فاصله ایمان و اعتقاد تا عمل

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فاصله ایمان و اعتقاد تا عمل

با سلام خدمت دوستان و کارشناسان گرامی
با توجه که در بسیاری از موارد ایمان و عمل در قرآن در کنار هم اومده و عملا ایمان بدون عمل کار عبثی محسوب میشه (البته شاید اشتباه می کنم) می خواستم بدونم که علت اینکه انسان بعضی مواقع میان عمل با اعتقاداتش فاصله میوفته چیه و چطور میتونه این مشکل را حل کنه؟
از طرف دیگه اگه انسان در مواردی که در رفتارش کوتاهی میکنه بر مبنای اعتقاداتش حرف بزنه نه بر مبنای عملش منافق محسوب میشه یا نه؟
پیشاپیش از پاسخ شما تشکر می کنم

با نام الله





کارشناس بحث: استاد سینا

حق دوست;369834 نوشت:
با سلام خدمت دوستان و کارشناسان گرامی
با توجه که در بسیاری از موارد ایمان و عمل در قرآن در کنار هم اومده و عملا ایمان بدون عمل کار عبثی محسوب میشه (البته شاید اشتباه می کنم) می خواستم بدونم که علت اینکه انسان بعضی مواقع میان عمل با اعتقاداتش فاصله میوفته چیه و چطور میتونه این مشکل را حل کنه؟

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif] همانطور که می دانید ایمان وعمل دو دوست همیشگی هستندکه از یکدیگر جدا نمی شوند. ايمان امرى قلبى و با اراده و خواست انسان همراه است که براى تحقق آن بايد معرفت و آگاهى كسب كرد و علم شرط لازم براى ايمان است پس ايمان بدون معرفت متزلزل و ناپايدار خواهد بود.لازمه ايمان التزام به مقتضيات و ملزومات ايمان است بنابراين نمى‌شود كه انسان به خداوند و پيامبر او ايمان داشته باشد، اما به آنچه پيامبر از جانب خداوند آورده عمل نكند.



[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]حضرت علی علیه السلام می فرمایند:



[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]الْايمانُ وَ الْعَمَلُ اخَوانِ تَوْأمانِ وَ رَفيقانِ لايَفْتَرِقانِ



[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]ايمان و عمل همزاد يكديگر و دو قلو هستند و همچون دو رفيقى هستند كه از يكديگر جدا نمى‏شوند.




[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]غررالحکم ص151



[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]حضرت آیه الله مکارم شیرازی در کتاب پیام امام در شرح این روایت اینگونه می فرمایند:




[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]تعبير به «توأمان» مفهوم خاصّى دارد؛ يعنى از هم تفكيك ‏ناپذير هستند. بنابراين معنى ندارد كه انسان ايمان داشته باشد؛ ولى به دنبال آن عمل نباشد. اگر ايمان در پى خود عمل به همراه نداشته باشد، بايد در آن ايمان شك و ترديد كرد! شايد به همين جهت است كه در قرآن مجيد معمولًا هر جا كه سخن از ايمان به ميان مى ‏آيد به دنبال آن مسأله عمل صالح نيز مطرح مى‏شود.



[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]شخصى، كه رابطه ايمان و عمل را نمى‏ دانست، خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و از آن حضرت پرسيد: «الا تُخْبِرُنى عَنِ الْايمانِ، أقَوْلٌ هُوَ وَ عَمَلٌ، امْ قَوْلٌ بِلا عَمَلٍ؟؛ آيا ايمان تركيبى از عقيده و عمل است، يا تنها عقيده است و اعمال جزء ايمان محسوب نمى‏ شود؟



[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]امام در جواب فرمود: الْايمانُ عَمَلٌ كُلُّهُ



[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]ايمان تمامش عمل است نه اين كه شاخه‏اى از آن عمل باشد




[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]بنابراین اینگونه می توان تبیین کرد که اگر انسان پایه های اعتقادیش سست باشد این سستی در عملکرد او نیز تاثیرخواهد گذاشت وهمین امر باعث می شود ازعمل سر باز بزند که البته سست شدن پایه های اعتقادی نیز به عوامل گوناگونی وابسته است.ايمان اگر در اعماق جان نفوذ كند، حتماً شعاع آن، در اعمال انسان خواهد تابيد.وانسان به واسطه آن ایمان احساس مسئولیت می کند.اگر اثر ایمان را در عمل خود نبینیم این بدین معناست که ایمان در قلبمان مستقر نشده است.



[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]ایمان با دو چیز قوی میشود . یکی با علم و یکی باعمل . لذا لازم است هم برای علم(کسب معرفت) وهم برای عمل اقدام نماییم.




[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]پیروی از خواهش های نفسانی موجب دور شدن از صراط مستقیم وکم رنگ شدن نور ایمان در قلب انسان می شود.دلبستگی به دنیا نیز از عوامل دیگریست که در این امر تاثیرگذار است. عدم وجود تقوای درونی باعث سرکشی در مقابل حق می شود وهمین امر نهایتا ایمان[=microsoft sans serif] بدون عمل را به ارمغان می آورد.وهرچه که مخالفتها زیادتر شود وشخص از عمل به حق فاصله بگیرد گویا از ایمان فاصله گرفته است.



[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]ایمان بدون عمل، ادعایی پوچ است و عمل بدون ایمان، همچون کالبدی بی‌روح می‌باشد




[=microsoft sans serif] ازجمله مقتضیات ایمان، همراه بودن عمل است به شرطی که[=microsoft sans serif] عمل با آگاهی همراه باشد و از روی شعور و ادراک انجام گیرد[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]وجهت خدایی داشته باشد و به قصد تقرّب انجام گیرد.

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]با کوچکترین غفلت به واسطه ی نفوذ شیطان ونفس اماره،ممکن است که عمل، تغییر جهت دهداینجاست که باید کنترل شدیدی روی اعمال خود داشته باشیم و نقاط قوّت و ضعف را دقیقاً شناسایی کنیم.



[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]یکی از بهترین راهها برای مداومت بر عمل محاسبه ی نفس می باشد. آنچه که در اخلاق و عرفان، به نام «مراقبت» و «محاسبه» مطرح است، به معنای رسیدگی دقیق به اعمال روزانه، به خصوص در آخر شب و هنگام خوابیدن است.



[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]مراقبت از اعمال ومداومت بر اعمال صالح وحرکت در مسیر به صورت آهسته وپیوسته می تواند در این مسیربه ما کمک کند.


حق دوست;369834 نوشت:

از طرف دیگه اگه انسان در مواردی که در رفتارش کوتاهی میکنه بر مبنای اعتقاداتش حرف بزنه نه بر مبنای عملش منافق محسوب میشه یا نه؟
پیشاپیش از پاسخ شما تشکر می کنم

[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]همانطور که مستحضرهستید نفاق معناى وسيعى دارد، كه هرگونه دوگانگى ظاهر و باطن را شامل می شود، که گاهی در معنای خاص یعنی نفاق عقیدتی وگاهی در معنای عام بکار می رود.مصداق بارز «نفاق عقيدتى» مربوط به كسانى است كه در ظاهر اظهار ايمان مى‏كنند، ولى در دل شرك و كفر، پنهان مى‏د ارند

[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]اما «نفاق عملى» به طور عام در مورد كسانى است كه اعتقاد باطنى آنها اسلام است، ولى اعمالى بر خلاف اين تعهد باطنى انجام مى‏دهند كه دوگانگى چهره درون و برون را نشان مى ‏دهد، مانند: پيمان‏شكنى، دروغ و خيانت در امانت، ریا

[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif] نفاق عملی در انسان به انگیزه بر می گردد گاهی مطلبی را عنوان می کنیم وانگیزه ی ما قصد ریا واظهار امری خلاف واقع است که در این حالت به این شخص منافق می گویند اما بعضا مطلبی را که معتقدیم وبه آن علم داریم بیان می کنیم نه با انگیزه ونیت ریا بلکه به عنوان امری که به آن معنقدم وقلبا هم آرزومندیم که عامل به آن عمل باشیم که در این حالت عمل ما در دایره نفاق قرار نمی گیرد.

[=microsoft sans serif]پست جمعبندی:[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
سوال :
[=microsoft sans serif]
با توجه که در بسیاری از موارد ایمان و عمل در قرآن در کنار هم اومده و عملا ایمان بدون عمل کار عبثی محسوب میشه (البته شاید اشتباه می کنم) می خواستم بدونم که علت اینکه انسان بعضی مواقع میان عمل با اعتقاداتش فاصله میوفته چیه و چطور میتونه این مشکل را حل کنه؟
[=microsoft sans serif]
پاسخ :
[=microsoft sans serif]
همانطور که می دانید ایمان وعمل دو دوست همیشگی هستندکه از یکدیگر جدا نمی شوند. ايمان امرى قلبى و با اراده و خواست انسان همراه است که براى تحقق آن بايد معرفت و آگاهى كسب كرد و علم شرط لازم براى ايمان است پس ايمان بدون معرفت متزلزل و ناپايدار خواهد بود.لازمه ايمان التزام به مقتضيات و ملزومات ايمان است بنابراين نمى‌شود كه انسان به خداوند و پيامبر او ايمان داشته باشد، اما به آنچه پيامبر از جانب خداوند آورده عمل نكند.حضرت علی علیه السلام می فرمایند:الْايمانُ وَ الْعَمَلُ اخَوانِ تَوْأمانِ وَ رَفيقانِ لايَفْتَرِقانِ

ايمان و عمل همزاد يكديگر و دو قلو هستند و همچون دو رفيقى هستند كه از يكديگر جدا نمى‏شوند.

غررالحکم ص151

حضرت آیه الله مکارم شیرازی در کتاب پیام امام در شرح این روایت اینگونه می فرمایند

تعبير به «توأمان» مفهوم خاصّى دارد؛ يعنى از هم تفكيك ‏ناپذير هستند. بنابراين معنى ندارد كه انسان ايمان داشته باشد؛ ولى به دنبال آن عمل نباشد. اگر ايمان در پى خود عمل به همراه نداشته باشد، بايد در آن ايمان شك و ترديد كرد! شايد به همين جهت است كه در قرآن مجيد معمولًا هر جا كه سخن از ايمان به ميان مى ‏آيد به دنبال آن مسأله عمل صالح نيز مطرح مى‏شود

بنابراین اینگونه می توان تبیین کرد که اگر انسان پایه های اعتقادیش سست باشد این سستی در عملکرد او نیز تاثیرخواهد گذاشت وهمین امر باعث می شود ازعمل سر باز بزند که البته سست شدن پایه های اعتقادی نیز به عوامل گوناگونی وابسته است.ايمان اگر در اعماق جان نفوذ كند، حتماً شعاع آن، در اعمال انسان خواهد تابيد.وانسان به واسطه آن ایمان احساس مسئولیت می کند.اگر اثر ایمان را در عمل خود نبینیم این بدین معناست که ایمان در قلبمان مستقر نشده است.ایمان با دو چیز قوی میشود . یکی با علم و یکی باعمل . لذا لازم است هم برای علم(کسب معرفت) وهم برای عمل اقدام نماییم.

پیروی از خواهش های نفسانی موجب دور شدن از صراط مستقیم وکم رنگ شدن نور ایمان در قلب انسان می شود.دلبستگی به دنیا نیز از عوامل دیگریست که در این امر تاثیرگذار است. عدم وجود تقوای درونی باعث سرکشی در مقابل حق می شود وهمین امر نهایتا ایمان بدون عمل را به ارمغان می آورد.وهرچه که مخالفتها زیادتر شود وشخص از عمل به حق فاصله بگیرد گویا از ایمان فاصله گرفته است.ازجمله مقتضیات ایمان، همراه بودن عمل است به شرطی که عمل با آگاهی همراه باشد و از روی شعور و ادراک انجام گیردوجهت خدایی داشته باشد و به قصد تقرّب انجام گیرد.

با کوچکترین غفلت به واسطه ی نفوذ شیطان ونفس اماره،ممکن است که عمل، تغییر جهت دهداینجاست که باید کنترل شدیدی روی اعمال خود داشته باشیم و نقاط قوّت و ضعف را دقیقاً شناسایی کنیم.یکی از بهترین راهها برای مداومت بر عمل محاسبه ی نفس می باشد. آنچه که در اخلاق و عرفان، به نام «مراقبه» و «محاسبه» مطرح است، به معنای رسیدگی دقیق به اعمال روزانه، به خصوص در آخر شب و هنگام خوابیدن است.

موضوع قفل شده است