زنان پیامبر اهل اویند

تب‌های اولیه

121 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
زنان پیامبر اهل اویند

اهل بيت



اهل هر خانه ‌اي ساکنان آن خانه هستند که خانه آنها را در خود جاي داده است؛ همان‌گونه که خداوند متعال مي‌فرمايد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا﴾. (النور: 27).
«اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! در خانه‏ هايى غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد».
خواهر موسي -عليه السلام- به فرعون گفت: ﴿هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ﴾. (القصص: 12).
«آيا شما را به خانواده‏اى راهنمايى كنم كه مى‏توانند اين نوزاد را براى شما كفالت كنند و خيرخواه او باشند؟!».
اهل و خانواده مرد:
راغب اصفهاني مي‌گويد: اهل مرد يعني کساني که با او در يک خانه زندگي مي‌نمايند، سپس اين کلمه را تعميم داده ‌اند و به خويشاوندان هم اهل بيت گفته ‌اند. پس اهل و اهل بيت مشخص يعني کساني که با او در يک خانه زندگي مي‌ کنند. در نصوص قرآني اهل به همين معني آمده است؛ چنان که خداوند متعال مي‌فرمايد: ﴿قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلاَّ مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِيلٌ﴾. (هود: 40).
«(به نوح) گفتيم: «از هر جفتى از حيوانات (از نر و ماده) يك زوج در آن (كشتى) حمل كن! همچنين خاندانت را (بر آن سوار كن) ـ مگر آنها كه قبلا وعده هلاك آنان داده شده (همسر و يكى از فرزندانت) ـ و همچنين مؤمنان را!» اما جز عده كمى همراه او ايمان نياوردند!».
و برادران يوسف -عليه السلام- گفتند : ﴿وَنَمِيرُ أَهْلَنَا﴾. (يوسف: 65).
«و ما براى خانواده خويش مواد غذايى مى‏آوريم».
﴿مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ﴾. (يوسف: 88).
«اى عزيز! ما و خاندان ما را ناراحتى فرا گرفته».
تنگدستي و زيان، ما و خانواده‌مان را فرا گرفته است، و يوسف ؛ گفت: ﴿وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ﴾. (يوسف: 93).
«و همه نزديكان خود را نزد من بياوريد!». اهل و خانوادة آنها، پدر يوسف -عليه السلام- و همسرِ پدرش و برادرانش بودند همانگونه که خداوند مي ‌فرمايد: ﴿فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَى يُوسُفَ آوَى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُواْ مِصْرَ إِن شَاء اللّهُ آمِنِينَ * وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّداً وَقَالَ يَا أَبَتِ هَـذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقّاً﴾. (يوسف: 99 ـ100).
«و هنگامى كه بر يوسف ؛ وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت، و گفت: «همگى داخل مصر شويد، كه ان شاء الله در امن و امان خواهيد بود!». و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند; و همگى به تعظيم و اكرام براى آن دو به سجده (تعظيم نه عبادت) افتادند (چون سجده كردن براى تعظيم در شريعت يوسف -عليه السلام- جايز بود); و گفت: «پدر! اين تعبير خوابى است كه قبلا ديدم».
در همة اين شواهد قرآني مي ‌بيني که کلمة «اهل» فقط بر کساني اطلاق مي ‌شود. که در يک خانه زندگي مي ‌کنند. به هيچ عنوان خويشاوندان اهل به شمار نمي‌آيند.
زن از جملة اهل بيت و بلکه اولين عضو خانه است. بنابراين، به دليل. 1 ـ لغت، 2 ـ شريعت، 3 ـ عرف، 4 ـ عقل، اهل مرد همسرش مي‌باشد و بعد از اين دلائل ديگر دليلى و جود ندارد.
1- دليل لغت: راغب اصفهاني مي‌گويد: وقتي مي‌گويند: «اهل الرجل» يعني زنش ... و «تأهل» يعني ازدواج کرد. و از همين جاست آنچه مي‌گويند که: أهلک الله في الجنه: يعني خداوند در بهشت به تو زني بدهد و در آن برايت اهل و خانواده ‌اي قرار دهد که گرد هم آييد. و در مختار الصحاح رازي مي‌گويد: (اهل الرجل) يعني مرد ازدواج کرد و وارد خانه‌اش شد و در آن نشست و جاي گرفت؟ پس اين هم دليل لغوى!
2- دليل شرعي: در اين آيات تأمل کنيد: ﴿فَلَمَّا قَضَى مُوسَىالْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ﴾. (القصص: 29).
«هنگامى كه موسى مدت خود را به پايان رسانيد و همراه خانواده ‏اش (از مدين به سوى مصر) حركت كرد».
در آن وقت کسي جز همسرش همراه او نبود، پس اهل يعني زن.
﴿قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَـذَا بَعْلِي شَيْخاً﴾. (هود: 72).
«ساره گفت: «اى واى بر من! آيا من فرزند مى‏آورم در حالى كه پيرزنم، و اين شوهرم پيرمردى است؟». فرشتگان در پاسخ او چه گفتند و او را به چه توصيف کردند؟ ﴿قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيد﴾. (هود: 73).
«فرشتگان گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب مي‌کني؟! اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده. است; چرا كه او ستوده و والا است!»
اگر ساره زن ابراهيم -عليه السلام- از اهل بيت ابراهيم -عليه السلام- نمي ‌بود خداوند با اين معجزه بر او رحم نمي ‌کرد و بر او برکت نمي ‌فرستاد سپس اسحاق -عليه السلام- در شکم او قرار گرفت و او حامله شد، پس تعجبي نيست (و از آن گذشته كسي در خانه نبود كه به آن اهل گفته شود و در خانه فقط ابراهيم و همسرش ساره -عليهما السلام- بود و خداوند فرمود اهل بيت و اين قوي‌ترين دليل است براى اثبات اينكه زن و همسر هر كس اهل بيت آن شخص است).
خواهر موسي -عليه السلام- به فرعون گفت: ﴿هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ﴾. (القصص: 12).
«آيا شما را به خانواده‏ اى راهنمايى كنم كه مى‏توانند اين نوزاد را براى شما كفالت كنند و خيرخواه او باشند؟!».
منظور خواهر موسي -عليه السلام- از اهل بيت چه کسي بود؟ آيا نخستين کسي که مد نظر او بود مادرش نبود، چون سرپرستي کودک شيرخوار را دايه و زني که به او شير مي‌ دهد به عهده دارد و در اينجا اين کار به عهدة مادر موسي -عليه السلام- است؛ از اينرو خداوند مي ‌فرمايد: ﴿فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلاَ تَحْزَنَ﴾. (القصص: 13).
«ما او را به مادرش بازگردانديم تا چشمش روشن شود و غمگين نباشد».
حتي همسر عزيز مصر خطاب به شوهرش گفت: ﴿قَالَتْ مَا جَزَاء مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوَءاً﴾. (يوسف: 25).
«آن زن‏ گفت: «كيفر كسى كه بخواهد نسبت به اهل تو خيانت كند چيست؟» يعني کسي که نسبت به زن تو ارادة بد داشته باشد.
آيات زير چند آيه ‌اي است دربارة لوط -عليه السلام- و همسرش که خداوند در همه جا‌هايي که سخن از نجات دادن لوط -عليه السلام- و همراهانش مي‌کند، زنش را تحت مسماي اهل داخل مي‌کند و اگر زنش جزو اهل او نمي‌ بود، او را استثنا نمي ‌کرد. (زيرا اگرجزو اهل بيت نباشد ديگر نيازى به استثناء نيست. ويراستار) . خداوند مي‌فرمايد: ﴿فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ﴾. (الأعراف: 83).
«(چون كار به اينجا رسيد،) ما او و خاندانش را رهايى بخشيديم; جز همسرش، كه از بازماندگان (در شهر) بود».
﴿قَالُواْ يَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَن يَصِلُواْ إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ﴾. (هود: 81).
«(فرشتگان عذاب) گفتند: «اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توايم! آنها هرگز دسترسى به تو پيدا نخواهند كرد! در دل شب، خانواده‏ ات را (از اين شهر) حركت ده! و هيچ يك از شما پشت سرش را نگاه نكند; مگر همسرت».
﴿فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِينَ﴾. (النمل: 57).
«ما او و خانواده ‏اش را نجات داديم، بجز همسرش كه مقدر كرديم جزء باقى‏ماندگان (در آن شهر) باشد!»
﴿قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطاً قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِين﴾. (العنكبوت: 32).
«(ابراهيم) گفت: «در اين آبادى لوط است!» گفتند: «ما به كسانى كه در آن هستند آگاه تريم! او و خانواده‏ اش را نجات مى‏ دهيم; جز همسرش كه در ميان قوم (گنهكار) باقى خواهد ماند».
﴿لاَ تَخَفْ وَلاَ تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلاَّ امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ﴾. (العنكبوت: 33).
«هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از ديدن آنها بد حال و دلتنگ شد; گفتند: «نترس و غمگين مباش، ما تو و خانواده ‏ات را نجات خواهيم داد، جز همسرت كه در ميان قوم باقى مى ‏ماند».
خداوند استثناء را تکرار کرد با اينکه هر دو آيه به هم نزديک هستند و در ميانشان فقط يک آيه قرار دارد: ﴿وَإِنَّ لُوطاً لَّمِنَ الْمُرْسَلِينَ * إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ * إِلاَّ عَجُوزاً فِي الْغَابِرِينَ﴾. (الصافات: 133 ـ135).
«و لوط از رسولان (ما) است! و به خاطر بياور زمانى را كه او و خاندانش را همگى نجات داديم، مگر پيرزنى كه از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)!».
اگر عربهايي که قرآن بر آنها نازل شده مي ‌توانستند کلمة «اهل» را به چيزي ديگر غير از همسر معني کنند و بي‌ آن که همسر را در مفهوم اهل مدنظر داشته باشند اهل را معني کنند، انگيزه‌ اي براي تکرار استثناي همسر لوط از اهل نبود. پس بدين خاطر بر استثناي زن لوط در هر باري که اهل او ذکر مي ‌شود اصرار و پافشاري شده است.
3- دليل عرف: اطلاق لفظ «اهل» و اينکه منظور از آن همسر باشد تا به امروز متداول و متعارف است؛ مثلاً اگر کسي بگويد: (جاءت معي أهلي). «اهل من به همراهم آمد»، منظورش زنش است و مردم هم مي ‌فهمند که منظور او زنش مي ‌باشد. (تا بحال در دولتهاى عربى اگر كسى اين جمله را گفت همه مي‌ فهمند كه منظور همسر است).
4- دليل عقلي: هر مردي خانه ‌اش را با همسرش آغاز مي‌کند! و هر خانواده ‌اي با پدر و مادر و مرد و زن شکل مي‌گيرد. و مي ‌توان قبل از آنکه فرزندان به دنيا بيايند زن را اهل و خانواده ناميد حتي اگر آن مرد پدر و مادر و برادري نداشته باشد و تنها زنش باشد. پس زن اولين کسي هست که در خانه کلمة اهل بر او اطلاق مي‌گردد! و او اولين اهل بيت مرد! و نخستين فرد خانوادة اوست؛ از اين‌رو به زن گفته‌اند: کدبانو. و زن تنها اهل مرد يا از اهل بيت او نيست و بلکه بانوي خانه است. بنابراين زن، اهل مرد و از جملة اهل بيت اوست پس به چه دليلي همسران پيامبر -صلى الله عليه وسلم- از اهل بيت او قرار نمي‌گيرند؟! زن موسي -عليه السلام- اهل اوست و زن ابراهيم -عليه السلام- از اهل و خانوادة ابراهيم -عليه السلام- به شمار مي‌آيد، همسر عمران اهل اوست و همسر لوط -عليه السلام- از اهل اوست و زنان همة مردم از اهل بيت آنها هستند بجز پيامبر –صلى الله عليه وسلم- که زنان پاک او نبايد اهل بيت او باشند!!! اين شيعيان با چه زباني سخن مي‌گويند؟!
منبع

آيهء تطهير و ارتباط آن با عصمت ائمه تالیف


عبدالهادي حسيني


sunnikurd;10348 نوشت:
اين شيعيان با چه زباني سخن مي‌گويند؟!

اين شيعيان با همان زباني صحبت مي كنند كه با همان زبان به شما اجازه دادند بياييد و در سايت هاي شيعه عرض اندام كنيد

گيرم كه زنان پيامبر از اهل بيت باشند ثم ماذا بقيه اش؟

چي مي خواهخيد بگوييد؟

البته كارشناسان سايت جواب خواهند داد ولي بنده هم خواستم بكويم كه : يكي از همين زنان پيامبر بود كه با كمك طلحه و زبير جنگ جمل را به راه انداختند با اين حرفهاتان چه را مي خواهيد اثبات كنيد؟ مي خواهيد لاپوشاني بر اشتباهات زنان پيامبر بكذاريد؟

خروج بر عليه خليفه پيامبر جرم است يا نه؟اگر نيست كه خداحافظ و اگر است اين خروج از زن پيامبر كه سهل است پسر پيامبر هم باشد محكوم است يا نه؟

در ضمن به كتب خودتان مراجعه كنيد و اهل بيت كساني هستند كه حديث ال عبا برايشان كفته شده
اهل بيت كساني هستند كه پيامبر هر وقت از در خانه انها مي كذشت سلام به انها مي كرد

اهل بيت كساني هستند كه در مباهله همراه پيامبر بودند .
باز هم مي خواهيد؟؟؟؟؟؟؟؟

الف) کلمه «إنّما» در آيه ، انحصار خواست خداوند متعال را مى رساند و مى فهماند که خدا خواسته است ، رجس و پليدى را تنها از اهل بيت(عليهم السلام) دور کند و به آنان عصمت عطا کند .
قطعاً مراد از «اهل البيت» زنان آن حضرت نيستند; زيرا به قرينه اى که در خود آيه است (و آن تفاوت ضميرها است; چون هيچ گاه صحيح نيست قرآن کريم ضمير مردان را به زنان ارجاع دهد و بگويد: «عنکم»; بلکه اگر مقصود همسران اهل بيت بودند ، بايد مى فرمود: «عنکنّ») و روايات متعددى که در تفسير اين آيه ـ از منابع معتبر اهل تسنن و شيعه ـ و از شخص پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده است ، ثابت مى کند که مخاطب در اين آيه ، پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) و على و فاطمه و حسن و حسين(عليهم السلام)مى باشند .
يک نمونه از آن احاديث ، داستان حديث کساء است که پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) على و فاطمه و حسن و حسين(عليهم السلام) را فرا خواند; حضرت عبايى بر آن ها افکند و فرمود:
خداوندا ! اين ها خاندان منند; رجس و آلودگى را از آن ها دور کن و در همين هنگام آيه تطهير نازل شد .
شايان ذکر است که اين روايت را مسلم از قول «عايشه» در صحيحش ، حاکم در «مستدرک» ، بيهقى در «سنن» ابن جرير در «تفسيرش» و سيوطى در «الدرالمنثور» نقل کرده اند .
جمله «يريد» اشاره به اراده تکوينى خداوند متعال دارد; يعنى ، خداوند متعال با يک فرمان تکوينى اراده کرده است که شما را از هرگونه آلودگى پاک و مصون دارد ، نه اراده تشريعى; زيرا اراده تشريعى ، به معناى مکلف ساختن آن ها به حفظ پاکى خويش است و مى دانيم اين تکليف منحصر به خاندان پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) نيست ، بلکه همه مسلمانان مکلف و موظف هستند که خود را پاک نگهدارند .
ب ـ در پاسخ به اين اشکال که اراده تکوينى موجب نوعى جبر است و در اين صورت معصوم بودن فضيلت و افتخارى نخواهد بود ؟ مى گوييم:
دانشمندان علم کلام ، عصمت را موهبت الهى و ذاتى دانسته اند که بر اساس شايستگى هاى آنان و نيز تحت شرايطى ، به شخص معصوم افاضه مى شود و هرگز قابل تحصيل و اکتساب نيست . آيه تطهير و برخى آيات ديگر (ص 47; دخان 32 و . . .) بر اين مطلب دلالت مى کنند .
موهبتى بودن «عصمت» از آن نظر افتخار است که اين لطف در همه شرايط به افراد داده نمى شود; بلکه بايد زمينه هاى کسب آن در خود افراد به وجود آيد تا لطف الهى شامل حال آنان گردد . بخشى از اين زمينه ها خارج از اختيارند; مثل کمالات روحى که از طريق وراثت و يا تربيت به افراد منتقل مى شود و بخشى ديگر کاملا اختيارى هستند که عبارتند از:
1 . مجاهدت هاى فردى و اجتماعى پيامبرانى مانند: «ابراهيم» و «يوسف» و «موسى» و پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) پيش از بعثت; همچون جهاد آنان با نفس و چشم پوشى از حرام و . . . که زمينه را براى افاضه «عصمت» تشديد نموده و لياقت و شايستگى آنان را براى افاضه لطف آماده کرده است . اين ويژگى ها به روشنى ثابت مى کند که هرگاه لطفى به نام «عصمت» نيز در اختيار آنان قرار گيرد ، از آن نيز در تهذيب فرد و جامعه بهره خواهند گرفت .
2 . آگاهى خداوند متعال از فعاليت هاى ثمربخش آنان در دوران رسالت و اين که اين گروه پس از دريافت مقام منيع نبوت با استقامت و پشتکار شگفت دست به اصلاح زده ، در راه جهاد فردى و اجتماعى سخت کوشش خواهند نمود .
از جمله هايى که در زيارت دختر گرامى پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) فاطمه اطهر(عليها السلام) وارد شده است ، مى توان به اهميت عامل چهارم (آگاهى خدا از فعاليت هاى ثمربخش آنان در طول زندگى) بيش از عوامل ديگر پى برد; آن جا که مى فرمايد: «يا ممتحنة امتحنک . . . به صابرة; اى امتحان و آزمون شده ! آن جا که خدا تو را پيش از آفرينش در اين جهان آزمود و تو را در ميدان امتحان و ابتلا ، صابر و بردبار يافت .»
و در دعاى ندبه مى خوانيم: اوليايى که آنان را براى خود برگزيدى; پس از آن که زهد و پيراستگى را در زندگى اين دنياى پست براى آنان شرط نمودى و آنان نيز شرط تو را پذيرفته و تو هم از وفاى آنان آگاه شدى .»
ج ـ خواه عصمت مرحله کامل از تقوا تصور شود و يا معلول علم شکست ناپذير نسبت به عواقب گناه دانسته شود ، و يا بازتاب تکامل شناخت نسبت به مقام ربوبى قلمداد گردد ، هرگز موجب سلب قدرت و توانايى از انجام گناه نمى گردد و انسان معصوم مى تواند يکى از دو طرف کار را برگزيند; بنابراين «انجام ندادن فعل» دليل بر عدم توانايى نيست; بلکه فرد معصوم به خاطر تقواى والا ، يا علم شکست ناپذير ، از پيامد گناه و يا شناخت کامل از عظمت خالق ، اقدام به انجام کار خلاف نمى کند; هرچند اگر بخواهد مى تواند مانند ديگران مبدأ خلاف و گناه باشد ، آيات شريفه (انعام ، 87 و 88; مائده ، 67) بر آن دلالت مى کنند .
معصومان داراى دو نوع شايستگى هستند:
1 . شايستگى ذاتى و موهبتى
2 . شايستگى اکتسابى از طريق انجام دادن حسنات و ترک محرمات و به دست آوردن ملکات درونى . از مجموعه اين دو شايستگى که حداقل يکى از آن دو جنبه اختيارى دارد ، آن مقام والا حاصل مى شود; يعنى: اراده الهى زمينه هاى توفيق را براى وصول به اين مقام والا فراهم مى سازد; ولى بهره گيرى و استفاده از اين توفيق به اراده خود آنان بستگى دارد .
بنابراين ، خداوند متعال با انواع تأکيدها در اين آيه شريفه اراده فرموده است که اهل بيت پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) را از هرگونه پليدى و آلودگى پاک و مبرّا سازد .

ر .ک: الميزان ، علامه طباطبايى ، ج 16 ، ص 309 ، نشر اسلامى

جناب سني كرد تازه روايات اهل سنت در منابع معتبرشون هم گواهي ميدهند كه اهل

بيت در اصطلاح قرآنيش در مرحله اول تنها شامل :Gol:پنج تن آل عبا:Gol: و سپس معصومين

ديگر مي شود .

اين منابع را ببينيد :

روح المعانى، ج 22، ص 16

الدر المنثور، ج 5، ص 194- 196.ص 198 و 199

صحيح مسلم، ج 15، ص 181، باب فضائل على (ع).

اگر با کمی دقت و تیز بینی از ایه 28 تا33سوره احزاب را بخوانیم بیان شیوای ایه به وضوح بیانگر عدم الحاق زنان پیامبر بر اهل بیت است.
1-هر جا سخن از زنان پیامبر است ضمایر به صورت جمع مونث امده.
2-زنان پیامبر در یک خانه واحد که جمع نبودند هر کدام خانه ای داشتند اگر همسران مورد خطاب بود باید لفظ بیت به صورت جمع می امد مثل ایه53 سوره احزاب:
یا ایها الذین امَنوا لا تَدخُلوا بُیوتَ النَبی.......
3-از ایه 28 خداوند توصیه هایی به زنان پیامبر فرموده :ترک دلبستگی به زیورهای دنیا، عذاب زنان پیامبر در کارهای ناروا مضاعف است ، نحوه سخن گفتن زنان پیامبر با مردان چگونه باشد ،مانند دوران جاهلیت خودارایی نکنید .
اما لحن ، در پایان ایه 33 به کلی عوض میشود گویی خداوند می خواهد پرانتزی باز کند و عده ای (اهل بیت) را از گروه قبلی استثنا کند یعنی فقط و فقط این گروه از هر گونه از عیبی پاک ومنزه است
اگر ایه تطهیر شامل زنان پیامبر بشود ایه با مصداق تناقض پیدا می کند چون زنان پیامبر از هر گونه ناپاکی و پلیدی بری نبودند ، تاریخ بهترین گواه است

پس اهل بیت چه کسانی هستند؟
با مراجعه به سیره و سنت پیامبر باید اهل بیت را شناخت

نافع بن ابی الحمرایی می گوید من 8 ماه در خدمت پیامبر بودم هنگامیکه حضرت برای نماز صبح از منزل خارج میشدند به درب خانه فاطمه سلام الله علیها می رفتند ومی فرمود:
السلام علیکم اهل البیت و رحمه الله و برکاته،الصلاه:Sham:
اِنَما یُریدالله لِیُذهِبَ عَنکُم الرجس اهل البیت و یُطَهرَکم تطهیرا:Sham:

در سیره پیامبر خطابات مشابه بسیار فراوان است به عنوان نمونه یکی از انها بیان شد، جریان جمع شدن اهل بیت زیر عبای پیامبر به نقل از ام سلمه، جریان مباهله (که هیچ کدام از همسران پیامبر در انجا نبودند) و................
پس حساب همسران پیامبر از اهل بیت پیامبر کاملا جدا و تفکیک شده است حتی علمای عامه هم در مواردی به ان اقرار کرده اند

برادر عزیز sunnikurd سلام علیکم
از آشنایی با شما خوشحالم...
چند خطی را هم بنده خدمتتان عرض می کنم.امید است که مفید و مقبول رضای خدا واقع شود.

1.بررسی لغوی کلمه اهل و اهل بیت:

الف. اینکه اگر کلمه اهل یا اهل بیت همراه با قرینه ای باشد که مصداق آن را منحصر کند به فرد یا افراد خاصی ، دیگر افراد و مصادیق دیگر آن مراد نخواهد بود شکی نیست. بعضی از مثالها چنین اند. مانند: ﴿هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ﴾ که می دانیم مراد مادر موسی است. و مانند ﴿فَلَمَّا قَضَى مُوسَىالْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ﴾ که اگر ثابت شود که فقط همسر موسی همراه وی بوده است قرینه می شود بر اینکه مراد از اهل همسر موسی(ع)است. و مانند ﴿قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيد﴾ که نهایتا قرینه داریم بر اینکه اهل بیت در اینجا یک مصداق بیشتر ندارد. لذا ما باید به دنبال این باشیم که ببینیم با صرف نظر از قرینه این لغت در نزد اهل لغت اولا و در زبان قرآن و روایات ثانیا به چه معنایی است.

ب.فرمودید: اهل هر خانه ‌اي ساکنان آن خانه هستند که خانه آنها را در خود جاي داده است.ضمن اینکه دلیلی بر این مدعا نداریم ، اگر چنین است پس مراد از اهل بیت در آیه شریفه انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا نباید خصوص همسران پیامبر اکرم (ص) باشد. و باید شامل کنیزان و خدمتکارانی هم که در خانه پیامبر(ص) ساکن بودند بشود، در حالی که شما هم به این قایل نیستید. چنانکه مراد از تسلمو علی اهلها هم فقط همسران موجود در خانه نیستند بلکه احیانا اگر کنیزی هم در خانه باشد سلام بر او لازم است.

ج.در آیات مربوط به حضرت یوسف از کجا استفاده کردید که اهل فقط پدر و مادر و برادران یوسف را شامل می شود؟ پس همسران برادران و فرزندان برادران یوسف چه می شود؟ سلمنا و لکن باز قرینه داشته ایم سلمنا که قرینه هم نداشته ایم از کجا استفاده کردید که این ها همه در یک خانه زندگی می کرده اند؟ یعنی بعد از این همه مدت برادران یوسف(ع) هنوز ازدواج نکرده بودند و خانه شان از خانه یعقوب (ع) جدا نشده بود؟ ضمنا همه این ها که شما نام بردید خویشاوندان یوسف بودند.

د: و اما راغب اصفهانی: گویا درست مراد ایشان را متوجه نشدید: عبارت ایشان چنین است: اهل الرجل : من یجمعه و ایاهم نسب او دین او ما یجری مجراهما من صناعة و بیت و بلد و اهل الرجل فی الاصل من یجمعه و ایاهم مسکن واحد... مشاهده می فرمایید که ایشان معنایی را که برای اهل ذکر می کنند همان عبارت اول است بعد می گوید اصل کلمه اهل برای ساکنین بیت واحد وضع شده است اما کاربرد آن در اعم از آن است. ضمن اینکه ایشان در مورد کلمه اهل البیت منسوب به پیامبر(ص) تصریح می کند که مراد اسرة النبی است و حتما می دانید اسره اعم از ساکنین بیت است. خود ایشان در ذیل "اسر" می فرماید: اسرة الرجل : من یتقوی به... واضح است که مراد کل نزدیکان شخص که پشتیبان وی هستند می باشد.

ه: واما دیگر لغویین: ابن منظور در لسان العرب ج 11ص 29 چنین می نویسد:
أَهْلُ بيت النبي، صلى الله عليه و سلم: أَزواجُه و بَناته و صِهْرُه، أَعني عليًّا، عليه السلام، و قيل: نساء النبي، صلى الله عليه و سلم، و الرجال الذين هم آله.

نتیجه: شکی نیست که از نگاه لغت مراد از اهل و اهل بیت اعم از ازواج و ساکنین بیت است. این از لغت و استعمال قرآن

2. واما عرف: از عالمان شیعه کسی قائل نیست که عرف کنونی حجت باشد. بله اگر شما سیره متشرعه در زمان رسول الله(ص) (عرف خاص) را بتوانی کشف کنی که کار بسیار سختی است حجت است و لکن عرف زمان ما لا یسمن و لا یغنی من جوع

3.واما عقل: عقل ما که می گوید اولین کسی که اولین اهل انسان محسوب می شوند پدر و مادر و برادر و خواهر هستند ولو اینکه تا آخر عمر ازدواج نکند. البته اینکه از حیث لغت اهل شامل همسر انسان هم بشود قابل قبول است. اما انحصار در آن خیر. اما این تنها لغت است. باید به کمک روایات ببینیم مراد استعمالی و مراد جدی قرآن از مصادیق این اهل بیت چیست. زبان شیعیان زبان منطق است.زبان قرآن است.

4.ما به چند تا از احادیث معتبر خود شما (اهل سنت) استناد می کنیم. در برخی از روایات شما تصزیح شده است به اینکه پیامبر اکرم(ص) با اشاره به علی(ع) ،فاطمه(س) و حسنین (ع) فرمود: اللهم هولاء اهلی(صحیح مسلم ج 4 ، سنن ترمذی ج 4 و...). نظیر این تعبیرات در روایات شان نزول آیه تطهیر نیز آمده است. به دلیل این گونه روایات است که دانشمنداناسلامی عنوان اهل بیت پیامبر را هر گاه بدون قرینه به کار رود مخصوص اهل کساء و اهل مباهله دانسته و احکام ویژه ای که برای اهل بیت پیامبر(ص) بیان شده است را مخصوص آنان شمرده اند.

محيا;10349 نوشت:
گيرم كه زنان پيامبر از اهل بيت باشند ثم ماذا بقيه اش؟ چي مي خواهخيد بگوييد؟

طبق آیه ی33 سوره احزاب که شما استدلال می کنید اهل بیت پیامبر معصومند پس باید زنان پیامبر راهم معصوم بدانید
hakim;10353 نوشت:
قطعاً مراد از «اهل البيت» زنان آن حضرت نيستند; زيرا به قرينه اى که در خود آيه است (و آن تفاوت ضميرها است; چون هيچ گاه صحيح نيست قرآن کريم ضمير مردان را به زنان ارجاع دهد و بگويد: «عنکم»; بلکه اگر مقصود همسران اهل بيت بودند ، بايد مى فرمود: «عنکنّ»)

ايشان مي ‌گويند اگر منظور از اين آيه همسران پيامبر -صلى الله عليه وسلم- مي ‌بودند خداوند به جاي (عنکم) (يطهرکم)، (عنکن) و (يطهرکن) به صورت مونث مي‌آورد.
در جواب بايد گفت: سبحان الله حتي مردم عامي به طور فطري مي‌ فهمند که در زبان عربي هر گاه به وسيلة ضمير مذکر خطاب شود زن و مرد را شامل مي‌ گردد و اگر با صيغة مؤنث خطاب شود آن وقت منظور از آن فقط زنان خواهند بود. از اينرو مرد به فرزندان پسر و دختر خود مي‌ گويد: بخوريد و بخوانيد و براي دختران، صيغة مؤنث جداگانه به کار نميبرد مگر آنکه همة فرزندان او دختر باشند يا مخاطبان فقط دختر باشند و پسري همراه شان نباشد. و گاهي هم مخاطبان همه زن ‌اند اما با صيغة مذکر مورد خطاب قرار مي ‌گيرند. و قرآن چنين نازل شده است پس اينکه مي ‌فرمايد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ﴾. (آل عمران: 102).
اي مؤمنان! از خداوند آن گونه که حقّ تقواي اوست بترسيد»، همة زنان و مردان را شامل مي ‌شود. و آية: ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ﴾. (البقرة: 277).
« كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند»، همة زنان و مردان را در بر مي ‌گيرد. خداوند متعال در جاي ديگر مي ‌فرمايد: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ﴾. (آل عمران: 190 ـ191).
«مسلما در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏ هاى (روشنى) براى خردمندان است. آن کساني که خدا را ياد مي‌کنند». و خطاب را با صيغة مذکر ادامه مي ‌دهد تا مي ‌فرمايد: ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم﴾. (آل عمران: 195).
«خداوند، درخواست آنها را پذيرفت; (و فرمود:) من عمل هيچ عمل ‏كننده ‏اى از شما را، ضايع نخواهم كرد». و همچنان با صيغة مذکر مومنان را مورد خطاب قرار مي‌دهد و سپس مقصود را روشن مي ‌نمايد و بعد از (منکم) مي‌فرمايد: ﴿مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ﴾. (آل عمران: 195).
«از شما را، زن باشد يا مرد، ضايع نخواهم كرد; شما هم نوعيد، و از جنس يكديگر!». سپس با صيغة مذکر ادامه مي‌ دهد: ﴿فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي﴾. (آل عمران: 195).
«آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانه‏ هاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند».
از آنجا که در خانة پيامبر –صلى الله عليه وسلم-، پيامبر و همسرانش زندگي مي ‌کردند کلمات مذکور با صيغة مذکر آمده تا همه را در بر گيرد و آوردن آن با صيغة مؤنث ممکن نيست، چون اگر چنين باشد پيامبر مشمول حکم آيه قرار نمي‌ گيرد.
جالب اينجاست که آنها همسران پيامبر را به دليل اينکه زن هستند از حکم آيه خارج مي‌ کنند و از طرف ديگر فاطمه -رضي الله عنها- را در حکم آيه قرار مي ‌دهند با اينکه او زن است!

از همه شما می پرسم آیا زنان مثلا آقای شریفی اهل بیتش هستند یا نه ؟فقط یک کلمه

sunnikurd;10451 نوشت:
طبق آیه ی33 سوره احزاب که شما استدلال می کنید اهل بیت پیامبر معصومند پس باید زنان پیامبر راهم معصوم بدانید

اخه چي بگم به شما

اين خانم شما بيعت با خليفه شكست

اين خانم شما از جمع ال عبا كه حضرت پيامبر(ص) مي فرمايند بيرون است

اين خانم شما بين اهل بيت پيامبر(ع) كه در مباهله حضور داشتند نبود

اين خانم شما مانع از دفن امام حسن(ع) نزد قبر پيامبر(ص)شد

اين خانم شما عليه امام علي(ع) جنگ به راه انداخت

و......

چرا نمي خواهيد اينها را ببينيد

نگفتيد چرا اينهمه از اين خانم با اين همه كناهانش حمايت مي كنيد

ولي امامان و اهل بيت ما معصوم ازگناه اند جناب سني كرد

]

نقل قول:
[در جواب بايد گفت: سبحان الله حتي مردم عامي به طور فطري مي‌ فهمند که در زبان عربي هر گاه به وسيلة ضمير مذکر خطاب شود زن و مرد را شامل مي‌ گردد و اگر با صيغة مؤنث خطاب شود آن وقت منظور از آن فقط زنان خواهند بود. از اينرو مرد به فرزندان پسر و دختر خود مي‌ گويد: بخوريد و بخوانيد و براي دختران، صيغة مؤنث جداگانه به کار نميبرد مگر آنکه همة فرزندان او دختر باشند يا مخاطبان فقط دختر باشند و پسري همراه شان نباشد. و گاهي هم مخاطبان همه زن ‌اند اما با صيغة مذکر مورد خطاب قرار مي ‌گيرند.

جناب از شما بعيد به طور فاحش قواعد زبان عربي را اشتباه نقل كنيد .
دوست من مطلب شما در جايي كه از باب تغليب باشد درست است ولي اينجا اگر زنان پيامبر منظور باشند چه تغليبي وجود داره كه ما بگوييم از باب تغليب ضمير مذكر آورده است .
اگر زنان پيامبر منظور باشه مي بايست ضمير عنكم و يطهركم را مونث مي آورد . و در اينجا مردي در كار نيست كه از باب تغليب باشه .
در آياتي كه مثال آورديد خطابات همه عمومي است و شامل هم مرد و هم زن مي شود . ولي آيه 33 سوره احزاب اين گونه نيست . دقت بيشتري بفرماييد .
sunnikurd;10451 نوشت:
جالب اينجاست که آنها همسران پيامبر را به دليل اينکه زن هستند از حکم آيه خارج مي‌ کنند و از طرف ديگر فاطمه -رضي الله عنها- را در حکم آيه قرار مي ‌دهند با اينکه او زن است!


حضرت فاطمه سلام الله عليه به تصريح روايات موجود از شيعه و سني وارد است .
چندين منبع را براي مراجعه آدرس دادم . مراجعه بفرماييد .

sunnikurd;10452 نوشت:
از همه شما می پرسم آیا زنان مثلا آقای شریفی اهل بیتش هستند یا نه ؟فقط یک کلمه

جناب اينجا بحث تفسيري و تخصصي مطرح است و بحث كوچه و بازار و خيابان نيست .
در ثاني ما قراين فراوان و دلايل زيادي داريم كه اينجا منظور از اهل بيت ع در مرحله اول پنج تن آل عبا است . كه البته بنده در پاسخ هاي قبلي و ساير دوستان به دلايل اشاراتي را كردند .

كاش اين مستر سني كرد ما مي كفت كيه و از كدام دسته از سني هاست كه راحتتر كارشناسا باهاش بحث مي كردن

از كدام دسته از سني هاست و پيرو كي است و معتقداتش چيست؟

نمي دونم چرا به اين خانم خودشون با اين همه اشتباه گير داده كه از اهل بيت است؟

جناب حكيم
زحمت نكشين ايشان براي داخل كردن اين خانومشون بين اهل بيت حاضراند از همه چيزشون بگذرن حتي زبان عربي رو هم عوض مي كنن

اي ول به اين اهل بيت ما كه جايي ايستادن كه بعضي ها براي پيوستن به اونها چه كارها كه نكردندو حالا پيروانشان كارهاي اشتباه اونها را ادامه مي دن .

جناب سني كرد
يك سوال از شما دارم مگر ما از رابطه فرزند وپدري رابطه اي نزديك تر داريم ؟آيا خداوند به حضرت نوح نفرمود:(قال يا نوح انه ليس من اهلك انه عمل غير صالح) اى نوح او در حقيقت از كسان تو نيست او [داراى] كردارى ناشايسته است.(هود46)
عايشه هم به دليل اعمال ناشايستي كه مرتكب شد دچار سرنوشت پسر نوح شد وديگر از اهل بيت پيامبر محسوب نمي شود.

محيا;10453 نوشت:
اخه چي بگم به شما اين خانم شما بيعت با خليفه شكست اين خانم شما از جمع ال عبا كه حضرت پيامبر(ص) مي فرمايند بيرون است اين خانم شما بين اهل بيت پيامبر(ع) كه در مباهله حضور داشتند نبود اين خانم شما مانع از دفن امام حسن(ع) نزد قبر پيامبر(ص)شد اين خانم شما عليه امام علي(ع) جنگ به راه انداخت و...... چرا نمي خواهيد اينها را ببينيد نگفتيد چرا اينهمه از اين خانم با اين همه كناهانش حمايت مي كنيد ولي امامان و اهل بيت ما معصوم ازگناه اند جناب سني كرد

این ها همه اتهام است و هیچ کجا اثبات نشده است
hakim;10455 نوشت:
اگر زنان پيامبر منظور باشه مي بايست ضمير عنكم و يطهركم را مونث مي آورد . و در اينجا مردي در كار نيست كه از باب تغليب باشه .

چطور مردی در کار نیست آیا حضرت علی جزء اهل بیت نیست
این آیه را هم ببینید در حالی که خطاب آیه زن حضرت ابراهیم است اما ضمیر مذکر آمده است
﴿قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيد﴾. (هود: 73).
«فرشتگان گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب مي‌کني؟! اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده. است; چرا كه او ستوده و والا است!»

hakim;10455 نوشت:
حضرت فاطمه سلام الله عليه به تصريح روايات موجود از شيعه و سني وارد است . چندين منبع را براي مراجعه آدرس دادم . مراجعه بفرماييد .

بله حضرت فاطمه هم جزء اهل بیت است من این را انکار نکردم

hakim;10457 نوشت:
ما قراين فراوان و دلايل زيادي داريم كه اينجا منظور از اهل بيت ع در مرحله اول پنج تن آل عبا است . كه البته بنده در پاسخ هاي قبلي و ساير دوستان به دلايل اشاراتي را كردند .

هیچکدام از این احادیث نگفته که زنان پیامبر از اهل بیت نیستند و فقط از اهل بیت بودن پنج تن آل عبا گفته است واین اهل بیت بودن زنان را رد نکرده است

محمد;10459 نوشت:
يك سوال از شما دارم مگر ما از رابطه فرزند وپدري رابطه اي نزديك تر داريم ؟آيا خداوند به حضرت نوح نفرمود:(قال يا نوح انه ليس من اهلك انه عمل غير صالح) اى نوح او در حقيقت از كسان تو نيست او [داراى] كردارى ناشايسته است.(هود46) عايشه هم به دليل اعمال ناشايستي كه مرتكب شد دچار سرنوشت پسر نوح شد وديگر از اهل بيت پيامبر محسوب نمي شود.

پس دیگر زنان پیامبر چی؟
آیا نعوذ بالله آنها را هم متهم می کنی؟
پس با این حال شما که قبول کرید فقط حضرت عایشه از اهل بیت نیست باید حضرت ام سلمه و حفصه و... را معصوم بدانید

sunnikurd;10477 نوشت:
پس دیگر زنان پیامبر چی؟ آیا نعوذ بالله آنها را هم متهم می کنی؟ پس با این حال شما که قبول کرید فقط حضرت عایشه از اهل بیت نیست باید حضرت ام سلمه و حفصه و... را معصوم بدانید

موضع كلام من عايشه بود ودر مورد ديگر زنان پيامبر بحثي نكردم.

sunnikurd;10477 نوشت:
هیچکدام از این احادیث نگفته که زنان پیامبر از اهل بیت نیستند و فقط از اهل بیت بودن پنج تن آل عبا گفته است واین اهل بیت بودن زنان را رد نکرده است

پرسشگر محترم گویا از متن کتابهای خودتان هم خبری ندارید ویا به طور کل آنها را انکار می کنید .

لازم دیدم با وجود منابعی که ذکر شد پاره ای توضیحات ومنابع دقیق آنها را افزون کنم.

اهل بیت رسول خدا چه کسانی هستند؟

إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا . احزاب / 33 .
خدا مى خواهد آلودگى را فقط از شما خاندان [ پيامبر ] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند .

حال شاید دوستان عزیز اهل سنت بگویند این آیه ربطی به ائمه شیعه ندارد و مربوط به همسران پیامبر می باشد. به بررسی کلمه ( اهل بیت) در آیه می پردازیم:

الف: اهل بیت در روایات شیعه
این نمونه ایی کوچک از روایت شیعه می باشد:
تذكرة الفقهاء (ط.ق) - العلامة الحلي - ج 2 - ص 477
عن النبي صلى الله عليه وآله أنه قال لعلي وفاطمة والحسن والحسين عليهم السلام اللهم هؤلاء أهل بيتي
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة - الشهيد الأول - ج 1 - ص 55 - 56
ان النبي صلى الله عليه وآله جلل على ‹ صفحه 56 › الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساء ، وقال : ( اللهم هؤلاء أهل بيتي
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تذكرة الفقهاء (ط.ق)|العلامة الحلي|2|726|فقه شيعه بعد از قرن هشتم|||||منشورات المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية||طبعة حجرية
ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة|الشهيد الأول|1|786|فقه شيعه بعد از قرن هشتم|مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث|الأولى|محرم 1419|ستاره - قم|مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث - قم|964-319-103-6|964-319-102-8 / 4 vols.

ب: روایت اهل سنت
مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 4 - ص 107
عن شداد أبى عمار قال دخلت على وائلة بن الأسقع وعنده قوم فذكروا عليا فلما قاموا قال لي ألا أخبرك بما رأيت من رسول الله صلى الله عليه وسلم قلت بلى قال أتيت فاطمة رضى الله تعالى عنها أسألها عن علي قالت توجه إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فجلست أنتظره حتى جاء رسول الله صلى الله عليه وسلم ومعه على وحسن وحسين رضى الله تعالى عنهم آخذ كل واحد منهما بيده حتى دخل فادنى عليا وفاطمة فأجلسهما بين يديه وأجلس حسنا وحسينا كل واحد منهما على فخذه ثم لف عليهم ثوبه أو قال كساء ثم تلا هذه الآية إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا وقال اللهم هؤلاء أهل بيتي
** این روایت را می توان یکی از سندهای حدیث کساء شمرد**
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
سنن الترمذي - الترمذي - ج 5 - ص 30 - 31
حدثنا قتيبة أخبرنا محمد بن سليمان بن الأصبهاني عن يحيى بن عبيد عن عطاء بن أبي رباح عن عمر بن أبي سلمة ربيب النبي صلى الله عليه وسلم قال لما نزلت هذه الآية على النبي صلى الله عليه وسلم ( إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويظهركم تطهيرا ) في بيت أم سلمة فدعا فاطمة وحسنا وحسينا فجللهم بكساء ‹ صفحه 31 › وعلى خلف ظهره فجلله بكساء ثم قال : اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا . قالت أم سلمة : وأنا معهم يا نبي الله ، قال أنت على مكانك وأنت على خير
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
سنن الترمذي - الترمذي - ج 5 - ص 360 - 361
حدثنا محمود بن غيلان ، أخبرنا أبو أحمد الزبيري ، أخبرنا ‹ صفحه 361 › سفيان عن زبيد عن شهر بن حوشب عن أم سلمة " أن النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ثم قال : اللهم هؤلاء أهل بيتي
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
الجوهر النقي - المارديني - ج 1 - ص 66
عن ابن سلمة ان النبي صلى الله عليه وسلم جلل الحسن والحسين وعليا وفاطمة رضي الله عنهم كساء ثم قال اللهم هؤلاء أهل بيتي الحديث ثم قال الترمذي حسن صحيح
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
المغني - عبد الله بن قدامه - ج 6 - ص 553
قد قال النبي صلى الله عليه وسلم لفاطمة وولديها وزوجها " اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب منهم الرجس وطهرهم تطهيرا
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
الشرح الكبير - عبد الرحمن بن قدامه - ج 6 - ص 230
وقد قال النبي صلى الله عليه وسلم لفاطمة وولديها وزوجها " اللهم هؤلاء أهل بيتي فاذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
المستدرك - الحاكم النيسابوري - ج 2 - ص 416
أبو العباس محمد بن يعقوب ثنا العباس بن محمد الدوري ثنا عثمان بن عمر ثنا عبد الرحمن بن عبد الله بن دينار ثنا شريك بن أبي نمر عن عطاء بن يسار عن أم سلمة رضي الله عنها انها قالت في بيتي نزلت هذه الآية إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت قالت فأرسل رسول الله صلى الله عليه وآله إلى علي وفاطمة والحسن والحسين رضوان الله عليهم أجمعين فقال اللهم هؤلاء أهل بيتي قالت أم سلمة يا رسول الله ما انا من أهل البيت قال إنك أهلي خير وهؤلاء أهل بيتي اللهم أهلي أحق هذا حديث صحيح
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
السنن الكبرى - البيهقي - ج 2 - ص 150
قالت فأرسل رسول الله صلى الله عليه وسلم إلى فاطمة وعلى والحسن والحسين فقال هؤلاء أهل بيتي
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مجمع الزوائد - الهيثمي - ج 9 - ص 167
وعن شداد أبى عمار قال دخلت على واثلة بن الأسقع وعنده قوم فذكروا عليا رضي الله عنه فلما قاموا قال ألا أخبرك بما رأيت من رسول الله صلى الله عليه وسلم قلت بلى قال أتيت فاطمة رضي الله عنها أسألها عن علي قالت توجه إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم ومعه حسن وحسين فجلست أنتظره حتى جاء رسول الله صلى الله عليه وسلم ومعه حسن وحسين أخذ كل واحد منهما بيد حتى دخل فأدنى عليا وفاطمة وأجلس حسنا وحسينا كل واحد منهما على فخذ ثم لف عليهم ثوبه أو كساءه ثم تلا هذه الآية ( انا يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا ) وقال اللهم هؤلاء أهل بيتي وأهل بيتي أحق
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
عمدة القاري - العيني - ج 16 - ص 223
وأهل بيته هم : فاطمة والحسن والحسين ، لأنه صلى الله عليه وسلم لف عليهم كساء ، وقال : هؤلاء أهل بيتي ،
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تحفة الأحوذي - المباركفوري - ج 1 - ص 120
عن أم سلمة أن النبي صلى الله عليه وسلم لف على الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساء وقال هؤلاء أهل بيتي ثم قال هذا حسن صحيح
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
المصنف - ابن أبي شيبة الكوفي - ج 7 - ص 501
فجاء رسول الله صلى الله عليه وسلم ومعه علي وحسن وحسين كل واحد منهما آخذ بيده ، فأدنى عليا وفاطمة فأجلسهما بين يديه ، وأجلس حسنا وحسينا كل واحد منهما على فخذه ، ثم لف عليهم ثوبه أو قال : كساءه ثم تلا هذه الآية : { إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت } ثم قال : " اللهم هؤلاء أهل بيتي ، وأهل بيتي أحق
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
خصائص أمير المؤمنين (ع) - النسائي - ص 49
دعا رسول الله صلى الله عليه وسلم عليا وفاطمة وحسنا وحسينا فقال : اللهم هؤلاء أهل بيتي
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مسند أبي يعلى - أبو يعلى الموصلي - ج 12 - ص 313 - 314
حدثنا محمد بن إسماعيل بن أبي سمينة حدثنا عبد الله بن داود عن فضيل عن عطية عن أبي سعيد عن أم سلمة أن النبي صلى الله عليه وسلم غطى على علي وفاطمة وحسن وحسين كساء ثم قال هؤلاء أهل بيتي إليك لا إلى النار قالت أم سلمة فقلت يا رسول الله وأنا منهم قال ‹ صفحه 314 › لا وأنت على خير
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مسند أبي يعلى - أبو يعلى الموصلي - ج 12 - ص 451
عن أم سلمة أن النبي صلى الله عليه وسلم جلل عليا وحسنا وحسينا وفاطمة كساء ثم قال اللهم هؤلاء أهل بيتي وحامتي اللهم أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا فقالت أم سلمة قلت يا رسول الله أنا منهم قال إنك إلى خير
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مسند أبي يعلى - أبو يعلى الموصلي - ج 13 - ص 471
عن واثلة بن الأسقع قال اقعد النبي صلى الله عليه وسلم عليا عن يمينه وفاطمة عن يساره وحسنا وحسينا بين يديه وغطى عليهم بثوب وقال اللهم هؤلاء أهل بيتي
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
المعجم الأوسط - الطبراني - ج 7 - ص 319
قالت أم سلمة فجاء علي يمشي آخذا بيد الحسن والحسين وفاطمة تمشي معهم فلما رآهم مقبلين الفساد يده إلى كساء كان على المنامة فبسطه فأجلسهم عليه وأخذ بأطراف الكساء الأربعة بشماله فضمه فوق رؤوسهم وأهوى بيده اليمنى إلى ربه فقال اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا ثلاث مرات
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
المعجم الكبير - الطبراني - ج 3 - ص 54
فقال لها النبي صلى الله عليه وسلم ادعي لي بعلك وابنيك الحسن والحسين فدعتهم فجلسوا جميعا يأكلون من تلك البرمة قالت وأنا أصلي في تلك الحجرة فنزلت هذه الآية إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا فأخذ فضل الكساء فغشاهم ثم أخرج يده اليمنى من الكساء وألوي بها إلى السماء ثم قال اللهم هؤلاء أهل بيتي وحامتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا قالت أم سلمة فأدخلت رأسي البيت فقلت يا رسول الله وأنا معكم قال أنت على خير مرتين
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
الاستيعاب - ابن عبد البر - ج 3 - ص 1100
دعا رسول الله صلى الله عليه وسلم فاطمة وعليا وحسنا وحسينا رضي الله عنهم في بيت أم سلمة وقال اللهم إن هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
نظم درر السمطين - الزرندي الحنفي - ص 133
تسألني عن أحب الناس إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم لقد رأيت عليا وفاطمة وحسنا وحسينا وجمع رسول الله صلى الله عليه وسلم بثوب عليهم ثم قال : اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا ، قالت : قلت يا رسول الله انا من أهلك قال : انك إلى خير .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
نظم درر السمطين - الزرندي الحنفي - ص 238 - 239
شهر بن حوشب قال : كنت جالسا عند أم سلمة ( رض ) فقالت جاءت فاطمة تحمل قدرا لها فيه خزيرة أو ما يصنع فقال لها رسول الله ( ص ) أين ابن عمك ؟ قالت في البيت قال : ادعيه وادعي ابني معه قالت : فجاؤوا فطعموا ثم أخذ كساء خيبر ، وما كان يبسطه في بيتنا فتخلل هو وهم به ثم قال : اللهم هؤلاء أهل بيتي أذهب عنا الرجس وطهرنا تطهيرا ، قالت : فقلت ‹ صفحه 239 › يا رسول الله : ألست من أهلك ؟ قال : أنت إلى خير أو أنت على خير
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
نصب الراية - الزيلعي - ج 1 - ص 71
عن أم سلمة ان النبي صلى الله عليه وسلم لف على الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساءا وقال هؤلاء أهل بيتي ثم قال هذا حديث حسن صحيح
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
موارد الظمآن - الهيثمي - ج 7 - ص 203
، وأجلس فاطمة عن يمينه ، وعليا " عن يساره ، وحسنا " وحسينا " بين يديه ، وقال : ( ( إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا " ) [ الأحزاب : 33 ] اللهم هؤلاء أهل بيتي
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مسند احمد|الإمام احمد بن حنبل|4|241|مصادر حديث سنى - فقه|||||دار صادر - بيروت - لبنان||
سنن الترمذي|الترمذي|5|279|مصادر حديث سنى - فقه|تحقيق وتصحيح : عبد الرحمن محمد عثمان|الثانية|1403 - 1983 م||دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان||سنن الترمذي وهو جامع الصحيح
الجوهر النقي|المارديني|1|750|فقه حنفى|||||دار الفكر||
المغني|عبد الله بن قدامه|6|620|فقه حنبلى||جديدة بالأوفست|||دار الكتاب العربي للنشر والتوزيع - بيروت - لبنان||بعناية جماعة من العلماء
الشرح الكبير|عبد الرحمن بن قدامه|6|682|فقه حنبلى||جديدة بالأوفست|||دار الكتاب العربي للنشر والتوزيع - بيروت - لبنان||بعناية جماعة من العلماء
المستدرك|الحاكم النيسابوري|2|405|مصادر حديث سنى - فقه|إشراف : يوسف عبد الرحمن المرعشلي||||||طبعة مزيدة بفهرس الأحاديث الشريفة
السنن الكبرى|البيهقي|2|458|مصادر حديث سنى - فقه|||||دار الفكر||
مجمع الزوائد|الهيثمي|9|807|مصادر حديث سنى - فقه|||1408 - 1988 م||دار الكتب العلمية - بيروت - لبنان||طبع بإذن خاص من ورثة حسام الدين القدسي مؤسس مكتبة القدسي بالقاهرة
عمدة القاري|العيني|16|855|مصادر حديث سنى - فقه||||بيروت - دار إحياء التراث العربي|دار إحياء التراث العربي||
تحفة الأحوذي|المباركفوري|1|1282|مصادر حديث سنى - فقه||الأولى|1410 - 1990 م||دار الكتب العلمية - بيروت - لبنان||
المصنف|ابن أبي شيبة الكوفي|7|235|مصادر حديث سنى - عام|تحقيق وتعليق : سعيد اللحام|الأولى|جماد الآخرة 1409 - 1989 م||دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان||طبعة مستكملة النص ومنقحة ومشكولة ومرقمة الأحاديث ومفهرسة / راجعه وصححه وأشرف على إخراجه : مكتب الدراسات والبحوث في دار الفكر
خصائص أمير المؤمنين (ع)|النسائي||303|مصادر حديث سنى - عام|تحقيق وتصحيح الأسانيد ووضع الفهارس : محمد هادي الأميني||||مكتبة نينوى الحديثة - طهران||
مسند أبي يعلى|أبو يعلى الموصلي|12|307|مصادر حديث سنى - عام|حسين سليم أسد|الأولى|1408 - 1988 م||دار المأمون للتراث||
مسند أبي يعلى|أبو يعلى الموصلي|13|307|مصادر حديث سنى - عام|حسين سليم أسد|الأولى|1412 - 1992 م||دار المأمون للتراث||
المعجم الأوسط|الطبراني|7|360|مصادر حديث سنى - عام|قسم التحقيق بدار الحرمين||1415 - 1995 م||دار الحرمين للطباعة والنشر والتوزيع||
المعجم الكبير|الطبراني|3|360|مصادر حديث سنى - عام|تحقيق وتخريج : حمدي عبد المجيد السلفي|الثانية ، مزيدة ومنقحة|1404 - 1984 م||دار إحياء التراث العربي||
الاستيعاب|ابن عبد البر|3|463|مصادر حديث سنى - عام|علي محمد البجاوي|الأولى|1412|بيروت - دار الجيل|دار الجيل||
نظم درر السمطين|الزرندي الحنفي||750|مصادر حديث سنى - عام||الأولى|1377 - 1958 م||||
نصب الراية|الزيلعي|1|762|مصادر حديث سنى - عام|اعتنى بهما : أيمن صالح شعبان|الأولى|1415 - 1995 م|مطابع الوفاء - المنصورة|دار الحديث - القاهرة|977-5227-61-5|
موارد الظمآن|الهيثمي|7|807|مصادر حديث سنى - عام|حسين سليم أسد الداراني ، عبد علي الكوشك|الأولى|1412 - 1992 م||دار الثقافة العربية||

[=Times New Roman]با اقتباس از:
[=Times New Roman]http://www.shia-sonni.com

sunnikurd;10477 نوشت:
هیچکدام از این احادیث نگفته که زنان پیامبر از اهل بیت نیستند و فقط از اهل بیت بودن پنج تن آل عبا گفته است واین اهل بیت بودن زنان را رد نکرده است


ج: اقرار علمای اهل سنت
یکی دیگر از مواردی که ادعای برادران شیعه مبنی بر اینکه اهل بیت منظور در آیه قران زنان پیامبر نیستند اقرار و نص روایات برادران اهل سنت می باشد. روایاتی از قبیل:

صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 7 - ص 123
انا تارك فيكم ثقلين أولهما كتاب الله فيه الهدى والنور فخذوا بكتاب الله واستمسكوا به فحث على كتاب الله ورغب فيه ثم قال وأهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي فقال له حصين ومن أهل بيته يا زيد أليس نساؤه من أهل بيته قال نساؤه من أهل بيته ولكن أهل بيته من حرم الصدقة
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
صحيح مسلم|مسلم النيسابوري|7|261|مصادر حديث سنى - فقه|||||دار الفكر - بيروت - لبنان||طبعة مصححة ومقابلة على عدة مخطوطات ونسخ معتمدة
دوستان اهل سنت لطف کنید این کلمه رو برامون توضیح بدین:
(نساءه من اهل بیته و لکن اهل بیته من حرم الصدقه)
چه کسانی صدقه بر آنان حرام می باشد؟
اگر کمی با شیعه آشنا باشید حتما از واقعه به اسارت رفتن زنان آل علی بن ابیطالب و فاطمه بنت محمد خبر دارید. آنجا که کوفیان برای فرزندان گرسنه حسین بن علی بن ابیطالب چیزی را به عنوان صدقه می دهند و زینب بنت علی بن ابیطالب و فاطمه بنت محمد می فرمود: صدقه بر ما حرام است.
اما برای اینکه دوستان نگویند که در کتب اهل سنت اهل بیت به معنای زنان هست ما به برخی کتب اهل سنت استناد می کنیم:
زرندی حنفی در کتابش چنین می نویسد:
نظم درر السمطين- ص 238 - 239
شهر بن حوشب قال : كنت جالسا عند أم سلمة ( رض ) فقالت جاءت فاطمة تحمل قدرا لها فيه خزيرة أو ما يصنع فقال لها رسول الله ( ص ) أين ابن عمك ؟ قالت في البيت قال : ادعيه وادعي ابني معه قالت : فجاؤوا فطعموا ثم أخذ كساء خيبر ، وما كان يبسطه في بيتنا فتخلل هو وهم به ثم قال : اللهم هؤلاء أهل بيتي أذهب عنا الرجس وطهرنا تطهيرا ، قالت : فقلت ‹ صفحه 239 › يا رسول الله : ألست من أهلك ؟ قال : أنت إلى خير أو أنت على خير
دوستان اهل سنت لطف کنند این قیدها رو توضیح بدن:
( یا رسول الله: الست من اهلک؟ قال: انت الی خیر او انت علی خیر)
در بخش ( روایات اهل سنت این گونه روایت زیاد بیان شده است)
د: اهل بیت = زنان؟
اکثر دوستان اهل سنت می خواهد به گونه ایی آیه را نشان دهد که منظور از آیه زنان رسول خدا می باشد. بر فرض اینکه ما بپذیریم که منظور از اهل بیت زنان هستند. چند سوال پیش می آید:
در آیه چنین امده است: ( لیذهب عنکم الرجس اهل بیت یطهرکم تطهیرا )
رجس به چه معنایی هست؟
رجس یعنی گناه و پلیدی. درسته؟
با اجازه دوستان میخوام یه داستان بگم:
اولا: یکی از زنان پیامبر باعث شروع شدن یه جنگ شد و در جنگ حضور پیدا کرد. در این جنگ حداقل 5000 نفر مسلمان کشته شدند. زن پیامبر به جنگ رفت در حالی که در قران به زنان پیامبر چنین امر شده است (قرن فی بیوتکن)
ثانیا: این همسر پیامبر در برابر خلیفه رسول خدا به جنگ پرداخت. به راستی چگونه می شود خون و مال (مالک بن نویره) تنها به خاطر اینکه به جناب ابوبکر زکات نداد حلال شد و او را در زمره مرتدین شمردید ولی افرادی که با خلیفه رسول به جنگ پرداختند و باعث کشته شدن هزاران نفر شدند را جزو صالحین برمیشمارید؟
مخالفت با آیه قران+جنگ با خلیفه رسول خدا+هدر دادن خون مسلمین = رجس
البته در اینجا دوستان بزرگوار اهل سنت سر بلند می کنند و می گویند ام المومنین عایشه اجتهاد کرد و اجتهادش اشتباه بود.
خب یه سوال؟
چرا نمی گویید. مالک بن نویره اجتهاد کرد و اشتباه بود؟ چرا خونش را حلال کردید؟ چرا او را جزو مرتدین شمردید؟
چرا این دایره اجتهاد شما فقط برای بعضی ها هست؟
امیدوارم در فضایی خارج از تعصب این متن رو مطالعه کرده باشید.


[=Times New Roman]با اقتباس از:
[=Times New Roman]http://www.shia-sonni.com

sunnikurd;10477 نوشت:
پس دیگر زنان پیامبر چی؟ آیا نعوذ بالله آنها را هم متهم می کنی؟ پس با این حال شما که قبول کرید فقط حضرت عایشه از اهل بیت نیست باید حضرت ام سلمه و حفصه و... را معصوم بدانید

[=times new roman]البته زنان پیامبر ارجمند ترند از دخترانش و بقیه زنان
[=times new roman]دوست عزیز فاطمه بنت محمد کیست؟
[=times new roman]نمی شناسیدش؟
[=times new roman]پاره تن پيامبر

[=times new roman]قال رسول الله (ص):‌ فاطمة بَضْعَة منّى. صحيح البخارى 4/210، (ص 710، ح 3714)،
[=times new roman]سرور زنان دنيا و آخرت

[=times new roman]روى الهيثمي عن رسول اللّه (ص) قال: إنّ فاطمة سيدة نساء امتى . رواه الطبراني ورجاله رجال الصحيح غير محمد بن مروان الذهلى ووثقه ابن حبان. مجمع الزوائد ج 9 ص 201 .
[=times new roman]قَالَ النَّبِيُّ (ص): فاطمة سيدة نساء العالمين. أسد الغابة ج 4 ص 16.
[=times new roman]قَالَ النَّبِيُّ (ص) فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ». صحيح البخارى ج 4 ص 209، ح قبل 3711،
[=times new roman]همسنگ پيامبر در گفتار
[=times new roman]عن عائشة قالت: «ما رأيت أحدا قط أصدق من فاطمة» ورجالهما رجال الصحيح . مجمع الزوائد ج 9 ص 201، المعجم الأسط، ج 3، ص 137.
[=times new roman]برخورداد از احترام ويژه پيامبر
[=times new roman]عن عائشة أيضا: كانت إذا دخلت عليه - على رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم - قام إليها فقبلها ورحب بها وأخذ بيدها فأجلسها في مجلسه. قال الحاكم: صحيح على شرط الشيخين، وأقره الذهبي أيضا. المستدرك: 3/160.
[=times new roman]برتر از خلفاي راشدين
[=times new roman]قال المُناوي: وذكر العَلَم العراقي: إن فاطمة وأخاها إبراهيم أفضل من الخلفاء الأربعة باتفاق . فيض القدير في شرح الجامع الصغير 4/ 556.
[=times new roman]غضب فاطمه هم طراز غضب خداوند متعال
[=times new roman]إنّ اللّه يغضب لغضبك، ويرضى لرضاك. هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه. المستدرك: 3/153
[=times new roman]غضب و اذيت فاطمه برابر با غضب وإيذاي پيامبر (ص)
[=times new roman]قال رسول الله (ص):‌ فاطمة بَضْعَة منّى فمن أغضبها أغضبني. صحيح البخارى 4/210، (ص 710، ح 3714).
[=times new roman]إِنَّمَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا. صحيح مسلم 7/141 ح 6202) وليس فيهما قضيّة الخطبة.
[=times new roman]خانه فاطمه همسنگ خانه پيامبران
[=times new roman]روي الثعلبي والسيوطي عن أنس بن مالك وعن بريدة قالا : قرأ رسول الله صلى الله عليه وسلم هذه الآية ) في بيوت أذن الله أن ترفع ويذكر فيها اسمه ( إلى قوله ) والأبصار ( فقام رجل فقال : أيّ بيوت هذه يا رسول الله ؟ قال : ( بيوت الأنبياء ) .
[=times new roman]قال : فقام إليه أبو بكر فقال : يا رسول الله هذا البيت منها لبيت عليّ وفاطمة ؟
[=times new roman]قال : ( نعم من أفاضلها ) .
[=times new roman]تفسير الثعلبي ج 7 ص107، تفسير الثعالبي ج 7 ص107 ، الدر المنثور ج 6 ص 203 ، روح المعاني ج 18 ص 174.
[=times new roman]حالا ببینیم بعضی از این زنان ارجمندی که شما میگین کی هستند.
[=times new roman]شان نزول آیه 11 سوره حجرات
[=times new roman]يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَلا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإيمانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُون‏. الحجرات/11.

[=times new roman]اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند و يكديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند!

[=times new roman]در این پست قصد داریم بررسی کنیم که شان نزول این آیه چه بوده است.

[=times new roman]همه به روشنی می دانیم که تمسخر گاهی با زبان می شود و گاهی با اشاره کردن. و در این مطلب هیچ انسان عاقلی شک ندارد.
[=times new roman]نظریه علمای اهل سنت:
[=times new roman]جمهور علمای اهل سنت مسخره کردن یک مسلمان را حرام میدانند.
[=times new roman]جامع البيان - إبن جرير الطبري - ج 26 - ص 169
[=times new roman]السخرية ، فلا يحل لمؤمن أن يسخر من مؤمن لا لفقره ، ولا لذنب ركبه ، ولا لغير ذلک
[=times new roman]مسخره کردن. حلال نمی باشد برای مومن که مومن دیگری را بخاطر فقرش یا گناهش و یا غیر این چیزها مسخره کند.
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]جامع البيان|إبن جرير الطبري|26|310|مصادر تفسير سنى|تقديم : الشيخ خليل الميس / ضبط وتوثيق وتخريج : صدقي جميل العطار||1415 - 1995 م||دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان||
[=times new roman]بالاتر و روشن تر از این مطلب را جناب ابن کثیر گفته اند:
[=times new roman]احتقارهم واستصغارهم، وهذا حرام،
[=times new roman]تفسير القرآن العظيم، ج 4، ص 213 ، ناشر: دار الفكر
[=times new roman]شان نزول آیه:
[=times new roman]جمهور علمای اهل سنت و شیعه بر این مطلب عقیده دارند که این آیه در مورد دو تن از زنان پیامبر نازل شده است. حالا باید دید این زنان کدامها هستند.
[=times new roman]تفسير مقاتل بن سليمان - مقاتل بن سليمان - ج 3 - ص 262
[=times new roman]( [=times new roman]ولا نساء من نساء عسى أن يكن خيرا منهن ) * نزلت في عائشة بنت أبي بكر ، رضي الله عنهما ، استهزأت من قصر أم سلمة بنت أبي أمية
[=times new roman]آيه : «ولا نساء ...» در باره عائشه نازل شده است؛ در آن هنگام كه ام سلمه را به خاطر كوتاه قد بودنش ريشخند كرد
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]تفسير الثعلبي - الثعلبي - ج 9 - ص 81
[=times new roman]وقال أنس : نزلت في نساء رسول الله صلى الله عليه وسلم عيرن أم سلمة بالقصر . ويقال : نزلت في عائشة ، أشارت بيدها في أم سلمة أنها قصيرة ، وروى عكرمة ، عن ابن عباس أن صفية بنت حي بن أخطب أتت رسول الله صلى الله عليه وسلم فقالت : إن النساء يعيرني فيقلن : يا يهودية بنت يهوديين ، فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم ( هلا قلت : إن أبي هارون ، وابن عمي موسى ، وإن زوجي محمد ) ، فأنزل الله سبحانه هذه الآية
[=times new roman]((.... [=times new roman]نازل شده است در شان عایشه که با دستش اشاره کرد به ام سلمه و گفت. کوتاه است......))
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]تفسير القرطبي - القرطبي - ج 16 - ص 326
[=times new roman]نزلت في عائشة ، أشارت بيدها إلى أم سلمة ، يا نبي الله إنها لقصيرة . وقال عكرمة عن ابن عباس : إن صفية بنت حيي بن أخطب أتت رسول الله صلى الله عليه وسلم فقالت : يا رسول الله ، إن النساء يعيرنني ، ويقلن لي يا يهودية بنت يهوديين ! فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم : [ هلا قلت إن أبي هارون وإن عمي موسى وإن زوجي محمد ] . فأنزل الله هذه الآية .
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]تفسير مقاتل بن سليمان|مقاتل بن سليمان|3|150|مصادر تفسير سنى|أحمد فريد|الأولى|1424 - 2003م|لبنان/ بيروت - دار الكتب العلمية|دار الكتب العلمية||
[=times new roman]تفسير الثعلبي|الثعلبي|9|427|مصادر تفسير سنى|الإمام أبي محمد بن عاشور ، مراجعة وتدقيق الأستاذ نظير الساعدي|الأولى|1422 - 2002م|بيروت - لبنان - دار إحياء التراث العربي|دار إحياء التراث العربي||
[=times new roman]تفسير القرطبي|القرطبي|16|671|مصادر تفسير سنى|تصحيح : أحمد عبد العليم البردوني||1405 - 1985 م||دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان||مؤسسة التاريخ العربي
[=times new roman]علمای دیگر هم این روایت را نقل کرده اند:
[=times new roman]تفسير البحر المحيط - أبي حيان الأندلسي - ج 8 - ص 112
[=times new roman]روي أن عائشة وحفصة ، رضي الله تعالى عنهما ، رأتا أم سلمة ربطت حقويها بثوب أبيض وسدلت طرفه خلفها ، فقالت عائشة لحفصة : انظري إلى ما يجر خلفها ، كأنه لسان كلب . وعن عائشة ، أنها كانت تسخر من زينب بنت خزيمة الهلالية ، وكانت قصيرة . وعن أنس : كان نساء النبي صلى الله عليه وسلم ) يعيرن أم سلمة بالقصر . وقالت صفية لرسول الله صلى الله عليه وسلم ) : يعيرنني ويقلن يا يهودية بنت يهوديين ، فقال لها : هلا قلت إن أبي هارون ، وإن عمي موسى ، وإن زوجي محمد
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]تفسير النسفي - النسفي - ج 4 - ص 165
[=times new roman]عائشة رضي الله عنها انها كانت تسخر من زينب بنت خزيمة وكانت قصيرة
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]تفسير الآلوسي - الآلوسي - ج 26 - ص 152
[=times new roman]عن عائشة أنها كانت تسخر من زينب بنت خزيمة الهلالية وكانت قصيرة فنزلت
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]تفسير البحر المحيط|أبي حيان الأندلسي|8|745|مصادر تفسير سنى|الشيخ عادل أحمد عبد الموجود - الشيخ علي محمد معوض، شارك في التحقيق 1) د.زكريا عبد المجيد النوقي 2) د.أحمد النجولي الجمل|الأولى|1422 - 2001م|لبنان/ بيروت - دار الكتب العلمية|دار الكتب العلمية||
[=times new roman]تفسير النسفي|النسفي|4|537|مصادر تفسير سنى|||||||
[=times new roman]تفسير الآلوسي|الآلوسي|26|1270|مصادر تفسير سنى|||||||
[=times new roman]دوستان اهل سنت اجازه هست من چند تا سوال کنم؟
[=times new roman]شما روایتی دارید که پیامبر اکرم فرموده است: ( اصحاب من مانند ستارگان هستند به هر کدام اقتدا کنید هدایت خواهید شد)
[=times new roman]درسته؟
[=times new roman]خب ببخشید. آیا زنان پیامبر هم در زمره اصحاب وارد می شوند؟
[=times new roman]صد در صد

[=times new roman]خب اگر بنده به جناب حفصه بنت عمر بن خطاب و عایشه بنت ابوبکر بن ابی قحافه اقتدا کنم و به دیگر صحابه رسول الله توهین کنم. حکمش چیست؟

[=times new roman]فراموش نشود. طبق نقل علمای اهل سنت مسخره کردن مومن حرام است. حالا چگونه کسی که راه هدایت را نشان میدهد. عمل حرام انجام میدهد؟
[=times new roman]البته فراموش نشود که جناب عایشه بنت ابوبکر در زمان حیات پیامبر کارهای زیادی انجام داده است.
[=times new roman]کارهایی از قبیل شکستن ظروف دیگر همسران رسول الله.
[=times new roman]شکستن ظرف صفیه
[=times new roman]در مسند احمد بن حنبل روایاتی آمده است که مضمومنش این است که روزی صفیه یکی دیگر از زنان پیامبری غذایی درست کرده بود آن روز نوبت خانه عایشه بود. جناب صفیه در ظرفی برای پیامبر از همان غذا ریخت و برای ایشان برد. عایشه ظرف را به همراه غذا به بیرون پرت کرد. خود عایشه گوید. در این حال غضب را در چهره رسول الله دیدم.
[=times new roman]مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 6 - ص 277
[=times new roman]عن عائشة قالت بعثت صفية إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم بطعام قد صنعته له وهو عندي فلما رأيت الجارية أخذتني رعدة حتى استقلني أفكل فضربت القصعة فرميت بها قالت فنظر إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فعرفت الغضب في وجهه
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]مسند احمد|الإمام احمد بن حنبل|6|241|مصادر حديث سنى - فقه|||||دار صادر - بيروت - لبنان||
[=times new roman]و همچنین تعقیب کردن پیامبر
[=times new roman]روایات زیادی در کتب اهل سنت هست که جناب عایشه می گوید شبهایی که قرار بود پیامبر در خانه من باشند زمانی که حضرت بیرون میرفتند او را تعقیب میکردم. چون فکر میکردم که پیش همسران دیگرش میرود.
[=times new roman]عن عائشة قالت افتقدت النبي صلى الله عليه وسلم ذات ليلة فظننت انه ذهب إلى بعض نسائه
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]صحيح مسلم - مسلم النيسابوري - ج 2 - ص 51
[=times new roman]عن عائشة قالت افتقدت النبي صلى الله عليه وسلم ذات ليلة فظننت انه ذهب إلى بعض نسائه فتحسست ثم رجعت
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]مسند احمد|الإمام احمد بن حنبل|6|241|مصادر حديث سنى - فقه|||||دار صادر - بيروت - لبنان||
[=times new roman]صحيح مسلم|مسلم النيسابوري|2|261|مصادر حديث سنى - فقه|||||دار الفكر - بيروت - لبنان||طبعة مصححة ومقابلة على عدة مخطوطات ونسخ معتمدة
[=times new roman]در اینجا باید از جناب عایشه یک سوال بکنیم.
[=times new roman]در قران کریم آمده است که خداوند فرموده است: ( اگر نمی توانید عدالت را در بین زنها انجام دهید پس فقط یک زن بگیرید) آیا پیامبر هر در ذیل این آیه هست یا نه؟
[=times new roman]و در جای دیگر قران کریم آمده است که : ( در رسول خدا برای شما اسوه حسنه ایی هست)
[=times new roman]حال شما بگویید. چگونه ممکن است رسول خدا و اسوه حسنه مومنین به غیر عدالت عمل کند و در زمانی که نوبت عایشه هست به خانه دیگری برود؟ اگر به خانه دیگری رود. الف: به جز عدالت انجام داده. ب: دیگر اسوه حسنه نیست.
[=times new roman]آیا عایشه و حفصه بهترین زنان رسول الله بودند؟
[=times new roman]در گروهی از روایات اهل سنت چنین بیان شده است که بهترین زنان در نزد رسول الله جناب عایشه بوده است. با اجازه دوستان ما قصد داریم این مطلب را بررسی کنیم.
[=times new roman]قرطبی عالم بزرگ اهل سنت چنین می نویسد:
[=times new roman]وهذا الهجر غايته عند العلماء شهر كما فعل النبي صلى الله عليه وسلم حين أسر إلى حفصة فأفشته إلى عائشة وتظاهرتا عليه.
[=times new roman]نهايت قهر كردن با ديگران از ديدگاه علما يك ماه است؛ چنانچه رسول خدا در هنگامى حفصه راز آن حضرت را پيش عائشه فاش كرد و آن‌ها عليه رسول خدا همپيمان شدند، اين چنين كرد.
[=times new roman]**[=times new roman]تفسیر قرطبی ج5ص172- دارالحیاء التراث العربی**
[=times new roman]البته غضب کردن حضرت رسول الله از جناب عایشه یک بار نبوده است. بارها این اتفاق افتاده.
[=times new roman]در مسند احمد بن حنبل روایاتی آمده است که مضمومنش این است که روزی صفیه یکی دیگر از زنان پیامبری غذایی درست کرده بود آن روز نوبت خانه عایشه بود. جناب صفیه در ظرفی برای پیامبر از همان غذا ریخت و برای ایشان برد. عایشه ظرف را به همراه غذا به بیرون پرت کرد. خود عایشه گوید. در این حال غضب را در چهره رسول الله دیدم.
[=times new roman]مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 6 - ص 277
[=times new roman]عن عائشة قالت بعثت صفية إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم بطعام قد صنعته له وهو عندي فلما رأيت الجارية أخذتني رعدة حتى استقلني أفكل فضربت القصعة فرميت بها قالت فنظر إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فعرفت الغضب في وجهه
[=times new roman]. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
[=times new roman]مسند احمد|الإمام احمد بن حنبل|6|241|مصادر حديث سنى - فقه|||||دار صادر - بيروت - لبنان||
[=times new roman]حال شما بگویید با چه دلیلی می گویید مقام زنان پیامبر از فاطمه بنت محمد بالاتر هست؟
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]
[=Times New Roman]با اقتباس از:
[=Times New Roman]http://www.shia-sonni.com
[=Times New Roman]

sunnikurd;10475 نوشت:
ین ها همه اتهام است و هیچ کجا اثبات نشده است

مستر سني كرد

اين كه اين خانم همراه پيامبر تو مباهله نبود اتهام شد؟؟؟

جنك جمل چرا اسمش شد جنك جمل؟؟؟

خانمتون از مسببين اصلي جنك جمل نبود؟؟؟

خانمتون بيعت با علي (ع) نشكست؟؟؟؟

اينها اتهام شد؟؟؟

يكم منصفانه به تاريخ صدر اسلام بنگريد

در ضمن نكفتين چرا چسبيدين به اين خانم و دست از سرش برنمي دارين بابا اخه چرا به ادمي با اين همه گناه مي خواهين معصوم جلوه اش دهين چرا؟؟

محمد;10478 نوشت:
موضع كلام من عايشه بود ودر مورد ديگر زنان پيامبر بحثي نكردم.

باشه فرض کنیم عایشه بدکار(نعوذ بالله) اما دیگر زنان چی مگر غیر این است که که شما هیچکدام را معصوم نمی دانید شما به خاطر این آیه می گویید(احزاب 33) که پنج تن آل عبا معصوم هستند و می گویید حضرت عایشه و حفصه به خاطر اعمال ناشایست در زمره ی اهل بیت قرار نمی گیرند من می گویم دیگر زنان پیامبر چی آیا آنها معصومند؟
...........................
سلام آقای نیما.ر ای کاش یکبار خودتان چیزی را که copy و paste کرده اید می خواندید آن وقت می فهمیدید که هیچکدام منظور شمارا نمی رسانند در همه ی این احادیث گفته شده که حضرت حسن حسین فاطمه و علی رضی الله عنهم اجمعین اهل بیت پیامبرند و این اهل بیت بودن زنان پیامبر را رد نمی کند مثلا مردی 10 فرزند دارد و پنج نفرشان در خانه اند آن مرد آنها را جمع می کند و می گوید خدایا این ها اهل بیت من هستند آنها را محافظت بفرما این سخن اهل بیت بودن پنج فرزند دیگرش را رد نمی کند.

اگر واقعا در جستجوی حقیقتی

طوماری از کتابهای خودتان را در خصوص این شبهه آوردم.
نمی دانم آیا اصلا به خودتان زحمت خواندن کتابهای خودتان راهم نمی دهید !

از این حدیث چگونه شما پی بردید که زنان پیامبر هم جز اهل بیت هستند؟

مسند احمد - الإمام احمد بن حنبل - ج 4 - ص 107
عن شداد أبى عمار قال دخلت على وائلة بن الأسقع وعنده قوم فذكروا عليا فلما قاموا قال لي ألا أخبرك بما رأيت من رسول الله صلى الله عليه وسلم قلت بلى قال أتيت فاطمة رضى الله تعالى عنها أسألها عن علي قالت توجه إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم فجلست أنتظره حتى جاء رسول الله صلى الله عليه وسلم ومعه على وحسن وحسين رضى الله تعالى عنهم آخذ كل واحد منهما بيده حتى دخل فادنى عليا وفاطمة فأجلسهما بين يديه وأجلس حسنا وحسينا كل واحد منهما على فخذه ثم لف عليهم ثوبه أو قال كساء ثم تلا هذه الآية إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا وقال اللهم هؤلاء أهل بيتي

ویا

سنن الترمذي - الترمذي - ج 5 - ص 30 - 31
حدثنا قتيبة أخبرنا محمد بن سليمان بن الأصبهاني عن يحيى بن عبيد عن عطاء بن أبي رباح عن عمر بن أبي سلمة ربيب النبي صلى الله عليه وسلم قال لما نزلت هذه الآية على النبي صلى الله عليه وسلم ( إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويظهركم تطهيرا ) في بيت أم سلمة فدعا فاطمة وحسنا وحسينا فجللهم بكساء ‹ صفحه 31 › وعلى خلف ظهره فجلله بكساء ثم قال : اللهم هؤلاء أهل بيتي فأذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا . قالت أم سلمة : وأنا معهم يا نبي الله ، قال أنت على مكانك وأنت على خير

بهتر است ترجمه آن را بنویسم شاید عربیتان خوب نیست.

ترمذى در صحيح خود از عمر بن ابى سلمه روايت کرده است که او گفت:«اين آيه در خانه ام سلمه بر پيامبر (ص) نازل شد:«اراده خداوند تعلق گرفته است تا از شما-خاندان پيامبر (ص) -ناپاکى را دور کند،و شما را به طور کامل پاک دارد.».پس پيامبر،فاطمه،حسن و حسين را طلبيد،و آنان را با کسا پوشانيد و على را نيز که پشت‏سرش بود با عبايى پوشاند،سپس فرمود: بار خدايا اينان اهل بيت منند پس،پليدى را از آنان بزداى و آنان را به طور کامل پاک بدار.ام سلمه گفت:يا رسول الله آيا من هم با آنان هستم؟فرمود:تو بر جايگاه خود هستى و روى به سوى خير و سعادت دارى.».ترمذى گويد:و در همين باب از ام سلمه،معقل بن يسار،ابى الحمراء و انس بن مالک،روايت‏شده است.( ج 5 ص 328 (شماره حديث 3875))

و مسلم از عايشه همسر پيامبر روايت کرده است که او گفت:پيامبر خدا بيرون آمد در حالى که عبايى بافته از موى سياه بر دوش او بود،پس حسن آمد،او را داخل عبا کرد،بعد حسين آمد،او را نيز داخل کرد،و بعد فاطمه آمد،او را هم به زير عبا جاى داد،سپس على آمد و او را هم با عبا پوشاند،آن گاه فرمود:«خداوند اراده فرموده است تا از شما خانواده پليدى را دور سازد و شما را کاملا پاک گرداند»(صحيح مسلم ج 15 ص 192-195)

شان نزول اين آيات ( که اهل بيت، اميرمومنان، حضرت فاطمه و حسنين هستند) در منابع حديثي و تفسيري اهل سنت ، در ضمن روايات متعدد آمده است. از جمله در صحيح مسلم(جلد 5 صفحه 198 و 199) و از عايشه و در تفسير درالمنثور( جلد 7 باب فضائل اهل البيت النبي) از منابع فراوان نقل گرديده است.

آري عايشه در اين روايت علاوه بر تاييد نزول ايه شريفه درباره اهل بيت، خود آنان را هم دقيقا و به نام معرفي کرده است!

حرف حساب شما چیست؟

اگر قابل هدایت هستید همین برای شما کافی است.

آقای نیما.ر لطفا بگو آیا حضرت ام سلمه از اهل بیت پیامبر است یا خیر؟
در ضمن کمی مودبانه نسبت به ام المومنین عایشه صحبت کنید.
اگر اهل هدایت باشید آیه ی قران مبین را می پذیرفتید

مستر سني كرد به اين ادرس هم توجه فرماييد

http://www.askdin.com/showthread.php?t=1059

محيا;10540 نوشت:
مستر سني كرد اين كه اين خانم همراه پيامبر تو مباهله نبود اتهام شد؟؟؟ جنك جمل چرا اسمش شد جنك جمل؟؟؟ خانمتون از مسببين اصلي جنك جمل نبود؟؟؟ خانمتون بيعت با علي (ع) نشكست؟؟؟؟ اينها اتهام شد؟؟؟ يكم منصفانه به تاريخ صدر اسلام بنگريد در ضمن نكفتين چرا چسبيدين به اين خانم و دست از سرش برنمي دارين بابا اخه چرا به ادمي با اين همه گناه مي خواهين معصوم جلوه اش دهين چرا؟؟

مستر سني كرد جواب اينها را نكفتي؟؟؟؟

نقل قول:
محيا

بابا اخه چرا به ادمي با اين همه گناه مي خواهين معصوم جلوه اش دهين چرا؟؟

چون مي خواهيم بهتون ثابت بشه معصومه..

نمي دونم شما يه جوري دارين از عايشه صحبت مي كنييد كه تو اون دوران هستين و همه چيزو با چشم خودتون ديدين..

بالاترین افتخاری که برای حضرت عایشه می‌توان ذکر کرد این است که بنابر تصریح احادیث و روایات صحیح، حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها در هر دو جهان به شرف همسری سرور کائنات، محبوب رب‌ العالمین حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم نایل شده است.

ولد و پرورش
بعد از بعثت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در خانه‌ای مملو از صدق و صفا و ایمان، خانه‌ای که قبل از دیگران پرتوهای آفتاب نبوت بر آن تابید و نور توحید و یکتاپرستی در آن ظاهر شد، در سال چهارم بعثت دختری دیده به جهان گشود که نامش را "عایشه" گذاشتند.
آری! قبل از اینکه عایشه متولد بشود، پدر و مادرش در زمرۀ یاران و عاشقان خدا و رسولش قرار گرفته بودند و همین امرسبب شد تا این طفل معصوم، آلوده شرک و بت‌پرستی نگردد، بلکه درهمان لحظه تولد، نور توحید در قلبش جای گیرد و در زیر آفتاب صداقت و ایمان رشد و نمو کند.
پدر حضرت عایشه رضی‌الله‌عنهما، حضرت ابوبکر صدیق می‌باشد. ابوبکر رضی‌الله‌عنه قبل از مسلمان شدنش به صفاتی از قبیل؛ شجاعت، امانت‌داری، خوش اخلاقی، صداقت و همزیستی مسالمت‌آمیز مشهور بود.
مردان قبایل مختلف نزد وی می‌آمدند و به خاطر علم فراوان، آگاهی دقیق و اخلاق پسندیده‌اش با او انس می‌گرفتند. وی بعد از اینکه مسلمان شد و حلاوت ایمان را چشید مردم را به طرف اسلام دعوت می‌داد که عده کثیری از بزرگان مکه در اثر دعوت ایشان به دین اسلام مشرف شدند.
مادر حضرت عایشه، ام رومان رضی‌الله‌عنهما از زنان محترم و با شرافت مکه بود. او نیز اسلام عزیز را با جان و دل قبول کرده و محبت خاصی با پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم داشت و برای نصرت مسلمانان تلاشهای زیادی نمود. به طوری که روزی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم برقبر ام رومان گذر کرد و بعد از دعای رحمت و مغفرت برای وی، فرمودند: خدایا بر تو پوشیده نیست که ام رومان در راه تو و نصرت پیامبرت چه سختی‌هایی را تحمل نمود.
دختری که از پدری همچون ابوبکر صدیق، کسی که سفر و حضر، شب و روز، صبح و شام او را به عنوان یاور و همراه رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌شناختند، ابوبکری که به شیخ صحابه، دوست و محبوب رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم، متخلّق به اخلاق پیامبر و جزو اولین افرادی که در اسلام داخل شدند، متصف است و مادری همچون "ام رومان" که نمونه بارزی از یک زن وفادار، شجاع و باتقواست، متولد شده باشد بی‌شک آینده‌ای بسیار درخشان و نورانی را درپیش خواهد داشت.

خواستگاری مبارک
حضرت خدیجه رضی‌الله‌عنها نخستین همسر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بود. او زنی باوفا و راستین بود. وی از بهترین یاوران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم به شمار می‌رفت که سرمایه، مقام و نیروهای معنوی و جسمی خود را در راه اسلام و حمایت از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم صرف نمود.
اما این همسر باوفا و با ایمان در سال دهم بعثت دارفانی را وداع گفت و به دیدار خداوند متعال شتافت. با رحلت وی مسلمانان مادری مهربان و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم همسری دلسوز و دعاگو را از دست دادند به طوری که پیامبراین سال را"عام الحزن" (سال غم) نامید.
خدیجه تحمل غم‌هایی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در راه دعوت برداشت می‌کرد را برایش آسان می‌کرد. اما پس از خدیجه کسی نبود که این خلأ را پر کند و تنهایی و سکوتی که پس از خدیجه به وجود آمده بود را بزداید. تمام اشیایی که در اطراف پیامبر مشاهده می‌شد، یاد و خاطره خدیجه و جهاد و عشق او را برای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم تازه می‌نمود. در چنین وضعیتی کسی جرأت نمی‌کرد با آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مورد ازدواج صحبت کند، تا اینکه خوله دختر حکیم، همسر حضرت عثمان بن مظعون این طلسم را شکست و مسأله ازدواج آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم با حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها را به ایشان پیشنهاد کرد.
خلاصه بعد از مدت کوتاهی، ازدواج مبارک صورت گرفت و چنان سعادتی نصیب حضرت عایشه شد که مانند آن هرگز نصیب هیچ زنی تا قیامت نخواهد شد. به راستی که این عقد و نکاح، فیصلۀ خداوندی بود. چنان که در صحیح بخاری حدیث شماره [5125] و صحیح مسلم حدیث شماره [6283] روایتی آمده که روزی آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم به حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها فرمودند: تو را دو بار در خواب دیدم که در پارچه‌ای ابریشمی بودی و فرشته‌ای (جبرئیل) به من می‌گفت: این همسر تو هست. پارچه را که کنار می‌زدم، چهره تو را می‌دیدم. با خود می‌گفتم: اگر از طرف خداوند باشد حتماً عملی می‌شود.
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در وجود عایشه کوچک - از نظر سنی- خصوصیات بارزی همچون زیرکی فوق‌العاده، شخصیتی دارای صفات والا یافته بود. او (پیامبر) با فراست نبوی، در عایشه صدیقه استعدادهایی را کشف نموده بود که می‌توانست از او یک همسر خوب و شایسته برای پیامبر خدا بسازد.
روزها به سرعت سپری می‌شد. عایشه به عقد و نکاح پیامبر خدا درآمده بود اما هنوز در خانه پدرش بود. عایشه در مقابل چشم و دل پیامبر خدا، بزرگ و بزرگتر می‌شد و قلب کوچکش در کنار آیات ملکوتی الهی، گسترده و گسترده‌تر می‌گردید. مشاهده آزار و اذیت مشرکان و بی‌احترامی و جسارت به مقام شامخ نبوت توسط دشمنان اسلام، روح حساس عایشه را سخت آشفته و پریشان اما نیرومند و مقتدر می‌ساخت. او مهمترین اتفاق تاریخ و حساس‌ترین لحظه زندگی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم یعنی هجرت را از نزدیک نظاره‌گر بود. او هرگز فراموش نمی‌کند آن روزی را که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم به خانه آنها آمد و ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه را از ماجرای هجرت و مصاحبت ابوبکر رضی‌الله‌عنه باخودش آگاه کرد و ابوبکر از شدت خوشحالی، اشک از دیدگانش جاری شد. او تمام این صحنه‌ها را با زیرکی و فراست خود مشاهده می‌کرد و از آنها برای آینده‌اش درس می‌گرفت و تربیت می‌شد.

از بوستان صداقت به گلستان نبوت
در سال دوم هجری حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها وارد خانه نبوت شد و بزرگترین شرافت ممکن را نصیب خود ساخت. او اینک همسر بنده برگزیده خدا، محبوب‌ترین انسان در نزد خالق و مخلوق یعنی حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌باشد. عایشه رضی‌الله‌عنها به خانه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم رفت و در سایه وحی مراحل تربیتی خود را به کمال رسانید. فکر و اندیشه‌اش شکل گرفت و رفته رفته این تکامل به اوج خود رسید تا اینکه در نهایت خداوند متعال با صراحت اعلام فرمود:
«النبی اولی بالمومنین من انفسهم و ازواجه امهاتهم»
اینجا بود که عایشه در کنار دیگر همسران پیامبر، به عنوان مادر مومنان جهان معرفی می‌شود. مومنان آنانی هستند که باور و اعتقادشان به مبدأ هستی و یگانه مطلق از مظاهر و قالب‌ها فراتر رفته و به باطنی‌ترین و ژرف‌ترین لایه‌های دلشان نفوذ یافته است و عشق به خدا و رسول و قرآن را بزرگترین سرمایه خود می‌دانند. عایشه مادر چنین افرادی است.
خلاصه اینکه، عایشه صدیقه در خانه پیامبر از سعادت و خوش‌بختی غیر قابل وصفی برخوردار بود. مظهر این خوش بختی، آرامش روحی و روانی‌ای بود که عایشه رضی‌الله‌عنها احساس می‌کرد و او را در مقابل تمام مصائب و سختی‌های زندگی ثابت قدم می‌گردانید. او در کنار پیامبر با فقر و تنگدستی زندگی می‌کرد و شب را روی حصیر می‌خوابید. قلب وی هرگز دنبال متاع دنیوی نبود بلکه تنها چیزی که برایش اهمیت داشت زندگی محبت‌آمیز در زیر یک سقف با پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم و حصول رضایت و خوشنودی پروردگار مهربان بود.

محبت رسول خدا با حضرت عایشه
حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها به خاطر دیانت، لیاقت و ذکاوتی که داشت بین زنان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم از مقام و منزلت خاصی برخوردار بود. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم او را بسیار دوست داشت و محبت وی در قلب پیامبر جای داشت؛ همان قلب پاکی که غیر از چیزهای پسندیده و پاک در آن راه نداشت. روزی حضرت عمرو بن عاص رضی‌الله‌عنه از آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم پرسید: ای رسول خدا! چه کسی را از همه بیشتر دوست دارید؟ پیامبر فرمودند: «عایشه را». عمرو رضی‌الله‌عنه عرض کرد: سؤال من در مورد مردان بود. آن حضرت فرمودند: «پدرعایشه (ابوبکر صدیق) را».

عایشه فقط الله و رسول را می‌خواهد
رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم زندگی بسیار ساده و زاهدانه‌ای داشتند. ماهها می‌گذشت اما آتشی برای پختن غذا در منزل ایشان روشن نمی‌شد. فشار گرسنگی بر اهل خانه سایه افکنده بود. طبیعت بشری، فتوحات اسلامی و خزانه بیت المال باعث شد تا همسران پیامبر اندکی تمنای راحتی و دنیا در وجودشان بیاید. درهمین زمان بود که آیات 28 و 29 سوره احزاب نازل شد و خداوند متعال به پیامبر دستور داد که به همسرانت بگو یا مال و متاع دنیا را انتخاب کنند یا الله و سول و روز آخرت را .
آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای امتثال فرمان الهی، ابتدا نزد حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها رفتند و این آیات را تلاوت کرده و او را مختار قرار داد و قبل از اینکه حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها جوابی بدهد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «ای عایشه! عجله نکن، برو با پدر و مادرت مشوره کن». حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها در جواب پیامبر عرض کرد: آیا برای چنین کاری از پدر و مادرم اجازه بگیرم؟! البته که من خدا و رسول و زندگی آخرت را می‌خواهم. قلب رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم با شنیدن این کلمات شاد شد و آثار خوشحالی بر چهره مبارک هویدا گشت. سایر همسران پیامبر نیز همین جواب حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها را تقدیم آن‌حضرت کردند و به این صورت، دنیا و متعلقات آن را فدای رضای خدا و رسول و همراهی پیامبر نمودند.

عایشه عالمی بزرگ و مجتهدی توانا
حضرت عايشه رضی‌الله‌عنها دارای هوش و ذکاوت بالایی بود. این هوش و ذکاوت وقتی تحت توجه پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم قرار گرفت از عایشه صدیقه، عالمی توانا و منبع فیاض حکمتها ساخت تا جایی که رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم درشأن وی فرمودند: «خذوا نصف دینکم عن هذه الحمیرا». نصف دین خود را از این حمیرا(عایشه) بگیرید.
بعد از وفات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم، حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها مرجع علمی برای مرد و زن، پیر و جوان، عالم و عموم مردم بود‌. بزرگان صحابه وقتی با مشکلی مواجه می‌شدند به ایشان مراجعه می‌کردند. حضرت ابوموسی اشعری رضی‌الله‌عنه می‌فرماید: هر مشکلی برای ما (اصحاب پیامبر) پیش می‌آمد و به عایشه مراجعه می‌کردیم، حتماً برای مشکل خود راه‌حلی می‌یافتیم. امام زهری که یکی از بزرگان تابعین می‌باشد می‌گوید: کانت عائشة أعلم الناس یسألها الاکابر من اصحاب رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم. عایشه از عالم‌ترین مردمان بود که بزرگان صحابه مسائل را از ایشان می‌پرسیدند.

عایشه کاتب و جامع قرآن
حضرت عایشه صدیقه رضی‌الله‌عنها از جمله کسانی است که به دلیل حافظه قوی، بسیاری از آیات قرآن را حفظ کرده بود. می‌توان گفت که بسیاری از سوره‌های طولانی قرآن که در نیمه‌های شب نازل می‌شد، در حجره عایشه بوده و اولین کسی که آن را از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌شنید ایشان بودند؛ همین امر سبب شد تا بعدها خلفای راشدین برای جمع‌آوری قرآن مجید از محضر حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها نیز استفاده نمایند. لذا آنانی که حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها را قبول نداشته و به ایشان اطمینان ندارند، لزوماً نباید بخشی از قرآن را قبول داشته و به آیات آن اطمینان داشته باشند و قبول نکردن قرآن و عدم اطمینان به آیات آن، مسلّم است که انسان مسلمان را به سوی کدام وادی سوق می دهد!!!
عایشه صدیقه رضی‌الله‌عنها با وجود اینکه مدت زمان کوتاهی را با آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم زندگی نمود اما بسیاری از مسائل فقهی، حدیث و دیگر مسایل را از ایشان فرا گرفت. او دارای حافظه‌ای قوی بود و هرحدیثی را که از آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌شنید، حفظ می‌کرد و بدون هیچ نقصی آن را برای اصحاب بازگو می‌فرمود. حضرت عایشه در صداقت، علم، امانت در روایت و آگاهی در مسایل عبادات مشهور بود. وی حدود 2210 حدیث از پیامبر روایت کرده است و یکی از هفت نفری است که بیش از هزار حدیث را از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم نقل کرده‌اند.

افتخارات منحصر به فرد حضرت عایشه
خلاصه اینکه فضایل حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها چنان زیادند که در یک صفحه و یک مقاله جای نمی‌گیرند و هرگز نمی‌توان تمام آنان را یکی یکی ذکر کرد. لذا در این قسمت به بعضی از فضایلی که مختص حضرت عایشه بوده‌اند اشاره می‌کنیم که این افتخارات عبارتند از:

1- عایشه همسر پیامبر در دنیا و آخرت
بالاترین افتخاری که برای حضرت عایشه می‌توان ذکرکرد این است که بنا بر تصریح احادیث و روایات صحیح، حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها در هر دو جهان به شرف همسری سرور کائنات، محبوب رب‌ العالمین حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم نایل شده است.

2- نزول وحی درشأن عایشه
برائت و پاکدامنی حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها به وسیله وحی ازبالای هفت آسمان نازل شد و مسلمانان تا قیامت این آیات را در نماز و غیر نماز تلاوت می کنند و با هر بار تلاوت، در مقابل هر حرفی، ده ثواب به تلاوت کننده داده می‌شود.

3- مبتلا نشدن به شرک و بت پرستی
عایشه صدیقه رضی‌الله‌عنها از لحظه‌ای که چشم به جهان گشود در خانواده‌ای مسلمان به دنیا آمد و از ابتدای طفولیت با نام "الله" جل‌جلاله آشنا گردید و از شرک و بت‌پرستی محفوظ ماند و هیچ‌گاه برای غیر خدا سر تعظیم فرود نیاورد.

4- آوردن سیمای حضرت عایشه توسط جبرئیل
قبل از ازدواج پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم با حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها، حضرت جبرئیل صورت و سیمای حضرت عایشه را در خواب به آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم نشان می‌دهد و اعلام می‌کند که این سیمای شخصی است که در آینده همسر تو خواهد بود.

5 - حضور درخانه وحی
حضرت عایشه درخانه‌ای زندگی می‌کرد که فرشتگان الهی آن را احاطه کرده بودند و بارها وحی در آنجا نازل می‌شد، در حالی که حضرت عایشه صلی‌الله‌علیه‌وسلم در کنار آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم نشسته بود.

6- مادر مومنان جهان
طبق تصریح آیه قرآن کریم ازواج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم، مادر مومنان هستند. پس به عبارت دیگر تمام مومنان تا قیامت، فرزندان این محبوبۀ رسول خدا محسوب می‌شوند. و بر هر انسان با حیا و غیرتی لازم است که احترام و مقام والای مادر خود را حفظ نماید.

7- غروب خورشید نبوت درحجرۀ عایشه
رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در روزهای آخر حیات خود در حجره حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها اقامت گزید و با کسب رضایت دیگر همسران، ایام مریضی را درخانه عایشه صدیقه گذرانید و هنگامی که روح مطهر ایشان به عالم ملکوت پرواز کرد، سر مبارکش در آغوش حضرت عایشه صدیقه قرار داشت.

8- اتاق عایشه مدفن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم
جسد مبارک پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در همان اتاقی که رحلت فرمودند دفن گردید و این افتخار نصیب حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها شد که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم تا قیامت میهمان حجرۀ عایشه باشد و هر روز و شب هزاران عاشق شیفته در مقابل درب حجره آن بانوی بزرگوار اسلام، با ادب و احترام ایستاده و بر پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم درود فرستاده و برای دو یار در پهلو خوابیده آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم (ابوبکر و عمر) ادای احترام می‌کنند.

وفات حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها
زمانی که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم رحلت فرمودند، حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها در اوج جوانی قرار داشت. بعد از رحلت آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم ام المومنین عایشه صدیقه حدود چهل سال را در فراق ایشان سپری کرد و در این مدت به نشر دین و تعلیم روش زندگی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به امت پرداخت و شبانه‌روز خویش را وقف خدمات دینی نمود ولی همواره آروزی ملاقات و رسیدن به پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم را در سر می‌پرورانید و برای آن، لحظه شماری می‌کرد. تا اینکه بالاخره انتظار به سر آمد و لحظه ملاقات، آن هم بعد از مدت مدیدی فرا رسید و خداوند ایشان را به همسر گرامی‌اش (پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم) و پدر بزرگوارش (ابوبکرصدیق رضی‌الله‌عنه) ملحق نمود.
آری! حضرت عایشه صدیقه بعد از اینکه نیم قرن، امت اسلامی را از علوم و معارف خود مستفیض گردانید و روش عملی زندگی پیامبر را به امت تعلیم داد، درسال 58هـ روز دوشنبه هفدهم ماه رمضان درسن 68سالگی دارفانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.

نمازجنازه این بانوی بزرگ اسلام،همسر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم ومادرمومنان جهان،توسط حضرت ابوهریره (ض)خوانده شد وجسد مبارکش درقبرستان بقیع درکناربقیه ازواج مطهرات به خاک سپرده شد.


اين مطلب از سايت رسمی پايگاه اطلاع رسانی حوزه علميه دار العلوم زاهدان گرفته شده است


این چیز هایی که شما مطرح کرده اید هر کدام چندین روز وقت می برد من فقط چند کتاب برای مطالعه به شما پیشنهاد می کنم
البته اهل سنت جز پیامبران هیچکس را معصوم نمی داند و حضرت عایشه هم معصوم نیست اما از این اتهامات بزرگی که شما می زنید بری است

این همه سوال کردم جوابم را ندادید اما حالا چسبیده اید به این چند سوال خارج از بحث
سوال اول

چرا خداوند آیه ی انما یرید... را در میان شش آیه آورده است که همگی مربوط به زنان پیامبرند آیا این مانع واضح بودن قرآن نمی شود در حالی که از قرآن به کتاب مبین یاد شده است

سوال دوم...
چرا زنان دیگران اهل بیت خانه اند اما پیامبر نه
قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدهود 73
﴿فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ﴾. (الأعراف: 83).

سوال سوم
گفتید چون در آیه تطهیرضمیر مذکر آمده زنان را شامل نمی شود اما قرآن خانواده ی ابراهیم را با ضمیر مذکر آورده است
﴿قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيد﴾. (هود: 73).

جناب سني كرد
مشكل شما اهل تسنن اين است كه قرآن ناطق را رها كرده ايد و مي خواهيد تنها با تمسك به ظواهر قرآن به تمام منظور خود برسيد به نظرم با اين وضعيت تنها دچار دور باطل خواهيد شد قرآني كه اهل تشيع تفسير ميكند با توجه به روايات ائمه اطهار سلام الله عليهم اجمعين مي باشد اما شما مبناي تفسيري خاصي نداريد اگر هم داريد شما را دچار اشتباه كرده است مانند همين آيه شريفه تطهير يا آيه وضو يا آيه قطع يد سارق يا ايه اي كه از آن تفسير به جسم بودن خدا ميكنيد و موارد بسيار ديگر.

البته دوستان جواب سوالات شما را خواهند داد اما...

محمد;10627 نوشت:
جناب سني كرد مشكل شما اهل تسنن اين است كه قرآن ناطق را رها كرده ايد و مي خواهيد تنها با تمسك به ظواهر قرآن به تمام منظور خود برسيد به نظرم با اين وضعيت تنها دچار دور باطل خواهيد شد قرآني كه اهل تشيع تفسير ميكند با توجه به روايات ائمه اطهار سلام الله عليهم اجمعين مي باشد اما شما مبناي تفسيري خاصي نداريد اگر هم داريد شما را دچار اشتباه كرده است مانند همين آيه شريفه تطهير يا آيه وضو يا آيه قطع يد سارق يا ايه اي كه از آن تفسير به جسم بودن خدا ميكنيد و موارد بسيار ديگر.

با سلام محمد جان
لطفا بگو 6 آیه ی پشت سر هم درباره ی زنان پیامبر صحبت کرده است یانه؟ چطور می شود خدا در وسط این آیه ها موضوع دیگری را بحث کند
محمد;10627 نوشت:
قرآني كه اهل تشيع تفسير ميكند با توجه به روايات ائمه اطهار سلام الله عليهم اجمعين مي باشد اما شما مبناي تفسيري خاصي نداريد اگر هم داريد شما را دچار اشتباه كرده است

این ها همه ادعا است اهل سنت هم می گویند که با احادیث و سیره پیامبر قرآن را تفسیر می کنند

banehjok;10598 نوشت:
چون مي خواهيم بهتون ثابت بشه معصومه.. نمي دونم شما يه جوري دارين از عايشه صحبت مي كنييد كه تو اون دوران هستين و همه چيزو با چشم خودتون ديدين..

ببخشيدا

شما هم مگه تو اعتقاداتون قائل به عصمت هستين؟ شما در مورد پيامبر به زور عصمت را قبول داريد و بزرگانتون عصمت پيامبر را در برخي موارد قبول ندارند و حالا شما مي خواهيد عصمت گناه كار را ثابت كنيد؟

كسي كه بيعت مي شكند و جنگ جمل را به راه مي اندازد را معصوم مي دانيد؟؟؟ عجب!!!!

banehjok;10598 نوشت:
نمي دونم شما يه جوري دارين از عايشه صحبت مي كنييد كه تو اون دوران هستين و همه چيزو با چشم خودتون ديدين..

اره ديديم كسسي كه در مقابل امام معصوم ما بايستد نه تنها ردش مي كنيم كه لعنش هم مي كنيم

كسي كه مانع از دفن امام ما----امام حسن(ع)--- نزد پيامبر باشد را لعن مي كنيم

امام علي(ع) مي فرمايد من چنان تاريخ گذشتكان را خوانده ام كه انگار با انها زيسته ام .

شما كه امام معصوم ندارين از احاديث انها استفاده كنين

banehjok;10598 نوشت:
چون مي خواهيم بهتون ثابت بشه معصومه..


مستر سني كرد

يعني شما قائل هستيد كه اهل بيت معصوم اند اين را قبول داريد؟

ايا علي و فاطمه و حسن و حسين(ع)هم جزء اين دسته هستند يانه؟؟

اصلا تمام زنان پيامبرهم معصوم باشه قبول؟؟؟؟

علي و حسنين و فاطمه (ع)هم جزءاين دسته هستند يانه؟؟؟

اگر هستند پس چرا بعد از پيامبر خلافت را به معصوم ندادند و به غير معصوم دادند؟؟؟

چرا نكذاشتند جنازه معصوم در كنار پيامبر خدا دفن بشه؟؟؟

چرا فدك را از حضرت زهرا(س) كرفتند؟؟؟

تا به حال به اينها فكر كردين يا نه؟؟؟

لطفا به اين سوالات جواب بدين

sunnikurd;10638 نوشت:
لطفا بگو 6 آیه ی پشت سر هم درباره ی زنان پیامبر صحبت کرده است یانه؟ چطور می شود خدا در وسط این آیه ها موضوع دیگری را بحث کند

لطفا به اين لينك مراجعه نماييد

محمد;10644 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : محيا لطفا بگو 6 آیه ی پشت سر هم درباره ی زنان پیامبر صحبت کرده است یانه؟ چطور می شود خدا در وسط این آیه ها موضوع دیگری را بحث کند

اقا محمد اين مطلب كه با نام بنده امده را من نكفتم

مشكل از كجاست؟؟؟؟؟؟؟

محيا;10643 نوشت:
مستر سني كرد يعني شما قائل هستيد كه اهل بيت معصوم اند اين را قبول داريد؟ ايا علي و فاطمه و حسن و حسين(ع)هم جزء اين دسته هستند يانه؟؟ اصلا تمام زنان پيامبرهم معصوم باشه قبول؟؟؟؟ علي و حسنين و فاطمه (ع)هم جزءاين دسته هستند يانه؟؟؟ اگر هستند پس چرا بعد از پيامبر خلافت را به معصوم ندادند و به غير معصوم دادند؟؟؟ چرا نكذاشتند جنازه معصوم در كنار پيامبر خدا دفن بشه؟؟؟ چرا فدك را از حضرت زهرا(س) كرفتند؟؟؟ تا به حال به اينها فكر كردين يا نه؟؟؟ لطفا به اين سوالات جواب بدين

اگر توجه کرده باشید نقل قول های شما از جنابbanehjok است نه من بنده در پست 28 گفتم که زنان پیامبر معصوم نیستند و فقط پیامبران معصومند

جناب banehjok جنابعالي به اين سوالات بنده پاسخ بفرماييد؟ شما كه مي خواهيد بگوييد عايشه خانم معصوم اند


يعني شما قائل هستيد كه اهل بيت معصوم اند اين را قبول داريد؟

ايا علي و فاطمه و حسن و حسين(ع)هم جزء اين دسته هستند يانه؟؟

اصلا تمام زنان پيامبرهم معصوم باشه قبول؟؟؟؟

علي و حسنين و فاطمه (ع)هم جزءاين دسته هستند يانه؟؟؟

اگر هستند پس چرا بعد از پيامبر خلافت را به معصوم ندادند و به غير معصوم دادند؟؟؟

چرا نكذاشتند جنازه معصوم در كنار پيامبر خدا دفن بشه مگر ايشان معصوم نبودند و دفن ايشان كنار قبر پيامبر كه اولي از دفن عمر و ابوبكر بود ، نبود؟؟؟

چرا فدك را از حضرت زهرا(س) كرفتند مگر ايشان معصوم نيستند دروغ كه نمي كفتند ؟؟؟

تا به حال به اينها فكر كردين يا نه؟؟؟

sunnikurd;10675 نوشت:
و فقط پیامبران معصومند


جناب سني كرد شما بفرماييد اشكال اين كه فرد ديكري غير از پيامبران معصوم باشند چيست؟ چه عيبي دارد كه جانشينان ايشان كه رهبري امت را به عهده دارند معصوم باشند؟؟

محيا;10736 نوشت:
جناب سني كرد شما بفرماييد اشكال اين كه فرد ديكري غير از پيامبران معصوم باشند چيست؟ چه عيبي دارد كه جانشينان ايشان كه رهبري امت را به عهده دارند معصوم باشند؟؟

آیا شما اعتقاد دارید که حضرت رسول (ص) دین را کامل کرد یا نه؟ یا میگویید امامان باید دین را کامل کنند و پیامبر نتوانست کامل کند؟
پس چه لزومی دارد که بعد از پیامبر معصومی باشد
البته این خارج از بحث است لطفا درباره ی موضوع سخن بگو آیا دوباره می گویی زنان پیامبر جز اهل بیت نیستند.
نتیجه گیری خودت را در پست بعدی بنویس تا به نتیجه برسیم چون اگر این جوری پیش برویم به نتیجه نمی رسیم.

دلایل وجود امام معصوم بعد از پیامبر :

1- دلایل نقلی زیادی که در قرآن و احادیث هست که یکی از محکم ترین هاش میتونه حدیث غدیر باشه.

در ضمن آیه ی تطهیر رو هم اگر جستجو کنید در موردش دلیل نقلی محکمی هست.

2- در مورد دلایل عقلی که باید عرض کنم خدمتتون این رو باید بگم که :

انسان باید از کسی پیروی کامل بکند که مطمئن است معصوم می باشد . چون کسی که معصوم نیست ممکن است هر لحظه خطا کند و ما که او را الگو قرار داده ایم ممکن است به بیراهه برویم.

یا اگر جانشین پیامبر (ص) در تبیین و تعلیم دین و معارف اسلامی معصوم نباشه ، ممکنه یک نظر غلط بده که باعث بشه مردم گمراه بشند.

پس باید فردی معصوم پیشوای ما باشد . اما چه کسی این فرد را انتخاب کند ؟ آیا انسان میتواند درک کند که چه کسی معصوم است ؟

قطعا خیر . بلکه تنها کسی که میتواند این را مشخص کند خداوند یکتاست.

3- در مورد زنان پیامبر (ص) هم باید بگم که زمانی که آیه ی تطهیر نازل شد ، ام سلمه خواست که جزء اهل بیت قرار بگیرد ، اما پیامبر (ص) فرمود : ای ام سلمه ، نه ، تو همسر من هستی و عاقبت نیکویی داری اما اینان اهل بیت من اند.

4- پیشنهاد میکنم حتما در مورد آیه ولایت ، آیه تطهیر ، حدیث غدیر ، حدیث ثقلین ، حدیث جابر تحقیق کنید . اگر حدیث ثقلین رو قبول دارید می تونم از اون طریق هم معصوم بودن اهل بیت رو اثبات کنم.

نکته : بنابراین در حال حاضر وظیفه ی ما تبعیت از امام زمان (ع) و بهترین پیرو ایشان که در بین ما حضور دارد می باشد.

alpha;10872 نوشت:
1- دلایل نقلی زیادی که در قرآن و احادیث هست که یکی از محکم ترین هاش میتونه حدیث غدیر باشه. در ضمن آیه ی تطهیر رو هم اگر جستجو کنید در موردش دلیل نقلی محکمی هست.

تو را به خدا اول صفحات قبلی را مطالعه کنید بعد چیزی بنویسید آیه ی تطهیر که در مورد زنان پیامبر است
alpha;10872 نوشت:
2- در مورد دلایل عقلی که باید عرض کنم خدمتتون این رو باید بگم که : انسان باید از کسی پیروی کامل بکند که مطمئن است معصوم می باشد . چون کسی که معصوم نیست ممکن است هر لحظه خطا کند و ما که او را الگو قرار داده ایم ممکن است به بیراهه برویم. یا اگر جانشین پیامبر (ص) در تبیین و تعلیم دین و معارف اسلامی معصوم نباشه ، ممکنه یک نظر غلط بده که باعث بشه مردم گمراه بشند. پس باید فردی معصوم پیشوای ما باشد . اما چه کسی این فرد را انتخاب کند ؟ آیا انسان میتواند درک کند که چه کسی معصوم است ؟ قطعا خیر . بلکه تنها کسی که میتواند این را مشخص کند خداوند یکتاست.

پس پیامبر چی معصوم نیست چرا نمی تونیم دینمان را از پیامبر بگیریم
alpha;10872 نوشت:
نکته : بنابراین در حال حاضر وظیفه ی ما تبعیت از امام زمان (ع) و بهترین پیرو ایشان که در بین ما حضور دارد می باشد.

ببخشید شما چطور از امام زمان تبعیت می کنی با این که تا حالا او حرفی نزده است

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

با اجازه دوستان بنده چند خطی در این مورد بنویسم.

دوست عزیز جناب سنی کرد

همانطور که مستحضرید آیه تطهیر به آیه 33 سوره مبارکه احزاب گفته می شود و متن آیه اینچنین است :

وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً

همانطور که شما هم اشاره نمودید تا قبل از کلمه انما یرید الله ... همه ضمیرها جمع مونث آمده ولی بعد از انما ضمائر عوض شده اند. و این مطلب را می رساند که از این قسمت آیه به بعد مخاطبین آیه عوض می شوند وگرنه همان ضمائر ادامه میافتند.

اما اینکه در بعد از کلمه انما حتما در منظور آیه شخصی مذکر هم هست شکی نیست چرا که وقتی جمعی حتی همگی مونث باشند ولی یک مذکر در جمع آنها باشد ضمیر مذکر به کار می رود.

خب حالا یک سوال از حضرتعالی دارم و آن اینکه به نظر شما منظور آیه از آن مرد یا مردان چه کسی هست؟

باتشکر - یاعلی

سلام خدمت برادر حامدی در زبان عربي هر گاه به وسيلة ضمير مذکر خطاب شود زن و مرد را شامل مي‌ گردد و اگر با صيغة مؤنث خطاب شود آن وقت منظور از آن فقط زنان خواهند بود. از اينرو مرد به فرزندان پسر و دختر خود مي‌ گويد: بخوريد و بخوانيد و براي دختران، صيغة مؤنث جداگانه به کار نميبرد مگر آنکه همة فرزندان او دختر باشند يا مخاطبان فقط دختر باشند و پسري همراه شان نباشد.
این آیه هم مخاطبانش اهل بیت حضرت ابراهیم است اما با ضمیر مذکر آورده شده است
قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللّهِ رَحْمَتُ اللّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ
(هود 73)
گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب ميکنى؟! اين رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است؛ چرا که او ستوده و والا است!»
در ضمن از شما تشکر می کنم که در بحث شرکت کردید

banehjok;10599 نوشت:
بالاترین افتخاری که برای حضرت عایشه می‌توان ذکر کرد این است که بنابر تصریح احادیث و روایات صحیح، حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها در هر دو جهان به شرف همسری سرور کائنات، محبوب رب‌ العالمین حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم نایل شده است.

چرا از حضرت خديجه سخن به ميان نمي اوريد

چرا از حضرت خديجه اي كه تمام دارايي اش را در راه دين اسلام صرف كرد سخني به ميان نمي اوريد؟

چرا گير داديد به عايشه؟؟

چرا از مادر فاطمه (س) چيزي نمي گوييد؟؟

چه شده است كه اين همه بر عايشه تاكيد داريد و انگار پيامبر غير از او زن ديگري نداشته؟؟

مگر حضرت خديجه همسر پيامبر نبوده و ام المومنين نيست؟؟

چرا به عايشه گير دادين؟؟

تا حالا فكر كردينن ؟؟؟

عايشه چه خدماتي به اسلام كرده جز به راه انداختن جنك جمل؟؟

جز مانع از دفن شدن نوه پيامبر كنار قبر پيامبر ؟؟؟

جز بيعت شكني با امام علي(ع) و همراه شدن با طلحه و زبير؟؟؟

تو را به خدا فقط جواب بدين كه چرا اين همه با اين خانم از بين همسران پيامبر تكيه داريد؟؟؟

اين خانم چه فرقي با ديگران دارد؟؟؟

مرد بین اونها چه کسی هست که شما میگید برای این ضمیر مذکر آمده ؟

مگر سنی ها از پیامبر میگیرند ؟ 4 امام دارند که در قرن دوم هجری به دنیا آمده اند یعنی اصلا آنها پیامبر را درک نکرده اند چه برسد به اینکه دین را از پیامبر گرفته باشند. در ضمن دین اهل بیت همان دین پیامبر است.

در مورد اهل هم قابل ذکر هست که در قرآن کریم داریم که به حضرت نوح گفته می شود که پسرش از اهل او نیست. پس الزاما نمیشه گفت هر کس در خانه ی کسی بود ، اهل او می شود.

اتفاقا امام زمان در زمان غیبت صغری با شیعیان از طریق 4 نفر که هر کدام در زمانی این وظیفه را بر عهده داشته اند ، ارتباط داشته اند و احادیثی از ایشان در اختیار داریم. اما در غیبت کبری این چنین ارتباطی وجود ندارد هر چند که ایشان حضور دارند اما ظاهر نیستند و دلیل غیبت ایشان هم این است که ما مردم ناسپاسیم. 11 امام معصوم را شهید کردند. چه بسی امام دوازدهم را هم شهید کنند . باید زمینه برای ظهور ایشان آماده شود. زمینه با صالح شدن من و شما و جامعه آماده می شود.

سرتان را به درد نیاورم . اگر واقعا به دنبال حقیقت هستید ، اینجا بمانید وگرنه عمر خود را تلف نکنید.
حدیث غدیر را که فکر می کنم حتما بدانید. نگه داشتن آن همه انسان در غدیر خم توسط پیامبر ، به دلیل مهم تری از اعلام کردن دوستی حضرت علی با پیامبر است. آیا چنین اتفاقی برای ابوبکر و عمر افتاد ؟
در ضمن به نوشته ی من پاسخ کامل ندادید. آیه ولایت را می دانید چه هست؟

banehjok;10599 نوشت:
بالاترین افتخاری که برای حضرت عایشه می‌توان ذکر کرد این است که بنابر تصریح احادیث و روایات صحیح، حضرت عایشه رضی‌الله‌عنها در هر دو جهان به شرف همسری سرور کائنات، محبوب رب‌ العالمین حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم نایل شده است.

چرا از حضرت خديجه سخن به ميان نمي اوريد

چرا از حضرت خديجه اي كه تمام دارايي اش را در راه دين اسلام صرف كرد سخني به ميان نمي اوريد؟

چرا گير داديد به عايشه؟؟

چرا از مادر فاطمه (س) چيزي نمي گوييد؟؟

چه شده است كه اين همه بر عايشه تاكيد داريد و انگار پيامبر غير از او زن ديگري نداشته؟؟

مگر حضرت خديجه همسر پيامبر نبوده و ام المومنين نيست؟؟

چرا به عايشه گير دادين؟؟

تا حالا فكر كردينن ؟؟؟

عايشه چه خدماتي به اسلام كرده جز به راه انداختن جنك جمل؟؟

جز مانع از دفن شدن نوه پيامبر كنار قبر پيامبر ؟؟؟

جز بيعت شكني با امام علي(ع) و همراه شدن با طلحه و زبير؟؟؟

تو را به خدا فقط جواب بدين كه چرا اين همه با اين خانم از بين همسران پيامبر تكيه داريد؟؟؟

اين خانم چه فرقي با ديگران دارد؟؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب سنی کرد

باید عرض کنم که ر مورد قوانین ضمائر و غیره اگر متن بنده را مطالعه می نمودید بنده هم توضیحی عرض نموده بودم.

اما شما لطف نموده و به دو نکته که در مطلب قبلی بنده آمده دقت نمایید و جواب دهید :

1. آیا این مطلب را قبول دارید ؟ : همانطور که شما هم اشاره نمودید تا قبل از کلمه انما یرید الله ... همه ضمیرها جمع مونث آمده ولی بعد از انما ضمائر عوض شده اند. و این مطلب را می رساند که از این قسمت آیه به بعد مخاطبین آیه عوض می شوند وگرنه همان ضمائر ادامه میافتند.

2. به نظر شما منظور آیه از آن مرد یا مردان چه کسی هست؟

ممنون میشم اگر نظرتون رو در این مورد بفرمایید.

در مورد تشکرتان راستش را بخواهید خیلی وقت است که من در نت با دوستان اهل سنت بحث می کنم ولی متاسفانه یا این دوستان از وسط دیگر ادامه نمی دهند یا وقتی گیر می کنند شروع می کنند به سخنان بد !!!

در هر حال امیدوارم که شما از این گروه نباشید و دنبال حق و حقیقت باشید و منصفانه عمل کنید.

در ضمن دوست گرامی در موضوع احق بودم حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام هم برای شما جوابی نوشته ام اگر لطف کنید جوابی دهید ممنون می شوم. به این آدرس : http://www.askdin.com/showthread.php?t=3013&p=10913

باتشکر - یاعلی

نکته ی دیگری که می خوام حتما بدونید این هست که شما بیاید ببینید که پیروان شیعه و سنت الان در چه وضعیتی هستند.

کدام کشور از اسلام و فلسطین دفاع می کند و کدام کشور با آمریکا همکاری می کند؟ منظورم همین کشور های به ظاهر اسلامی است.

کدام کشور از آمریکا سلاح می خرد ، کدام کشور با آمریکا مخالفت می کند.
بالاخره اگر امام یک نفر صالح باشد ، نباید این همه گناه بزرگ انجام دهد. پس ببینید این وسط مشکلی هست.

اگر بصیرت کافی نداشته باشید ، نمی توانید راه درست را تشخیص دهید. می توانم بگم بسیار سخت است و بسیار آسان! مرحله ی سخت آن این است که از دین پدری خود جدا شویم! یعنی اگر دینی داریم با ایمان واقعی خودمان به دست آورده باشیم . نه اینکه فقط کورکورانه از اجداد و بزرگان خود تقلید در اصول دین کنیم.
این را فقط برای اهل سنت نمی گویم ، بلکه اساس ایمان ما باید بر این باشد. زمانی که اینطور شد می توانیم ادعا کنیم که ما مومن واقعی هستیم و البته همین ایمان واقعی باعث انجام اعمال صالح می شود.

محيا;10975 نوشت:
چرا از حضرت خديجه سخن به ميان نمي اوريد چرا از حضرت خديجه اي كه تمام دارايي اش را در راه دين اسلام صرف كرد سخني به ميان نمي اوريد؟ چرا گير داديد به عايشه؟؟ چرا از مادر فاطمه (س) چيزي نمي گوييد؟؟ چه شده است كه اين همه بر عايشه تاكيد داريد و انگار پيامبر غير از او زن ديگري نداشته؟؟ مگر حضرت خديجه همسر پيامبر نبوده و ام المومنين نيست؟؟ چرا به عايشه گير دادين؟؟ تا حالا فكر كردينن ؟؟؟ عايشه چه خدماتي به اسلام كرده جز به راه انداختن جنك جمل؟؟ جز مانع از دفن شدن نوه پيامبر كنار قبر پيامبر ؟؟؟ جز بيعت شكني با امام علي(ع) و همراه شدن با طلحه و زبير؟؟؟ تو را به خدا فقط جواب بدين كه چرا اين همه با اين خانم از بين همسران پيامبر تكيه داريد؟؟؟ اين خانم چه فرقي با ديگران دارد؟؟؟

سلام محیا جان متاسفانه دوباره بحث غیر علمی ات راشروع کردی حضرت خدیجه از برترین زنان پیامبر بود سلام الله علیها
اما من بحث کلی داشتم و از حضرت عایشه سخنی به میان نیاوردم منظودم همه زنان پیامبر بودند
در مورد جنگ جمل و بیعت شکنی و ... باید بحثی جداگانه شود و ربطی به موضوع ما ندارد امیدوارم این حرف های تکراریت را تکرار نکنی.

alpha;10977 نوشت:
مرد بین اونها چه کسی هست که شما میگید برای این ضمیر مذکر آمده ؟

مگر حضرت علی و حسن و... جزء اهل بیت نمی باشند
alpha;10977 نوشت:
در مورد اهل هم قابل ذکر هست که در قرآن کریم داریم که به حضرت نوح گفته می شود که پسرش از اهل او نیست. پس الزاما نمیشه گفت هر کس در خانه ی کسی بود ، اهل او می شود.

فرزند حضرت نوح به نا شایستگی اش از اهل بیت حضرت نوح نمی باشد حالا حضرت خدیجه و ام سلمه و... چه گناه بزرگی کرده اند که شایستگی نداشته باشند
alpha;10977 نوشت:
اتفاقا امام زمان در زمان غیبت صغری با شیعیان از طریق 4 نفر که هر کدام در زمانی این وظیفه را بر عهده داشته اند ، ارتباط داشته اند و احادیثی از ایشان در اختیار داریم. اما در غیبت کبری این چنین ارتباطی وجود ندارد هر چند که ایشان حضور دارند اما ظاهر نیستند و دلیل غیبت ایشان هم این است که ما مردم ناسپاسیم. 11 امام معصوم را شهید کردند. چه بسی امام دوازدهم را هم شهید کنند . باید زمینه برای ظهور ایشان آماده شود. زمینه با صالح شدن من و شما و جامعه آماده می شود. سرتان را به درد نیاورم . اگر واقعا به دنبال حقیقت هستید ، اینجا بمانید وگرنه عمر خود را تلف نکنید. حدیث غدیر را که فکر می کنم حتما بدانید. نگه داشتن آن همه انسان در غدیر خم توسط پیامبر ، به دلیل مهم تری از اعلام کردن دوستی حضرت علی با پیامبر است. آیا چنین اتفاقی برای ابوبکر و عمر افتاد ؟ در ضمن به نوشته ی من پاسخ کامل ندادید. آیه ولایت را می دانید چه هست؟

[=&quot]متاسفانه این موارد ربطی به موضوع ندارد ان شاء الله درآینده در این باره بحث خواهیم کرد[/]

hamedi;10982 نوشت:
در مورد تشکرتان راستش را بخواهید خیلی وقت است که من در نت با دوستان اهل سنت بحث می کنم ولی متاسفانه یا این دوستان از وسط دیگر ادامه نمی دهند یا وقتی گیر می کنند شروع می کنند به سخنان بد !!! در هر حال امیدوارم که شما از این گروه نباشید و دنبال حق و حقیقت باشید و منصفانه عمل کنید.

ان شاءالله

متاسفانه شما بحث را عوض می کنید و به نوشته ی من کامل پاسخ نمی دید.

خب اگر قبول دارید که حضرت علی جزء اهل بیت هست و طبق این آیه تطهیر شده است و اگر اعتقادتان بر این است که زنان پیامبر هم تطهیر شده اند ، پس من مانده ام که چطور 2 نفر که تطهیر می شوند با هم به جنگ می پردازند؟ بالاخره یک نفر حق هست از بین عایشه و حضرت علی و جنگ با حق هم که گناه بزرگی هست. یعنی یک نفر از اینها ناپاک هست. شما که میگید هر 2شون پاکند ؟!
در ضمن کتاب های بزرگ اهل سنت مانند صحیح مسلم ، صحیح ترمذی ، صحیح بخاری ، مسند احمدبن حنبل ، سنن بیهقی ، الدرّ المنثور سیوطی ، آیه تطهیر را در حق 4 نفر نقل کرده اند.(غایه المرام، ص 281 ) که عبارتند از حضرت فاطمه زهرا ، حضرت علی و امام حسن و امام حسین ( علیهم السلام ) البته در واقع منظورم 5 نفر هستش که پیامبر اکرم (ص) جزء آنها می باشد.

موضوع قفل شده است