آیا اين تحريف نيست؟

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا اين تحريف نيست؟

با سلام در مورد انواع قرائت ها و دلایل پدید آمدن این مسئله مطالبی را مطالعه کردم اما برایم این سوال پیش آمد که ما در قرآن داریم که خدا خود از قرآن محافظت می کند اما در مورد آیات نمی توانیم با اطمینان بگوییم این همان آیه است که در آن زمان خوانده می شد چرا که هرچند قالب و شکل کلمات تغییر نکرد ولی نقطه و علامت افزوده شد ولی همین هم باعث اختلافاتی شد که نشان می دهد که قرآنی که ما قرائت می کنیم همان قرانی نباشد که حضرت محمد می خواندند و این تغییر حتی کوچک و اختلاف برای ما سنگین است در بعضی جا ها گفته شده تحریف یعنی کم و زیاد شدن ولی وقتی علامت و نقطه طوری گذاشته شود که باعث تفاوت شود این نوعی اختلاف است و اشکال و نقص یا توجیه این موارد چیست؟ بقره ـ 116 ـ قالوا اتخذ اللّه ولدا ـ وقالوا اتخذ اللّه ولدا. بقره ـ 132 ـ و اوصی بها ابراهیم ـ و وصی بها ابراهیم. مائده ـ 54 ـ من یرتدد منكم عن دینه ـ من یرتد منكم عن دینه. اعراف ـ 141 ـ و اذ انجاكم من آل فرعون ـ و اذ انجیناكم من آل فرعون. اسرا ـ 93 ـ قال سبحان ربی ـ قل سبحان ربی. http://www.andisheqom.com/Files/quranolom.php?idVeiw=3798&level=4&subid=3798 لطفا توضیح دهید آیا این نقص با حفاظت قرآن در تضاد نیست؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام و ادب
این سوال شما در واقع به این بمیگرده که اختلافات قرائت قرآن دلیل بر تحریف ممکنه است باشد.که در جواب عرض میکنم در 1400 سال پيش كتابي در شبه جزيره عربستان ظهور كرد كه بالاتر از كتاب‌هاي بشري بود و تمام مطالب آن، بيانگر آن است كه اين كتاب، برخاسته از عقل بشري نيست و نظم و نثر و الفاظ و محتوي و علوم آن نشان مي‌دهد قدرتي فراتر از قدرت بشر در نوشتن اين كتاب دخالت دارد. و اين كتاب براي تمام زمان‌ها و براي تمام نسل‌ها تا ابد نازل شده است و روح تشنه انسان‌ها را سيراب و به سر منزل مقصود برساند. قبل از آن كه به مسئله «اختلاف قرائات» بپردازيم؛ لازم است اندكي درباره «تحريف» مطلبي گفته شود. تحريف در لغت به معناي «طرف» گوشه يا جانب آمده است.[1] و در اصطلاح به چند معنا آمده است. از جمله؛ تحريف معنوي تحريف به معناي زياد كردن، كم كردن، تبديل كردن الفاظ، و... .[2]
علماي شيعه و اكثر اهل تسنن، اتفاق نظر دارند كه قرآن تحريف نشده و قرآن موجود، همان قرآن زمان رسول خدا و هيچ دخل و تصرفي در آن صورت نگرفته است و اين مطلب را خود قرآن بيان مي‌كند: «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون؛[3] همانا ما قرآن را نازل كرديم و خود از آن نگه داري و محافظت مي كنيم.» علامه طباطبايي مي گويد: «از وصف «لحافظون» حفظ قرآن در آينده فهميده مي‌شود و قرآن از هر گونه تحريف مصون مي‌باشد.»[4] هم چنين آيه «لا يأتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه تنزيل من حكيم حميد؛[5] اين كتاب (قرآن) قطعاً شكست ناپذير است كه هيچ گونه باطلي نه از پيش رو و نه از پشت سر به سراغ آن نمي‌آيد، چون از سوي خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است.»
«عزيز» به معناي، شكست ناپذير و نفوذ ناپذير است، قبول كردن تحريف در قرآن، مستلزم پذيرفتن نفوذ پذيري در قرآن است كه با عزيز بودن قرآن، ناسازگار مي باشد.
افزون بر آنچه گذشت تحريف شدن قرآن، با اعجاز و معجزه بودن آن سازگاري ندارد و نمي‌تواند هدايت گر بشر باشد. در نتيجه قرآن، كتاب الهي و مصون از تحريف است.
قرائات
قرائت يكي از وجوه احتمالي در نص قرآن كريم است كه به وسيله يكي از قرّاء ارايه شده باشد. قرائات قرآن به خود قرآن ربطي ندارد و دو امر متغايرند؛ زيرا بستر قرآن، بستر نص و تواتر مسلمانان است، در حالي كه بستر قرائات قرآن، اختيارات و استنباطات قراء در قرائات قرآن است و داراي تواتر و حجيت نيست.[6] شيعه معتقد است قرآن بر يك حرف نازل شده است چنان كه امام باقر - عليه السلام- مي فرمايد: «القرآن واحد نزل من عند واحد لكن الاختلاف يجيي من قبل الرواة؛[7] قرآن يكي است و از طرف يكي نازل شده و اختلاف در حروف از طرف راويان است.» و به قرائت مشهور بين راويان عمل مي‌كنند. «... اقراء كما يقراء الناس...؛[8] همان گونه كه مردم قرآن را قرائت مي‌كنند شما نيز قرائت كنيد.»
اختلاف در قرائات داراي ريشه‌هاي متفاوتي است از جمله:
1. ابتدائي بودن خط سبب اختلاف در قرائات شده است. مثلاً واو و ياء را بدون سبب حذف مي‌كردند. در آيه 4 سوره تحريم مي فرمايد: «و صالحوا المؤمنين» واو را حذف مي‌كردند «صالح المؤمنين» مي‌نوشتند.
2. خالي بودن از نقطه: مسلمانان در قرن اوّل هجري كلمات را بدون نقطه مي نوشته‌اند، اين خود موجب اختلاف در حروف شده است.
3. مجرد بودن از حركات.
4. الف نداشتن كلمات يا اختلاف لهجه.
5. اجتهاد و اعمال نظري قاري.
6. زياد روي در اعمال قواعد ادبي.
7. علل رواني قاري و مشهور نمودن خود با ابتكار در قرائت.[9]
بعضي از اختلاف قرائت‌ها، به سبب مخلوط شدن وحي قرآن با تفسير يا تأويل آيه است؛ مانند: «يا ايها رسول بلغ ما انزل اليك في عليٍ..» كلمه «في علي» در وحي قرآني نيست، بلكه تفسير ما «انزل اليك» است.
در نتيجه؛ اختلاف در قرائت با تواتر اصل قرآن منافات ندارد و با بررسي ريشه‌هاي اختلاف دريافتيم كه اختلاف آنها در كلمه‌اي از قرآن از لحاظ، اعراب، هيئت، نقطه و... مي‌باشد و در اصل كلمه اتفاق نظر دارند. و موجب تحريف قرآن نمي‌شود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. التمهيد، محمدهادي معرفت، قم، انتشارات نشر اسلامي، ج 2، ص 9 ـ 100.
2. البيان، سيد ابوالقاسم خويي، قم، انتشارات نور الثقلين، ص 171.
3. البرهان، زركشي، بيروت، دار المعرفة، ج 1، ص 318.[1] . مصطفوي، حسن، التحقيق في كلمات القرآن، تهران، مؤسسه طبع و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد، ج2، ص197.
[2] . خويي، سيد ابوالقاسم، البيان، قم، دار الثقلين، ص 198.
[3] . حجر/9.
[4] . طباطبايي، محمد حسين، الميزان، قم، انتشارات اسراء، ج 12، ص 145.
[5] . فصلت/42.
[6] . معرفت، محمد هادي، التمهيد، قم، مؤسسه نشر اسلامي، چاپ اول، 1411ق، ج 2، ص 98.
[7] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول الكافي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، ج 2، ص 630.
[8] . همان.
[9] . معرفت، محمد هادي، التمهيد، همان، ج 2، ص 9 ـ 60؛ زركشي، البرهان، بيروت، دار المعرفه، 1410 ق، ج 1، ص 318.
http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=4&id=3307&urlId=358

[=arial]در این زمینه قبلا مفصل در چند لینک بحث شده که آدرسشون رو میذارم حتما مطالعه کنید:
http://www.askdin.com/thread15747.html
http://www.askdin.com/thread12624.html
http://www.askdin.com/thread26917.html
موفق باشید.

سوالم را واضح تر مي پرسم
اوینکه شکل اصلی کلمه تغییر نکرده قبول اینکه از آیات و روایت اثبات می شد قرآن توسط خدا حفظ شده قبول
امـــــا اینکه قراءات گوناگون وجود دارد و ثابت نشده پیامبر به همه قراءات گفته اند یعنی به همین صورت بر پیامبر نازل نشده پس طی سال ها به دلایلی که ذکر کردید قراءات تغییر کرده اند
پس لا اقل قرات اصلی حفظ نشده ، اگر تفاوت در سطح پایین تری بود وفقط نگارش متفاوت بود دلیل شما قابل قبول بود اما ... نیازمند توضیح بیشتری هستم

آخر حفظ شدن قرآن چگونه با تفاوت قراءات سازگار است؟

آیا می توانید ادعا کنید پیامبر (ص) دقیقا قرآن را عین شما می خواندند؟

چرا پاسخ نمی دهید ؟
من دلیل بوجود آمدن این تفاوت ها را نخواستم
بلکه می گویم: چرا قرآنی که که بر پیامبر نازل شده {طبق این نظر که تعدد قرائات وجود دارد} حفظ نشده؟می گویید همان قرآن است؟ بله در این که شکل کلمات همان است و ...قبول ، اما مشکل اینست که که تفاوت در قراءات تفاوت در بعضی کلمات را باعث شده ،که مثالش را قبلا گفتم
این قضیه چگونه با عقیده حفظ قرآن سازگاری دارد؟
آیا کسی ادعا دارد ، قرآنی را که می خواند همان قرءاتی است که نازل شده
لطفا روشن کنید

vivaziba;374427 نوشت:
چرا پاسخ نمی دهید ؟
من دلیل بوجود آمدن این تفاوت ها را نخواستم
بلکه می گویم: چرا قرآنی که که بر پیامبر نازل شده {طبق این نظر که تعدد قرائات وجود دارد} حفظ نشده؟می گویید همان قرآن است؟ بله در این که شکل کلمات همان است و ...قبول ، اما مشکل اینست که که تفاوت در قراءات تفاوت در بعضی کلمات را باعث شده ،که مثالش را قبلا گفتم
این قضیه چگونه با عقیده حفظ قرآن سازگاری دارد؟
آیا کسی ادعا دارد ، قرآنی را که می خواند همان قرءاتی است که نازل شده
لطفا روشن کنید

با سلام خدمت شما کاربر گرامی

لطفا به لینک زیر رفته و با دقت تمام پست ها را مطالعه فرمائید
انشاالله جواب سوالاتتان را خواهید یافت

بررسي روايات تحريف در احاديث فريقين

موفق باشید

[=&quot]با سلام
[=&quot]گفتید[=&quot]
[=&quot]
[=&quot]تحريف در حروف و حركات قرآن ، در قرائتهاي مختلف كه از قرآن كريم در دست است تغييراتي در حركات و اعراب و احيانا حروف برخي كلمات رخ داده اتس بنا بر اين ، اين قسم تحريف نيز واقع شده است[=&quot]
[=&quot]{[=&quot]یعنی قرآن از این لحاظ حفظ نشده؟}
[=&quot]تغيير كلمات قرآن ، اين قسم نيز گر چه در گذشته روي داده {یعنی تضاد با حفظ شدن آن}ولي از سوي بيشتر مفسران مردود شمرده شده است{دلیل؟} و ضمن مقابله با آن ، چيزي از آن تغييرات در قرآن موجود راه نيافته است

[=&quot]اما در مورد این دلایل بیشتر توضیح دهید قانع نشدم که گفتید،مربوط [=&quot] [=&quot]به تفسیر و... است در حالی که تصریح می کنند در قرآن بوده و الان نیست[=&quot]
[=&quot]براي مثال هایی که زده شد ر[=&quot]دی دارید؟[=&quot].[=&quot]

بگویید كداميك از قرائات 14 گانه ، قرآن است تا ببنيم كداميك از قرائات قران است ؟ بزبان ديگر ابتدا تواتر قرآن را ثابت كنید تا بدانيم كه راهي براي اثبات قرآن از طريق همين روات(رواتی که ادعای تحریف دارند) نداريم!

مثلا آن قاري كه ميخواند وسارعوا يا آن ديگري كه ميخواند سارعوا و همچنين : بسطه يا بصطه ويا طلح منضود يا طلع منضود و ...... كداميك قران است و د ر لوح محفوظ ؟؟؟!!!!!

[=arial]با سلام و ادب
بزرگوار نمیدانم لینک های معرفی شده رو مطالعه فرمودید یا نه؟ اگر مطالعه کنید این بحث ها و سوالات شما بحث شده و به نظرم لزومی به بحث تکراری نیست.

آن مطالبی که گفتید خواندم اما لطفا مطالب زیر را نیز نقد کنید آخر اگر این مطالب صحیح باشند یعنی تحریف صورت گرفته وقتی ننحی بشود ننجی و... دیگر ادعای عدم تحریف و تغییر باطل است هر چند که به قرآن کلمه ای اضافه و کم نشده باشد {از این جهت در سوره حجرات در قرائت كسائی آمده است: (ان جاكم فاسق بنبا فتثبتوا) و در قرائت دیگران ( فتبینوا)[18] ابن عامر و كوفیون خوانده اند: (ننشزها)[19] و دیگران (ننشرها)[20] ابن عامر و حفص خوانده اند: (و یكفرعنكم)[21] و دیگران (نكفر)[22] ابن سمیقع: (فالیوم ننحیك ببدنك) ودیگران ( ننجیك)[23] خوانده اند. [24] كوفی ها ـ جز عاصم ـ (لنثوینهم من الجنه غرفا) و دیگران (لنبوئنهم)[25] خوانده اند.[26] حمزه و كسائی آیه (قال اعلم ان اللّه علی كل شئ قدیر)[27] را به صیغه فعل امرخوانده اند و دیگران به صیغه فعل مضارع متكلم[28] كما این كه نافع آیه (و لاتسال عن اصحاب الجحیم)[29] را به صیغه نهی و دیگران به صیغه فعل مضارع مجهول خوانده اند.[30] حمزه و كسائی آیه (و من یطوع)[31] را با (یا) و تشدید (طا) به صورت مضارع مجزوم خوانده و دیگران آیه را با (تا) و فتح و تخفیف (طا) به صورت فعل ماضی خوانده اند.[32] بقره ـ 116 ـ قالوا اتخذ اللّه ولدا ـ وقالوا اتخذ اللّه ولدا. بقره ـ 132 ـ و اوصی بها ابراهیم ـ و وصی بها ابراهیم. مائده ـ 54 ـ من یرتدد منكم عن دینه ـ من یرتد منكم عن دینه. اعراف ـ 141 ـ و اذ انجاكم من آل فرعون ـ و اذ انجیناكم من آل فرعون. اسرا ـ 93 ـ قال سبحان ربی ـ قل سبحان ربی. [18]. حجرات 49: 6 ر ك: ابو حفص انصاری، المكرر، ص 141. [19]. بقره2: 259. [20]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج1، ص 310. [21]. بقره2: 271. [22]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج1، ص 316. [23]. یونس 10: 92. [24]. تفسیر طبرسی، ج5، ص 130 قرطبی، الجامع لاحكام القرآن، ج8، ص 379. [25]. عنكبوت 29: 58. [26]. تفسیر طبرسی، ج8، ص 290. [27]. بقره2: 259. [28]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج1، ص 312. [29]. بقره2: 119. [30]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج 1، ص 262. [31]. بقره2: 158. [32]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج 1، ص 268. } متشکرم

[=arial]با سلام
این مواردی که فرمودید یا اینطور است که معنی را هیچ تغییر نمی دهد و یا اینکه قرائت مشهور نیست و این منافاتی با تحدی ندارد.
اختلاف قرائت ها نه از ديدگاه شيعيان و نه از ديدگاه اهل سنت، موجب تحريف قرآن نيست.
خبرهاى واحد كه قرائت هاى مختلف را گزارش مى كنند، دليل بر تحريف نيستند، زيرا قرآن و قرائت هاى ياد شده دو حقيقت متمايزند; به عبارت ديگر، حقيقت قرآن سواى قرائت ها است و قرائت ها نمى تواند در نصّ قرآنى تأثيرگذار باشد.
توضيح: قرآن كريم كه سخن خداوند و آخرين كتاب آسمانى است، از صدر اسلام تا كنون مورد اهتمام جدى مسلمانان بوده است. پيامبر گرامى اسلام(ص) نسبت به قرائت، حفظ و جمع آورى آن، سفارش هاى اكيد داشته، مسلمانان آن را محور و اساس دين خود تلقى كرده و قرائت آن را از وظايف روزمرّه دينى خود مى دانستند. متن قرآن در طول تاريخ اسلام، سينه به سينه و دست به دست، از نسلى به نسل بعد منتقل مى شده و به اين دليل، همواره قاريان و حافظان فراوانى از صدر اسلام تا كنون، در بين مسلمانان وجود داشته، از ارج و منزلت والايى برخوردار بوده اند. از امور ياد شده و بررسى مصاحف بر جاى مانده از گذشته هاى دور، به اين نتيجه مى رسيم كه قرآن با همان الفاظ و قرائت رسول خدا(ص) در طول تاريخ رواج داشته است و عواملى از قبيل ابتدايى بودن خط در زمان كتابت قرآن و خالى بودن از نقطه و اعراب و اختلاف لهجه هاى قبايل عرب و احياناً اجتهادهاى شخصى و مسائل ديگر، خللى در قرائت رايج ايجاد نكرده وتنهابرخى قرائت هاى شخصى و نادر اشتباهاتى به وجود آورده كه مورد اعتناى جامعه اسلامى نبوده است. عثمان هم براى عدم رواج اين قرائت هاى شاذ و داراى اشتباه و حفظ قرائت رايج، پس از مشورت با اميرالمؤمنين(ع) به جمع آورى مصاحف و تكثير نسخه واحد مورد پذيرش مسلمانان، اقدام كرد و همين پذيرش عمومى، خود دليلى بر هماهنگى نسخه تكثير شده با قرائت رايج مردم بود. مطابقت قرآن موجود كه سينه به سينه از سوى انبوهى از جمعيت مسلمانان نقل شده و فوق تواتر است، نيز از آن جهت است كه قرائت عاصم با قرائت مشهور ثبت شده در قرآنِ موجود، موافق بوده است; نه اين كه قرآن موجود طبق قرائت عاصم نوشته شده باشد.
در نتيجه در موارد اختلاف قرائت، قرائت صحيح تنها همين قرائت كنونى است كه با اعراب و حروف فعلى قرآن كريم موافق است.
1. محمد هادى معرفت، مصونيت قرآن از تحريف، ترجمه محمد شهرابى، ص 215 ـ 217; محمد هادى معرفت، التمهيد فى علوم القرآن، ج 2، ص 79

vivaziba;379377 نوشت:
آن مطالبی که گفتید خواندم اما لطفا مطالب زیر را نیز نقد کنید آخر اگر این مطالب صحیح باشند یعنی تحریف صورت گرفته وقتی ننحی بشود ننجی و... دیگر ادعای عدم تحریف و تغییر باطل است هر چند که به قرآن کلمه ای اضافه و کم نشده باشد {از این جهت در سوره حجرات در قرائت كسائی آمده است: (ان جاكم فاسق بنبا فتثبتوا) و در قرائت دیگران ( فتبینوا)[18] ابن عامر و كوفیون خوانده اند: (ننشزها)[19] و دیگران (ننشرها)[20] ابن عامر و حفص خوانده اند: (و یكفرعنكم)[21] و دیگران (نكفر)[22] ابن سمیقع: (فالیوم ننحیك ببدنك) ودیگران ( ننجیك)[23] خوانده اند. [24] كوفی ها ـ جز عاصم ـ (لنثوینهم من الجنه غرفا) و دیگران (لنبوئنهم)[25] خوانده اند.[26] حمزه و كسائی آیه (قال اعلم ان اللّه علی كل شئ قدیر)[27] را به صیغه فعل امرخوانده اند و دیگران به صیغه فعل مضارع متكلم[28] كما این كه نافع آیه (و لاتسال عن اصحاب الجحیم)[29] را به صیغه نهی و دیگران به صیغه فعل مضارع مجهول خوانده اند.[30] حمزه و كسائی آیه (و من یطوع)[31] را با (یا) و تشدید (طا) به صورت مضارع مجزوم خوانده و دیگران آیه را با (تا) و فتح و تخفیف (طا) به صورت فعل ماضی خوانده اند.[32] بقره ـ 116 ـ قالوا اتخذ اللّه ولدا ـ وقالوا اتخذ اللّه ولدا. بقره ـ 132 ـ و اوصی بها ابراهیم ـ و وصی بها ابراهیم. مائده ـ 54 ـ من یرتدد منكم عن دینه ـ من یرتد منكم عن دینه. اعراف ـ 141 ـ و اذ انجاكم من آل فرعون ـ و اذ انجیناكم من آل فرعون. اسرا ـ 93 ـ قال سبحان ربی ـ قل سبحان ربی. [18]. حجرات 49: 6 ر ك: ابو حفص انصاری، المكرر، ص 141. [19]. بقره2: 259. [20]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج1، ص 310. [21]. بقره2: 271. [22]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج1، ص 316. [23]. یونس 10: 92. [24]. تفسیر طبرسی، ج5، ص 130 قرطبی، الجامع لاحكام القرآن، ج8، ص 379. [25]. عنكبوت 29: 58. [26]. تفسیر طبرسی، ج8، ص 290. [27]. بقره2: 259. [28]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج1، ص 312. [29]. بقره2: 119. [30]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج 1، ص 262. [31]. بقره2: 158. [32]. الكشف عن وجوه القراات السبع، ج 1، ص 268. } متشکرم

با سلام

درست است حتی بقول زرقانی در مناهلش :

لأن في كلمات القرآن ما يقرأ بطرق أكثر كما ورد أن كلمة {وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ} تقرأ باثنين وعشرين وجها. وأن كلمة {أُفٍّ} الإسراء فيها سبع وثلاثون لغة!!!!

22 وجه قرائت برای دو کلمه عبد الطاغوت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

37 لغت مختلف برای یک کلمه اف !!!!!!!!!!!!!!!!

سلام
کارشناس محترم تاپیک فرمودند تفاوت در قراءت ها باعث ایجاد تفاوت در معنی نشده .یعنی شما ادعا میکنید الان تمامی قراءت های مشهور همگی معنی لغات یکسانی رو تولید میکنند؟واقعا؟ خوب حالا اگر معنی یکسانی تولید نکنند تکلیف چیست؟
من بسیار بعید میدونم زبان عربی این قدر گسترده باشد که 14 نوع قراءت مختلف هیچ گونه تاثیری توی معنی نذاره

muiacir;516180 نوشت:
سلام
کارشناس محترم تاپیک فرمودند تفاوت در قراءت ها باعث ایجاد تفاوت در معنی نشده .یعنی شما ادعا میکنید الان تمامی قراءت های مشهور همگی معنی لغات یکسانی رو تولید میکنند؟واقعا؟ خوب حالا اگر معنی یکسانی تولید نکنند تکلیف چیست؟
من بسیار بعید میدونم زبان عربی این قدر گسترده باشد که 14 نوع قراءت مختلف هیچ گونه تاثیری توی معنی نذاره

با سلام

http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=122527&page=11

موضوع قفل شده است