تنهاکسانی که بر مردم ولایت دارن پیامبر(ص) و امامان(علیهما السلام) و ...

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تنهاکسانی که بر مردم ولایت دارن پیامبر(ص) و امامان(علیهما السلام) و ...

نقل نوشته اصلی توسط : دلتنگتنهاکسایی که بر مردم ولایت دارن پیامبر(ص) و امامان(علیهما السلام) و حضرت ابراهیم (ع) هستند.اگه این حرف درست باشه تا حدودی کلمه ی ولایت فقیه و یا اونطور که تو قانون اساسی به کار برده شده (ولایت مطلقه ی فقیه) زیر سوال نمیره؟

با سلام

جاي تايپك را درست اومدين.

حاكم اولي و اصلي بر مردم تنها خداست زيرا خداست كه خالق انسان است و از نياز هاي ايشان آگاه است و راه سعادت و شقاوت را بهتر مي داند

و خداوند اين امر را واگذار به بندگاني مي كند كه بهترين بندگان خود است و نام انها را پيامبر نهاده و رسول خود معرفي كرده و ايشان را با انواع و اقسام معجزات و....به مردم معرفي كرده است و براي هدايت بشريت قوانيني فرستاده است و سرجمع اين قوانين را دين مي گويند

--نمي دانم چرا حضرت ابراهيم(ص) را از اين جمع استثنا كرديد؟ اگر دليل خاصي دارد بفرماييد__

پس از ختم نبوت و ارسال اخرين رسول(ص) خود به پيامبر مي فرمايد كه به مردم ابلاغ كند كه اين دين --اسلام --اخرين دين خداست و ديگر پيامبري نخواهد امد و دين جديدي نمي ايد و اين دين كامل ترين دين است

براي همين خداوند اماماني را براي پيامبر معرفي كرده و دستور ابلاغ انها به مردم مي رسد و مردم هم از ماجرا اطلاع پيدا مي كنند و البته اخرين و مهمتريت معرفي پيامبر در غدير خم بود كه جايش اينجا نيست

بعد از اين كه پيامبر وفات يافتند خواص از دستور پيامبر سرپيچي و مسير تاريخ را عوض كردند و كار به جايي رسيد كه نبايد مي رسيد

امامان خانه نشين و فقط امام اول چند سالي حكومت كردند و با رسيدن نوبت به امام دوازدهم از طرف خداوند امر به غايب شدن از نظر ها رسيد و امام اخر هم ولايت بر مردم و رتق و فتق امور را به عالمان دين سپرد و ولايت را به ايشان تنفيض كرد

البته چند تن نائب خاص براي حضرت بودند و لي با اتمام عمر ايشان و البته به صلاح ديد خدا و امامش امر ولايت و سرپرستي مردم به نائبان عام رسيد

اين بود خلاصه اي از ماوقع قضيه و رسيدن امر ولايت به نائبان عام. حال از هر كجا كه بفرماييد شروع به بحث و اوردن ادله كنيم.

نقل نوشته اصلی توسط : دلتنگیه سوال دیگه.میدونیم که امام خمینی(ره) روزهای آخر عمر دو تا از فتواهاشون رو از جمله فتوای بلاد کبیره رو عوض کردند.و میدونیم که فقیهان ما معصومیت ندارند.حالا اگر قضیه ای رو مطرح کنن و فتوایی رو بدن که درست نباشه(که نمونه ایشم ذکر شد) و یا تصمیمی اشتباه بگیرن(مثل قضیه ای که جدیدا مراجع تقلید مرجعیت یکی از مراجع رو زیر سوال بردن.که البته من نمیتونم بگم کدوم یکی درست میگن)تکلیف ما چیه؟

[=arial]باز سلام

[=arial]دوست عزيز

[=arial]در مورد فتوي امام لطفا بيشتر توضيح دهيد دقيقا كدام فتوي مد نظر است و اگر مي شود فتوي را ذكر كنيد.

[=arial]تكليف شما از چه نظر چيه؟ از نظر فقهي شما مقلد هستيد و البته مي توانيد هم نباشيد و خود به دنبال علم برويد و فقه و ديگر مسايل را ياد بگيريد و ديگر مقلد نباشيد

[=arial]ولي اگر مقلد شديد بحث فرق مي كند و بايد در مورد فتوي فقط اطاعت كنيد و بس و اگر تا اندازه معلومات داريد كه مي توانيد نظر مرجع خود را عوض كنيد باز مي توانيد به مرجع خود رجوع و حداقل با شاگردانش در تماس بوده و اطلاع دهيد

[=arial]در هر صورت از نظر فقهي وظيفه مقلد فقط اطاعت از دستور مرجع خود است

[=arial]در حوزه مسايل سياسي ولي فقيه طبق مطالب پست بالا نماينده عام امام زمان است و خود مراجع هم در اين مورد مطيع ولي فقيه هستند و بايد از دستورات ايشان اطاعت كنند

[=arial]باز اگر در اين مورد مطالبي را كه ولي فقيه فرموده اند درست نمي دانيد و يعني تا اندازه اي واقف بر مسايل هستيد كه تشخيص ولي فقيه را درست نمي دانيد --كه به نظر بعيد مي ايد زيرا به تجربه ثابت شده كه در طول اين سي سال تمام تصميماتي كه حضرت امام و مقام معظم رهبري گرفته اند به اعتراف دوست و دشمن در جاي خود بهترين تصميمات بوده است-- بحث نقد و انتقاد باز است و مي توانيد نظر خود را به ايشان برسانيد.

[=arial]ولي با اي نحو كان براي جلوگيري از هرج و مرج و طبق قانون اساسي و حكم عقل در هرصورت اطاعت از ولي فقيه لازم است هر چند به اعتقاد خود نظر ديگري را مي پسنديد

[=arial]حوزه نظر بحث ابراز نظر است و عقيده و لي در حوزه عمل همه موظف به اطاعت از دستورات ولي فقيه هستند هر چند نظر ديگري داشته باشند

*****شما فرمودید:"و از نظام جامعه اسلامی پاسداری نموده و عدالت را در آن برقرار و از ظلم و تعدّی قوی بر ضعیف جلوگیری نماید، و وسائل پیشرفت و شکوفائی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را تأمین کند"می خوام بپرسم شما منکر اینید که در زمان شاه مردم ایران مسلمان بودن و یا در زمان شاه عباس صفوی عدالت بود اما حالا بعد از گذشت سی و یک سال از پیروزی شکوهمندمون بر شاه ظالم پهلوی بی عدالتی,پارتی بازی,فقر,بیکاری و تورم بیداد میکنه و مهمتر از همه مردممون تنها چیزی که رعایت نمیکنن اسلامه؟(البته منکر پیشرفتهامون در زمینه های مختلف نیستم.در ضمن اگه مخالف این حرفید که مردم اسلامو رعایت نمیکنن میتونم واستون مثالهای متعددی بیارم)******
************
در این 1200 سال البته که دشمنان اسلام بودن و دینمون از شر دشمنانش در امان مونده.ولی شما نوشتید:" لذا همه طبقات جامعه اسلامی ناگزیر از داشتن ولی امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامی را از شر دشمنان اسلام و مسلمین حفظ نماید،"میخوام بگم بدون حکومت اسلامی هم دینمون حفظ شده پس این موضوعو جزو التزامات وجود حکومت اسلامی ننویسید لطفا.
در مورد قیاممون در برابر رضا شاه البته که باید این کارو میکردیم و کار درستی هم بود.در اون زمان هم مسلما مردمی بودن که اسلامو رعایت نمیکردن ولی اکثر مردم نمازشونو درست میخوندن(به قول شما در خفا),حجابشون درست بود,زکات و خمس میدادن.امروز مردم نمیدونن زکات و خمس چیه,از توصیفات حجابشون که میگذرم و نمازشونو تو مسجد ریاکارانه میخونن برای اینکه دیده بشن.اسلامی که نمازشو تو مسجد با ریا بخونن که اسلام نیست!!!
**********

دلتنگ مهدی (عج);10261 نوشت:
*****شما فرمودید:"و از نظام جامعه اسلامی پاسداری نموده و عدالت را در آن برقرار و از ظلم و تعدّی قوی بر ضعیف جلوگیری نماید، و وسائل پیشرفت و شکوفائی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را تأمین کند"می خوام بپرسم شما منکر اینید که در زمان شاه مردم ایران مسلمان بودن و یا در زمان شاه عباس صفوی عدالت بود اما حالا بعد از گذشت سی و یک سال از پیروزی شکوهمندمون بر شاه ظالم پهلوی بی عدالتی,پارتی بازی,فقر,بیکاری و تورم بیداد میکنه و مهمتر از همه مردممون تنها چیزی که رعایت نمیکنن اسلامه؟(البته منکر پیشرفتهامون در زمینه های مختلف نیستم.در ضمن اگه مخالف این حرفید که مردم اسلامو رعایت نمیکنن میتونم واستون مثالهای متعددی بیارم)******
************
در این 1200 سال البته که دشمنان اسلام بودن و دینمون از شر دشمنانش در امان مونده.ولی شما نوشتید:" لذا همه طبقات جامعه اسلامی ناگزیر از داشتن ولی امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامی را از شر دشمنان اسلام و مسلمین حفظ نماید،"میخوام بگم بدون حکومت اسلامی هم دینمون حفظ شده پس این موضوعو جزو التزامات وجود حکومت اسلامی ننویسید لطفا.
در مورد قیاممون در برابر رضا شاه البته که باید این کارو میکردیم و کار درستی هم بود.در اون زمان هم مسلما مردمی بودن که اسلامو رعایت نمیکردن ولی اکثر مردم نمازشونو درست میخوندن(به قول شما در خفا),حجابشون درست بود,زکات و خمس میدادن.امروز مردم نمیدونن زکات و خمس چیه,از توصیفات حجابشون که میگذرم و نمازشونو تو مسجد ریاکارانه میخونن برای اینکه دیده بشن.اسلامی که نمازشو تو مسجد با ریا بخونن که اسلام نیست!!!
**********

دوست عزیز دلتنگ مهدی

با سلام

نکته نکته مطالب شما پاسخ روشن و مفصل دارد، که فعلاً در این مجال، به ذکر یک نکته و چند سؤال بسنده می کنم و پاسخ تفصیلی آن را به وقت دیگری وا می گذارم:

1. قطعاً می دانید احکام الهی شامل دو بعد فردی و اجتماعی است، و گسترۀ احکام اجتماعی بسا وسیع تر از احکام فردی و عبادی است. بنظر شما احکام اجتماعی اسلام در قالب کدام حکومت اجرائی تر است، حکومت دینی یا حکومت لائیک و سکولار؟

2. بنظر شما احکام مترقی اسلام خصوصاً احکام اجتماعی و اهداف سیاسی دین تحت لوای کدام حاکمان چه در زمان حضور امام معصوم (ع) و چه در زمان غیبت که به فقیهان اسلام شناس نیابت عام داده شده بهتر اجرا می شود؟

آیا از یک حاکم فاسد و دین ستیز و ظالم می توان انتظار داشت احکام اسلام را حتی در سطح پایین و حداقل در جامعه پیاده کند؟ بنظر شما حضور حاکم فقیه و اسلام شناس (ولی فقیه) در رأس جامعۀ اسلامی چه اشکال و نقصانی دارد که اگر حاکم غیر دینی و سکولار باشد جامعه از آن اشکالات عاری است؟

با یک تأمل منصفانه بدیهی است که صرفنظر از جواز و دستور شرع مقدس مبنی بر تشریع حق حاکمیت برای انسان های صالح، عالم، دین شناس و ... با رجوع به عقل این حق و مصلحت برای بهترین بندگان و اولیاء الهی از عالمان و فقیهان ثابت می شود.

موفق باشید ...:Gol:

سلام
خیلی خوشحالم که جوابی که به ایشون دادم شامل نکات ذکر شده در نظرات شما میشه...
چند روزی نیستم .برگشتم ان شالله باز هم از نظرات ارزشمند همه دوستان استفاده خواهم کرد
:Rose::Rose::Rose:

موضوع قفل شده است