جمع بندی مالی که معلوم نیست حلال بود یا حرام ؟
تبهای اولیه
سلام بر شما
چند سال پیش من با عمو و 2 تا برادرم رفتیم سفر شمال . آنجا من با برادرم و دوست عموم رفتیم در باغی . (اسم دوست عموم را مثلا می گذاریم فرهاد) (باغ تنها نبود ، فکر کنم کارگاه هم داشت)
اول باغ که وارد شدیم معلوم شد (از حرف زدنشان) فرهاد (دوست عمو) با نگهبان باغ آشنا است . نگهبان به فرهاد گفت زود برو داخل و بیا بیرون که صاحبش (که فکر کنم هر دو میشناختنش) عصبانی میشه . (دقیقا این طوری نگفت ولی فکر کنم منظورش این بود ، این ها رو الان که فکر می کنم یادم میاد ، اون موقع توجه نکردم وگرنه انشاءالله نمی رفتم داخل :Ghamgin: )
بعد که رفتیم داخل باغ فرهاد می گفت که اینجا زمین پدریه ما هست و حق ما هست و همین طور چند تا فندق هم از درختان باغ چید و داد ما و خودش خوردیم . :Ghamgin:
الان (البته اولین بار 2 سال پیش فکر کنم به یادم اومد) که فکر می کنم یادم اومد به اون حرف های اول باغ ... . گفتم اونا که خوردم حلال بود یا حرام ... . اون موقع اصلا حواسم نبود وگرنه انشاءالله نمی خوردم ... .
همون 2 سال پیش زنگ زدم به عموم که شماره فرهاد رو می خوام ، ولی عموم گفت چرا ؟ منم توضیح دادم و عموم گفت که اون مال خودشون بوده و شماره رو نداد ... . من حالا جنوب هستم و اون باغ هم شمال . حالا هم که چند سال گذشته یادم نیست کجا بود ، هیچ آدرسی هم ندارم ، فقط نمایی از آنجا یادم است که مثلا کنارش رودی می رفت و دره ای هم بود و چند مشخصه دیگر ، چکار کنم ؟
مقلد آیت الله خامنه ای هستم .
---
شاید مثلا آن فرد حقی داشته بر آن صاحب باغ ، نمی دانم ، من اطلاعی ندارم ، چه کنم ؟
سلام بر شما
چند سال پیش من با عمو و 2 تا برادرم رفتیم سفر شمال . آنجا من با برادرم و دوست عموم رفتیم در باغی . (اسم دوست عموم را مثلا می گذاریم فرهاد) (باغ تنها نبود ، فکر کنم کارگاه هم داشت)
اول باغ که وارد شدیم معلوم شد (از حرف زدنشان) فرهاد (دوست عمو) با نگهبان باغ آشنا است . نگهبان به فرهاد گفت زود برو داخل و بیا بیرون که صاحبش (که فکر کنم هر دو میشناختنش) عصبانی میشه . (دقیقا این طوری نگفت ولی فکر کنم منظورش این بود ، این ها رو الان که فکر می کنم یادم میاد ، اون موقع توجه نکردم وگرنه انشاءالله نمی رفتم داخل )
بعد که رفتیم داخل باغ فرهاد می گفت که اینجا زمین پدریه ما هست و حق ما هست و همین طور چند تا فندق هم از درختان باغ چید و داد ما و خودش خوردیم .
الان (البته اولین بار 2 سال پیش فکر کنم به یادم اومد) که فکر می کنم یادم اومد به اون حرف های اول باغ ... . گفتم اونا که خوردم حلال بود یا حرام ... . اون موقع اصلا حواسم نبود وگرنه انشاءالله نمی خوردم ... .
همون 2 سال پیش زنگ زدم به عموم که شماره فرهاد رو می خوام ، ولی عموم گفت چرا ؟ منم توضیح دادم و عموم گفت که اون مال خودشون بوده و شماره رو نداد ... . من حالا جنوب هستم و اون باغ هم شمال . حالا هم که چند سال گذشته یادم نیست کجا بود ، هیچ آدرسی هم ندارم ، فقط نمایی از آنجا یادم است که مثلا کنارش رودی می رفت و دره ای هم بود و چند مشخصه دیگر ، چکار کنم ؟
مقلد آیت الله خامنه ای هستم .
--- شاید مثلا آن فرد حقی داشته بر آن صاحب باغ ، نمی دانم ، من اطلاعی ندارم ، چه کنم ؟
با عرض سلام و احترام خدمت جناب عالی و تشکر از سؤال شما
اگر با قرائنی که دارید اطمینان پیدا کردید که میوه مصرف شده غصبی بوده است ، لازم است مبلغ آن را به صاحبش برسانید و اگر به عللی چنین کاری میسر نیست احتیاطا با اجازه دفتر مرجعتان مبلغ یاد شده را از طرف صاحبش به فقیر صدقه بدهید . (1)
همیشه موفق و سلامت باشید
پی نوشت:
1. استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم