا تقلیل گرا انقلاب را صرفا حركتی برای انتقال و جابه جایی قدرت می دانند.

[=arial narrow]البته امام راحل ـ رحمه الله ـ انقلاب را تنها راه تغییر وضع اجتماعی نمی دانست بلكه قبل از هر چیز معتقد به اصلاح حاكمان از رهگذر پند و اندرز و نصیحت هیات حاكمه از طریق مسالمت آمیز بودند و در صورتی كه پند ها و اندرز ها و سپس مجادله ها موثر واقع نمی گردید در آن صورت راه اصلاح وضع موجود همانا تغییر آن از طریق مقابله با رژیم حاكم و اقدام برای انقلاب عمومی به منظور سقوط نظام حاكم تشخیص داده می شد. از این رو امام خمینی ـ رحمه الله ـ قایل به اعمال قاعده تدرج در مورد اصلاح هیات حاكمه بود یعنی در صورتی كه با نصیحت و ارشاد، حاكمان وقت حاضر به تغییرات رفتاری و اصلاح نظام سیاسی نمی شدند، آن گاه اقدام رقیبان برای انقلاب، امری اساسی و ضروری تلقی می گردید. از نظر بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی اصل، هدایت و اصلاح است. لذا اگر هیات حاكمه بر چنین اصلاح و ارشادی مبادرت ورزید، هدف تحقق یافته و تنها در صورت تخطی هیات حاكمه از ارزش ها و مبانی اسلامی است كه انقلاب جایز بلكه واجب می گردد.

[=arial narrow]از این رو گرچه حضرت امام ایدئولوژی تهاجمی یعنی سرنگونی رژیم پهلوی و تلاش برای برقراری ارزش ها و مبانی جدید از طریق ایجاد حكومت اسلامی را مد نظر داشتند، لیكن ایدئولوژی تدافعی را راه حل اولیه می دانستند، بدین معنی كه ضمن پرهیز از سرنگونی رژیم وقت كه وجودش ضامن برقراری نظم و امنیت در كشور است، از باب نصیحت به حاكمان اسلامی اهتمام به هدایت آنان در عمل به احكام و مبانی اسلام داشتند و علی رغم ناقص دانستن قانون اساسی مشروطیت، از باب قاعده الزام (الزموهم بما الزموا علیه انفسهم) و به منظور نهادینه سازی تعهدات طرف مقابل به آن استناد می جستند.

[=arial narrow]سیاست حضرت امام ـ رحمه الله ـ در مقابله با وضع موجود بر مبنای عمل به وظیفه شرعی و تكلیف الهی استوار بود و با توجه به این كه انگیزه قیام را نه برای منافع شخصی یا امیال نفسانی كه برای رضای خداوند می دانست. بر اساس آیه شریفه «قل انما اعظكم بواحده ان تقومو الله مثنی و فرادی» هم آحاد جامعه و هم كلیه گروه های اجتماع را به قیام دعوت می نمود و از این رو تمامی راه حل های فردی و جمعی را در این ارتباط ضروری می پنداشت.

[=arial narrow]به نظر ایشان بایستی اجتماع ابدان و ارواح و همراهی شعار با شعور به عنوان بستر اصلی انقلاب تحقق یابد تا از رهگذر فراگیر شدن نهضت در كلیه اقشار، حكومت عدل اسلامی ایجاد گردد. به خاطر همین ویژگی بود كه امام امت ـ رحمه الله ـ برای تحقق هدف مقدس، استفاده از ابزارهای شرافتمندانه را ضروری می دانست و با توجه به ماهیت الهی نهضت از اتحاد تاكتیكی با گروه های چپ و ماركسیستی سرباز می زد و اعلام می كرد كه «ما حتی برای سرنگون كردن شاه با ماركسیست ها همكاری نخواهیم كرد» چرا كه هدف امام صرفا نابودی فیزیكی رژیم و انتقال قدرت از گروهی به گروه دیگر نبود. بلكه مقصد ایشان تحول فكری و روحی جامعه در سطوح فردی و جمعی بود. از سوی دیگر،‌حضرت امام ـ رحمه الله ـ نه تنها انقلاب را ضروری می دانستند بلكه بر گسترش دایره آن به سایر كشور های اسلامی نیز تاكید داشتند و بر اساس آیه شریفه «ولتكن منكم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف وینهون عن المنكر» خواهان تلاش مردم ام القری برای صدور انقلاب و برقراری حاكمیت اسلام در تمامی دنیا بود، لیكن در این رهگذر نیز قائل به اعمال اصل تدرج بود و راه حل زبرین را برای تحقق اسلام گرایی نادیده نمی انگاشت بلكه آن را راه حلی اولیه در برپایی ارزش های اسلامی تلقی می نمود. از این رو با نصایح خود به حاكمان كشور های اسلامی و دعوت آن ها به پیش گرفتن خط مشی صحیح اسلامی و حاكمیت بخشیدن به احكام الهی ابتدا بر انقلاب زبرین در هیات حاكمه دول اسلام تاكید داشتند و سپس در صورت عدم هدایت حاكم اسلامی، انقلاب را تنها راه نجات ملل مسلمان و شرطی اساسی برای تحقق ارزش های اسلامی می دانستند.

[=arial narrow]آن چه از اندیشه امام خمینی ـ رحمه الله ـ استنباط می شود ما را به این نظریه رهنمون می سازد كه حضرت امام ـ رحمه الله ـ بر «بنای حكومت اسلامی در ام القری» به عنوان گام اولیه در تحقق آرمان امت واحده تاكید داشتند و در این ارتباط وجه ذهنی انقلاب یعنی آگاهی و بیداری را مقدم بر وجه عینی انقلاب یعنی تغییر نظام های فاسد و برقراری حكومت اسلامی می دانستند و صرفا پس از تحقق ثبات در ام القری و در صورت وجود امكانات و شرایط لازم و كافی برای صدور انقلاب در سایر كشور های اسلامی بود كه فراگیر شدن گستره نهضت اسلامی را مورد تاكید قرار می داد كه در این ارتباط نیز هدف از ترویج و صدور انقلاب را ابتدا بیداری و تغییر افكار و اذهان می دانست تا مقدمه ای برای خروج از زیر بار ظلم گردد.

[=arial narrow]حضرت امام ـ رحمه الله ـ علاوه بر تحقق انقلاب بیرونی یا تحول مادی معتقد بود، انقلاب درونی نیز شرطی اساسی در تحقق نهضت اسلامی است. بر مبنای دیدگاه حد اكثر گرای ایشان، علاوه بر تحول اساسی در تمامی اركان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، تحول فكری، ایدئولوژیكی، عقیدتی و فرهنگی نیز امری ضروری در تحقق انقلاب است. با توجه به تاكید ایشان بر جنبه معنوی و محتوایی انقلاب «انقلاب نیاز به یك نهضت فكری دارد»، چرا كه انقلاب های غیر ایدئولوژیك به تحول روحی و درونی در مردم منجر نمی گردند بلكه به دیكتاتوری و اختناق منتهی می شوند. به نظر امام راحل ـ رحمه الله ـ پارامتر اسلامی موجب پدید آمدن تحول روحی می گردد چرا كه هدفی عظیم یعنی پیاده شدن احكام خدا در روح زمین را مطرح می نماید كه اگر نصب العین ملت قرار گیرد در سایه آن وحدت و اتحاد و همدلی میان اقشار جامعه حاصل می شود و در سایه همین تحول روحی مبتنی بر اعتماد به خدا، بریدن از غیر او، شجاعت، استقبال از شهادت و تلقی آن به عنوان سعادت است كه انقلاب بیرونی تحقق می یابد. بر این مبنا حضرت امام ـ رحمه الله ـ لازمه انقلاب را تغییر ادراك و نگرش علمی مردم نسبت به خویشتن و پدیده های بیرونی می دانند. و در راستای نگرش رایج از روابط بین الملل كه «تلقی از واقعیت مهمتر از خود واقعیت است» بر این اعتقاد كه «تصور مردم از وضع اجتماعی عامل انقلاب است نه واقعیت وضع اجتماعی» از این رو می توان دیدگاه حضرت امام ـ رحمه الله ـ را در مورد انقلاب رهیافتی ادراكی دانست.
. صحیفه نور, ج 7 ص 59.
. همان, ج 16, ص 26.andisheqom.com

موضوع قفل شده است