جمع بندی تهاجم فرهنگی یا تبادل فرهنگی؟
تبهای اولیه
سلام به همه اسک دینی های عزیز
من پارسال تویه این سایت عضو شدم و موضوع تهاجم فرهنگی رو بیان کردم.....
من گفتم تهاجم فرهنگی بد نیست
و برای اون کلی مثال زدم
متاسفانه هیچ کارشناسی من و رو توجیح نکرد که دارم اشتباه میکنم
یکم به خودم افتخار میکنم چون با حرفام همه رو قانع کرده بودم که تهاجم فرهنگی بد نیست
بعد ازچند ماه بعد از بیان این موضوع خودم جواب رو یافتم....البته با الهام از حرفای یک دوست
اون چیزی که من میگم بد نیست تبادل فرهنگی نه تهاجم فرهنگی
البته هنوز هم مطمئن نیستم
چون من هنوز معتقدم فرهنگ خوب اگه بتونه هجوم بیاره بهتراز اینکه مبادله بشه چون سرعت انتشارش بیشتر و قوی تره
خوشحال میشم نظرای شما رو بدونم.:Gol:
سلام به همه اسک دینی های عزیز
من پارسال تویه این سایت عضو شدم و موضوع تهاجم فرهنگی رو بیان کردم.....
من گفتم تهاجم فرهنگی بد نیست
و برای اون کلی مثال زدم
متاسفانه هیچ کارشناسی من و رو توجیح نکرد که دارم اشتباه میکنم
یکم به خودم افتخار میکنم چون با حرفام همه رو قانع کرده بودم که تهاجم فرهنگی بد نیست
بعد ازچند ماه بعد از بیان این موضوع خودم جواب رو یافتم....البته با الهام از حرفای یک دوست
اون چیزی که من میگم بد نیست تبادل فرهنگی نه تهاجم فرهنگی
البته هنوز هم مطمئن نیستم
چون من هنوز معتقدم فرهنگ خوب اگه بتونه هجوم بیاره بهتراز اینکه مبادله بشه چون سرعت انتشارش بیشتر و قوی تره
خوشحال میشم نظرای شما رو بدونم.
با سلام و تشکر@};-
قبل از هر چیز برای اینکه به یک شناخت درستی نسبت به دو مفهوم تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی دست پیدا کنیم و بتوانیم قضاوت درستی داشته باشیم لازم است اولاً شناختی دقیق نسبت به این دو مفهوم بیابیم و در ثانی تفاوتهای این دو مفهوم را واکاوی و بررسی کنیم. البته این بحث ابعاد گسترده ای دارد که فعلا برای پرهیز از طولانی شدن، بحث را در دو بخش پی می گیریم: الف- مفهوم شناسی ب- مقایسه آنها
الف- مفهوم شناسی:
1. تهاجم فرهنگی: تهاجم فرهنگی یا بهعبارت دیگر، نبرد فرهنگی كه میتوان آنرا نوعی از سلطه دانست، پدیدهای نو و تازه تولد یافته نیست؛ كه در قرن بیستم به منصّه ظهور رسیده باشد؛ بلكه سابقهای به بلندای تاریخ دارد. این پدیده از ابتدای تاریخ زندگی اجتماعی انسان مطرح و موجود بوده است؛ چراكه از همان هنگام تقسیم شدن انسانها به حق و باطل و مسأله استكبار و سلطهطلبی در بین آنها رواج داشته است. اما اگر بخواهیم تاریخ این نوع از هجوم را در كارنامهی اخیر مغربزمین بهعنوان چهره شناختهشده استعمارگری و سلطهجویی بررسی كنیم؛ باید دانست كه از زمان تجدید حیات فرهنگی(رنسانس) در غرب و ظهور اندیشه و فرهنگ جدید، ملاكها و ارزشهایی توسط مغربزمین عرضه شد، كه با فرهنگ و ارزش جوامع دیگر، تفاوت اساسی داشت. این فرهنگ جدید، زمینه را برای ظهور قدرتهای سرمایهداری و نظام كاپیتالیستی فراهم آورد. قدرتهای جدید غربی كه برای استحكام و گسترش نظام سرمایهداری خود بهمنابع دستنخورده نیاز داشتند، به استعمار سرزمینهای جهان دست زدند و كشورهای مختلف آفریقایی و آسیایی را زیر سلطه خود گرفتند؛ این استعمارگران برای تثبیت سلطه خود بر سرزمینهای جدید، به زدودن موانع فرهنگی در كشورهای زیر سلطه خود پرداختند. ساختن مدارس به سبك غربی، وارد كردن كالاهای غربی و راه انداختن جریانهای سیاسی و مذهبی بر اساس مبانی خودشان، از جمله اقدامات آنها برای مقابله با فرهنگ بومی بود.
نظام سلطهجوی غرب بعد از استقلالیابی كشورهای تحت سلطه خود، بهویژه در كشورهای اسلامی كه بعد از تجزیه امپراتوری عثمانی اتفاق افتاد و بسیاری از سرزمینهای اسلامی بهصورت كشورهای جدید و براساس ناسیونالیسم شكل گرفتند؛ بهطور غیرمستقیم به گسترش فرهنگ خود و جایگزین كردن آن در كشورها پرداخت و تهاجم فرهنگی را بهطور غیرمستقیم به گسترش فرهنگ خود و جایگزین كردن آن در كشورها پرداخت و تهاجم فرهنگی را بهطور غیرمستقیم دنبال كرد. زمانی كه جامعهای تلاش میكند فرهنگ خود را بر جامعه دیگری كه طبعاً دارای فرهنگی خاص میباشد، تحمیل كند و یا لااقل نوعی دگرگونی در فرهنگ آن جامعه بهوجود آورد هجوم فرهنگی اتفاق میافتد.(1)
اگر به تقابل استکبار جهانی در سه دهه گذشته نظر بیفکنیم در می یابیم که در دهه اول تقابل در حوزه نظامی است و سراسر این دهه جنگ، کودتا و ترور می باشد. اما از ابتدای دهه دوم، بحث فراگیر عمومی در جامعه ایرانی مسئله «تهاجم فرهنگی» بود. تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، هجوم فرهنگی و... مفاهیمی است که بر سر زبان ها افتاد و گسترش یافت. مقام معظم رهبری از همان اولین سالهای پایان دفاع مقدس، دست دشمنان را خوانده و خبر از تهاجم و شبیخون فرهنگی آنان دادند. چنانچه در یکی از سخنرانی ها می فرمایند: «دشمن از راه اشاعة فرهنگ غلط – فرهنگ فساد و فحشاء – سعی می کند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می کند یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی و یک قتل عام و غارت فرهنگی است».(2)
استکبار در دهه سوم در راستای هجمه فرهنگی به فکر مهار انقلاب اسلامی در سطح جهان افتاد لذا پرونده ایران به شورای امنیت رفت و تحریم ها تشدید شد و حمله به افغانستان، عراق و حزب الله به قصد مهار انقلاب اسلامی ایران آغاز گشت ولی در این امر(مهار بین المللی)نیز شکست خوردند.(3)
2. تبادل فرهنگی: همان ارتباط منطقی و درست فرهنگهاست؛ كه میتواند در پیشرفت ارزشهای انسانی و بهتر كردن زندگی بشر سودمند باشد. در تبادل فرهنگی، فرهنگ مفید و سازنده كه همان حقایق و واقعیت مربوط به ضرورتها، ارزشها و زیباییها و دیگر شیوههای شایستهی حیات معقول انسانها است، بهطور آگاهانه منتقل میشود. مقوله تبادل فرهنگ با انتقال عناصر فرهنگی مانند علوم، صنایع هنرهای ارزشی و اخلاقیات والای انسانی همه مردم جهان را از تجربه آگاهی و باورهای درست یكدیگر بهرهمند میسازد و از آزمایش روشهای نادرست آزمودهشده بینیاز میسازد. در تبادل فرهنگی تأکید بر انتقال وجوه مشترک و مفید جوامع با یکدیگر است بدون اینکه یک جامعه بخواهد با زور و روشهای نفوذ و سلطه اندیشه، مبانی و برنامه های خود را به جوامع دیگر تحمیل کند، در تبادل فرهنگی اصرار بر تحمیل نقاط تضاد مبنایی فرهنگها نیست اینکه مثلاً جبهه استکبار و استعمار بخواهد منویات خود را برای رسیدن به منافع بیشتر بر فرهنگ کشور دیگری تحمیل کند و از طریق سلطه به خواسته های خود دست یابد.
ب- تفاوت و وجوه تمایز تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی:
1. مرزبندی و معیار تشخیص تهاجم فرهنگی از تبادل فرهنگی:هر یک از تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی دارای سه شکل و مرحلة مهم است که از این طریق می توان آنها را از یکدیگر بازشناخت.
یک. مراحل مختلف تهاجم فرهنگی عبارتند از: 1.تحمیل 2.تخریب 3.تسلیم فرهنگی.
دو. مراحل مختلف تبادل فرهنگی عبارتند از: 1.گزینش 2.تحلیل 3.تولید فرهنگی.(4)
هریک از این مراحل را به طور مختصر شرح می دهیم:
گزینش: منظور آن است که هر چیزی که از دیگران است را به طور مطلق رد نکرده یا نپذیریم زیرا هر فرهنگی اجزای بسیار متعددی دارد که ممکن است بعضی از آنها نامطلوب باشد و بعضی مطلوب. ما اجزایی را که مطابق با ارزش های فرهنگ خودی است انتخاب می کنیم. چنانچه خداوند متعال می فرماید: [=book antiqua]«... فَبَشِّرْ عِبَادِی * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُوا الألْبَابِ».(5)
تحلیل: آن است که آنچه را که از فرهنگ دیگر گزینش کرده ایم آن را متناسب با فرهنگ بومی جذب کنیم و به شکل عنصری از فرهنگ خودی در آوریم.
تولید فرهنگی: اگر دو مرحله گزینش و تحلیل در مورد عناصر فرهنگی درست انجام گیرد جامعه به مرحله ای از رشد و توانایی می رسد که می تواند با تولید فرهنگ نیازهای جامعه اش را برطرف سازد و صرفاً مصرف کننده فرهنگ دیگران نباشد.
تحمیل فرهنگی: در تحمیل فرهنگی، فرهنگ مهاجم عناصر مفسد را به فرهنگ مورد نظر تحمیل می کند.
تخریب فرهنگی: در تخریب فرهنگی، فرهنگ مهاجم توان و قوه تجزیه و تحلیل را از فرهنگ مقابل می گیرد
تسلیم فرهنگی: در تسلیم فرهنگی به تحدید مرزهای فرهنگی پرداخته آن را محدود می سازد.
در مجموع می توان گفت که تهاجم فرهنگی نوعی ارتباط فرهنگی است که در آن حداقل یکی از سه هدف تحمیل، تخریب و تسلیم فرهنگی تعقیب می شود.
2. تفاوت شکلی و ماهوی تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی: به طور خلاصه می توان تفاوت تهاجم و تبادل فرهنگی را در موارد ذیل دانست:
یک. در تهاجم هدف تخریب است اما در تبادل هدف انتقال و نشر فرهنگ است.
دو. در تهاجم مهاجم برای جایگزینی فرهنگ خود به نحوی ظالمانه سعی در ریشه کنی فرهنگ مقابل دارد اما در تبادل فرهنگی چنین نیست.
سه. در تهاجم فرهنگی قصد استیلا و به طور کلی غرض سیاسی در نظر است و مهاجم اصولاً بقای فرهنگ مقابل را به هیچ عنوان نمی پذیرد.(6)
تهاجم فرهنگی در مقایسه با تهاجم نظامی یا اقتصادی دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که عبارتند از:
الف)یک کار آرام، بی سر و صدا و کاملاً مخفیانه است. ب)برای اکثریت مردم نامرئی و نامحسوس است. ج)با برنامه و ابزارهای گسترده ای است(از حربه های سیاسی، نظامی، روانی، تبلیغاتی و اقتصادی بهره می گیرد). د)گسترده و همه جانبه و فراگیر است برخلاف تهاجم نظامی که تنها بخشی از مرزهای مجاور در تیررس دشمن قرار می گیرد. ه)کارساز است و برخلاف تهاجم نظامی حساسیت ها را به خواب می برد. و)دراز مدت و دیرپاست. ز)ریشه ای و عمیق است و ذهن و قلب انسان ها را نشانه گرفته و تسخیر می کند. به همین دلیل است که پس از جنگ جهانی دوم آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرد که بزرگترین جنگی که در پیش داریم جنگی است برای تسخیر اذهان انسان ها.(7)
اما تبادل فرهنگی بر خلاف ویژگیهای تهاجم فرهنگی: الف. آشکار و شفاف است. ب. با توافق آگاهانه و آزادانه دولت ها و ملت ها انجام می پذیرد و تحمیلی نیست. ج. حقوق و منافع برابر دوطرف را لحاظ می کند. د. بدنبال شکستن تمام هویت فرهنگ جوامع هدف نیست بلکه تعالی بخش است. ه. مواد و مفاد تبادل فرهنگی با مبانی مشترک انسانی جوامع در تضاد نیست. و. بدنبال تخدیر و تسخیر اذهان و قلوب بشری نبوده و با روح استقلال کشورها و ملت ها در تعارض نیست. ز. در قالب یک برنامه و در قالب گفتگو و مذاکره رد و بدل می شود و حق پذیرش یا عدم پذیرش و یا رد بخشهایی از مفاد آن به طرف مقابل داده می شود. و ...
از اینرو چنانکه از تعریف و مقایسه تفاوتهای این دو مفهوم بدست می آید، تهاجم فرهنگی رویکردی نامبارک است که هیچ ملت و دولت مستقل و آزادی، روشهای کارکردی آن را نمی پسندد و در نقطه مقابل تعامل و تبادل فرهنگی روشی منطقی است که هم دولتها و هم ملتهای آزاد از آن استقبال می کنند.
موفق باشید ...@};-
پی نوشتها_______________________________________________
1. بنقل از پژوهشکده باقرالعلوم، مقاله تهاجم فرهنگی چیست، قاسم کرباسیان.
2. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان گردان عاشورا، 22/4/71.
3. مجله معارف، مهر 88، شماره 69، مقاله تهاجم فرهنگی و راههای مقابله با آن.
4. اصغر افتخاری و علی اکبر کمالی، رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی.
5. زمر/17- 18.
6. حمید جاودانی شاهدین، مجله حوزه و دانشگاه، درآمدی بر شناخت ابعاد تهاجم فرهنگی، سال دهم، شماره 35.
7. مجله معارف، مهر 88، شماره 69، مقاله تهاجم فرهنگی و راههای مقابله با آن.