جمع بندی چگونه همسر فرعون، زن فرعون شد؟!

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه همسر فرعون، زن فرعون شد؟!

سلام.

با توجه به آیه 26 سوره نور، «الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ» چگونه زن طیبه ای چون همسر فرعون، به مرد خبیثی چون فرعون رسید؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد یاسین

بسم الله الرحمن الرحیم


با سلام واحترام


خوب خوبی را کند جذب این بدان طیبات و طیبین بر وی بخوان

در جهان هر چیز چیزی جذب کرد گرم گرمی را کشید و سرد و سرد

قسم باطل باطلان را می‌کشند باقیان از باقیان هم سرخوشند

ناریان مر ناریان را جاذب‌اند نوریان مر نوریان را طالب‌اند


«الخَْبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَ الطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُوْلَئكَ مُبرََّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيم»[1] (زنان ناپاك از آن مردان ناپاكند، و مردان ناپاك نيز به زنان ناپاك تعلّق دارند و زنان پاك از آن مردان پاك، و مردان پاك از آن زنان پاكند! اينان از نسبتهاى ناروايى كه (ناپاكان) به آنان مى‏دهند مبرّا هستند و براى آنان آمرزش (الهى) و روزى پرارزشى است).


آیه فوق بيان يك سنت طبيعى در جهان آفرينش مى ‏باشد كه تشريع نيز با آن هماهنگ است.


" خبيثات" و" خبيثون" كيانند؟


در اينكه منظور از" خبيثات" و" خبيثين" و همچنين" طيبات" و" طيبين" در آيه مورد بحث كيست؟ مفسران بيانات مختلفى دارند:


1- گاه گفته شده منظور سخنان ناپاك و تهمت و افترا و دروغ است كه تعلق به افراد آلوده دارد و به عكس سخنان پاك از آن مردان پاك و با تقوا است، و" از كوزه همان برون تراود كه در او است".

2- گاه گفته مى ‏شود" خبيثات" به معنى" سيئات" و مطلق اعمال بد و كارهاى ناپسند است كه برنامه مردان ناپاك است و به عكس" حسنات" تعلق به پاكان دارد.


3-" خبيثات" و" خبيثون" اشاره به زنان و مردان آلوده دامان است، به عكس" طيبات" و" طيبون" كه به زنان و مردان پاكدامن اشاره مى ‏كند و ظاهرا منظور از آيه همين است، زيرا قرائنى در دست است كه معنى اخير را تاييد مى ‏كند:


الف- اين آيات به دنبال آيات افك و همچنين آيه الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ آمده و اين تفسير هماهنگ با مفهوم آن آيات است.


ب- جمله أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ:" آنها (زنان و مردان پاكدامن) از نسبتهاى ناروايى كه به آنان داده مى‏شود منزه و پاكند" قرينه ديگرى بر اين تفسير مى‏باشد.

ج- اصولا قرينه مقابله خود نشانه اين است كه منظور از خبيثات جمع مؤنث حقيقى است و اشاره به زنان ناپاك است در مقابل" خبيثون" كه جمع مذكر حقيقى است.


د- از همه اينها گذشته در حديثى از امام باقر ع و امام صادق ع نقل شده كه" اين آيه همانند" الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً" مى‏ باشد، زيرا گروهى بودند كه تصميم گرفتند با زنان آلوده ازدواج كنند، خداوند آنها را از اين كار نهى كرد، و اين عمل را ناپسند شمرد"»


ه- در روايات كتاب نكاح نيز مى‏خوانيم كه ياران امامان، گاه سؤال از ازدواج با زنان" خبيثة" مى‏كردند كه با جواب منفى روبرو مى ‏شدند، اين خود نشان مى‏دهد كه" خبيثة" اشاره به زنان ناپاك است نه" سخنان" و نه" اعمال" ناپاك[2].



[/HR][1] - سوره نور،آیه26.

[2] - تفسير نمونه، ج‏14، ص: 422-423.


بسم الله الرحمن الرحیم


بدون شك قانون" نوريان مر نوريان را طالبند" و" ناريان مر ناريان را جاذبند" و ضرب المثل معروف" كند همجنس با همجنس پرواز اشاره به يك سنت تكوينى است كه" ذره ذره موجوداتى را كه در ارض و سما است در بر مى‏گيرد كه جنس خود را همچو كاه و كهرباء جذب مى‏كنند".


به هر حال همه جا همنوعان سراغ همنوعان مى‏روند و هر گروه و هر دسته‏ اى با هم‏ سنخان خود گرم و صميمى‏ اند.


اما اين واقعيت مانع از آن نمی شود كه آيه بالا همانند آيه" الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ" اشاره به يك حكم شرعى باشد كه ازدواج با زنان آلوده حد اقل در مواردى كه مشهور و معروف به عمل منافى عفتند ممنوع است.


در اينجا سؤالى مطرح است و آن اينكه در طول تاريخ يا در محيط زندگى خود گاه مواردى را مى‏بينيم كه با اين قانون هماهنگ نيست، به عنوان مثال در خود قرآن آمده است كه همسر نوح و همسر لوط زنان بدى بودند و به آنها خيانت كردند (سوره تحريم آيه 10) و در مقابل، همسر فرعون از زنان با ايمان و پاكدامنى بود كه گرفتار چنگال آن طاغوت بى ايمان گشته بود (سوره تحريم آيه 11).


در پاسخ علاوه بر اينكه هر قانون كلى استثناهايى دارد بايد به دو نكته توجه داشت:


1- در تفسير آيه گفتيم كه منظور اصلى از" خباثت" همان آلودگى به اعمال منافى عفت است و" طيب" بودن نقطه مقابل آن مى‏باشد، به اين ترتيب پاسخ سؤال روشن مى‏شود، زيرا هيچيك از همسران پيامبران و امامان به طور قطع انحراف و آلودگى جنسى نداشتند، و منظور از خيانت در داستان نوح و لوط جاسوسى كردن به نفع كفار است نه خيانت ناموسى.


2- از اين گذشته همسران پيامبران و امامان در آغاز كار حتى كافر و بى ايمان هم نبودند و گاه بعد از نبوت به گمراهى كشيده مى‏شدند كه مسلما آنها نيز روابط خود را مانند سابق با آنها ادامه نمى دادند، همانگونه كه همسر فرعون در آغاز كه با فرعون ازدواج كرد به موسى(علیه السلام) ايمان نياورده بود، اصولا موسى(علیه السلام) هنوز متولد نشده بود، بعدا كه موسى(علیه السلام) مبعوث شد ايمان آورد و چاره‏ اى جز ادامه زندگى توام با مبارزه نداشت مبارزه ‏اى كه سرانجامش شهادت اين زن با ايمان بود.[1]


و من الله التوفیق



[/HR][1] - تفسير نمونه، ج‏14، ص 425.



با سلام. البته سؤال من بیشتر پیرامون همان آیه پیرامون طیبات و خبیثات بود که عامتر است.

یاسین;376934 نوشت:
1- در تفسير آيه گفتيم كه منظور اصلى از" خباثت" همان آلودگى به اعمال منافى عفت است و" طيب" بودن نقطه مقابل آن مى‏باشد، به اين ترتيب پاسخ سؤال روشن مى‏شود، زيرا هيچيك از همسران پيامبران و امامان به طور قطع انحراف و آلودگى جنسى نداشتند، و منظور از خيانت در داستان نوح و لوط جاسوسى كردن به نفع كفار است نه خيانت ناموسى.


یعنی باید خبیث بودن را به زناکار بودن بگیریم؟ نباید آنرا حتی به اهل دوستی بودن(بدون زنا) یا ناپاک چشم بودن بگیریم؟ و البته به همین شکل هر گناه جنسی و غیرجنسی؟ لطفا در این مورد مفصلتر توضیح بفرمایید.

یاسین;376934 نوشت:


2- از اين گذشته همسران پيامبران و امامان در آغاز كار حتى كافر و بى ايمان هم نبودند و گاه بعد از نبوت به گمراهى كشيده مى‏شدند كه مسلما آنها نيز روابط خود را مانند سابق با آنها ادامه نمى دادند، همانگونه كه همسر فرعون در آغاز كه با فرعون ازدواج كرد به موسى(علیه السلام) ايمان نياورده بود، اصولا موسى هنوز متولد نشده بود، بعدا كه موسى(علیه السلام) مبعوث شد ايمان آورد و چاره‏اى جز ادامه زندگى توام با مبارزه نداشت مبارزه‏اى كه سرانجامش شهادت اين زن با ايمان بود.[1]

ولی همسر گمراه حضرت لوط تا روز عذاب، در خانه لوط بود. یا آن دو بانویی که برای اتحاد مسلمین مجبوریم اسمی از آنها نبریم هم هر چند در زمان پیامبر کارهای اشتباهی کردند که از زنی که همشأن پیامبر باشد انتظار نمی رود، ولی تا زمان رحلت همسران پیامبر باقی ماندند.

tazkie;376942 نوشت:
یعنی باید خبیث بودن را به زناکار بودن بگیریم؟ نباید آنرا حتی به اهل دوستی بودن(بدون زنا) یا ناپاک چشم بودن بگیریم؟ و البته به همین شکل هر گناه جنسی و غیرجنسی؟ لطفا در این مورد مفصلتر توضیح بفرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض شد که منظور اصلی از خبیثات کسانی هستند که اعمال منافی عفت انجام می دهند. به تعبیری بالاترین درجه خباثت انجام چنین عملی زشتی می باشد. اما کارهای زشت دیگر نیز وجود دارد که فرد را از عفت و حیاء دور کرده و اهلیت او را زیر سوال می برد.

لذا قرآن مجید می فرماید:« ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تحَْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَلِحَينْ‏ِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنهُْمَا مِنَ اللَّهِ شَيًْا وَ قِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِين»[1](خداوند براى كسانى كه كافر شده‏اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى‏شوند).

درمورد برخی از همسران پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله) خداوند می فرماید:« إِن تَتُوبَا إِلىَ اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَ إِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَ جِبرِْيلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَلَئكَةُ بَعْدَ ذَالِكَ ظَهِير»[2](اگر شما (همسران پيامبر) از كار خود توبه كنيد (به نفع شماست، زيرا) دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند).

این دو نفر نیز به خاطر کارهایی که انجام داده بودند و آزار و اذیت هایی که نسبت به پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) داشتند خداوند آنها توبیخ و به توبه کردن امر می کند.


[/HR][1] - سوره تحریم،آیه10.

[2] - سوره تحریم،آیه4.

سوال:با توجه به آیه 26 سوره نور، «الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ» چگونه زن طیبه ای چون همسر فرعون، به مرد خبیثی چون فرعون رسید؟

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام


قرآن می فرماید:«الْخَبيثاتُ لِلْخَبيثينَ وَ الْخَبيثُونَ لِلْخَبيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريم»[1]
)زنان ناپاك براى مردان ناپاك و مردان ناپاك براى زنان ناپاك و زنان پاك براى مردان پاك و مردان پاك براى زنان پاك. آنها از آنچه در باره‏شان مى‏گويند منزهند. آمرزش و رزق نيكو براى آنهاست).


در اينكه منظور از" خبيثات" و" خبيثين" و همچنين" طيبات" و" طيبين" در آيه مورد بحث كيست؟ مفسران بيانات مختلفى دارند:
1- گاه گفته شده منظور سخنان ناپاك و تهمت و افترا و دروغ است كه تعلق به افراد آلوده دارد و به عكس سخنان پاك از آن مردان پاك و با تقوا است، و" از كوزه همان برون تراود كه در او است".

2- گاه گفته مى‏شود" خبيثات" به معنى" سيئات" و مطلق اعمال بد و كارهاى ناپسند است كه برنامه مردان ناپاك است و به عكس" حسنات" تعلق به پاكان دارد.
3- خبيثات" و" خبيثون" اشاره به زنان و مردان آلوده دامان است، به عكس" طيبات" و" طيبون" كه به زنان و مردان پاكدامن اشاره مى‏كند و ظاهرا منظور از آيه همين است، زيرا قرائنى در دست است كه معنى اخير را تاييد مى‏ كند:

الف- اين آيات به دنبال آيات افك و همچنين آيه‏«الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ»[2]آمده و اين تفسير هماهنگ با مفهوم آن آيات است.

ب- جمله‏ أُولئِكَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا يَقُولُونَ:" آنها (زنان و مردان پاكدامن) از نسبتهاى ناروايى كه به آنان داده مى‏شود منزه و پاكند" قرينه ديگرى بر اين تفسير مى‏باشد.
از همه اينها گذشته در حديثى از امام باقر ع و امام صادق ع نقل شده كه" اين آيه همانند" الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً"مى‏باشد، زيرا گروهى بودند كه تصميم گرفتند با زنان آلوده ازدواج كنند، خداوند آنها را از اين كار نهى كرد، و اين عمل را ناپسند شمرد" .ه- در روايات كتاب نكاح نيز مى‏خوانيم كه ياران امامان، گاه سؤال از ازدواج با زنان" خبيثة" مى‏كردند كه با جواب منفى روبرو مى‏شدند، اين خود نشان مى‏دهد كه" خبيثة" اشاره به زنان ناپاك است نه" سخنان" و نه" اعمال" ناپاك‏[3].


اگر گفته شود که زنان و مردان خبیث، برای مردان و زنان طیب نیستند، یک اصل عقلی بوده و درست می‌باشد. اما معنایش این نیست که ازدواج و گزینه‌ی آن یک امر جبری است. یعنی الا و لابد و جبراً یک مرد خبیث با کسی جز زن خبیث ازدواج نمی‌کند و یا زن طیب، با کسی جز یک مرد طیب ازدواج نخواهد کرد.پس این یک اصل عقلی و کلی است که به آن توصیه می‌شود. یعنی اگر مرد یا زن مؤمن و طیبی، همسر خبیثی انتخاب کند، در کنار او آرامش (که اصل حکمت و اثر ازدواج است) را نخواهد یافت، و هم چنین افرادی که مبتلا به خباثت‌ها و آلودگی‌های گوناگون هستند، یک دیگر را بهتر درک می‌کنند و با یک دیگر بهتر زندگی می‌کنند تا با فردی که درست نقطه مقابل آنهاست. و اساساً به صورت (به اصطلاح) ذاتی نیز، هر کدام مانند خود را جذب می‌کنند.این همان اصلی است که در آموزه‌های اسلامی، تحت عنوان "کفویت" تعلیم دیده‌ایم؛ هر کسی با "کفو = همتای" خود ازدواج کند. البته کفویت فقط در مسئله ایمانی و یا خدایی ناکرده خباثت نیست، اگر چه این اصل اولی می‌باشد. ممکن است دو فرهنگ، دو سبک زندگی، دو هدف، دو روش، دو اخلاق و ...، با هم کفویت نداشته باشند.


علاوه بر اینکه هر قانون کلى استثناهایى دارد باید به دو نکته توجه داشت:
1- منظور اصلى از خباثت همان آلودگى به اعمال منافى عفت است و طیب بودن نقطه مقابل آن مى باشد، به این ترتیب پاسخ سؤال روشن مى شود، زیرا هیچیک از همسران پیامبران و امامان به طور قطع انحراف و آلودگى جنسى نداشتند، و منظور از خیانت در داستان نوح و لوط جاسوسى کردن به نفع کفار است نه خیانت ناموسى.
اصولا این عیب از عیوب تنفر آمیز محسوب مى شود و مى دانیم محیط زندگى شخصى پیامبران باید از اوصافى که موجب نفرت مردم است پاک باشد تا هدف نبوت که جذب مردم به آئین خدا است عقیم نماند.
2- از این گذشته همسران پیامبران و امامان در آغاز کار حتى کافر و بى ایمان هم نبودند و گاه بعد از نبوت به گمراهى کشیده مى شدند که مسلما آنها نیز روابط خود را مانند سابق با آنها ادامه نمى دادند، همانگونه که همسر فرعون در آغاز که با فرعون ازدواج کرد به موسى ایمان نیاورده بود، اصولا موسى هنوز متولد نشده بود، بعدا که موسى مبعوث شد ایمان آورد و چاره اى جز ادامه زندگى توام با مبارزه نداشت مبارزه اى که سرانجامش شهادت این زن با ایمان بود.[4]

_________________________________________________
[1]
.نور: 24/ 26.
[2].نور: 24/ 3.
[3].مکارم شیرازی، ناصر،تفسير نمونه، ج‏14، ص: 422.

[4].مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص: 426.
موضوع قفل شده است